مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۰۱.
۴۰۲.
۴۰۳.
۴۰۴.
۴۰۵.
۴۰۶.
۴۰۷.
۴۰۸.
۴۰۹.
۴۱۰.
۴۱۱.
۴۱۲.
۴۱۳.
۴۱۴.
۴۱۵.
۴۱۶.
۴۱۷.
۴۱۸.
۴۱۹.
۴۲۰.
تفسیر
حوزه های تخصصی:
بحث درباره تفسیر و تأویل قرآن از دیرباز مورد نظر محققان ، اندیشمندان و پژوهشگران مسائل و مباحث دینی بوده و پیرامون آن تحقیقات گسترده و دامنه داری انجام گرفته است. غالب این تحقیقات به بحث درباره زمینه های شکل گیری مکاتب تفسیری و چگونگی گرایش آنها به تأویل و تعیین و ترسیم حدود و رسوم آنها می پردازد و جایگاه عقل و عواطف بشری و تصویر و تصورات انسان را جهت دریافت مقولات دینی و بخصوص کلام وحی، مورد بررسی قرار می دهد و کیفیت شرح و بسط آیات را به اعتبار فضای ذهنی، ادراکی و دینی مفسران می سنجد. نگارنده این سطور برای روشن ساختن پاره ای از این مباحث از جمله چگونگی پدیدار شدن مکاتب تفسیری و ایجاد انشعاب در آنها و دلایل سوق یافتن این نحله های تفسیری به تأویل (هرمنوتیک ) یا توجه به تجارب درونی، بدون انطباق آن با مباحث تاریخی، سیر این تغییر نگرش را در زبان و نوشتار مفسران به طور مجمل به رشته تحریر در آورده و تا آنجا که میسّر و میسور بوده است خواستگاه ها و علل آن و توجیهات عقلی و شرعی را در جهت گیری به آن نوع تفسیر یا تأویل ذکر نموده است؛ در خلال این مباحث، همچنین به کتب تفسیری که در مکاتب و مشرب های مختلف اسلامی نگاشته شده اند اشاراتی رفته است.
بررسی ساحات تفسیر زمینه زدایانه ابوسعید در اسرارالتوحید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۴
89 - 115
حوزه های تخصصی:
در سنت ما، عرفان در کنار فقه، کلام، فلسفه و... افق های تازه ای در حوزه تفسیر گشوده و دستاوردهایی قابل تأملی در این حوزه به جای گذاشته اند. آثار حاصل کشف و شهود و یا محصول تأمل نظرورزانه عارفان، گواه این مدعا است. عارفان در حوزه عرفان عملی و نظری، اگرچه غالباً رویکرد تفسیری شان را با ارجاع به آیات و روایات موجه جلوه می دادند، اما در این حد متوقف نشدند و مبانی معرفت شناختی و هستی شناختی خاص خود را نیز مطرح می کردند. در میان عارفانِ عرفان عملی، ابوسعید ابوالخیر، در مقام تحقق عینی، زمینه زدایی را به عنوان کانون تفسیرهای خود در ساحات مختلف، اعم از آیات و روایات، تا شعر و قول و فعل ها و وقایعِ روزمره و... قرار می دهد. در این رویکرد، نیت مؤلف/گوینده از یک سو مطرح، و زمینه ای که آیه یا حدیث یا قول یا فعل و... از آن برخاسته از دیگرسو به کناری می روند و ابوسعید بالجمله تمامی آیات و اقوال و افعال و... را از زمینه و بستر تاریخی خارج می نماید و به تناسب احوال و زمینه عرفانی خود تفسیر می کند. خلق و آفرینش معانی و تفسیرهای نو، و طرح افکنی افق ها و جهان های تازه، محصول چنین چشم اندازی است که مقاله حاضر به تفصیل با رویکرد توصیفی تحلیلی به آن پرداخته است.
