مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
رفتارگرایی
منبع:
قبسات ۱۳۸۱ شماره ۲۵
حوزه های تخصصی:
ویلیام آلستون اعتقاد دارد: پرسش اصلی بحث «سخن گفتن از خدا» این است که «آیا ما میتوانیم از طریق زبان طبیعی به طور حقیقی، معنادار و صادق دربارة خداوند و اوصاف و افعال او سخن بگوییم».
آنچه سبب دشواری این شیوة خاص سخن گفتن شده است، از یکسو به محدودیتهای زبان طبیعی و قالبها و مدلهای آن و از سوی دیگر، به نحوة وجود منحصر به فرد خداوند و تعالی و به کلی دیگر بودن او مربوط میشود.
زبان عادی و رایج ما متناسب با همین عالم امکانی و جسمانی و محدود است. مفاهیم رایج در این زبان در خور این عالم و متناسب با آن هستند. چگونه میتوان از طریق همین مفاهیم و مدلها دربارة امری متعالی سخن گفت که با این عالم و حوادث رایج در آن هیچ شباهتی ندارد؟
مفاهیم امکانی، جسمانی و محدود چگونه میتوانند از موجود و واجبالوجود به بسیط، مجرد، نامتناهی حکایت کنند؟ آلستون در پاسخ به این پرسش معتقد است: ما میتوانیم با استفادة از همین زبان عادی و مفاهیم رایج در آن، زبان دیگری بسازیم که هم قابل اطلاق بر خداوند و هم قابل اطلاق بر انسان باشد.
او معتقد است که برای رسیدن به این مطلوب باید ویژگیهای امکانی، جسمانی و زمانی و مکانی این مفاهیم را کنار نهاده، هستة اصلی معنا را که امری مشترک بین خدا و انسان است، به خدا نسبت دهیم از دیدگاه آلستون، ما ممکن است بتوانیم مفاهیمی از قبیل عشق، علم و قدرت را پالایش کنیم؛ یعنی آنها را از تمام ویژگیهای مخلوقانهای که متناسب با زمانمندی، جسمانیت و غیره است، بپراییم و هستهای از معنا را باقی نگه داریم که قابل اطلاق بر خداوند باشد. چنین واژههای پیراستهای را میتوان به نحو حقیقی بر خداوند اطلاق کرد و با استفادة از آنها میتوان گزارههای صادقی دربارة خدا سامان داد.
آلستون در راه رسیدن به این مطلوب، به نظریة «کارکردگرایی» متوسل میشود. در نظر وی، کلید اصلی داشتن زبان حقیقی مشترک میان خالق و مخلوقات در این نکته نهفته است که ما بتوانیم مفهوم واحد و مشترکی را از اوصاف خدا و انسان بهدست آوریم. او مدعی است که به رغم تفاوت آشکاری که میان خدا و انسان وجود دارد میتوان به این مفاهیم مشترک دست یافت و خاستگاه انتزاع این مفاهیم مشترک کارکرد و عمل مشترک این اوصاف، در خدا و انسان است. واقعیت علم خدا و علم انسان فی حد ذاته مفهوم مشترکی با هم ندارند و ما میتوانیم با توجه به کارکرد مشترک و واحد علم در خدا و انسان، به مفهوم کارکردی واحد و مشترکی دست یابیم که هم قابل اطلاق بر خداوند و هم قابل اطلاق بر انسان باشد.
