تخصصی شدن علوم در حوزه های علمیه
آرشیو
چکیده
متن
حراست از تمامت مکتب و حفاظت از مرزهای اندیشه از دستبرد حوادث و تاراج عوامل گوناگون را دیدهبانانی هوشمند و مرزبانانی گوشبزنگ میبایست تا تهاجم افکار باطل را سد کنند، یورش عوامل مخرّب را بازپس زنند و از تباهی فرهنگ و درهم ریختن بنای تفکر مکتبی جلوگیرند.
دیدهبانی هوشمندانه و مرزبانی شکستناپذیر نیز در گرو آگاهیهای لازم از هجومهای دشمن و ابزارهای گوناگون آن است.بیگمان بدون آنچه یاد شد، در مصاف اندیشهها و در کشاکش فرهنگها، شکست و هزیمت و از دست دادن فرهنگ، قطعی است.
سلف صالح حوزههای علوم اسلامی در روزگار گذشته با توجه به نیازهای زمان به تعلیم و تعلّم میپرداختند و با کسب آگاهیهای لازم از دانشهای مختلف در جایگاه حراست از تمامت مکتب و ارزشهای انسانی، هوشمندانه میکوشیدند واز هیچ تلاشی دریغ نمیورزیدند.
به سخن مرزبان بزرگ اندیشه علوی شیخ طوسی بنگرید:
علمای بزرگ ما-خدای آنان را در رحمت بیکران خویش غرق سازد-چه آنان که در قدیم بودهاند و چه آنان که سپس آمدهاند، همه درباره پیدا کردن دلیلهای زمانپسند و آنچه طبیعت زمان اقتضا میکرده است، تا نهایت درجه ممکن کوشیدهاند و پیش تاختهاند، و در برابر دیگران و مخالفان موضع آگاهانه داشتهاند.چون همواره شبههها و مسائل تازهای القا میشده است، از اینرو آنان نیز آگاهیها و دلیلهای تازهای برای حقانیت حق عرضه میکردهاند 1 .
بیان شیخ طوسی از چگونگی موضع عالمان، مبیّن مواضع دانشوران اسلامی در بسیاری از ادوار تاریخ بوده است.تبیین احادیث و روایات ما-که اینک به تفصیل از آن نتوان یاد کرد -از جایگاه عالمان نیز چنین است.برای نمونه دقت کنید که ازامام صادق-علیه السلام-نقل شده است:
علماء شیعتنا مرا بطون فی الشغر الذی یلی إبلیس و عفاریته... 2 .
علمای شیعه مرزداران مرزهایی هستند که ابلیس و عفریتهای او از آنجا حمله میکنند.آنان سپاه ابلیس را از هجوم بردن بر ناتوانان شیعه باز میدارند و از چیره شدن ابلیس و پیروان دشمنخوی او بر ایشان جلوگیری میکنند 3 .
امروز نیز اگر عالمان و حوزویان بخواهند رسالت تفسیر مکتب، حراست از تمامیت آن و جلوگیری از هجوم فرهنگهای مختلف را به شایستگی بر دوش کشند، هیچ چارهای جز مجهز شدن به دانش زمان و مسلح شدن به سلاح روز و آگاه گشتن از شیوههای مبارزه فکری و روشهای کارامد مقابله ندارند.چه، به گفته علامه شرف الدین:«لا ینتشر الهدی الاّ من حیث انتشر الضلال».
اجرای این رسالت در گرو آن است که دانسته شود که اینک با گسترش دامنه دانشهای بشری و رشتههای گوناگون علوم انسانی و گرههای فرهنگی و فکری دیگر به«جامع الفنون»اندیشیدن برای همه طالبان علم خطاست و بر فرض که برای افرادی نابغه ممکن باشد، نادر است و به قول سعدی«بر نادر حکم نتوان کرد».
باید فاضلان با آگاهی از جاریهای زمان به سوی تخصّص در رشتههای مختلف اسلامی و انسانی به پیش روند و با مجهّز شدن به بهترین و آخرین شیوهها و روشهای تعلیم و تعلّم و کاویدن آخرین دستاوردهای متفکران نحلهها و جریانهای فرهنگی و فکری در جایگاه دفاع از مکتب و تفسیر راستین اسلام بایستند.
