فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
با توجه به نقشی که زبان در ساختار قدرت ایفا می کند - و چه بسا ممکن است که زبانِ یک گروه، تبدیل به ایدئولوژیِ حاکم شود - و با توجه به اینکه موضع یک طرف را نسبت به طرفِ دیگر تعیین می کند و با توجه به اهمیتی که هم اکنون در سازمان های بین المللی و کردارهای دیپلماتیک برای آن قائل هستند، توجه به پدیده زبان و گفتمان و کاوش در جهت تحلیلِ آن، ضرورتی است که کمتر بدان پرداخته شده و می شود. اینچنین است که توجه و پرداختنِ به مکاتب، نظریه ها و روش های موجود در تحلیل گفتمان، ضروری و اجتناب ناپذیر می گردد. این مقاله، به کاوش در رویکرد تحلیل گفتمانِ انتقادی می پردازد و می کوشد تا با استفاده از نظریات یکی از اعضای پیش رویِ آن یعنی «نورمن فرکلاف»، به آشکارسازی خصوصیات این رویکرد و وجوه تمایز آن از سایر رویکردهایِ تا حدی مشابه پرداخته، رابطه میانِ زبان، قدرت و ایدئولوژی را در آن مورد مداقه قرار دهد.
مروری بر روش شناسی نظریه پایه ور با تاکید بر مطالعات سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، بررسی و تحلیل روش تحقیق «نظریه پایه ور» به عنوان یکی از روش های تحقیق کیفی است که به پژوهشگر امکان می دهد تا با رویکردی استقرایی و اکتشافی، به جای اتکاء به تئوری های موجود، مفاهیم و قضایا را به طور مستقیم از واقعیت کشف نماید و خود به تدوین تئوری بپردازد. بدین ترتیب، در این مقاله ابتدا مبانی فلسفی تحقیق از اثبات گرایی تا تفسیرگرایی مورد بحث قرار گرفته، آنگاه با تکیه بر مفروضه های پارادایم جدید و با درک اهمیت این موضوع که بسیاری از تئوری های سازمانی موجود فارغ از پیچیدگی ها و مسائل پایه ور سازمان های ایرانی، قابلیت های لازم برای حل مسائل سازمانی سازمان های ایران را ندارند، روش شناسی نظریه پایه ور و چارچوب عملی آن به تفصیل اشاره خواهد شد. با این هدف که مطالعات سازمانی در مسیری سوق یابند که قادر به طراحی و تدوین مدل ها و تئوری های بومی و مبتنی بر تجربه های زیسته مدیران و کارمندان سازمان های ایرانی و متناسب با مسائل، زمینه ها و شرایط و تحولات آنها باشند.
فلسفه علم پدیدار شناسی هرمنوتیک و پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اکنون افزون بر دو دهه است که سنت های دیگری در فلسفه علم (علاوه بر سنت تحلیلی) مطرحیت یافته اند. یکی از این سنت ها، فلسفه علم پدیدارشناسی هرمنوتیک است که در تداوم جنبش پدیدارشناسی در حوزه فلسفه علم، به ظهور رسیده است. مقاله حاضر، ابتدا به بحث فلسفه علم پدیدارشناسی هرمنوتیک پرداخته، نسبت این تفکر با تفکرات پوزیتیویستی و پساپوزیتیویستی را تشریح نموده، دیدگاه فلسفه علم پدیدارشناسی هرمنوتیک را در خصوص علوم طبیعی وفق نظریات پاتریک هیلان، باز گشوده و در پایان نسبت پژوهش کیفی و فلسفه علم پدیدارشناسی هرمنوتیک را مورد بحث قرار داده است.
