مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
مدارس ابتدایی
منبع:
علوم حرکتی و رفتاری سال ۵ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
143 - 151
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: مطابق با دیدگاه سیستم های پویا؛ فرآیند یادگیری، پیشروی خطی مداوم رفتار نیست بلکه تغییرات ناگهانی و غیرمداوم در طول زمان است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثر آموزش خطی و غیر خطی بر تعادل ایستا و پویای دانش اموزان دختر 7 تا 9 سال بود. روش شناسی: در این مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون، از بین دانش آموزان دختر 7 تا 9 ساله شهر تهران، 30 دانش آموز دختر به روش در دسترس انتخاب و در دو گروه آموزش غیرخطی و آموزش خطی گرفتند. در مرحله پیش آزمون، تعادل ایستا و پویای شرکت کنندگان مطابق با دستورالعمل آزمون MABC-2 اندازه گیری شد. بعد از اجرای پیش آزمون، گروه ها به اجرای تمرین مورد نظر در هشت هفته و هر هفته 3 جلسه پرداختند. بلافاصله پس از آخرین جلسه تمرینی، در مرحله پس آزمون تعادل ایستا و پویای شرکت کنندگان مجددا اندازه گیری شد. داده ها به روش تی وابسته و آزمون کوواریانس تحلیل شد. نتایج: نتایج تحقیق حاضر نشان داد که هم آموزش غیرخطی و هم آموزش خطی باعث بهبود معنی دار تعادل ایستا و پویای دختران 7 تا 9 ساله گردید (05/0 P ≤ ). دیگر نتایج حاکی از تفاوت معنی دار بین گروه آموزش غیرخطی و اموزش خطی در تعادل ایستا و پویا بود و شرکت کنندگان گروه آموزش غیرخطی دارای تعادل ایستا و پویای بهتر بودند. نتیجه گیری: به طور کلی نتایج تحقیق حاضر بر اهمیت آموزش غیرخطی در مدارس در بهبود تعادل ایستا و پویای دانش- آموزان دختر تاکید دارد و نتایج تاییدی بر رویکرد قیود محور می باشد.
اعتبارسنجی شاخص های ایمنی از منظر پدافند غیر عامل در کاربری های آموزشی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
از جمله مواردی که باعث افزایش امنیت روانی دانش آموزان وخانواده ها می شود، امنیت و ایمن سازی مدارس وکاهش آسیب پذیری و ارتقاء پایداری آن ها است. که یکی از اهداف واجزای مهم پدافندغیرعامل است. بنابراین نظر به اهمیت موضوع، این پژوهش به اعتبارسنجی شاخص های ایمنی از منظر پدافند غیرعامل در کاربری های آموزشی باتاکید بر مدارس ابتدایی حوزه غربی بندرامام خمینی (ره)) با توجه به پنج شاخص انتخاب شده(معماری وطراحی، سازه، تاسیسات، مجاورت ودسترسی، تجهیزات ) و42 زیر شاخص پرداخته است. نوع تحقیق کاربردی و روش تحقیق، پیمایشی- ارزیابی با تاکید بر پرسشنامه می باشد. جامعه آماری شامل کلیه مدیران، معاونان، معلمان و تعدادی از کارشناسان اداره آموزش وپرورش شهربندرامام خمینی (ره) بوده که حجم نمونه تعیین شده 117نفر می باشد. به منظور بررسی نرمال بودن توزیع داده ها از آزمون کلموگروف- اسمینروف و جهت بررسی وضعیت متغیرهای پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزیی (PLS) و استفاده از نرم افزار SMARTPLS استفاده شده است. یافته های پژوهش حاصل از نتایج آزمون PLS، نشان می دهد: شاخص تجهیزات با ضریب تاثیر 918/0 بالاترین وشاخص مجاورت ودسترسی با 771/0 پایین ترین میزان اعتبار را در میان شاخص های پژوهش داشته اند.
طراحی الگوی توسعه حرفه ای معلمان برای ایفای نقش رهبری در مدارس ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۷
83 - 102
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی توسعه حرفه ای معلمان برای ایفای نقش رهبری در مدارس ابتدایی است. جامعه پژوهش را خبرگان علمی دانشگاه ها و مدیران و معلمان مدارس استان گیلان تشکیل می دهند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی با دوازده نفر از اعضای جامعه پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. سپس با استفاده از روش تحلیل مضمون متن مصاحبه ها تحلیل شدند. در این پژوهش، به منظور اعتمادپذیرساختن یافته ها فرایند کدگذاری، تحلیل، نمایش نوشتاری و دیداری داده ها منظم و دقیق توصیف شدند. همچنین به منظور اعتبارسنجیِ الگوی پژوهش از روش دلفی و برای تحلیل نتایج از آزمون دوجمله ای استفاده شد. نتایج بخش کیفی نشان می دهد برای جلوگیری از هدررفتن نیرو و سرمایه معلمان انتظار می رود معلم ها در چهار بعد شخصیتی توانایی های خود را ارتقا دهند: توانایی مدیریتی (شش مؤلفه)؛ چشم انداز توسعه ای (چهار مؤلفه)؛ تشریک مساعی (پنج مؤلفه) و تأثیرگذاری و نفوذ (ده مؤلفه). همچنین از مدارس انتظار می رود در بعد زمینه سازی رشد و توسعه حرفه ای معلمان (چهار مؤلفه) تلاش کنند. علاوه براین، نتایج اعتبارسنجی الگوی پژوهش نشان دهنده اعتبار کافی این الگوست. در مقابل دو مؤلفه «ایجاد محیطی انتقادپذیر و منتقد» و «ایفای نقش منتورینگ» اعتبار کافی نداشتند.
