مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۲۱.
۴۲۲.
۴۲۳.
۴۲۴.
۴۲۵.
۴۲۶.
۴۲۷.
۴۲۸.
۴۲۹.
۴۳۰.
۴۳۱.
۴۳۲.
۴۳۳.
۴۳۴.
۴۳۵.
۴۳۶.
جامعه
حوزههای تخصصی:
ایران و افغانستان همزمان در اوایل قرن بیستم، برنامه نوسازی را آغاز کردند. اما با وجود گذشته مشترک و مشابهت های تاریخی و فرهنگی، روند و نتایج متفاوتی را تجربه کردند. پرسش اصلی این مقاله، درباره علل موفقیت نسبی ایران از سویی و شکست افغانستان از سوی دیگر در دستیابی به سطوحی از نوسازی در دوره یادشده است. برای پاسخ به این سوال، چارچوب نظری این مقاله با تلفیق انتقادی نظریه های «دولت در جامعه» (دولت محدود) جوئل میگدال و «دولت توسعه گرا» لفت ویچ شکل گرفته که در آن، «نوع رابطه دولت و جامعه» از نظریه میگدال و «محوریت دولت در روند نوسازی» از نظریه لفت ویچ، اخذ شده است و داده های این پژوهش، با توجه به ماهیت تاریخیِ مباحث، با نظر داشت جامعه شناسی تاریخی و با استفاده از اسناد، کتب، مدارک و در مجموع منابع کتابخانه ای گردآوری و با نگرشی انتقادی تجزیه و تحلیل شده است. طبق یافته های این پژوهش: در ایران، دولت با جلب همکاری نیروهای اجتماعی حامی نوسازی، با ارائه «استراتژی بقا و سیاست بقای» کارآمد، نیروهای اجتماعیِ مخالفِ نوسازی را مهار و موانع اجتماعی نوسازی را برطرف کرد، اما در افغانستان فقدان نیروهای اجتماعی حامی نوسازی و ناتوانی در اتخاذ استراتژی بقا و سیاست بقای کارآمد، باعث شد دولت این کشور نتواند مخالفت اجتماع تارمانند و قوی را مهار کند و در نتیجه نوسازی با ناکامی روبرو شد.
تاثیرات هوش مصنوعی بر ساختارهای اتماعی و ارزش های دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاربردهای هوش مصنوعی و فناوری های رباتیک یکپارچه شده با هوش مصنوعی شروع به خدمت به بشریت کرده اند. داشتن الگوریتمی که می تواند یاد بگیرد، هوش مصنوعی را از سایر تحولات فناورانه متمایز می کند. توسعه هوش مصنوعی یکی از مهمترین آستانه های پیشرفت از زمان آفرینش بشریت در نظر گرفته شده است. در واقع، پیش بینی نمی شود که در چه مسیری پیشرفت خواهد کرد و چگونه بشریت را تغییر خواهد داد. این تحقیق بر تغییرات اجتماعی و مذهبی که ممکن است از پیشرفت هوش مصنوعی ناشی شود، متمرکز است. تحقیق با آشکار کردن پس زمینه مذهبی و تاریخی توسعه هوش مصنوعی آغاز می شود. توسعه های فناورانه که پایه هوش مصنوعی را تشکیل می دهند و دیدگاه های فلسفی درباره زندگی اجتماعی به اختصار ذکر شده و دیدگاه هایی درباره این موضوع از گذشته تا امروز ارائه می شود. بحث در مورد اینکه آیا هوش مصنوعی همراه است یا دشمن، به طور خلاصه بیان می شود. راه های جدیدی که جامعه می تواند در چارچوب توسعه هوش مصنوعی به خود بگیرد و تغییرات ممکن در ساختار اجتماعی در بخش دوم مورد بحث قرار می گیرند. تلاش شده است برخی اصول که برای تضمین ساختار و نظم اجتماعی باید در نظر گرفته شوند، کاوش شوند. در حین انجام این ارزیابی ها، تلاش شده سهم دین که جزء لاینفک زندگی اجتماعی است، آشکار شود. در بخش آخر تحقیق، برخی پیشنهادها برای جایگاه دین به عنوان میراث بومی و ارزش، در بهره گیری از کاربردهای جدید هوش مصنوعی ارائه شده است.
