آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۸۳

چکیده

متن

 
از روزى که انسان پا به عرصه گذاشته, به دنبال تبیین ارتباطات چهارگانه: 1. ارتباط با خدا; 2. ارتباط با جهان هستى; 3. ارتباط با خود; و 4. ارتباط با همنوع بوده است. تقریباً همه علوم روحى به تعبیر دیلتاى درصدد تبیین ارتباطات چهارگانه فوق اند و, به بیانى دقیق تر برآنند که به حیات بشر معنا بخشند. تصوف هرچند یک شاخه اى از دانش هاى مصطلح نمى باشد, ولى به عنوان یک نحله و مسلک فکرى ـ عملى, نه تنها فرآیند ارتباطات فوق را مى نمایاند, بلکه بهتر از هر معرفتى به حیات آدمى معنا مى بخشد و در چهارچوب آموزه (وحدت وجود) انسان را به عنوان فاعل شناساگر با مبدأ وجود و دیگر کاینات متصل و متّحد مى گرداند.
تقریباً تصوّف همزمان با ظهور اسلام, در میان مسلمانان پدیدار شده است. گروهى از اصحاب پیامبر(ص) که در صُفّه مسجدالنبى(ص) در مدینه سکنى گزیدند, بزعم غالب تصوف پژوهان, بنیانگذار تصوف اسلامى اند, هرچند بعدها در قرون سوم و چهارم صوفیان مسلمان پاره اى از افکار هندوان, نوافلاطونیان و مسیحیان را اخذ کرده و با تعالیم اسلام ممزوج ساختند و در نتیجه به دست صوفیانى چون ابن عربى (وفات 638هـ.ق), و شاگرد نامدارش صدرالدین قونوى (وفات 673) و غیره, تصوف و عرفان نظرى را که چیزى چون تفسیر و تأویل اسلامى, اثولوجیا فلوطین مى باشد, پى ریزى کردند.
با اینکه در دنیاى اسلام صوفیان بزرگى درخشیدند, و بعضى از آنها نیز در مقام صحو, پاره اى از یافته هاى دوره سُکر خود را نوشته و میراث گرانبهایى را از خود به ارث گذاشتند, ولى هرگز در میان علما و عامّه مردم از اقبال چندانى برخوردار نبودند. دلایلى که ذیلاً به آنها اشاره خواهیم کرد سبب گردید که فقها و متشرعان مصیبت صوفیه را در عداد بزرگترین مصائبى به حساب آورند که در دنیاى اسلام روى داده است. در این باب مرحوم آیةاللّه سیّد شهاب الدین مرعشى نجفى در صفحه 183 تعلیقات جلد اول احقاق الحق مطالب نغزى را نگاشته که جهت مزید اطلاع بخشى از آن را عیناً ترجمه مى کنیم:
به نظر من مصیبت صوفیه گرانبارترین مصیبتى است که به اسلام وارد شده و ارکانش را درهم شکسته است. بعد از مطالعات بسیار و کنکاش در عبارات و کلمات به جا مانده از صوفیان, به این نتیجه رسیدم که جمله این مطالب را راهبان مسیحى در میان مسلمانان درانداختند و افرادى چون: حسن بصرى, شبلى, معروف کرخى, زهرى و جنید, آن را پذیرفته و تعلیم دادند. بدین ترتیب گروه صوفیان تشکیل گردید و آنان دست به تأویل کتاب و سنت زدند و با احکام عقل فطرى به مخالفت برخاسته, به (وحدت وجود) و یا به تعبیر بهتر به (وحدت موجود) اعتقاد یافتند. آنان در عبادت نوآورى کردند و به ذکر اورادى مداومت ورزیدند که مشحون بود از کفرگویى و ژاژخایی….
ذیلاً به اختصار به دلایلى که باعث مخالفت فقها و متشرعان با صوفیه مى گردید, اشاره مى کنیم:
1. وحدت وجود
وحدت وجود که از اصول تعالیم صوفیه است, البته بنیان عقلى ندارد و مبتنى بر کشف و شهود است. عصاره آموزه وحدت وجود این است که وجود ما به الامتیازش عین ما به الاشتراکش مى باشد. لذا خدا و دیگر اشیاء عین همند. با این توضیح که ذات اقدس الهى از وجود اصیل برخوردار است و دیگر موجودات, وجود ظلّى دارند و این نظریه بعضاً به نوعى کفرگویى منجر مى شود. مثلاً محیى الدین عربى در فص هارونى مى نویسد: (موسى از هارون آگاه تر بود, زیرا مى دانست که مردم با گوساله پرستى خود در حقیقت خدا را پرستیده بودند و عتاب موسى به برادرش هارون از این جهت بوده که هارون گوساله پرستى را منکر شمرده و سعه صدر و وسعت مشرب نداشته است) در ادامه این مطلب مى گوید: (عارف کسى است که حق را در هر چیزى مى بیند, بلکه آن را عین هر چیزى مى داند). (تاج الدین حسین خوارزمى, شرح فصوص الحکم, تحقیق: آیةاللّه حسن زاده آملى, قم 1377هـ.ش/966). نیازى به توضیح نیست که هر فقیه دین شناسى با این سخن به ستیزه برمى خیزد, و هیچ مسلمانى آن را برنمى تابد.
