مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
اخلاق علم
حوزه های تخصصی:
اخلاق در آموزش بهمثابه بخشی از اخلاق حرفهای آکادمیک، مجموعهای از قواعد و ضوابط ایجابی و سلبی حرفهای مورد توافق اجتماع علمی است که کنشگران حوزهی آموزش را ملزم به رعایت اخلاق و پرهیز از بیاخلاقی در فرآیند آموزش علم مینماید. اعضای هیات علمی، دانشجویان و مدیران سه دسته از کنشگران اصلی در فضای آموزش هستند که متناسب با نقش و انتظارات نقش خود ملزم به رعایت اخلاق حرفهای و حفظ شرافت دانشگاهی هستند. نظر به مسالهمندی رعایت اخلاق علم در فضای آموزش دانشگاهی پرسش از «گونههای عدم تبعیت از هنجارهای مرتبط با نقش کارگزاران اصلی (اساتید، دانشجویان و مدیران) فضای آموزش علوم اجتماعی در ایران» موضوع این پژوهش است. این پژوهش با کاربرد تکنیک تحلیل محتوای کیفی و استفاده از مصاحبهی نیمهساختمند و مراجعه به تجربیات دانشجویان دکتری رشتههای علوم اجتماعی دانشگاههای علامه طباطبایی، تهران، شهید بهشتی، الزهرا و تربیت مدرس قصد دارد تا گونههای هنجارشکنی اخلاق علم در فضای آموزش علوم اجتماعی ایران را با توجه به موقعیت و نقش هر یک از کنشگران اصلی این رشته شناسایی نماید. نتایج پژوهش نشان میدهد دامنهی عدم تبعیت از هنجارهای اخلاق علم در آموزش علوم اجتماعی گسترده است و نهفقط صرفا به کنشگران رشتهی علمی (اساتید، دانشجویان و مدیران) برحسب میزان و نوع هنجارشکنی علمی محدود نمیشود بلکه متاثر از ساختار آموزش در سطوح دانشگاه، دانشکده و گروه آموزشی شامل قواعد، قوانین و رویههای سازمان آموزش است. انتظار میرود اتخاذ یک رویکرد تلفیقی در شناسایی گونههای عدم تبعیت از هنجارهای اخلاق علم در دو سطح کنشگر و ساختار و پرهیز از یکسونگری در بررسی این موضوع بتواند درک روشنبینانهتری از وضعیت اخلاق علم در ساختار آموزش عالی ایران ارائه نماید.
فضای هنجاری آموزش علوم اجتماعی در ایران (مطالعه موردی دانشگاه های دولتی تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ضعف فضای هنجاری، یکی از جنبه های بحثانگیز اخلاق علم از جمله علم اجتماعی در ایران است. دستیابی به فضای هنجاری مناسب برای توسعه علوم اجتماعی در ایران مستلزم شناخت و فهم این فضا در فرایند آموزش، پژوهش، نشر و کاربرد این علم است. این مقاله با تمرکز بر مساله مندی فضای هنجاری آموزش در ایران در پی آن است با استفاده از رویکرد کیفی و تحلیل و تفسیر مصاحبه های نیمه ساختمند بر پایه برداشت دانشجویان دکتری این رشته در دانشگاه های دولتی شهر تهران نیمرخ و روایتی از فضای هنجاری آموزش علوم اجتماعی در ایران ارائه دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد، هنجار گریزی و رواج رفتارهای مغایر با استانداردهای علمی و دانشگاهی در فضای آموزش علوم اجتماعی به صورت فرایندی، رشد و گسترش یافته است. سپس در فقدان واکنش کنشگران وفادار به ارزش ها و استانداردهای علم و اخلاق علم و سکوت و پذیرش آنان، روند «عادی سازی هنجارشکنی» با «امتناع تغییر» همسو شده است و درنتیجه عدم تبعیت از هنجارهای علمی به شکل «هنجارشکنی سیستماتیک» درآمده است. ساختار پشتیبان و تسهیل کننده این هنجارشکنی سیستمی، مرکب از «سیطره اقتدار اداریِ» همسو و همراستا با «استیلای سیاست بر فضای علم»، نهادهای علمی را عرصه «شکل گیری و بازتولید حلقه های قدرت و مکان های فرصت» نموده است. به گونه ای که قدرت و مدیریت متبوع قدرت در نهادهای علمی، فضا را بر حوزه معرفت و کاوشگران و اندیشمندان علم تنگ نموده اند. پیدایش چنین زمینه ساختاری به نوبه خود به دوام و قوام فضای هنجارشکنی و درنتیجه استمرار روند افول نفوذ و اقتدار علم دامن زده است. چنان که می توان ادعا کرد هنجارشکنی در فضای علم در چارچوب ساختار کنونی نظام علم در ایران، خصلتی کارکردی یافته است.
