مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۶۱.
۱۶۲.
۱۶۳.
۱۶۴.
۱۶۵.
۱۶۶.
۱۶۷.
۱۶۸.
۱۶۹.
۱۷۰.
۱۷۱.
۱۷۲.
۱۷۳.
۱۷۴.
۱۷۵.
۱۷۶.
۱۷۷.
۱۷۸.
۱۷۹.
۱۸۰.
ساختار
حوزه های تخصصی:
خورشید و مهپاره اثر میرزا محمد سعید طبیب قمی از شاعران قرن یازدهم هجری قمری به عنوان یکی از منظومه های عاشقانه ی ادب فارسی که گاه داستان هایی از سنخ فولکلورند، قابلیت بررسی با بسیاری از نظریات تحلیلی فولکلور از جمله الگوی تحلیل ساختاری روایت پراپ را دارد. ضرورت تحقیق در اینست که آشنایی با ساخت یک اثر ناشناخته یا کمتر شناخته شده را به عنوان بخشی از ادب غنایی ما ممکن می سازد. الگوی پراپ در صدد بررسی عناصر اصلی سازنده قصه های عامیانه است که رهاورد آن استخراج 31 خویشکاری بنیادین در قصه های عامیانه روسی بوده است. در بررسی قصه حاضر که به شیوه ی تحلیل و توصیف متن، بر اساس الگوی مذکور انجام شده است این نتیجه ی کلی به دست آمد که این قصه اکثر خویشکاری های پراپ را با همان تعریف و توالی دارد به جز دو خویشکاری که در اغلب منظومه های غنایی فارسی معمولا دیده نمی شوند.
الگوی شناور در ساخت جمله های مرکّب با توجه به کاربرد زمان افعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جمله و ساختار آن، مفصّل ترین، پربحث ترین و جذّاب ترین موضوع نحوی در دستور زبان است. از نظر ساختار، جمله یا ساده است یا مرکّب. درباره جمله ساده چندان اختلاف و پیچیدگی وجود ندارد اما در بررسی جمله مرکب، هم کمتر تحقیق شده و هم جای بحث و اختلاف بیشتری وجود دارد؛ زیرا در برخی از دستورها بدون دقّت در معیار ترکیب، همه جمله هایی را که با حروف ربط به هم وصل و عطف شده اند، جمله مرکب شمرده اند. در این پژوهش با بررسی دقیق جمله هایی که مرکب شمرده شده اند و بیان معیارهای جمله مرکب، به اشتباه برخی از دستورها اشاره شده و برای اوّلین بار در پژوهشی مفصّل الگوهای ساختاری جمله های مرکب با توجه به کاربرد زمان افعال معرفی گردیده است. سؤال اصلی در این تحقیق این است که چه نوع جمله ای را می توانیم مرکب بشماریم و الگوی ساختاری آن چگونه است؟ در کنار پاسخ به این پرسش به چگونگی تعریف آن در دیدگاههای زبان شناسی و دستورهای فارسی و برخی ویژگیهای جمله مرکب پرداخته ایم. در بررسی جمله های امروزی زبان فارسی و برخی جمله های زبان متون گذشته که مانند جمله های امروزین هستند، 193 الگو برای ساخت جمله مرکب، استخراج و معرفی شده است که به سبب فراوانی و تنوع الگوی ساخت و کاربرد زمان افعال این جمله ها، آن را شناور نامیده ایم. نتیجه پژوهش نشان می دهد که زبان فارسی در ساخت جمله بویژه جمله مرکب، امکانات فراوان و در نحوه بیان پیام و خبر، انعطاف، گستردگی، آزادی عمل و تنوع کم نظیری دارد
بررسی نقش میانجی راهبردهای ترکیبی رقابتی و رویکرد مبتنی بر منابع در تأثیر ساختار بر عملکرد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر ساختار بر عملکرد سازمانی با در نظر گرفتن نقش میانجی گری استراتژی های ترکیبی رقابتی و رویکرد مبتنی بر منابع در شرکت گاز استان اصفهان صورت گرفته است. این تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران و کارکنان شرکت گاز به تعداد 829 نفر و حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان به تعداد 260 نفر محاسبه شده و نمونه گیری به روش طبقه ای متناسب با حجم جامعه بوده است. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه 44 سوالی محقق ساخته بوده که روایی آن به دو روش صوری و سازه و پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ تأیید گردیده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Amos 22 و به روش الگوسازی معادلات ساختاری انجام شده است. نتایج تحقیق نشان داد که ساختار سازمانی شرکت بصورت مستقیم بر عملکرد سازمانی تأثیر معناداری دارد. همچنین با توجه به نتایج دیگر، ساختار سازمانی بصورت غیر مستقیم و از طریق نقش میانجی گری استراتژی های ترکیبی رقابتی و رویکرد مبتنی بر منابع بر عملکرد سازمانی تأثیر معنادار دارد.