بنابراین تخصصی شدن ابواب یک علم، چه رسد به علوم، در حوزهها کاری است لازم؛و بسیاری از بزرگان نیز ضرورت و اهمیت آن را گوشزد کردهاند.حضرت آیت اللّه العظمی اراکی-مدظله-میگویند:
مرحوم آیت اللّه حاج شیخ عبد الکریم حائری میفرمود: چون ابواب فقه خیلی متشتت است و اقوال و ادلّه عقلیه و نقلیه و اجماعاتش تتبّع زیاد و افراد سریع الذهن لازم دارد و عمر انسانی کفایت نمیکند که در پنجاه باب به طور شایسته و آنطور که باید و شاید، تحقیق شود؛پس خوب است برای هر بابی یک شخصی متخصص بشود... 4 .
همچنین استاد، محمد تقی جعفری میگوید:
مرحوم آیت اللّه آقا سید عبد الهادی شیرازی بسیار مرد روشنی بود.آن زمان در نجف من خدمت ایشان مسأله تخصّصی شدن ابواب فقه را عرض کردم.ایشان فرمود:«درست است باید دنبال مطلب را گرفت.»من خدمت ایشان عرض کردم امر دایر است بین اینکه شخصی در تمام ابواب فقه مجتهد شود، اما در این اجتهاد فقط به روایتهای دمدستی اکتفا کند و بین اینکه در یک بخش- مثلا مکاسب یا اراضی-مجتهد شود، امّا درباره آن کاملا فحص کند و نگذارد چیزی باقی بماند؛کدامیک از این دو اقرب به واقع است؟ایشان فرمود:«مسلّم این دوّمی» 5 .
شورای مدیریت حوزه علمیه قم، به تازگی به امر تخصّصی شدن علوم در حوزه همت گماشته و برنامه شش رشته تخصصی را ارائه داده و کار خود را در دو رشته «تفسیر»و«کلام»آغاز کرده است.بیگمان اقدام شورای مدیریت حوزه علمیه، اقدامی است شایسته، ستودنی و قابل توجه.اینک فاضلانی که دوره سطح در حوزه علمیه را به پایان برده و در امتحانات کتبی پایه نهم قبول شدهاند، میتوانند طیّ یک دوره چهارساله، بهگونه تخصصی در یکی از این دو رشته به تحصیل پردازند.ضمن قدردانی از این اقدام خداپسندانه و لازم، یادآوری میشود که حوزه دیهی در دل کویری نیست که حصاری بر خویش تند و بیدغدغه از فراسوی دیوار بلند جدایی به زندگی آرام و بیتشویش خود ادامه دهد.نه ترسی از تهاجم فرهنگها داشته باشد و نه باکی از مرگ در زیر چرخهای چموش تمدنهای رنگارنگ و جوراجور. حوزویان خود واقفند که شتاب روزافزون دانش، روزگار دیمیکاری را به سر آورده است و بیروش، کار به سامان رساندن را نمیپذیرد و باید عقلا و دلسوزان قوم، اندیشه خویش را به کار گیرند و با گردآوری تجربهها و دستاوردها راه را از چاه بازشناسند و بشناسانند.
با توجه به رسالت حوزهها و عنایت به آنچه در این نوشتار آمد-که بیگمان از دید آن بزرگواران به دور نیست- باید آنچه تدریس میشود همگام با زمان و با توجه به آنچه درباره این موضوعات اینک به عنوان سؤالها و شبهههای جدّی میگذرد، باشد.در رشته کلام-که فلسفه وجودیش پاسخ به شبهههایی است که درباره دین، چرایی آن، انتظار از آن و... مطرح است-باید گردانندگان، مدرسان و برنامهریزان با حوصله تمام و دقت فراوان و وسواس علمی جریانهای فرهنگی، مکتبهای مختلف، شبههها و گرهها درباره تفکر مذهبی را شناسایی کنند و دانشپژوهان این رشته را با اینها و پاسخهای درخور و شیوههای تحلیل و تحقیق و رویایی مجهز سازند.