نسبت مرئولوژیکی در هستی شناسی صوری هوسرل : جستاری در بنیاد پدیدارشناختی هر گونه پژوهش کیفی آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله نشان میدهیم که چگونه هستیشناسی صوری هوسرل میتواند به تحلیل نسبت کیفی میان اجزاء و کل بپردازد. این تحلیل، مبتنی بر تمایز بنیادینی است که هوسرل میان قطعه (piece) و لحظه (moment) در نظر میگیرد. هستیشناسی صوری هوسرل با پذیرش لحظه همچون جزیی منفرد، انضمامی و نامستقل که با اجزاء دیگر و کل خود نسبت کیفی برقرار میسازد، از سنت فلسفه تحلیلی جدا میشود. از آنجا که فلسفه تحلیلی، کنشهای ذهنی معطوف به ابژهها را به کنشهایی بازمیگرداند که معطوف به وضعیت امور هستند، در چارچوب ساختار صوری معنا و حقایق باقی میماند و کیفیت لحظهها را به خصوصیتهایی فرومیکاهد که در نظریه مجموعهها قابل بررسی است. در مقابل، هستیشناسی صوری هوسرل به بررسی ساختارهای صوری میان اشیاء میپردازد و کیفیت اشیاء را به وضعیت امور بازنمیگرداند. از این نظر، هستیشناسی صوری با مرئولوژی لزنیوسکی شباهت دارد که میتواند نسبت هستیشناسانه اجزاء و کل را بررسی کند. نتیجه این بحث آن است که هستیشناسی صوری در چارچوب نظریه منیفلدها و مرئولوژی، بنیاد هرگونه پژوهشکیفی است که میتواند علوم انسانی و علوم تجربی را دربرگیرد، و از اینرو، از روش کیفی پدیدارشناختی که با توجه به «زیستجهان» تنها علوم انسانی را شامل میشود، بسی فراتر رود.
دیدگاه های هایدگر متقدم و متاخر در باره علم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هایدگر متقدم پس از یک واگشت، پا به دوران فلسفی هایدگر متاخر می گذارد. این واگشت یا چرخش اگرچه متضمن تغییراتی است، با این حال براساس و در درون همان زمینه ای است که هایدگر متقدم خوانده می شود و بدون شناخت دقیق آرای حیات فلسفی متقدم او، میسر نیست. نوشتار حاضر، ابتدا دیدگاه های هایدگر متقدم را در باب علم، تشریح نموده و سپس تغییرات آن را در آرای هایدگر متقدم نشان داده است. همان گونه که ملاحظه می شود، هایدگر متاخر، شماری از مؤلفه های جدید را به ویژگی علم مدرن افزوده و بر برخی مؤلفه های گذشته، تاکید بیشتری ورزیده است.
رویکرد پدیدارشناسی در تجزیه و تحلیل پدیده های سیاسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
تمرکز اصلی تحلیل پدیدار شناختی بررسی تجربه آگاهانه است و هدف آن توصیف تجربیات زندگی اجتماعی به همان صورتی است که در زندگی واقع شده اند. نوشتار حاضر در پاسخ به چیستی، نقش، جایگاه و کارکرد پدیدارشناسی در تجزیه و تحلیل پدیده های سیاسی بر آن است تا پدیدارشناسی را به منزله روش پژوهش کیفی مورد بررسی قرار دهد و فرایندها و عناصر اساسی آن را باز نماید.
تحلیل گفتمانی در باز اندیشی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از کسانی که مبنای اندیشه در امر اجتماعی را با نظریه معنا در هم آمیختند، لاکلا و موف هستند. نظریه این دو یعنی تحلیل گفتمان در حوزه جامعه شناسی رهگشا و ثمر بخش است. زیرا معنا در بستر گفتمانی سوسور و نظریه اجتماعی این دو ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند. لاکلا معتقد است حوزه اجتماع به نحوی همان نظام نشانه شناختی است که در آن مبارزه بر سر تعریف نشانهها و تلاش برای تثبیت معنا جاری و ساری است. کارویژة اصلی نظام نشانه شناسی اجتماعی باز تعریف جهان به شیوه خودش است. در این جهانِ تعریف شده، سوژه ها و گروه های اجتماعی هویت می یابند. برای هویت یابی سوژه ها و گروه های اجتماعی، این نظام نشانه شناسی اجتماعی، حوزه های اجتماعی را به قطب های متخاصم تبدیل می نماید.