مقدمه ای برای ایجاد ساختارهای میان رشته ای در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر الگوهای سازمانی آموزش عالی بیش از گذشته توسعه یافته اند. تنوع و تعدد در ساختارها و الگوهای سازمانی آموزش نشان دهنده گرایش اجتماعی در حوزه سیاست ها، رویکردها، فرایندها و شیوه های آموزش عالی است. در این فرایند، نهادهای آموزشی و علمی جدید شکل گرفته اند و با گسترش سازمان ها و شبکه های آموزشی و علمی، انحصارگرایی دانشگاه مدرن در ارائه آموزش های عالی به چالش افتاده است. میان رشته ای و فعالیت های مرتبط با آن یکی از متغیرهای اصلی بشمار می روند که در چند دهه اخیر ساختارهای سازمانی آموزش عالی را با تغییر و تحول روبرو کرده اند. در این راستا دانشکده ها و دانشگاه ها به شکلی فزاینده به ارائه برنامه های «میان رشته ای» به عنوان شاخص ظرفیتشان برای آماده ساختن نسلی از متفکران و متخصصان با ویژگی های همچون: تفکر انتقادی، مشارکت، رهبری مشارکتی و پژوهش میان رشته ای می پردازند. در فرایند شکل گیری و بسط این پدیده، بنیادهای معرفتی و روشی آموزش و نوع ارتباط و تعامل میان زیرسیستم های آموزشی به دلیل ماهیت و خصلت درونی آنها بیش تر با تغییرات و دگرگونی مواجه شده اند. پذیرش الگوهای رفتاری آموزش های میان رشته ای؛ آموزشی، پژوهشی، سایه، دورگه و نامرئی در درون ساختارهای سازمان یافته دانش (رشته ها) نمود و مثال این گزاره است.
О переводе русских приставочных глаголов таджикскими простыми и сложными конструкциями (на материале приставки ОТ-) (بررسی ترجمه افعال پیشوندی روسی با ساختارهای ساده و مرکب در زبان تاجیکی (براساس نمونه هایی از پیشوند от-))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی ترجمه افعال روسی با پیشوند от- و معادل آن ها در زبان تاجیکی می پردازد. پیشوند от- در زبان روسی معاصر از جمله پیشوندهایی است که معانی متعددی دارد. مثال های مورد استفاده در این مقاله، مستخرج از فرهنگ روسی-تاجیکی و همچنین دو اثر لف تالستوی: آنّا کارنینا (ترجمه Рањим Њошим) و جنگ و صلح (ترجمه Њабиб Ањрорї)، می باشد. معادل های افعال روسی با پیشوند от- در زبان تاجیکی بیش از همه ساختارهای ساده و مرکب هستند. در ترجمه های بررسی شده، ساختارهای زیر مشاهده گردید: قید + فعل، قید فعلی مرکب گذشته + فعل، عدد+ فعل، عدد+ قید فعلی مرکب، عدد+ قید + فعل، عدد + اسم + فعل، قید فعلی گذشته + فعل، قید нагз+ فعل. پژوهش حاضر ثابت می کند بررسی افعال پیشونددار روسی یکی از مسائل روز و مهم زبان شناسی معاصر و بیان روش های ترجمه و انتقال آن ها به زبان تاجیکی به هنگام فراگیری زبان روسی در کلاس های تاجیک زبانان لازم و ضروری است.
ساختِ رابطه ی تعلیلی استنتاجیِ جملات در ابیاتِ شعر حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در شعر حافظ یکی از برجسته ترین رابطه هایی که دو جمله یا دو مصراعِ یک بیت را از نظر معنایی به هم پیوند می-دهد، رابطه تعلیلی استنتاجی است. این نوع رابطه، الگوی ساخت بسیاری از ابیاتِ شعر اوست. به طوری که از نظر ساخت جمله های بیت، مشخصه سبکِ شخصیِ او محسوب می شود. در این الگوی ساختی که گاه از دو جمله مستقل تشکیل شده و گاهی از یک جمله مرکّب، یکی از جملات از نظر معنایی برای جمله دیگر، جمله نتیجه، حکم علّت را دارد.