گزیده هاى کشف الاسرار و عدّه الابرار از آغاز تا کنون
منبع:
فرهنگ یزد سال دوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۷
91 - 120
حوزه های تخصصی:
تفسیر کشف الاسرار و عدّه الابرار در ردیف تفاسیر مهم عرفانی به زبان فارسی قرار دارد که آفریننده آن ابوالفضل رشیدالدّین میبدی، قرآن کریم را در سه نوبت تفسیر کرده است. نوبت نخست، ترجمه شیوا و رسا؛ نوبت دوم، گزارش و بیان شأن نزول آیه ها و نوبت سوم، تفسیر عرفانی و رمزی صوفیانه است. از این رو، پس از تدوین آن، کسانی با اندیشه بهره وری بیشتر از محتوای آن، در فکر گزیده پردازی این کتاب مفصّل (دوره چاپی در 10 جلد) افتادند و آنگاه که، در ردیف کتاب های درسی رشته زبان و ادبیات فارسی دانشگاهی ایران قرار گرفت، این کار، شتاب بیشتری گرفت. گفتار حاضر به قصد آشنایی دوستداران تفسیر کشف الاسرار به پژوهش های انجام شده، فهرستی از این گزیده ها را از آغاز تاکنون معرفی می کند.
اجتناب ناپذیری ترجمه و عدم تعین در خانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
143 - 164
حوزه های تخصصی:
«عدم تعین از خانه آغاز می شود» مهم ترین نتیجه استدلال های کواین در دفاع از «عدم تعین ترجمه» است. این نتیجه گیری، که دیویدسون نیز از آن حمایت می کند، و به همین خاطر آن را تز کواینی-دیویدسونی خواهیم نامید، حاکی از فقدان تعین معنا در زبان مادری است. هانس گلاک که این تز را مشابه تز «اجتناب ناپذیری ترجمه» در هرمنوتیک فلسفی گادامر می داند، به این تز کواینی-دیویدسونی انتقاداتی را وارد کرده است و آن را قابل دفاع نمی داند. در اینجا اولاً با مروری بر تز کواینی-دیویدسونی و نیز تز گادامری، شباهت ادعایی گلاک را تأیید خواهم کرد، و در ثانی در رد انتقادات گلاک، سعی خواهم کرد با مرور شباهت و موازنه بین وضع مترجم ریشه ای کواین از یک سو و روایت کواین از وضعِ کودک در آستانه یادگیری زبان مادری، از سوی دیگر، از تز کواینی-دیویدسونی دفاع کنیم.
ظرفیت ادعیه اهل بیت علیهم السلام در تفسیر قرآن و نقش آن در مبانی انسان شناسی علوم انسانی
حوزه های تخصصی:
سخنان اهل بیت علیهم السلام که در مجموعه های حدیثی گردآمده، گنجینه ای است که می تواند بشریت را از ورطه هلاک نجات داده و به مسیر رشد هدایت نماید. در این میان ادعیه صادره از آن بزرگواران از جهات متعددی دارای امتیاز و برتری هستند. امتیاز ادعیه را می توان در سه محور گستردگی مخاطبان، غنای محتوا و ظرفیت سازی در تفسیر قرآن کریم ملاحظه کرد. از آن جا که ادعیه اهل بیت علیهم السلام آن گاه که به صورت الفاظ در می آیند، بیانگر شیوه ارتباط جلوه بشری آن حضرات با خداوند است؛ نیایش های مأثور از ایشان می تواند دلالت های مهمی در مبانی انسان شناسی علوم انسانی داشته باشد. مقاله حاضر ضمن تبیین قلمرو مخاطبان ادعیه به بررسی غنای محتوایی آن ها، و تأثیر این غنا و ظرفیت بر تفسیر قرآن کریم، و نیز دلالت های حاصله از این تأثیر بر کشف و تبیین مبانی انسان شناسی علوم انسانی می پردازد و به عنوان نمونه، نقش ادعیه در تبیین برخی مبانی انسان شناسی مانند: مسؤولیت، امانت داری، تربیت پذیری و تنوع انسانی را بررسی می کند.
