آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۸۸

چکیده

متن


نوشتار حاضر در دو بخش تنظیم شده است. در بخش اوّل مختصر آشنایى با مجموعه هاى سؤال و جواب و جایگاه آنها در فقه امامیه و در بخش دوم معرفى کتاب (سؤال و جواب) از فقیه نامدار شیعه سید محمد کاظم طباطبائى یزدى مورد نظر بوده است.
الف) آشنایى با مجموعه هاى (سؤال و جواب) در فقه امامیه
پرسش ها و پاسخ هاى فقهى, بخش مهمّى از متون روایى و فقهى امامیه را به خود اختصاص مى دهد. بسیارى از روایات صادره از امامان معصوم ـ علیهم السلام ـ پاسخ به پرسش هایى است که از سوى مردم عادى و یا راویان دانشمند مطرح گردیده است. به واقع اگر این پرسش ها نبود, مجموعه فقهى ارزشمندى که هم اکنون در اختیار ماست میسّر نمى شد. بویژه پرسش هایى که از سوى عالمانى چون زرارة, محمد بن مسلم, یونس بن عبدالرحمن و امثال اینها, نزد امام مطرح مى شد و پاسخ بدانها در بر دارنده قواعدى است که راهگشاى فقیهان قرار مى گیرد.1
البته باید توجه داشت که استخراج قاعده کلى از این گونه روایات, از ظرافت خاصى برخوردار است; گاهى امام در پاسخ به سؤال راوى, یک قاعده به دست مى دهد و به اصطلاح (ضرب قانون) مى کند; مثلاً در پاسخ به سؤال از شک در بقاى وضو مى گوید: (ولاتنقض الیقین ابداً بالشکّ, و انّما تنقضه بیقین آخر).2 در این صورت, استخراج قاعده کلى با مشکل چندانى روبرو نیست. ولى گاهى امام, بارزترین مصادیق مسأله را مدّ نظر قرار داده و یا اوضاع و احوال خاصى را که در روایت صریحاً نیامده, مورد توجه قرار مى دهد. روایات از دسته اخیر در میان متون روایى, کم نیستند و از این رو شخصیت سؤال کننده و افکار او در تشخیص مفاد روایات و تعیین جهت صدور آنها مى تواند مؤثر باشد.3 به همین دلیل اطلاق گیرى از روایات در فرض هاى نادر به شیوه اى که امروزه در برخى از مدرسه هاى فقهى رائج است, با اشکال روبروست; چرا که عدم توجه به محدوده سؤال و اوضاع و احوال حاکم بر وضعیت سؤال کننده, گاه فقیه را به بیراهه مى کشاند.
به هر حال, مجموعه هاى فقهى امامیه علاوه بر متون روایى که بدان اشاره شد, به شکل هاى گوناگون یافت مى شود; کتب فقهى استدلالى, مجموعه هاى قواعد فقه, مجامع فتاوى (شرایع) و رساله هاى عملیه از این قبیل است. علاوه بر اینها مجموعه دیگرى از فقه امامیه در دسترس ماست که امروزه به علل گوناگون کمتر مورد توجه قرار مى گیرد. این مجموعه, پرسش ها و پاسخ هاى فقهى است که تحت عنوان (سؤال و جواب) و یا (اجوبة المسائل) و یا (جوابات المسائل) گردآورى و تنظیم شده است.
این مجموعه ها خود بر دو نوع است. در برخى از آنها, سؤال فرضى است و نویسنده تفریع فروع کرده و حالات مختلفى را تصور نموده و سپس پاسخ را تنظیم کرده است. این مجموعه ها در واقع نوعى رساله عملیه و خارج از بحث ماست. دسته دیگر, پرسش هایى است که موضوع آنها (حوادث واقعه) و قضایایى است که براى مردم پیش آمده است و احیاناً حکم شرعیِ آنها را در مجموعه هاى فقهى موجود نمى یافته اند.