در این نوشتار سعی بر این است تا نشان داده شود که در این الگو هر یک از جملاتِ تعلیل و استنتاج به چه صورت هایی (امری، خبری، استفهامی و ...) آمده اند و ترتیب آنها از نظر تقدّم و تأخّر به چه صورتی است و تغییراتی که با جابجاییِ جملاتِ این ساخت به وجود می آید، چگونه است.
در این نوشتار سعی بر این است تا نشان داده شود که در این الگو هر یک از جملاتِ تعلیل و استنتاج به چه صورت هایی (امری، خبری، استفهامی و ...) آمده اند و ترتیب آنها از نظر تقدّم و تأخّر به چه صورتی است و تغییراتی که با جابجاییِ جملاتِ این ساخت به وجود می آید، چگونه است.
زبان اَلکَنان: بررسی و تحلیل مقایسه ای دو سروده انوری و قاآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه های جدید ادبی با رویکردهای گوناگون زمینه را برای خوانش های متفاوت فراهم کرده است. یکی از این رویکردها ساختارگرایی است که اساس آن بر تجزیه متن به کوچکترین عناصر سازنده و دقّت نظر در چگونگی روابط این سازه هاست. این پژوهش بر آن است تا دو قطعه مشابه انوری و قاآنی را بر مبنای رویکرد ساختارگرایی تجزیه و تحلیل کند. روش تحقیق کیفی، از نوع تحلیلی توصیفی و به شیوه متن پژوهی است. قاآنی در شعر خویش در ابعاد مختلف ساختاری و مضمونی از انوری تأثیر پذیرفته است. یافته ها نشان می دهد: در هر دو سروده، اجزاء ساختاری اثر، اعمّ از قالب، زبان و موسیقی، در بافتی منسجم و نظام مند، در خدمت پروراندن هر چه بهتر مضمون و درون مایه مطرح شده در آن به کار رفته اند و هر دو شاعر توانسته اند تصویری پر تحرّک، زنده و تأثیرگذار از طرز سخن گفتن الکنان بیافرینند.
تحلیل ساختاری داستان های غنایی ترجمه فرج بعد از شدت براساس دیدگاه های پراپ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محور بودن موضوع اخلاق در تحلیل های ساختاری کتاب فرج بعد از شدت، سبب نادیده گرفتن داستان های غنایی این کتاب شده است. در این مقاله تلاش می شود این داستان ها بر اساس الگوی پراپ، پژوهشگر روسی نقد و تحلیل شود. در ساختار داستان های غنایی این کتاب، مطابق با نظریه پراپ، وضعیت آغازین حکایت ها با موقعیت پایداری شروع می شود. سپس اولین نقش مایه در ساختار قصه، پیدا شدن قهرمان یا شر یا کمبود است. عنصر شر از نوع تهیدستی در یک چهارم داستان ها مشترک است و عامل حرکت دوم در داستان است. در حدود نیمی از داستان ها ضدقهرمان، وزیر یا خلیفه دربار است که به آسانی با مکارم اخلاقی خود به یاریگر یا بخشنده تبدیل می شود واین کار سبب کمرنگ شدن رنگ و هیجان داستان های غنایی کتاب می شود. نبودن شخصیت های حیوانی، فراانسانی، جن وپری و عناصر خارق العاده به حقیقت مانندی داستانها کمک کرده است. محوریت اخلاق در این کتاب سبب متداخل شدن نقش عناصری چون ضد قهرمان، یاریگر و بخشنده شده است. گره برخی از داستان ها بدون کنش یا تلاش زیادی باز می شود و این نتیجه ذهن ساده مولف و مخاطبان عصر مولف است.
