مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
توانمندسازی اجتماعی
حوزههای تخصصی:
مفهوم توانمندسازی در ابعاد متفاوت به معنای تقسیم مسئولیت و قدرت به رده های مختلف اجتماعی و مبارزه با بی قدرتی و افزایش مشارکت است. با توجه به اهمیّت مبحث توانمندی در توسعه شهری در پژوهش حاضر توانمندی در ابعاد اجتماعی و کالبدی در رویکردی مقایسه ای بین دو محلّه پشت مشهد بالا و محلّه طاهر و منصور شهر کاشان مورد بررسی و سنجش قرار گرفته است و در ادامه راهبردهایی برای بهبود آن ارائه شده است. اطلاعات مورد نیاز با ابزار پرسشنامه گردآوری و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران به تعداد 380 نفر محاسبه شده است. یافته ها با بهره گیری از نرم افزارهای SPSS و AMOS مورد تحلیل قرار گرفت. برای انجام تحلیل های آماری و پاسخگویی به فرضیات پژوهش از فراوانی، آزمون تی تک نمونه ای، آزمون تی زوجی، ضریب همبستگی پیرسون و برای مدل سازی از تحلیل عاملی اکتشافی و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده گردید. نتایج نشان دهنده آن است دو محلّه پشت مشهد بالا و طاهر و منصور شهر کاشان در ابعاد اجتماعی و کالبدی توانمندسازی با یکدیگر تفاوت معناداری دارند. نتایج حاصل از مدل سازی معادلات ساختاری بیان می کند در بُعد اجتماعی عامل اعتماد و مشارکت ساکنان، با 0.77 بیشترین بار عاملی را دارا است و بیشتر از سایر عوامل بر توانمندسازی اجتماعی ساکنان محلاّت مورد بررسی اثر گذار بوده است. در بُعد کالبدی نیز عامل رضایت کالبدی بیشترین بار عاملی را با 0.72 به خود اختصاص داده است و بیش از سایر متغیرهای مورد بررسی با توانمندی کالبدی همبستگی داشته است؛ همچنین، نتایج حاصل از کاربرد ضریب همبستگی پیرسون، نشان از ارتباط مثبت و معنادار توانمندسازی کالبدی و توانمندسازی اجتماعی در سطح اطمینان 99 درصد دارد. بررسی مقایسه ای بین ابعاد توانمندی کالبدی و اجتماعی با استفاده از آزمون تی بیان کننده آن است میزان توانمندی کالبدی در بین ساکنان محلّه طاهر و منصور بالاتر از میزان آن در محلّه پشت مشهد بالا بوده است؛ همچنین، ساکنان محلّه طاهر و منصور نسبت به محلّه پشت مشهد بالا از توانمندی اجتماعی بیشتری برخوردار هستند.
بررسی نقش گردشگری در توانمندسازی اجتماعی زنان روستاهای ادغام شده به شهر (مطالعه موردی: کوی وهب. شهرستان شوش. استان خوزستان)
حوزههای تخصصی:
به عقیده پژوهشگران رسیدن به اهداف توسعه پایدار روستایی بدون حضور نیمی از پیکره جامعه روستایی یعنی زنان، امری غیرممکن خواهد بود. با وجود اهمیت این موضوع، عوامل اجتماعی و فرهنگی مختلفی مانع از حضور زنان روستایی در عرصه فعالیت های اجتماعی می گردد. ماهیت تحقیق حاضر، کاربردی و روش انجام پژوهش، توصیفی تحلیلی و از نوع پیمایشی است. جامعه ی آماری تحقیق، شامل 369 نفر از زنان ساکن در کوی شهید وهب هستند. نمونه ی آماری، با استفاده از فرمول منطقی کوکران به تعداد 188نفر، تعیین و برای انتخاب نمونه های آماری از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه ی محقق ساخته جمع آوری گردید. تهیه ی داده های مورد نیاز این تحقیق مبتنی بر روش میدانی و جمع آوری آن از طریق پرسش نامه صورت گرفته است. تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده نیز از طریق بسته نرم افزاری Spss صورت پذیرفته است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که بین توسعه گردشگری روستایی و میزان توانمندی اجتماعی زنان روستای مورد مطالعه رابطه معنی داری وجود دارد، به طوری که این رابطه در معیارهای اعتماد اجتماعی، انسجام و همبستگی اجتماعی، برون گرایی و تعلق مکانی ملموس تر می باشد. تحلیل داده ها در سطوح بالاتر نیز نشان می دهد، بین سن زنان روستایی با توانمندی اجتماعی آنان رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین رابطه ی بین سطح تحصیلات زنان روستای شهید وهب با میزان توانمندی اجتماعی آنان نیز معنی دار می باشد.
