مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
سازمان بهزیستی
حوزه های تخصصی:
"طرح بحث: حضور کودکان درخیابان و ظهور پدیده کودکان خیابانی در بسیاری از کشورهای جهان به ویژه در کشورهای در حال توسعه، من جمله ایران، امروزه بخشی از معضلات و مشکلات جدی این جوامع را تشکیل می دهند.
روش تحقیق: در این مقاله تلاش شده است تا ضمن مروری بر مفاهیم و رویکردهای بین المللی، برنامه های دولتی ارایه شده در سیستم دولتی برای کودکان خیابانی مورد بررسی قرار گرفته و ارزشیابی مشخصی از سیاست های رسمی درخصوص کودکان خیابانی به عمل آید.
یافته ها: یافته های این بررسی از یک سو نشان از گرایش به تغییر در سیاست های دولتی در خصوص کودکان خیابانی، از جمع آوری به سوی جذب کودکان به مراکز و تفکیک کودکان کار خیابانی از کودکان خیابان داشته، و از سوی دیگر حکایت از عدم توجه به علل زمینه ای، ادامه فعالیت سیستم جمع آوری، ضعف سیستم دولتی در جلب اعتماد کودکان برای جذب به مراکز، ضعف در ارایه خدمات به کودکان کار خیابانی و پیگیری وضعیت کودکان پس از ترخیص از مراکز دارد.
نتیجه: کاهش مشکل کودکان خیابانی نیازمند برنامه های معطوف به کاهش علل موجد این پدیده، ارزیابی برنامه های موجود و ارتقای آنهاست."
بررسی رابطه دینداری و عمل به باورهای دینی با رضایت شغلی کارکنان سازمان بهزیستی استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، عرضه الگویی در جهت استخراج شاخصهای دینداری از نگاه مصحف شریف نهج البلاغه و ارزیابی میزان گرایش و اعتقاد به آنها و تأثیر آن بر رضایت شغلی کارکنان است. جامعه آماری این پژوهش کارکنان سازمان بهزیستی استان یزد است. الگوی اصلی تحقیق بر پایه سه اصل «اعتقادات»، «احکام» و «اخلاق» شکل گرفته است. نتایج پژوهش نشان میدهد بعد «اعتقادات» دین در بین کارکنان از سطح قابل قبولی برخوردار است. و همچنین کارکنان به بعد «احکام» و «اخلاق» دین نیز آگاهند. تحلیلهای نهایی نیز حاکی است که از بین ابعاد دینداری دو بعد آشنایی با احکام و اخلاق بر رضایت شغلی تأثیرگذار است و بعد اعتقادات تأثیر معنی داری بر رضایت شغلی ندارد.
بررسی تأثیر هوش فرهنگی بر عملکرد شغلی کارکنان سازمان بهزیستی (مورد مطالعه: کارکنان بهزیستی شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هوش فرهنگی به توانایی عملکرد مؤثر در روابط میان فرهنگی، به خصوص در فضاهای شغلی اشاره می کند. اهمیت فاکتور هوش فرهنگی در سازمان بهزیستی در تنوع مراجعان این سازمان در شهر مهاجرپذیر اصفهان است؛ مراجعانی که نه تنها شرایط، نیازها و توانایی آنها از سایر افراد تا اندازه ای متفاوت است، بلکه بخشی از آنها متعلق به فرهنگ های قومی و مذهبی متفاوتی نیز هستند. پژوهش حاضر به بررسی تأثیر هوش فرهنگی بر عملکرد شغلی کارکنان این سازمان پرداخته است. شیوه انجام این تحقیق پیمایش، ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه و حجم نمونه 193 نفر از کارکنان سازمان بهزیستی بوده است. نتایج با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Amos تحلیل شده اند. بر مبنای یافته ها بعد فراشناختی هوش فرهنگی از طریق بهبود مدیریت روابط، بعد شناختی از طریق افزایش احترام نسبت به عناصر فرهنگی مراجعان، بعد انگیزشی از طریق ایجاد انگیزه برای برقراری روابط بین فرهنگی و بعد رفتاری با توسعه سازگاری کارکنان بر عملکرد شغلی تأثیری مثبت دارد
