مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
رهبری توزیعی
حوزه های تخصصی:
مهم ترین مبحث سازمان های آموزشی، اثربخشی مدارس و نحوه مدیریت و رهبری آن می باشد. با توجه به اهمیت نقش رهبری در ایجاد ساختارهای منعطف و حمایت کننده در زمینه اثربخشی، هدف از این پ ژوهش، بررسی الگوی ساختاری اثر سبک رهبری توزیعی مدیران بر اثربخشی مدارس با شاخص های انگیزش شغلی و خوش بینی تحصیلی معلمان بود.
پژوهش حاضر دارای رویکرد کمی و از نوع توصیفی - همبستگی می باشد. به منظور اجرای این پژوهش، از تمامی دبیران متوسطه شهر سنندج نمونه ای به حجم 480 نفر انتخاب شد که از این تعداد 375 نفر پرسش نامه ها را به صورت کامل عودت دادند. ابزار گردآوری داده ها شامل چهار پرسش نامه با طیف پنج گانه لیکرت بود. با توجه به اینکه جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری استفاده شد، لذا تمامی پرسش نامه ها، مورد تحلیل عاملی تأییدی قرار گرفتند که در نهایت به حذف برخی از سؤالات منجر شد و مؤلفه های مورد تأیید به عنوان متغیرهای مشاهده شده جهت اندازه گیری متغیرهای نهفته، وارد مدل معادلات ساختاری شدند.
در بررسی خصوصیات روان سنجی مؤلفه ها، نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که همه ابعاد رهبری توزیعی و اثربخشی مورد تأیید می باشند. اما یکی از ابعاد خوش بینی تحصیلی و دو بعد از ابعاد انگیزش به دلیل ضعف در شاخص ها و خطای کوواریانس، از مدل اندازه گیری حذف شدند. همچنین نتایج معادلات ساختاری نشان داد که الگوی ساختاری از برازش خوبی برخوردار است و 79/0 از واریانس اثربخشی مدارس را تبیین می کند. نتایج نشان از اهمیت بالای نقش متغیرهای پژوهش در تعیین اثربخشی مدارس دارند. همچنین یافته ها نشان دادند انگیزش و خوش بینی معلمان اثر مستقیم بالایی بر اثربخشی مدارس دارند و نیز رهبری توزیعی ارتباط معناداری با انگیزش و خوش بینی معلمان دارد. تنها مسیر مستقیم رهبری بر اثربخشی مدارس معنادار نبود. اما به طور غیر مستقیم و از طریق متغیرهای میانجی، رهبری توزیعی (94/0=β، 0.01>P) اثربخشی مدارس را پیش بینی کرد.
پژوهشگران در این تحقیق نتیجه گرفتند که سبک رهبری توزیعی مدیران، به جهت انعطاف پذیری و ایجاد ساختار ارگانیک در مدارس و افزایش ارتباطات و توانمندی افراد، از ابعاد اساسی و لازم، جهت افزایش اثربخشی در مدارس برخوردار می باشد. نتایج این پژوهش اهمیت توجه به اثر غیر مستقیم رهبری توزیعی با توجه به متغیرهای میانجی را بر اثربخشی مدارس نشان می دهد.
بررسی نقش واسطه ای قرارداد روان شناختی در ارتباط میان رهبری توزیعی و تسهیم دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تبیین نقش رهبری توزیع شده بر تسهیم دانش با نقش میانجی قرارداد روان شناختی بین همه دبیران دوره دوم متوسطه شهر تهران انجام شده است. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوة گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی است و جامعه آماری شامل کلیه مدارس دوره دوم متوسطه شهر تهران به تعداد 355 مدرسه و 10656 معلم بوده است که از بین آنها 370 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های رهبری توزیع شده ایلمور، قرارداد روان شناختی رابینسون و روسو و پرسشنامه محقق ساخته تسهیم دانش با روایی و پایایی مناسب استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی و مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای آماری spss و lisrel استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که رهبری توزیع شده به صورت مستقیم و غیرمستقیم با نقش واسطه ای قرارداد روان شناختی بر تسهیم دانش اثرگذار است. همچنین قرارداد روان شناختی نیز بر تسهیم دانش، تأثیر قابل توجهی دارد.