شناسایی و ارائه الگوی شایستگی های حرفه ای راهبر آموزشی و تربیتی مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
69 - 84
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اعتبارسنجی الگوی شایستگی های حرفه ای راهبران آموزشی و تربیتی، به لحاظ هدف کاربردی و از منظر گردآوری اطلاعات آمیخته - اکتشافی بود.
روش شناسی پژوهش: در در بخش کیفی با استفاده از روش نمونه گیری غیر احتمالی هدفمند 20 نفر از خبرگان حوزه آموزش ابتدایی از جمله، معاونین و کارشناسان آموزش ابتدایی، راهبران آموزشی و تربیتی، معلمان و مدیران مدارس چندپایه روستایی و اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان به عنوان مشارکت کنندگان انتخاب و در بخش کمی با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای 242 نفر از جامعه آماری معلمان، مدیران و راهبر آموزشی مدارس ابتدایی استان زنجان انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی ، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. تحلیل یافته های کیفی ، از روش تحلیل محتوا و کدگذاری استفاده شد. در بخش کمی برای سنجش اعتبار مدل شایستگی ، از پرسشنامه ای محقق ساخته و روش تحلیل عاملی تأییدی استفاده گردید. به منظور بررسی روایی پرسشنامه از روایی صوری و سازه و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت .
یافته ها: تحلیل یافته های پژوهش منجر به شناسایی 40 مؤلفه و 5 بُعد شایستگی برای راهبران آموزشی شامل ؛ شایستگی های دانشی ، مهارتی، توانایی، ویژگی های فردی و نگرشی- انگیزشی شد. نتایج تحلیل کمی نیز نشان داد، مدل از برازش مناسبی برخوردار است .
بحث و نتیجه گیری: یافته های این پژوهش دریچه های جدیدی برای ایجاد تغییرات مطلوب در بازنگری برنامه انتخاب و انتصاب راهبران آموزشی و تربیتی در مدارس می گشاید.
اثربخشی آموزش درس پژوهی بر صلاحیت های حرفه ای معلمان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
16 - 1
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش درس پژوهی بر صلاحیت های حرفه ای معلمان دوره ابتدایی بود.
روش: نوع پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون پیگیری با گروه گواه بود. با روش نمونه گیری در دس ترس تعداد30 نفر انتخاب و به ش یوه تصادفی س ازی در دو گروه مساوی 30 نفری جایگزین شدند گروه آزمایشی مداخله آموزش درس پژوهی به معلمان دوره ابتدایی و آزمودنی های گروه کنترل تا پایان مرحله پیگیری مداخله ای دریافت نکردند. گردآوری داده ها با کمک پرسشنامه استاندارد صلاحیت های حرفه ای انجام شد. همچنین تحلیل داده های پژوهش با از استفاده از تحلیل کوواریانس بین گروهی انجام شد.
یافته ها: بعد از مقایسه داده های بدست آمده در پیش آزمون و پس آزمون بین دو گروه آزمایش و کنترل و با انجام آزمون تحلیل کواریانس بین گروهی، نتایج نشان داد بین نمرات کل صلاحیت های حرفه ای معلمان گروه آزمایش و کنترل پس از اجرای دوره آموزشی درس پژوهی، نسبت به گروهی که آموزش درس پژوهی ندیده اند تفاوت معناداری وجود داشته است بنابراین آموزش درس پژوهی، صلاحیت حرفه ای معلمان آموزش دیده را در سطح معناداری افزایش داده است. همچنین نمره صلاحیت حرفه ای در معلمانی که آموزش درس پژوهی را دریافت کرده اند، بهبود بیشتری پیدا کرده است.
نتیجه: از آنجا که آموزش درس پژوهی بر صلاحیت حرفه ای معلمان تأثیر دارد، توصیه می شود به آموزش درس پژوهی برای رشد و تقویت صلاحیت حرفه ای معلمان توجه گردد. بنابراین برای بهبود کیفیت تدریس و یادگیری در مدارس ابتدایی، لازم است تا معلمان به شاخص های صلاحیت حرفه ای خود توجه کنند و با استفاده از درس پژوهی به مطالعه، تحلیل و بهبود برنامه های تدریس خود بپردازند.
اثربخشی محتوای تکمیلی مجلات رشد بر بهبود یادگیری فارسی دانش آموزان در پساکرونا
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: آموزش مجازی در دوران همه گیری کرونا در کنار فرصت های زیاد مرتبط با رشد و توسعه نظام تعلیم وتربیت با مشکلاتی در زمینه یادگیری دروس پایه مخصوصاً در بین دانش آموزان دوره ابتدایی نیز همراه بوده است. پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی محتوای مجلات رشد بر یادگیری فارسی دانش آموزان پسر پایه چهارم انجام شد. روش ها : روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان پسر پایه چهارم ابتدایی شهرستان بیرجند در سال تحصیلی 02-01 بود. نمونه آماری پژوهش 40 نفر از دانش آموزان پسر پایه چهارم بودند که با شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پیش آزمون - پس آزمون محقق ساخته فارسی استفاده گردید. با استفاده از جدول دوبعدی هدف - محتوا روایی محتوایی آزمون مورد بررسی قرار گرفت. همچنین، متخصصان و 3 تن از همکاران پایه چهارم روایی صوری آزمون را تأیید کردند. ضریب پایایی سؤالات آزمون نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد که میزان 78/0 به دست آمد. یافته ها: جهت تجزیه وتحلیل داده ها، علاوه بر آمار توصیفی، از آزمون آماری تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که بین میانگین نمرات متغیر یادگیری درس فارسی در گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد. با درنظرگرفتن مجذور اتا می توان گفت کاربرد مجلات رشد دانش آموز، 9/21 درصد واریانس نمرات پس آزمون یادگیری درس فارسی را تبیین می کند. نتیجه گیری: توجه به نقش مکمل مجلات رشد در تعمیق یادگیری و آموخته های دانش آموزان و همچنین، جبران ضعف دانش آموزان و نقایص ناشی از آموزش مجازی مزید امتنان است.