نقش هوش سازمانی در توانمندسازی اجتماعی و ارتقاء هوش فردی و گروهی بر اساس الگوی آلبرشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۰ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
209-224
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش تعیین سهم هوش سازمانی در توانمندسازی اجتماعی و ارتقاء هوش فردی و گروهی بر اساس ارائه الگوی آلبرشت بود. روش : روش پژوهش توصیفی-اکتشافی و جامعه آماری شامل تمامی مدیران و کارشناسان اداره بهزیستی شاهرود در بهار 1394 به تعداد 55 نفر و نمونه گیری به صورت تمام شمار بود. ابزار پژوهش پرسشنامه هوش سازمانی آلبرشت (2003) و پرسشنامه محقق ساخته سلسله مراتبی برای وزن دهی عامل ها بر اساس تحلیل عاملی بود. یافته ها : یافته های حاصل از تحلیل 50 پرسشنامه تکمیل شده، نشان داد هوش سازمانی کارکنان بالاتر از سطح متوسط (673/9 = t، 0001/0 = P) و مولفه های آن به ترتیب با وزن های زیر برای سرنوشت مشترک = 243/0، بینش راهبردی = 220/0، روحیه = 155/0، اتحاد و توافق = 124/0، تمایل به تغییر = 108/0، کاربرد دانش = 107/0 و فشار عملکرد = 043/0 محاسبه شد. نتیجه گیری: این نتایج موید آن است که مقیاس هوش سازمانی آلبرشت ابزاری مناسب جهت اقدام های پژوهشی است و مدیران و روان شناسان صنعتی و سازمانی می توانند با استفاده از این مقیاس در راستای شناسایی عوامل و دست یابی به رسالت و هدف های تعیین شده سازمان خود گام بردارند. بدیهی است توجه به مولفه های دارای وزن عاملی بالاتر ارتقاء فردی و گروهی بیش تری را برای افراد در کارکردهای آموزشی، شغلی و اجتماعی به دنبال خواهد داشت.
تحلیل پیامدهای توسعه گردشگری بر توانمندسازی مناطق روستایی (مورد مطالعه: روستاهای بخش مرکزی نطنز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۴ بهار ۱۳۹۹ شماره ۷۱
367-339
حوزههای تخصصی:
دف از تحقیق بررسی نقش گردشگری در توانمندسازی ساکنان روستاهای بخش مرکزی شهرستان نطنز است. پژوهش بر اساس هدف کاربردی و بر اساس روش، توصیفی - تحلیلی است. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته با 85 سوال است که روایی آن به روش صوری و ساختاری و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. جامعه آماری 4046 نفر است که حجم نمونه با جدول مورگان 354 نفر برآورد گردید. برای انجام تحلیل های آماری از نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج میانگین توانمندی در روستاهای گردشگرپذیر با مقدار 34/3 آن را در جایگاه بالاتری از روستاهای غیر گردشگر پذیر با میانگین 15/3 قرار داده است. نتایج آزمون تی، اثر گردشگری بر توانمندسازی فرهنگی و اجتماعی را در سطح اطمینان 95 درصد مورد تأیید قرار می دهد. وجود سطح معناداری 155/0 اثر گردشگری بر توانمندی اقتصادی را رد نموده است. مقدار آماره مقایسه توانمندسازی در قالب ابعاد سه گانه بین روستاهای گردشگر پذیر و غیرگردشگر پذیر در آزمون فیشر با درجات آزادی 1 و 298 برابر با 967/5 شده است. به این صورت اختلاف بین توانمندسازی کل در روستاهای گردش پذیر و غیر گردش پذیر معنادار است. مقادیر صفر سطح معناداری برای آزمون ویلکاکسون بین ابعاد توانمندسازی، نشان می دهد که این ابعاد دو به دو با هم دارای اختلاف معنادار هستند. به این ترتیب توانمندسازی فرهنگی با میانگین 48/3 در بالاترین سطح و توانمندسازی اقتصادی با میانگین 98/2 در پایین ترین سطح قرار دارند. نتایج حاصل از خوشه بندی متغیرها نیز حاکی از آن است که ابعاد فرهنگی و اجتماعی بر اساس درونمایه مفهومی به مراتب، به هم نزدیکتر هستند.