مدل فرایند – رفتار گرای نوین برای طراحی سیستم های اطلاعاتی
حوزه های تخصصی:
شکست پروژه های ایجاد سیستم های اطلاعاتی بعلت ناکار آمدی مدل های تحلیل و طراحی تلاش گسترده ای را جهت ابداع مدل های جدید برانگیخته است تک ساحتی بودن مدلها از یک سو و عدم مقبولیت آن ها در نزد کاربران و مدیران از سوی دگیر از علل اصلی این ناکر آمدی بوده و رفع این معضل هدف برخی از تلاش هایی است که در این حوزه صورت گرفته است مقاله حاضر مشارکتی در این راستا می باشد که با بهره گیری از روش اقدام پژوهی و با شیوه ای خلاق اقدام به ابداع مدلی جهت طراحی منطقی سیستم اطلاعاتی نموده است
نیایش و نماز براساس رویکرد رفتارینگر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
"چکیده: این پژوهش درصدد پاسخگویی به دو سؤال عمده میباشد که عبارت است از:
1. آیا رویکرد رفتارگرایی در روانشناسی، نماز را میتواند همانند سایر رفتارهای انسان تبیین کند؟
2. آیا تبیین نماز براساس رویکرد رفتارگرایی منطبق با آیات قرآن و روایات ائمه(ع) است؟
روش پژوهش کتابخانهای و آرشیوی است، این مقاله گامی در جهت گسترش و تعمیم رویکرد رفتارگرایی در رابطه با موضوعات دینی (در موضوع نماز) است. هدف مقاله تبیین روانشناختی چرایی و چگونگی رفتار نمازآموزی است. این پژوهش گامی جهت تجربی کردن مباحث روانشناسی اسلامی است. در این مقاله اصول و مبانی دو رویکرد اصلی و مهم رفتارگرایی یعنی شرطیسازیهای کلاسیک و عاملی بهطور خلاصه بیان و در ادامه، آیات و روایات ائمه(ع) که به نوعی مؤید این اصول است مطرح شده است و درنهایت، با تعریف و تأیید این نکته که نماز همانند سایر رفتارها قابلیت تبیین براساس اصول رفتارگرایی را دارد و آیات و روایات ائمه نیز مؤید این مسئله است، به دو پرسش فوق پاسخ داده و نتیجه گرفته است که نماز مانند سایر رفتارها تابع همان اصول رفتارگرایی است و این مسئله منطبق با آیات قرآن و روایات اسلامی است. در خاتمه اشاره میشود که رفتارگرایی به عنوان یک مکتب، جامعیت روانشناختی ندارد و مانند بقیة مکاتب روانشناسی، فقط به بعضی از ابعاد انسان میپردازد."
دیدگاههای معرفت شناسی نسبت به راهبردهای یادی یادگیری در نظام آموزش باز و از راه دور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معرفت شناسی به عنوان یکی از شاخه های مهم فلسفه، درباره ماهیت دانش، موضوع، منابع و حدود و معیارهای ارزیابی آن بحث می کند و در این راه می تواند درباره حقیقت و معرفت – که محصول آموزش و پرورش هستند- دیدگاههای متنوع و گوناگونی را در پیش روی معلمان قرار دهد [1].
موضوع چگونگی رابطه معرفت شناسی با نظام آموزش باز و از راه دور به این صورت مطرح می شود که فرض های معرفت شناسی دیدگاههایی که از آن ها بحث به میان آمده است، هر یک در زمان شکل گیری نسلهای آموزش باز و از راه دور، به نوعی بر مؤلفه های مهم این نظام آموزشی، از قبیل معلم، شاگرد، برنامه درسی و راهبردهای یاددهی– یادگیری، تاثیر گذار بوده اند.
در این مقاله برای تبیین رابطه معرفت شناسی و آموزش باز و از راه دور، رویکردهای غالب معرفت شناسی و روان شناسی هر یک از نسل های سه گانه آموزش و پرورش که به نوعی بر نگرش و عملکرد مربیان این نظام آموزشی تاثیر گذاشته اند، مورد بحث قرار می گیرد.
با توجه به پیدایش و سیر تحولات نظام آموزش باز واز راه دور، رویکردهای معرفت شناختی عمدتاً شامل،1. اثبات گرایی پاپوزیتیویسم، 2. تعبیری یا تفسیری، 3. انتقادی یا رهایی بخش می شوند.
در مقاله حاضر، با ارائه تصویری کلی از نظام آموزش باز و از راه دور، استلزامات دیدگاههای معرفت شناسی درخصوص راهبردهای یاددهی– یادگیری در قالب نسل های سه گانه آموزش باز واز راه دور مورد کاوش قرار گرفته اند.
رویکرد پدیدارشناسی در تجزیه و تحلیل پدیده های سیاسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
تمرکز اصلی تحلیل پدیدار شناختی بررسی تجربه آگاهانه است و هدف آن توصیف تجربیات زندگی اجتماعی به همان صورتی است که در زندگی واقع شده اند. نوشتار حاضر در پاسخ به چیستی، نقش، جایگاه و کارکرد پدیدارشناسی در تجزیه و تحلیل پدیده های سیاسی بر آن است تا پدیدارشناسی را به منزله روش پژوهش کیفی مورد بررسی قرار دهد و فرایندها و عناصر اساسی آن را باز نماید.
