مطالب مرتبط با کلیدواژه

دگرگونی فضایی


۱.

تحلیلی بر ناکارامدی نظام مدیریت بحران در دگرگونی فضایی مناسب نواحی روستایی مورد مطالعه: شهرستان ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت بحران نواحی روستایی شهرستان ارومیه دگرگونی فضایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹۵ تعداد دانلود : ۵۴۴
سکونتگاههای روستایی به مثابه نظام های مکانی– فضایی در معرض پویایی ودگرگونی مداوم قرار دارند.آشکار است که در این تحولات، مجموعه عوامل و نیروهای متفاوت ومتنوعی نقش آفرین هستند اما بیشتر این عوامل به نوعی متاثر ازنظام مدیریتی است که در فضاهای روستایی نقش آفرینی می کند. این نظام، با توجه به الگوهای مختلف، دارای اثر گذاری متفاوتی بر نظام های فضایی است. براین اساس، تحقیق حاضر به دنبال بررسی دگرگونی فضایی سکونتگاههای روستایی شهرستان ارومیه مبتنی بر نقش مدیریت بحران است. قلمرو جغرافیایی مورد مطالعه، شهرستان ارومیه است که در غرب دریاچه ارومیه قرار دارد. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و بر اساس روش، توصیفی – تحلیلی است. جامعه آماری مورد مطالعه، 70 نفر از خبرگان دستگاههای مرتبط با مدیریت بحران شهرستان ارومیه می باشند که با روش تعیین حجم نمونه با جامعه نا معلوم با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. برای جمع آوری داده ها واطلاعات از روش کتابخانه ای و میدانی، از فن پرسشگری و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. در تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های کلموگروف اسمیرنوف، دوربین واتسون، رگرسیون، تحلیل مسیر و همبستگی پیرسون در نرم افزار SPSS بهره گیری شده است. مبتنی بر یافته های پژوهش، این نتیجه حاصل شده است که روستاهای تحت تاثیر اقدام نظام مدیریت بحران در مواجهه با مخاطره خشکیدن دریاچه ارومیه با دگرگونی های نامناسبی در ابعاد زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی، کالبدی روبرو شدند. این دگرگونی ها، متاثراز سازوکار نظامی است که در آن بعلت دولتی بودن، تمرکز گرایی و بخشی نگری؛ پاسخگویی، مشروعیت، نقش پذیری کارآمد، عدالت محوری وجهت گیری برنامه ای در آن تضعیف شده است. در این میان، ضعف مشروعیت و ضعف در نقش پذیری کارآمد از اهمیت بالاتری برخوردار هستند. با تعمق در ماهیت عوامل و روابط مستقیم و غیر مستقیم آنها این نکته کلیدی مشخص شده است که نقش پذیری ضعیف روستاییان و نگاه ابزاری به مشارکت آنها در مدیریت بحران، عامل کلیدی بروز تحولات فضایی نامناسب در روستاهای مورد مطالعه است.
۲.

