در جستجوی ساختار یک اثر رشیدالدین همدانی
آرشیو
چکیده
متن
در میان نگارشهاى خواجه رشید الدّین فضل اللّه همدانى وزیر (ُکُشته 718ق در اَبهَر) ساختار یک اثر ارزشمند اوو هنوز درخورِ تأمّل و غوررسى مى نماید. این اثر عبارت است از بیان الحقائق; که جایگاه نویسنده را در تاریخ علوم فلسفى و عرفان محقَّق و منجَّز مى دارد.
بیشترى معاصران ما بر این نگاشته رشید الدین وزیر تأمّلى درخور نداشته اند, تا جایى که برخى از آنان ادّعا کرده ند که مؤلّف این اثرش را به مرحله تألیف و تحریر نرسانده, بلکه در مرحله (طرح) داشته است.1 برخى نیز با وجود آنکه نسخه اى نسبتاً منقَّح از بخش عمده بیان الحقائق را در دست داشته و آن را به چاپ رسانیده اند, اما به نام و نشان درست آن پى نبرده و ساختار اصلى آن را درنیافته اند.2 اما قراینِ چندگانه و چند گونه اى وجود دارد که اوّلاً رشید الدین وزیر بیان الحقائق را در مرحله طرح رها نکرده و آن را تألیف و تحریر کرده است, ثانیاً ساختار آن را تنظیم و مشخصّ نموده و به جهت تکثیر و نسخه نویسى به رَبع رشیدى فرستاده بوده است. این نکته ها از فهرستى که یکى از کاتبان لطائف الحقائق به نام (فهرست کتاب جامع التّصانیف رشیدى) فراهم آورده است توضیح و تبیین مى گردد. در آن فهرست از کتابى موسوم به بیان الحقائق یاد شده که مشتمل بر هفده رساله است. فهرست رساله هاى آن کتاب هم در همان فهرست به این قرار معرفى گردیده است:
رساله اوّل ـ سؤال سلطان خلّد ملکه,
رساله دوّم ـ نصیحت سلطان خلّد ملکه,
رساله سوّم ـ سؤالات علما,
رساله چهارم ـ تفسیر آیتِ ولو شئنا لأتینا,
رساله پنجم ـ تفسیر آیتِ ولو علم اللّه فیهم خیراً,
رساله ششم ـ تفسیر سوره انّا انزلناه,
رساله هفتم ـ در بیان حقیقت الوان و تفسیر آیتِ اللّهُ نور السموات,
رساله هشتم ـ در حروف و تحقیق مباحث آن,
رساله نهم ـ در بیان فواید زیارت مشاهدِ تُربتهاى بزرگان,
رساله دهم ـ در نصیحة الأخوان,
رساله یازدهم ـ در تحقیق سبب جدرى و اعتراضات بر آنچه اطبّا گفته اند,
رساله دوازدهم ـ در بیان حرارت و انواع آن,
رساله سیزدهم ـ ذیل نفایس الأفکار در بیان دوام خلود در بهشت و دوزخ,
رساله چهاردهم ـ در بیان حقیقت خرقه و مناسبت نسبت به امیرالمؤمنین کرّم اللّه وجهه,
رساله پانزدهم ـ در شرح حدیث أنا مدینة العلم و علیّ بابها,
رساله شانزدهم ـ در شرح معقول و منقول,
رساله هفدهم ـ در ناسخ و منسوخ.3
نه تنها این فهرست حاکى از آن است که رشید الدین وزیر بیان الحقائق را تألیف و تدوین کرده است, بلکه ضبط آن در اوائل لطائف الحقائق ما را به نسخه یا نسخه هاى موجود از آن اثر راهنمایى مى کند. براساس همین فهرست بود که نگارنده در سال 1368 یک نسخه از نهمین رساله آن اثر را ـ که در (بیان فواید زیارتِ مشاهد و تربتهاى بزرگان) است ـ بازیافت1, اما در سال 1371خ1993/م صورت عکسى و حروفى اثرى از خواجه رشید الدین همدانى به نام (اسئوله و اجوبه رشیدى) براساس نسخه اى ناقص الأوّل والآخر, کتابت شده در دهه نخست سده هشتم هجرى منتشر شد2 که به قطع و یقین بیشترین رساله هاى آن مربوط به بیان الحقائق است.