ساختار تولید و توزیع درآمد در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله برآورد اثرات ساختار تولید بر نابرابری توزیع درآمد در ایران است. بدین منظور از ضریب جینی و سهم ارزش افزوده پنج بخش کشاورزی، صنعت و معدن، ساختمان، نفت و خدمات از تولید ناخالص داخلی ایران طی سال های 1357-1391 استفاده شده است. نتایج نشان می دهد انتقال سهم ارزش افزوده از بخش کشاورزی به هر یک از بخش های صنعت و معدن، خدمات و یا نفت نابرابری درآمدی را افزایش می دهد. در حالی که انتقال سهم ارزش افزوده از بخش نفت به هر یک از بخش های دیگر نابرابری درآمدی را کاهش خواهد داد. انتقال سهم ارزش افزوده از بخش صنعت و معدن به بخش نفت و یا خدمات موجب افزایش نابرابری خواهد شد. انتقال سهم ارزش افزوده از بخش خدمات به بخش صنعت و معدن اثر برابرگر بر توزیع درآمد دارد. انتقال سهم ارزش افزوده بین بخش ساختمان و هر یک از بخش های صنعت و معدن و کشاورزی موجب تغییر معنادار نابرابری اقتصادی نخواهد شد. با توجه به یافته ها، با انتقال سهم ارزش افزوده از هریک از بخش های صنعت و معدن، خدمات و یا نفت به بخش کشاورزی نابرابری کاهش خواهد یافت که با فرضیه کوزنتس مبنی بر پایین تر بودن نابرابری در بخش کشاورزی در مقایسه با سایر بخش ها سازگار است.
شاخص کارآمدی اسلام در بعد ساختاری نظام اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر این پرسش اساسی را وجهه همت خود قرار می دهد که شاخص های کارآمدی اسلام در ساختارسازی و طراحی مدل نظام اسلامی کدام اند؟ در پاسخ، با تأکید بر کارآمدی اسلام در سپهر نظر و عمل، این انگاره را طرح می کند که پیروزی انقلاب اسلامی راه نوی فراروی بشر مادی قرار داد که نویدبخش مسیر جدیدی فراسوی ملت ها بود. مبانی رفتاری رهبری انقلاب نیز متمایز از اندیشه های مدرن بود. ازاین رو، کارآمدی دین و نظام سیاسی اسلام نیز یکی از مسائل مهم و بنیادینی است که توفیق در آن، موجب ارتقای نظام اسلامی است. شاخص های کارآمدی نظام سیاسی در ساحت ساختاری عبارتند از: میزان ثبات سیاسى، میزان بهره مندی از راهکارهای مشروع در دیپلماسی و سیاستگذاری، چالش با ساختار نظام بین الملل و طرح ساختاری نوین، میزان اهتمام به شورا، مشارکت و همکاری، میزان توجه به نظارت و کنترل همگانی، وجود قواعد و مقررات مناسب، سازواری و ابتناء ساختار بر نظام ارزشی اسلامی، تولید دانش علوم انسانی، رویکرد تکلیف مدارانه و مسئولانه به قدرت، میزان نهادینگی توجه به دیدگاه کارشناسان در ساختار، نهادمندی مدیریت و رهبری بر مدار مصلحت.
از رئالیسم علمی لاتور تا رئالیسم انتقادی باسکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رئالیسم از مفاهیم مناقشه برانگیزی است که همواره از دغدغه های صاحبنظران حوزه مطالعه فیلسوفان علم و همینطور جامعه شناسان معرفت علمی می باشد. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی مفهوم رئالیسم انتقادی باسکار و واقع گرایی لاتور از دو رویکرد متفاوت است. باسکار معتقد است که بیشتر «آنچه که هست» وجود دارد تا «آنچه که شناخته می شود»، بیشتر نیرو وجود دارد تا کاربرد و استعمال نیرو. در مقابل، لاتور با روی آوردن به برساخت گرایی، به ساخت واقعیت در فرایند فعالیت علمی تاکید می ورزد که در این مقاله، ادعای اصلی لاتور و باسکار به تفصیل بیان شده و ضمن بررسی تطبیقی افکار آن دو، وجوه اتفاق نظر و اختلاف آنها تشریح خواهد شد.