عوامل مؤثر بر ناراستی های دانشگاهی در فضای آموزش علوم اجتماعی (مطالعة موردی دانشگاه های دولتی تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ناراستی دانشگاهی یکی از مسائل مهم در نظام آموزش عالی ایران است و کاهش یا پیشگیری از آن مستلزم شناسایی عوامل مؤثر در بروز آن است. این پژوهش با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر بروز ناراستی های دانشگاهی در فضای علوم اجتماعی ایران، برداشت دانشجویان دورة دکتری این حوزه را که دارای تجربة جامعه پذیری علمی طولانی تری در فرایند آموزش هستند مورد واکاوی قرار داد. یافته های پژوهش نشان می دهد، عوامل مؤثر بر ناراستی های دانشگاهی در فضای آموزش علوم اجتماعی در دو سطح فردی و ساختاری مشهود است. در سطح ساختاری، نظام تخصیص منابع و قواعد تنظیم کننده و در سطح فردی، خصلت های فردی و شخصیتی کنشگران فضای آموزش (اساتید، دانشجویان و مدیران)، زمینه ساز بروز ناراستی های دانشگاهی است یا وقوع آن را تسهیل می کنند. ازاین رو، در چارچوب دیدگاه تلفیقی کنشگر/ ساختار در تبیین پدیده های اجتماعی، عوامل مؤثر بر ناراستی های دانشگاهی و عدم تبعیت از هنجارهای اخلاق علم در فضای آموزش، لزوماً نه قابل تقلیل به نقش ساختار است و نه قابل فروکاستن به نقش کنشگر؛ بلکه ناراستی های اخلاق علم در آموزش علوم اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن در پرتو دیدگاهی تلفیقی از تأثیر متقابل ساختار و عاملیت، قابل تبیین است.
بررسی و نقد کتاب «اخلاق علم» اخلاق علم همچون شاخه ای از جامعه شناسی علم(مقاله علمی وزارت علوم)
کتاب اخلاق علمچنانکه از عنوان آن پیداست کتابی است در حوزه اخلاق علم، که پژوهشکده علم و دین پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی در سال 1391 منتشر کرده است. عنوان انگلیسی کتاب « The Ethics of Science: An Introduction» نام دارد. نویسنده ی کتاب دیوید بی رسنیک است. مترجمان آن مصطفی تقوی و محبوبه مرشدیان هستند. کتاب اخلاق علمچنانکه از عنوان آن پیداست کتابی است در حوزه اخلاق علم، ولی حقیقت امر این است که اخلاق علم که گونه ای اخلاق حرفه ای به شمار می رود درواقع با زمینه های گوناگونی چون، سیاست، جامعه، اخلاق، دین و اقتصاد پیوندهایی نزدیک و هم پوشانی دارد. ولی این حوزه از اخلاق بیش از هر چیز با جامعه شناسی علم سروکار دارد. در این مقاله نخست به تبیین و توصیف جامعه شناسی علم می پردازیم. سپس طرح کلی و چکیده ای از مطالب کتاب اخلاق علم را در پیش دید ترسیم می کنیم و در پایان نیز ایرادهای وارد بر کتاب را به اختصار و اجمال بررسی می کنیم.