بررسی عوامل ماندگاری یا افول رویکردهای مختلف مکتب رفتارگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ماندگاری یک مکتب روان شناسی، یکی از بزرگ ترین آمال و آرزوهای ارائه دهندگان آن مکتب می باشد. درک عوامل ماندگاری و میزان تأثیر آنها، می تواند کمک بسزایی به رفع نقایص و پروراندن نقاط قوت یک مکتب نماید. در این زمینه، لزوم ارائه مکتب روان شناسی متناسب با دین اسلام ضرورتی دو چندان می یابد. این پژوهش، به بررسی عوامل ماندگاری یا افول رویکردهای عمده مکتب رفتارگرایی پرداخته است. مقاله با روشی نظری ـ تحلیلی، برخی عوامل ماندگاری را به دست آورده و کوشش کرده است توجه رویکردهای مختلف این مکتب را به آن عوامل بسنجد. نتایج به دست آمده، حاکی از تفاوتی معنادار از دو جهت می باشد: یکی، میزان توجه رویکردهای مختلف به آن عوامل و دیگری، میزان اثر هریک از آن عوامل در ماندگاری آن رویکرد.
بررسی نظریة معنای کواین با محوریت تز عدم تعین ترجمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریة معنای کواین را می توان از چند جنبه بررسی کرد. این مقاله بر یکی از مهم ترین جوانب آن، یعنی تز عدم تعین ترجمه، تمرکز می کند. در تز مذکور چند وجه از فلسفة کواین با هم ادغام شده اند و همین باعث شده است که بررسی و تفسیر آن بسیار پیچیده شود. تز عدم تعین ترجمه می گوید که در انتخاب بین دو یا چند دستورالعمل ترجمة با هم ناسازگار، که هرکدام با تمام معیارهای رفتارشناختی افراد بومی تطابق داشته باشد، واقع امری برای ترجیح یکی بر دیگری وجود ندارد. این مقاله با تکیه بر تمایز، یا دقیق تر عدم تقارن، بین عدم تعین ترجمه و نامتعین بودن نظریة ناظر به طبیعت، سعی می کند نشان دهد که محتوای خاص این تز ادعایی وجودشناختی دربارة معناست. از این رو ابتدا به توضیح درک کواین از معنا، بررسی وجودشناسی مورد نظر او، و ارتباط بین این دو می پردازیم و سپس عدم تقارن بین دو تز پیش گفته را محل بحث قرار می دهیم. از رهگذر این مباحث می توان به درک جدیدی از نظریة معنا رسید.
نقد نظریه یگانه انگاری غیرتحویلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از سؤالات مطرح در فلسفه ذهن، چگونگی تبیین وجودشناختی حالات ذهن است. در تبیین این مسئله نظریات جدیدی در فلسفه غرب مطرح شده است که از جمله مهم ترین آنها می توان به رفتارگرایی، این همانی بین ذهن و بدن، کارکردگرایی، و حذف گرایی اشاره کرد. در این میان، جان سرل و دیویدسن قایل به یگانه انگاری غیرتحویلی شده و ذهن را از ویژگی های غیرفیزیکی نفس به شمار آورده اند. هدف از این نوشتار، تبیین نظریه یگانه انگاری غیرتحویلی و نقد آن است که به روش عقلی انجام می گیرد. در پایان مقاله چنین نتیجه گیری شده است که نمی توان اوصاف ذهنی نفس را مادی پنداشت؛ زیرا ادله قایلان به نظریه مزبور تمام نبوده و ادعای آنها را اثبات نمی کند و ازاین رو، فروکاستن حقایق مجرد به اجسام مادی معقول نیست.
نسبت رفتارگرایی معرفت شناختی با نفی پلورالیسم معرفتی در نگاه دیویدسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئلة مورد بحث در این مقالهنسبت بینرفتارگراییمعرفت شناختی و پلورالیسم معرفتی یا نسبی گرایی است. آیا می توان از طرفی به رفتارگرایی اعتقاد داشت، و نظریة بازنمایی را کنارگذاشت، اما از طرف دیگر پلورالیسم معرفتی را انکار کرد و پذیرفت که حقیقت یا صدق نقش کلیدی و مهمی در فهم ما دربارة جهان و دیگر اذهان ایفا می کند؟ در این مقاله سعی بر این است که پاسخ مثبت دونالد دیویدسون به این سؤال مورد بررسی قرار گیرد و نظر انتقادی او به رویکرد ریچارد رورتی، که برای حقیقت هیچ جایگاه فلسفی قائل نیست، مطرح گردد.