طبقه بندی ساختاری گونه های شعر کوتاه معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کوتاه سرایی از جریان های مهم ادبی دنیای معاصر است. این جریان در غرب، تحت تأثیر هایکوی ژاپنی و جنبش کمینه گرایی شکل گرفت و به عنوان ژانر ادبی هایکوسرایی شهرت یافت، اما در شعر فارسی با پیشینه ای کهن و متفاوت، محدود به یک ساختار و گونه نیست و گونه های فراوانی را در بر می گیرد. در ادبیات ما پیشینه مکتوب و موجود کوتاه سرایی به گاهان می رسد، که هر بند آن برای خود ساختاری کامل و مستقل دارد. از مانویان و دوره ساسانیان و سده های نخستین هجری نیز شواهدی از کوتاه سرایی باقی مانده است. به سبب همین پیشینه و گستردگی کوتاه سرایی، در توصیف و تعریف و طبقه بندی گونه های آن سازگاری دیده نمی شود. در این پژوهش دیدگاه های گوناگون درباره شعر کوتاه بررسی می شود. سپس با توجه به ویژگی ها و پیشینه، این طبقه بندی برای گونه های مختلف کوتاه سرایی پیشنهاد می شود: گروه نخست: گونه هایی با برخورداری از پیشینه سنتی چون: مفرد، دوبیتی، رباعی و قطعه کوتاه. گروه دوم: گونه های نو و بدون پیشینه چون؛ نوخسروانی و سه گانی. گروه سوم: فرم های آزاد چون: طرح، فرانو.
سکولاریزاسیون و عقلانیت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
«عقلانیت» ویژگی برجسته ای است که دنیای نوین بدان توصیف می شود. به اعتقاد جامعه شناسان، این ویژگی است که فرهنگ و جامعة جدید را از دوران قبلش متمایز ساخته است. این عقلانیت تحولاتی به دنبال داشته و افق جدیدی را برای شناخت و تحلیل زندگی اجتماعی فراروی بشر گشوده و شرایط جدیدی برای او ایجاد کرده است. از پیامدهای مهم این خصوصیت و سیطرة عقلانیت بر کنش و ساختار دنیای جدید، افول نقش دین در حیات اجتماعی و مواجه شدن آن با فرایند سکولاریزاسیون است. در این پژوهش، با بررسی انواع عقلانیت، سازوکار تأثیر آن بر فرایند سکولاریزاسیون نقد و بررسی می شود.
رابطه عاملیت و ساختار از دیدگاه علّامه طباطبائی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
علّامه طباطبایی به منزلة یکی از متفکران پیشتاز و مبتکر در حوزه مباحث اجتماعی، به گونه ای در تفسیر و تبیین آیات قرآن کریم کوشیده است که می توان دیدگاه ایشان را با بسیاری از مباحث جامعه شناختی برابر دانست. با استناد به دیدگاه های ایشان ذیل آیات اجتماعی و به ویژه آیاتی که از سرنوشت مشترک، عمر، کتاب، شعور، فهم، عمل، اطاعت و معصیت برای «امت» سخن می گوید، می توان گفت از دیدگاه علّامه جامعه به مثابه ساختار کلان اجتماعی، دارای وجود حقیقی و اصالت است. از سویی با توجه به اینکه ایشان عاملیت انسانی را بر اساس فطرت، آگاهی و اراده توضیح می دهد، همچنین می توان گفت که نظریة ایشان، در رویکرد تلفیق گرایی قرار می گیرد و متعاقب آن تعامل دوسویه عاملیت و ساختار توضیح داده می شود. علّامه برای توضیح این تعامل از مفهوم «شاکله» استفاده کرده و معتقد است که همان گونه که ساختارها می توانند شرایط را برای به فعلیت رسیدن گرایش های فطری و ذاتی انسان مهیا سازند و از این طریق سهم بسزایی در درونی سازی ایستارها، قواعد، هنجارها و... به عهده گیرند، همچنین افراد و عاملان اجتماعی از این توانایی برخوردارند که با نوع کنش های خویش، در ایجاد، تغییر و بازتولید ساختار اجتماعی تأثیر بگذارند.
بررسی نمود اسطورة قهرمان هزارچهره در حماسة برزونامه بر اساس نظریّة جوزف کمپبل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جوزف کمپبل (Joseph Campbell ) اسطوره شناس آمریکایی، الگو و ساختاری یگانه را برای تمام اساطیر جهان ارائه می دهد؛ الگویی که بر اساس آن، برای همة اسطوره های قهرمانی، هسته ای را که در بردارندة سه بخش جدایی _ تشرّف و بازگشت است، در نظر می گیرد. در سیر تکامل اندیشه و تمدّن انسانی، اسطوره و مؤلّفه های اسطوره ای بویژه اسطورة قهرمان، در حماسه ها (به عنوان یکی از تجلّی گاه های اسطوره) جلوه پیدا می کنند. حماسة ملّی برزونامه، یکی از این آثار حماسی است که به نظر می رسد دارای ساختاری مشابه با ساختار و الگوی اسطوره ایی کمپبل است؛ الگویی که بنا به بافت و فضای داستان این حماسه، در روساخت، جهت رشد و استقلال فردی برزو و ورود او به طبقة جنگاور و درژرف ساخت، جهت الگودهی و تشویق جوانان کشاور بومی جهت پیوستن به سپاهیان شکل گرفته است. روش انجام پژوهش در این مقاله اسنادی-کتابخانه ای و مبتنی بر تحلیل یافته هاست .