درباره قرآن و تفسیر آن نیز دهها موضوع پژوهش نشده، سؤالهای جدّی و شبهههای فراوان از سوی مستشرقان، بویژه به شیوه نگرش شیعی بدان در قالبهای مختلف به عنوان هجومی جهتدار مطرح است که دانشاندوزان این رشته باید به ژرفی با این همه آشنا شوند و توان آن را بیابند که بهگونهای استوار و کارآمد در جهت نشر معارف قرآن و حراست از حرمت آن تلاش کنند.در بهرهوری از استادان و مدرسان نیز باید سعه صدر را پیشه ساخت و از آشنایان به فرهنگها و مکتبها و اندیشههای مختلف سود جست و از عالمانی که اندیشهها و آراء مختلف را از سرچشمههای اصلی به دست میآورند، و نه از منابع دستچندم، استفاده کرد.
بهرهوری از شیوههای روزآمد تعلیم و تعلم و تدریس و آشناسازی همزمان دانشپژوهان به نگارش و تهیه رسالهها و جزوهها در موضوع مورد بحث نیز میتواند کمک شایان توجهی در ژرفایی و استحکام آموزش باشد.
آخرین سخن اینکه چون هنوز زمینه فرهنگی شایستهای در این باب و در چگونگی آن در حوزهها به وجود نیامده است؛بنابراین آینه پژوهش برای طرح دیدگاهها و اندیشه های فرهیختگان و دانشوران در این زمینه آمادگی خود را اعلام میدارد.امید است از تضارب سالم افکار و اندیشهها نتیجه سودمند فراهم آید.طبیعی است که باید با ارائه رهنمودهای دقیق و برخاسته از تجربههای ممتد استادان حوزه و دانشگاه، این امر مهم راه کمال بپیماید و نتیجه کامل از آن به بار آید.انتقاد سازنده مغتنم است و عیبجویی و کارشکنی و حتی«از دورهم دستی بر آتش نداشتن»، کار بیهنران و غیر متعهدان.
از خداوند سبحان توفیق روزافزون دستاندرکاران این امر بسیار لازم و شایسته را خواهانیم.
و اللّه من وراء القصد
پینوشتها:
(1).شیخ آقا بزرگ.ص 19.
(2).منیة المرید، ص 117.
(3).الحیاة، گردانیده پارسی.ج 2، ص 324.
(4).«مصاحبه با استاد بزرگوار آیت اللّه اراکی».حوزه، شماره 12، ص 40.
(5).«مصاحبه با استاد، آیت اللّه محمد تقی جعفری».همان، شماره 19، ص 37 و 38.
دیدهبانی هوشمندانه و مرزبانی شکستناپذیر نیز در گرو آگاهیهای لازم از هجومهای دشمن و ابزارهای گوناگون آن است.بیگمان بدون آنچه یاد شد، در مصاف اندیشهها و در کشاکش فرهنگها، شکست و هزیمت و از دست دادن فرهنگ، قطعی است.
سلف صالح حوزههای علوم اسلامی در روزگار گذشته با توجه به نیازهای زمان به تعلیم و تعلّم میپرداختند و با کسب آگاهیهای لازم از دانشهای مختلف در جایگاه حراست از تمامت مکتب و ارزشهای انسانی، هوشمندانه میکوشیدند واز هیچ تلاشی دریغ نمیورزیدند.
به سخن مرزبان بزرگ اندیشه علوی شیخ طوسی بنگرید:
علمای بزرگ ما-خدای آنان را در رحمت بیکران خویش غرق سازد-چه آنان که در قدیم بودهاند و چه آنان که سپس آمدهاند، همه درباره پیدا کردن دلیلهای زمانپسند و آنچه طبیعت زمان اقتضا میکرده است، تا نهایت درجه ممکن کوشیدهاند و پیش تاختهاند، و در برابر دیگران و مخالفان موضع آگاهانه داشتهاند.چون همواره شبههها و مسائل تازهای القا میشده است، از اینرو آنان نیز آگاهیها و دلیلهای تازهای برای حقانیت حق عرضه میکردهاند 1 .
بیان شیخ طوسی از چگونگی موضع عالمان، مبیّن مواضع دانشوران اسلامی در بسیاری از ادوار تاریخ بوده است.تبیین احادیث و روایات ما-که اینک به تفصیل از آن نتوان یاد کرد -از جایگاه عالمان نیز چنین است.برای نمونه دقت کنید که ازامام صادق-علیه السلام-نقل شده است:
علماء شیعتنا مرا بطون فی الشغر الذی یلی إبلیس و عفاریته... 2 .