سیاست انجمن های علمی در صیانت از اخلاق علم: تجربه های جهانی، تلاش های ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حفظ شرافت علم و ارتقای اخلاق علم در ایران مستلزم مشارکت کنشگران علم در تحول ساختاری نهاد علم و بهره گیری از تجربیات جهانی است. در این مقاله، با طرح سه پرسش اصلی به بررسی برنامه ها و عملکرد انجمن های علمی ایران در زمینه اخلاق علم می پردازیم؛ ازجمله اینکه انجمن های علمی برای ارتقای اخلاق علم چه فعالیت هایی انجام می دهند، بر سر راه فعالیت های خود با چه مشکلاتی روبه رو هستند، و درنهایت، این انجمن ها، در جایگاه بخشی از صاحبان نفع و نفوذ علم در ایران، برای ارتقای اخلاق علم چه پیشنهادهایی دارند. برای پاسخ به این پرسش ها، پیمایشی با استفاده از پرسش نامه و طرح پرسش های باز در میان انجمن های علمی ایران صورت گرفت که 113 انجمن پرسش ها را پاسخ دادند و بازگرداندند. تحلیل یافته ها نشان می دهد که انجمن های علمی در ایران به مسئله مندی و ضرورت توجه به اخلاق علم اذعان دارند و پیشنهادهای آنها برای مقابله با هنجارشکنی و پیش گیری از ناراستی های علمی در سه بعد «آموزش»، «الگوسازی حرفه ای» و پی گیری «تغییرات ساختاری و سازمانی» درخور توجه است، اما تحقق این اهداف مستلزم وجود ساختار پشتیبان، امکانات لازم برای پیش گیری از هنجارگریزی، مجازات هنجارگریزان و ازهمه مهم تر صیانت از استقلال انجمن های علمی است، مسئله ای که با توجه به ماهیت انجمن های علمی ایران و جایگاه ساختاری آنها در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری به سادگی ممکن نیست.
رویکرد انجمنی به اخلاق حرفهای علم در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از وظایف حرفهای انجمنهای علمی، انتقال ارزشهای مبتنی بر رشتۀ علمی به عنوان اصلیترین وظیفه و همچنین انتقال ارزشهای تاریخی و سنتی جامعه به اعضایشان است. در این مقاله برای پرداختن به وظیفۀ نقش انجمنهای علمی در ارتباط با اخلاق حرفهای علم از تکنیک مصاحبۀ نیمه ساختمند با کنشگران و اعضای انجمنهای علمی استفاده شد. سپس دستاوردهای پژوهش در قالب چند مقولۀ اصلی شامل «تعریف اخلاق حرفهای علم»، «فضای هنجاری علم»، «نقش انجمنهای علمی در ارتقای اخلاق حرفهای علم» و «راهکارهای ارتقای اخلاق حرفهای علم» از رویکرد انجمنی صورتبندی و ارائه شده است. تحلیل یافتهها و برآیند نتایج این پژوهش نشان میدهد به رغم حساسیت بسیار زیاد انجمنهای علمی در ایران نسبت به مسألۀ اخلاق علم فعالیت چندانی در زمینۀ ترویج اخلاق حرفهای علم در میان آنها وجود ندارد. از یک سو موقعیت ساختاری انجمنهای علمی، رهاشدگی و استفاده ابزاری از آنها به همراه کاستیهای ساختار درونی انجمنها و پایین بودن مشارکت انجمنی کارکرد آنها را در زمینۀ اخلاق حرفهای علم تحلیل برده است و از سوی دیگر سیاستهای تسهیلکنندۀ ناراستیهای علمی و سکوت سیاستگذار در برابر رواج این ناراستیها، شکلگیری یک ماراتون سراسری علمسازی به جای علمورزی و در نتیجه رهاشدگی اخلاق حرفهای علم را در پی داشته است. در پایان دو دسته راهکارهای فرایندی و ساختاری برای بهبود وضعیت اخلاق حرفهای علم از رویکرد انجمنی ارائه شده است.
