مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
بدبینی سازمانی
حوزه های تخصصی:
بدبینی سازمانی، یکی از موضوعات مهم رفتاری است که بر عملکرد کارکنان و در نهایت بر کارآمدی و اثربخشی سازمان مؤثر میباشد. این مقاله به مفاهیم اصلی بدبینی سازمانی و رابطه آن ها با دیگر مفاهیم سازمانی میپردازد. در ابتدا، مفهوم بدبینی از نگاه رویکردهای روان شناسی و منابع اسلامی مورد بررسی قرار گرفته، سپس ضمن تعریف بدبینی سازمانی، به متغیرهای تأثیرپذیر پیامدهای بدبینی در سازمان پرداخته میشود. در ادامه مدلی در مورد عوامل تأثیرگذار و پیامدهای آن ارایه میشود. این مدل از طریق انتخاب مجموعه ای از متغیرها میتواند به درک بدبینی سازمانی کمک نماید. در نهایت، نتایج حاکی از آن است، از آن جایی که بدبینی سازمانی ویژگی ذاتی نیست، میتواند به وسیله سازمان ها مدیریت شود.
شناسایی عوامل مؤثر بر بدبینی سازمانی و سنجش آن در دانشگاه های دولتی استان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدبینی سازمانی، از موضوعاتی است که به دلیل نقش و تأثیرش بر عملکرد سازمان، توجه برخی صاحبنظران و علاقمندان به مسائل رفتاری را جلب کرده است. هدف این تحقیق سنجش میزان بدبینی سازمانی کارکنان دانشگاههای دولتی استان قم است. نوع تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش گردآوری دادهها، توصیفی و از شاخة پیمایشی است. جامعة آماری این تحقیق،کارکنان دانشگاه های دولتی استان قم است.
در این تحقیق پس از شناسایی عوامل مؤثر بر بدبینی سازمانی، وضعیت این عوامل در دانشگاههای دولتی استان قم بررسی شده است. عوامل مؤثر شناساییشده عبارت است از عوامل محیطی (فراسازمانی)، عوامل سازمانی، عوامل شغلی و عوامل فردی. ابزار تحقیق، پرسشنامه است که روایی و پایایی آن تأیید شد. سپس، پرسشنامه در نمونة مورد نظر توزیع شد. برای بررسی وضعیت ابعاد و شاخصها آزمون آماری تی اجرا شد.
نتایج آزمون فرضیهها نشان داد عوامل سازمانی وضعیت متوسط دارد، میزان عوامل فردی و محیطی برای بدبینی سازمانی کم، و میزان عوامل شغلی بالا است. همچنین، میزان متغیر بدبینی سازمانی بین کارکنان دانشگاههای دولتی استان قم کم است.
بررسی عوامل سازمانی مؤثر بر ایجاد بدبینی سازمانی: مورد مطالعه: کارکنان سازمان استاندارد استان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله عوامل سازمانی مؤثر در ایجاد بدبینی را بررسی کرده است. ابتدا با مطالعة پیشینة بدبینی سازمانی، ابعاد و مؤلفه های بدبینی در رویکرد های مختلف بررسی شد و از بین آن ها شش مؤلفة ادراک از حمایت سازمانی، ادراک از حقوق و مزایای مدیران اجرایی، ادراک از عملکرد سازمانی، ادراک از عدالت توزیعی و رضایت شغلی برای سنجش میزان بدبینی آزمون شد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی، و از نظر نحوة گردآوری داده ها توصیفی است. جامعة آماری تحقیق، کارکنان سازمان استاندارد شهرستان قم بود که همة کارکنان در تحقیق شرکت کردند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه است. داده های به دست آمده از پرسشنامه به وسیلة نرم افزار SPSS تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد هر شش عامل بدبینی در سطح متوسط است. رتبه بندی این عوامل از حیث تأثیر بر ادراک از بدبینی سازمانی در میان کارکنان این سازمان معنادار نبود.
مدل یابیِ ساختاری- تفسیری از عوامل مؤثر بر بدبینیِ سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدبینی سازمانی یکی از مهم ترین پدیده های قرن حاضر در مشکلات سازمانی است. عوامل زیادی در پیدایش این بدبینی در سازمان مؤثرند.پژوهش های فراوانی درزمینه بدبینی سازمانی و عوامل مؤثر بر آن انجام شده است، اما تاکنون پژوهش جامعی که در بر گیرنده کل این عوامل و شناسایی ارتباط بین آنها باشد، ارائه نشده است. هدف از این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر بدبینی سازمانی و طراحی مدلی در رابطه با ارتباطات بین آنها است. پژوهش حاضر، نوعی پژوهش آمیخته اکتشافی و شامل دو بخش کیفی و کیفی-کمّی است. در بخش کیفی، ابتدا با بررسی ادبیات در زمینه بدبینی سازمانی و با استفاده از روش فراترکیب عوامل مؤثر بر بدبینی در سازمان ها (9 عامل) شناسایی شد و در سه دسته عوامل شخصیتی و فردی(عوامل مربوط به شخصیت و عوامل فردی و روانی)، عوامل سازمانی (جو سازمانی بد، بدبینی نسبت به تغییرات سازمانی، درک بی عدالتی، عملکرد ضعیف و درک منفی از اقدامات مدیریت) و عوامل شغلی دسته بندی شدند. در گام بعد، با استفاده از روش تحلیلی مدل سازی ساختاری تفسیری، روابط بین این عوامل تعیین و به صورت یکپارچه تحلیل شد. در بخش مدل سازی از پرسشنامه به منظور استفاده از نظرات 15 خبره رفتار سازمانی استفاده شد؛ این خبرگان به صورت گلوله برفی انتخاب شدند. نتایج حاصل از این پژوهش، منجر به دسته بندی عوامل مؤثر بر بدبینی سازمانی و طراحی مدل از این عوامل شد. مدل نشان دهنده عوامل و نحوه ارتباط و تعامل این عوامل است. در نهایت، به تفسیر مدل، تجزیه و تحلیل سطوح مدل و ارتباطات بین ابعاد پرداخته شد و راهکارهایی در زمینه جلوگیری از بروز این پدیده در سازمان ها ارائه شد.
بررسی رابطه ی بدبینی سازمانی با کیفیت خدمات ارائه شده کارکنان با نقش میانجی گری و تعدیل گری تعهد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه راهکارهای کاربردی به منظور بهبود کیفیت خدمات ارائه شده به مشتریان توسط کارکنان باجه است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش تحقیق توصیفی_ همبستگی است. در این پژوهش ابتدا مدل نظری و فرضیات بین متغیرها توسعه داده شد. جامعه آماری پژوهش کارکنان باجه بانک انصار شهر تهران بودند. بدین منظور نمونه ای برابر با 320 نفر بر اساس جدول مورگان و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد. از پرسشنامه های بدبینی دین و همکاران ، تعهد سازمانی آلن و می یر و کیفیت خدمات پاراسورامان و همکاران استفاده شد. روایی پرسشنامه با استفاده از روایی هم گرا و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ که برای کل پرسشنامه (9/0) بود و پایایی مرکب مورد تایید قرار گرفت. جهت بررسی فرضیات پژوهش مدل معادلات ساختاری و رویکرد کمترین مربعات جزئی مورد استفاده قرار گرفت. نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان داد که بدبینی سازمانی بر کیفیت خدمات ارائه شده به مشتریان تاثیر منفی به میزان 28/0- دارد. هم چنین نقش میانجی گری تعهد سازمانی در تاثیر بدبینی سازمانی بر کیفیت خدمات ارائه شده به مشتریان تایید شد. از دیگر نتایج پژوهش تایید نقش تعدیلگری تعهد سازمانی در تاثیر بدبینی سازمانی بر کیفیت خدمات ارائه شده کارکنان بود.
عوامل مؤثر بر بدبینی نسبت به تغییرات سازمانی و نتایج آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدبینی سازمانی یکی از موضوعات مهم رفتاری است که در زمینه های مختلفی می تواند اتفاق بیفتد؛ یکی از این موارد، تغییر سازمانی است. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی علل و پیامدهای بدبینی در زمینه تغییرات سازمانی است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی-پیمایشی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل پرسنل بیمارستان مهر ملایر (180 نفر) است که با استفاده از جدول نمونه گیری مورگان تعداد 123 نفر بعنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار سنجش پرسشنامه بود که پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ و روایی نیز از طریق تحلیل عاملی تأییدی مورد سنجش قرار گرفت. برای آزمون فرضیه ها از نر م افزار لیزرل و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد، بی عدالتی موجب بدبینی سازمانی می شود. رابطه رئیس و مرئوس رابطه معکوسی با بدبینی سازمانی دارد. بدبینی سازمانی بر نگرش مرتبط با سازمان و کار اثر منفی دارد. بدبینی سازمانی باعث افزایش از خودبیگانگی می شود. بدبینی سازمانی بر رفتارهای غیر اخلاقی و خستگی هیجانی و تمایل به ترک خدمت اثر مثبت دارد. اما حمایت ادراک شده و نقض قرارداد روانشناختی تاثیر معناداری بر بدبینی سازمانی نداشتند.
رهبری اخلاقی و بدبینی در سازمان: با مطالعه نقش میانجی جو اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدبینی سازمانی از جمله مشکلاتی است که سازمان های معاصر به شدت با آن دست به گریبان هستند و آثار منفی فردی و سازمانی گوناگونی را در بر دارد؛ با توجه به این امر، بررسی راه های کاهش بدبینی سازمانی اهمیت زیادی دارد. از این رو با توجه به نقش مهم اخلاق در سازمان ها در این مقاله تأثیر رهبری اخلاقی بر کاهش بدبینی با مطالعه نقش میانجی جو اخلاقی بررسی شده است. جامعه آماری این پژوهش، کارکنان سازمان میراث فرهنگی و گردشگری شهر زنجان هستند و داده های حاصل از پرسشنامه با روش مدلسازی معادلات ساختاری تحلیل شده است. نتایج حاکی از این است که تأثیر منفی مستقیم رهبری اخلاقی بر کاهش بدبینی سازمانی معنادار نیست، از این رو در صورتی که رهبری اخلاقی منجر به تقویت جو اخلاقی در سازمان شود، می تواند منجر به کاهش سطح بدبینی سازمانی شود. ضمن اینکه تأثیر مثبت رهبری اخلاقی بر جو اخلاقی نیز تأیید می شود.
تأثیر رفتار سازمانی مثبت گرا در کاهش بدبینی سازمانی و نقش میانجی رهبری اخلاقی (مورد مطالعه: سازمان تأمین اجتماعی استان قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر براساس اهمیت فزاینده مقابله با بدبینی سازمانی و کاهش تبعات مضر آن برای سازمان ها سعی دارد تأثیر عوامل مطرح در رفتار سازمانی مثبت گرا در کاهش بدبینی سازمانی را بررسی کند. بدین منظور سعی شده است تا روابط بین سرمایه روان شناختی مثبت و توانمندسازی روان شناختی به منزله متغیرهای مهم در رفتار سازمانی مثبت گرا و بدبینی سازمانی تجزیه و تحلیل شود. نکته مهم اینکه در این بین به نقش رهبری اخلاقی به منزله متغیر میانجی توجه شده است. تحقیق حاضر، پژوهشی توصیفی و از نوع پیمایشی است که کارکنان شعب سازمان تأمین اجتماعی استان قم جامعه آماری آن را تشکیل داده و داده های موردنیاز از طریق پرسش نامه از آن ها جمع آوری شده اند. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزارهای SPSS 22 و AMOS 22 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل رگرسیون و آزمون معادلات ساختاری نشان داد سرمایه روان شناختی، توانمندسازی روان شناختی و رهبری اخلاقی می توانند تأثیری منفی در بدبینی سازمانی داشته باشند. ضمن اینکه رهبری اخلاقی در این خصوص نقش میانجی دارد.
نقش اعتماد سازمانی در تعدیل بدبینی سازمانی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه اعتماد سازمانی و بدبینی سازمانی بین کارکنان دانشگاه بوعلی سینا انجام شده است. روش تحقیق، توصیفی و طرح پژوهشی همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری و تحلیل مسیر است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان دانشگاه بوعلی سینای همدان به تعداد 740 نفر می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی نمونه ای به حجم 265 نفر به عنوان نمونه آماری پژوهش برای مطالعه انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از دو پرسشنامه استاندارد: اعتماد سازمانی و بدبینی سازمانی استفاده شد. پایایی پرسشنامه ها با استفاده از روش آلفای کرونباخ به ترتیب 86/0 و 92/0 به دست آمد. داده های پژوهش پس از جمع آوری با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS و LISREL تجزیه وتحلیل شدند. نتایج معادلات ساختاری نشان داد که اثر اعتماد سازمانی بر بدبینی سازمانی منفی و معنی دار است. همچنین نتایج تحلیل مسیر نشان داد که اثر اعتماد به همکاران بر بعد عاطفی بدبینی منفی و معنی دار است، ولی بر ابعاد رفتاری و شناختی بدبینی معنی دار نیست. اثر اعتماد به مدیریت بر ابعاد عاطفی، رفتاری و شناختی بدبینی منفی و معنی دار است. اثر اعتماد به محیط کاری بر ابعاد عاطفی و رفتاری بدبینی معنی دار نیست ولی بر بعد شناختی بدبینی منفی و معنی دار است.
اثر بدبینی سازمانی بر گرایش به رفتارهای انحرافی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت بهبود و تحول پاییز ۱۳۹۷ شماره ۸۹
73 - 89
حوزه های تخصصی:
رفتارهای انحرافی محیط کار از جمله ابعاد رفتار سازمانی است که به دلیل تحمیل هزینه های زیاد بر سازمان ها در دهه های اخیر مورد توجه قرار گرفته است. یکی از مهم ترین عواملی که به بروز رفتارهای انحرافی دامن می زند، بدبینی سازمانی است. بروز رفتار انحرافی کارکنان به دلیل وجود بدبینی، متأثر از سبک رهبری مدیران و سرپرستان می باشد در این پژوهش ابتدا به بررسی تأثیر بدبینی سازمانی بر گرایش به رفتارهای انحرافی در بین کارکنان یکی از شرکت های پیمانکاری نفتی منطقه عسلویه و پس از آن به تأثیر سبک رهبری تبادلی در تعدیل این اثر پرداخته شد. حجم جامعه آماری 210 نفر بوده که بر اساس فرمول کوکران تعداد 136 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد بدبینی سازمانی، رابطه رهبر-عضو و پرسشنامه رفتار انحرافی استفاده شده است که ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه پژوهش 817/0 محاسبه گردید. همچنین به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های کولموگروف-اسمیرنوف، همبستگی پیرسون، آزمون t تک نمونه ای و مدلسازی معادلات ساختاری به شیوه حداقل مربعات جزئی بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان داد که بدبینی سازمانی تأثیر مثبت و معناداری بر گرایش به رفتارهای انحرافی کارکنان دارد و سبک رهبری تبادلی این اثر را تعدیل می کند.
تبیین نقش بدبینی سازمانی در تاثیرگذاری بر انزوای خود خواسته کاری کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت بهبود و تحول زمستان ۱۳۹۷ شماره ۹۰
89 - 140
حوزه های تخصصی:
سیاست های سازمانی و قربانی شدن کارمندان در محل کار، از عوامل استرس زای اجتماعی هستند که پیامدهای قابل توجهی بر سلامت کارکنان بر جای می گذارند. این پژوهش با هدف مطالعه و بررسی تاثیر پارتی بازی/خویشاوندگرایی و رفتارهای انحرافی بر انزوای اختیاری کاری کارکنان از طریق نقش میانجی بدبینی سازمانی می باشد. جامعه آماری این تحقیق کارکنان هتل های چهار و پنج ستاره در شهر تهران بوده که از طریق روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 275 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در پژوهش حاضر پرسشنامه استاندارد می باشد که برای بررسی روایی آن از روایی صوری و برای بررسی پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، از نوع توصیفی- پیمایشی می باشد. مدل مورد مطالعه با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که پارتی بازی/ خویشاوندگرایی تاثیر بسزایی در افزایش بدبینی سازمانی و انزوای خودخواسته کاری کارکنان دارد و بدبینی سازمانی کارکنان نیز تاثیر زیاد و مثبتی بر انزوای خودخواسته کاری کارکنان دارد؛ همچنین، بدبینی سازمانی، در تاثیرگذاری پارتی بازی/ خویشاوندگرایی بر انزوای خودخواسته کاری کارکنان نقش میانجی ایفا می کند.
اثر تعدیل کننده تعارض نقش، تعارض کار- خانواده،اعتماد و عدالت سازمانی ادراک شده در تأثیرگذاریفرسودگی شغلی بر بدبینی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش متغیرهای تعدیل کننده در اثرگذاری فرسودگی شغلی بر بدبینی سازمانی پرستاران انجام شده است. تحقیق حاضر به لحاظ روش، یک تحقیق توصیفی و پیمایشی و به لحاظ هدف، تحقیقی کاربردی است. پرستاران مجتمع بیمارستانی امام خمینی(ره) جامعه آماری تحقیق را تشکیل می دهند که نمونه ای 120 نفره از آنها به طور تصادفی برای مشارکت در این تحقیق انتخاب شدند. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه های فرسودگی شغلی مسلچ و جکسون، بدبینی سازمانی دین و همکاران، تعارض نقش ریزو و همکاران، تعارض کار- خانواده کوپلمن، عدالت ادراک شده تسوی و همکاران و اعتماد پیرس و همکاران بود که توسط اعضای نمونه تحقیق تکمیل شدند. داده ها براساس روش مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار AMOS تحلیل شد. نتایج نشان داد با افزایش سطح فرسودگی شغلی، میزان بدبینی سازمانی پرستاران نیز افزایش می یابد. همچنین تعارض نقش و تعارض کار- خانواده، اثر تعدیل کننده افزایشی بر رابطه فوق دارند. یافته های تحقیق نقش تعدیل کنندگی اعتماد و عدالت ادراک شده را تأیید نکرد. استفاده از فنون کاهش فرسودگی شغلی و پیشگیری از آن می تواند پیامدهای مخرب آن ازجمله بدبینی سازمانی را کاهش دهد. تلاش برای برطرف ساختن تعارض نقش و تعارض کار- خانواده در پرستاران نیز می تواند به کاهش پیامدهای فرسودگی شغلی کمک نماید.
بدبینی سازمانی و انگیزه خدمت عمومی: تبیین نقش تعدیل گر برداشت کارکنان از سیاست سازمان و ابهام هدف سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت انگیزه خدمت عمومی در کارکنان سازمان های دولتی بزرگ ترین چالش مدیران بخش دولتی امروزی است زیرا فلسفه وجودی مدیریت دولتی خدمت به آحاد شهروندان در پرتو وجود کارکنان دارای انگیزه خدمت عمومی بالا است. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر بدبینی سازمانی بر انگیزه خدمت عمومی، به تبیین نقش برداشت از سیاست سازمانی و ابهام هدف سازمانی به عنوان متغیرهای تعدیل گر پرداخته است. در این پژوهش با به کارگیری روش نمونه گیری تصادفی ساده،926 نفر از کارکنان سازمان های دولتیِ تابع 18 وزارتخانه کشور به عنوان نمونه انتخاب شد. برای گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد به کار گرفته شد که روایی و پایایی هریک از متغیرها به تأیید رسیده است. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون همبستگی اسپیرمن و رگرسیون مرحله ای به وسیله نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که بدبینی سازمانی منجر به کاهش انگیزه خدمت عمومی می شود و برداشت منفی کارکنان از سیاست سازمان ارتباط بین بدبینی سازمانی و انگیزه خدمت عمومی را در جهت منفی تعدیل می کند. به علاوه، همراه شدن ابهام هدف سازمانی با برداشت از سیاست سازمانی این ارتباط را شدت می دهد.
بدبینی سازمانی به سوی رفتار انحرافی در محیط کار: تأکید بر نقش رفتار شهروندی و ادراک سیاست سازمانی (موردمطالعه: کارمندان دانشگاه لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازمان ها همواره از کارمندان و اعضا انتظار دارند وظایف و مسئولیت های خود را به درستی اجرا نمایند و از رفتارهای مضر برای سازمان ها که منجر به زیان رساندن به کارمندان و مشتریان می شود، دوری گزینند. ازاین رو انتظار می رود تا با کاهش رفتارهای سیاسی کارکنان، رفتارهای شهروندی و عملکرد سازمان افزایش یابد. هدف این پژوهش بررسی تأثیر بدبینی سازمانی بر رفتار انحرافی کاری از طریق رفتار شهروندی و ادراک سیاست سازمانی است. تحقیق ازنظر هدف پژوهش کاربردی، ازنظر رویکرد و ماهیت پژوهش علی-معلولی، ازنظر روش جمع آوری داده توصیفی پیمایشی و ازنظر نوع داده کمی و جامعه آماری پژوهش نیز شامل کارمندان دانشگاه لرستان است. حجم نمونه با استفاده از رابطه کوکران 201 نفر برآورد شد. چهار فرضیه این پژوهش با استفاده از روش تحلیل عاملی و مدلسازی معادلات ساختاری مورد آزمون قرار گرفت. با توجه به نتایج می توان گفت که بدبینی سازمانی بر رفتار انحرافی تأثیر مثبت و معنادار دارد، رفتار شهروندی نمی تواند نقش میانجی منفی و معناداری در تأثیرگذاری بدبینی بر رفتار انحرافی کارمندان بازی کند، ادراک سیاست سازمانی نقش میانجی مثبت و معناداری در تأثیرگذاری بدبینی سازمانی بر رفتار انحرافی دارد، رفتار شهروندی نقش میانجی منفی و معناداری در تأثیرگذاری ادراک سیاست سازمانی بر رفتار انحرافی دارد.
نقش رفتار سازمانی مثبت گرا در رابطه بین رهبری تحول آفرین و بدبینی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش با هدف پژوهش بررسی نقش رهبری تحول آفرین در کاهش بدبینی کارکنان و به روش توصیفی انجام شده است. در این راستا، با توجه به اهمیت مباحث روان شناسی مثبت و کاربردهای آن در رفتار سازمانی و همچنین نقش ویژگی های روان شناختی کارکنان در تاثیرپذیری از رهبران سازمان، نقش میانجی متغیرهای رفتار سازمانی مثبت گرا شامل سرمایه روان شناختی و توانمندسازی روان شناختی نیز در رابطه مذکور مورد بررسی قرار گرفته است. براساس نمونه گیری تصادفی ساده 130 نفر از کارکنان شعبه یک سازمان تامین اجتماعی استان قم انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های رهبری تحول آفرین بس، سرمایه روان شناختی لوتانز، یوسف و آولیو، توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر و بدبینی سازمان کیان بودند. مدل مفهومی پژوهش با روش حداقل مربعات جزئی مورد آزمون قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد رهبری تحول آفرین، سرمایه روان شناختی و توانمندسازی روان شناختی می توانند تا حد قابل توجهی بر کاهش بدبینی کارکنان در سازمان موثر باشند. ضمن اینکه متغیرهای رفتار سازمانی مثبت گرا نقشی میانجی در رابطه بین رهبری تحول آفرین و بدبینی کارکنان ایفا کرد. بنابراین، توجه به ابعاد رهبری تحول آفرین، توانمندسازی روان شناختی و سرمایه روان شناختی و تلاش برای ارتقاء آن ها به ویژه با تاکید بر تمامی مدیران و کارکنان سطوح مختلف، در کاهش بدبینی کارکنان و حتی در پیشگری از آن تاثیر قابل توجهی خواهد داشت.
بررسی رابطه بین بدبینی سازمانی و رفتار ضد شهروندی سازمانی با نقش میانجی حسادت سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش بررسی رابطه بین بدبینی سازمانی و رفتار ضد شهروندی سازمانی با نقش میانجی حسادت سازمانی است. روش پژوهش همبستگی مبتنی بر مدل معادلات ساختاری است. با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای-تصادفی 191 دبیر شهر زاهدان از طریق سه پرسشنامه بدبینی سازمانی، رفتار ضد شهروندی سازمانی و حسادت سازمانی مورد مطالعه قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی، مدل معادلات ساختاری با کمک نرم افزارspss21 و لیزرل استفاده شد. بر اساس یافته ها بین بدبینی سازمانی، رفتار ضد شهروندی سازمانی و حسادت سازمانی رابطه ای مثبت و معنی دار وجود داشت (001/0p<). بدبینی سازمانی بر رفتار ضد شهروندی سازمانی به طور مستقیم اثر نداشت اما به طور غیرمستقیم و از طریق متغیر حسادت سازمانی بر رفتار ضد شهروندی سازمانی اثر مثبت داشت. بنابراین میتوان پذیرفت که گسترش بدبینی سازمانی حسادت سازمانی را به دنبال دارد که پیامد آن نیز بروز رفتارهای ضد شهروندی سازمانی است. از آنجا که ریشه بدبینی سازمانی به بی اعتمادی برمی گردد از این رو مدیران می توانند با گسترش اعتماد سازمانی از میزان بدبینی سازمانی کارکنان بکاهند.
رابطه رفتار رهبری مدیران و بدبینی سازمانی با در نظر گرفتن نقش تعدیل گر عدالت سازمانی آموزش و پرورش
منبع:
پژوهش های رهبری و مدیریت آموزشی سال سوم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۲
111 - 148
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی رابطه رفتار رهبری مدیران و بدبینی سازمانی با در نظر گرفتن نقش تعدیل گر عدالت سازمانی در میان کارکنان آموزش و پرورش بود. این تحقیق یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی با تاکید بر معدلسازی معادلات ساختاری بود. در این تحقیق، جامعه آماری شامل همه کارکنان زن و مرد آموزش و پرورش شهر بن چهارمحال بختیاری بود که نمونه ای به حجم 300 معلم به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شد. شرکت کنندگان پرسشنامه توصیف رفتار رهبری مدیران، پرسشنامه استاندارد بدبینی سازمانی، و پرسشنامه عدالت سازمانی را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و مدلسازی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که رفتار رهبری مدیران و مولفه های آن شامل رهبری حمایتی و آمرانه با بدبینی سازمانی ارتباط منفی معناداری داشتند. رفتار رهبری مدیران و مولفه های آن با عدالت سازمانی ارتباط مثبت معنی داری داشتند. عدالت سازمانی و مولفه های آن شامل عدالت توزیعی، عدالت رویه ای و عدالت تعاملی ارتباط منفی معنی داری با بدبینی سازمانی داشتند. هر سه مولفه عدالت سازمانی در ارتباط بین رفتار رهبری مدیران و مولفه آن شامل رهبری حمایتی با بدبینی سازمانی دارای نقش تعدیل گر بودند. مولفه های عدالت سازمانی به غیر از عدالت تعاملی در ارتباط بین رهبری آمرانه و بدبینی سازمانی دارای نقش تعدیل گر بودند. در کل می توان نتیجه گرفت که رفتار رهبری مدیران شامل حمایتی و آمرانه از طریق عدالت سازمانی می تواند منجر به کاهش بدبینی سازمانی در کارکنان آموزش و پرورش گردد.