2. هم ارزنگارى ادیان و مذاهب
پر واضح است که ادیان الهى سیر تکاملى داشته اند و با توجه به نیازمندى هاى زمانه و قدرت درک مردم نازل شده اند, و چون اسلام خاتم ادیان الهى است از دیگر ادیان کامل تر و عقلانى تر است; هرچند سایر ادیان را ردّ نمى کند. امروزه به این نظریه (تکثرگرایى غیر فروکاهشى اسلامى) مى گویند و مبدع آن پرفسور محمد لگنهاوزن مى باشد (ر.ک: لگنهاوزن, اسلام و کثرت گرایى دینى, ترجمه جواندل, قم 1379هـ.ش/92). تاکنون هیچ متکلمى ادیان و مذاهب را هم ارز ندانسته و احدى نگفته که بت پرستى با توحید مساوى است. تکثرگرایى و تقریب مذاهب تنها براى جلوگیرى از اختلافات ظاهرى است تا پیروان مذهب در سایه آرامش به مشکلات عمیق ترى بیندیشند. در این زمینه صوفیان دامنه تساهل را بیش از حد گسترده ساختند و کفر و ایمان را جلیس و انیس همدیگر دانستند. مثلاً حافظ سروده:
گفتم صنم پرست مشو با صمد نشین
گفتا بکوى عشق هم این و هم آن کنند
گفتم شراب و خرقه نه آیین مذهب است
گفت این عمل به مذهب پیر مغان کنند
و ابن عربى نیز گفته:
عقد الخلائقُ فى الاله عقایداً
وانا اعتقدتُ جمیع ماعَقَدُوه

(مردمان هرکدام در مورد خدا اعتقادى دارند, من به همه اعتقادات آنها, معتقدم.)
واضح است که مسلمانِ معتقد به کتاب و سنّت, با این آموزه مخالفت مى کند.
3. اعتقاد به حلول و اتحاد
ظاهراً حلول به این معناست که عارف چندان در ذات الهى فانى مى شود که عین او مى گردد. به نظر مى آید این اعتقاد از هندوان مأخوذ شده باشد و در اواخر قرن سوم به اوج خود رسیده باشد. فقهاى اسلام شدیداً با این اعتقاد مخالف بودند.
مرحوم مینوى مى نویسد: (باور به حلول و اتحاد در جریان حسین بن منصور [معروف به حلاج, مقتول 309هـ.ق) به اوج خود رسید, چندان که هشتاد نفر از مشاهیر و قاریان عصر فتوا دادند که صلاح مسلمین در کشتن اوست. (ر.ک: نقد حال, ج2, 1351هـ.ش/41).
4. ترجیح طریقت بر شریعت
صوفیه موضوعات دینى را به علم شریعت و طریقت تقسیم مى کردند و به واسطه آن دریافت هاى قلبى و حالات شخصى خود را به احکام شرعى ترجیح مى دادند, و همین امر سبب برانگیخته شدن عالمان احکام دینى مى شد و بیش از همه خصومت حنبلیان را برمى انگیخت. یوسف بن حسین رازى (وفات 304هـ.ق) مى گوید: در بغداد به احمد بن حنبل ـ امام حنابله ـ گفتم برایم حدیث بگو, گفت: اى صوفى تو را با حدیث چه کار است؟ (ر.ک: کیانى, محسن, تاریخ خانقاه در ایران, 1369هـ.ش/425).
5. تأویل آیات و روایات
شیعه امامیه با توسل به بعضى روایات, تأویل برخى از آیات قرآنى را پذیرفته است, لکن در این مورد خود را به اصولى ملتزم داشته و به دلخواه عمل نکرده است. و حق هم همین است که بعضاً تأویل اجتناب ناپذیر مى باشد, والاّ اعتقاد به ظواهر برخى از آیات, نهایتاً به تجسیم منجر مى شود. از سوى دیگر افراط در تأویل نیز به کفرگویى منتهى مى گردد. از باب مثال ابن عربى در فص نوحى فصوص الحکم, آیه مبارکه ولاتزد الظالمین الاّ ضلالاً (سوره نوح/25) که حضرت نوح(ع) در ضمن آن قوم خود را نفرین کرده, چنین تأویل مى کند: (خدایا کسانى که با ظلم بر نفس (به سبب ترک حظوظ نفس و لذات دنیا) به مقام (فناء فى الله) رسیده و در ذات تو, فانى شده اند, آنان را جز علم و معرفت که موجب حیرت انسان کامل در ذات تو مى شود, میفزا, چنانکه پیامبر(ص) فرمود: ربّ زدنى فیک تحیّرا. (ر.ک: جواد تهرانى, عارف و صوفى چه مى گویند, تهران 1352هـ.ش/67) چنانکه از عبارات ابن عربى برمى آید, وى نفرین را در فرآیند تأویل به دعاى خیر برگردانده و این به نظر شرع مداران و نُبى خوانان جز تفسیر به رأى نمى باشد و آن نیز بنا به فرموده پیامبر(ص) مذموم و مطرود است.