مطالعه کیفی در تحقیقات محیطی
حوزه های تخصصی:
رویکرد جدید آلستون به معرفت شناسی باور
حوزه های تخصصی:
ارزیابی کاربرد هرمنوتیک در پژوهش های سیاسیِ اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظر به رواج و رونق روزافزون مباحث هرمنوتیک در دو سه دهه اخیر سؤال اصلی این پژوهش، پرسش از میزان و نحوه کاربری هرمنوتیک در عرصه پژوهش دینی و به ویژه حوزه سیاسی آن است. به عبارت بهتر، سؤال از امکان یا امتناع کاربرد دانش و روش هرمنوتیک در قلمرو مزبور می باشد. مفروض این تحقیق آن است که امکان استفاده از دانش هرمنوتیک در عرصههای قرآن و دین پژوهی کاملاً منتفی نیست و به استثنای نحلة هرمنوتیک فلسفی، میتوان از برخی روشهای هرمنوتیک کلاسیک که مشابه تأویل و تفسیر اسلامی بوده و نسبی اندیش نبوده و به اصالت و تعیُن متن وفادار هستند، استفاده کرد و با حذف جوانب ناهمساز این روشها با اندیشه اسلامی ، آنها را در حوزه معرفتشناسی و پژوهش ها
هرمنوتیک رویکردی برای شفافیت سازی مفاهیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندیشمندان رویکردهای متفاوتی را برای مفاهیم و تحول آن مورد توجه قرار می nهند. یکی از این رویکردها "شالوده شکنی" است، دیگری "نشانه شناسی" و دیگری "تبار و دیرینه شناسی". می توان به این لیست پدیدارشناسی و زبان شناسی را هم اضافه نمود. لیکن از مهمترین این رویکردها هرمنوتیک یا رویکرد علوم تفسیری است که افق های تازهای را پیش روی اندیشمندان می گشاید. مفاهیم همواره در حال تغییر و تغّیرند و نیاز به تفسیر و تبیین دارند. نقد این مفاهیم متوقف بر فهم آنها است. هرمنوتیک رویکردی برای تبیین و توضیح مفاهیمی است که دائماً در حال تحول اند. این واژه سه ساختار را نشانه می رود، آنها عبارتند از پیام (متن)، تفسیر مفسر (هرمس) و بالاخره مخاطبان. هدف هرمنوتیک هم به منظور تغییر ساختار شناخت و کشف زوایای پنهان حاکم بر جهان و طبیعت انسانی است. مقاله حاضر تلاشی برای شفافسازی مفهوم هرمنوتیک و استفاده بهینه از آن است. انواع هرمنوتیک و نحوه استخدام آن، شاکله مقاله را شکل میبخشد.
هرمنوتیک به مثابه روش در اندیشه سیاسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در قرن بیستم تحولات مهم و قابل توجهی در فلسفه علم رخ داد و در یک نگاه کلی، چهار گفتمان عمده در حوزه فلسفه علم شکل گرفت که عبارتند از:پوزیتیویسم واستقرا گرایی، ابطال گرایی کارل پوپر و برنامه پژوهشی لاکاتوش، ساختارگرایی و نسبیت گرایی تامس کوهن و هرمنوتیک.با چیره شدن هرمنوتیک بر عرصه فلسفه علم، تحول اساسی در زمینه روش شناسی در قرن بیستم به وقوع پیوست. هدف از نگارش این مقاله آن است که نشان دهد آیا هرمنوتیک می تواند به عنوان روش در علوم دینی مورد استفاده قرار گیرد؟ نگارنده با طبقه بندی دیدگاهها و رویکردهای گوناگون اصحاب هرمنوتیک، بر این فرض و مدعی است که نظریات هرمنوتیکی استعداد این را دارند که به عنوان قواعد روشی در علوم دینی هم در مقام داوری و قضاوت و هم در مقام کشف و گردآوری اطلاعات مورد استفاده قرار گیرد، گرچه این استعداد هنوز فعلیت کامل نیافته است.
تبیین روش شناسی اندیشه سیاسی از منظر کوئنتین اسکینر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش شناسی اندیشه سیاسی اسکینر دارای دو وجه سلبی و ایجابی است: وجه سلبی آن مشتمل بر نقد دو روش شناسی قرائت متنی و زمینه ای است که حاصل آن تبیین اشکالات و ابهامات هر دو و در نهایت اثبات عدم کفایت آنها در شناخت و فهم اندیشه های سیاسی است. منظور از وجه ایجابی، همانا روش شناسی خاص اسکینر است که بر اساس آن، برای فهم معانی اصطلاحات و مفاهیم و گزاره های سیاسی اندیشمندان هر دوره تاریخی، علاوه بر مطالعه آثار و متون آنها و شناخت زمینه های اجتماعی و سیاسی آن دوره، باید نیات و مقاصد آنها را دریافت. برای نیل بدین مقصود نیز باید جریان ها و گرایش های فکری، مباحث و استدلال های رایج و پرسش ها و پاسخ های مطرح در آن دوره و خلاصه فضای زبانی ـ گفتمانی و فکری ـ اجتماعی حاکم بر آن دوره را دریافت.