این مجموعه ها سابقه اى دیرین در فقه امامیه دارد; براى نمونه از سیّد مرتضى (مسائل طرابلسیّه) و (مسائل رسّیّه) و از شیخ صدوق, مسائلى که از شهرهاى مختلف چون قزوین, مصر, بصره, کوفه, مدائن و غیر اینها نزد او مطرح شده, در زمره تصنیفات آنها آمده است.4
هرچند که تمامى متون فقهى و مجامع فتوایى ما از غناى والایى در تفریع فروع و تشقیق شقوق برخوردار است, ولى مجموعه هاى (سؤال و جواب) داراى مزیّت هایى است که آنها را به شرح زیر از دیگر مجامع فقهى ممتاز گردانیده است:
1. از آنجا که پرسش مستقیماً از سوى مردم مطرح شده, مسائل نوپیدا نیز در هر دوره زمانى در این پرسش ها عنوان شده است, به طورى که اگر فقیه مى خواست خود تفریع فروع کند, متوجه این فرع خاص نمى گشت; لذا مى توان مسائلى را که در متون فقهى رایج نیامده, در این گونه مجموعه ها پیدا کرد و البته این خود دلیلى بر پویایى فقه امامیه در طول تاریخ است.
2. از آنجا که بسیارى از این پرسش ها از سوى فارسى زبانان مطرح شده و پاسخ نیز به همان زبان نگاشته شده است, مى توان این مجموعه ها را آثارى ارزشمند در زمینه ادبیات فارسى دانست که از پیشینیان به یادگار مانده است; براى مثال, مجموعه اى نفیس از قطب راوندى (م573هـ.ق) به یادگار مانده که براى شناخت زبان پارسى سندى با ارزش به حساب مى آید.5
3. مجموعه هاى یاد شده از آنجا که غالباً (به روز) بوده و تازه ترین (حوادث واقعه) را در بر داشته, مى تواند در زمینه شناخت وقایع تاریخى و تحلیل آنها, اسناد ارزشمندى را در اختیار پژوهشگران قرار دهد. چنانکه پاسخ فقیهان به این گونه پرسش ها مى تواند معرِّف شخصیت فکرى و سیاسى آنان و میزان آگاهى ایشان نسبت به اوضاع سیاسى حاکم بر یک دوره خاص و چگونگى برخورد آنان با سلاطین وقت باشد.
این امر بویژه در پاسخ به سؤالاتى که در زمینه جهاد به هنگام جنگ ایران و روس از محضر علماى شیعه شده, قابل ملاحظه و بررسى است.6 براى نمونه یک پرسش در این زمینه را که از عالم بزرگوار, محقق قمّى (ف: مقبره شیخان قم, 1231هـ) شده است, فرایاد مى آوریم:
دربار قاجار, از یک سو براى اینکه بتواند نیروى مردمى را در جنگ علیه روس بسیج کند و از سوى دیگر براى اینکه بتواند براى حکومت جائر خویش مشروعیتى کسب کند, دو نفر از علماى دربار (به نام هاى حاج ملا باقر سلماسى و صدرالدین محمد تبریزى) را مأمور مى کند که از میرزا اذن جهاد گیرند. متن سؤال چنین است:
(هرگاه این جهاد و دفاع محتاج به اذن مجتهد عصر باشد, هرکس را که لایق و قابل دانند, مرخّص و مأذون نمایند و متصدى شرعى نمایند که مباشر عرف که متصدى جهاد است, به اجازت, قیام و اقدام کند بر واجب مذکور. مسلمین و مجاهدین اطاعت و انقیاد نمایند و شرع و عرف مطابق و موافق گردد.)7
سؤال کننده گویى سیاست و اداره جنگ را جداى از شئون فقیه دانسته, نام آن را (عرف) مى گذارد و سپس با تردستى خاصى به ظاهر براى اینکه عرف را موافق با شرع سازد! و در واقع امضاى این فقیه والامقام را بر لزوم (تفکیک میان سیاست و دیانت) بگیرد و از این رهگذر مُهر مشروعیت بر حکومت غاصب و جائر قاجار نهد, تقاضاى اذن جهاد مى نماید. و البته این نشانه اهمیت بالاى میرزاى قمى در زمان خویش براى شاه قاجار و همچنین شخصیت والاى اجتماعى او در قلوب مردم است.
به هر حال میرزا با دید تیزبین خود از لابه لاى سؤال, شخصیت پرسنده و هدف او را درمى یابد و مُشت او را چنین باز مى کند:
(صاحب این سؤالات و کاتب این مقالات, معلوم مى شود که شخص عالمى است. این لطیفه شما قرض باشد. جواب این سؤال محتاج به (بحر طویل) است که حال, مقام هیچ یک مقتضى این نیست.)
