آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۸۸

چکیده

متن


این مجموعه محتوى هفت رساله از رساله هاى علامه طباطبایى است که برخى به فارسى نگارش یافته و بعضى به فارسى برگردانده شده است. فهرست این مقالات چنین است:
1. رساله اى در اثبات واجب الوجود; ترجمه محمدى گیلانى.
2. رساله اى درباره وحى; با مقدمه ناصر مکارم شیرازى.
3. رساله اى در اعجاز و معجزه.
4. معاد, زندگى پس از مرگ; ترجمه سید مهدى نبوى و صادق آملى لاریجانى.
5. فلسفه الهى در بینش على(ع); ترجمه سید ابراهیم سید علوى.
6. رساله اى در علم; ترجمه محمدى گیلانى.
7. روابط اجتماعى در اسلام; ترجمه محمد جواد حجتى کرمانى.
ما در این مقاله به دو رساله از آن رسائل, نظر داریم; یکى رساله پنجم است که به نگارنده مربوط مى شود و چون در آن اِعمال سلیقه شخصى و تصرّف غیر مجاز دیدم, تصمیم به نقد گرفتم و دیگر رساله چهارم معاد, (زندگى پس از مرگ) که قبلا در جلد نخست یادنامه استاد شهید مطهرى, به چاپ رسیده بود و در این مجموعه چندان مغلوط بود که نیاز جدّى به تصحیح داشت و نگارنده به قصد قربت الى الله و براى شادى روح آن استاد فقید ـ قدّس سرّه ـ اقدام به تصحح آن کرد تا اگر به چاپ مجدّد سپرده شود, به صورت صحیح و نسبتاً تمیز و پاکیزه ارائه گردد.
الف. مقاله پنجم (على و فلسفه الهى)
نام عربى این کتاب (على و الفلسفة الالهیة) است و نسخه آن که توسط مرحوم علامه در اختیار ما قرار گرفته بود, در سال 1352 و در حیات استاد علامه, ترجمه و بنام (على و فلسفه الهى) چاپ و منتشر شد و بعد از چاپ, نسخه هایى خدمت ایشان تقدیم شد, پسندیدند و تشویق فرمودند.
این رساله قبل از انقلاب اسلامى, چندین بار تجدید چاپ شد و در قطع هاى جیبى و رقعى منتشر گردید و غالباً مورد تحسین قرار مى گرفت. پس از پیروزى انقلاب اسلامى و بروز برخى تحوّلات در مؤسّسه هاى فرهنگى, این رساله به اهتمام (انتشارات راه امام) به طریق افست چاپ شد و سپس در پرتو عنایت جناب حجةالاسلام سید باقر خسروشاهى توسط انتشارات جامعه مدرسین با حروفچینى جدید چاپ شد. آخرین چاپ رساله با حروفچینى جدید توسط دانشمند جهادگر حضرت آقاى حاج سید هادى خسروشاهى در همین مجموعه رسائل مندرج شده است.
انتظار مى رفت کتاب پس از ده بار چاپ و صفحه بندیهاى گوناگون, با کمال امانت و به طرز بهترى ارائه شود. سوگمندانه در این چاپ
اولاً: اسم کتاب به (فلسفه الهى در بینش على(ع)) تغییر یافته است. چرا؟
مطابق ضرب المثل عربى (ما عفَّ عن الدُّرة من سرق الذّرة): آنکس که از ذرّه نمى گذرد از مروارید گرانبها کى مى گذرد؟! این رساله چنانکه گفتیم در زمان حیات استاد فقید با همان نام و نشان چاپ و منتشر شده است و اگر بعضى از اهل سوق پس از تحوّلات ناشى از پیروزى انقلاب, آن کتاب را به نام مترجمى دیگر و ترجمه مکرّر, منتشر کردند از انسان فرهیخته اى چون جناب خسروشاهى, چنان توقّع نبود که خودشان از اضاعه حقوق و اهمال وظایف از سوى کسانى, رنج مى بردند چطور خود به حفظ حریم ها و حرمت ها نمى اندیشند؟!
ثانیاً: فصل بندى رساله نیز به هم خورده است. رساله ترجمه شده ما داراى مقدمه و سیزده فصل است, امّا در (مجموعه رسائل) به هفده فصل بالغ شده. شاید آن هم براى رهایى از نحوست! سیزده بوده است.