گونه شناسی روایات صفات امام در تفسیر عیاشی
حوزه های تخصصی:
آیات متعددی در قرآن کریم در مورد مسئله امامت بیانگر اوصاف و فضائل امام می باشد، مفسران و متکلمان شیعه بر اثبات خلافت و امامت ائمه (ع) به این آیات استناد جسته اند، محمد بن مسعود سمرقندی (ابوالفضل) معروف به عیاشی از مفسران و محدثین قرن چهارم هجری در تفسیر خویش که به روش روایی نگاشته شده است به مسائل کلامی و بحث امامت نیز پرداخته است، با توجه به اینکه کتاب وی از آثار کهن تفسیری امامیه می باشد از جایگاه ویژه ای نزد اندیشمندان برخوردار است، یافته های تحقیق حاضر که به روش توصیفی- تحلیلی و جمع آوری کتابخانه ای مطالب صورت پذیرفته، حاکی از آن است که در گونه شناسی محتوایی روایات صفات در تفسیر عیاشی دریافتیم وی در تفسیر خویش صفات امام همچون علم، عصمت و افضلیت را بحث نموده است.
رویکردهای اخلاقی شورای نگهبان در تفسیر قانون اساسی با توجه به حقوق و آزادی های شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۵۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
1553 - 1578
حوزه های تخصصی:
اجرای مفاد قانون اساسی، برای دستیابی به اهداف و وصول به آرمان های قانون اساسی است، این مهم در مواردی که مفاد قانون اساسی با ابهام، اجمال، تعارض یا نقص و سکوت مواجه است، مستلزم تفسیر این قانون است. رویکردهای گوناگونی در خصوص تفسیر در علم حقوق طرح شده است. رویه شورای نگهبان به عنوان مفسر قانون اساسی در تفسیر اصول قانون اساسی را از منظرِ اخلاقی دستِ کم می توان در سه رویکرد اخلاقی خودگرایانه، وظیفه گرایانه و فایده گرایی قاعده نگر دسته بندی کرد. در رویکرد تفسیری خود گرایانه، اخلاقی بودن عمل به طور کلی به ارزیابی نتایج و دستاوردها به نفع شخصی و سازمانی منوط است که در این حالت هنجارهای قانون اساسی در معرض تهدید قرار می گیرند. این در حالی است که در رویکرد اخلاقی وظیفه گرایانه، شورا بدون توجه به نتایج و سود حاصل از تحدید حقوق و آزادی های شهروندان، تضمین آنها را برای هریک از شهروندان تکلیف خود می داند. اما شورای نگهبان در رویکرد فایده گراییِ قاعده نگر، اصل فایده را مستقیم و بی واسطه ب ه عرص ه عم ل نمی آورد، بلکه قواعدی را از طریق آن معرفی می کند که پذیرش عمومی آنها موج ب خیر حداکثری عمومی می شود. طبعاً چنین رویکردی می تواند به استحکام و استقرار بیشتر قانون اساسی و در نهایت کارامدی نظام منجر شود.
جستاری در بررسی اعتبار روایات حرمت تفسیر به رأی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۶
235 - 264
حوزه های تخصصی:
منابع روایی فریقین مملو از روایاتی است که مسلمانان را از تفسیر به رأی، نهی کرده است. تعدادی از این روایات، با استناد به منابع روایی متقدم و متأخر معتبر فریقین ذکر شده است. برخی این گونه روایات در کتب روایی شیعه را منتقل از عامه دانسته اند که به سبب دارا بودن سند مستقل شیعی و نقل آن ها در کتب معتبر شیعه، این ادعا چندان قوّتی ندارد. در این پژوهش، پس از بررسی احادیث ذکرشده از جهت وثوق سندی، وثوق صدوری و میزان مطابقت با مضامین قرآن، برمی آید که سند برخی از این احادیث، صحیح، برخی موثق و برخی ضعیف است؛ اما از جهت توثیق صدوری، دو مورد از روایات به واسطه قراین تواتر، علو مضمون، شهرت روایی و عمل اصحاب و...، تقویت شده و معتبر به حساب می آیند. علاوه بر اینکه مضمونشان با آیات قرآن همخوانی دارد. بر این اساس، وقتی در یک مضمون، صدها روایت در کتب روایی فریقین آمده و دست کم سه مورد از آن ها صحیح و معتبر است و مضمون آن روایات با مضامین قرآن همخوانی دارد، سزاوار است که به مضمون آن روایات عمل شود؛ هرچند طبق گفته برخی، این روایات بیشتر مرتبط با احکام عملی باشد.