هوشمندی سیستم مدیریت دانش مبتنی بر زوجی شدن ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت دانش به عنوان یک سیستم دارای دو جنبه سازمان و ساختار می باشد که موفقیت و هوشمندی آن در سازمان را بر اساس میزان زوجی شدن ساختاری آن با سایر سیستم ها و زیرسیستم های سازمانی تعریف می نمایند. آنچه در این مقاله مورد توجه قرار می گیرد شناسایی عوامل زوجی شدن و موفقیت سیستم مدیریت دانش در سازمان بر اساس زوجی شدن با سایر زیرسیستم های موجود در سازمان می باشد.در این پژوهش، ابتدا مؤلفه های زوجی شدن ساختاری سیستم مدیریت دانش شناسایی و پس از بررسی و تحلیل عاملی تأییدی میزان اهمیت هر یک از زیرسیستم های مربوط با سیستم مدیریت دانش بررسی و در مقایسه با یکدیگر با بهره گیری از تکنیک های آماری میزان اهمیت زیرسیستم ها در زوجی شدن اولویت بندی می گردد. در این پژوهش موفقیت سیستم مدیریت دانش در سازمان با نگرش زوجی شدن ساختاری مورد توجه قرارگرفته و زمینه تطبیق و سازگاری بیشتر مدیریت دانش با سایر سیستم های و زیرسیستم های دارای اولویت زوجی شدن را میسر نموده و موجبات هوشمندی سیستم مدیریت دانش در سازمان را فراهم می آورد.
«تحلیل ساختاری شعر هزارة دوم آهوی کوهی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر «هزارة دوم آهوی کوهی» یکی از اشعار محمد رضا شفیعی کدکنی است که شاعر سعی کرده است در آن، با استفاده از زبان ادبی فاخر، تناسب محکمی میان صورت و محتوا ایجاد کند. اصولا شعر، یک نیاز درونی است که در زبان شکل می گیرد و به فعلیت می رسد. زبانی که از امکانات و عناصر خاصی بهره برده و به درجة هنری رسیده است. در سایة کاربست همین عناصر و امکانات است که ساختار شعر، شکل می گیرد. بررسی ساختاری یک اثر ادبی به معنی بررسی مجموعة اجزا و عواملی است که کلّیت آن اثر را به وجود آورده است. در این مقاله با روشی تحلیلی - توصیفی به مولفه های تکرار، انسجام و روایت در شعر «هزارة دوم آهوی کوهی» پرداخته شده است تا نقش روابط موجود بر عناصر ساختاری این شعر که دلالت کلّی این شعر را ساخته اند، تبیین و از این طریق مهم ترین ویژگی های ساختاری این شعر نشان داده شود. نتیجة پژوهش بیانگر این است که شاعر با کمک گرفتن از این اصول، زبان شعری خود را از زبان عادی متمایز ساخته و با استفاده از این تمهیدات زیباشناختی، وحدت خاصی میان صورت و محتوای شعر برقرار ساخته است. راز مقبولیت شعر «هزارة دوم آهوی کوهی» در استفادة بجا و مناسب از همین روابط ساختاری در کلیّت شعر است.