ثالثاً: مقدمه مترجم, حذف شده است. چرا؟ مگر با مقدمه ناشر محترم, قابل جمع نبوده است؟
رابعاً: غلط هاى چاپى که در مقابله با نسخ چاپى قبل, تغییردهنده معنى است, به این چاپ راه یافته که مهمترین آنها را در اینجا مى آوریم.
ـ در صفحه 194, س12 (تحقیق) صحیح است, نه تحقّق.
ـ در صفحه 195, س5 (تحوّل) صحیح است, نه تحویل.
ـ در صفحه 191, س4 (تجاوز ننموده) صحیح است, نه تجاوز نموده.
ـ در صفحه 207, یک سطر مانده به آخر (تعییر) صحیح است, نه تعبیر.
ـ در صفحه 211, س18 (تغییر) صحیح است, نه تعبیر.
ـ در صفحه 214, س7 (نسبت ها) صحیح است, نه نسبت.
ـ در صفحه 214, دو سطر مانده به آخر (موجودات عِلوى) صحیح است, نه موجودات علمى.
ـ در صفحه 224, س14 (طبق قاعده معروف فلسفى) صحیح است, نه طبق معروف فلسفى.
ـ در صفحه 226, س9 (او از شناخت ذات) صحیح است, نه او را از شناخت ذات.
ـ در صفحه 226, س12 (و محدودیت لازمه آنها مى باشد) صحیح است, نه محدودیّت لازمه.
ـ در صفحه 227, س2 (فقط) صحیح است, نه فقد.
ـ در صفحه 231, س3 (و جالبترین تعبیر است) صحیح است, نه جالبترین تعبیر.
ـ در صفحه 236, س17 (گزیرى ندارند) صحیح است, نه گریزى.
ـ در صفحه 246, س13 (او را به چشم نتوان دید) صحیح است, نه لیکن به چشم نتوان دید.
ـ در صفحه 245, س12 (اکتنهه) صحیح است, نه اکتنه.
ـ در صفحه 255, س4 (موجد و آفریننده) صحیح است, نه موجود و….
و موارد دیگر که خواننده با مختصر توجّه, به اشتباه, پى مى برد.
ب. رساله زندگى پس از مرگ.
این رساله چنانکه مرقوم داشته اند ترجمه بخش اعظمى از رساله عربى (الانسان بعد الدنیا) است که استاد علامه طباطبایى, آن را به ضمیمه دو رساله دیگر به نامهاى (الانسان قبل الدنیا) و (الانسان فى الدنیا) تألیف فرموده اند. این سه رساله با عنوان (انسان از آغاز تا انجام) توسط آقاى صادق لاریجانى, ترجمه و با تعلیقاتى به سال 1369 چاپ و منتشر شده است. مترجم محترم در مقدمه, اشاره کرده است که بخشى از این رساله با شرکت آقاى نبوى, ترجمه و در جلد اوّل یادنامه استاد شهید مرتضى مطهرى ـ رضوان الله علیه ـ چاپ شده و از وجود اغلاط فراوان آن, سخن گفته است.
چاپ (مجموعه رسائل) که به سال 1370 صورت گرفته, اگر توأم با شتابزدگى نبود, با مراجعه به ترجمه کامل کتاب مزبور که یک سال پیشتر از (مجموعه رسائل) چاپ و منتشر شده بود, مى توانست از اغلاطِ وارده تا اندازه بسیار پیشگیرى کند. لیکن همان گونه که در تجدید چاپ (على و فلسفه الهى) قبلاً به نگارنده مراجعه نشده بود و تغییرات غیر مرضیّ و حذفهاى مُخلّ و غلط هاى فاحش بدان راه یافت, ظاهراً به آقاى صادق لاریجانى مترجم آن اثر نیز مراجعه نشده تا رساله کاملتر و صحیحتر چاپ و منتشر شود.
به هر تقدیر, این رساله, در (مجموعه رسائل) با کیفیّت نامطلوب و اغلاط فراوان از اسم رساله گرفته تا برخى جمله ها و بسیارى از آیات, چاپ شده است و بویژه, چون رساله محتوى قریب به دویست و شصت و هفت آیه قرآنى است, وجود غلط در آنها وضع رساله را دگرگون کرده و به شدّت از اعتبار آن نزد اهل فن, کاسته است. اینک به مهمترین اغلاط رساله مزبور اشاره مى کنیم.