اثر رهبری توزیعی و سرمایۀ روان شناختی بر تعهد به تغییر با میانجی گری خودکارآمدی تغییر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین رهبری توزیعی و سرمایۀ روان شناختی با تعهد به تغییر با میانجی گری خودکارآمدی تغییر در کارکنان دانشگاه محقق اردبیلی انجام شد. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی از نوع همبستگی به روش معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش کلیۀ کارکنان دانشگاه محقق اردبیلی بودند که با توجه به جدول مورگان و با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، نمونه ای به حجم 180 نفر انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه رهبری توزیعی ایلمور (2000)، سرمایۀ روان شناختی لوتانز و همکاران (2007)، خودکارآمدی تغییر چن و همکاران (2001) و تعهد به تغییر تعهد مایرز و هرسکوتیچ (2002) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و روش های آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و آزمون کولموگروف اسمیرنوف) و نرم افزار LISREL استفاده شد. نتایج تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که رهبری توزیعی با ضریب بتای (18/0) و سرمایۀ روان شناختی با ضریب بتای (71/0) بر خودکارآمدی تغییر اثر مثبت و مستقیم دارند و خودکارآمدی تغییر با ضریب بتای (47/0) بر تعهد به تغییر کارکنان اثر مثبت و مستقیم دارند. همچنین نقش واسطۀ خودکارآمدی تغییر در رابطه بین رهبری توزیعی و هم سرمایۀ روان شناختی با تعهد به تغییر معنی دار بود.
تأثیر رهبری توزیعی مدیران مدارس بر التزام شغلی و خودکارآمدی معلمان با میانجی گری عزت نفس سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
425 - 404
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف دست یابی به التزام شغلی و خودکارآمدی معلمان از منظر رهبری توزیعی، و با نگاه به عزت نفس سازمانی انجام شد. روش پژوهش حاضر، توصیفی- همبستگی با رویکرد مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش معلمان زن مقطع ابتدایی شهر خرم آباد به تعداد 850 نفر بود که حجم نمونه ای به تعداد 233 نفر با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و با توجه به حداکثر پارامترهای آزاد در مسیرهای فرض شده مدل معادلات ساختاری پژوهش به روش نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب شد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه های استاندارد رهبری توزیعی، عزت نفس سازمانی، التزام شغلی و خودکارآمدی بود که روایی سازه و پایایی آن ها با آزمون آلفای کرونباخ تأیید شد. داده ها با استفاده از نرم افزار spss23 و amos23 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که متغیر برون زا (رهبری توزیعی) علاوه بر تأثیر مستقیم و معنادار خود بر تمام متغیرهای درون زا (عزت نفس سازمانی، التزام شغلی و خودکارآمدی معلمان) به واسطه عزت نفس سازمانی معلمان، دارای نقش غیرمستقیم در تبیین خودکارآمدی آنان است. همچنین نتایج بیانگر تأثیر مستقیم و معنادار عزت نفس سازمانی بر خودکارآمدی معلمان بود اما تأثیر عزت نفس سازمانی بر التزام شغلی معلمان معنادار نبود.