6. استفاده از کلام رمزى
معمولاً صوفیه با استناد به (المجازُ قنطرةُ الحقیقه) و به دلایل مختلفى که این مختصر را مجال پرداختن به آن نیست, به زبان ایماء و اشاره سخن مى گویند, و در کلام خویش از واژگانى بهره مى جویند که مورد پسند (مرزبانان دین) نمى باشد. اغلب صوفیان به دلیل شطح گویى و کاربرد کنایه و اشاره در گفتار, از طرف علما تکفیر شده اند. هاتف اصفهانى در ترجیع بند معروف خود به این واقعیت اشاره کرده است:
هاتف ارباب معرفت که گهى
مست خوانندشان گهى هوشیار
از مى و جام و ساقى و مطرب
وز مغ و دیر و شاهد و زنّار
قصد ایشان نهفته اسراریست
که به ایما کنند گاه اظهار
پى برى گر به رازشان دانى
که جز این نیست سرّ آن اسرار
که یکى هست و نیست هیچ جز او
وحده لا الهَ الاّ هُو
(احمد احمدى و رزمجو, سیر سخن, مشهد 1345هـ.ش, ج2/212)
7. استفاده از آلات موسیقى و سماع
صوفیه برخلاف عامه مسلمین که تحت تأثیر احادیث مأثوره و فتاوى فقها, موسیقى را حداقل ناپسند مى دانستند, شدیداً به موسیقى و سماع علاقه مند بودند و گه گاه در معابر عمومى نیز به پایکوبى و وردخوانى مى پرداختند. عزالدین محمود کاشانى در این مورد مى نویسد: (از جمله مستحسنات متصوفه که محل انکار بعضى از علماء ظاهر است, یکى اجتماع ایشان است براى سماع و غنا و الحان و استحضار قوّال از بهر آن. (ر.ک: مصباح الهدایة و مفتاح الکفایة, به تصحیح مرحوم جلال الدین همایى, تهران 1325هـ.ش/179)
علاوه بر موارد فوق, شکم چرانى, فساد اخلاقى و مهمل گذاشتن احکام شرعى از طرف بعضى از صوفیان, عواملى بودند که فقها و شریعتمداران را بر ضد صوفیه برمى انگیختند و حتى موجب نفرت عامّه مردم از آنان مى شدند. خواننده محترم براى کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه مى تواند به کتاب هاى تاریخ اجتماعى ایران, تألیف مرحوم مرتضى راوندى, مسائل عصر ایلخانیان, تألیف استاد دکتر منوچهر مرتضوى, و عشق صوفیانه, نوشته جلال ستارى; رجوع نمایند.
ردّیه ها
1. اثبات الحجة على اهل البدعة
مؤلف؟
2. الإثنى عشریه فى الرّد على الصوفیّه
حرّ عاملى, محمد بن حسن, الکتب العلمیه, قم 1400هـ.ق, 208ص, با تعلیقات مهدى ازوردى حسینى; و نشر درودى, قم 1408هـ.ق.
خطى: کتابخانه موزه بریتانیا ش260 و23 add
3. اجزاء فى ردّ التصوف
شیخ حرّ عاملى, محمد بن حسن
خطى: حکتابخانه آیةاللّه فاضل خوانسارى ش240/3
4. ارشادیه
گنابادى , شیخ على معصومى
مؤلف این منظومه را در رد صوفیه سروده است.
5. ارشاد المنصفین و الزام الملحدین
هزارجریبى, محمدکاظم
6. ارغام الملحدین
مؤلف؟
7. از کوى صوفیان تا حضور عارفان
واحدى, سید تقى, صالح علیشاه, تهران 1375هـ.ش, با تصحیح محمدمهدى خلیفه, 437 صفحه.
هدف نهایى نویسنده نقد و ردّ تصوّف و اثبات این مطلب است که مرد اگر هست به جز عارف ربّانى نیست.
8. استوارنامه
منصور علیشاه مشهور به کیوان قزوینى
مؤلف تفسیر زیبایى هم به قرآن نوشته است.
9. اصول الدیانات
محمد بن نعمةالله بن عبدالله
مؤلف در این کتاب کفر صوفیه را به اثبات رسانیده و پیروان فِرق مختلف آن را از سگ هاى جهنم دانسته است.
10. اصول الملامتیه و غلطات الصوفیه
ابوعبدالرحمن السُلمی, قدّم له و حقّقه وعلّق علیه: عبدالرحمن احمد الفاوى محمود, مصر 1405هـ.ق, 223ص.