اثربخشی خدمات ارائه شده توسط سازمان بهزیستی بر میزان توانمندی زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناخت اثربخشی خدمات ارائه شده توسط سازمان بهزیستی بر میزان توانمندی زنان سرپرست خانوار است. توانمندسازی نیز به عنوان یک روش مهم در برنامه چهارم توسعه جمهوری اسلامی ایران مطرح شده است. روش مورد استفاده در این پژوهش روش آماری توصیفی پیمایشی می باشد. خدمات سازمان بهزیستی متغیر مستقل و توانمندسازی اجتماعی و اقتصادی به عنوان متغیر وابسته معرفی شده اند. به صورت تصادفی سه مرکز، با 80 نفر از افرادی که خدمات بهزیستی را به مدت 2 سال دریافت کرده بودند، به عنوان گروه تجربی انتخاب و هشتاد نفر از زنان سرپرست خانواری که برای دریافت خدمات توسط سازمان بهزیستی ثبت نام کرده اند به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند؛ بنابراین، 160 پرسشنامه توسط زنان در هر دو گروه تکمیل گردید. در این پژوهش آلفای کرونباخ 90 درصد می باشد که اعتبار را نشان می دهد و جهت تحلیل داده ها از آزمونهای T مستقل، ضریب همبستگی پیرسون و MANOVA استفاده شده است. یافته ها نشان داد که رابطه معنی داری بین خدمات ارائه شده و توانمندسازی اجتماعی و اقتصادی زنان سرپرست خانوار وجود دارد. ارائه خدمات به زنان سرپرست خانوار به مدت دو سال در توانمندسازی اجتماعی و اقتصادی زن سرپرست خانوار نقش بسزائی داشته است.
تحلیل محتوای بسته های آموزشی پیشگیری از اعتیاد سازمان بهزیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تحلیل محتوای بسته های آموزشی پیشگیری از اعتیاد سازمان بهزیستی براساس مؤلفه های پیشگیری از اعتیاد انجام شده است. روش: روش پژوهش کیفی از نوع تحلیل محتوا و بر اساس مدل آنتروپی شانون انجام گرفته است. جامعه آماری شامل بسته های آموزشی مرتبط با پیشگیری از اعتیاد سازمان بهزیستی، و نمونه بررسی، بسته آموزشی پیشگیری از سوء مصرف مواد، مهارت های زندگی (1) و مهارت های زندگی (2) بود. یافته ها: نتایج نشان داد که در محتوای بسته آموزشی پیشگیری از اعتیاد، بیشترین توجه به مؤلفه های خودآگاهی و همدلی سپس به مؤلفه تصمیم گیری و حل مساله و کم ترین توجه به ترتیب به ارتباطات مؤثر، تفکر خلاق و انتقادی، آموزش مواد، مقابله با استرس شده است. در کتاب مهارت های زندگی (1) بیشترین توجه به مؤلفه تصمیم گیری و حل مساله و ارتباط مؤثر و آموزش مواد و کم ترین توجه به مؤلفه مقابله با استرس، هیجان، و تفکر خلاق و انتقادی و خودآگاهی و همدلی شده است. در کتاب مهارت های زندگی (2) بیشترین توجه، به مؤلفه تصمیم گیری و حل مساله، خودآگاهی و همدلی و ارتباط مؤثر و کم ترین توجه به مؤلفه تفکر خلاق و انتقادی، آموزش درباره مواد و مقابله با استرس و هیجان شده است. نتیجه گیری: با توجه به این که به برخی از مؤلفه های پیشگیری از اعتیاد توجه چندانی نشده، لذا لحاظ کردن آن ها در بسته های آموزشی، کمک مؤثری به ارتقاء دانش جامعه ی هدف خواهد داشت.
بررسی وضعیت اقتصادی و اجتماعی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد و سازمان بهزیستی شوشتر (با تاکید بر سیاست های اجتماعی موجود)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق بررسی وضعیت اقتصادی و اجتماعی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد و سازمان بهزیستی شوشتر بوده است. تحقیق پیمایشی و جمع آوری اطلاعات با کمک اسناد و پرسش نامه حاصل شده است. کلیه زنان تحت پوشش کمیته امداد و اداره بهزیستی شهرستان شوشتر در سال 1390 که در مجموع 2300 نفر بوده اند، مورد مطالعه قرار گرفته اند از این تعداد 1700 نفر تحت پوشش کمیته امداد و 600 نفر تحت حمایت اداره بهزیستی قرار دارند. نتایج نشان می دهد، درصد بالایی از زنان با تحصیلات بالا مهارت خاصی ندارند و به جز سازمان حمایت کننده از طرف خانواده حمایت نمی شوند، بین ارزیابی دو گروه از وضعیت اجتماعی و اقتصادی خود تفاوت معنی داری وجود ندارد. همچنین نتایج نشان می دهد که بین دو گروه زنان تحت سرپرست کمیته امداد و اداره بهزیستی تفاوت معنی داری به لحاظ درآمد، تحصیلات و میزان امکانات رفاهی وجود ندارد و سیاست های موجود دو سازمان بیشتر با رویکرد حمایت های اولیه زندگی است کمتر در راستای توانمندسازی زنان سرپرست خانوار است.