تأثیر مشارکت پایدار در گردشگری ماجراجویانه بر توانمند سازی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۹ شماره ۵۹
113-134
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین تأثیر مشارکت پایدار در گردشگری ماجراجویانه بر توانمند سازی زنان بود. روش شناسیپژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازحیث روش، توصیفی-همبستگی بود و همچنین، بر مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بودو با استفاده از نرم افزار اسمارت پی.ال.اس. سه انجام شد. جامعه آماری این مطالعه تمام زنان ایرانی بودند که در فعالیت های گردشگری ماجراجویانه مشارکت داشتند که 223 نفر به عنوان نمونه به صورت دردسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه مشارکت پایدار در گردشگری ماجراجویانه از اریک بکمن (2013) و پرسش نامه پژوهشگرساخته ای برای سنجش توانمندسازی زنان بود. روایی این پرسش نامه ها با کمک نظرهای اصلاحی اساتید جامعه شناسی و مدیریت ورزشی بررسی شد و پایایی پرسش نامه ها با تعیین ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تأیید شد.نتایج نشان داد که در ایران امکان توانمندسازی زنان در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، فیزیکی و سیاسی ازطریق مشارکت آن ها در فعالیت های ماجراجویانه وجود دارد. همچنین، توانمندسازی ازطریق مشارکت در گردشگری ماجراجویانه با توجه به ویژگی های این نوع فعالیت های جسمانی در فضاهای آزاد، به زنان ایرانی این فرصت را می دهد که ظرفیت های خود را در کنترل و اثرگذاری بر تصمیم هایی ارتقا دهند که بر فضای زندگی شخصی آنان تأثیر می گذارند و به سود آن ها هستند. به سازمان های متولی امور زنان پیشنهاد می شود به عنوان راهبردی جدید برای توانمندسازی زنان، به فراهم کردن فرصت های مشارکت آن ها در فعالیت های جسمانی و به طور خاص، ورزش های ماجراجویانه اقدام کنند.
تحلیل تماتیک رفتارهای بدنی در بین دختران و زنان تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال هشتم پاییز ۱۳۹۱ شماره ۲۸
147 - 170
حوزههای تخصصی:
بررسی حاضر حول این سؤال اساسی سامان یافته است که افراد چگونه و چه معانی ای به رفتارهای بدنی خود الصاق می کنند؟ اهمیت این بررسی کیفی از آن روست که غالب بررسی های صورت گرفته داخلی در چارچوب این برنامه ی پژوهشی، مدیریت بدن را از موضعی بیرونی و با تمرکز صرف بر فراوانی بروز رفتارهای بدنی و تبیین آن به واسطه ی عوامل فردی و اجتماعی کاویده اند و در نتیجه تکثر معنایی این رفتارها و مدیریت آن ها از منظر کنشگران بررسی نشده است. نتایج حاصل از این بررسی کیفی که با استفاده از مصاحبه ی عمیق با 27 نفر از دختران و زنان 20 تا 34 ساله تهرانی و با بهره گیری از تحلیل تماتیک انجام شده است حاکی از آن است که سه سبک مدیریّت بدن بر اساس معانی اطلاق شده به رفتار بدنی و بروز عملی رفتارهای بدنی قابل تشخیص است که عبارتند از: مدیریت هویت محور، مدیریت ارزش محور و مدیریت نظم محور.