11. الاضواء المزیله
نجفى, سید محمد (م1323هـ.ق)
12. الاعتقادات
الدوریستى, جعفر بن محمد
وى با سید مرتضى علم الهدى هم عصر بوده است.
13. اعتقادات یا مجملى از عقاید شخصى در رفع تهمت تصوف.
مجذوبعلى شاه
خطى: کتابخانه دانشکده الهیات دانشگاه تهران ش؟
این اثر به رسالة الحق نیز معروف است.
14. الکفاء المکائد
بیرجندى, شیخ محمدباقر
15. البارقه الحیدریه فى نقض ما ابرمَه الکشفیه
سید حیدر حسنى حسینى
16. البدعة والتحریف یا/ آئین تصوف
خراسانى, جواد
این کتاب در 4«448 صفحه به چاپ رسیده است.
17. بضاعة النجاة
مؤلف؟
18. تاریخ فلسفه و تصوف
نمازى شاهرودى, حاج شیخ على
مؤلف در این اثر, فلسفه و تصوف را مردود دانسته است.
19. تبصرة العوامّ
این کتاب به اهتمام مرحوم عباس اقبال آشتیانى (وفات 1334هـ.ش) در تهران به طبع رسیده است.
20. تبصرة العوام
علم الهدى, سید مرتضى
مؤلف, این کتاب را در ردّ صوفیه و بیان خرافات دیگر ادیان نوشته است.
21. تبصرة الناظرین
صدرالدین, محمد بن زبردست خان
22. تحفة الأخیار
قمى شیرازى, شیخ محمد طاهر (وفات 1098هـ.ق).
این کتاب چاپ شده است.
23. تذکرة الاخوان
سلیمان میرزا. وى از خاندان قاجار بوده و در عهد فتحعلى شاه مى زیسته است.
24. التصوف و المتصوفه فى مواجهة الاسلام
الخطیب, عبدالکریم, دارالفکر العربى, قاهره 1980م, 303ص.
25. التفتیش در ردّ مسلک صوفى و درویش
علامه برقعى, سید ابوالفضل
مؤلف در این کتاب معتقد است صوفیه از قبیل: وحدت وجود, حلول و غیره را به نقد کشیده است.
این کتاب تاکنون چندین و در اندازه هاى مختلف به چاپ رسیده است.
26. تلبیس ابلیس
ابوالفرج, عبدالرحمن بن الجوزى (وفات 597هـ.ق).
این کتاب را آقاى علیرضا ذکاوتى قراگوزلو به فارسى برگردانده, و در انتشارات امیرکبیر به چاپ رسیده است.
مؤلف در این کتاب مبحث ردّ صوفیان را به این دو بیت ابوالعلاء معرى ختم کرده است:
(أرى جیلَ التصوف شرَّجیلِ
فَقُل لهم واهون بالحلولِ
أقالَ اللّه حین عشقتموه
کلوا أکلَ البهائم وارقصوا لی)
27. التنبیهات الجلیّه
شیخ محمد کریم
این کتاب در کشف اسرار باطنیه از صوفیه و غیرهم نوشته شده است.
28. تنبیه الغافلین
محمود بن محمد على بن وحید بهبهانى (وفات 1269هـ.ق).
29. جواهر العقول
محمدباقر مجلسى (وفات 1111هـ.ق)
این کتاب نوشته اى است رمزى که در ضمن آن معایب صوفیه برشمرده شده است.
30. حجّت قوى
خراسانى, شیخ جواد
مؤلف, این کتاب را در ردّ مولوى و مثنوى معنوى نوشته است.
31. حدیقة الشیعه
مقدس اردبیلى, احمد
نسبت این کتاب به مرحوم مقدس اردبیلى قطعى نیست; ولى علامه برقعى آن را قطعاً از مقدس مى داند. در این اثر فصلى مشبع در نقد و ردّ صوفیه آمده است.
32. حقیقة العرفان
قمى, سید ابوالفضل رضوى, نشر: بى جا, بى تا
این کتاب در بیان هدایت قرآن, و راهنماى گمشدگان نوشته شده است. رساله التفتیش در هویت عارف, صوفى, حکیم و شاعر و درویش, نیز در ضمیمه کتاب به چاپ رسیده است.
33. حلول الحلول
شهرستانى, سید هبةالدین
34. حکمة العارفین
علامه شیخ محمد طاهر قمى شیرازى
مؤلف, استاد اجازه علامه مجلسى بوده است.
35. خلوتخانه
مرعشى, سید عبدالفتاح
36. خیراتیّه: در ابطال طریقه صوفیّه
[آقا] محمد بن على بن وحید بهبهانى, انتشارات انصاریان, قم, به تحقیق سید مهدى رجایى, 2جلد: ج1/486ص و ج2/469ص.
37. دبستان المذاهب
مؤلف این کتاب از رجال سده 11هـ.ق بوده, و صوفیان را مقابل و معارض مسلمین دانسته است.