الگوی رهبری توزیعی و زمینه های استقرار آن در مدارس ابتدایی شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
516 - 490
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش از روش توصیفی- پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه معلمان دوره ابتدایی نواحی 4، 5 و 6 شهر مشهد تشکیل دادند. حجم نمونه شامل 335 نفر از معلمان دوره ابتدایی در نواحی چهار، پنج و شش بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای از سه ناحیه برخوردار، نیمه برخوردار و نا برخوردار انتخاب شدند. نخست، به بررسی وضعیت الگوی رهبری توزیعی در مدارس موردمطالعه با استفاده از پرسشنامه Spillane (2000) پرداخته شد. در مرحله بعد، نظر به نتایج به دست آمده از پیمایش، مهم ترین زمینه های استقرار رهبری توزیعی از طریق مصاحبه فردی و کانونی با مطلعان کلیدی شناسایی و استخراج شدند. به طورکلی نتایج به دست آمده حاکی از تفاوت معنی دار بین وضعیت موجود و وضعیت مطلوب رهبری توزیعی به ویژه در مؤلفه تصمیم گیری مشارکتی در مدارس ابتدایی مشهد می باشد. علاوه براین، نتایج نشان داد که استقرار رهبری توزیعی در مدارس ابتدایی تابع بروز و ظهور ویژگی هایی مانند چشم انداز، سازمان دهی، فرهنگ خوش بینی، ساختار توانمندساز و دانش آموز محوری می باشد.
مدل یابی تاثیر رهبری خدمتگزار و توزیعی بر رفتار های پویای شغلی و ارتقاء عملکرد سازمانی (مورد مطالعه: وزارت ورزش و جوانان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مدل یابی تاثیر رهبری خدمتگزار و توزیعی بر رفتار های پویای شغلی و ارتقاء عملکرد سازمانی کارکنان وزارت ورزش و جوانان بود. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها از نوع پیمایشی بود. جهت مطالعه رهبری خدمتگزار، رهبری توزیعی، رفتارهای پویای شغلی و عملکرد سازمانی ابتدا پژوهش های موجود درمنابع اطلاعاتی و کتابخانه ایی مطالعه و پس از چندین جلسه مشاوره و بررسی؛ عوامل موثر شناسایی شد و در قالب پرسشنامه و مدل مفهومی پژوهش در دو مرتبه بصورت روش دلفی به نظر سنجی خبرگان گذاشته شد. بطوریکه پرسشنامه ای در قالب 9 سوال برای رهبری خدمتگزار، 6 سوال برای رهبری توزیعی، 7 سوال برای رفتار های پویای شغلی و 5 سوال برای عملکرد سازمانی در حوزه ورزش تنظیم و تدوین شد. برای تحلیل سوالات از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج برازش مدل (91/0AGFI=، 90/0GFI=، 91/0CFI=، 92/0TLI=، 94/0NFI=) نشان از مناسب بودن مدل داشت. همچنین نتایج تحلیل مسیر نیز تاثیر رهبری خدمتگزار و رهبری توزیعی را بر رفتار های پویای شغلی و عملکرد سازمانی تایید کرد. دانش حاصل از این پژوهش به مدیران و برنامه ریزان سازمان های ورزشی کمک می کند تا برنامه های ارتقاء عملکرد سازمان را با توسعه رفتارهای خاص رهبری مورد توجه قرار دهند.
پیش بینی عملکرد شغلی معلمان بر اساس سبک رهبری توزیعی مدیران و راهبردهای خودمدیریتی
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، پیش بینی عملکرد شغلی معلمان براساس سبک رهبری توزیعی مدیران و راهبرد های خودمدیریتی می باشد. روش پژوهش توصیفی - همبستگی و جامعه آماری آن شامل کلیه ی معلمان مدارس ابتدایی شهرستان ملکشاهی در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 156 نفر بود که در پژوهش حاضر، به دلیل حجم پایین جامعه آماری به صورت کل شماری، تعداد 156 نفر مورد بررسی قرار گرفت. ابزار مورد استفاده مقیاس استاندارد عملکرد شغلی پاترسون(1970)، مقیاس رهبری توزیعی ایلمور ودیویس(2009) و مقیاس راهبرد های خودمدیریتی ملاحسینی و برخورداری(1386) می باشد. یافته های توصیفی نشان داد که میزان عملکرد شغلی، رهبری توزیعی و راهبرد های خودمدیریتی و مؤلفه های آنها در سطح بالاتر از متوسط قرار دارند. نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان داد در سطح معنی داری 05/0 بین رهبری توزیعی و راهبرد های خودمدیریتی با میزان عملکرد شغلی معلمان ابتدایی شهرستان ملکشاهی رابطه معنادار و مستقیم وجود دارد. نتایج ضریب تعیین نیز در تحلیل مدل رگرسیونی نشان داد که سهم رهبری توزیعی و راهبرد های خودمدیریتی بر عملکرد شغلی معلمان مدارس ابتدایی شهرستان ملکشاهی به میزان 1/39 درصد، میزان سهم همزمان کلیه مؤلفه های رهبری توزیعی 9/26 درصد و میزان سهم همزمان کلیه مؤلفه های راهبرد های خودمدیریتی 7/23 درصد است. در راستای یافته های پژوهش جهت بهبود عملکرد معلمان، پیشنهادهایی مرتبط براساس مؤلفه های رهبری توزیعی و نیز راهبردهای خود مدیریتی معلمان ارائه شد.