بررسی تأثیر محیط آموزشی بر میزان یادگیری دانش آموزان مدارس ابتدایی شهر سوق
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر محیط آموزشی بر میزان یادگیری دانش آموزان مدارس ابتدایی شهر سوق در استان کهگیلویه وبویر احمد است. روش این پژوهش با توجه رویکرد کمی، با توجه به هدف کاربردی و به روش توصیفی - همبستگی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش عبارت است از کلیه دانش آموزان دختر و پسر مدارس ابتدایی شهر سوق که در سال تحصیلی 1402-1401 مشغول تحصیل بودند و تعداد آن ها 700 نفر است.برای تعیین حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان تعداد 248 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه پژوهش انتخاب گردید. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه یادگیری دانش آموزان و پرسشنامه محیط آموزشی است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار Spssو از آمار توصیفی(فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی(رگرسیون خطی) استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین محیط آموزشی (فضا و امکانات و منابع انسانی) و یادگیری دانش آموزان تأثیر معناداری وجود دارد.
خصوصی سازی آموزش در ایران : نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها مطالعه موردی (ارزیابی طرح خرید خدمات آموزشی در مدارس ابتدایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارزیابی طرح خرید خدمات آموزشی به عنوان یکی از شیوه های خصوصی سازی بر اساس مدل SWOT بود. روش پژوهش، ترکیبی از نوع اکتشافی بود. جامعه آماری در دو بخش کیفی و کمی به ترتیب شامل کارشناسان آموزش ابتدایی نواحی آموزش و پرورش شهر اصفهان، به تعداد 18 نفر و کلیه معلمان مجری طرح خرید خدمات آموزشی نواحی شش گانه شهر اصفهان، به تعداد 270 نفر بود. تعداد نمونه در بخش کیفی برابر با تعداد جامعه و در بخش کمی 154 نفر بود که با توجه به جدول کرجسی و مورگان به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی شامل مصاحبه و در بخش کمِّی، پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی سوالات مصاحبه و پرسشنامه توسط 5 نفر از متخصصان تعلیم و تربیت تایید گردید. پایایی پرسشنامه از طریق روش آلفای کرونباخ با ضریب0.87 تعیین شد. تحلیل داده های حاصل از مصاحبه با استفاده از مدل پارادایمی اشتراوس و کوربین صورت گرفت و برای تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه از آزمون فریدمن استفاده شد. یافته ها نشان داد که بهره مندی از نیروی جوان، صرفه جویی در بودجه، برخورداری نیروها از سطح تحصیلات بالا از نقاط قوت و عدم توجه به رشد و توسعه حرفه ای، فقدان ضوابط جذب نیرو و عدم پرداخت به موقع حقوق از مهم-ترین نقاط ضعف این طرح می باشد. همچنین رشد فرهنگ کارآفرینی، مشارکت بخش خصوصی وکاهش تصدی گری دولت در آموزش و پرورش از جمله فرصت های ایجاد شده و فقدان سیاست گذاری قانونی و نبود آیین نامه شفاف از سوی نهادهای قانون گذار، فقدان امنیت شغلی معلمان مجری طرح از مهم ترین تهدیدهای این طرح می باشد.
نقش میانجی گری خود-کنترلی در رابطه با صفت های شخصیتی، تعهد سازمانی و انگیزش شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۲
64 - 82
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تحلیل ساختاری روابط صفت های شخصیتی، تعهد سازمانی و انگیزش شغلی با میانجی گری خود-کنترلی در معلمان و مدیران مدارس ابتدایی دخترانه ناحیه 2 آموزش وپرورش شهر زنجان انجام گرفت.
روش : پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی؛ ازنظر روش جمع آوری داده ها، توصیفی، از نوع پیمایشی؛ و ازنظر ماهیت داده ها، کمی بود. جامعه آماری، شامل کلیه معلمان و مدیران مدارس ابتدایی دخترانه ناحیه 2 آموزش وپرورش شهر زنجان در سال تحصیلی 1402-1401 به تعداد 369 نفر بوده است. شیوه نمونه گیری، روش نمونه گیری چندروشی، بود. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان (1970)، به تعداد 225 نفر بود. ابزار جمع آوری داده ها،. پرسشنامه صفت های شخصیتی ﻫﮕﺰاﮐﻮ (2013)، پرسشنامه تعهد سازمانی آلن و مایر (1990)، پرسشنامه انگیزش شغلی هرزبرگ (1383) و پرسشنامه خود-کنترلی تانجنی، بامستر و بون (2004) بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از روش آزمون رگرسیون چندگانه گام به گام و مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد، رابطه بین صفت های شخصیتی، تعهد سازمانی، انگیزش شغلی و خود-کنترلی معلمان و مدیران، به طور مثبت معنی دار بود (01/0<>P). به علاوه، نقش میانجی خود-کنترلی در رابطه بین صفت های شخصیتی، تعهد سازمانی، انگیزش شغلی معلمان و مدیران مدارس ابتدایی دخترانه ناحیه 2 آموزش وپرورش شهر زنجان، تأیید شد.