اسم کتاب و رساله چنانکه گفته شده در متن عربى, (انسان…) است و آن حیات انسان را در سه مرحله قبل از به دنیا آمدن و در دنیا و پس از مرگ, پى گرفته است و در ترجمه آقاى لاریجانى و نبوى که رساله سوم را ترجمه گزیده کرده اند, اسم آن (حیات پس از مرگ) آمده است, ولى در مجموعه رسائل (معاد, زندگى پس از معاد) آمده است. به مطایبه مى توان گفت که این اسم تألیف و ابداع رساله چهارمى را ایجاب مى کند که استاد علامه هم آن را ننوشتند; زیرا حیات انسان پس از مرگ و زندگى او در آخرت, معناى روشن دارد, لیکن حیات پس از آخرت, کشف جدید است و مفهوم درستى ندارد.
متن عربى رساله (الانسان…) را تاکنون ندیده ام و به فرموده حضرت آقاى خسروشاهى آن, تاکنون به زیور چاپ آراسته نشده است. در اینجا به خاطره اى اشاره مى کنم که ضمناً انگیزه این نقد نیز به حساب مى آید و این بررسى را مدلّل مى سازد.
استاد علامه روحى لطیف و حسّاس داشتند و خیلى باصفا و بى پیرایه بودند و مطلب را گاهى خیلى خودمانى مى فرمودند. ایشان به تصحیح تفسیر شریف المیزان در طبعهاى بعد که احیاناً داراى اغلاطى بود اهتمام داشتند و شخصاً به قرائت و مقابله مى پرداختند و حقیر این توفیق را به پیشنهاد آن استاد کم نظیر, داشتم که در تصحیح مجلّداتى, به قرائت من و مقابله حضرت استاد(ره) شرکت کنم و دستخط شریف و زیباى ایشان در مجلّد یازدهم تفسیر, که در کتابخانه شخصى من موجود است یادگارى در آن دوران شیرین و به یاد ماندنى است.
یاد دارم در موردى پیشنهاد کردم که قرار دادن علامت (ویرگول) اینجا خوبست. فرمودند این علائم در کتاب زیاد گذاشته شده و تعبیرشان این بود که ویرگول باران شده است; تصحیح مطالب و آیاتِ استشهادى مهمّتر است.
بر همین اساس, نگارنده اغلاط و خطاهاى چاپى و احیاناً غیر چاپى رساله حیات پس از مرگ را که در یادنامه شهید مطهرى و نیز در مجموعه رسائل, چاپ شده, در زیر مى آورم به آن امید که اگر آثار مزبور مجدّداً چاپ شد, از صورت تصحیح شده آن بهره گرفته شود.
1. غلطهایى که در چاپ آیات رخ داده است.
در صفحه 97, س22 (لِقاءَاللهِ) صحیح است, نه (القاء الله).
ـ صفحه 106, پاراگراف دوم, آیه 93 و94 سوره عنکبوت, بسیار مغشوش چاپ شده (باسِطُوا أیدیهُم) صحیح است, نه (بالسطوا) و (جِئتُمُونا) صحیح است نه (جنتمونا) و (شَُرکاء) صحیح است نه (شرکؤا) و در سطر آخر باز (جِئتُمونَا) صحیح است.
ـ صفحه 108, سطر دوم در آیه 32 سوره نحل (بِما کُنتُم تَعمَلون) صحیح است نه تعلمون. در همان صفحه, سطر سیزده و در یاداشتها صفحه 184, اولا شماره 32 خطاست و ثانیا آیه در سوره یونس, آیه 62 (وَلا هُم یَحزَنون) است.
ـ صفحه 109, آیه 28 سوره ابراهیم (ألَم تَرَ) صحیح است.
ـ صفحه 117, آیه 51 سوره مؤمن (وَالسَّلاسِل) صحیح است.
ـ صفحه 122, سه سطر مانده به آخر (لَولا اُنزِلَ علینا المَلائِکة) صحیح است, سوره فرقان, آیه 21.
و در صفحه 126, آیه 170 سوره آل عمران (لَم یَلحَقُوا بِهِم) صحیح است, نه (لم یلحقوا به).
ـ صفحه 127, سطر پنج آیه (تَعمَلُونَ) صحیح است نه تعلمون. در همان صفحه, آیه 38 سوره زخرف (فَبِئسَ القَرینُ) صحیح است.