باید دانست که معاصران, در میان آثار خواجه رشید الدین همدانى به دو اثر به نامهاى مکاتیب رشیدى یا سوانح الأفکار رشیدى و اسئله و اجوبه یا فواید رشیدیه اشاره کرده اند که به ضرس قاطع نمى توان آن دو را از مصنّفات مدوّنِ خواجه محسوب داشت. اولى مجموعه نامه ها و مکتوبهایى است منسوب به خواجه که توسط محمد ابرقوهى جمع و تدوین شده که بعضى چون رو بن لوى نسبت آن نامه ها را نیز به رشید الدین وزیر رد کرده است.3 و دوّمى هم نامى است که عموماً از فحواى محتواى توضیحات, مفتاح التفاسیر, لطائف الحقائق و بیان الحقائق او برخاسته و ساخته شده است. زیرا این نگارشهاى چهارگانه متضمّن رساله هایى است به سیاق پرسش و پاسخ (اسئله و اجوبه) و داراى فواید فلسفى, عرفانى, علمى و… باید گفت که آثار مسلّم خواجه عبارتند از: 1. توضیحات; 2. مفتاح التفاسیر; 3. سلطانیه; 4.لطائف الحقائق; 5. بیان الحقائق; 6. آثار و احیاء; 7.جامع التواریخ; 8. طبّ اهل ختا. مجموعه این آثار, و نیز فهرست جزئیات آنها را ـ همچنان که اشاره کردم ـ یکى از کاتبان رَبع رشیدى به نام (فهرست جامع التصانیف رشیدى) فراهم آورده است. سواى اینها, آنچه به خواجه منسوب شده است, بواقع صورتهایى گوناگون است از همان آثار مسلّم الصدور وى.
البتّه گفتنى است که در زمان حیات خواجه رشید, و به دستور خود وى, نسخه نویسان آثار او را به صورت مفرد و جداگانه مى نوشته اند و نیز به دستور او گاه از چند اثر وى یک مجموعه فراهم مى آورده اند. و حتى خود خواجه مقرّر کرده بود که یک مجموعه کامل از جمیع آثار او نیز فراهم شود که همان (جامع التصانیف رشیدى) باشد. این گوناگونى کتابت نگارشهاى خواجه باز هم توسط نویسنده فهرست جامع التصانیف بصراحت مطرح شده است.4
بارى, در راستاى مجموعه سازى نگارشهاى خواجه ـ آن چنان که از مطاوى همان فهرست برمى آید ـ کاتبان رَبع رشیدى وجه موضوعى مجموعه ها را اعتبار مى داده اند. یعنى چند اثر را که به لحاظ موضوع هماهنگ و همسان بوده اند, در یک مجموعه فراهم مى دیده اند. از میان آثار همسان خواجه مى توان به لطائف الحقائق, بیان الحقائق, مفتاح التفاسیر و توضیحاتِ او توجّه داشت که هر چهار اثر ـ همچنان که پیش از این اشاره شد ـ متضمّن فوایدى است که از خواجه سؤال شده و او به مضمون سؤال وسائل اشاره کرده و سپس به پاسخ سؤال پرداخته است.5 این شیوه و اسلوب در هر چهار اثر مذکور مشهود است. به همین جهت, نسخه نویسان آنها را در یک مجموعه نوشته اند و (مجموعه رشیدیّه) نامیده اند.1 خاصّه که محتوا و مضمون این چهار اثر نیز به لحاظ موضوعى قابل جمع و تألیف مى نماید.