بررسی اقتدار در آموزش های اخلاقی نهج البلاغه
حوزه های تخصصی:
اتوریته به معنای اقتدار مشروع، مسئله ای است که از جنبه های مختلف مورد بررسی قرار گرفته و دارای انواع گوناگونی است. یکی از این انواع، اتوریته آموزشی است. این مسئله توسط اندیشمندان و مکاتب فکری مورد بحث قرار گرفته است و از اشکالات واردشده به آن، این است که اتوریتهٔ معلمْ ممکن است سبب حذف استقلال یادگیرنده شود. پژوهش حاضر سعی نموده با هدف بررسی مفهوم و ماهیت اتوریته در آموزش های اخلاقی نهج البلاغه به بررسی اهداف و انواع آموزش در نهج البلاغه، همچنین اصول و شیوه های آموزش اخلاقی و اتوریته معلم و استقلال یادگیرنده در نهج البلاغه بپردازد. این پژوهش با روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی مایرینگ (2000)، بر روی نهج البلاغه انجام شده است. شیوه نمونه گیری از نوع غیراحتمالی و از نوع هدف مند یا معیار بوده است که به روش متن پژوهی انجام شده و از اعتبار بازاندیشانه و راهبرد ارتقای کیفیت سیلورمن بهره گرفته شده است. آنچه از این پژوهش به دست آمده، بیانگر این است که اصول و شیوه های آموزش اخلاقی در نهج البلاغه گویای رابطه سلطه در آموزش نیست و با هدف آزادی و استقلال بخشی به یادگیرنده برنامه ریزی شده و جهت آزادی و تعقل او، و به دست آوردن کمال اختیاری است.
اخلاق حرفه ای علم (مطالعه مرا م نامه اخلاق حرفه ای انجمن های علمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
93 - 117
حوزه های تخصصی:
تدوین و اجرای مرام نامه ها و منشورهای اخلاق حرفه ای علم از ضروری ترین و بدیهی ترین اقدامات انجمن های علمی در ترویج اخلاق علم است که معمولاً در چارچوب رشته و فعالیت علمی موردنظر تدوین می شوند. این مقاله با تمرکز بر نمونه ای از مرام نامه های انجمن های علمی در جهان درپی پاسخ به این پرسش است که اصول اخلاق حرفه ای میان انجمن های علمی کدام است؟ و انجمن های علمی بر سر چه اصولی وفاق دارند و این وفاق به چه میزان است؟ برای پاسخ به پرسش های پیش گفته با روش تحلیل محتوای کیفی و کمی متن، به بررسی 235 کد اخلاق حرفه ای مندرج در مرام نامه 28 انجمن علمی پرداختیم. یافته ها نشان داد، باوجود اینکه کدنامه های اخلاق حرفه ای انجمن ها از ساختار چندگانه و متنوعی برخوردارند، درمجموع و با فراوانی متفاوت کدهای اخلاق حرفه ای دربرگیرنده20 کد اصلی هستند. فرهنگ هر رشته علمی متناسب با ماهیت رشته و موضوع آن بر تعیین اصول اخلاق حرفه ای و تناسب رشته با مواردی که از حرفه ای های آن رشته انتظار می رود تأثیر می گذارد. در میان انجمن های علمی بر سر برخی کدها توافق بیشتری وجود دارد، آن ها را «کدهای وفاق» می نامیم این کدها هسته اصلی مرام نامه را شکل می دهند. از آن سو کدهای متنوع و خاصی داریم که آن ها را «کدهای تمایز» می نامیم، این کدها حسب تنوع فرهنگ رشته شکل گرفته است. درمجموع کشف نیمرخ کدهای اخلاق حرفه ای در سطح جهانی دستاورد اصلی این پژوهش است.