38. درایة نثار در ردّ صوفیه
عَلَم الهدى ابن ملامحسن, فیض کاشانى
در این کتاب مؤلف از صوفیان به خنیاگران تعبیر کرده است.
39. ذخیرة المؤمنین (فى ردّ الصوفیّه المبتدعین)
مؤلف؟
در (السهام المارقه) شیخ على عاملى (وفات 1103هـ.ق) از آن یاد شده است.
40. ذرایع البیان
طبسى نجفى, شیخ محمدرضا
مؤلف این کتاب را به عنوان ذیلى براى (الصوفیه المبتدعه) نوشته است.
41. ذکرى الصوفیه
شهرستانى, سید محمدعلى, هبةالدین
این رساله منظومه اى است ناتمام در ردّ صوفیه.
42. رازگشا
عباسعلى کیوان معروف به کیوان قزوینى
مؤلف, واعظى بود که هفده سال قطب صوفیان بوده که بدعت ها دید و توبه نمود و بعدها در نوشته ها و منابرش مشت آنان را باز کرد.
43. رازگشا
مرعشى, سید عبدالفتاح بن ضیاءالدین محمد
وى از احفاد خلیفه سلطان و نیاى سید شهاب الدین مرعشى ـ کتابشناس معروف ـ بوده است.
44. ردّ تصوف و حکمة الاشراق
موسى جوان, تهران 1347هـ.ش.
45. ردّ الصوفیه
حائرى, محمدباقر بن مهدى
این کتاب در 1358هـ.ق تألیف شده است, و نسخه خطى آن در کتابخانه آیةاللّه مرعشى موجود مى باشد.
46. رساله اى در ابطال تصوف
محمدرضى بن محمد نبى قزوینى
خطى: کتابخانه دانشکده الهیات دانشگاه تهران ش؟
47. رساله خیرات
[آقا] محمدعلى مجتهد کرمانشاه
اهل تصوف مى گویند: به دلیل اشتمال این کتاب بر کلمات رکیک و سخیف و فحاشى, کتاب خود نقض نامه اى علیه نویسنده است.
48. رساله رضوان اکبر
خراسانى, حاج شیخ جواد
این کتاب متضمن ردّ تصوف و انتقاد از دیوان حافظ شیرازى, و نقض خرابات و خانقاه مى باشد.
49.رسالة فى الرّد على الجنیدیّه
شیخ صدوق, محمد بن على بن بابویه (وفات 381هـ.ق)
50. رسالة فى الرد على الصوفیه
حائرى, مولى محمدباقر بن مولى مهدى
51. الردّ على اصحاب التناسخ والغلاة من الصوفیه
النوبختى, ابومحمد الحسن
52. الرد على اصحاب الحلاج
محمد بن محمد بن نعمان, معروف به شیخ مفید (وفات 413هـ.ق).
53. الرد على اصحاب الصفات و بطلان الحلاج والشلمغانى
أبوسهل نوبختى
وى از یاران و نزدیکان امام حسن عسگرى(ع) بوده است.
54. الردّ على الصوفیه
گویا این کتاب را جمعى از علماى معاصر محقق اردبیلى نوشته اند.
55. الردّ على الصوفیه
این کتاب را یکى از علماى هم عصر مقدس اردبیلى, از حدیقه الشیعه برگرفته است.
56. الردّ على الصوفیه
مؤلف از امراء فتحعلى شاه قاجار بوده است.
خطى: کتابخانه حسینیه شوشترى هاى نجف
57. الردّ على الغالیه
ابواسحاق کاتب
وى از اصحاب امام حسن عسگرى بوده است.
58. الردّ على الصوفیه
قمى, میرزا ابوالقاسم بن حسن محقق
در جامع الشتات از این کتاب یاد شده است.
59. الردّ على الصوفیه
شبروى, شیخ احمد بن محمد التونى. وى معاصر شیخ حرّ عاملى بوده است.
60. الردّ على الصوفیه
اسماعیل بن محمدحسین خاجوئى (وفات1173هـ.ق)
61. الردّ على الصوفیه
اسماعیل بن محمدحسین, مازندرانى
62. الردّ على الصوفیه
بنگورى, سید اعظم سید على
وى شاگرد سید دلدار على بود که هردو از بزرگان و علماى هند به شمار مى آمدند.
63. الردّ على الصوفیه
حسن بن محمدعلى یزدى
وى شاگرد سید محمد مجاهد بوده و این کتاب را در 1231هـ.ق تألیف کرده است.
64. الردّ على الصوفیه والغالیّه
اهوازى, حسین بن سعید
وى از اصحاب امام رضا(ع) و ثقه بوده و تألیفات زیادى داشته است.
65. الردّ على الصوفیه
سید دلدار على مجتهدى نصرآبادى (وفات 1235هـ.ق). وى از شاگردان بحرالعلوم بوده است.
این کتاب مشتمل بر یک خاتمه و چهار مقصد و یک خاتمه مى باشد.