اسباب النزول از ساحت نقل تا آوردگاه رأی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۶
265 - 290
حوزه های تخصصی:
فهم مضامین آیات قرآن به عنوان مهم ترین منبع معرفتی مسلمانان، نیازمند استفاده از ابزار معتبر و موثق است؛ از آغاز تاکنون، اسباب نزول به عنوان یکی از این ابزار، مطرح است و طریق معرفت، شناخت و دستیابی به اسباب نزول، از مباحث جدّی و مهم این حوزه است که صاحب نظران ضمن کتب مربوط بدان پرداخته اند. ابتدا چنین می نماید که دستیابی به اسباب نزول، همان گونه که اغلب پژوهشگران قرآنی بر آن رفته اند، جز از طریق مشاهده، نقل و روایت امکان پذیر نبوده و رأی و اجتهاد در آن نقشی ندارد و همین نگاه باعث محدود شدن اسباب نزول در تعدادی روایت و حتی کم اثر یا بی اثر دانستن آن در فهم آیات قرآن شده است؛ لکن بررسی کتابخانه ای، توصیفی و تحلیلی مدوّنات و تألیفات اختصاصی سبب نزول یا متضمن آن، نظیر تفاسیر و به ویژه تفسیر جامع البیان (به عنوان ام التفاسیر و جامع تلاش های تفسیری مسلمانان در دو قرن و نیم نخست) نشان می دهد گرچه نگاه غالب و مشهور، معرفت و شناخت اسباب نزول آیات را منحصر در مشاهده و نقل می داند و در نگاه اول قراینی در خصوص این رویکرد نزد ابن جریر طبری به دست می آید، با دقت بیشتر و عمیق تر، چنین حاصل می شود که علاوه بر مشاهده و نقل، اجتهاد و رأی نیز در شکل گیری و دستیابی به اسباب نزول مؤثر است.
مبانی نظریه پردازی قوانین اجتماعی در تفسیر قرآن
منبع:
مطالعات قرآن و علوم سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵
147 - 183
حوزه های تخصصی:
تفسیر اجتماعی بهره گیری از قرآن برای استخراج اصول و قواعد تفکر اجتماعی و استنباط نظام جامع اجتماعی از آن است آن گونه که این یافته ها، دیگر بخش های قرآنی در زمینه مباحث اجتماعی را تبیین کند و مفسر و تحلیل گر اجتماعی را قادر سازد؛ تا ضمن تحلیل و بررسی مسائل پیرامونی جامعه کنونی با قرآن، به اصلاح و بازسازی مبانی جامعه شناختی دست زند و در حوزه روش شناختی، وحی را منبع دیگر شناخت در تحلیل و کشف مسائل اجتماعی به حساب آورد. یافته های تحقیق حاضر که به روش توصیفی- تحلیلی و جمع آوری کتابخانه ای صورت پذیرفته، حاکی از آن است که از جمله مبانی نظریه پردازی قوانین اجتماعی در تفسیر قرآن عبارت است از امکان تفسیر علمی، امکان دست یابی به قوانین جامعه شناختی تاریخی، امکان دست یابی به قوانین جامعه شناختی اجتماعی، امکان بازشناسی نظام اجتماعی مطلوب، وجود و امکان باز شناخت مفاهیم ناظر به مباحث اجتماعی در قرآن.