ـ صفحه 128, آیه 87 سوره نمل (فَفَزِعَ) صحیح است.
ـ صفحه 129, آیه 34 سوره عبس (یَومَ یَفِرُّ المرءُ مِن أخیهِ) صحیح است, نه (یفر المؤمن). در همین صفحه, سطر یازده, آیه نهم سوره مدّثر (یَوم عَسیر) صحیح است.
ـ صفحه 131, سطر اوّل (مِن وَرَاءِهِم) صحیح است و در همان صفحه, در آیه 56 سوه روم (اُوتُوا العِلمَ وَالایمانَ) صحیح است و در آیه 114 سوره مؤمنون (لو انّکم) صحیح است نه لو انّک و در آیه 22 سوره ذاریات (وَ مَا تُوعَدُونَ) صحیح است و آیه 10 سوره فاطر (اَلکلمُ الطَّیِّبُ) صحیح است و در صفحه 133, آیه 106 سوره یوسف (اِلاّ وَهُم مُشرِکونَ) صحیح است. و در صفحه 134, آیه 128 سوره صافّات (فَإنَّهُم لَمُحضَرونَ اِلاّ عِبادَ اللهِ المُخلَصین) صحیح است. در همان صفحه, آیه83 سوره ص (اِلاّ عِبادَکَ مِنهُم المُخلَصین) صحیح است.
ـ در صفحه 136, آیه 14 (فَدُکَّتا دَکَّةً واحِدَة) صحیح است. و در همان صفحه, آیه 14 سوره مزمّل, (کَثباً مَهیلاً) صحیح است.
ـ صفحه 138, آیه 47 سوره شورى (… وَ مَا لَکُم مِن نَکیر) صحیح است.
ـ صفحه 140 سطر یکم (وَالأمر یَومَئذٍ لِلّهِ) صحیح است. در همان صفحه, سوره انعام آیه 94 (تَزعُمون) صحیح است نه (نزعمون).
ـ صفحه 143, آیه 22 سوره ق (… غِطائَکَ) صحیح است.
ـ صفحه 145, آیه 36 سوره بقره (وَلَهُم فى الأرضِ مُستَقَرّ…) صحیح است.
ـ صفحه 146 سطر دوم, آیه 44 سوره نازعات (إلى رَبّکَ مُنتَهیها) صحیح است نه (… و منتهیها). در همان صفحه آیه 187 سوره اعراف, به طور صحیح چنین است (… اَیَّان مُرسیها… لا یُجَلِّیها… لاَ تَأتیکُم إلا بَغتَةً) در متن رساله سه غلط آشکار است.
ـ صفحه 147, سطر دو و سه دو آیه به هم آمیخته شده است از دو سوره مختلف و صورت صحیح عبارت است از: (وَ بَرَزُوا لِله الواحدِ القَّهارِ) سوره ابراهیم آیه 48 و (وَالأرضُ جَمیعاً قَبضَتُهُ یَومَ القِیمةِ) سوره زمر آیه67. در همان صفحه, آیه 12 سوره حدید به شکل باور نکردنى و عجیب و غریب چاپ شده است و در اینجا نیز آیه 19 همان سوره با آیات قبلى در هم شده است و صورت صحیح چنین است: (…یَسعى نُورُهُم بَینَ أیدیهِم وَ بِأیمانِهِم بُشریکُم…) سوره حدید آیه 12 (…لَهُم أجرُهُم وَ نُورُهُم…) سوره حدید آیه 19.