نقش تعاونی های کشاورزی در توانمندسازی اجتماعی زنان روستایی استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعاون و کشاورزی سال سوم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۱۱
1 - 24
حوزههای تخصصی:
مطالعۀ حاضر با هدف بررسی نقش تعاونی های کشاورزی در توانمندسازی اجتماعی زنان روستایی انجام شده است. جامعۀ آماری این تحقیق زنان عضو تعاونی های کشاورزی استان تهران به تعداد 150 نفر بودند که بر اساس جدول مورگان، 108 نفر از آن ها از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و به منظور اطمینان و دقت بیشتر، در نهایت 118 پرسش نامه جمع آوری شد. ابزار اصلی تحقیق پرسش نامه ای متشکل از دو بخش ویژگی های فردی و توانمندی اجتماعی بود. روایی پرسش نامۀ مذکور به تأیید گروهی از استادان گروه ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس و کارشناسان وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی رسید. همچنین به منظور تعیین پایایی آن، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد (78/0 a=). نتایج تحلیل داده ها نشان داد که بین میزان توانمندی اجتماعی زنان روستایی، در زمان قبل و پس از عضویت، تفاوت معناداری وجود داشت به طوری که پس از عضویت، میزان توانمندی اعضا افزایش یافته بود. با توجه به نتایج حاصل از معادلۀ رگرسیونی، متغیرهای سابقۀ عضویت در تعاونی، درآمد، تحصیلات و مالکیت زمین توانستند 2/34 درصد از تغییرات متغیر وابسته یعنی توانمندی اجتماعی را تبیین کنند.
تأثیر سرمایه اجتماعی، حمایت اجتماعی، میزان استفاده از اینترنت بر توانمندسازی زنان شاغل با نقش میانجیگری سلامت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی، حمایت اجتماعی، و میزان استفاده از اینترنت بر توانمندسازی زنان شاغل با نقش میانجی سلامت اجتماعی بود. در این پژوهش توصیفی پیمایشی جامعه آماری 4000 نفر از زنان شاغل جمعیت هلال احمر استان تهران بودند که بر حسب فرمول کوکران به روش تصادفی ساده 384 نفربه عنوان نمونه انتخاب شدند و پرسشنامه های تحقیق سرمایه اجتماعی هوف وهایسمن (2009)، سلامت اجتماعی کینز(2004)، حمایت اجتماعی شربورن و استووارت(1991)، میزان استفاده از اینترنت و توانمندسازی زنان را تکمیل نمودند. نتایج نشان داد که سرمایه اجتماعی، حمایت اجتماعی، و میزان استفاده از اینترنت تأثیر مستقیم بر توانمندسازی زنان شاغل دارد. همچنین سلامت اجتماعی نقش میانجی در ارتباط بین سرمایه اجتماعی و توانمندسازی زنان شاغل و نقش میانجی در ارتباط بین میزان استفاده از اینترنت و توانمندسازی زنان شاغل دارد. با توجه به یافته ها به نظر می رسد توجه به مولفه های سرمایه اجتماعی، حمایت اجتماعی و بهره گیری از اینترنت و فضای مجازی زمینه ساز توانمندی زنان شاغل را فراهم آورده، ضمن اینکه در این فرایند نباید از نقش کلیدی سلامت اجتماعی زنان غافل شد. از این رو با توجه ویژه مدیران به تقویت اعتماد سازمانی و مشارکت زنان در تصمیم گیری ها، مهیا کردن شرایطى برای ارتباطات مطلوب، آموزش و ارتقاء سواد رسانه ای زنان، سطح سلامت اجتماعی هم به نحو متناسبى افزایش خواهد یافت و این مهم می تواند بر بهبود توانمندسازی زنان بیفزاید.