نتیجه گیری: نتیجه گیری می شود، جهت تعالی عملکرد شغلی معلمان و مدیران مدارس؛ نهاد آموزش وپرورش باید در جهت تقویت صفت های شخصیتی و بسترسازی برای تعهد سازمانی و انگیزش شغلی؛ و نیز بهینه سازی خود-کنترلی گام بردارد.
ارزیابی موقعیت مکانی فضاهای آموزشی با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تخصیص فضا به کاربری های آموزشی یکی از موضوعات مهمی است که در برنامه ریزی های شهری موردتوجه قرار می گیرد. به دلیل حساسیت کاربری های آموزشی ازنظر مسائل مختلف محیطی، نحوه تخصیص کاربری ها از اهمیت زیادی برخوردار است. در مقاله حاضر با تعریف معیارهای مکان یابی و تشکیل پایگاه اطلاعات جغرافیایی شهر دهدشت شامل اطلاعات مکانی فضاهای آموزشی و اطلاعات مکانی کاربری های مورد مطالعه و با بهره گیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی، موقعیت مکانی مدارس ابتدایی این شهر مورد ارزیابی قرارگرفته است. بنابراین نوع تحقیق کاربردی و روش تحقیق توصیفی - تحلیلی است. نتایج این ارزیابی نشان می دهد که به دلیل عدم رعایت استانداردهای مکان یابی در جانمایی و واگذاری کاربری های آموزشی به آموزش و پرورش، تعدادی از فضاهای آموزشی در این شهر ازلحاظ هم جواری با کاربری های شهری و عوارض طبیعی در موقعیت نامناسبی قرارگرفت هاند که به تبع آن این امر موجب افت کیفیت آموزشی در فضاهای مذکور خواهد شد. شایان ذکر است که شناسایی این فضاهای آموزشی می تواند راهنمای مدیران شهری جهت رفع مشکل و یا تغییر موقعیت مکانی آن ها قرار گیرد.
رابطه نظارت و راهنمایی راهبران آموزشی و تربیتی با صلاحیت های حرفه ای معلمان و مدیران مدارس ابتدایی
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف این پژوهش بررسی رابطه نظارت و راهنمایی راهبران آموزشی و تربیتی، با صلاحیت های حرفه ای معلمان و مدیران مدارس ابتدایی شهرستان اسدآباد، در سال تحصیلی 1402-1401 است. روش: روش انجام پژوهش، توصیفی - پیمایشی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل مدیران و معلمان دوره ابتدایی به تعداد 443 نفر بود که به روش نمونه گیری تصادفی ساده 210 نفر انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه های استاندارد راهنمایی و نظارت سبحانی نژاد و آقاحسینی (1394) و پرسشنامه محقق ساخته صلاحیت های حرفه ای معلمان و مدیران است. پایایی پرسشنامه ها بالاتر از 07/0 و روایی آن ها مورد تایید خبرگان است. از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون همزمان و آزمون تی گروه های مستقل استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد نظارت و راهنمایی راهبران آموزشی و تربیتی موجب ارتقای صلاحیت های دانشی، مهارتی، نگرشی/ارزشی، شخصیتی/اخلاقی و صلاحیت های پژوهشی معلمان و همچنین صلاحیت های دانشی، اعتقادی/اخلاقی، شخصیتی، اجرایی، مدیریت و رهبری و صلاحیت ارتباطی مدیران می شود. آزمون تی گروه های مستقل نشان داد که بین نظرات معلمان و مدیران در خصوص نظارت و راهنمایی راهبران آموزشی و تربیتی، تفاوت معناداری وجود ندارد. نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان داد نظارت و راهنمایی راهبران آموزشی و تربیتی موجب ارتقای صلاحیت های حرفه ای معلمان و مدیران مدارس ابتدایی می شود.
تدوین الگوی توسعه فیزیکی برای بهبود جو روانشناختی مدارس متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (خرداد) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۵
729 - 738
حوزههای تخصصی:
زمینه: ارتباط میان محیط فیزیکی و جو روانشناختی مدرسه، می تواند تأثیرات بسیار گسترده ای بر عملکرد تحصیلی، رفتارها، احساسات و ارتباطات دانش آموزان داشته باشد. بنابراین، تحلیل ارتباط میان مدل توسعه فیزیکی مدارس و بهبود جو روانشناختی می تواند به طراحان و مدیران آموزشی کمک کند تا محیط های مناسبی برای رشد و توسعه دانش آموزان فراهم کنند. در انتها، مطرح است که اغلب در محیط های آموزشی ایران، الگوهای بومی و منطبق با شرایط جامعه محلی برای بهبود جو روانشناختی مدارس وجود ندارد، بنابراین نیاز به ایجاد یک الگوی بومی و مناسب برای بهبود جو روانشناختی مدارس احساس می شود.
هدف: هدف این مطالعه طراحی الگوی توسعه فیزیکی مدارس برای بهبود جو روانشناختی مدارس متوسطه دوم بود.