اثرگذاری توانمندسازی ساختاری بر مشارکت زنان در طرح های توسعه گردشگری و دگرگونی فضایی سکونتگاه های روستایی شهرستان های شاهرود و میامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادراک سازگار زنان توانمندسازی ساختاری دگرگونی فضایی طرح های گردشگری مشارکت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶ تعداد دانلود : ۱۲۰
پیشینه و هدف: رهیافت توانمندسازی ساختاری زنان روستایی با آرمان مشارکت در طرح های توسعه گردشگری، به مثابه یکی از برجسته ترین رویکردها در زمینه دگرگونی فضایی سکونتگاه های روستایی است که در چهار بعد بر دگرگونی فضایی همچون فرصت های یادگیری، دریافت اطلاعات، دسترسی به منابع و پشتیبانی اثرگذار است. توانمندسازی ساختاری متکی بر آموزش و آگاهی بخشی به زنان روستایی نسبت به منافع و هزینه های توسعه گردشگری، پرورش دانش و مهارت بومی برای بهره مندی از فرصت های گوناگون شغلی، آسان سازی دسترسی به منابع مادی و معنوی و نگاه به شکل دهی نهادها، بر ادراک سازگار زنان برای مشارکت در طرح های توسعه گردشگری و دگرگونی فضایی سکونتگاه های روستایی اثرگذار است. ولی در ایران آموزش نامولد، زنان را در فرایند طرح های توسعه گردشگری، به شکل «انسان های کارپذیر» بدل کرده و مشارکت شان را با چالش روبرو ساخته که بازدارنده توسعه و دگرگونی فضایی است. از اینرو هدف پژوهش حاضر بررسی اثرگذاری توانمندسازی ساختاری بر ادراک سازگار زنان از طرح های توسعه گردشگری و عوامل برانگیزاننده مشارکت زنان روستایی در جهت دگرگونی فضایی سکونتگاه های روستایی می باشد.مواد و روش ها: جامعه آماری این پژوهش کاربردی و کمی، دربرگیرنده 33 روستای فعال در بخش گردشگری با 15196 خانوار است که به گونه تصادفی تعداد 400 نمونه بر مبنای فرمول کوکران محاسبه و در سال 1400 پرسشنامه ها تکمیل شد. روش های آماری مورد استفاده، تحلیل همبستگی و مدل معادلات ساختاری است. مدل یابی در دو گام انجام شد. در گام اول، پایایی شاخص، توسط معیارهای آلفای کرونباخ که بالاتر از 7/0  و پایایی ترکیبی به واسطه مقادیر بالاتر از 6/0  یافته ها و بحث: یافته ها آشکار ساخت ضریب مسیر در سطح اطمینان 95 درصد معنادار است؛ چون مقدار t  از 96/1 بیشتر است. بر مبنای مقادیر ضرایب مسیر و مقدارt ، ادراک سازگار زنان روستایی از طرح های توسعه گردشگری با توانمندسازی ساختاری آنان با ضریب مسیر 830/0 و مقدار t  برابر با 014/48، گویای رابطه مثبت و معنی دار است و مورد تایید قرار گرفت. مشارکت زنان در طرح های توسعه گردشگری و دگرگونی فضایی نیز، با ضریب مسیر 382/0 و مقدار t  که برابر با  866/6 شده است، رابطه مثبت و معنا دار با ادراک سازگار زنان از طرح های توسعه گردشگری و دگرگونی فضایی دارد. به منظور سنجش فرضیه میانجی، نتایج آزمون سوبل نشان داد بین توانمندسازی ساختاری با نقش میانجی ادراک سازگار زنان و مشارکت شان در طرح های توسعه گردشگری و دگرگونی فضایی سکونتگاه های روستایی، رابطه میانجی و غیرمستقیم وجود دارد. این پژوهش، با نتایج پژوهش ایراوان و نارا، (Irawan and Nara, 2020)، همراستا است که معتقدند توانمندسازی در تمام ابعاد در مشارکت اثرگذار و منافع حاصل از گردشگری و توزیع عادلانه آنها، منجر به توسعه گردشگری در جامعه شده است.نتیجه گیری: نتایج میانگین متغیرها نمایان ساخت، توانمندسازی ساختاری بر ادراک سازگار زنان از مشارکت شان در طرح های توسعه گردشگری و دگرگونی فضایی سکونتگاه های روستایی ناحیه مورد مطالعه، اثرگذار بوده است. نقش موثر زنان در این طرح ها، انکارناپذیر و توفیق در آن بدون مشارکت زنان دشوار است. توان افزایی زنان روستایی از این رو اهمیت دارد که می تواند در ایجاد چرخه های پایدار تواناساز آنان از جمله در برابری جنسیتی و افزایش درآمد موثر واقع شود. با این وجود، توجه بیش از پیش به اثرگذاری توانمندسازی با آرمان نیرومندسازی و توان افزایی زنان برای پیوستگی و افزایش مشارکت شان در پیشگیری از چالش های پیش روی، پیشنهاد می شود.