نقش سازمان های مردم نهاد و توان مندسازی اجتماعی – فرهنگی جوانان شهر تهران در توسعه اجتماعی پایدار در سال 1399(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۲)
143-178
حوزههای تخصصی:
سازمان های مردم نهاد در زمان ها و مکان ها و تحت شرایط گوناگون بر بسیاری از امور به ویژه توانمندسازی جامعه تاثیر می گذارند و توجه به نقش و جایگاه آنها می تواند در زمینه ی توسعه و پیشرفت هر جامعه ای مهم قلمداد گردد. از این رو، پژوهش فوق با هدف شناسایی و تعیین جایگاه "سمن ها" در توانمندسازی اجتماعی – فرهنگی جوانان شهر تهران در سال 1399 انجام پذیرفت. روش پژوهش حاضر از نوع ترکیبی زمینه بنیاد است. در ابتدا با انجام مصاحبه های باز نیمه ساخت دار به بررسی اهداف پژوهش پرداخته شد و مقوله ها و مفهوم های پژوهش از طریق کدگذاری های باز، محوری و گزینشی مشخص گردید و سپس بر اساس مفاهیم و مقوله ها پرسشنامه ای طراحی و بر روی 400 نفر اجرا گردید. داده های به دست آمده از پرسشنامه های پژوهش توسط آزمون کیرز-میر- اوکلین مورد سنجش قرار گرفت و نتایج حاکی از آن بود که مفهوم نقش "سمن ها" دارای سه شاخص، آموزش و کسب مهارت، حمایت مادی و معنوی و پیشگیری از آسیب های اجتماعی، مفهوم توانمندسازی اجتماعی دارای دو شاخص، توانمندسازی تحصیلی و مهارتی و توانمندسازی رفتارها و تعاملات اجتماعی و مفهوم توانمندسازی فرهنگی دارای دو شاخص توانمندسازی دورن فردی و برون فردی بود. بعد از مشخص شدن مدل مفهومی پژوهش بر اساس یافته های کیفی، با آزمون های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی تحلیل شد و نتایج به دست آمده حاکی از آن است که سازمان های مردم نهاد بر توانمندسازی اجتماعی تاثیرگذار هستند و از بین فعالیت های تعریف شده برای سازمان های مردم نهاد تنها فعالیت پیشگیری از آسیب اجتماعی بر توانمندسازی فرهنگی تاثیرگذار بود.
بررسی اثرگذاری حکمروایی خوب بر توانمندسازی اجتماعی روستاییان (مطالعه موردی: شهرستان اسفراین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال دهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
140 - 151
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثرات حکمروایی خوب بر توانمندسازی اجتماعی روستاییان در روستاهای شهرستان اسفراین است.پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی- پیمایشی است.جامعه آماری پژوهش را سرپرستان خانوارهای روستایی شهرستان اسفراین تشکیل داده است. با استفاده از فرمول کوکران تعداد 376 سرپرست خانوار به صورت تصادفی به عنوان حجم نمونه انتخاب شده است.جهت تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش از آزمون تی تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان داد شاخص اعتماد اجتماعی با میانگین 122/3 بالاترین میانگین و شاخص برابری با میانگین 745/2 کم ترین میانگین را در میان شاخص های حکمروایی خوب به خود اختصاص داده اند.در مجموع حکمروایی خوب روستایی با میانگین 889/2 پایین تر از وضعیت مطلوب ارزیابی شده است. در بررسی وضعیت شاخص های توانمندسازی اجتماعی نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان داد شاخص انسجام اجتماعی با میانگین 132/3 بیشترین و شاخص کیفیت زندگی با میانگین 868/2 کم ترین میانگین را به خود اختصاص داده اند. در مجموع توانمندسازی اجتماعی با میانگین 041/3 در وضعیت مطلوب ارزیابی شده است. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که حکمروایی خوب روستایی بیشترین تاثیر را با مقدار ضریب بتای352/0 بر کیفیت زندگی و کمترین تاثیر را با مقدار ضریب بتای 081/0 بر مسولیت پذیری اجتماعی روستاییان داشته است. همچنین میزان تاثیر حکمروایی خوب بر متغیر مشارکت اجتماعی با مقدار ضریب بتای 294/0، متغیر انسجام اجتماعی با مقدار ضریب بتای 257/0،متغیر مهارت و دانش اجتماعی با مقدار ضریب بتای 212/0 و متغیر تعامل اجتماعی با مقدار ضریب بتای 106/0 معنادار است.