ارزیابی رابطه ذهن و بدن از منظر کارکردگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسأله ذهن و بدن یکی از مسایل اساسی فلسفه است که به رابطه حالات ذهنی و حالات مغزی (فیزیکی) می پردازد. دوگانه انگاری جوهری، حالات ذهنی را متمایز از حالات بدنی می داند و هر کدام از نفس و بدن را دو جوهر متفاوت می داند که ویژگی های خاص خودشان را دارند. رفتارگرایی حالات ذهنی را حالات رفتاری می داند و حالات ذهنی را به حالات رفتاری تقلیل می دهد. نظریه این همانی حالات ذهنی را حالات مغزی میداند. کارکردگرایی نظریه ای است که حالات ذهنی را حالات کارکردی می داند که با توجه به درون داد، برون داد و سایر حالات ذهنی نقش کارکردی را ایفا میکند و حالات ذهنی را به حالات رفتاری، مغزی و فیزیکی تقلیل نمی دهد. در این مقاله پس از تبیین مسأله ذهن و بدن، در ابتدا به دیدگاه های دوگانه انگاری جوهری، رفتارگرایی، این همانی ذهن و مغز و اقسام و نقد آنها خواهیم پرداخت. سپس با مقایسه کارکردگرایی با نظریات دیگر به تبیین کارکردگرایی و اقسام آن خواهیم پرداخت.
مفهوم شناسی تطبیقی «تقویت» از دیدگاه رفتارگرایی و قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرایند تربیت انسان شامل حیطه ها و ساحت های متعدد وجود فردی و اجتماعی انسان می شود. پیامبران علیهم السلام در انجام رسالت خود، از ابزارهای گوناگونی برای برانگیختن مردم به سوی بعضی از کارها و اجتناب دادن آنان از برخی دیگر بهره برده اند. اگر آنان به یک نظام انگیزشی کارامد و مؤثر تمسک نمی جستند، تعالیمشان بی ثمر بود. پیامبران علیهم السلام دربارة پیامدهای رفتارها به مردم هشدار داده اند که ممکن است در این دنیا یا در آخرت به وقوع بپیوندد. در این پژوهش، مفهوم تقویت با رویکردی کیفی و با روش «تحلیل منطقی» در رفتارگرایی و قرآن مطمح نظر قرار گرفته است. مفهوم «تقویت» در قرآن با توجه به انسان شناسی، که از قرآن کریم استفاده می شود، تحقق می یابد. «تقویت» در این منظر، شامل جنبة مادی (جسمانی) و معنوی (روحانی) با اولویت بُعد روحانی انسان و همسو با اختیار و فطرت انسانی و در جهت کمال حقیقی فرد می شود.
پسامدرنیته و بازتعریف دموکراسی کثرت گرا؛ از پولیارشی به دموکراسی رادیکال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۶ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲
323 - 342
حوزه های تخصصی:
با وجود اجماع کلی بر تعبیر دموکراسی به «حکومت مردم بر خود»، دلالت های عینی آن همواره مناقشه برانگیز بوده است. مناظره بین دو رویکرد، از نمونه های اساسی این مناقشه است: 1. رویکرد «توصیفی/ روش شناختی» که دموکراسی را سازوکاری نهادی برای چرخش قدرت بر پایه رأی توده ها تعریف می کند؛ 2. رویکرد «هنجاری/ هستی شناختی» که دموکراسی را نوعی شیوه زندگی مبتنی بر آزادی و برابری می داند که تحقق واقعی آن مستلزم گسترش دایره شمولیت دموکراتیک به روی همه اقشار است. در این نوشتار، «پولیارشی» به عنوان دموکراسی کثرت گرای مدرن (رویکرد نخست) و «دموکراسی رادیکال» به عنوان دموکراسی کثرت گرای پسا مدرن (رویکرد دوم) مقایسه می شوند؛ با این فرض که استراتژیِ رادیکال دموکراتیکِ لاکلائو و موفه را می توان به منزله گذار از سنت ِ رفتارگرایانه و تنگ دامنه کثرت گرایی کلاسیکِ متفکرانی چون رابرت دال، در جهت بازیابی آرمان های اصیل دموکراسی (به پشتوانه تغییر گرانیکای تحلیل سیاسی در اثر چرخش پسامدرن) تفسیر کرد.
