هدف از پژوهش حاضر ، بررسی تطبیقی دلایل گرایش دانش آموزان دختر و پسر مقاطع دبیرستانی منطقه 3 تهران به استفاده از شبکه های اجتماعی موبایلی (تلگرام، وایبر، واتس اپ و تانگو) است تا بتوان به واسطة آن از وضعیت تمایل دانش آموزان به شبکه های اجتماعی موبایلی در جامعة آماری مورد مطالعه، آگاهی یافت. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از حیث روش تحقیق، توصیفی پیمایشی و به صورت مقطعی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیة دانش آموزان دختر و پسر مقطع دبیرستانی (شاخه نظری) منطقه 3 تهران، در سال تحصیلی 94 95 به تعداد 3697 نفر است. پژوهش بر اساس داده های جمع آوری شده از 348 تن از آزمودنی ها، بر اساس فرمول کوکران با روش نمونه گیری طبقه ای از جامعه مورد نظر انجام شده است. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه جمع آوری و از طریق نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. همچنین برای بررسی فرضیه های پژوهش از آزمون کولموگروف اسمیرنوف، آزمون T مستقل، آنالیز واریانس یک طرفه ( آماره F و آماره welch ) و آزمون فریدمن استفاده شده است. یافته های پژوهش در ارتباط با فرضیه های پژوهش نشان می دهد، بین ابعاد گذران وقت، هیجان فضای مجازی ، تقویت روابط اجتماعی و ارضاء نیازهای شخصی در گرایش به شبکه های اجتماعی موبایلی، در دانش آموزان دختر و پسر تفاوت معنادار وجود دارد؛ اما بین ابعاد جریان آزاد اطلاعات و آموزش در گرایش به شبکه های اجتماعی موبایلی، در بین دانش آموزان دختر و پسر تفاوت معنادار وجود ندارد. پس فرضیه های اول، دوم، چهارم و پنجم پژوهش تأیید و فرضیه های سوم و ششم، رد می شوند. در فرضیه های هفتم و هشتم هم، نتایج نشان داد، بین رشته تحصیلی و پیشرفت تحصیلی با میزان گرایش به شبکه های اجتماعی موبایلی، در دانش آموزان دختر و پسر، رابطه معنادار وجود دارد. پس فرضیه های هفتم و هشتم پژوهش، تأیید می شوند. در پایان با توجه به نتایج حاصل، به منظور استفاده معقول و منطقی دانش آموزان از شبکه های اجتماعی موبایلی ، پیشنهادهای کاربردی و قابل اجرا ارائه شده است.