بررسی رابطه رهبری توزیعی و توانمندسازی دبیران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۳ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۱۰
57 - 72
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به تعیین رابطه بین رهبری توزیعی با توانمند سازی دبیران در هنرستان های شهرستان ساوه می پردازد. روش پژوهش توصیفی- همبستگی و از نظر هدف کاربردی است و جامعه آماری شامل کلیه دبیران هنرستان های شهر ساوه به تعداد 380 نفر می باشد. نمونه ی آماری بر اساس جدول مورگان به تعداد 191 نفر و با روش نمونه گیری طبقه ای- نسبی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه های محقق ساخته رهبری توزیعی و توانمندسازی با طیف پنج درجه ای لیکرت است. پایایی ابزار پس از اجرای مقدماتی ارزیابی و تأیید شد و ضریب آلفای کرونباخ هر یک از پرسشنامه های رهبری توزیعی و توانمندسازی به ترتیب 92/0 و 88/0 به دست آمد. نتایج پژوهش نشان داد که رابطه مثبت و معنی داری بین توانمند سازی با سه بعد رهبری کلاسیک، طراحی نشده و نوظهور وجود دارد ولی نوعی رابطه منفی بین رهبری آشفته و توانمندسازی برقرار است. هم چنین رهبری طراحی نشده دارای بالاترین ضریب همبستگی می باشد. در پایان بر اساس یافته های پژوهش پیشنهاداتی ارائه شده است.
بررسی رابطه ی رهبری سطح پنج و رهبری توزیعی با تعالی سازمانی مدارس بواسطه توانمندسازی ساختاری و روان شناختی معلّمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی رهبری سطح پنج و رهبری توزیعی با تعالی سازمانی مدارس بواسطه توانمندسازی ساختاری و روان-شناختی معلّمان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی با تأکید بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیّه معلّمان مدارس ابتدایی استان فارس در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 16264 نفر بودند، با توجّه به طبقات جامعه پژوهش مانند نوع منطقه(برخوردار، نیمه برخوردار و محروم)، تعداد شهرستان/ناحیه(39) و جنسیّت(مرد و زن) به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی و بر مبنای فرمول کوکران نمونه ای به حجم 375 نفر انتخاب شد. جمع آوری داده ها بر اساس پنج پرسشنامه رهبری سطح پنج چم آسمانی، رهبری توزیعی المور، توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر، توانمندسازی ساختاری کردنائیج، بخشی زاده و فتح الهی و تعالی سازمانی عمارلو صورت گرفت که ضریب آلفای کرانباخ آن ها به ترتیب: 96/0، 92/0، 94/0، 93/0 و 91/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با به کارگیری دو نرم افزار SPSS و LISREL صورت پذیرفت. نتایج نشان داد که: رهبری سطح پنج رابطه مستقیم، مثبت و معنادار با توانمندسازی روان شناختی و تعالی سازمانی مدارس دارد؛ رهبری سطح پنج بواسطه توانمندسازی روان شناختی رابطه غیرمستقیم، مثبت و معنادار با تعالی سازمانی مدارس دارد؛ رهبری توزیعی رابطه مستقیم، مثبت و معنادار با توانمندسازی ساختاری و تعالی سازمانی مدارس دارد؛ رهبری توزیعی بواسطه توانمندسازی ساختاری رابطه غیرمستقیم، مثبت و معنادار با تعالی سازمانی مدارس دارد. در واقع رهبران سطح پنج و رهبران توزیعی به همراه نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی و توانمندسازی ساختاری معلّمان دارای نقش مؤثّری در سرآمدی و تعالی سازمانی مدارس می باشند. بنابراین چنانچه مدیران و رهبران مدارس از راهکارهای رهبری سطح پنج و رهبری توزیعی استفاده نموده و در این فرایند از راهبردهایی مانند توانمندسازی روان شناختی و ساختاری بهره گیرند، می توانند شرایط مساعدی جهت همکاری و مشارکت هر چه بیشتر معلّمان جهت رشد و ارتقاء سطح مدرسه در تمامی ابعاد و تعالی سازمانی مدرسه فراهم کنند.