طراحی مدل زنجیره تأمین تاب آور (مورد مطالعه: سازمان بهزیستی کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از کارکردهای اساسی و مهم سازمان بهزیستی هنگام وقوع حوادث طبیعی، مانند سیل و زلزله، بوده و پس از رخداد چنین حوادثی کمک رسانی به افراد آسیب دیده از طبقات پایین جامعه را بر عهده می گیرد. این پژوهش بنا دارد تا با شناسایی دقیق فعالیت ها و فرایندهای اجرایی «سازمان بهزیستی»، عوامل ایجاد ناپایداری در زنجیره تأمین این سازمان را مشخص کند و در نهایت به رتبه بندی این عوامل بپردازد؛ سپس بر اساس این عوامل نقاط آسیب پذیر سازمان در برابر عوامل ایجاد ناپایداری بررسی می شود. در این راستا از مدل سازی معادلات ساختاری بهره گرفته شد. در ابتدا با مرور مبانی نظری و بررسی نظریه های موجود، یک چارچوب مفهومی اولیه در این رابطه شکل گرفته است؛ س پس ای ن مدل با بهره گیری از روش های مختلف در طی پژوهش، تعدیل و مطابق ب ا ش رایط «سازمان بهزیستی» اصلاح شده است. در ادامه م دل مفهومی پژوهش در قالب یک ساختار چندبُعدی برای نرم افزار AMOS تعریف شده است. پس از بررسی فرض یه ه ا از ن وع روابط بین متغیرها و انجام تغییرات لازم، سرانجام مدل با توجه به شرایط «سازمان بهزیستی ایران»، اصلاح و نه ایی ش ده است.
نقش سازمان بهزیستی در فرآیند سرپرستی از کودکان و نوجوانان بی سرپرست یا بدسرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به موجب قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست مصوب 1392 تکالیف مهمی برعهده سازمان بهزیستی قرار گرفته است. هدف، تبیین نقش و جایگاه و حدودوثغور مداخله سازمان بهزیستی در فرآیند فرزندخواندگی وفق قانون مصوب 1392 است. بعد از آن مفهوم فرزندخواندگی(فرزندپذیری)، قانون 1392، آیین نامه ها و ضوابط و مقررات مربوط به آن بررسی، و سعی شد تا در خلال مباحث مطرح شده، بدین سؤال جوابی درخور داده شود که قانونگذار چه وظایف و نقش هایی را در فرآیند فرزندخواندگی به بهزیستی داده است و چالش های اجرایی سازمان بهزیستی در اجرای قانون چه می تواند باشد. مهم ترین نتیجه به دست آمده، این بود که قانونگذار علاوه بر واگذاری امور سرپرستی به سازمان بهزیستی، مرجعیت کارشناسی سازمان را در فرایند سرپرستی پذیرفته است، و برخی وظایف محوله سازمان بهزیستی نظیر اعلام نظر کارشناسی ظرف مهلت دو ماهه به دادگاه صالح، ساماندهی سرپرستی های غیرقانونی و نظارت تا پایان دوره سرپرستی در اجرا با موانع و مشکلاتی مواجه است.