تأثیر فرهنگ سازمانی گروه های آموزشی بر رعایت اخلاق علم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی تأثیرات فرهنگ سازمانی گروه های آموزشی بر پیروی دانشجویان تحصیلات تکمیلی از اخلاق علم می پردازد. ابتدا با استفاده از نظریه شناختی- اجتماعی مدلی برای تشخیص مکانیزم های اساسی تاثیرگذار بر فرایند رعایت اخلاق علم در گروهای آموزشی ارائه شد. سپس با روش پیمایش و با استفاده از نمونه گیری خوشه ای و نمونه گیری متناسب با حجم (PPS)، داده ها جمع آوری شدند. تحلیل یافته ها نشان می دهد که اولاً وضعیت فرهنگ سازمانی در ابعاد مختلف در دانشگاه های مورد مطالعه چندان مطلوب نیست، دوماً فرهنگ سازمانی تاثیراتی مستقیم بر روی رعایت اخلاق علم دانشجویان تحصیلات تکمیلی دارد، یعنی با افزایش سطح مطلوبیت فرهنگ سازمانی گروهای آموزشی میزان رعایت اخلاق علم بیشتر می شود. معادله ی رگرسیونی نیز با متغیرهای در نظر گرفته شده توانستند 28 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کنند.
اخلاق علم آموزی درآثار علمی و سیره عملی عالمان دینی در یکصد سال اخیر حوزه علمیه قم(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
معرفت اخلاقی سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۶)
127 - 152
حوزه های تخصصی:
از ورود آیت الله حائری به قم و تأسیس حوزه علمیه در سال 1340ق تا کنون که یکصدسال از آن می گذرد، از منظرهای مختلف می توان این بازه زمانی را بررسی کرد. این پژوهش کوشیده است با توجه به این سده، اقدامات علمای حوزه علمیه درباره اخلاق علمی را مد نظر قرار دهد. بر اساس مطالعه نظام مند صورت گرفته در باب آثار و سلوک علمای حوزه علمیه قم، توجه به شئونات اخلاقی در محیط علمی، رعایت احترام شاگردان، پیگیری احوال و مشکلات طلاب و رعایت ادب در گفتار و کردار از جمله موضوعاتی است که در سیره و سبک علمی آنان مشهود است. انعکاس این تلاش ها در چهار محور تألیفات و نگاشته های علما در باب اخلاق علم؛ سخنرانی ها و خطابه هایی در باب بایدها و نبایدهای اخلاقی تعلیم و تعلم؛ روش ها و مواجهه های اخلاقی علما با طلاب (سیره اخلاقی علما)؛ و فعالیت های فرهنگی و اخلاقی صورت گرفته در باب اخلاق علم، قابل ترسیم است. این پژوهش با تبیین تاریخی و به روش «توصیفی- تحلیلی» عهده دار این مهم گردیده است.
قلمرو معرفتی اخلاق تفسیر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۱ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
6 - 26
حوزه های تخصصی:
مسئله پژوهش حاضر، ترسیم قلمرو معرفتی اخلاق تفسیر است. اخلاق تفسیر شامل کدام حوزه های معرفتی می شود؟ «اخلاق باور»، «اخلاق پژوهش» و «اخلاق علم» ساحت هایی هستند که زیر چتر آموزه های اخلاقی و قلمرو دانشِ اخلاق کاربردی بالیده اند. «اخلاق تفسیر» نیز بخشی از اخلاق کاربردی است که بر اصول و ضوابط اخلاقیِ فرایند تفسیر تمرکز دارد. کنش «تفسیر» می تواند به مثابه عمل متعاقب باور تفسیریِ مفسّر ملتقای «اخلاق باور» باشد و از جهتی به مثابه فرایندی مسئله محور و دارای روش و چارچوب نظری با «اخلاق پژوهش» پیوند داشته باشد و نیز به منزله یک رشته علمی با «اخلاق علم» در ارتباط باشد؛ به این معنا که گاهی مراد از تفسیر، مدلّل نمودن باورهای مفسّر است، گاه تفسیر در مقام پژوهش قرار می گیرد و گاه در مقام علم.«اخلاق تفسیر» می تواند با هر کدام از این ساحت ها، فضای کاربرد مشابهی داشته باشد. بنابراین، فرضیه این تحقیق این است که بر اساس تلقی های گوناگون از دانش «تفسیر»، مقوله «اخلاق تفسیر» می تواند در ذیل «اخلاق باور»، «اخلاق پژوهش» و «اخلاق علم» قرار گیرد. نسبت اخلاق تفسیر به هر کدام از این دانش ها مقتضی و مستلزم پیش فرض هایی است که این پژوهش عهده دار تبیین آن هاست.