آرى, در طول تاریخ شیعه, همیشه حاکمان ستمگر و فرمانروایان غاصب تلاش مى کردند تا خود را به فقیهان دین نزدیک کنند تا بدین طریق خود را با آنان همسو جلوه داده و براى حکومت ظالمانه خویش مشروعیتى کسب کنند.
میرزاى قمى, این فقیه دوراندیش, بر تزِ (جدایى بین سیاست و دیانت) خط بطلان مى کشد و با صراحت تمام اعلام مى دارد: (از ابتلائات غیر متناهیه این حقیر همین باقى مانده که (عرف) را مطابق (شرع) کنم!)
این مایه افتخار براى عالمان آگاه شیعه است که سیاست حاکمان عصر خویش را با نگاه تیزبین خود درک نموده و با آزاداندیشى و عزّت نفسى که از پیشوایان خود به ارث برده اند در هر زمانى موضع متناسب با سیاست زمان خود را اتخاذ مى کردند.
و بالاخره میرزاى قمى با شجاعت وصف ناپذیر, مشروعیت سلطنت شاه قاجار را به زیر سؤال مى برد و بر سر دستگاه حاکم فریاد مى زند که: (کجاست آن بسط یدى از براى حاکم شرع که خراج را بر وفق شرع بگیرد و بر وفق آن, صَرف غُزاة و مدافعین نماید؟ و کجاست آن تمکّن که سلطنت و مملکت گیرى را نازل منزله غزاى فى سبیل الله کند؟! مصرع: نام حلوا بر زبان راندن نه چون حلواستى!).
4. هرچند فقهاى شیعه به علت نداشتن حکومت, مسندهاى رسمى قضا را در اختیار نداشتند و اگر در گوشه و کنار به شغل قضا مى پرداختند, به طور کتبى دادنامه اى از آنان بر جاى نمانده و نشانى از مجموعه آراى قضایى آنان به دست ما نرسیده است تا راهگشاى قضات در پرونده هاى مشابه قرار گیرد. ولى مجموعه هاى (سؤال جواب) مى تواند تا حدودى جاى خالى این امر را پُر سازد; چرا که سؤال ها در موارد زیادى کاملاً مشهود است که از سوى قضات شاغل به امر قضا به محضر مفتیان تقدیم مى شده و جویاى پاسخ بوده اند.8
ب) معرّفى کتاب (سؤال و جواب) از سیّد محمّد کاظم طباطبائى یزدى ـ ره ـ
حاج سید محمد کاظم طباطبائى یزدى (1247ـ 1327هـ.ق) از معدود فقیهانى است که قدرت فقهى او زبانزد عام و خاص بوده و در تفریع فروع, نقّادى ماهرانه و سیطره کامل بر ابواب فقه به ویژگى و امتیاز نامدار است. از ایشان حدود چهل عنوان کتاب, رساله و حاشیه بر جاى مانده که معروف ترین آنها سه اثر زیر است:
1. (العروةالوثقى). از ویژگى هاى این کتاب, سلاست متن, جامعیت, در بر داشتن فروع زیاد بویژه مسائل جدید, ترتیب نیکو و شماره داشتن فروع است و مجموعاً داراى 3260 فرع است.
2. (حاشیه بر مکاسب) که در آن (متاجر) شیخ اعظم انصارى را حاشیه نموده است. ویژگى مهم این کتاب آن است که در بسیارى موارد به شیوه عرفى به تفقّه در مباحث معاملات پرداخته است.