خطى: کتابخانه مرحوم کاشف الغطاء: نجف ش؟
66. الردّ على الصوفیه
(علامه) شیخ على بن فضل الله مازندرانى
67. الردّ على الصوفیه
سید فاضل بن قاضى هاشمى, دزفولى (وفات 1344هـ.ق)
نسخه خطى این کتاب نزد فرزند مؤلف موجود مى باشد.
68. الردّ على الصوفیه
میرزاى قمى صاحب (القوانین)
69. الردّ على الصوفیه
(علامه) کراجکى
وى از معاصران شیخ طوسى(ره) بوده است.
70. الردّ على الصوفیه
شیخ محمد بن عبد على آل عبدالجبار, القطیفى
71. الردّ على الصوفیه
میرمحمدتقى بن محمدعلى, کشمیرى
در تسلیة القلوب مطالبى از این کتاب نقل شده است.
72. الردّ على الصوفیه
احتمالاً از: محمدجعفر بن محمدباقر, کرمانشاهى
خطى: کتابخانه خوانسارى در نجف اشرف ش؟
73. الردّ على الصوفیه
حاج محمدرضى قزوینى
وى معاصر خلیل بن اشرف قائنى است که در حدود 1135هـ.ق, آن را نوشته و به قائنى فرستاد و قائنى برائت خویش را از آن طایفه در مکتوبى ابراز کرد. زیرا قزوینى او را هم از صوفیه مى پنداشت.
74. الردّ على الصوفیه و (الفلاسفه)
سید محمدعلى بن محمد مؤمن, طباطبایى
این کتاب در 1321هـ.ق, تألیف شده و نسخه خطى آن در کتابخانه عمومى کربلا موجود مى باشد.
75. الردّ على الصوفیه
محمدطاهر بن محمدحسین, شیرازى قمى (وفات 1098هـ.ق)
در این رساله, ردّى منسوب به محمدتقى مجلسى و ردّى دیگر از محمدطاهر موجود است که هر سه در مجموعه اى به نام اصول فصول التوضیح گردآورى شده است.
76. الردّ على الصوفیه
مولى مطهر بن محمد, المقدادى
مؤلف این اثر در 1060هـ.ق نوشته و در ضمن آن گفته است که حکم تفسیق و تکفیر صوفیان را بسیارى از علماى بزرگ مانند محقق سبزوارى و غیره مطرح کرده اند.
77. الردّ على اولى الرقص
یحیى بن حسن (وفات 277هـ.ق)
چنان که نوشته اند: مؤلف نسب شناسى بى نظیر بوده است.
78. الردّ على اهل البدع
على بن ابى لهل, ابوالحسن مشهور به حاتم قزوینى
وى استاد استاد نجاشى صاحب الرجال است.
79. الردّ على اهل البدع
سید قاضى, هاشمى
80. الردّ على الأهواء الباطله
ابوعبدالله الصفوانى
وى از شاگردان مرحوم کلینى صاحب (الکافى) بوده است.
81. الردّ على من قالَ بوحدة الوجود و رؤیة البارى
ابومحمد, حسن نوبختى
براى اطلاعات بیشتر راجع به مؤلف به کتاب خاندان نوبختى از استاد فقید عباس اقبال آشتیانى رجوع شود.
82. الردّ على من یُبیح الغنا
شیخ على نواده صاحب (معالم)
83. ردّ المغاطله
مؤلف؟
این کتاب در ردّ نغمه عشاق از صوفیه و غیرهم و حرمت ضرب و دف و طبل, نوشته شده است.
84. رساله صناعیّه
میر ابوالقاسم معروف به میرفندرسکى (وفات 1050هـ.ق)
در این رساله, مؤلف صوفیان را به دلیل ترک اسباب و تمسک به توکل, مخلّ نظم جامعه و تعطیل معاش تلقى کرده است.
85. رموز الخفیّه فى ردّ الصوفیه
حاج شیخ ابوالفضل, خراسانى
86. روشن باز در ردّ گلشن راز
شیخ جواد, خراسانى
این کتاب به نظم و بر وزن گلشن راز محمود شبسترى است.
87. زاد المرشدین (فى ردّ الصوفیه المبتدعین)
شیخ على بن محمد بن حسن بن شهید ثانى
88. الزهد والتصوف بین المؤیدین والمعارضین
الحربى, زینب محمد رجاءالله, نشر: الرئاسة العامة لتعلیم البنات: عربستان, 1410هـ.ق
این کتاب رساله دکتراى مؤلف مى باشد.
89. سلوة الشیعة و قوّة الشریعه
میرلوحى؟
خطى: 1. مکتبة آیةاللّه مرعشى نجفى ش4014; 2. کتابخانه آیةاللّه گلپایگانى مجموعه 1561
90. السهام المارقه (من أغراض الزنادقه)
على بن محمد بن حسن بن شهیشانى (وفات 1104هـ.ق)
خطى: کتابخانه آستان قدس رضوى ش150 و672
91. السیوف البارقه (على هام الصوفیه المارقه)
شیخ ذبیح الله بن محمدعلى, محلاتى
این کتاب در 1340هـ.ق تألیف شده است.