ـ صفحه 148, آیه 18 سوره مجادله چنین است: (فَیَحلِفونَ لَهُ کَما یَحلِفونَ لَکُم). و در صفحه 150 آیه 7, سوره حج چنین است: (وَ أنَّ السَّاعَةَ آتیَة لا رَیبَ فیها…) و در همان صفحه آیه 78 سوره یس چنین است: (وَ ضَرَبَ لَنا مَثلاً وَ نَسَیَ خَلقَهُ) و در همان صفحه, در آیه 61 سوره واقعه (وَنُنشِئَکُم) صحیح است و در همان صفحه در سوره انسان آیه 28, چنین صحیح است: (نَحنُ خَلَقناهُم و شَدَدنا أسرَهُم…) نه (نَحنُ خَلَقناکُم وَ شَدَدنَا اَمرَهم…) و در صفحه 153, آیه 13 سوره فجر (سَوطَ عذاب) صحیح است نه (سوط الغراب) و در صفحه 155, آیه 17 سوره رعد چنین است: (فَأمَّا الزَبَدُ فَیَذهَبُ جُفَاءً) و در صفحه 158 سطر سه و چهار آیه 13 سوره بنى اسرائیل چنین است: (وَ کُلَّ اِنسانٍ ألزَمناهُ طائِرَهُ فى عُنُقِهِ وَ نُخرِجُ لَهُ یَوم القِیمةِ کِتاباً یَلقاهُ مَنشوراً) نه (… الزمنا… یخرج) و در صفحه 159, سطر چهار, آیه 19 سوره احقاف (وَ هُم لایُظلَمُونَ) صحیح است نه (و هم لایضلمون) و در همان صفحه, آیه 28 سوره جاثیه چنین است: (وَ تَرى کُلَّ أمَةٍ جاثِیةً کُلُّ أمَّةٍ تُرعى اِلى کِتابِها الیَومَ تُجزَونَ ما کُنتم تَعمَلونَ) و نه (…تعلمون) و در همان صفحه, آیه 23 سوره فجر چنین است: (یَومَئذٍ یَتَذَکَّرُ الإنسانُ…).
ـ در صفحه صد وشصت ودو, آیه 71 و72 سوره اسراء سه اشتباه رخ داده که صحیح, چنین است.
(…فَمَن اُوتِیَ کِتابَهُ بِیَمینِهِ… یَقرَؤنَ… وَ لا یُظلَمُونَ فَتیلاً).
ـ در صفحه 163, آیه نهم سوره واقعه چنین صحیح است: …وَاَصحَابُ المَشئَمَةِ مَا اَصحابُ المَشئمة) و در صفحه 165, آیه 47 سوه نساء چنین است: (فَتَرُدُّها عَلَى أدبارِهَا) و نه (فزدها).
ـ در صفحه 166 در سوره جاثیه آیه 29 (مَا کُنتُم تَعمَلُونَ) صحیح است نه (تعلمون) و در صفحه 167 کلمه هاى (مَیمَنة) و (مَشئَمة) نه (مشامه) و صحیح است.
ـ در صفحه 168, در آیه 69 سوره زمر (وجیئَ) صحیح است, نه (وحى). و در همان صفحه, آیه 13 سوره قیامة, چنین است: (یُنبَّأُ الإنسانُ یومئذٍ بما قَدَّمَ وَ أخَّرَ) و نه یومئذ ینبّا الانسان…)
و در صفحه 170, آیه 105 سوره توبه, (بِما کُنتُم تَعمَلونَ) است نه (تعلمون).
و در صفحه 171, سوره زمر, آیه 69 بطور صحیح, چنین است: (وَ جیئَ… وَ هم لایُظلَمُونَ) نه (…لا یضلمون).
و در صفحه 172, آیه29 سوره فتح (… أشِدّاءُ عَلَى الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم) صحیح است. و در صفحه 173 در آیات 128 و 129 سوره بقره, سه غلط بیّن و زشت رخ داده است که صحیح آن چنین است: (… وَمِن ذُریَّتِنَا أُمَّةً مُسلِمةً لَکَ وَ أرِنَا مَنَاسِکَنَا… یَتلُوا… إنَّک اَنتَ العَزیزُ الحکیمُ) که کلمه هاى: (مناسکنا, یتلوا, انت) غلط چاپ شده اند.
و در صفحه 174, آیه 41 سوره نساء چنین است: (… مِن کُلِّ أمةٍ بِشَهیدٍ…) و نه (من کل امه شهید) و در صفحه 175 دنباله همان آیه (وَ جِئنا بِکَ عَلَى هؤلاء شَهیداً) صحیح است. و در صفحه 176 در همان آیه (…شَهیداً) صحیح است نه (شیهدا) و در صفحه 177 آیه شصت ویک سوره یونس چنین است: (… وَ مَا تَتلُوا… اِذ تُفِیضُونَ فیهِ) و در همان صفحه در آیه 17 سوره ق (قَعید) صحیح است. و در همان صفحه در آیه هاى 19 تا 23 سوره فصّلت (خَاسِرینَ) صحیح است نه (حاسرین). (اَوَّلَ مَرَّةٍٍ) صحیح است و (قالوا امه ـ اَنطَقَنَا) صحح است نه (نطقنا).