تحلیل روش تفسیری قاضی نورالله شوشتری در «کشف القناع عما وقع فی تفسیر البیضاوی من خلل و زلل؛ حاشیه القاضی نورالله التستری علی تفسیر البیضاوی»
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال سوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۸)
41 - 61
حوزه های تخصصی:
قاضی نورالله شوشتری از جایگاه علمی و مقام معنوی ویژه ای برخوردار بوده و در بیش از بیست علم از علوم عقلی و نقلی از جمله تفسیر قرآن کریم تخصص داشته است. یکی از موضوعاتی که درباره تفسیر قرآن مطرح است، روش شناسی تفسیر و روش مفسر است که مورد توجه پژوهشگران قرآنی است. یکی از تفاسیر قابل توجه و مهم در قرن یازدهم هجری کتاب <em>کشف القناع عما وقع فی تفسیر البیضاوی من خلل و زلل</em> است که حاشیه قاضی نورالله شوشتری بر تفسیر بیضاوی (<em>أنوار التنزیل و أسرار التأویل</em> ) از سوره حمد تا مائده است. در این پژوهش به روش توصیفی - تحلیلی سعی شده است تا روش و گرایش تفسیری این مفسر بررسی شود، هرچند گرایش ایشان به کلام سبب شده است از روش تفسیر قرآن به عقل بیشتر بهره ببرد؛ اما نمونه هایی از روش تفسیر قرآن به قرآن و قرآن به سنت نیز در تفسیر وی وجود دارد. درنتیجه می توان گفت روش تفسیری ایشان، روشی نسبتاً جامع در تفسیر قرآن کریم است.
معرفی نرم افزار دانشنامه تفسیر طبری؛ اثر ماندگار ابوجعفر محمد بن جریر طبری
حوزه های تخصصی:
تفسیر جامع البیان عن تأویل آی القرآن، اثر ابوجعفر محمد بن جریر طبری (224-310ق)، نخستین و معروف ترین تفسیر روایی اهل سنّت به شمار می رود. با توجه به جایگاه و اهمیت این تفسیر، پژوهش فناورانه آن ضرورت می داشت. از آنجا که پژوهش به شیوه فرهنگ موضوعی، تخصصی، زمانبر و پُرهزینه است، هیئت علمی گروه قرآن برآن شد که پژوهش جامع البیان را به روش دانشنامه ای در دستور کار قرار دهد. در واقع، دانشنامه تفسیر طبری به لحاظ ساختار نرم افزاری و اهمیت محتوایی، برنامه ای است که به منزله «واحِد کَألف» (یکی به ارزش هزار) است. این برنامه، در میان مراکز علمی و دانشگاهی اهل سنّت می تواند بازتاب گسترده ای داشته باشد. ازین رو، تلاش شد رابط کاربری برنامه: سه زبانه (فارسی، عربی و انگلیسی) باشد. امید است که مقبول طبع اساتید تفسیر و علوم قرآن و طلاب و دانشجویان این رشته قرار گیرد.
تبارشناسی فهم قرآن در سده نخست هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۲۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۳
53-78
حوزه های تخصصی:
بازخوانی فهم، معنا و مراد آیات الهی در سده آغازین توسط مفسران نیازمند به بازخوانش مؤلفه های هویت ساز اندیشه ای و بافتار فرهنگی و اجتماعی پسا نزول قرآن است. مفسران نخستین به عنوان فهمندگان آغازین با سویه های ناهمسان در پیوند با پیشینه تاریخی، مؤلفه زبانی و فرهنگی همبسته با آن و نیز همنشینی با پیامبر اسلام(ص) و آشنایی به زیسته نوین و در پی آن دگرگونی شرایط زیست پساپیامبر(ص) سبب فهم و شیوه های تفسیری متفاوت شدند. پس از صحابه بستر برای ایجاد مکاتب تفسیری با کنش پیروان این مکاتب فراهم آمد که با رهیافت های نظری متعددی، به بازتولید متون تفسیری نوینی انجامید. این پژوهه با شیوه تبارشناسی و عناصر در پیوند با آن به صورت توصیفی و تحلیلی در پی پاسخ به چیستی و تبیین مؤلفه های تأثیرگذار بر ناهمسانی فهم متن وحیانی در دوره آغازین اسلامی است. افزون برآن کنش های مفسران و تاثیرپذیری آنان از ساحات متفاوت فرهنگی و تجربه زیسته و نسبت آنها با نهاد قدرت را عامل تغیر، دگرگونی و باز تولید مکاتب و شیوه های نوین تفسیری دانسته است.