92. السیوف الحادّة (فى افناء الملاحدة)
مؤلف؟
گویا مؤلف از اعلام سده 12هـ.ق بوده است. در نصیحة الکرم به نقل از نزول الصواعق از آن یاد شده است.
93. الشهاب الثاقب
ملا فتح الله وفائى, شوشترى
مؤلف این کتاب را به سال 1294هـ.ق, به دستور شیخ جعفر شوشترى نوشته است.
94. شهاب المؤمنین
سید احمد بن زین العابدین
وى شاگرد و داماد میرداماد بوده است.
95. الشهب السماویّه فى رد الصوفیه و البابیّه
شیخ محمدکاظم معروف به افصح المتکلمین
مرحوم آغابزرگ تهرانى نوشته است که نسخه خطى کتاب را دیده است.
96. صوفیگرى
احمد کسروى, انتشارات فرخى, تهران, چاپ6, 71ص
97. عارف و صوفى چه مى گویند؟
تهرانى, جواد, نشر بعثت, چاپ هفتم, 280ص
این کتاب شامل بحثى در اصطلاحات صوفیه, مبادى عرفان, وحدت وجود, و تأویل از نظر صوفیه مى باشد. مؤلف, اغلب مباحث خود را به فصوص الحکم ابن عربى و تاریخ تصوف مرحوم غنى منتسب مى کند.
98. عرفان و عارف نمایان
ملاصدراى شیرازى (وفات 1051هـ.ق); مترجم: محسن بیدارفر, انتشارات الزهرا, تهران 1405هـ.ق, 172ص.
این کتاب ترجمه کسر اصنام الجاهلیه است که مرحوم محدتقى دانش پژو آن را تصحیح کرده است.
99. عمدة المقال (فى کفر اهل الضلال)
شیخ حسن یا (حسین) بن على محقق, کرکى
وى این کتاب را در 972هـ.ق به نام شاه طهماسب صفوى تألیف کرده است.
100. عمود النور (فارسى و ترکى)
اردبیلى, میرزا على اکبر بن محسن
مؤلف این کتاب را در سه مقصد: 1. در ردّ شیخیّه و بابیّه و صوفیه; 2. در تعلیم و تعلّم اسلامى; 3. اصول دین, نوشته است. مقصد سوم کتاب به زبان ترکى است و به عوامّ الناس معروف است و چاپ هم شده است.
101. عنوان البراهین/ البراهین الجلیّه
گنابادى, حاج شیخ على معصومى (وفات 1379هـ.ق)
102. عنوان المعارف
گنابادى, حاج شیخ على معصومى
103. عین الحیاة
مؤلف؟
در رد صوفیه است و در سهام المارقه شیخ على مذکور مى باشد.
104. عین الحیاة
محمدباقر, مجلسى
مؤلف در این اثر با قدح و طعن صوفیه ظاهراً بر آن است که عوام را از جنبه هاى نامطلوب تصوف باز دارد.
105. فتواى ذم صوفیه
استفتاء از علما در باب صوفیه, از جمله فتاوى احمد بن زین العابدین علوى عاملى; میرزا رفیع الدین نائینى; میرزا حبیب الله و میرزا نورالدین
خطى: کتابخانه مجلس ش؟
106. فرجیّه
اسدالله بن عبدالغفار, ثمرخواستى مازندرانى
مؤلف معاصر فتحعلى شاه قاجار بوده, و این کتاب را به نام شاهزاده محمدعلى میرزا نگاشته.
خطى: کتابخانه دانشکده الهیات دانشگاه تهران ش؟
107. فضائح الصوفیه
آل آقا, محمود بن آقا محمدعلى, انتشارات انصاریان, تحقیق مؤسسه علامه مجدد وحید بهبهانى, قم 1413هـ.ق, 25«355«137 صفحه.
108. الفکر الصوفى فى ضوء الکتاب والسنة
عبدالرحمن, عبدالخالق, نشر: مکتبة ابن تیمیّه, د.ت, طبع2.
109. الفوائد الدینیّه (فى الرد على الحکماء والصوفیه)
ملامحمد طاهر بن محمدحسین, شیرازى
110. الفوائد الدینیه
سید هبةالدین, شهرستانى
111. الفوائد الکوفیه (فى رد مکائد الصوفیه)
نهاوندى, شیخ على اکبر بن محمدحسین
مؤلف, این کتاب را در دوازده مجلس در مسجد کوفه تبیین کرده است.
112. قرة العیون
مؤلف؟
در کتاب نزول الصواعق از این کتاب یاد شده است. (ر.ک: مصنفات شیعه ج5/219)
113. القسطاس المستقیم
همدانى, سید حسین بن محمدتقى (وفات 1344هـ.ق)
این کتاب در رد صوفیه قائل به حلول و اتحاد است.