ارزیابی نظری نقش فضای مجازی در تأثیرگذاری اجتماعی و جهت دهی افکارعمومی
منبع:
مطالعات دینی رسانه دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۵
87 - 108
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف ریشه یابی و کشف ویژگی های اصلی فضای مجازی در بُعد تأثیرگذاری اجتماعی انجام شده است تا امکان مدیریت بهتر روند رشد آن در جامعه و طراحی جهت دهی مطلوب برای این بستر فراهم شود.روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی به ارزیابی نقش فضای مجازی در تأثیرگذاری اجتماعی و جهت دهی افکارعمومی پرداخته است.یافته ها: یافته های این پژوهش حکایت از آن دارد که فضای مجازی در حقیقت با منطبق ساختن دنیای مجازی با دنیای واقعی و عینی و فراگیر ساختن سریع ندای یکپارچه افکارعمومی، حکومت را تسلیم خود نموده و با بالا بردن هزینه مخالفت با درخواست عمومی، تغییر در سیاست های داخلی و خارجی کشور و به دنبال آن، تحقق مطالبات افکارعمومی را به همراه خواهد داشت.بحث و نتیجه گیری: فضای مجازی به دلیل سرعت بالای انتشار اطلاعات و انطباق با فضای واقعی، نقش دوگانه ای به عنوان تهدید و فرصت برای حکومت ها ایفا می کند. این فضا ابزار مؤثری برای فشار افکار عمومی به حکومت جهت تحقق مطالبات است و هم زمان ابزاری برای مدیریت و مهندسی شرایط توسط حکومت به شمار می رود. از سوی دیگر، اهمیت فضای مجازی در شکل دهی افکار عمومی و تأثیرگذاری بر سیاست گذاری های داخلی و خارجی حکومت ها نیز انکارناپذیر است. این فضا بستری ارزشمند برای مردم فراهم می کند تا با اتحاد و همبستگی، صدای خود را به مسئولان حکومت برسانند و به خواسته های اجتماعی و سیاسی خود دست یابند.
تنزل تمکین/کاهش تسلیم (مناسبات نسلی نسل زد بر اساس فراترکیب پژوهش های موجود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
5 - 34
حوزههای تخصصی:
ظهور گسترده و ناگهانی نسل زد در اعتراض ها و جنبش های اخیر ایران، به ویژه در جنبش «زن، زندگی، آزادی»، این نسل را به کانون توجه سیاست گذاران و پژوهشگران تبدیل کرده است. ویژگی ها و خصوصیات نسل زد و تفاوت ها و تمایزهای آن با سایر نسل ها در ایران به یکی از پرسش های مهم برای پژوهشگران، اندیشمندان و حتی سیاست مداران بدل شده است. این مطالعه با بهره گیری از روش فراترکیب، به بررسی، تحلیل و تلفیق یافته های مقاله های علمی تهیه و منتشرشده معتبر در حوزه نسل زد در یک دهه اخیر (1390 -1403) پرداخته است تا تصویری روشن و متقن از تمایزات و تشابهات نسل زد در ارزش ها و نگرش های مختلف ارائه دهد. یافته های این مطالعه مبتنی بر دسته بندی و استخراج کدها و مفاهیم، در چهار حوزه خانواده، دین، محیط کار و سیاست خصوصیت های متمایزی را در نسل زد نشان داد که مقوله محوری مطالعه بر پایه آن بنیاد نهاده شده است: تنزل تمکین/کاهش تسلیم؛ به معنای کاهش احترام به اقتدار در هر چهار حوزه خانواده، دین، سیاست و محیط کاری و شغلی است.در حوزه خانواده کاهش احترام به اقتدار در نقد پدرسالاری و استقلال هویتی خود را نشان داده است. در سیاست و محیط کار عدم اعتماد به نهادها و تشکل ها و در حوزه دینی، افسون زدایی و سنت گریزی مهم ترین مفاهیمی هستند که خصوصیات و تمایزات نسل زد در ایران امروز را به بهترین وجه تشریح و بازنمایی می کنند. بر این مبنا و مبتنی بر تحلیل نتایج پژوهش های موجود دررابطه با مناسبات نسلی نسل زد با نسل های پیشین می توان با درنظرگرفتن دو دیدگاه پیوستگی و سرخوردگی به وجود رابطه توافقی توأم با تفاوت با والدین و تزاحمی با نسل ایدئولوگ و انقلابی گفتمان حاکم اشاره کرد.
نگاشت موضوعی فرهنگی اجتماعی فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
فضای مجازی مقوله ای است که در سال های اخیر توجه بسیار بالایی را به خود جلب کرده است. با توجه به این مهم این پژوهش در راستای تهیه نقشه ای جامع و نظام یافته از موضوعات حوزه فرهنگی- اجتماعی فضای مجازی انجام پذیرفته است. این پژوهش از دو رویکرد استقرایی و قیاسی بهره برده است. در رویکرد استقرایی که ناظر به گستره عظیمی از مفاهیم و موضوعات فرهنگی و اجتماعی در ارتباط با فضای مجازی است از روش «طوفان فکری» و سپس «نقشه نگاری ذهنی» برای احصاء موضوعات فرهنگی و اجتماعی مرتبط با فضای مجازی استفاده شده است. در رویکرد قیاسی نیز از روش های «کتابخانه ای»، «ماتریسی» و «نقشه نگاری ذهنی» استفاده شده است. در یافته های این پژوهش احصاء موضوعات صورت پذیرفته، مفاهیم شکل گرفته و مقوله بندی شده اند و بر اساس آن ها، نقشه های ذهنی فضای مجازی با لایه های فرهنگ، سطوح فرهنگ، ابعاد فرهنگ، حوزه های سیاستی فرهنگ و حوزه های میان رشته ای فرهنگ ارائه شده است. نتایج پژوهش گویای این مطلب است که حوزه فرهنگی اجتماعی فضای مجازی گستره عظیمی از موضوعات را شامل می شود که نظام دادن به این موضوعات با در نظر داشتن جامعیت و مانعیت کار پیچیده و مشکلی است که با اجرای همزمان رویکرد استقرایی و قیاسی تا حد زیادی این مهم برآورده می شود.
