آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۳۲

چکیده

زندگی بدون سواد رسانه ای در قرن بیست و یکم، قدم گذاشتن در تاریکی و راه رفتن در مسیر باتلاقی است. به عبارتی سواد رسانه ای، با توانمند کردن انسان بر درک نحوه کار رسانه ها و نحوه معنی سازی آنها، ماهیت و اهداف تولید پیام رسانه ها و تأثیرات و تکنیک های رسانه های گوناگون، او را از حالت انفعال خارج کرده و در برابر تأثیر رسانه ها فعال، هدفمند و مقاوم می سازد (Hobbs, 2003: 20) . با توجه به اینکه عرصه تعلیم و تربیت امروز، عرصه دانش اندوزی نیست، بلکه عرصه مهارت آموزی به ویژه برای دانش آموزان، به عنوان کُنشگران فعال اجتماعی جامعه است؛ به منظور جبران خلأهای آموزشی در حوزه سواد رسانه ای نوجوانان، در برنامه درسی متوسطه دوم، درس دو واحدی “ تفکر و سواد رسانه ای” برای نخستین بار، در سال 1395 از سوی سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی (شورای برنامه ریزی و تألیف کتاب های درسی) وزارت آموزش و پرورش ارائه شد. جهت گیری بسته آموزشی تفکر و سواد رسانه ای پایه دهم، پرورش توانایی نقد و بررسی هوشمندانه، و تولید مؤثر پیام و مدیریت صحیح و هوشمندانه بهره مندی از پیام های رسانه ای است که از شش فصل تشکیل شده است. در این نوشتار نویسندگان قصد خوانش متن مقدس را ندارند، که  قطعاً بی نقص است؛ بلکه هدف ارائه پیشنهادها و ایده های اصلاحی، جهت ارتقای کیفی محتوای کتاب تفکر و سواد رسانه ای برای فرزندان وطن است. با توجه به استانداردهای طراحی آموزشی، سه نوع تفکر حاکم در این کتاب قابل مشاهده است: تفکر فلسفی، تفکر سیستمی و تفکر انتقادی. رویکرد کتاب مسئله محور بوده و از چهار مرحله آموزش سواد رسانه ای که شامل: 1. دسترسی؛ 2. تحلیل؛ 3. تفکر نقادانه؛ 4. تولید و خلق پیام است؛ به دو بخش تحلیل و تفکر نقادانه پرداخته شده است. همچنین مخاطبان هدف در این کتاب که دانش آموزان هستند، به دو گروه کل نگر و جزئی نگر تقسیم شده اند.

تبلیغات