پست مدرنیسم و مطالعات راهبردی: الزامات روش شناختی
حوزه های تخصصی:
اندیشمندان پست مدرن سه گزاره روش شناختی زیر را طرح و از این طریق شیوه شناخت و بررسی مناسبات اجتماعی را شدیداً متاثر ساختند: یک. تلقی جهان به عنوان متن و ضرورت تعبیر و تفسیر آن، دو. ابتنای دانش بر قدرت و ماهیت تاریخی حقیقت، سه. بی اعتمادی به فراروایت ها. با سه گزاره فوق، مفروضات و حتی دستاوردهای نگرش پوزیتویستی مورد سؤالات جدی قرار گرفت؛ زیرا مطابق تجربه مشاهدتی پوزیتویست ها اولاً جهان یک واقعیت و متضمن حقیقت دانسته می شد؛ ثانیاً دانش به صورتی مستقل و فارغ از مناسبات قدرت به دست می آمد و ثالثاً سلسله قواعد و قوانین قابل تعمیمی وجود دارند که فرازمانی و فرامکانی اند. مقاله حاضر با بررسی مهمترین نکته های مطرح در شناخت پست مدرن، در پی یافتن پاسخ به این پرسش است که مطالعه در مسائل راهبردی و شناخت معنا و موازین امنیت چه مناسبتی با یافته های روش شناختی پست مدرن دارد. بر این اساس «روش تحلیل پست مدرن، مشروعیت تجدد و دستاوردهای آن را انکار می کند، اما بدیلی در باب راه رهایی از ناامنی مدرن را ارائه نمی دهد. نتیجه این نگاه ناتمام، بی اعتمادی افراد و گروهها به مراجع قدرت و تفسیرهای متداول در باب حقیقت است.»
پوزیتیویسم شناخت مسلط بر سیاست خارجی ج. ا. ا
حوزه های تخصصی:
تاکنون محققان ایرانی تلاش های بسیاری برای تبیین علمی سیاست خارجی ایران انجام داده اند و در این راه کوشیده اند تا از یافته های جدید و رهیافت گوناگون در عرصه روش شناسی علوم اجتماعی بهره برند. در این مقاله با بررسی بخش عمده ای از ازادبیات موجود در این زمینه نشان داده خواهد شد که رهیافت غالب در این زمینه پوزیتیویسم بوده است. برای این منظور پس از بررسی اجمالی آموزه های پوزیتیویسم، نظرات محققان ایرانی درباره سیاست خارجی ایران، از منظر روش شناسی مورد تحلیل قرار گرفته و نتیجه گرفته خواهد شد که به رغم تفاوت های نظری، پوزیتیویسم بر مطالعات حاکم بوده است.
گستره تحلیل گفتمان سیاسی از مطالعه ساختارها تا هنر مناسک عینیت نمایی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، به اختصار دو تحول را مورد نظر قرار داده ایم تا بر مبنای آن، عرصه گسترده گزینه های پیش روی برای انجام یک پروژه تحلیل گفتمانی را ترسیم کنیم: تحولات نظری که موجب بسط و گسترش تحقیقات کیفی به نحو عام شده اند و آنها را از الگوهای خاص پوزیتویستی به سمت تحقیقات عاری از دغدغه عینیت و مشابه با آثار هنری هدایت کرده اند و دوم، انواع مقاصدی که می توان از انجام یک پروژه تحلیل گفتمانی مطمح نظر قرار داد. این دو تصویر، در تلاقی با یکدیگر، محقق را بر مبنای موضوع و اهداف تحقیق، با عرصه ای متنوع از الگوهای تحلیل گفتمانی مواجه خواهد ساخت.
روش شناسی اثباتی در مطالعات امنیتی
حوزه های تخصصی:
اثبات گرائی پیچیده؛ روایت نوین آمریکایی از اثبات گرایی سنتی
حوزه های تخصصی: