نقش محّّبت عرفانی در شکل گیری معرفت اجتماعی (از منظر عارف معاصر افغانستان حیدری وجودی)
حوزههای تخصصی:
بر پایه عرفان اسلامی پدیداری عالم بر مبنای محبت خداوند است. اصلی که آن را حرکت حبّی نامیده اند. خدا هم محب و هم محبوب خوانده شده است. استاد حیدری وجودی از عارفان معاصر افغانستان که همیشه معتقد بود با نگاه معرفتی و فرهنگی می توان مشکلات مسلمین را حل کرد، محقّقی از سنّت نظری و عملی مولانا جلال الدّین بلخی بوده و در این راستا محبّت را اساس جامعه سازی می پنداشت. در این پژوهش به روش تحلیلی محبّت در دیوان اشعار حیدری وجودی مورد بررسی قرار گرفته و با بیان اقسام محبت و مراتب آن، نقش محبت در خلقت عالم مورد بحث قرار می گیرد. اثبات این فرضیه که محبّت در معنای عرفانی آن می تواند اساس ایجاد یک معرفت جمعی و ساخت یک منظومه ی تمدّنی باشد، از میان ادبیات شعری کاری سهل نیست، امّا شاعر عارف معاصر افغانستان، که در فراز و نشیب حدود هفت دهه این سرزمین، ناآرامی های زیادی را دیده بود، از آن جهت که خود دغدغه ی ایجاد یک جامعه آرام را داشت، معرفت ناشی از عشق و محبّت را اسّ و اساس تشکیل اجتماع می دانست.