ساختار روایی بوستان سعدی؛ اخلاقی یا عرفانی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بوستان سعدی از متون تعلیمی و حکمی است که حکایت های آن به سبب داشتن مضامین و مؤلفه های عرفانی، گاه جزو حکایت های عرفانی محسوب می شود. با وجود اشتراک مضامین در این دو حوزه، دقت در شیوه بهره بردن از آن ها می تواند ما را در دسته بندی دقیق تر حکایت های اخلاقی و عرفانی یاری رساند. هدف مقاله حاضر بررسی و معرفی الگوهای روایی بوستان و تعیین نسبت این الگوها با روایت گری تعلیمی و عرفانی است. به نظر می رسد الگوهای روایی غالب در بوستان، همان الگوهای مرسوم در حکایت های تعلیمی فارسی یعنی دو الگوی خطا و پاداش است. در این میان حکایت هایی با مضامین و مؤلفه های عرفانی نیز وجود دارد که گاه از الگویی شبیه به الگوهای تأویلی روایت گری عرفانی پیروی می کند اما نوع تفسیر و خوانش این نمونه ها چنان است که غلبه الگوهای تعلیمی بر روایت گری بوستان را نشان می دهد؛ به عبارت دیگر سعدی هنگام تفسیر این نوع حکایات، خطی داستانی را بر می گزیند که منطبق با یکی از الگوهای تعلیمی – به ویژه الگوی پاداش- باشد؛ بنابراین این حکایات با وجود داشتن مضامین عرفانی، بر اساس روند تأویلی روایت گری عرفانی درک نمی شود؛ نکته ای که دور شدن بوستان از سبک روایت گری عرفانی را به دنبال دارد.
عوامل مؤثر بر ناراستی های دانشگاهی در فضای آموزش علوم اجتماعی (مطالعة موردی دانشگاه های دولتی تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ناراستی دانشگاهی یکی از مسائل مهم در نظام آموزش عالی ایران است و کاهش یا پیشگیری از آن مستلزم شناسایی عوامل مؤثر در بروز آن است. این پژوهش با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر بروز ناراستی های دانشگاهی در فضای علوم اجتماعی ایران، برداشت دانشجویان دورة دکتری این حوزه را که دارای تجربة جامعه پذیری علمی طولانی تری در فرایند آموزش هستند مورد واکاوی قرار داد. یافته های پژوهش نشان می دهد، عوامل مؤثر بر ناراستی های دانشگاهی در فضای آموزش علوم اجتماعی در دو سطح فردی و ساختاری مشهود است. در سطح ساختاری، نظام تخصیص منابع و قواعد تنظیم کننده و در سطح فردی، خصلت های فردی و شخصیتی کنشگران فضای آموزش (اساتید، دانشجویان و مدیران)، زمینه ساز بروز ناراستی های دانشگاهی است یا وقوع آن را تسهیل می کنند. ازاین رو، در چارچوب دیدگاه تلفیقی کنشگر/ ساختار در تبیین پدیده های اجتماعی، عوامل مؤثر بر ناراستی های دانشگاهی و عدم تبعیت از هنجارهای اخلاق علم در فضای آموزش، لزوماً نه قابل تقلیل به نقش ساختار است و نه قابل فروکاستن به نقش کنشگر؛ بلکه ناراستی های اخلاق علم در آموزش علوم اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن در پرتو دیدگاهی تلفیقی از تأثیر متقابل ساختار و عاملیت، قابل تبیین است.
ساختارگرایی و مساله ی معنا در علوم انسانی
حوزه های تخصصی:
شاید یکی از مهم ترین پرسش های پیشاروی متفکران علوم انسانی به ویژه علوم اجتماعی در سده ی گذشته به مساله ی معنا و رابطه ی آن با ساختار مربوط می شود: وقتی ما با گزاره ای، جمله ای یا گفتاری در یک متن یا گفتمانی اجتماعی روبه رو می شویم، آن چه معنایی می دهد یا می تواند داشته باشد؟ رابطه ساختار با معنا چیست؟ آیا امکان رسیدن به معنای نهایی وجود دارد؟ در این میان، هر یک از نحله های فکری مختلف به فراخور حال خود به بحث پرداخته اند. هرمنوتیسین ها، پدیدارشناسان، اگزیستانسیالیست ها، پوزیتیویست ها، پست مدرن ها و جز آن. با این حال، شاید مکتبی که بیش از همه در این زمینه به تعمق و تامل پرداخته است، ساختارگرایی باشد. این مکتب با تلاش برای فهم و تعیین ساختار نهایی کوشید معنا را در چارچوبی غیر تاریخی قرار نماید. مقاله ی حاضر می کوشد با تمرکز بر مفاهیم اصلی این مکتب فکری، به بررسی انتقادی رویکرد این مکتب به مساله ی معنا بپردازد و نشان دهد که ساختارگرایی در مقام یک روش تا چه حد توانسته است پاسخگوی معضلات روشی موجود در علوم انسانی باشد.