3. (سؤال و جواب); همان گونه که اشاره شد از دیرباز پرسش ها و پاسخ هاى فقهى از محضر مراجع, به صورت مجموعه اى گردآورى و تنظیم مى شده که مجموعه هاى (سؤال و جواب) از علامه مجلسى, حجةالاسلام شفتى, محقق ثانى و میرزاى قمى از آن جمله است. هم اکنون نیز این روش ادامه دارد و مجموعه استفتائات امام خمینى ـ طاب ثراه ـ, مجمع المسائل آیت اللّه گلپایگانى, صراط النجاة آیت اللّه خوئى نمونه این گونه آثار است. با این همه چند ویژگى (سؤال و جواب) مرحوم سیّد یزدى را از دیگر مجموعه هاى یاد شده متمایز مى سازد:
1. در بسیارى از مجموعه هاى یاد شده بویژه آنها که در سال هاى اخیر از سوى مراجع معاصر منتشر گردیده, اشاره اى به مدرک فتوا نمى شود. از این رو بیشتر, مقلّدین همان مرجع را مفید مى افتد و براى پژوهشگر مباحث فقه چندان کارا نیست. ولى در این مجموعه از آنجا که سطح علمى سؤال کنندگان در اغلب موارد بسیار بالاتر از افراد معمولى بوده و نحوه سؤال کاملاً نشان دهنده این امر است, از این رو سید یزدى در پاسخ, به مبانى فقهى و حتى گاهى به طرح نظریات مختلف و نقد و بررسى آنها پرداخته است. البته جامع الشتات میرزاى قمى نیز از این مزیت برخوردار است.
2. این مجموعه متعلق به زمان تحول جهان اسلام از نظر صنعتى, کشاورزى و تجارى است و لذا ارتباطات سهل تر شده و امکان مکاتبه و تماس براى مقلدین مرحوم سید که در اقصى نقاط بلاد اسلامى همچون ایران و هند و سایر بلاد شیعه نشین مى زیستند, فراهم شده بود.
از سوى دیگر در آن زمان رویدادهاى کاملاً جدید همچون جنگ جهانى اوّل, ضرورت هاى تازه و پدیده هاى نوى را فراهم آورده بود که حلّ آنها فقیه سترگى همچون سید یزدى را مى طلبید. پدیده هایى چون اوراق نقدیه, اسناد تجارى (برات, سفته, چک) انواع بیمه و غیر اینها که قبلاً سابقه نداشت.
در این مجموعه, سؤال و جواب هایى در مورد این مسائل مى یابیم که در سایر مجموعه هاى پیش از آن سابقه نداشته است.
*
مجموعه سؤال و جواب هاى مرحوم سید یزدى در زمان حیات ایشان و پس از فوت در حجم هاى مختلف به چاپ رسیده, ولى جامع ترین آنها مجموعه اى است که توسط عالم جلیل القدر ملا على اکبر خوانسارى (از اعضاى حوزه استفتاى مرحوم سید) گردآورى و تنظیم گردیده و تحت اشراف فقیه والا مقام آیت اللّه محمد حسین کاشف الغطاء به چاپ رسیده است. مرحوم خوانسارى در ابتداى کتاب, تذکر مى دهد که از میان استفتائات مرحوم سید, آنچه را که داراى نفع عام و کاربرد فراوان در زندگى روزمره مردم بوده, گلچین نموده و گرد آورده است.
آن گونه که از سخنان گردآورنده برمى آید, این کتاب داراى دو جزء بوده, چرا که پس از تشکّر از مرحوم کاشف الغطا از وى مى خواهد که جزء دوم کتاب را نیز مرد ملاحظه قرار دهد. ولى با کمال تأسف, اجل مهلت نمى دهد و گردآورنده (ملا على اکبر خوانسارى) به دیار باقى مى شتابد و هم اکنون از سرنوشت جزء دوم آن خبرى نداریم.
این کتاب, ابتدا در مطبعه حیدریه نجف اشرف در سال 1340هـ. به چاپ رسید, ولى داراى اغلاط چاپى زیاد بود و خواننده را با دشوارى هاى زیاد مواجه مى ساخت. علاوه بر این نسخه هاى کتاب به شدّت کمیاب و تنها در چند کتابخانه مشهور یافت مى شد. با راهنمایى استاد دکتر سید مصطفى محقق داماد و تشویق و اهتمام ایشان, این اثر گران سنگ بار دیگر و به شکلى زیبا و جالب, به زیور طبع آراسته گردید.9 آنچه این چاپ را متمایز مى گرداند موارد زیر است:
1. براى تصحیح کتاب و برطرف ساختن اغلاط چاپى کتاب, سعى وافر مصروف شده و نسخه هاى گوناگون آن در کتابخانه هاى معروف کشور مورد ملاحظه قرار گرفته است.