علمای شیعه مرزداران مرزهایی هستند که ابلیس و عفریتهای او از آنجا حمله میکنند.آنان سپاه ابلیس را از هجوم بردن بر ناتوانان شیعه باز میدارند و از چیره شدن ابلیس و پیروان دشمنخوی او بر ایشان جلوگیری میکنند 3 .
امروز نیز اگر عالمان و حوزویان بخواهند رسالت تفسیر مکتب، حراست از تمامیت آن و جلوگیری از هجوم فرهنگهای مختلف را به شایستگی بر دوش کشند، هیچ چارهای جز مجهز شدن به دانش زمان و مسلح شدن به سلاح روز و آگاه گشتن از شیوههای مبارزه فکری و روشهای کارامد مقابله ندارند.چه، به گفته علامه شرف الدین:«لا ینتشر الهدی الاّ من حیث انتشر الضلال».
اجرای این رسالت در گرو آن است که دانسته شود که اینک با گسترش دامنه دانشهای بشری و رشتههای گوناگون علوم انسانی و گرههای فرهنگی و فکری دیگر به«جامع الفنون»اندیشیدن برای همه طالبان علم خطاست و بر فرض که برای افرادی نابغه ممکن باشد، نادر است و به قول سعدی«بر نادر حکم نتوان کرد».
باید فاضلان با آگاهی از جاریهای زمان به سوی تخصّص در رشتههای مختلف اسلامی و انسانی به پیش روند و با مجهّز شدن به بهترین و آخرین شیوهها و روشهای تعلیم و تعلّم و کاویدن آخرین دستاوردهای متفکران نحلهها و جریانهای فرهنگی و فکری در جایگاه دفاع از مکتب و تفسیر راستین اسلام بایستند.
بنابراین تخصصی شدن ابواب یک علم، چه رسد به علوم، در حوزهها کاری است لازم؛و بسیاری از بزرگان نیز ضرورت و اهمیت آن را گوشزد کردهاند.حضرت آیت اللّه العظمی اراکی-مدظله-میگویند:
مرحوم آیت اللّه حاج شیخ عبد الکریم حائری میفرمود: چون ابواب فقه خیلی متشتت است و اقوال و ادلّه عقلیه و نقلیه و اجماعاتش تتبّع زیاد و افراد سریع الذهن لازم دارد و عمر انسانی کفایت نمیکند که در پنجاه باب به طور شایسته و آنطور که باید و شاید، تحقیق شود؛پس خوب است برای هر بابی یک شخصی متخصص بشود... 4 .
همچنین استاد، محمد تقی جعفری میگوید:
مرحوم آیت اللّه آقا سید عبد الهادی شیرازی بسیار مرد روشنی بود.آن زمان در نجف من خدمت ایشان مسأله تخصّصی شدن ابواب فقه را عرض کردم.ایشان فرمود:«درست است باید دنبال مطلب را گرفت.»من خدمت ایشان عرض کردم امر دایر است بین اینکه شخصی در تمام ابواب فقه مجتهد شود، اما در این اجتهاد فقط به روایتهای دمدستی اکتفا کند و بین اینکه در یک بخش- مثلا مکاسب یا اراضی-مجتهد شود، امّا درباره آن کاملا فحص کند و نگذارد چیزی باقی بماند؛کدامیک از این دو اقرب به واقع است؟ایشان فرمود:«مسلّم این دوّمی» 5 .