روش: در پژوهش حاضر از روش داده بنیاد استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر را متخصصان، صاحب نظران و مدیران متخصص مستقر در آموزش و پرورش ناحیه یک اهواز بود که در زمینه توسعه فیزیکی مدارس فعالیت داشتند. حجم نمونه مشتمل بر ۱۶ نفر بود که با روش هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها پس از مکتوب کردن مصاحبه ها، داده های جمع آوری شده به کمک کدگذاری واکاوی شد و طبقه بندی طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد.
یافته ها: الگوی مستخرج از تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش در بخش کدگذاری انتخابی در قالب شش مقوله اصلی و 13 مقوله فرعی طراحی شد. چهار مقوله معماری و طراحی محیط، ایمنی، فضاهای مسقف، فضاهای باز، شرایط علّی اثرگذار بر پدیده محوری شناسایی شد. دو مقوله در مورد شرایط زمینه ای برای ایجاد پدیده مورد مطالعه ایجاد شد و چهار مؤلفه فرهنگ مدرسه، ارتباط و مشارکت اجتماعی، منابع انسانی و محیط عاطفی به عنوان مداخله گر شناسایی شد.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد برای بهبود جو روانی مدارس، طراحی فضای فیزیکی محیط درونی که در رأس آن ها کلاس درس است، نیاز به توجه در طراحی است. براساس نتایج این مطالعه می توان پیشنهاد کرد که مدیران آموزش وپرورش به ویژه بخش نوسازی مدارس به مسئله محیط فیزیکی مدارس متناسب با سن دانش آموزان توجه ویژه ای داشته باشد و معماری ساختمان ها و فضاهای هر مقطع تحصیلی را متناسب با روحیات، سن، علایق دانش آموزان طراحی نمایند.
نقش مدارس مقطع ابتدایی در دستیابی به عدالت آموزشی جنسیتی در نظام آموزشی ایران
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
65 - 74
حوزههای تخصصی:
عدالت آموزشی یکی از بحث های اصلی در هر نظام آموزشی است و نقش مهم و قابل توجهی در رشد و توسعه کشورها و بهبود شاخص های برابری و تعالی انسان ها دارد. این پژوهش به روش توصیفی و از نوع کتابخانه ای و با هدف بررسی نقش مدارس مقطع ابتدایی در دستیابی به عدالت آموزشی جنسیتی در نظام آموزشی ایران انجام شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که مدارس با حرکت به سمت هوشمند سازی، با ایجاد امکان تلفیق فناوری اطلاعات و برنامه های درسی و ایجاد امکان دسترسی به دنیایی از اطلاعات مرتبط درسی، عدالت محوری و کاهش نابرابری های جنسیتی و آموزشی در فرصت های تعلیم و تربیت ، می توانند فرصتهای لازم را برای تلاش دانش آموزان به صورت انفرادی و براساس توانایی های یادگیری، بوجود آورند .
بازنمایی ادراکات و تجارب زیسته معلمان از آسیب های احتمالی ناشی از اجرای برنامه ارزشیابی توصیفی در مدارس ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت نظام ارزشیابی پیشرفت تحصیلی، از مهم ترین ویژگی هایی است که در تعالی یا تباهی فرد و جامعه تأثیرگذار است. نگرش مثبت یا منفی عوامل انسانی تأثیرگذار بر فرایند یاددهی - یادگیری، می تواند نقش تعیین کننده ای در کیفیت اجرای آن داشته باشد. پژوهش حاضر، با هدف بازنمایی ادراکات معلمان در خصوص آسیب های اجرای طرح ارزشیابی توصیفی به انجام رسید. سعی گردید تا با استفاده از رویکرد تفسیرگرایانه به بازسازی معنایی ادراک معلمان از آسیب های احتمالی برنامه ارزشیابی توصیفی پرداخته و نشان داده شود که این مشارکت کنندگان، چه درک و ارزیابی، نسبت به آسیب های احتمالی دارند. به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شد. با استفاده از نمونه گیری هدفمند و راهبرد زنجیره ای، پس از 23 مصاحبه، اشباع داده ها حاصل شد. برای بررسی ویژگی های فنی پژوهش، مبتنی بر دیدگاه تلفیقی، از ملاک های چندگانه بهره گرفته شد. تحلیل عمیق تجربه زیسته معلمان، موجب شناسایی و دسته بندی شش آسیب احتمالی برای دانش آموزان نظیر «پرورش نامطلوب دانش آموزان با سطح سواد ناکافی»؛ «پرورش نامطلوب دانش آموزان بی انگیزه نسبت به پیشرفت تحصیلی» و شش آسیب احتمالی برای معلمان نظیر «کاهش شوق معلمان به فعالیت های آموزشی»؛ «افت جایگاه معلمان در مدرسه»، گردید. یافته ها نشان داد که معلمان مورد مطالعه، آسیب های متعدد و متفاوتی را از اثرات اجرای ارزشیابی توصیفی، تجربه کرده اند و در مجموع با چالش های مضاعفی در فرایند یاددهی یادگیری روبرو هستند.