طراحی الگوی کلانتری مطلوب در فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
9 - 42
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: کلانتری ها به مثابه سازمان های دولتی به منظور اداره امور و عرضه خدمات لازم با هدف مدیریت و توسعه کالبدی، قضایی و اجتماعی در محدوده شهر و اطراف آن به وجود آمده است و وظیفه آنها برآورده ساختن نیازهای شهروندان در مشکلات قضایی و قانونی است. پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی کلانتری مطلوب در پلیس جمهوری اسلامی ایران با رویکرد جامعه محوری(مشتری مداری) انجام گرفت.روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و بلحاظ ماهیت داده ها و نوع اجرا در زمره تحقیقات کیفی از نوع توسعه ای می باشد. جامعه مشارکت کنندگان 25 نفر از مطلعین کلیدی، متخصصان و نخبگان حوزه انتظامی و پیشگیری بوده که به روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس همکاری داوطلبانه در قالب 3 گروه کانونی به تعداد 18 نفر به شرط اشباع نظری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده های تحقیق حاضر مصاحبه نیمه ساختاریافته بوده است که روایی آن به صورت صوری و محتوایی و پایایی آن از طریق اجماع کدگذاران به دست آمده است. داده های به دست آمده با بهره گیری از تکنیک کدگذاری سه مرحله ای( مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر) تحلیل مضمون انجام گرفت.یافته ها: یافته های به دست آمده نشان داد که الگوی کلانتری مطلوب در پلیس جمهوری اسلامی ایران با رویکرد جامعه محوری(مشتری مداری) دارای 191 شاخص (مضمون پایه)، 19 مولفه (مضامین سازمان دهنده) و 3 کد انتخابی (مضامین فراگیر) با عناوین رویکرد ساختاری، محیطی و کارکردی می باشد.نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان می دهد، فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران در راستای پیاده سازی منویات مقام معظم رهبری و همچنین به دلیل ماهیت ماموریت های محوله که ارتباط مستقیمی با اقشار مختلف مردم به عنوان ارباب رجوع و یا به نوعی مشتری دارند، نیازمند پیاده سازی کلانتری های است که در آنها توجه ویژه به رویکرد ساختاری، محیطی و کارکردی از مباحثی است که بیشترین تاثیر را در رضایتمندی ارباب رجوع و یا مشتریان خود خواهد داشت.
نقش محّّبت عرفانی در شکل گیری معرفت اجتماعی (از منظر عارف معاصر افغانستان حیدری وجودی)
حوزههای تخصصی:
بر پایه عرفان اسلامی پدیداری عالم بر مبنای محبت خداوند است. اصلی که آن را حرکت حبّی نامیده اند. خدا هم محب و هم محبوب خوانده شده است. استاد حیدری وجودی از عارفان معاصر افغانستان که همیشه معتقد بود با نگاه معرفتی و فرهنگی می توان مشکلات مسلمین را حل کرد، محقّقی از سنّت نظری و عملی مولانا جلال الدّین بلخی بوده و در این راستا محبّت را اساس جامعه سازی می پنداشت. در این پژوهش به روش تحلیلی محبّت در دیوان اشعار حیدری وجودی مورد بررسی قرار گرفته و با بیان اقسام محبت و مراتب آن، نقش محبت در خلقت عالم مورد بحث قرار می گیرد. اثبات این فرضیه که محبّت در معنای عرفانی آن می تواند اساس ایجاد یک معرفت جمعی و ساخت یک منظومه ی تمدّنی باشد، از میان ادبیات شعری کاری سهل نیست، امّا شاعر عارف معاصر افغانستان، که در فراز و نشیب حدود هفت دهه این سرزمین، ناآرامی های زیادی را دیده بود، از آن جهت که خود دغدغه ی ایجاد یک جامعه آرام را داشت، معرفت ناشی از عشق و محبّت را اسّ و اساس تشکیل اجتماع می دانست.