طراحی و تبیین مدل پارادایمی کارآفرینی اجتماعی با رویکرد توانمندسازی زنان سرپرست خانوار (مطالعه موردی: کمیته امداد امام خمینی (ره) استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۷ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
147 - 171
حوزههای تخصصی:
زنان و دختران بیشتر از مردان در معرض استثمار، فقر، خشونت و سوء تغذیه قرار دارند و فرصت تحصیل و آموزش برایشان کمتر فراهم است. کارآفرینی اجتماعی به زنان فرصت می دهد سرنوشت خویش را در دست گیرند. کارآفرینی اجتماعی در مقایسه با سرمایه گذاری سنتی و دولتی، دستیابی به استقلال، توانمندی و مشارکت اجتماعی بیشتری را برای زنان میسر می کند. این مطالعه درصدد است با استفاده از روش پژوهش کیفی و به کارگیری راهبرد نظریه پردازی داده بنیاد به ارائه الگویی از کارآفرینی اجتماعی با رویکرد توانمندسازی زنان سرپرست خانوار در کمیته امداد امام خمینی(ره) بپردازد و عوامل مؤثر بر شکل گیری این فرایند و پیامدهای حاصل از آن را شناسایی و تشریح کند. در این زمینه، با هجده نفر از متخصصان دانشگاهی و مددکاران خانواده کمیته امداد امام خمینی(ره) در استان فارس به عنوان نمونه آماری به صورت نظری و هدفمند و به شیوه نیمه ساختاریافته مصاحبه شد و متن های مصاحبه در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شد. نتایج نشان داد سیاست های توانمند ساز به منزله پدیده محوری و در تعامل با عوامل دیگر موجب شکل گیری کارآفرینی اجتماعی می شود. نحوه ارتباط این عوامل در مدل نهایی پژوهش نشان داده شده است. ظرفیت سازی، تقویت جسمی روانی و قوانین حمایتی در شکل گیری سیاست های توانمندساز تأثیر بسزایی دارند که درنهایت این نگرش پایه ای برای به وجود آمدن پدیده کارآفرینی اجتماعی می شود.
فراتحلیل مطالعات تجربی عوامل اثرگذار بر توانمندسازی اجتماعی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۴
257 - 285
حوزههای تخصصی:
مطالعه پیش رو درصدد تحلیل مجدد و تلخیص آماری مجموعه تحقیقات پیشین در زمینه پدیده توانمندسازی اجتماعی به عنوان یکی از مفاهیم اصلی توسعه است. به عبارتی، به دنبال آن است که براساس مطالعات و تحقیقات کمی پیشین، عوامل مؤثر بر توانمندسازی اجتماعی و میزان این تأثیرگذاری را احصاء نماید. این مطالعه با کاربست روش فراتحلیل به عنوان یکی از انواع روش های مرور تحقیقات سعی دارد به سوال اصلی پژوهش پاسخ دهد. جهت اجرایی کردن فراتحلیل کلیه تحقیقات معتبر علمی در سطح داخلی از سال 1386 تا 1399 به عنوان جامعه آماری تحقیق انتخاب و با مطالعه تمامی اسناد بدست آمده، نهایتاً 23 سند جهت انجام فراتحلیل مناسب تشخیص داده شد. تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از اسناد مزبور با استفاده از نرم افزار فراتحلیل (CMA2) صورت پذیرفت. یافته های تحقیق در دو بخش یافته های توصیفی و یافته های حاصل از فراتحلیل ارائه شد. یافته های حاصل از ترکیب شدت اثر، نشان می دهد که متغیرهای پایگاه-اقتصادی اجتماعی و مشارکت اجتماعی به ترتیب با اندازه اثرات ترکیبی معادل 436/0 و 434/0 در حد متوسط بر میزان توانمندسازی اجتماعی اثرگذار بوده اند. هم چنین از میان متغیرهای مورد بررسی متغیر سن کمترین اثر را بر میزان توانمندسازی اجتماعی داشته و اثرگذاری آن نیز به صورت منفی بوده است.