طراحی مدل رهبری عدالت محور در مدیریت مدارس ابتدایی شهر تهران با رویکردی مدلسازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش طراحی مدل رهبری عدالت محور در مدیریت مدارس ابتدایی شهر تهران با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری بود.روش شناسی : این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا مقطعی از نوع کمی بود. جامعه پژوهش مدیران مدارس ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 به تعداد 1419 نفر بودند که بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه 302 نفر محاسبه شد که این افراد با روش نمونه گیری طبقه ای مرحله ای با رعایت نسبت حجم مناطق انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته رهبری عدالت محور با 63 آیتم استفاده که روایی محتوایی آن با نظر متخصصان و روایی سازه آن با روش تحلیل عاملی اکتشافی و پایایی آن با روش های آلفای کرونباخ و ترکیبی تایید شد. داده ها با روش های تحلیل عاملی اکتشافی و مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS و PLS تحلیل شدند.یافته ها: نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که رهبری عدالت محور دارای شش بعد شرایط علی (با دو مولفه عوامل سازمانی و عوامل نگرشی)، پدیده محوری رهبری عدالت محور (با چهار مولفه الگوهای رفتاری و ویژگی های اخلاقی، حمایت از طریق ارتباطات دوجانبه، تقویت رفتار اخلاقی و تصمیم گیری)، راهبردها و اقدامات (با دو مولفه تحقق پاداش از طریق عملکرد و تحقق اهداف از طریق پاداش)، شرایط مداخله گر (با سه مولفه تفاوت های مدیران، تفاوت های کارکنان و تغییرات مدیران)، شرایط زمینه ای (با دو مولفه عوامل تشویق کننده رفتارهای عادلانه و عوامل تهدیدکننده رفتارهای عادلانه) و پیامدها (با سه مولفه پیامدهای مربوط به مدارس، پیامدهای مربوط به کارکنان و پیامدهای مربوط به مدیران) بود. همچنین، نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که مدل رهبری عدالت محور دارای برازش مناسبی بود و مولفه های هر یک از ابعاد بر بعد مربوط به خود و همه ابعاد بر رهبری عدالت محور اثر معنادار داشتند (05/0>P).بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته ها، برنامه ریزی برای استفاده از مدل رهبری عدالت محور جهت بهبود مدیریت مدارس ضروری است. در نتیجه، مسئولان و برنامه ریزان می توانند از مدل رهبری عدالت محور جهت بهبود عملکرد مدیران استفاده نمایند و برای آنها دوره های ضمن خدمت در قالب کارگاه های آموزشی برگزار نمایند.
مطالعه قوم نگارانه فرهنگ سازمانی مدرسه بر اساس دیدگاه شاین: مطالعه موردی دو مدرسه ابتدایی شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
116 - 129
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش مطالعه قوم نگارانه فرهنگ سازمانی دو مدرسه ابتدایی شهر مشهد بر اساس دیدگاه شاین بود.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا قوم نگاری با رویکرد کیفی بود. نمونه موردمطالعه را 15 نفر از مدیران، معاونان، معلمان و دانش آموزان در دو مدرسه ابتدایی دخترانه و پسرانه در شهر مشهد در سال تحصیلی 99-1398 تشکیل دادند که به شیوه هدفمند و طبق اصل اشباع انتخاب شدند. کفایت حجم نمونه بر اساس اشباع نظری تعیین شد. جهت گردآوری داده ها از روش مشاهده نیمه مشارکتی و مصاحبه نیمه ساختاریافته و برای تحلیل داده ها از تکنیک کدگذاری در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی بهره گرفته شد. اعتبار نتایج بر اساس معیارهای چهارگانه گوبا و لینکن و با اطمینان از میزان «موثق بودن» داده ها و نیز کدگذاری و بازبینی توسط اعضای تیم پژوهش تأمین شد.یافته ها: نتایج حاکی از شناسایی و استخراج 37 مقوله گزینشی در سه سطح الگوهای رفتاری (18 کد گزینشی)، ارزش ها و هنجارها (12 کد گزینشی) و مفروضات بنیادین و باورها (7 کد گزینشی) بر اساس دیدگاه شاین بود. از مجموع 436 کد باز، 227 کد در سطح الگوهای رفتاری، 121 کد در سطح ارزش ها و باورها و 88 کد در سطح مفروضات بنیادین شناسایی شدند. از مجموع 88 کد محوری نیز 42 کد در سطح الگوهای رفتاری، 29 کد در سطح ارزش ها و هنجارها، و 17 کد در سطح مفروضات بنیادین فرهنگ سازمانی استخراج شدند. از ویژگی های مهم فرهنگ سازمانی در سطح الگوهای رفتاری می توان به تعامل اجتماعی ضعیف میان اعضای مدرسه و رفتار نامناسب کادر مدرسه با دانش آموزان و در سطح ارزش ها و هنجارها به همکاری، همدلی اجتماعی با والدین و انگیزش دانش آموزان و در سطح مفروضات به تعاون و همکاری والدین و دانش آموزان در امور مدرسه، نظارت و مدیریت رفتار انضباطی دانش آموزان و کارکنان اشاره نمود. بحث و نتیجه گیری: نظر به غلبه ویژگی های فرهنگ سازمانی بوروکراتیک، رسمی و قیمی از نوع کنترلی به ویژه دوگانگی بین بوروکراسی و مشارکت طلبی ضروری است توجه ویژه ای به مقوله نرم و چندلایه ای فرهنگ سازمانی مدرسه که رفتارهای آشکار اعضای مدرسه را به ویژه در امر آموزش و یادگیری تحت تأثیر قرار می دهد، در فرایند سیاست گذاری و تصمیم گیری آموزشی از سوی سیاست گذاران آموزشی به ویژه مدیران مدارس صورت گیرد.
طراحی و اعتباریابی الگوی ارزشیابی پیشرفت تحصیلی در کلاس های چندپایه دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
133 - 142
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت ارزشیابی توصیفی در دوره ابتدایی، پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتباریابی الگوی ارزشیابی پیشرفت تحصیلی در کلاس های چندپایه دوره ابتدایی انجام شد.
روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر زمانی مقطعی، از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش خبرگان دانشگاهی و مدیران ستادی آموزش وپرورش ابتدایی کشور در سال 1400 بودند. نمونه پژوهش طبق اصل اشباع نظری 15 نفر بودند که پس از بررسی ملاک های ورود به مطالعه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و داده ها با روش کدگذاری در نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند.
یافته ها: یافته ها نشان داد که الگوی ارزشیابی پیشرفت تحصیلی در کلاس های چندپایه دوره ابتدایی دارای 306 شاخص و 41 مولفه در 6 مقوله اهداف و رویکردها (با 11 مولفه مانند ارزشیابی همه جانبه و تسری آن به زندگی، ارزشیابی توصیفی تمام حیطه ای، کیفی سازی ارزشیابی توصیفی با تغییر در ساختار گزارش دهی و ارزشیابی کیفی فرایندمدار با رویکرد ساختارگرا)، زمینه ای (با 4 مولفه مدیریت لوازم اجرای ارزشیابی کلاس های چندپایه، منطقی نمودن زیرساخت های اجرایی با تاکید بر کاهش تراکم در کلاس های چندپایه، کیفیت بخشی روش های تدریس و ارزشیابی معلم و فرهنگ سازی و اشاعه عوامل ارزشیابی توصیفی)، درون دادی (با 5 مولفه ابزارهای ارزشیابی کیفی، توجه به انتظارات آموزشی کلاس های چندپایه، اجرای ارزشیابی توصیفی در تمام مراحل تدریس، انطباق برنامه درسی چندپایه با ارزشیابی توصیفی و هماهنگی برنامه هفتگی با نقشه راه یادگیری)، فرایندی (با 13 مولفه مانند افزایش اعتمادسازی، آرامش، رضایت مندی و عزت نفس، کاهش اضطراب دانش آموزان چندپایه، کیفی سازی معیارها در کارنامه، تنوع ابزارهای خودسنجی و همسال سنجی و والدین سنجی و تاکید بر یادگیری های گروهی دانش آموزان چندپایه)، برون دادی (با 5 مولفه تصمیم گیری مشارکتی برای ارتقای پایه، کیفی سازی گزارش دهی و کارنامه دانش آموزان، روایی، پایایی و آزمون پذیری ارزشیابی توصیفی چندپایه، استمرار یادگیری با بازخوردهای متنوع و کیفیت بخشی چندبعدی ارزشیابی توصیفی با بازخوردهای کیفی) و پیامدی (با 3 مولفه تحلیل سالانه یافته های ارزشیابی توصیفی، تحلیل یافته های ارزشیابی توصیفی به صورت طولی و تحلیل پیامدهای ارزشیابی توصیفی) بود. همچنین، نسبت روایی محتوایی 90/0 و شاخص روایی محتوایی 92/0 بر اساس نظر خبرگان حاکی از اعتبار مناسب الگوی ارزشیابی پیشرفت تحصیلی در کلاس های چندپایه دوره ابتدایی بودند.
بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش، برنامه ریزی برای استقرار الگوی ارزشیابی پیشرفت تحصیلی در کلاس های چندپایه دوره ابتدایی ضروری است
بررسی وضعیت مولفه های ارزشیابی کیفیت برنامه درسی مدارس ابتدایی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
231 - 242
حوزههای تخصصی:
هدف: کیفیت برنامه درسی نقش مهمی در موفقیت و عملکرد تحصیلی دارد. در نتیجه، هدف این مطالعه بررسی وضعیت مولفه های ارزشیابی کیفیت برنامه درسی در مدارس ابتدایی شهر تهران بود.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا آمیخته (کیفی-کمی) بود. جامعه بخش کیفی خبرگان و اساتید برنامه درسی شهر تهران بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد 12 نفر از آنها با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جامعه بخش کمی معلمان زن و مرد مدارس ابتدایی دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 به تعداد 23593 نفر بودند که طبق جدول کرجسی و مورگان تعداد 377 نفر از آنها با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته بودند که روایی مصاحبه ها با روش مثلث سازی تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 83/0 محاسبه شد و روایی صوری پرسشنامه با نظر خبرگان تایید و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ 85/0 محاسبه شد. داده ها با روش های کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرم افزار MAXQDA و آزمون تی یک نمونه ای در نرم افزار SPSS تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که ارزشیابی کیفیت برنامه درسی در مدارس ابتدایی دارای 108 شاخص در 23 مولفه و 6 بعد شامل رویکرد سیستمی ارزشیابی کیفیت برنامه درسی (با 4 مولفه تفکر راهبردی، تعمیم پذیری اهداف، دریافت بازخورد اصلاحی و تسهیل فرآیند یاددهی و یادگیری)، ارزشیابی کیفی فعالیت ها (با 3 مولفه ارزشیابی فعالیت های انگیزشی، ارزشیابی فعالیت های کاربردی و ارزشیابی فعالیت های برنامه درسی)، کیفیت بخشی امکانات و فناوری های نوین (با 3 مولفه امکانات فرهنگی و ورزشی، امکانات آموزشی و امکانات رفاهی)، کیفیت بخشی عوامل ساختاری (با 4 مولفه کمبود منابع و توزیع نامناسب، آینده نگری ضعیف، ارتباطات فردی و سازمانی و عدم انضباط کاری)، کیفیت سنجی اصول برنامه درسی (با 4 مولفه انعطاف پذیری، توالی برنامه درسی، سودمندی برنامه درسی و جامعیت برنامه درسی) و کیفیت سنجی مدیریت استراتژیک