کارکرد انسجام بخشی دین از دیدگاه علامه طباطبایی
منبع:
کاوشی در معرفت اجتماعی سال ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳
142-159
حوزههای تخصصی:
وحدت و همبستگی یکی از مواردی است که تداوم و پایداری نظام و ملت ها به آن بستگی دارد و به همین دلیل تمام ملت ها برای وحدت و همبستگی اهمیت خاصی قائل شده اند و برای حفظ این امر خطیر برخی امور را در فرهنگ خود مقدس و مهم شمرده و آنها را محور همبستگی خود قرار داده اند. نقش اجتماعی دین نیز اساساً در مجتمع کردن آن است: دین، چنان که از معنای آن بر می آید، پیوستگی های اعضای جوامع و الزامات اجتماعی را که به وحدت و یکپارچگی آنان کمک می کند ازدیاد می بخشد. چون ارزش هایی که زیرساخت سیستم های الزام اجتماعی هستند در بین گروه های دینی مشترکند، دین توافق و همبستگی گسترده یی را در سطح جامعه تضمی ن می کند، به علاوه، دین متمایل به حفظ ارزش های اجتماعی است. این حقی قت که ارزش های دینی مقدس هستند دلالت بر آن دارد که آنها در تغییرات مفاهیم دنی وی تغیی ر نمی کنند. علامه طباطبایی نیز بر اساس آموزه های قرآن بر نقش دین در ایجاد وحدت وانسجام اجتماعی تاکید داشته و جامعه مطلوب و پسندیده خود را منسجم و متحد و عاری از هرگونه تفرقه و تشتت می داند.
طراحی مؤلفه های اثرگذار ورزش بر امنیت فرهنگی_اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی مفاهیم اثرگذار ورزش بر شکل گیری امنیت فرهنگی_اجتماعی بود؛ جامعه آماری پژوهش حاضر برابر با نمونه اماری و برابر با 13 خبره حوزه علوم سیاسی و علوم ورزشی صاحب اثر (مقاله، کتاب، یادداشت، مصاحبه) در حوزه امنیت بود؛ نمونه حاضر با استفاده از نمونه گیری هدفمند (گلوله برفی) و با استفاده از تکنیک دلفی تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت؛ یافته های پژوهش حاضر نشان داد 38 مفهوم مهم اثرگذار ورزش بر امنیت اجتماعی و فرهنگی موثر در 9 مقوله دسته بندی که از میان مفاهیم مرتبط با امنیت فرهنگی، تفاهم فرهنگی (13/4)، تعاملات فرهنگی (18/4)، مصالحه فرهنگی (97/3) و نمایش فرهنگی ملی اسلامی (02/4) به ترتیب مهمترین مقوله های شکل دهنده امنیت فرهنگی و در بعد امنیت اجتماعی، کاهش نرخ بزه (69/4)، مساوات اجتماعی (16/4)، تحول در سبک زندگی (12/4)، سلامت روحی روانی (11/4) و انسجام اجتماعی (03/4) مهمترین مقوله های اثرگذار ورزش بر امنیت اجتماعی بود؛ بعلاوه اهمیت ورزش در تامین امنیت اجتماعی (22/4) بیش از اهمیت آن در امنیت فرهنگی (07/4) گزارش گردید.
تحلیل ابعاد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اعتقادی اشعار حسین پناهی
منبع:
مطالعات ادبیات معاصر ایران سال ۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
23- 40
حوزههای تخصصی:
حسین پناهی (1335- 1384 ش) از شخصیت های ادبی و هنری نام آشنا در دوره معاصر است که در کنار آفرینش اشعار و نوشته های ادبی، در ساخت آثار هنری گوناگون، در سینما و تلویزیون، ایفای نقش کرده است. از این شخصیت ادبی و هنری، مجموعه شعرهایی چندگانه به یادگار مانده است که دربردارنده اشعاری زیبا و مؤثر از اوست. در این پژوهش که روشی توصیفی- تحلیلی دارد و داده های آن مأخوذ از اسناد و منابع کتابخانه ای است، ابعاد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اعتقادی اشعار حسین پناهی، مورد مطالعه و بررسی قرار می گیرد، تا میزان توجه به این حوزه ها، در شعر این شاعر و مهم ترین مسائل و موضوعات هر حوزه، مشخص شود. یافته های پژوهش نشانگر آن است که حسین پناهی، در اشعار خود، اهتمام ویژه ای به ساحت های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اعتقادی داشته است و مسائل و موضوعات متعدد و متنوعی از هر یک از این ساحت ها، در سروده های او بازتاب یافته است. در ساحت سیاسی، انتقاد از ناکارآمدی انتخابات در بهبود سرنوشت مردم، نبود دموکراسی، عدالت و آزادی در جامعه، از عمده مسائل و موضوعات مورد انتقاد حسین پناهی است. نارضایتی از فقر مادی و وضعیت معیشتی نامناسب مردم جامعه، و شرایط نامطلوب زندگی زنان، از مهم ترین مقولاتی است که در ساحت اجتماعی اشعار حسین پناهی دیده می شود. اعراض بشر از فرهنگ و هنر، و گرایش او به مسائلی غیر از آن، در اثر ظهور مدرنیته، از اصلی ترین مشغله های ذهنی حسین پناهی در ساحت فرهنگی است. باور به جهان پسامرگ هم از مسائل اعتقادی پُربسامد، در اشعار حسین پناهی است.