با این اشاره ها برگردیم بر سر نسخه اسؤله و اجوبه رشیدى که هیأت عکسى و نیز صورت حروفى آن با همان رسم الخط نسخه (!) یه چاپ رسیده است. این نسخه بدون تردید, نه تنها به اعتبار نسخه سازى و نسخه آرایى حائز اهمیت فراوان است, بلکه به لحاظ شناختِ ساختار و محتواى بیان الحقائق خواجه رشید نیز شایان توغّل و تأمّل مى نماید. اما باید دانست که به ظنّ قریب به یقین, صورت کامل نسخه مذکور متضمّن چهار اثر نامبرده رشید الدین همدانى بوده است. یعنى کاتب نسخه مذکور, توضیحات, مفتاح التفاسیر, بیان الحقائق و لطائف الحقائق را در یک مجموعه نویسانیده بوده است ولیکن بخشى از این مجموعه ـ که بدون تردید در ربع رشیدى فراهم آمده است ـ هم اکنون به شماره 13789 در کتابخانه گنج بخش (پاکستان) نگهدارى مى شود. بخش موجود از مجموعه مذکور ـ که به نام اسؤله و اجوبه رشیدى منتشر شده است ـ نباید اثرى جداگانه و مستقل محسوب گردد. چرا که اوّلاً خواجه رشید الدین فضل اللّه, اثرى به این نام تدوین نکرده بوده است و ثانیاً رساله هاى کامل و ناقص که در بخش موجود از مجموعه مذکور دیده مى شود, بواقع بر چندین رساله از بیان الحقائق و چند رساله از لطائف الحقائق خواجه رشید اشتمال دارد; به طورى که نه رساله از هفده رساله بیان الحقائق در بخش موجود از مجموعه مورد نظر ثبت گردیده است و دو رساله از چهارده رساله لطائف الحقائق, به این قرار:
رساله نخست از بخش موجود مجموعه مورد نظر (در اثبات حشر اجساد) عنوان دارد که از متن آن استنباط مى شود که همان (نفایس الافکار) است که رساله سیزدهم بیان الحقائق را ساخته است.2
رساله دوازدهم که در اسؤله و اجوبه رشیدى تحت عنوان (مباحث مقام فراهان) ضبط شده و بواقع نصیحت نامه, همراه با ستایش است از سلطان (اولجایتو), که برابر است با رساله دوم بیان الحقائق که در فهرست جامع التصانیف به عنوان (نصیحت سلطان, خلّد ملکه) آمده است.3
رساله هاى سیزدهم, چهاردهم, پانزدهم و شانزدهم نسخه موجود از اسؤله و اجوبه رشیدى داراى عناوینى اند به این ترتیب: رساله سؤالات علما, تفسیر آیه ولو شئنا, و تفسیر آیه ولو علم اللّه, که دقیقاً رساله هاى سوم, چهارم, پنجم و ششم بیان الحقائق را تشکیل مى دهند با همان عنوانها.4
رساله هفدهم اسؤله و اجوبه رشیدى که به نام (فائده زیارت) نامیده شده, بى گمان همان رساله نهم بیان الحقائق است با عنوان (در بیان فواید زیارت مشاهد تربتهاى بزرگان).5 گفتنى است که از این رساله یک نسخه مستقل نیز وحود دارد که نگارنده آن را در مجموعه رسائل فارسى شناسانده و عرضه داشته است.6 بخش نخست این نسخه جداگانه به قیاس با رساله موجود مذکور در اسؤله و اجوبه با اندک تفاوتهایِ کتابتى قابل انطباق است و همگون و همسان مى نماید, ولیکن در نسخه مذکور بخش دیکرى هم هست که اسؤله و اجوبه فاقد آن مى باشد.
همچنان رساله هاى هجدهم و نوزدهم اسؤله و اجوبه با عنوانهاى (شرح حدیث اَنَا مدینة العلم و علیّ بابها) و (مراتب علوم: علوم معقول و منقول) ضبط شده است که دقیقاً رساله هاى پانزدهم وشانزدهم بیان الحقائق را تشکیل مى دهند با همین عنوانها.1
سواى نه رساله مزبور, که مربوط به بیان الحقائق است و تا حدى پرده از روى رخسار پنهان این اثر خواجه رشید الدین برمى دارد و تأیید مى کند که بیان الحقائق با هفده رساله آن تألیف و تدوین شده بوده است. دو رساله 21 و 22 اسؤله و اجوبه نیز با عنوانهاى تدویر زمین, و تفسیر آیتِ (قل لو کان البحر مداداً), رساله هایى است مربوط به لطائف الحقائق خواجه رشید. به آغاز این دو رساله در نسخه هاى اسؤله و لطائف توجه کنید:
اسؤله و اجوبه
حمد له, امّا بعد چنین گوید
اَضعَف عباد اللّه تعالى … فضل الله بن ابى الخیر بن عالى المشتهر بالرشید الطبیب که روزى در مجمعى اتفاق افتاد که بعضى از اکابر تقریر کردند که آنچه حکما گفته اند که زمین مدوّرست …
(اسؤله 349)
لطائف الحقائق
حمد له, امّا بعد چنین گوید اَضعَف عباد تعالى … فضل الله بن ابى الخیر بن عالى المشتهر بالرشید الطبیب, که روزى در مجمعى اتفاق افتاد که بعضى از اکابر تقریر کردند که آنچه حکما گفته اند که زمین مدوّرست …
(لطائف 142/1)
تفسیر آیت قل لو کان البحر مداداَ
چنین گوید مؤلّف این رساله … که در اواسط ماه شعبان سنه ستّ و سبعمائه مولانا معظم اقضى القضاة والحکام نعمان الزمان, یگانه و مقتداى ایران مفتى الفریقین برهان الملّة و الدّین معروف به قــاضى مرو که درین وقت از حکم یرلیغ قاضى القضاة اردوى معظم و مـلازم مسجد و درکاه سلطنت پنــاه پادشاه اسلام خلد اللّه ملکه است.