بررسی درستی انتساب بحر المحبه فی اسرار الموده فی اسرار الموده به ابوالفتوح احمد یا ابوحامد محمد غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحر المحبه فی اسرار المودّه ازجمله تفسیرهای صوفیانه به زبان عربی است که در آن، سوره یوسف همراه با برخی نکته ها، اشارات، سخنان و حکایت های عرفانی، در ساختار و نثری ساده، ادبی و دلنشین تفسیر شده است. تاکنون به این اثر، با وجود اهمیت در تاریخ تفسیرهای عرفانی سوره یوسف، چنانکه باید توجه نشده است؛ به گونه ای که تاکنون تصحیحی انتقادی از آن در دست نیست. همچنین تردیدهایی درباره بحر ا لمحبه وجود دارد که یکی از مهم ترین آنها مربوط به مؤلف اثر است. بحر ا لمحبه متأثر از برخی دست نوشته ها و فهرست های نسخ خطی و دیدگاه برخی نویسندگان متأخر، به احمد غزالی و گاه برادر بزرگ ترش محمد منسوب است. نوشتار پیش رو، برای نخستین بار درپی بررسی دقیق این موضوع برای تأیید یا رد این نسبت شکل گرفته است. استفاده از دیدگاه های پژوهشگران پیشین درباره آثار برادران غزالی، تحلیل تطبیقیِ محتوای بحر ا لمحبه با برجسته ترین و متناسب ترین آثار مسلّم برادران غزالی در تفسیر و نیز با بهره مندی از روابط بینامتنی میان اثر و تفسیرهای مشهور سوره یوسف در سده های متقدم مانند انس المریدین و رو ضه المحبین ، قصه یوسف و حدائق الحقایق نشان می دهد که این اثر احتمالاً از هیچ یک از دو برادر غزالی نیست. به نظر می رسد انتساب این اثر به هریک از این دو برادر به سبب شهرت و برجستگی غزالی ها در میان اهل علم و تصوف و اقبال عمومی به آنها باشد. این نوشتار به روش کتابخانه ای از میان روش های تحقیق کیفی و با شناخت و بررسی تطبیقی به نگارش درآمده است.
مقایسه تطبیقی ساختار روایت معراج پیامبر (ص) در تفاسیر و معراج نامه های فارسی از معراج نامه ابن عباس تا معراج نامه ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازجمله روایت های داستان زندگی پیامبر اسلام (ص) که در قرآن و دیگر منابع و به نقل از راویان متعدد آورده شده، معراج آن حضرت است که در ادبیات فارسی و عربی و در منابع منظوم و منثور بسیار به آن ارجاع داده شده است. پرسش اصلی این پژوهش بررسی چگونگی روند تغییر عناصر ساختاری روایت معراج از حدیث الإسراء و المعراج ابن عباس تا معراجنامه ایلخانی است. اساس مطالعه حاضر در این مقاله کتاب حدیث الإسراء و المعراج ابن عباس نخستین معراجنامه مکتوب است که احتمالاً حدود قرن دوم هجری کتابت شده است. روایت معراج پس از ابن عباس در کتاب های تفسیری چون کتاب المعراج ابوالقاسم قشیری، تفسیر طبری، تاج التراجم، تفسیر سورآبادی، کشف الاسرار میبدی و روض الجنان رازی آمده است. در این مقاله روند تغییر داستان معراج را در مقایسه با یکدیگر و همچنین شباهت ها و تفاوت های این آثار را بررسی می کنیم تا میزان تأثیرپذیری و تأثیرگذاری های هر تفسیر از این روایت مشخص شود. در پایان مطالعه، کتاب معراجنامه ایلخانی، به منزله تنها معراجنامه مستقل به زبان فارسی، به صورت تطبیقی با سایر آثار مقایسه می شود.