ارزشیابی اثربخشی طرح سامان دهی کودکان خیابانی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدیده کودکان خیابانی یکی از آسیب های اجتماعی جوامع مدرن و صنعتی است. در ایران، سازمان بهزیستی از سال 1384، متولی طرح سامان دهی کودکان خیابانی شده است. این مطالعه، میزان اثربخشی این طرح در نیل به اهدافش را بررسی کرده است. روش پژوهش حاضر پیمایشی از نوع توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش نیز شامل کودکان خیابانی مراکز سامان دهی کودکان کار خیابانی بهزیستی استان های منتخب (سراسر کشور) و والدین یا سرپرستان این کودکان است. ابزار پژوهش مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته براساس اهداف طرح بوده است. یافته های پژوهش نشان می دهد تغییر معنادار و مؤثری در وضعیت اشتغال به تحصیل کودکان ایجاد نشده است. بعد از مداخله در طرح، وضعیت کار کودک به صورت معناداری کاهش یافته است؛ به طوری که حدود 23 درصد کودکان بعد از مداخله کار نمی کنند. با توجه به هدف بهبود سامان یابی کودکان خیابانی، حدود 15 درصد کودکان از سرپرستی والدین بی کفایت خود خارج شده اند. درباره وضعیت طرح در دستیابی به هدف بهبود ظرفیت های خانواده، درمجموع تنها 20 درصد از خانواده های این کودکان با توجه به معیارها توانمند شدند. با توجه به یافته های این پژوهش می توان عنوان کرد که طرح سامان دهی کودکان خیابانی با وجود اینکه در نیل به برخی اهداف موفق بوده است، توانمندسازی کودکان و خانواده ها در سطح قابل قبولی صورت نگرفته است و در دستیابی به مجموع اهداف خود نیاز به برنامه ریزی تخصصی تر وجود دارد؛ بنابراین نیاز است با توجه به ارزشیابی طرح، تغییراتی در اهداف، تعاریف، نحوه عملکرد و خدمات تخصصی ایجاد شود. پیشنهاد می شود شاخص های کمی و کیفی قابل سنجش برای اهداف طرح سامان دهی کودکان خیابانی تعریف و رویکردهای مداخله مددکاری اجتماعی براساس دیدگاه های جدید تنظیم شود.
تدوین مدل کیفیت زندگی کاری کارکنان سازمان بهزیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف نهایی این تحقیق، تدوین مدل کیفیت زندگی کاری کارکنان سازمان بهزیستی بود. مشارکت کنندگان در این پژوهش، مدیران و کارکنان ستادی و صفی ادارات بهزیستی شهر تهران و مراکز وابسته به آن بودند که از بین آنها تعداد 20 نفر به شیوه نمونه گیری هدف مند انتخاب شدند برای تحلیل داده ها از نظریه زمینه ای رویکرد نظام مندِ [1] اشتراس و کوربین[2] (1998) استفاده شد که در آن سه روش کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی استفاده می شود. با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و فرایند کدگذاری و تحلیل داده های کیفی و پس از مقایسه مفاهیم به دست آمده از گروهِ موردِمطالعه، جدول مفاهیم و مقوله های کیفیت زندگی کاری استخراج شد. در تجزیه وتحلیل متن مصاحبه ها در کدگذاری باز، شباهت های موضوعی بین مفاهیم اولیه، در مفاهیم ثانویه تجمیع شدند. در مرحله کدگذاری محوری براساس شباهت های موضوعی بین مفاهیم ثانویه، مقوله های محوری به دست آمد . در کدگذاری انتخابی مقوله های محوری در یک مقوله هسته ای یا مرکزی تحت عنوان «عدالت و قانون گرایی» تجمیع شدند 14 مقوله محوری درقالب شرایط علّی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها به دست آمد. عدالت و قانون گرایی مقوله مرکزی است که همه مقولات را به هم پیوند می دهد.
چالش پیش روی سازمان بهزیستی: «لزوم ساماندهی نحوه واگذاری مراکز»
منبع:
جستارهای نوین حقوق اداری سال اول پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
176 - 189
حوزه های تخصصی:
در سال 1380، مجلس شورای اسلامی ایران «قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت» را تصویب نمود و در ماده 28 این قانون، به سازمان بهزیستی اجازه داد تا «واحدهای تحت پوشش خود را در فرصت هایی که از آن ها استفاده نمی کند، برای ارائه خدمت و یا از طریق انعقاد قرارداد و یا اجاره مراکز و فضاهای فوق با دریافت هزینه های مربوط از متقاضیان، واگذار نماید.» در سال 1388 نیز دولت «در جلسه مورخ 13 / 10 / 1388 بنا به پیشنهاد معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهور و به استناد تبصره (2) ماده (24) قانون مدیریت خدمات کشوری مصوب 1386 و با رعایت بند (ی) تصویب نامه شماره 158785 /ت 38856 ه مورخ 1 / 10 / 1386 آیین نامه اجرایی ماده یادشده» را تصویب نمود و متعاقب آن هم در سال 1390 دستورالعمل اجرایی این آیین نامه ابلاغ گردید. ماده یک آیین نامه اخیر، دستگاه های اجرایی را موظف نمود که «تصدی های اجتماعی، فرهنگی، خدماتی و زیربنایی» خود را احصاء نموده و نسبت به واگذاری «موارد قابل واگذاری با رعایت قانون مدیریت خدمات کشوری پس از هماهنگی با معاونت های توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهور و برنامه ریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهور مطابق تفاهم نامه فیمابین اقدام نمایند.» اکنون با توجه به تفاوت ماهیت این دو نحوه واگذاری و آثار مالی و حقوقی متفاوتی که به دنبال دارند، و همچنین با عنایت به وظایف اصلی سازمان بهزیستی، این پرسش مطرح می شود که جهت واگذاری مراکز سازمان بهزیستی مطابق هر یک از مواد قانونی پیش گفته، کدام ویژگی ها می بایست ملاک تشخیص قرار گیرند؟
سازوکارهای حقوق کیفری ایران در زمینه اعمال حق دادخواهی کودکان بزهدیده (حق بر شکایت کودک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
براساس اصل 36 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران دادخواهی حق مسلم هر فرد است، هر کس می تواند به منظور دادخواهی به دادگاه صالح رجوع نماید، همه افراد ملت حق دارند به این گونه دادگاه ها دسترسی داشته باشند و هیچ کس را نمی توان از دادگاهی منع کرد که به موجب قانون حق مراجعه به آن را دارد. عبارت به کار رفته در این اصل همگی مطلق و بی قید و شرط است. بنابراین اصل اولیه بر این است که ناتوانی نمی تواند مانع از اعمال حق دادخواهی شهروندان شود؛ اما اجرای این حق مدنی در مورد گروه های خاصی از شهروندان به دلیل وضعیت خاص جسمانی و اجتمانی می تواند با موانعی روبه رو شود که کودکان و نوجوانان از جمله این گروه هایند. این موضوع در زمینه جرایم ارتکابی علیه کودکان به دلیل آثار سنگین بزه دیدگی و ضرورت های اجتماعی و انسانی راجع به حمایت از کودکان قربان جرم، اهمیت زیادی دارد. هر چند کودکی عامل سلب حق شکایت کودکان از جرایم ارتکابی علیه آنها محسوب نمی شود، اما با توجه به شرایط آسیب پذیر کودکان در ناتوانی از طرح دعوای کیفری و در راستای کاهش رقم سیاه جرایم ارتکابی علیه آنها، قانونگذاران، با اتخاذ رویکردی رفاهی به پیش بینی سازوکارهای حمایتی افتراقی در جهت اجرا و استیفای حق دادخواهی کیفری کودکان اقدام کرده اند. این موضوع در قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 به عنوان یکی از بزه دیده محورترین قوانین کیفری تاریخ قانونگذاری کیفری در ایران نیز مورد توجه قرار گرفته است. بررسی این قانون و مقایسه آن با سایر قوانین و مقررات مجری در این زمینه مانند قانون حمایت از کودکان و نوجوانان مصوب 1381/9/25 و قانون حمایت از کودکان بی سرپرست و بد سرپرست مصوب 1392/6/31 و غیره و لوایح در حال تصویب بیش از هر چیز نشانگر ناهماهنگی، تعارض و سرگردانی در سیاست های تقنینی اتخاذی این حوزه است. این مقاله به بررسی موضوع های مذکور با رویکردی توصیفی تحلیلی و بهره برداری از یافته های حقوق تطبیقی می پردازد.