در صفحه 179 در آیه سوم سوره سبا (لاَ یَعزُبُ عَنهُ مِثقَالُ ذَرَّةٍ) صحیح است نه (لایغرب)
و در صفحه 181 آیه هیجده سوره مجادله چنین است (یَومَ یَبعَثُهُم اللهُ جَمیعاً…) نه (یوم یبعثم).
و در صفحه 182 آیه یکصد وچهلم سوره آل عمران چنین است: (وَ اللهُ لاَ یُحِبُّ الظَّالِمینَ) نه (الضالمین). و در همان صفحه آیه پانزده سوره لقمان چنین صحیح است: (ثمَّ إلَیَّ مَرجِعُکُم فَأُنَبئِّکُمُ بِمَا کُنتُم تَعمَلُونَ…), نه (مرجعک فانبکم).
2. غلط هایى جز در آیات, که احیاناً جمله را گنگ کرده است.
در صفحه 95, سطر 8 (اقتصار) صحیح است, نه (اقتصاد).
در صفحه 96, سطر 19 جمله, (تَسمِیَه دَین) باید خوانده شود.
در صفحه 97, سطر13 جمله (براى زمین زینت قرار داده شد) صحیح است. نه (براى زینت زمینى) و در صفحه 98, سطر دوم (مرگ انعدام نیست) صحیح است نه (مگر انعدام نیست) و در همان صفحه, سطر3 (نشأه دنیا… به نشأه…) صحیح است و در فارسى بهتر است با تاى کشیده نوشته شود (نشأت).
در صفحه 99, سطر3 (قدس اوّلى) صحیح است نه (قدس اولى) و در همان صفحه, سطر 15 (بدان که آن موت همان: حمّام است) صحیح است و حرف (از) زاید است.
در صفحه 100, سطر یک, پدران گرامى و یا کرام صحیح است و (گرام) معناى درستى ندارد.
در صفحه 104, سطر هفت (را) زاید است و جمله (علم هم یک گونه نیست) صحیح است. در صفحه 105, سطر پنج نیز (متوفّی) صحیح است نه (متوفّی§)
در صفحه 107, سطر سوم (زوال نوع دوم) صحیح است نه (وزال). در همان صفحه سطر شش, (به هر حال آنچه در دنیاست در همان دنیا باقى خواهد ماند) صحیح است. و افتادن کلمه (است) جمله را گنگ کرده است.
در صفحه 110, سطر 19 صحیح چنین است: (بر هیچیک از آنان نه خوفى است و نه حزنى)
در صفحه 111, از عبدالرحیم اقصر حدیثى نقل شده است و به احتمال قوى مراد عبدالرحیم قصیر اسدى و یا عبدالرحیم عتیک قصیر, است و در مأخذ اصلى حدیث که استاد علاّمه از آن جا نقل فرموده اند عبدالرحیم بدون لقب و یا وصف دیگر آمده است. سوگمندانه در هر سه کتاب (انسان از آغاز تا انجام و مجموعه رسائل و جلد اوّل یادنامه استاد شهید مرتضى مطهرى) عبدالرحیم اقصر آمده است و متن عربى را نداشتیم که بینم در آنجا چطور ذکر شده است. به هرحال در کتب رجال از شخصى به نام عبدالرحیم اقصر, نامى برده نشده است. نگ: اردبیلى, جامع الرواة, ج1, ص455 و ابوالقاسم خویى, معجم رجال الحدیث, ج10, ص12 و تفسیر عیاشى, ج2, ص124.
در صفحه 112, سطر 9 (به او مى گویم این دوست من است) صحیح است, نه (به تو مى گویم…)
در صفحه 122, سطر پنج, جمله (خوابى همچون عروس) به نظر مى سد (خوابى همچون خواب عروس) باشد.
در صفحه 125, سطر هشت, ترکیب (مؤمنین بخصوصه) ادیبانه به نظر نمى رسد, ظاهراً (خصوصِ مؤمنین) درست تر باشد, یا مؤمنین بخصوص.
در صفحه 129, سطر هفت (صَیحَة) صحیح است نه (صحیحه).
در صفحه 133, سطر یازده, جمله صحیح چنین است: (کسى ذاتش از شرک پیراسته است که ایمان به غیر خدا نداشته باشد).