برداشت های سیاستی و اجرایی از اصل 15 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۱ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۸۴)
3 - 24
هویت یک مسأله پیچیده و چند لایه است به ویژه هویت در جامعه ایرانی که به دلایل مسائل تاریخی و حضور در گذرگاه مهم جهان از پیچیدگی بالاتری برخوردار است. بعد زبانی به عنوان بخش مهمی از هویت ایرانیان است که در اصل 15 قانون اساسی مورد توجه قانون گذاران بوده است. تفاسیر غیرهمگون با هویت و همبستگی ملی از این اصل، ضرورت تبیین کامل از این اصل را نشان می دهد. بر این اساس نوشتار حاضر با اتخاذ رهیافت منشأگرایی (ترکیب متن گرایی و مؤلف گرایی) و جامعه شناسی تاریخی نسبت به تبیین اصل 15 قانون اساسی اقدام نموده و از گذر این تفسیر، برداشت های سیاستی و اجرایی متناسب با آن استخراج کرده است. اصطلاحات و عباراتی مانند مشترک، رسمی، زبان های محلی و قومی و ادبیات با استفاده از رویکرد منتخب در این نوشتار تبیین شده است. مهم ترین نکته تحلیلی اصل 15 قانون اساسی، اصالت خط و زبان فارسی است که هم تفسیر اصل و هم برداشت های آن باید با رعایت این نکته صورت پذیرد.
تبیین ادراک فیلم با بهره گیری از نظریۀ ادراک ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۸۴
25 - 42
حوزه های تخصصی:
در میان هنرها، فیلم به دلیل دارا بودن ویژگی های منحصر به فردش از اهمیت زیادی برخوردار است. یکی از مسایل مهم در فلسفۀ فیلم، مسئلۀ «ادراک» است. تبیین و بررسی چیستی و چگونگی ادراک فیلم، زمینۀ پرداختن به مسایل دیگر در زمینۀ نسبت فیلم و شناخت است. در میان نظریه های فیلم، جریانی با عنوان «نظریۀ شناختی» پدید آمده است که به مسایلی از این دست می پردازد. در این پژوهش، با بهره گیری از روش گردآوری کتابخانه ای و تحلیل کیفی محتوا، ادراک فیلم در بستر نظریۀ ادراک ابن سینا تبیین می شود. نتایج این پژوهش نشان می دهد که ادراک فیلم از مرتبۀ ادراک حسی آغاز و تا مرتبۀ ادراک عقلی متناسب با گونه های فیلم ادامه دارد. چیزی که تماشاگر می بیند، ترکیبی از نور رنگی و پرده است و زمان و مکان را نیز در همین قالب ادراک می کند. همچنین فلسفۀ ابن سینا قابلیت بحث فلسفی در بارۀ فیلم را دارد و پژوهش هایی از این دست، می تواند بستر تدوین نظریۀ شناختی فیلم در زمینۀ فلسفۀ اسلامی باشد.
ارزیابی انتقادی رویکرد استاد حکیمی به تأویل براساس آراء علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۶
41-60
حوزه های تخصصی:
بررسی نقش تأویل در فهم متون دینی و عدول از ظواهر الفاظ آیات قرآن، یکی از چالش برانگیزترین مسائل مسلمانان بوده است. در سده اخیر طرح مکتب تفکیک و مشخصاً طرد تأویل و تأکید بر خالصمانی ظواهر متون قرآنی، نزد این مکتب، دو قطب طرفداران و مخالفان تأویل در حوزه دین پژوهی را بدنبال داشته است. این مقاله با روش کتابخانه ای و تحلیل و مقایسه آثار استاد حکیمی و علامه طباطبایی، این مسئله را موردبررسی قرار داده است که یافته ها، حاکی از نهایت افتراق و جدایی بین دو دیدگاه در نوع تبیین و روش اتخاذی آنان است. و نیز با توجه به ذوبطون بودن کلام وحی هیچ فرقه و مکتبی گریزی از تأویل نداشته و برخلاف مشی تفکیکیان و استاد حکیمی فهم عمیق معانی دین و رسیدن به گوهر ناب و خالص کلام وحی، نه در عصری سازی آن متون، که مرهون بکارگیری تأویل است و طرح تفکیک ظواهر متون دینی برای پرهیز از تأویل در مقام یک ایده و رؤیای غیرعملی بازخواهد ماند.