بررسی رابطه ی بین بدبینی سازمانی با عملکرد کارکنان با نقش تعدیلگر اخلاق حرفه ای در بیمارستان تخصصی قلب و عروق جوادالائمه(ع) مشهد
منبع:
اسلام و مدیریت سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۳
60 - 75
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف شناسایی رابطه ی بین بدبینی سازمانی با عملکرد کارکنان با نقش تعدیلگر اخلاق حرفه ای در بیمارستان تخصصی قلب و عروق جوادالائمه(ع) مشهد انجام شده است. تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت از نوع تحقیقات توصیفی - همبستگی می باشد .جامعه ی آماری تحقیق کلیه ی کارکنان بیمارستان در سال 1395 که تعداد آنها 500 نفر بوده و بر اساس جدول مورگان نمونه ای به حجم 219 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی متناسب با جامعه ی آماری انتخاب شدند .اطلاعات مورد نیاز از سه پرسشنامه بدبینی سازمانی ایتون و همکاران (2000) ، اخلاق حرفه ای محقق ساخته و ارزیابی عملکرد کارکنان استفن ایی کندری (2005) جمع آوری گردید پرسشنامه ها از اعتبار و پایایی لازم برخوردار بودند و پایایی آنها به ترتیب 87/0 ، 90/0 و 95/0 بود. جهت بررسی نرمال بودن متغیرها از آزمون کولموگروف اسمیرنف ، تجزیه و تحلیل فرضیه های تحقیق از تکنیک آماری ضریب همبستگی پیرسون ، آزمون T– test با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گردید. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان داد که رابطه ی منفی و معناداری بین بدبینی سازمانی و عملکرد کارکنان وجود دارد. همچنین نقش تعدیل کنندگی اخلاق حرفه ای در رابطه ی بین بدبینی سازمانی و عملکرد کارکنان تأیید گردید.
تحلیل اثر فرهنگ بوروکراتیک بر تنبلی سازمانی با نقش میانجی بدبینی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال هفدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۵۴)
549 - 567
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل اثر فرهنگ بوروکراتیک بر تنبلی سازمانی با نقش میانجی بدبینی سازمانی انجام پذیرفت. این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش و ماهیت جزء تحقیقات توصیفی پیمایشی است. در این پژوهش برای سنجش متغیرها از پرسشنامه استاندارد بهره گرفته شد که روایی و پایایی آن به ترتیب با استفاده از روش روایی صوری و آلفای کرونباخ تأیید شد. جامعه آماری شامل سازمان های دولتی شهرستان خرم آباد بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و با کمک فرمول کوکران 384 نفر از کارکنان این سازمان ها به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزارهای Amos و SPSS تحلیل شد. نتایج نشان داد در سطح اطمینان 95/0 فرهنگ بوروکراتیک بر تنبلی و بدبینی سازمانی تأثیر معنادار دارد. تحلیل مسیر غیرمستقیم گویای نقش میانجی بدبینی سازمانی در تأثیر فرهنگ بوروکراتیک بر تنبلی سازمانی است. ازین رو به عنوان یک نتیجه کلی می توان گفت زمانی که آزادی عمل، گستره اختیارات، استقلال، و خلاقیت توسط فرهنگ بوروکراتیک از کارکنان سازمان سلب شود، کارکنان به قوانین و مقررات سازمانی بدبین و به تنبلی سازمانی مبتلا می شوند.
تأملی بر نقش طردشدگی در محیط کار بر بدبینی سازمانی با تعدیل گری سرمایه روان شناختی (موردمطالعه: یک صنعت نظامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال نوزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۷۴
31 - 52
حوزه های تخصصی:
بدبینی سازمانی مفهومی جدید در رفتار سازمانی و روان شناسی سازمانی است که توجه نظریه پردازان سازمانی را به خود معطوف کرده است. هدف از مطالعه حاضر واکاوی نقش طردشدگی در محیط کار بر بدبینی سازمانی با تعدیل گری سرمایه روان شناختی است. پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی- پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه کارکنان شاغل در یک صنعت نظامی (310 نفر) واقع در شهر تهران می باشد که 170 نفر با استفاده از فرمول کوکران و خطای 5 درصد به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری پژوهش تصادفی ساده است. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد مبتنی بر طیف لیکرت استفاده شد. پرسشنامه طردشدگی در محیط کار دارای آلفای کرونباخ 907/0، پرسشنامه بدبینی سازمانی دارای آلفای کرونباخ 938/0، و پرسشنامه سرمایه روان شناختی دارای آلفای کرونباخ 918/0 است. همچنین، برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Smart-Pls بهره گرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد که طرد شدگی در محیط کار بر بدبینی سازمانی تأثیر مثبت و معناداری دارد. علاوه بر این سرمایه روان شناختی رابطه بین طردشدگی در محیط کار و بدبینی سازمانی را تعدیل می کند.