مناقشه فلاطوری و طباطبایی؛ دو نگاه به اخلاق علم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۲)
5 - 21
حوزه های تخصصی:
در سال 1340 یادنامه ملاصدرا منتشر شد و در آن کسانی چون علامه سید محمد حسین طباطبایی مقالاتی نوشتند. عبدالجواد فلاطوری از استادان ایرانی مقیم آلمان بر سه مقاله مندرج در این یادنامه نقدی نوشت و آنها را به لحاظ روشی و به واسطه بی توجهی به اخلاق پژوهش و استناددهی نقد کرد. علامه طباطبایی و دیگران پاسخ دادند و باز او پاسخ داد. این مناقشه قلمی و عالمانه دو سال به طول انجامید و بیش از ده نوشته از سوی طرف های بحث منتشر شد. مرور و تحلیل این نوشته ها - که بیش از ۶۰ سال از انتشار آنها می گذرد - به خوبی دو نگاه به اخلاق تولید علم و نقد و پژوهش را نشان می دهد. نگارنده کوشیده است این نوشته ها را به شکلی نظام مند بررسی کند و ابعاد مختلف اخلاقی آنها را برجسته سازد. این مناقشه را در سه سطح می توان دید: سطح انتقادی، سطح ناظر به تحقیق و آیین پژوهش، و سطح کلان تری که بیانگر دو رویکرد به اخلاق علم ورزی است. در حالی که سطح اول کاملاً آشکار است، با دقت می توان سطح دوم را دید، اما سطح سوم است که گویی نادیده انگاشته شده است. در این سطح و با تحلیل متون منتشر شده، می توان دو نگاه به علم ورزی را شناسایی کرد و از آنها برای پیشبرد علم و گسترش فضای عالمانه بهره برد.
چالشها و پیامدهای تحجّر علمی از دیدگاه مقام معظم رهبری و راهکارهای برون رفت از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در منظومه فکری رهبر انقلاب، تعصب و جمود، از آسیبهای خطرناک در پژوهشهای علمی به حساب می آیند. هدف از انجام این تحقیق، کشف دیدگاه مقام معظم رهبری درباره تحجّر علمی، چیستی، ابعاد و پیامدهای آن بود. از اهداف دیگر آن، روگردانی از موانع توسعه علمی کشور و به خصوص تحول بنیادین در علوم انسانی بود. روش: در این تحقیق با روش تبیینی- تحلیلی، ضمن اکتشاف نظرات رهبر انقلاب درباره تحجّر علمی، به بایدها و نبایدهای نواندیشی علمی اشاره شد. روش گردآوری اطلاعات از نوع کتابخانه ای و در استکشاف دیدگاه، از توصیف تبیین بهره برده شد. یافته ها: مبتنی بر بیانیه گام دوم انقلاب، دانش آشکارترین وسیله عزّت و قدرت یک کشور دانسته شده و نیاز کشور به جوشاندن چشمه دانش اعلام شده است. لذا برای تحقق امور یادشده باید از هنجارها و ناهنجارها، بایدها و نبایدهای لازم در حوزه علم و دانش مطلع باشیم. تحجّر علمی یکی از این ناهنجارهاست که باید از آن برحذر ماند. بر اساس یافته های تحقیق، تولید علم نیازمند جرأت نوآوری داشتن و رهایی از قید و زنجیرهای جزمی گرایی و تحجّرگرایی علمی دانسته شد. نتیجه گیری: از میان عناصر دخیل در اخلاق پژوهش، اجتناب از تحجّر علمی است. آسیبهای متعددی برای این ناهنجاری اخلاقی بیان شد که رکود، رخوت، سکون علمی و مقابله با هرچیز نو و بدیع از مهم ترین آنها بودند.