تحلیل ماهیت زبان ضمنی در فلسفه چامسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۹
109-125
حوزه های تخصصی:
مطابق دیدگاه چامسکی بخش اصلی دانش زبانی ما به لحاظ ژنتیکی معین شده است. بنابراین قوه زبان ذاتی بوده و این دانش ناآگاهانه یا ضمنی (tacit) در بنیان توانایی ما برای سخن گفتن نهفته است. به باور او کاربرد زبان ناشی از نوعی دانش ضمنی است که کاربر عادی زبان برخلاف زبان شناس نه به آن دسترسی آگاهانه دارد و نه قادر است در صورت لزوم آن را برای دیگری بیان کند. هدف این مقاله تحلیل ماهیت ضمنی زبان در فلسفه چامسکی است. این پژوهش با رویکرد پژوهش کیفی و با روش تحلیل مفهومی به واکاوی مفهوم زبان ضمنی و ارتباط آن با سایر مولفه های اصلی نگرش چامسکیایی درخصوص زبان از جمله توانش زبانی، زبان شناسی زایشی، دستور جهانی و برهان فقر محرک پرداخته است. با توجه به سه نقد اصلی بر دانش ضمنی زبانی، توانش ضمنی زبانی و قاعده ضمنی زبانی، ادعای دسترسی ضمنی به ذخیره ای از قواعد زبانی در فلسفه چامسکی به خوبی تبیین نشده و به لحاظ تجربی نیز قابل اثبات نیست. بنابراین هنگامی این دانش معتبر است که مبتنی بر نوعی دانش صریح زبانی از دستور زبان و قواعد باشد که به شکل گزاره بیان شده و از سوی کاربر زبان قابل تشخیص و تایید باشد.
فراتحلیل پژوهش های مرتبط با فرهنگ سیاسی ایران: از مشروطه تا انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با بررسی پژوهش هایی که در صد سال اخیر در ارتباط با فرهنگ سیاسی در ایران انجام شده، تلاش می کند ضمن ارائه تصویری از نگرش های موجود، به ارزیابی و نقد آنها نیز بپردازد. یافته های تحقیق نشان می دهد که اکثر این پژوهش ها بر اساس نگاه پوزیتویستی و در چارچوب نظریه آلموند و وربا انجام شده است. از نظر روش شناسی نیز اغلب آنها مبتنی بر پیمایش یا روش اسنادی- تاریخی هستند. پژوهش های مرتبط با فرهنگ سیاسی در ایران در این دوره زمانی نشان می دهند که فرهنگ سیاسی ایرانیان طی صد سال گذشته از پایداری نسبی برخوردار بوده؛ به فرهنگ سیاسی در معنای منش ملی نگریسته شده؛ فرهنگ سیاسی مانعی بر سر راه توسعه سیاسی دیده شده و البته این پژوهش ها از نوعی برساخت گرایی مستشرقانه نیز رنج می برند.
نقد و بررسی کتاب دانش مالی رفتاری و مدیریت دارایی(مقاله علمی وزارت علوم)
کتاب دانش مالی رفتاری و مدیریت دارایی نوشته میشل پمپین و ترجمه احمد بدری است که در آن تلاش شده است کاستی های رفتار سرمایه گذاری در مالی کلاسیک، که با محوریت انسان اقتصادی عقلانی مدل سازی شده است، با رویکرد روان شناختی نشان داده شود. مهم ترین مشخصه کتاب پررنگ بودن جنبه های کاربردی آن است و از این نظر می توان آن را به عنوان کتابچه راه نمای مشاوران سرمایه گذاری (که تخصص اصلی نویسنده کتاب است) نامید. بیش ترین بخش کتاب به معرفی بیست سوگیری رفتاری و شناختی سرمایه گذاران و ارائه آزمون ها و مطالعات موردی برای شناسایی این سوگیری ها اختصاص دارد. متن ترجمه نسبتاً روان است، اما کاستی هایی در زمینه علائم نگارشی دارد. مهم ترین اشکال در ترجمه کتاب انتخاب معادل های نامأنوس، بی معنا، و بعضاً نادرست است که خواننده را در فهم مراد نویسنده دچار سردرگمی می کند. هم چنین تأکید بر ابعاد عملیاتی نویسنده را از پرداختن نظام مند و منسجم به ابعاد نظری مالی رفتاری غافل کرده است. برخی برداشت های کاملاً نادرست از اقتصاد و مالی متعارف ارائه شده است که ازجمله می توان به برداشت نادرست از منحنی بی تفاوتی و ماهیت کار در اقتصاد، نادیده گرفتن مناقشات هنجاری درباره عقلانیت اقتصادی، تأکید بر روش های اثباتی و تجربی، و غفلت از سوگیری های اخلاقی و هنجاری اشاره کرد.