(اسؤله 349/2)
تفسیر آیتِ قل لو کان البحر مداداَ
چنین گوید مؤلّف این رساله … که در اواسط ماه شعبان سنه ستّ و سبعمائه مولانا معظم اقضى القضاة والحکام نعمان الزّمان, یگانه و مقتداى ایران مفتى الفریقین برهان الملّة و الدّین معروف به قاضى مرو که درین وقت از حکم یرلیغ قاضى القضاة اردوى معظم و ملازم مسجد و درکاه سلطنت پناه پادشاه اسلام خلد اللّه ملکه است.
(لطائف 71/1)
غیر از رساله هاى بیان الحقائق و لطائف الحقائق که در مجموعه اسؤله و اجوبه دیده مى شود, رساله هاى دیگر آن نیز بى گمان مربوط مى شود به رساله هاى توضیحات و مفتاح التّفاسیر, که البتّه اثبات یگانگى این رساله ها موکول است به پیدا شدن نسخه هایى از توضیحات و مفتاح. با این همه آنچه درخورِ بازگویى و تکرار است, اینکه آنچه به نام اسؤله و اجوبه رشیدى از سوى مرکز تحقیقات فارسى ایران و پاکستان منتشر شده است, اثرى مستقل و جداگانه نیست, بلکه نسخه اى است از بخش اوّل جامع التّصانیف رشیدى که درباره (عملیات از شرعیات و حکمیات و معارف و هرچه از آن جمله باشد) بوده است و متضمن چهار اثر رشید الدین: توضیحات, مفتاح التفاسیر, لطائف الحقائق و بیان الحقائق, که متأسفانه پاره موجود آن نسخه, اشتمال بر بیست و چهار رساله از رسائل بیان الحقائق, لطائف الحقائق و توضیحات, و چند رساله ناشناخته دارد که آنها نیز مى بایست به یکى از کتابهاى توضیحات و داشته باشند.
پاورقى:
1. مجتبى مینوى, (آثار رشید الدین فضل اللّه) چاپ شده در یادگارنامه حبیب یغمائى, ص360.
2. مقصود نگارنده نسخه موجود در کتابخانه گنج بخش (اسلام آباد, پاکستان) است که به اهتمام آقاى دکتر رضا شعبانى از سوى مرکز تحقیقات ایران و پاکستان, به سال 1371ش1993/م به نام اسؤله و اجوبه رشیدى منتشر شده است.
3. رشید الدین فضل اللّه همدانى, لطائف الحقائق, به کوشش غلامرضا طاهر, تهران, 1357, 10/2.
1. ر. ک: مجموعه رسائل فارسى, دفتر دوّم, مشهد, 1368, صص 51 ـ 69.
2. ر. ک: یادداشت پاورقى شماره 2 همین گفتار.
3. ر. ک: سوانح الأفکار رشیدى, نگارش رشید الدین فضل اللّه همدانى, به کوشش محمد تقى دانش پژوه, تهران, 1358, ص 46 ـ 48.
4. ر. ک: فهرست جامع التصانیف رشیدى, چاپ شده در آغاز لطائف الحقائق رشید الدین همدانى, پیشین, 2/2 ـ 3. باید دانست که در چاپ آقاى غلامرضا طاهر به خطا نویسنده فهرست خود رشید الدین وزیر دانسته شده است.
5. همین شیوه تألیف سبب شده است که گویا متأخّران و معاصران و شاید هم کاتبان معاصر خواجه رشید الدین, این دسته از آثار او را به عنوان مشهورِ مَدرسى ـ یعنى اسؤله و اجوبه ـ بنامند.
1. فهرست جامع التصانیف رشیدى, پیشین, 4/2.
2. ر. ک: لطائف الحقائق, پیشین, 10/2; قس: اسؤله و اجوبه رشیدى, پیشین, 1/2.
3. ر. ک: لطائف, همانجا; قس: اسؤله, 178/2.
4. ر. ک: لطائف, همانجا; قس: اسؤله, 192/2, 224, 232, 237.
5. ر. ک: لطائف, همانجا; قس: اسؤله, 242/2.