در صفحه 134, سطر اوّل (و ایشان هم از پدرش از امیرالمؤمنین) صحیح است و افتادن حرف (از) جمله را غلط کرده است.
در صفحه 137, پاراگرافِ احوال قیامت, گنگ و نارساست. بهره گیرى از علایم نگارشى تا حدّى مى تواند کارساز باشد, چنانکه مترجم محترم در کتاب (انسان از آغاز تا انجام) چنان کرده است. با این وجود جمله (پراکنده گشتن آنها) صحیح است نه (آن).
در صفحه 138, سطر پنج و شش (اندکاک) صحیح است نه (اندکات).
در صفحه 141, سطر آخر, استنباط صحیح است.
در صفحه 145, پاراگراف تا آخر سنگین و گنگ است. امکان رجوع به متن عربى نبود و متن ترجمه در (انسان از آغاز تا انجام) هم همینطور است و ظاهراً جمله (لَقُضِیَ بَینَهُم) به (قضاوت قاطعانه قیامت…) ترجمه شده است که معنى روشنى ارائه نمى دهد. در همان صفحه, سطر آخر نیز غایة غایات, صحیح است. نگ: (انسان از آغاز تا انجام ص108).
در صفحه 148, سطر اوّل, مراجعه به متن عربى لازم است و جمله نارساست و شاید این گونه: (آنجا دو چیز وجود دارد ظلمت و نور که مؤمنین نصیبى از نور دارند و مشرکین از آن بى بهره اند) روشنتر باشد.
در صفحه 153 پاراگراف دوم و سوم خیلى گنگ و آشفته بود. با مراجعه به کتاب انسان از آغاز تا انجام, دیده شد که اصلاحات کمى در آنجا انجام پذیرفته, ولى هنوز اغلاطى مانده است, مثل (سوط عذاب) که به غلط (العذاب) آمده است و هم چنین سوره مرسلات آیه 21, در یاداشت ها غلط است, آیه سیزده سوره فجر صحیح است.
در صفحه 172, سطر دوازده (وصف شهدا) غلط است, (وصف اشداء) صحیح است.
در صفحه 176, سطر دوم (و اخطارکننده اى) صحیح است. در همان صفحه, سطر 19 جمله (رسول الله شاهد بر شهداء است) صحیح است. در همان صفحه سطر سه (در این هنگام, پیامبران رسول خدا(ص) را به گواهى مى طلبند) صحیح است.
در صفحه 177, در سطر هشت و نه, جمله با (دلالت دارند) تمام مى شود. جمله بعدى در آغازفصل بعدى است که به سطر قبلى پیوسته و غلط شده است; همچنین (اعضاء و جوارح انسان شاهدند) صحیح است و در صفحه 182, سطر 17 (خطاب مى کند) و یا (مى گوید اى فرزند آدم) صحیح است.
در صفحه 183, سطر اوّل (ابوکهمس) صحیح است. در همان صفحه, در سطر هفت, راجع به شفاعت سخن به میان آمده, ولى بحث ادامه نیافته و آن در فصل بعدى است که اصلاً در این مقاله ترجمه نشده است و در ویرایش مقاله مى بایستى به آن توجه مى شد.
در خاتمه براى همه دوستان و عزیزانى که در راه اعتلاى فرهنگ اسلامى و در ارائه بهتر آن مجاهده و تلاش مى کنند, مزید توفیق مسألت دارم.
* جمع و تدوین آثار عالمان و پژوهشیان و نشر شایسته و در خورِ تلاش و کوشش چندین و چند ساله محققان, کارى است ارجمند, ستودنى و کارآ.
مفسّر, فقیه و فیلسوف جلیل علاّمه طباطباى بجز مجموعه عدم النظیر المیزان و کتابهاى مختلف در علوم اسلامى, رساله ها و مقاله هاى بسیارى نیز رقم زده اند که نشر یکسان و دقیق آنها با ویرایش مناسب و فهارس استوار, تلاشى است ارجمند و بایسته. آینه پژوهش این موضوع را به لحاظ اهمیتى که دارد جدّى گرفته و پیشتر نیز بدان پرداخته بود. اکنون ضمن ستایش از تلاش حضرت خسروشاهى, این نقد را نیز در جهت رسیدن به آن آرمان والا, در نشر آثار علامه, منتشر مى کنیم. آینه پژوهش

تبلیغات