بررسی رفتار و رفتارگرایی در اندیشه ویتگنشتاین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۳
17 - 29
حوزه های تخصصی:
در نوشتار حاضر برآنیم تا به یکی از وجوه فلسفه ذهن، یعنی بحث از سرشت حالات ذهنی، از نگاه ویتگنشتاین بپردازیم. کم و بیش، موضع و ایستار ویتگنشتاین پیرامون این بحث را، به دیدگاه رفتارگرایی نزدیک دانسته اند. برای بررسی چند و چون این امر، نخست شمه ای درباره مکتب رفتارگرایی در روان شناسی نوین بیان می کنیم و سپس به رفتارگرایی فلسفی نظری می اندازیم و به برخی از آراء فیلسوفان مهم در این باب اشاره می کنیم. در ادامه، موضع ویتگنشتاین را نسبت به رفتارگرایی بیان می داریم و این مهم را نشان می دهیم که از منظر ویتگنشتاین، «پدیده های ذهنی را نه می توان به حالات جسمانی یا رفتاری شان فرو کاست و تقلیل داد (تقلیلی که رفتارگرایان انجام می دهند) و نه می توان بالکل از آن ها [ حالات جسمانی و رفتاری] جدا کرد و منفک ساخت»(انفکاکی که دوگانه انگاران برقرار می کنند). پس از طرح و شرح این مباحث، در انتهای نوشتار، نتایج و رأی مختار خویش را در باب نسبت ویتگنشتاین و رفتارگرایی بیان می کنیم.
بررسی انتقادی تأثیر نظریه رفتارگرایی بر ارکان علوم انسانی (با تأکید بر روانشناسی)
حوزه های تخصصی:
این مقاله ضمن تعریف رفتار گرایی به بررسی اجما لی، تأثیراتی که این نظریه بر ارکان علوم انسانی، یعنی موضوع، غایت، مسائل و روش علوم انسانی به خصوص روانشناسی داشته است و نیز به بررسی انتقادی این تأثیرات از منظر علوم انسانی اسلامی می پردازد. این گونه بررسی ها برای ساخت علوم انسانی اسلامی ضروری به نظر می رسد؛ زیرا باید نظریه های رقیب را شناخت و لوازم آن را بررسی کرد تا نظریه علوم انسانی اسلامی، کاملاً روشن و متمایز شود. روش این پژوهش عقلی است. دستاورد های مهمی که این نظریه داشته، این است که بر طبق رفتارگرایی، موضوع، غایت و مسائلی که برای علوم انسانی در نظر گرفته می شود، کاملاً مادی اند و روش تجربی هم، تنها روش بحث در علوم انسانی بر طبق رفتار گرایی است. این نتایج از منظر علوم انسانی اسلامی مردودند.