6. ر. ک: مجموعه رسائل فارسى, دفتر دوّم, مشهد, بنیاد پژوهشهاى اسلامى, 1368, 51.
1. ر. ک: لطائف, همانجا; قس: اسؤله, 249/2, 256.
بیشترى معاصران ما بر این نگاشته رشید الدین وزیر تأمّلى درخور نداشته اند, تا جایى که برخى از آنان ادّعا کرده ند که مؤلّف این اثرش را به مرحله تألیف و تحریر نرسانده, بلکه در مرحله (طرح) داشته است.1 برخى نیز با وجود آنکه نسخه اى نسبتاً منقَّح از بخش عمده بیان الحقائق را در دست داشته و آن را به چاپ رسانیده اند, اما به نام و نشان درست آن پى نبرده و ساختار اصلى آن را درنیافته اند.2 اما قراینِ چندگانه و چند گونه اى وجود دارد که اوّلاً رشید الدین وزیر بیان الحقائق را در مرحله طرح رها نکرده و آن را تألیف و تحریر کرده است, ثانیاً ساختار آن را تنظیم و مشخصّ نموده و به جهت تکثیر و نسخه نویسى به رَبع رشیدى فرستاده بوده است. این نکته ها از فهرستى که یکى از کاتبان لطائف الحقائق به نام (فهرست کتاب جامع التّصانیف رشیدى) فراهم آورده است توضیح و تبیین مى گردد. در آن فهرست از کتابى موسوم به بیان الحقائق یاد شده که مشتمل بر هفده رساله است. فهرست رساله هاى آن کتاب هم در همان فهرست به این قرار معرفى گردیده است:
رساله اوّل ـ سؤال سلطان خلّد ملکه,
رساله دوّم ـ نصیحت سلطان خلّد ملکه,
رساله سوّم ـ سؤالات علما,
رساله چهارم ـ تفسیر آیتِ ولو شئنا لأتینا,
رساله پنجم ـ تفسیر آیتِ ولو علم اللّه فیهم خیراً,
رساله ششم ـ تفسیر سوره انّا انزلناه,
رساله هفتم ـ در بیان حقیقت الوان و تفسیر آیتِ اللّهُ نور السموات,
رساله هشتم ـ در حروف و تحقیق مباحث آن,
رساله نهم ـ در بیان فواید زیارت مشاهدِ تُربتهاى بزرگان,
رساله دهم ـ در نصیحة الأخوان,
رساله یازدهم ـ در تحقیق سبب جدرى و اعتراضات بر آنچه اطبّا گفته اند,
رساله دوازدهم ـ در بیان حرارت و انواع آن,
رساله سیزدهم ـ ذیل نفایس الأفکار در بیان دوام خلود در بهشت و دوزخ,
رساله چهاردهم ـ در بیان حقیقت خرقه و مناسبت نسبت به امیرالمؤمنین کرّم اللّه وجهه,
رساله پانزدهم ـ در شرح حدیث أنا مدینة العلم و علیّ بابها,
رساله شانزدهم ـ در شرح معقول و منقول,
رساله هفدهم ـ در ناسخ و منسوخ.3
نه تنها این فهرست حاکى از آن است که رشید الدین وزیر بیان الحقائق را تألیف و تدوین کرده است, بلکه ضبط آن در اوائل لطائف الحقائق ما را به نسخه یا نسخه هاى موجود از آن اثر راهنمایى مى کند. براساس همین فهرست بود که نگارنده در سال 1368 یک نسخه از نهمین رساله آن اثر را ـ که در (بیان فواید زیارتِ مشاهد و تربتهاى بزرگان) است ـ بازیافت1, اما در سال 1371خ1993/م صورت عکسى و حروفى اثرى از خواجه رشید الدین همدانى به نام (اسئوله و اجوبه رشیدى) براساس نسخه اى ناقص الأوّل والآخر, کتابت شده در دهه نخست سده هشتم هجرى منتشر شد2 که به قطع و یقین بیشترین رساله هاى آن مربوط به بیان الحقائق است.