2. در استخراج منابع کتاب تلاش فراوان صورت گرفته و براى مزید استفاده در پاورقى آورده شده است.
3. به منظور سهولت دسترسى به مطالب, فهرست تفصیلى تدوین شده و در آن موضوعات مختلفى که مرحوم سیّد بدان پرداخته, فهرست گردیده است.
4. علاوه بر فهرست تفصیلى مطالب, فهرست موضوعى نیز به صورت الفبایى و بر طبق شماره سؤالات تهیه شده که مى تواند براى پژوهشگران مباحث فقهى بسیار مفید افتد.
5. براى هر سؤال یک شماره مسلسل در نظر گرفته شده است, ولى سعى شده که در متن کتاب تصرفى انجام نگیرد.
لازم به ذکر است که تصحیح و تحقیق بخش اوّل کتاب (عبادات) توسط جناب آقاى سید محمود مدنى بجستانى و بخش دوم (معاملات) که حجم بیشتر کتاب را به خود اختصاص مى دهد, توسط نگارنده این سطور, انجام گردیده است.
هرچند در این راستا سعى وافر مبذول داشته ایم, ولى ادعا نمى کنیم که کارى بى عیب و نقص ارائه کرده ایم, از این رو از صاحب نظران بزرگوار براى بهینه شدن این اثر, ارشاد خالصانه و کریمانه مى طلبیم.
پاورقی:
1. براى نمونه ر.ک: وسائل الشیعه, ج1, ابواب نواقض الوضوء, باب1, حدیث1, ص174.
2. همان.
3. براى نمونه در یک روایت, راوى از حکم آمیزش جنسى قبل از طواف نساء سؤال مى کند و امام طبق آنچه نقل شده, پاسخ مى دهد: (لیس علیه شئ) وى از محضر امام بیرون مى آید و براى دوستان خود پاسخ را نقل مى کند. آنان مى گویند امام از تو تقیّه نموده است; پیش از این (مُیَسّر) همین سؤال را مطرح کرده و امام کفّاره یک شتر را بر او واجب ساخت. وى به محضر امام شرفیاب مى شود و ماوقع را نقل مى کند. امام مى فرماید: میسّر قبلاً این حکم را شنیده بود, آیا تو نیز شنیده بودى؟ مى گوید: نه. امام مى فرماید: بنابراین بر تو باکى نیست. (وسائل الشیعه, ج9, ص265, حدیث2) در این زمینه به مباحث مربوط به (علل اختلاف حدیث) مراجعه شود.
4. معجم رجال الحدیث, ج16, ص318 و319; الذریعه, ج12, ص241 به بعد; در این کتاب بیش از هفتاد مجموعه سؤال و جواب از فقیهان شیعى برمى شمارد که بیشتر آنها پرسش هاى فقهى است.
5. این مجموعه در مجله (فرهنگ ایران زمین), شماره 3, صفحه 263 تا 266 به چاپ رسیده است. همچنین کاربرد واژه (بیمه) در زمان سید محمد کاظم یزدى (م1337ق) که در مجموعه (سؤال و جواب) وى آمده است (سؤال 312 و313) و این در شناخت تاریخ ادبیات ما مى تواند مفید باشد.
6. موضع گیرى فقهاى شیعه در برابر جنگ ایران و روس, موضوع بسیار جالبى است که تحقیقى طولانى و رساله اى جداگانه مى طلبد. در پاسخ به سؤال مردم در این زمینه رساله هایى ارزشمند تحت عنوان (رساله جهادیه) از سوى این فقیهان به رشته تحریر درآمده و بعضاً هنوز به صورت خطى در گوشه و کنار کتابخانه ها باقى مانده است.
7. میرزاى قمى, جامع الشّتات, به تصحیح مرتضى رضوى, ج1, ص400, شماره 485.
8. سؤال و جواب سید محمد کاظم طباطبائى یزدى, نشر علوم اسلامى, سؤالات: 384, 553, 560, 561, 568, 590, 593, 596, 601, 667, 670, 677, 702, 711; و جامع الشّتات میرزاى قمى, ج3, سؤال 256, 72, 73 و غیر اینها.
9. براى توضیح بیشتر درباره ویژگى هاى این کتاب به مقدمه عالمانه اى که از سوى ایشان نگارش یافته, مراجعه شود.

تبلیغات