تحلیل ناامنی اجتماعی و سیاسی در گلستان
منبع:
اجتماعیات در ادب فارسی سال ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹
15 - 24
حوزههای تخصصی:
گلستان سعدی که قرن هفتم هجری قمری فراهم آمده ، در شمار اندرزنامه هایی است که حاوی محتواهای ارزشمند زیادی در زمینه های مختلف از جمله اجتماعی و سیاسی است. هدف از انجام تحقیق حاضر، شناخت اندیشه سعدی، ادیب بزرگ ایران در زمینه ناامنی اجتماعی و سیاسی در گلستان سعدی است. چارچوب نظری مقاله حاضر متکی بر نظریه نظام اجتماعی پارسونز و تحلیل ساختاری لوی اشتراوس است و با توجه به اینکه در هیچ یک از آثار قبلی، موضوع «ناامنی اجتماعی و سیاسی» مطرح نشده است. نسبت به آثار قبلی، از نوع اکتشافی است. سوم، در این مقاله تلاش شده است، با تحلیل گزاره های حکایات سعدی، نظام معرفتی سعدی در زمینه ناامنی اجتماعی و سیاسی مشخص شود. در این پژوهش، ابتدا موقعیت ها شناسایی و کدگذاری شدند و سپس کلیه عمل های اجتماعی گزارش شده در گلستان براساس عامل و طرف مقابل او کدگذاری گردید و بعد از این گام، عمل های اجتماعی یاد شده براساس «کُد» آن دسته بندی شد. بنابراین، تحقیق حاضر از نوع اسنادی و از نوع تحقیقات کیفی است. نتیجه این مطالعه نشان داد که ناامنی برای موقعیت های مختلف در جامعه مانند درباریان، لشکریان، مردم، افراد شاغل در بخش های مختلف درباری یا تجاری که با پادشاه در ارتباط هستند و یا حتی گدایان وجود دارد که ممکن است از طرف پادشاه یا متعلقان او مانند وزیر و دیگر درباریان، لشکریان و مأموران و یا شاهزاده باشد.
بنی آدم اعضاء یک پیکرند (تاملی درباره مشهورترین آموزه اجتماعی سعدی در گلستان)
منبع:
اجتماعیات در ادب فارسی سال ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹
39 - 50
حوزههای تخصصی:
سعدی علاوه بر مقام بلند شاعری اندیشمندی اجتماعی نیز هست اما به دلایلی چون فقدان انسجام آراء اجتماعی، خوانش های گوناگون و گاه متضادی از آموزه های اجتماعی او ارائه شده است؛ به عنوان مثال خوانش هایی که از بیت بنی آدم اعضاء یک پیکرند/ که در آفرینش ز یک گوهرند، شده است. برخلاف بسیاری که از این بیت برابری انسان ها را استنباط کرده و سعدی را معلمی باورمند به برابری انسان ها دانسته اند، برخی خوانشی دیگر از آن ارائه کرده اند. در مقاله حاضر ابتدا خوانش های متناقض از بیت مذکور آمده، سپس به دلایل این خوانش های متفاوت و متعارض پرداخته می شود و در نهایت تفسیری تازه از بیت مذکور و آموزه اجتماعی آن ارائه می شود. به طور خلاصه آنکه در سنّت اندیشه سیاسی در ایران (از روزگار باستان تا زمان سعدی)، تشبیه جامعه انسانی به بدن تشبیهی با سابقه و مرسوم بوده است. بر اساس خوانش مرسوم از تشبیه جامعه به بدن، همانگونه که ارزش اعضای بدن یکسان نیست (مثلاً سر با ارزش تر از دیگر اعضاء است) ارزش افراد جامعه نیز برابر نیست؛ مراد سعدی نیز از تشبیه جامعه به بدن در بیت بنی آدم اعضاء یک پیکرند/ که در آفرینش ز یک گوهرند، تأکید بر نابرابری انسان ها بوده است. به تعبیر دیگر همانگونه که اعضای بدن با یکدیگر تفاوت دارند و از ارزش یکسانی برخوردار نیستند، به باور سعدی افراد اجتماع و ارزش آنها با یکدیگر متفاوت است.
دو بستر و یک رویا، مقایسه رویکرد سنت فرهنگی اسلامی و مسیحی در قبال معلولین
حوزههای تخصصی:
دین اسلام و مسیحیت به افراد ناتوان ذهنی و جسمی اهمیت داده اند اما در سنت اسلامی به ویژه در قرون اولیه اسلامی مانند مسیحیت مجامع خاص مذهبی برای نگهداری از معلولین شکل نگرفت. در دین مسیحیت از ابتدای پیدایش نگاه ویژه ای به معلولین و مراقبت از آنها در کنار نگهداری از بیماران وجود داشت و به تدریج به عنوان خویش کاری نهاد مذهب به ویژه دیرهای راهبان درآمد. در این اسلام این مسئله در سنت اسلامی وجود نداشت که مراکز دینی نگهداری از معلولین و بیماران را تقبل کنند هر چند نهاد دین با افراد ناتوان در ارتباط بود. بر این اساس سوال اصلی این پژوهش از این قرار است که چه عاملی باعث رویکرد متفاوت این ادیان به معلولین بود؟ برای پاسخ به این سوال از مطالعه تطبیقی در متون متقدم و بنیادین اسلامی و مسیحی استفاده شده است و برای تحلیل تفاوت ها به زمینه های اجتماعی پیدایش دو دین رجوع شده است. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که در سنت یونانی - رومی به دلیل از میان بردن معلولین در سنین طفولیت، آیین مسیحیت تلاش نمود تا با سنت کافر کیشی پیشین مقابله نموده و ضمن تعریف مراقبت از ناتوانان به عنوان حسن اخلاقی به تدریج مراقبت از معلولین را به عنوان خویشکاری نهاد مذهبی در نظر گرفت. اما در زمینه پیدایش اسلام و نوع نگاه اسلامی، چهره ای منفور از معلولین در اذهان نبود و از این رو دستورات صریحی برای حمایت از آنها صادر نشد. این تفاوت زمینه باعث تفاوت های کنشی در سنت این ادیان شد اما در نوع نگاه به معلولین هر دو دین به یک اندازه به عنوان آفریدگان خدا به معلولین احترام میگذاشتند.