تحلیل گفتمان انتقادی سخنرانی های رؤسای جمهور پیشین جمهوری اسلامی ایران در مجمع عمومی سازمان ملل متحد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سخنرانی رؤسای جمهور کشورها در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به لحاظ ایدئولوژی اهمیت بسیاری دارد. هدف مقاله حاضر، مقایسه ایدئولوژی موجود در سخنرانی های محمد خاتمی، محمود احمدی نژاد و حسن روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد است. این تحقیق توصیفی بوده و داده های آن از متن سخنرانی رؤسای جمهور نامبرده در سال های 1380، 1384، 1386، 1392 و 1397 گردآوری شده است. سپس داده ها در چارچوب رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف که شامل سه مرحله توصیف، تفسیر و تبیین است، بررسی شده اند. در مرحله اول، راهبردهای زبانی مورد استفاده در سخنرانی ها نشان داده شده اند. در مرحله تفسیر، بافت موقعیتی، بینامتنیتی و کاربردشناختی بررسی شده اند. در مرحله تبیین، دو سطح قبل در سطح جامعه گسترش یافته است و بررسی می شود. نتایج تحلیل و مقایسه داده ها حاکی از آنند که سخنرانی ها دارای شباهت ها و تفاوت هایی هستند. شباهت آن ها در ایدئولوژی دفاع از حقوق مردم ایران و کشورهای ستم دیده است، اما در این میان، محمد خاتمی در سخنرانی خود سعی در یکپارچه سازی جهان و قرار دادن همه کشورها در یک سمت و سو دارد، اما محمود احمدی نژاد و حسن روحانی به دلیل بافت موقعیتی و شرایط سیاسی، اقتصادی و منطقه ای زمان ریاست جمهوری آن ها سعی در دعوت کشورها به مقابله با کشورهای زورگو دارند.
کاربست استدلال قیاسی در نظام حقوق بین الملل کیفری؛ نبایدها، بایدها و شایدها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش حقوق کیفری سال نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۵
139 - 169
حوزه های تخصصی:
قیاس به عنوان موضوعی کاربردی در منطق و عرصه های گوناگون نظام حقوق بین الملل معاصر اعتبار یکسانی ندارد. در حوزه حقوق بین المللی کیفری به مانند بیشتر نظام های حقوقی داخلی که استدلال از طریق قیاس در حقوق کیفری را مجاز نمی شمارند، مطابق ماده 22 (2) اساسنامه دیوان کیفری بین المللی تعریف جرم بر اساس اصل تفسیر مضیق به عمل می آید، و توسل به قیاس در تعریف آن، ممنوع است(نبایدها).با وجود این،در جامعه بین المللی در حال تغییر، قوانین کیفری همیشه قادر نیستند همه جرایمی را که رخ می دهند، در خود جای دهند. ازاین رو، جامع نبودن قانون و پدید آمدن مسائل جدید،همچنین به کار بردن عبارات مبهم و فاقد صراحتِ «سایر اعمال غیرانسانی» در اکثر اسناد کیفری بین المللی زمینه اعمال قیاس را نه تنها بر به عنوان ابزاری کاربردی در تشخیص قواعد قابل اعمال و رفع نقص های قوانین، بلکه همچنین به عنوان بخشی از اشکال تفسیر در حقوق بین الملل کیفری اجتناب ناپذیر نموده است(بایدها).بااین همه، نگارندگان مقاله بر این باورند کاربرد قیاس در اسناد و رویه قضایی محاکم کیفری،توان جرم انگاری و تحمیل مجازات بدون توسل به قاعده کیفری معتبر را ندارد(شایدها).مقاله علاوه بر بیان یک چارچوب هنجاری برای استدلال از طریق قیاس در حقوق بین الملل کیفری،به تحلیل نقش قیاس در تصمیمات محاکم بین المللی کیفری می پردازد