گسترش فضاهای آیینی در مجتمع های مسکونی با رویکرد افزایش توانمندی اجتماعی بانوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
577 - 601
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش ابتدا با استفاده از روش تحلیل محتوای متون، سوابق موضوع جنسیت و توسعه پایدار بررسی و با تأکید بر محیط های مسکونی بانوان، راهبردهای متنوع مشارکت و حضور فعال زنان و توانمندسازی آنان شناسایی شد. سپس مؤلفه های طراحی مؤثر در ارتقا مطلوبیت فضایی عرصه های جمعی در مجتمع های مسکونی با تأکید بر توانمندسازی اجتماعی بانوان با مراجعه به متخصصین اولویت بندی شد. در بررسی میدانی، جامعه متخصصین معماری و شهرسازی در حوزه مسکن و منظر، به روش نمونه گیری شبکه ای گلوله برفی و حجم نمونه از طریق اشباع نظری در عوامل استخراج شده مشارکت کردند. پس از مصاحبه باز پاسخ متخصصین از تکنیک کدگذاری باز و محوری استفاده شد و به روش پیمایش اکتشافی دلفی (توسط 20 نفر از اعضای هیئت علمی معماری و شهرسازی دانشگاه ها) نتایج به دست آمده، از طریق جدول هدف محتوی به پرسش نامه تبدیل شد و طی 2 مرحله، پرسش نامه ها تکمیل شد. با تحلیل داده های جمع آوری شده براساس تحلیل عامل Q ، نتایج استخراج شدند. نتایج بیانگر آن است که از میان همه ابعاد مورد بررسی، چهار بعد: زیبایی شناختی- بصری، کالبدی - عملکردی، اجتماعی - فرهنگی و ادراکی و روان شناختی محیط، در افزایش مطلوبیت فضایی عرصه های جمعی مسکونی مبتنی بر توانمندسازی اجتماعی بانوان تأثیرگذار شناسایی شدند. طراحی مطلوب عرصه های جمعی باتوجه به اولویت های فوق و مبتنی بر نگرش ها، ادراکات و نیازهای بانوان و رفع موانع حضور و مشارکت اجتماعی آنان براساس شاخص های: حضورپذیری فضا، اجتماع پذیری منعطف، قلمرو امن، سرمایه اجتماعی همسایگی امکان پذیر است.
اهداف پژوهش:
شناسایی و اولویت بندی مؤلفه های زیباشناختی - بصری و کالبدی - عملکردی مؤثر در ارتقای مطلوبیت فضایی عرصه های جمعی مجتمع های مسکونی با رویکرد توانمندسازی اجتماعی بانوان.
شناسایی و اولویت بندی مؤلفه های اجتماعی - فرهنگی و ادراکی مؤثر در ارتقای مطلوبیت فضایی عرصه های جمعی مجتمع های مسکونی با رویکرد توانمندسازی اجتماعی بانوان.
سؤالات پژوهش:
مهم ترین مؤلفه های زیباشناختی - بصری و کالبدی - عملکردی مؤثر در ارتقای مطلوبیت فضایی عرصه های جمعی مجتمع های مسکونی با رویکرد توانمندسازی اجتماعی بانوان کدام اند؟
مهم ترین مؤلفه های اجتماعی - فرهنگی و ادراکی مؤثر در ارتقای مطلوبیت فضایی عرصه های جمعی مجتمع های مسکونی با رویکرد توانمندسازی اجتماعی بانوان کدام اند؟