رابطه ی رهبری توزیعی با تعالی سازمانی مدارس با نقش میانجی توانمندسازی ساختاری و روان-شناختی در معلّمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش بررسی رابطه ی رهبری توزیعی با تعالی سازمانی مدارس با نقش میانجی توانمندسازی ساختاری و روان شناختی در معلّمان بود.روش شناسی: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیّه معلّمان مقطع ابتدایی استان فارس در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 16264 نفر تشکیل داده بودند که از این جامعه، نمونه ای به حجم 375 نفر بر مبنای فرمول کوکران انتخاب شد. با توجّه به طبقات جامعه پژوهش مانند نوع منطقه، تعداد شهرستان/ناحیه و جنسیّت از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی استفاده شد. جمع آوری داده ها بر اساس چهار پرسشنامه رهبری توزیعی(المور، 2000)، توانمندسازی روان شناختی(اسپریتزر، 1995)، توانمندسازی ساختاری(کردنائیج، بخشی زاده و فتح الهی، 1394) و تعالی سازمانی (عمارلو، 1396) صورت گرفت. برای تجزیه وتحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری، بوسیله ی دو نرم افزار SPSS نسخه 25 و LISREL نسخه 80/8 استفاده شد.یافته ها: نتایج حاصل از شاخص های برازندگی مدل تحلیل مسیر تأییدی نشان داد که، مدل ساختاری پژوهش دارای برازش مناسب و قابل قبول می باشد. بر اساس سایر نتایج پژوهش، رهبری توزیعی رابطه مستقیم، مثبت و معناداری با توانمندسازی ساختاری، توانمندسازی روان شناختی و تعالی سازمانی مدارس؛ توانمندسازی ساختاری رابطه مستقیم، مثبت و معناداری با تعالی سازمانی مدارس و توانمندسازی روان شناختی؛ و توانمندسازی روان شناختی رابطه مستقیم، مثبت و معناداری با تعالی سازمانی مدارس داشت(0011/0). رهبری توزیعی بواسطه توانمندسازی ساختاری و توانمندسازی روان شناختی رابطه غیرمستقیم، مثبت و معنادار با تعالی سازمانی مدارس؛ و توانمندسازی ساختاری بواسطه توانمندسازی روان شناختی رابطه غیرمستقیم، مثبت و معنادار با تعالی سازمانی مدارس داشت(004/0).بحث و نتیجه گیری: با توجّه به نتایج پژوهش حاضر، مدیران و رهبران مدارس باید از راهکارهای رهبری توزیعی جهت واگذاری هرچه بیشتر قدرت، اختیار و مسؤولیّت بین معلّمان استفاده کنند، تا ضمن بهبود توانمندی های روان شناختی و ساختاری آن ها، شرایط مساعدی جهت همکاری و مشارکت هرچه بیشتر معلّمان جهت رشد و ارتقاء سطح مدرسه در تمامی ابعاد و تعالی سازمانی مدرسه فراهم شود.