طراحی سیستم خبره مبتنی بر تئوری راف جهت پیش بینی میزان پویایی گروهی کارکنان بر اساس هوش هیجانی آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال چهارم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶
179 - 161
حوزه های تخصصی:
سازمان بهزیستی به دلیل ارائه خدمات یاورانه به اقشار آسیب پذیر، نیازمند کارکنانی با هوش هیجانی بالا است. از سوی دیگر پویایی گروهی به عنوان یکی از جنبه های مهم حیات گروه می تواند امکان انجام گستره ای از وظایف را برای اعضای تیم فراهم آورد؛ بنابراین محققان به پیش بینی میزان پویایی گروهی کارکنان بر اساس هوش هیجانی آنان در سازمان بهزیستی پرداختند. تحقیق حاضر از منظر نوع هدف، روش گردآوری داده و میزان کنترل متغیرها، به ترتیب جزء تحقیقات کاربردی، میدانی و توصیفی است. جامعه آماری کلیه کارکنان سازمان بهزیستی استان مازندران به تعداد 1125 نفر و تعداد نمونه آماری 290 نفر در نظر گرفته شد. ابزار اندازه گیری پرسشنامه استاندارد هوش هیجانی بار-آن و محقق ساخته پویایی میان گروهی بوده و به منظور تحلیل داده ها، مدلسازی و استخراج قوانین از روش تئوری مجموعه های راف استفاده شد. با کمک تئوری راف میزان پویایی گروهی کارکنان به عنوان مشخصه تصمیم و هفت مشخصه موقعیتی شامل اطلاعات دموگرافیک و ابعاد هوش هیجانی به عنوان سیستم تصمیم وارد نرم افزار ROSETTA شده است. نتایج نشان می دهد سطح تحصیلات و ابعاد بین فردی و توان سازگاری بیشترین اثر را بر پویایی گروهی دارند. بهترین مدل با استفاده از روش گسسته سازی آنتروپی و الگوریتم ژنتیک و راهبرد ORR برای تولید بی زائده، با 434 قانون و دقت پیش بینی 77.83 درصد انتخاب شده است. مدل قوانین با بالاترین اعتبار بعنوان موتور اسنتتاج سیستم خبره انتخاب و پس از طراحی رابط کاربری، امکان پیش بینی میزان پویایی گروهی کارکنان با بررسی هوش هیجانی ایشان فراهم گردید
واکاوی پدیدارشناختی تفسیر زنان از زندگی پس از طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال اول پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
261 - 278
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: افزایش آمار طلاق و متعاقب آن رشد تقاضا برای دریافت خدمات بهزیستی در بین زنان، طی سال های اخیر، یکی از زمینه های مهم تغییرات اجتماعی در قلمرو خانواده ایرانی بوده است. این پژوهش با هدف فهم تفسیر زنان مطلقه تحت حمایت سازمان بهزیستی از زندگی پس از طلاق انجام گرفته است. روش و داده ها: گردآوری داده ها از طریق مصاحبه عمیق با 14 نفر از زنان مطلقه تحت حمایت سازمان بهزیستی شیراز انجام گرفته است. تحلیل داده ها بر اساس رویکرد استفهامی با استفاده از روش پدیدارشناسی تفسیری صورت گرفته است. یافته ها: یافته ها نشان می دهد شرایط زنان مطلقه از دو تفسیر عمده اثر می پذیرد: تفسیر آنها از موقعیت و شرایط خود و تفسیر جامعه و اطرافیان. مبتنی بر این منابع تفسیری، سه تم اصلی شامل: احساس رهایی، سلطه مضاعف و دلهره مکرر پس از طلاق، استخراج گردید. زنان در دوران زندگی پس از طلاق همانند دوران زندگی زناشویی، تحت سیطره ارزش های مردسالارانه قرار دارند و حتی احساس رهایی آنها نیز واجد این ویژگی است. از این رو، کنترل گری توسط اطرافیان در شئون مختلف زندگی آنها احساس می شود و آنها به طور مکرر دچار دلهره می شوند. نتیجه گیری: حضور الزام ها و ساختارهای فرهنگی و به ویژه ارزش های مردسالارانه در پساپشت مفاهیم و تم های منتزع نشان می دهد جهت مدیریت شرایط و کاهش آسیب ها لازم است جهت گیری های پژوهشی به سمت شناخت عمیق تر این ساختارها هدایت شوند. پیام اصلی: فقدان دو مؤلفه مهارتی در میان زنان مطلقه تحت حمایت بهزیستی منجر به تجاربی منفی در آن ها شده است: مهارت ارتباطی و حل مسأله؛ و مهارت کسب درآمد مستقل. از این رو، برنامه ریزی های اجتماعی و فرهنگی در رابطه با این زنان بهتر است در این حوزه ها انجام گیرد.
طراحی مدل اندازه گیری توانمندسازی شغلی زنان روستایی سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی در استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه، طراحی الگوی اندازه گیری توانمندسازی شغلی زنان روستایی سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی در استان تهران بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان سرپرست خانوار روستایی تحت پوشش سازمان بهزیستی در روستاهای استان تهران به تعداد 495 نفر بود که 216 نفر از آنها به روش تصادفی طبقه ای و استفاده از روش انتساب متناسب با حجم شهرستان های استان تهران که طبقات مبنای نمونه گیری بودند به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد. نتایج نشان داد متغیرهای تعهد و احساس مسئولیت، عامل اقتصادی، مهارت های فنی و کار عملی، عامل روان شناختی، عامل اجتماعی، خلاقیت و حل مسئله، مهارت های ارتباطی و کارگروهی، اطلاعات و دانش تخصصی و عامل آموزشی به ترتیب بیشترین اثر را در تبیین و شکل گیری تبیین سازه اصلی داشتند. در مجموع، براساس نتایج حاصله، باید بیان گفت که مؤلفه های درنظر گرفته شده برای توانمندسازی شغلی زنان مورد مطالعه تحقیق معتبر بوده و از آن می توان برای بررسی توانمندسازی شغلی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی استفاده کرد.