باید دانست که معاصران, در میان آثار خواجه رشید الدین همدانى به دو اثر به نامهاى مکاتیب رشیدى یا سوانح الأفکار رشیدى و اسئله و اجوبه یا فواید رشیدیه اشاره کرده اند که به ضرس قاطع نمى توان آن دو را از مصنّفات مدوّنِ خواجه محسوب داشت. اولى مجموعه نامه ها و مکتوبهایى است منسوب به خواجه که توسط محمد ابرقوهى جمع و تدوین شده که بعضى چون رو بن لوى نسبت آن نامه ها را نیز به رشید الدین وزیر رد کرده است.3 و دوّمى هم نامى است که عموماً از فحواى محتواى توضیحات, مفتاح التفاسیر, لطائف الحقائق و بیان الحقائق او برخاسته و ساخته شده است. زیرا این نگارشهاى چهارگانه متضمّن رساله هایى است به سیاق پرسش و پاسخ (اسئله و اجوبه) و داراى فواید فلسفى, عرفانى, علمى و… باید گفت که آثار مسلّم خواجه عبارتند از: 1. توضیحات; 2. مفتاح التفاسیر; 3. سلطانیه; 4.لطائف الحقائق; 5. بیان الحقائق; 6. آثار و احیاء; 7.جامع التواریخ; 8. طبّ اهل ختا. مجموعه این آثار, و نیز فهرست جزئیات آنها را ـ همچنان که اشاره کردم ـ یکى از کاتبان رَبع رشیدى به نام (فهرست جامع التصانیف رشیدى) فراهم آورده است. سواى اینها, آنچه به خواجه منسوب شده است, بواقع صورتهایى گوناگون است از همان آثار مسلّم الصدور وى.
البتّه گفتنى است که در زمان حیات خواجه رشید, و به دستور خود وى, نسخه نویسان آثار او را به صورت مفرد و جداگانه مى نوشته اند و نیز به دستور او گاه از چند اثر وى یک مجموعه فراهم مى آورده اند. و حتى خود خواجه مقرّر کرده بود که یک مجموعه کامل از جمیع آثار او نیز فراهم شود که همان (جامع التصانیف رشیدى) باشد. این گوناگونى کتابت نگارشهاى خواجه باز هم توسط نویسنده فهرست جامع التصانیف بصراحت مطرح شده است.4
بارى, در راستاى مجموعه سازى نگارشهاى خواجه ـ آن چنان که از مطاوى همان فهرست برمى آید ـ کاتبان رَبع رشیدى وجه موضوعى مجموعه ها را اعتبار مى داده اند. یعنى چند اثر را که به لحاظ موضوع هماهنگ و همسان بوده اند, در یک مجموعه فراهم مى دیده اند. از میان آثار همسان خواجه مى توان به لطائف الحقائق, بیان الحقائق, مفتاح التفاسیر و توضیحاتِ او توجّه داشت که هر چهار اثر ـ همچنان که پیش از این اشاره شد ـ متضمّن فوایدى است که از خواجه سؤال شده و او به مضمون سؤال وسائل اشاره کرده و سپس به پاسخ سؤال پرداخته است.5 این شیوه و اسلوب در هر چهار اثر مذکور مشهود است. به همین جهت, نسخه نویسان آنها را در یک مجموعه نوشته اند و (مجموعه رشیدیّه) نامیده اند.1 خاصّه که محتوا و مضمون این چهار اثر نیز به لحاظ موضوعى قابل جمع و تألیف مى نماید.
با این اشاره ها برگردیم بر سر نسخه اسؤله و اجوبه رشیدى که هیأت عکسى و نیز صورت حروفى آن با همان رسم الخط نسخه (!) یه چاپ رسیده است. این نسخه بدون تردید, نه تنها به اعتبار نسخه سازى و نسخه آرایى حائز اهمیت فراوان است, بلکه به لحاظ شناختِ ساختار و محتواى بیان الحقائق خواجه رشید نیز شایان توغّل و تأمّل مى نماید. اما باید دانست که به ظنّ قریب به یقین, صورت کامل نسخه مذکور متضمّن چهار اثر نامبرده رشید الدین همدانى بوده است. یعنى کاتب نسخه مذکور, توضیحات, مفتاح التفاسیر, بیان الحقائق و لطائف الحقائق را در یک مجموعه نویسانیده بوده است ولیکن بخشى از این مجموعه ـ که بدون تردید در ربع رشیدى فراهم آمده است ـ هم اکنون به شماره 13789 در کتابخانه گنج بخش (پاکستان) نگهدارى مى شود. بخش موجود از مجموعه مذکور ـ که به نام اسؤله و اجوبه رشیدى منتشر شده است ـ نباید اثرى جداگانه و مستقل محسوب گردد. چرا که اوّلاً خواجه رشید الدین فضل اللّه, اثرى به این نام تدوین نکرده بوده است و ثانیاً رساله هاى کامل و ناقص که در بخش موجود از مجموعه مذکور دیده مى شود, بواقع بر چندین رساله از بیان الحقائق و چند رساله از لطائف الحقائق خواجه رشید اشتمال دارد; به طورى که نه رساله از هفده رساله بیان الحقائق در بخش موجود از مجموعه مورد نظر ثبت گردیده است و دو رساله از چهارده رساله لطائف الحقائق, به این قرار:
رساله نخست از بخش موجود مجموعه مورد نظر (در اثبات حشر اجساد) عنوان دارد که از متن آن استنباط مى شود که همان (نفایس الافکار) است که رساله سیزدهم بیان الحقائق را ساخته است.2
رساله دوازدهم که در اسؤله و اجوبه رشیدى تحت عنوان (مباحث مقام فراهان) ضبط شده و بواقع نصیحت نامه, همراه با ستایش است از سلطان (اولجایتو), که برابر است با رساله دوم بیان الحقائق که در فهرست جامع التصانیف به عنوان (نصیحت سلطان, خلّد ملکه) آمده است.3
رساله هاى سیزدهم, چهاردهم, پانزدهم و شانزدهم نسخه موجود از اسؤله و اجوبه رشیدى داراى عناوینى اند به این ترتیب: رساله سؤالات علما, تفسیر آیه ولو شئنا, و تفسیر آیه ولو علم اللّه, که دقیقاً رساله هاى سوم, چهارم, پنجم و ششم بیان الحقائق را تشکیل مى دهند با همان عنوانها.4
رساله هفدهم اسؤله و اجوبه رشیدى که به نام (فائده زیارت) نامیده شده, بى گمان همان رساله نهم بیان الحقائق است با عنوان (در بیان فواید زیارت مشاهد تربتهاى بزرگان).5 گفتنى است که از این رساله یک نسخه مستقل نیز وحود دارد که نگارنده آن را در مجموعه رسائل فارسى شناسانده و عرضه داشته است.6 بخش نخست این نسخه جداگانه به قیاس با رساله موجود مذکور در اسؤله و اجوبه با اندک تفاوتهایِ کتابتى قابل انطباق است و همگون و همسان مى نماید, ولیکن در نسخه مذکور بخش دیکرى هم هست که اسؤله و اجوبه فاقد آن مى باشد.
همچنان رساله هاى هجدهم و نوزدهم اسؤله و اجوبه با عنوانهاى (شرح حدیث اَنَا مدینة العلم و علیّ بابها) و (مراتب علوم: علوم معقول و منقول) ضبط شده است که دقیقاً رساله هاى پانزدهم وشانزدهم بیان الحقائق را تشکیل مى دهند با همین عنوانها.1
سواى نه رساله مزبور, که مربوط به بیان الحقائق است و تا حدى پرده از روى رخسار پنهان این اثر خواجه رشید الدین برمى دارد و تأیید مى کند که بیان الحقائق با هفده رساله آن تألیف و تدوین شده بوده است. دو رساله 21 و 22 اسؤله و اجوبه نیز با عنوانهاى تدویر زمین, و تفسیر آیتِ (قل لو کان البحر مداداً), رساله هایى است مربوط به لطائف الحقائق خواجه رشید. به آغاز این دو رساله در نسخه هاى اسؤله و لطائف توجه کنید:
اسؤله و اجوبه
حمد له, امّا بعد چنین گوید
اَضعَف عباد اللّه تعالى … فضل الله بن ابى الخیر بن عالى المشتهر بالرشید الطبیب که روزى در مجمعى اتفاق افتاد که بعضى از اکابر تقریر کردند که آنچه حکما گفته اند که زمین مدوّرست …
(اسؤله 349)
لطائف الحقائق
حمد له, امّا بعد چنین گوید اَضعَف عباد تعالى … فضل الله بن ابى الخیر بن عالى المشتهر بالرشید الطبیب, که روزى در مجمعى اتفاق افتاد که بعضى از اکابر تقریر کردند که آنچه حکما گفته اند که زمین مدوّرست …
(لطائف 142/1)
تفسیر آیت قل لو کان البحر مداداَ
چنین گوید مؤلّف این رساله … که در اواسط ماه شعبان سنه ستّ و سبعمائه مولانا معظم اقضى القضاة والحکام نعمان الزمان, یگانه و مقتداى ایران مفتى الفریقین برهان الملّة و الدّین معروف به قــاضى مرو که درین وقت از حکم یرلیغ قاضى القضاة اردوى معظم و مـلازم مسجد و درکاه سلطنت پنــاه پادشاه اسلام خلد اللّه ملکه است.