شورای مدیریت حوزه علمیه قم، به تازگی به امر تخصّصی شدن علوم در حوزه همت گماشته و برنامه شش رشته تخصصی را ارائه داده و کار خود را در دو رشته «تفسیر»و«کلام»آغاز کرده است.بیگمان اقدام شورای مدیریت حوزه علمیه، اقدامی است شایسته، ستودنی و قابل توجه.اینک فاضلانی که دوره سطح در حوزه علمیه را به پایان برده و در امتحانات کتبی پایه نهم قبول شدهاند، میتوانند طیّ یک دوره چهارساله، بهگونه تخصصی در یکی از این دو رشته به تحصیل پردازند.ضمن قدردانی از این اقدام خداپسندانه و لازم، یادآوری میشود که حوزه دیهی در دل کویری نیست که حصاری بر خویش تند و بیدغدغه از فراسوی دیوار بلند جدایی به زندگی آرام و بیتشویش خود ادامه دهد.نه ترسی از تهاجم فرهنگها داشته باشد و نه باکی از مرگ در زیر چرخهای چموش تمدنهای رنگارنگ و جوراجور. حوزویان خود واقفند که شتاب روزافزون دانش، روزگار دیمیکاری را به سر آورده است و بیروش، کار به سامان رساندن را نمیپذیرد و باید عقلا و دلسوزان قوم، اندیشه خویش را به کار گیرند و با گردآوری تجربهها و دستاوردها راه را از چاه بازشناسند و بشناسانند.
با توجه به رسالت حوزهها و عنایت به آنچه در این نوشتار آمد-که بیگمان از دید آن بزرگواران به دور نیست- باید آنچه تدریس میشود همگام با زمان و با توجه به آنچه درباره این موضوعات اینک به عنوان سؤالها و شبهههای جدّی میگذرد، باشد.در رشته کلام-که فلسفه وجودیش پاسخ به شبهههایی است که درباره دین، چرایی آن، انتظار از آن و... مطرح است-باید گردانندگان، مدرسان و برنامهریزان با حوصله تمام و دقت فراوان و وسواس علمی جریانهای فرهنگی، مکتبهای مختلف، شبههها و گرهها درباره تفکر مذهبی را شناسایی کنند و دانشپژوهان این رشته را با اینها و پاسخهای درخور و شیوههای تحلیل و تحقیق و رویایی مجهز سازند.
درباره قرآن و تفسیر آن نیز دهها موضوع پژوهش نشده، سؤالهای جدّی و شبهههای فراوان از سوی مستشرقان، بویژه به شیوه نگرش شیعی بدان در قالبهای مختلف به عنوان هجومی جهتدار مطرح است که دانشاندوزان این رشته باید به ژرفی با این همه آشنا شوند و توان آن را بیابند که بهگونهای استوار و کارآمد در جهت نشر معارف قرآن و حراست از حرمت آن تلاش کنند.در بهرهوری از استادان و مدرسان نیز باید سعه صدر را پیشه ساخت و از آشنایان به فرهنگها و مکتبها و اندیشههای مختلف سود جست و از عالمانی که اندیشهها و آراء مختلف را از سرچشمههای اصلی به دست میآورند، و نه از منابع دستچندم، استفاده کرد.
بهرهوری از شیوههای روزآمد تعلیم و تعلم و تدریس و آشناسازی همزمان دانشپژوهان به نگارش و تهیه رسالهها و جزوهها در موضوع مورد بحث نیز میتواند کمک شایان توجهی در ژرفایی و استحکام آموزش باشد.
آخرین سخن اینکه چون هنوز زمینه فرهنگی شایستهای در این باب و در چگونگی آن در حوزهها به وجود نیامده است؛بنابراین آینه پژوهش برای طرح دیدگاهها و اندیشه های فرهیختگان و دانشوران در این زمینه آمادگی خود را اعلام میدارد.امید است از تضارب سالم افکار و اندیشهها نتیجه سودمند فراهم آید.طبیعی است که باید با ارائه رهنمودهای دقیق و برخاسته از تجربههای ممتد استادان حوزه و دانشگاه، این امر مهم راه کمال بپیماید و نتیجه کامل از آن به بار آید.انتقاد سازنده مغتنم است و عیبجویی و کارشکنی و حتی«از دورهم دستی بر آتش نداشتن»، کار بیهنران و غیر متعهدان.
از خداوند سبحان توفیق روزافزون دستاندرکاران این امر بسیار لازم و شایسته را خواهانیم.
و اللّه من وراء القصد
پینوشتها:
(1).شیخ آقا بزرگ.ص 19.
(2).منیة المرید، ص 117.
(3).الحیاة، گردانیده پارسی.ج 2، ص 324.
(4).«مصاحبه با استاد بزرگوار آیت اللّه اراکی».حوزه، شماره 12، ص 40.
(5).«مصاحبه با استاد، آیت اللّه محمد تقی جعفری».همان، شماره 19، ص 37 و 38.