نگاهی انتقادی به هماهنگ پنداری جستجوی نفع شخصی و تحقق خیر جمعی با بهره گیری از آراء علامه طباطبایی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای اقتصادی ایران سال ۲۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۵
113 - 130
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهمیت موضوع: بحث درباره رابطه نفع شخصی و خیر جمعی یکی از دغدغه های دیرینه در تاریخ دانش اقتصاد و علوم اجتماعی بوده است. از دوران مرکانتیلیست ها تا اقتصاددانان مدرن، شاهد نوساناتی پاندولی میان دو دیدگاه اصلی هستیم: گروهی که معتقدند پیگیری نفع شخصی به طورطبیعی به خیر جمعی منجر می شود (مانند آدام اسمیت و طرفداران لسه فر)، و گروهی که بر تعارض میان این دو تأکید کرده و مداخله دولت را برای تنظیم این رابطه ضروری می دانند (مانند جان استوارت میل، آرتور پیگو، و جان مینارد کینز). این حرکت پاندولی نشان دهنده فقدان اجماع در این حوزه است و بحران های اقتصادی و اجتماعی معاصر، نظیر بحران مالی 2008، مؤید این ادعاست که پاسخ های پیشین به این سؤال کارآمدی لازم را نداشته اند. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف بازنگری این موضوع و ارائه زاویه دیدی جدید، به ویژه با بهره گیری از آراء علامه طباطبایی، به این مناقشه ورود کرده است.
مروری بر ادبیات موضوع
1. دیدگاه های متقدمین
- مرکانتیلیست ها: این گروه معتقد بودند که نفع شخصی، اگر آزادانه دنبال شود، در تضاد با منافع عمومی قرار می گیرد و بنابراین مداخله گسترده دولت ضروری است. این دیدگاه ریشه در نگاه های یونانی و مدرسی داشت که نفع شخصی را بالقوه مخرب می دانستند.
- فیزیوکرات ها: با معرفی مفهوم «قانون طبیعت»، فیزیوکرات ها به مقابله با مرکانتیلیسم پرداختند. اگرچه گاهی به عنوان حامیان لسه فر شناخته می شوند، اما در حوزه کشاورزی (که آن را تنها بخش مولد می دانستند) مداخله دولت را توصیه می کردند.
- آدام اسمیت: اسمیت با معرفی مفهوم «دست نامرئی»، پیگیری نفع شخصی در حوزه اقتصادی را مشروع دانست و معتقد بود که این رفتار به طور ناخواسته به خیر جمعی منجر می شود. نوآوری اسمیت نه در تأکید بر نفع شخصی، بلکه در آشتی دادن آن با خیر جمعی بدون نیاز به قصد آگاهانه بود.
- لیبرالیسم: در قرن های 17 تا 19، لیبرالیسم بر آزادی فردی در پیگیری نفع شخصی تأکید کرد و معتقد بود که بازار، از طریق رقابت و دسترسی برابر، می تواند حداکثر رفاه را برای جامعه به ارمغان آورد. این دیدگاه به ایده مداخله حداقلی دولت (لسه فر) منجر شد.
2. دیدگاه های منتقدان
- جان استوارت میل: میل با رویکرد فایده گرایانه، جهان شمولی لسه فر را به چالش کشید و سه موقعیت را شناسایی کرد که در آنها نفع شخصی با خیر جمعی هم راستا نیست: اثرات سرریز رفتارها، ناتوانی افراد در تشخیص نفع واقعی خود، و عدم تقارن اطلاعات (مثلاً در روابط کارگر - کارفرما).
- هنری سیجویک: او نیز بر وجود واگرایی میان منافع فردی و عمومی تأکید کرد و مداخله دولت را در شرایط خاص ضروری دانست.
آلفرد مارشال: مارشال با تحلیل بازدهی های مختلف در صنایع، سیاست های حمایتی برای صنایع با بازدهی فزاینده و محدودکننده برای صنایع با بازدهی کاهنده را پیشنهاد کرد.