بررسی خلأهای قانون حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان با تأکید بر نقش دفاتر حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان دادگستری
منبع:
تمدن حقوقی سال پنجم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۳
259-270
کودکان و نوجوانان سرمایه های انسانی هر کشوری محسوب می گردند که با تکیه بر آنان، آینده کشورها ساخته می شود. حمایت از این سرمایه های انسانی، نقش انکارناپذیری در پرورش نبوغ و استعدادها دارد. بدین روی، قانون حمایت از کودکان و نوجوانان مصوب 1381 نخستین قانونی بود که به طور ویژه به حمایت از این اشخاص پرداخته است. پس از تجربه نسبتاً موفق این قانون، ضرورت تصویب قانون جدید به همراه نوآوری هایی در راستای حمایت بیشتر از این قشر آسیب پذیر احساس شد. النهایت قانون حمایت از کودکان و نوجوانان در سال 1399 تصویب و پس از تأیید شورای نگهبان به منصه اجرا گذاشته شد. علیرغم نوآوری ها و اتخاذ سیاست های پیشگیرانه مناسب و ضرورت تشکیل دفاتر حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان دادگستری، تعیین خط مشی و وظایف محوله در راستای حمایت از این اشخاص؛ خلأها و ابهاماتی در این قانون وجود دارد همچون لزوم جرم انگاری ضرب و جرح عمدی، تولید، ساخت و خرید و فروش مشروبات الکلی توسط کودکان و نوجوانان و ضرورت بازنگری در برخی از مواد این قانون که مرقومه حاضر درصدد بیان و ارائه راهکار مناسب جهت مرتفع نمودن آن می باشد. نوشتار پیش رو، به روش توصیفی-تحلیلی نگاشته شده است.
مطالعه اثر مدیریت منابع انسانی در نوآوری سازمانی با تکیه بر مدیریت دانش (مورد مطالعه کارکنان بهزیستی تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال نهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۲
69 - 100
هدف پژوهش بررسی میزان تأثیر مدیریت منابع انسانی بر نوآوری سازمانی با تکیه بر مدیریت دانش بوده است. این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری شامل کارکنان و مدیران مراکز ستادی تأمین و توسعه خدمات بهزیستی شهر تهران است که با توجه به نتیجه حاصل از فرمول کوکران حجم نمونه به تعداد ۱۰۹ نفر انتخاب گردید. محقق از روش نمونه گیری تصادفی ساده برای توزیع پرسشنامه ها بهره برده است. جهت دستیابی و جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های مدیریت دانش نوناکا و تاکوچی (۱۹۹۵)، مدیریت منابع انسانی بوسلی و ویل (۲۰۰۲) و نوآوری سازمانی مدل میرمیران (۱۳۹۳) بهره گرفته شد. پایایی پرسشنامه ها با به کارگیری روش آلفای کرونباخ به ترتیب 0/95، 91/0 و97/0 بدست آمد. همچنین، به منظور آزمون فرضیه ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری و برای تحلیل داده های توصیفی و تحلیل عاملی از نرم افزارهای 22 spss و 3smart pls بهره گرفته شده است. نتایج حاکی از آن است که مدیریت منابع انسانی توام با مدیریت دانش بر نوآوری سازمانی مراکز تأمین و توسعه بهزیستی تهران مؤثر بوده است. همچنین مدیریت منابع انسانی بر نوآوری سازمانی و مدیریت دانش تأثیر معنی داری داشته است. این پژوهش با افزایش و بکارگیری دانش توسط مدیریت منابع انسانی در بهزیستی تهران، نوآوری سازمانی و درنتیجه اثربخشی خدمات به جامعه را بهبود بخشیده و تلفیق دانش در عملکرد، توسط مدیریت منایع انسانی بهزیستی تهران توصیه گردیده است.