(اسؤله 349/2)
تفسیر آیتِ قل لو کان البحر مداداَ
چنین گوید مؤلّف این رساله … که در اواسط ماه شعبان سنه ستّ و سبعمائه مولانا معظم اقضى القضاة والحکام نعمان الزّمان, یگانه و مقتداى ایران مفتى الفریقین برهان الملّة و الدّین معروف به قاضى مرو که درین وقت از حکم یرلیغ قاضى القضاة اردوى معظم و ملازم مسجد و درکاه سلطنت پناه پادشاه اسلام خلد اللّه ملکه است.
(لطائف 71/1)
غیر از رساله هاى بیان الحقائق و لطائف الحقائق که در مجموعه اسؤله و اجوبه دیده مى شود, رساله هاى دیگر آن نیز بى گمان مربوط مى شود به رساله هاى توضیحات و مفتاح التّفاسیر, که البتّه اثبات یگانگى این رساله ها موکول است به پیدا شدن نسخه هایى از توضیحات و مفتاح. با این همه آنچه درخورِ بازگویى و تکرار است, اینکه آنچه به نام اسؤله و اجوبه رشیدى از سوى مرکز تحقیقات فارسى ایران و پاکستان منتشر شده است, اثرى مستقل و جداگانه نیست, بلکه نسخه اى است از بخش اوّل جامع التّصانیف رشیدى که درباره (عملیات از شرعیات و حکمیات و معارف و هرچه از آن جمله باشد) بوده است و متضمن چهار اثر رشید الدین: توضیحات, مفتاح التفاسیر, لطائف الحقائق و بیان الحقائق, که متأسفانه پاره موجود آن نسخه, اشتمال بر بیست و چهار رساله از رسائل بیان الحقائق, لطائف الحقائق و توضیحات, و چند رساله ناشناخته دارد که آنها نیز مى بایست به یکى از کتابهاى توضیحات و داشته باشند.
پاورقى:
1. مجتبى مینوى, (آثار رشید الدین فضل اللّه) چاپ شده در یادگارنامه حبیب یغمائى, ص360.
2. مقصود نگارنده نسخه موجود در کتابخانه گنج بخش (اسلام آباد, پاکستان) است که به اهتمام آقاى دکتر رضا شعبانى از سوى مرکز تحقیقات ایران و پاکستان, به سال 1371ش1993/م به نام اسؤله و اجوبه رشیدى منتشر شده است.
3. رشید الدین فضل اللّه همدانى, لطائف الحقائق, به کوشش غلامرضا طاهر, تهران, 1357, 10/2.
1. ر. ک: مجموعه رسائل فارسى, دفتر دوّم, مشهد, 1368, صص 51 ـ 69.
2. ر. ک: یادداشت پاورقى شماره 2 همین گفتار.
3. ر. ک: سوانح الأفکار رشیدى, نگارش رشید الدین فضل اللّه همدانى, به کوشش محمد تقى دانش پژوه, تهران, 1358, ص 46 ـ 48.
4. ر. ک: فهرست جامع التصانیف رشیدى, چاپ شده در آغاز لطائف الحقائق رشید الدین همدانى, پیشین, 2/2 ـ 3. باید دانست که در چاپ آقاى غلامرضا طاهر به خطا نویسنده فهرست خود رشید الدین وزیر دانسته شده است.
5. همین شیوه تألیف سبب شده است که گویا متأخّران و معاصران و شاید هم کاتبان معاصر خواجه رشید الدین, این دسته از آثار او را به عنوان مشهورِ مَدرسى ـ یعنى اسؤله و اجوبه ـ بنامند.
1. فهرست جامع التصانیف رشیدى, پیشین, 4/2.
2. ر. ک: لطائف الحقائق, پیشین, 10/2; قس: اسؤله و اجوبه رشیدى, پیشین, 1/2.
3. ر. ک: لطائف, همانجا; قس: اسؤله, 178/2.
4. ر. ک: لطائف, همانجا; قس: اسؤله, 192/2, 224, 232, 237.
5. ر. ک: لطائف, همانجا; قس: اسؤله, 242/2.
6. ر. ک: مجموعه رسائل فارسى, دفتر دوّم, مشهد, بنیاد پژوهشهاى اسلامى, 1368, 51.
1. ر. ک: لطائف, همانجا; قس: اسؤله, 249/2, 256.