- آرتور پیگو: پیگو مفهوم «شکست بازار» را پررنگ کرد و مصادیقی از عدم همسویی نفع شخصی و خیر جمعی را معرفی نمود. او برخلاف پیشینیان، بدبینی به دولت را کنار گذاشت و مداخله دولت را برای رفع این ناکارآمدی ها توصیه کرد.
- جان مینارد کینز: او در مقاله «پایان لسه فر»، آزادی طبیعی را به عنوان مبنای رفتار اقتصادی رد کرد و آن را به حوزه های فلسفی و سیاسی محدود دانست. او پذیرش همسویی نفع شخصی و خیر جمعی را نتیجه ساده انگاری اقتصاددانان دانست.
3. دیدگاه های متأخر
- رونالد کوز: وی با تأکید بر حقوق مالکیت و هزینه های مبادله ناچیز، معتقد بود که کنشگران خصوصی می توانند بدون مداخله دولت، اثرات خارجی را مدیریت کنند.
- مکتب انتخاب عمومی (بوکانان و تولاک): این مکتب با فرض رفتار مبتنی بر نفع شخصی در نهادهای عمومی، ناکارآمدی دولت را مشابه بازار دانست و مداخله دولت را راه حل قطعی برای تعارض نفع شخصی و خیر جمعی ندانست.
- اقتصاد رفتاری (کانمن و تیلر): این حوزه با به چالش کشیدن فرض انسان عقلایی، نشان داد که افراد همیشه به صورت خودخواهانه عمل نمی کنند و ملاحظات اجتماعی و اخلاقی در رفتار آنها نقش دارد.
- اقتصاد نورونی: این حوزه با بررسی فرآیندهای عصبی و احساسی، رابطه پیچیده میان نفع شخصی و خیر جمعی را وابسته به نوع انتخاب (کوتاه مدت یا بلندمدت) دانست.
مبانی نظری پژوهش: پژوهش با تکیه بر سه اصل نظری برگرفته از آراء علامه طباطبایی به تحلیل موضوع پرداخته است:
1. اصل نیاز: انسان موجودی نیازمند است که نیازهایش از دوران سنتی (خوراک، پوشاک، سرپناه) به نیازهای مدرن (ارتباطات دیجیتال، درمان های پیشرفته، ابزارهای پرداخت نوین) تکامل یافته است. این نیازها مستلزم تعامل با دیگران است؛ زیرا انسان به تنهایی قادر به رفع همه نیازهای خود نیست.
2. اصل استخدام: علامه طباطبایی معتقد است که رفع نیازهای انسان نیازمند «استخدام طرفینی» است؛ به گونه ای که هر فرد برای رفع نیاز خود، دیگران را به خدمت می گیرد و خود نیز در خدمت دیگران قرار می گیرد. این اصل، منشأ تشکیل اجتماع است؛ زیرا انسان برای تأمین منافع خود به همکاری با دیگران نیاز دارد. باوجوداین، این همکاری می تواند به تعارض و استثمار منجر شود، اگر به درستی تنظیم نشود.
3. اصل تعارض در بهره مندی از مواهب: تلاش انسان برای رفع نیازهایش از طریق طبیعت و همنوعان، همواره با سطحی از تعارض منافع همراه است. این تعارض ناشی از محدودیت منابع و خواسته های نامحدود انسان است و در تاریخ و جغرافیا به شکل تنش های کوچک (مانند اختلاف بر سر مالکیت زمین) تا بزرگ (جنگ بر سر منابع نفت) قابل مشاهده است.
تحلیل و دیدگاه بدیل: پژوهش با نقد دو خطای راهبردی در رویکردهای سنتی به رابطه نفع شخصی و خیر جمعی، دیدگاه بدیلی ارائه می دهد:
خطای اول: کلی نگری جهان شمول: بسیاری از اندیشمندان تلاش کرده اند رابطه ای کلی میان نفع شخصی و خیر جمعی برای همه کالاها و خدمات برقرار کنند. این رویکرد، پیچیدگی های خاص هر حوزه را نادیده می گیرد؛ حتی استثنائات محدود (مانند موارد مطرح شده توسط میل) این کلی نگری را اصلاح نمی کند.
خطای دوم: دسته بندی نادقیق مواهب: دسته بندی متعارف کالاها در اقتصاد (براساس رقابت پذیری و استثناپذیری) به چهار گروه کالاهای خصوصی، عمومی، منابع مشاع، و انحصارهای طبیعی، جزئیات و تفاوت های ماهوی میان مواهب را نادیده می گیرد. برای مثال، آیا می توان منابع مشاع مانند دریاچه برای ماهیگیری و منابع نفت و گاز را با یک سازوکار مشابه مدیریت کرد؟
دیدگاه بدیل پژوهش، که با الهام از آراء علامه طباطبایی شکل گرفته، این است که رابطه نفع شخصی و خیر جمعی صفت پذیر است؛ به این معنا که باید برای هر کالا، خدمت، یا موهبت به صورت جداگانه بررسی شود. این بررسی نیازمند شناسایی سه ویژگی است:
- کنشگران اصلی: چه کسانی در تولید، توزیع، یا مصرف این موهبت دخیل اند؟
- محدوده اعمال نفع شخصی: تا چه حد می توان نفع شخصی را در شرایط آزادی کامل دنبال کرد؟
- گستردگی اثر نفع شخصی: پیامدهای رفتار مبتنی بر نفع شخصی تا چه حد بر دیگران یا جامعه اثر می گذارد؟
این تحلیل نشان می دهد که سازوکارهای مدیریت مواهب باید در یک طیف فازی (از آزادی کامل تا مداخله حداکثری دولت) جای گیرند، بسته به ویژگی های خاص هر موهبت.