بررسی میزان تطابق فعالیت ها و روش های تدریس در دوره های یادگیری الکترونیکی با نظریه های یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
17 - 31
حوزه های تخصصی:
هدف: ظهور فناوری های نوین باعث گسترش یادگیری الکترونیکی شده است با وجود این نباید یادگیری الکترونیکی را یک سیستم آموزشی مجزا دانست که نوع آموزش را تعیین کند بلکه یادگیری الکترونیکی باید انعکاس دهنده نظریه ها و فنون یادگیری و روان شناسی باشد و در جهت تسهیل به کارگیری این نظریات در فرایند یادگیری عمل نماید. بر این مبنا هدف پژوهش حاضر بررسی میزان توجه به نظریات مهم یادگیری در ارائه دوره های یادگیری الکترونیکی دانشکده علوم تربیتی دانشگاه شهید بهشتی تهران می باشد. روش: نوع پژوهش به لحاظ رویکرد، کمی و از نوع تحلیل محتوا و بر مبنای مدل تعیین مقوله های اصلی نظریات یادگیری کنل و همکاران انجام گرفته است. جامعه موردپژوهش 330 جلسه کلاس درس الکترونیک برای 22 ماده درسی قرار داده شده بر روی سیستم آموزش الکترونیکی دانشکده علوم تربیتی دانشگاه شهید بهشتی تهران در نیم سال اول سال تحصیلی 96-1395 می باشد. برای انتخاب جامعه نمونه از روش تصادفی منظم استفاده گردید و از این تعداد جلسات، 91 جلسه کلاس درس با استفاده از فرمول کوکران و با پذیرش خطای 01/0 به عنوان نمونه موردپژوهش انتخاب شدند. داده ها به روش تحلیل محتوای کمی بررسی شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که بیشتر فعالیت ها و فناوری های به کار گرفته شده در این دوره ها بر مبنای نظریات یادگیری رفتارگرایی به میزان (51%) می باشد و فعالیت های اندکی از این دوره ها بر مبنای درگیر نمودن یادگیرنده در جریان تدریس و تئوری های یادگیری مانند ساختن گرایی به میزان (12%) می باشد. بر این اساس لازم است به ضمن طراحی مجدد محیط های یادگیری الکترونیکی با استفاده از فناوری های نوین آموزشی و یادگیرنده محور، و آموزش مدرسان این دوره ها جهت طراحی و به کارگیری فعالیت های یادگیری اشتراکی و همکارانه به غنی شدن محیط های یادگیری الکترونیکی کمک نمایند.
تبیین رابطه خوانایی فضا با میزان رفتار قلمروپایی شهروندان در پارک های شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
5 - 20
حوزه های تخصصی:
خوانایی کیفیتی محیطی است که به فضای شهری وضوح بخشیده و سبب گشته که سیمای شهر بهتر به ذهن سپرده شود. در بستر بوستان های شهری، مؤلفه های خوانایی فضایی توانسته اند درجات مختلفی از رفتار قلمروپایی را در شهروندان پدیدآورند. هرگونه شخصی سازی و نشانه گذاری محیط یا دفاع در مقابل مزاحمت، یک نوع رفتار قلمروپایی محسوب و تقویت آن درنهایت منجر به افزایش تعاملات اجتماعی می شود. هدف این تحقیق، بررسی تأثیر مقوله خوانایی و چگونگی اعمال روش هایی در جهت افزایش رفتار قلمروپایی در پارک های شهری است. در این تحقیق از روش های مشاهده حضوری، مصاحبه و تهیه پرسشنامه استفاده گردیده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که تمام ابعاد شاخص های خوانایی یعنی خوانایی مسیرها، گره ها، حوزه ها، لبه ها و نشانه ها باید کنار هم در یک فضا وجود داشته باشند تا آن فضا را قابل فهم کنند این قابل فهم بودن درنهایت حس مالکیت و قلمروپایی را افزایش می دهد.
تبیین و نقد و آسیب شناسی پیش فرض های انسان شناختی رفتارگرایانه در تعلیم و تربیت با تأکید بر پژوهش های تربیتی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۸
1 - 14
حوزه های تخصصی:
مداقه درباره درستی فهم رفتار انسان در گرو بررسی پیش فرض هایی است که محقق تربیتی قبل از پژوهش آنها را لحاظ کرده است. محقق قالب های منطقی مفاهیم خود را بر حسب زمینه فکری، فلسفی و فرهنگی خود پر می کند در رویکردهای رفتارگرایی، رفتار بر حسب علل یا شرایطی که در ورای خود فرد قرار دارد، تبیین می شود؛ بنابراین، انسان به منزله معلول نیروهای محیطی نگریسته می شود و تبیین رفتار شکل مکانیستی دارد؛ اما در رویکرد هایی که بر عاملیت آدمی تکیه می کنند، رفتار تبیینی غایت گرایانه خواهد داشت. بنابراین در رویکردهای مبتنی بر عاملیت، به جای اینکه انسان یکسره تحت تأثیر محیط پیرامونی خود باشد، تحت تأثیر عمل خویش است. از این رو پژوهشگر تربیتی نیز در تفسیر و تغییر رفتار به جای تکیه افراطی بر محیط و جبرهای درونی، به مبانی عمل در فرد می پردازد. واژه های کلیدی: پیش فرض ها، رفتارگرایی، آسیب شناسی، پژوهش تربیتی.