خطى: کتابخانه آیةاللّه مرعشى ش؟
114. قطع المقال فى رد اهل الضلال
[آقا] محمدعلى, مجتهد کرمانشاه
مرحوم زرین کوب در دنباله جستجو در تصوف ایران, ص35 از این کتاب یاد کرده است.
115. کتاب بى طرف در رد صوفیه
کاشانى, حاج محمود
116. کسر الاصنام الجاهلیه
صدرالدین, محمد بن ابراهیم معروف به ملاصدراى شیرازى (وفات 1051هـ.ق)
این کتاب در 1027هـ.ق تألیف شده و داراى یک مقدمه, چهار مقاله و خاتمه مى باشد.
117. کشف الاشتباه
محلاتى, ذبیح الله
118. کشف التهمة
محلاتى, شیخ ذبیح الله
این اثر در جواب تمتهاى صوفیه نوشته شده است.
119. کشف القناع عن اعتقاد طوائف الابتداع
عبدالحفیظ فرغلى, على القرنى
این رساله در 44 صفحه چاپ شده است.
120. کشف معائب المتصوفه
مؤلف؟
این اثر از مآخذ الصراط المستقیم بیاضى است که در 854هـ.ق تألیف شده است.
121. کلمة فى التصوف
مازندرانى سمنانى, شیخ محمدصالح
122. مجامیع فى رد الصوفى
محمد بن مکى معروف به شهید اول
123. مجموعة الردود على الصوفیه و المسیحیّه
میرزا عبدالرزاق بن على رضا, محدث همدانى (وفات 1291هـ.ق)
124. محیى القلوب (للصوفیین المنحرفین عن منهج الصواب)
مؤلف؟
خطى: دارالکتب قاهره ش؟
این نسخه به خط محمد معروف به قاضى زاده استنساخ شده است.
125. مسلک المرشدین
مؤلف؟
در کتاب الرد على الصوفیه والفلاسفة بهبهانى از آن نقل شده است.
126. مصارع الملحدین (فى رد الصوفیه و المتفلسفین)
فاضل قندهارى, ملاعبدالله بن نجم الدین
127. معارف القرآن
یزدى, شیخ عبدالله
128. معیار العقاید
مؤلف؟
در السهام المارقه از این کتاب اسم برده شده است.
129. مغنى (فى رد الصوفى)
گنابادى, شیخ على (وفات 1332هـ.ق)
این کتاب به فارسى نوشته شده و در مشهد به طبع رسیده است.
130. مقصد المهتدین
مؤلف؟
در السهام المارقه از این کتاب ذکرى رفته است.
131. المطاعن المجرمیّه
شیخ نورالدین, ابوالحسن على بن حسین محقق کرکى (وفات 940هـ.ق)
در سلوة الشیعه از این کتاب یاد شده است.
132. المطاعن المذنبیّه
قزوین, میرزا محمدرضا بن محمدباقر
مؤلف, این کتاب را در 1236هـ.ق, در یک مقدمه و دوازده حدیقه و به دستور استادش سید محمد مجاهد, نوشته و به فتحعلى شاه پیشکش کرده است.
133. المطرفة (فى الرد على المتصوفه)
[مفتى] میرعباس بن على اکبر, لکنهوى (وفات 1306هـ.ق).
134. من قضایا التصوف فى ضوء الکتاب والسنة
محمد السید الجلیند; مکتبة الزهراء, القاهره 1990م, 250 صفحه.
135. موش و گربه
شیخ بهاءالدین عاملى معروف به شیخ بهایى (وفات 1031هـ.ق).
این کتاب, ممزوجى از نظم و نثر است, و به تازگى به چاپ رسیده است.
136. موش و گربه
علامه محمدباقر مجلسى (وفات 1111هـ.ق).
این اثر, منثور است و به زبان تمثیل در رد صوفیه نگارش یافته است.
137. الموسوعة الصوفیه (اعلام التصوف و المنکرین علیه والطرق الصوفیه).
عبدالمنعم, الحنفى; دارالرشاد, قاهره, طبع اول, 1412هـ.ق, 424 صفحه.
در این کتاب از منکران تصوف, جانبدارانه و به تفصیل سخن گفته شده است.
138. میزان المطالب
تهرانى, میرزا جوادآقا
139. نزول الصواعق لإحراق المنافق
مؤلف؟
در نصیحة الکرام ملا عصام از این اثر یاد شده است.
140. نفثه المصدور
نیشابورى, میرزا محمد بن عبدالنبى
141. نفحات الملکوتیه
شیخ یوسف صاحب حدائق
142. الوقیعه
مؤلف؟
در رد صوفیه نوشته شده و در (نزول الصواعق) مطالبى از آن درج شده است.
143. هدایت نامه
تهرانى, شیخ محمدرضا, شریعتمدار
این کتاب ردیه اى است بر سعادتنامه گون آبادى. نسخه اى از این نوشته نزد فرزند مؤلف شیخ جواد شریعتمدارى موجود است.

تبلیغات