نتیجه گیری: رویکرد بدیل پژوهش، که ریشه در اصول نیاز، استخدام، و تعارض منافع علامه طباطبایی دارد، بر این تأکید می کند که رابطه نفع شخصی و خیر جمعی باید به صورت موردی و با توجه به ویژگی های هر موهبت بررسی شود. این دیدگاه نه تنها کلی نگری های سنتی را به چالش می کشد، بلکه دسته بندی های متعارف کالاها را نیز ناکافی می داند. دلالت سیاستی این پژوهش، طراحی سازوکارهای تخصیص منابع مبتنی بر ماهیت خاص هر حوزه است؛ از آزادی بازار برای برخی کالاها تا تنظیم گری دولتی برای مواهب حساس تر. این رویکرد می تواند به کاهش تعارضات منافع و تحقق عادلانه تر خیر جمعی کمک کند.
طبقه بندی JEL: Z13, P51, D70, B30, B13, Z13.
عوامل اجتماعی - اقتصادی موثر بر اعتراضات سیاسی ایران در سال 1401 (مطالعه موردی شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش شناخت رابطه بین عوامل اجتماعی - اقتصادی مؤثر بر اعتراضات سیاسی شهروندان اصفهانی بود. این پژوهش از نظر ماهیت و محتوا به صورت توصیفی-تحلیلی از شاخه پیمایشی، از لحاظ هدف کاربردی از نوع مقطعی بود. جامعه آماری این پژوهش شهروندان ساکن شهر اصفهان بودند که 384 نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند. ابزار گرداوری اطلاعت پرسشنامه استاندارد بود که روایی و پایایی آنها مورد بررسی و تایید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده با ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون و توسط نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین استفاده از شبکه های اجتماعی، ضعف حوزه عمومی، عدم نشاط اجتماعی، ناامیدی نسبت به آینده، گرانی، بیکاری، فساد مالی، نارضایتی اقتصادی، احساس محرومیت نسبی با اعتراضات سیاسی رابطه مثبت و بین دینداری و اعتماد سیاسی با اعتراضات سیاسی رابطه منفی وجود دارد. همچنین محرومیت نسبی، گرانی، ناامیدی نسبت به آینده، عدم نشاط اجتماعی و ضعف حوزه عمومی به صورت مثبت و دینداری به صورت منفی اعتراضات سیاسی شهروندان اصفهان را پیش بینی می نمایند.
همسازی ایدئولوژی و اتوپیا با امر سیاسی؛ خوانشی بر مناسبات دولت و جامعه در ایران عهد قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۷۶)
83 - 120
حوزههای تخصصی:
دولت در دوره قاجار به دلیل مواجهه با شرایط جدید ناشی از امرسیاسی مدرن از سازمان دهی ایدئولوژیکی مدرن و هم چنین ابزارهای کنترل سیاسی و نظامی موثر برخوردار نبود. از این رو تغییر در امرسیاسی، وضعیت دشواری را فراروی دولت قاجار قرار داد، به نحوی که برخی از کارگزاران ایدئولوژی رسمی قاجار در خصوص نحوه عملکرد دولت وکارآمدی آن در مواجهه با شرایط در حال تغییر دچار تشکیک شده و نوسازی دولت را جهت تقویت ایدئولوژی رسمی در دستورکار خود قرار دادند. هم چنین امرسیاسی مدرن، به شکل گیری طرح های اُتوپیایی معتقد به تغییر وضع موجود در دوره قاجار نیز یاری رساند و ساخت ایدئولوژی رسمی قاجاران در قالب دولت نیز کفایت لازم را در مواجهه با این طرح ها از خود نشان نداد. بر این اساس، پیدایش مدرنیته و امرمدرن به گونه ای که زمینه لازم را برای تغییر نظم سیاسی قدیم و ایجاد نظم سیاسی جدید به وجود آورد، سبب -اثرگذاری بیشتر طرح های اُتوپیایی مؤثر در جامعه نسبت به ساخت ایدئولوژیکی دولت قاجار شد. نوشتار حاضر برآن است تا بابهره گیری از رویکرد نظری تلفیقی امرسیاسی لکان و ایدئولوژی و اُتوپیای مانهایم، برتری توان کنش های موجود در جامعه در قالب طرح های اُتوپیایی را نسبت به دولت در عهد قاجار، به شیوه توصیفی و تحلیلی مورد بررسی وکنکاش قراردهد.