پیش بینی تلاش شغلی و رفتارهای شهروندی سازمانی از طریق ابعاد انگیزش شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی تلاش شغلی و رفتارهای شهروندی سازمانی از طریق ابعاد انگیزش شغلی (بی انگیزگی، انگیزه بیرونی اجتماعی، انگیزه بیرونی مادی، انگیزه درون فکنی شده، انگیزه همانند شده، و انگیزه درونی) انجام گرفت. این پژوهش از نوع توصیفی و از نظر روش همبستگی و جامعه آماری آن شامل کلیه کارشناسان بهزیستی استان اصفهان بود. از میان آنان، تعداد 285 نفر از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش، پرسشنامه 5 سؤالی تلاش شغلی کواس و همکاران، پرسشنامه 19 سؤالی چند بعدی انگیزش شغلی گنگه و همکاران و پرسشنامه 16 سؤالی رفتارهای شهروندی سازمانی لی و آلن بود. داده های حاصل از با استفاده از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تحلیل قرار گرفت و یافته های پژوهش نشان داد که از بین شش بعد انگیزش شغلی، بی انگیزگی و انگیزه بیرونی مادی به صورت منفی و انگیزه درون فکنی شده، انگیزه همانند شده و انگیزه درونی به صورت مثبت با تلاش شغلی، و بی-انگیزگی به صورت منفی و انگیزه بیرونی مادی، انگیزه درون فکنی شده، انگیزه همانند شده و انگیزه درونی به صورت مثبت با رفتارهای شهروندی-سازمانی، دارای همبستگی معنادار هستند (01/0p<). علاوه براین، بی انگیزگی ، انگیزه بیرونی مادی و انگیزه درونی پیش بینی کننده معنی دار (01/0p<) تلاش شغلی و بی انگیزگی، انگیزه بیرونی اجتماعی و انگیزه درونی پیش بینی کننده معنی دار (01/0p<) رفتار شهروندی سازمانی بوده اند و توانسته اند به ترتیب 8/15 و 2/26 درصد از واریانس تلاش شغلی و رفتار شهروندی سازمانی را تبیین نمایند. بنابراین، بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گیری نمود که با افزایش انگیزش شغلی، می توان تلاش شغلی و رفتار شهروندی سازمانی را افزایش داد.
تجارب مراقبان مراکز شبانه روزی سازمان بهزیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۵
179 - 219
حوزه های تخصصی:
مراقبین، موقعیت منحصربه فردی در ارتباط با رشد کودکان دارند و این موضوع زمانی که مخاطبان آنان کودکان ساکن در مراکز نگهداری شبانه روزی باشند، اهمیت بیشتری نیز پیدا می کند. هدف از این مطالعه، پرداختن تجارب مراقبان در نگهداری از کودکان ساکن مراکز نگهداری شبانه روزی بوده است. در این پژوهش پدیدارشناسی توصیفی (1401)، 19 مراقب با استفاده از نمونه گیری هدفمند با حداکثر تنوع وارد مطالعه شدند. محیط پژوهش متناسب با پژوهش کیفی، مراکز نگهداری شبانه روزی خصوصی و دولتی استان تهران در نظر گرفته شدند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه های ساختارنیافته درباره تجربه مراقبان در نگهداری از کودکان استفاده شد. مصاحبه ها ضبط، دست نویس و مطابق روش "کلایزی" تحلیل شدند. مقوله های به دست آمده، غرق شدگی در کار (مقوله های فرعی تسری احساسات والدگری بیدار شده به همه وجود و رنج کشیدن از دردهای کودکان)، مجال رشد یافتگی (مقوله های فرعی فرصت رشد معنویت، مراقبت به مثابه پرورش دهندگی کودکان، فرصت رشد فردی و جدی تلقی نمودن مراقبت کنندگی)، مقوله مشکلات سیستم های بالادستی (مقوله های فرعی مشکلات ناشی از سیستم کلان اجتماعی و مشکلات ناشی از سیستم سازمان بهزیستی) و مشکلات ناشی از ماهیت کار (مقوله های فرعی کار با کودکان آسیب دیده و دشواری مدیریت ارتباطات) را شامل شد. تجارب مراقبان مشارکت کننده در این پژوهش نشان داد شغل مراقبت بخصوص با چنین مخاطبانی موقعیتی حساس بوده و به راحتی از حیطه شغلی فراتر رفته و تمامی ابعاد زندگی مراقب را درگیر می کند؛ از این رو حمایت از ایشان امری اجتناب ناپذیر است.