برنامه درسی (با 5 مولفه بهبود ظواهر برنامه درسی، بهبود محتوای برنامه درسی، انسجام برنامه درسی، ترسیم چشم انداز و رشد هویت ملی- مذهبی) بود. همچنین، مولفه های تفکر راهبردی، تعمیم پذیری اهداف، تسهیل فرآیند یاددهی و یادگیری، ارزشیابی فعالیت های انگیزشی، ارزشیابی فعالیت های کاربردی و ارزشیابی فعالیت های برنامه درسی، امکانات فرهنگی و ورزشی، امکانات آموزشی، امکانات رفاهی، کمبود منابع و توزیع نامناسب، آینده نگری ضعیف، ارتباطات فردی و سازمانی، انعطاف پذیری، توالی برنامه درسی، سودمندی برنامه درسی، بهبود ظواهر برنامه درسی، بهبود محتوای برنامه درسی، انسجام برنامه درسی، ترسیم چشم انداز و رشد هویت ملی- مذهبی در وضعیت مطلوب قرار داشتند، اما مولفه های دریافت بازخورد اصلاحی، عدم انضباط کاری و جامعیت برنامه درسی در وضعیت نامطلوب قرار داشتند (001/0P<).بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه برای متخصصان و برنامه ریزان آموزش وپرورش تلویحات کاربردی بسیاری دارد و آنان بر اساس نتایج این مطالعه می توانند گام موثری در راستای بهبود مولفه های ارزشیابی کیفیت برنامه درسی و به ویژه سه مولفه دریافت بازخورد اصلاحی، عدم انضباط کاری و جامعیت برنامه درسی بردارند.
مطالعه نیازهای آموزشی مدیران مدارس ابتدایی البرز بر اساس شایستگی های حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
277 - 286
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی نیازهای آموزشی گروه های مختلف همواره به شناخت بهتر وضعیت موجود و داشتن چشم اندازی مناسب به آینده کمک می کند. بنابراین، هدف این پژوهش، مطالعه نیازهای آموزشی مدیران مدارس ابتدایی بر اساس شایستگی های حرفه ای بود.روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه پژوهش مدیران مدارس ابتدایی دولتی استان البرز در سال تحصیلی 97-1396 به تعداد 584 نفر (381 زن و 203 مرد) بودند. نمونه پژوهش 231 مدیر بود که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه نیازهای آموزشی مدیران مبتنی بر شایستگی های حرفه ای با 89 گویه بود که توسط پژوهشگران مطالعه حاضر طراحی شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی اکتشافی و آزمون خی دو در نرم افزار SPSS-19 استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان داد که برای نیازهای آموزشی مدیران مدارس ابتدایی بر اساس شایستگی های حرفه ای 8 عامل تخصص مدیریت، آگاهی از مهارت های معلمی، مهارت های ادراکی- انسانی، مهارت های هنری، مهارت های اخلاقی- اجتماعی، مهارت های فنی، مهارت های انگیزشی و آگاهی از استانداردهای فضای کالبدی مدارس شناسایی و بار عاملی همه گویه ها بالاتر از 40/0 بود. همچنین، بار عاملی همه عامل ها بالاتر از 50/0، میانگین واریانس استخراج شده همه عامل ها بالاتر از 60/0 و پایایی همه عامل ها با روش های آلفای کرونباخ و ترکیبی بالاتر از 80/0 و پایایی کل ابزار با روش آلفای کرونباخ 91/0 برآورد شد. علاوه بر آن، از نظر مدیران مدارس ابتدایی بین مقدار مشاهده شده و مقدار موردانتظار در هر 8 نیاز شناسایی شده (تخصص مدیریت، آگاهی از مهارت های معلمی، مهارت های ادراکی- انسانی، مهارت های هنری، مهارت های اخلاقی- اجتماعی، مهارت های فنی، مهارت های انگیزشی و آگاهی از استانداردهای فضای کالبدی مدارس) تفاوت معناداری وجود داشت (05/0P
بررسی وضعیت مولفه های ارزشیابی کیفیت برنامه درسی در مدارس ابتدایی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
131 - 140
حوزههای تخصصی:
هدف: کیفیت برنامه درسی نقش مهمی در موفقیت و عملکرد تحصیلی دارد. در نتیجه، هدف این مطالعه بررسی وضعیت مولفه های ارزشیابی کیفیت برنامه درسی در مدارس ابتدایی شهر تهران بود.
روش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا آمیخته (کیفی-کمی) بود. جامعه بخش کیفی خبرگان و اساتید برنامه درسی شهر تهران بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد 12 نفر از آنها با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جامعه بخش کمی معلمان زن و مرد مدارس ابتدایی دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 به تعداد 23593 نفر بودند که طبق جدول کرجسی و مورگان تعداد 377 نفر از آنها با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته بودند که روایی مصاحبه ها با روش مثلث سازی تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 83/0 محاسبه شد و روایی صوری پرسشنامه با نظر خبرگان تایید و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ 85/0 محاسبه شد. داده ها با روش های کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرم افزار MAXQDA و آزمون تی یک نمونه ای در نرم افزار SPSS تحلیل شدند.
یافته ها: یافته ها نشان داد که ارزشیابی کیفیت برنامه درسی در مدارس ابتدایی دارای 108 شاخص در 23 مولفه و 6 بعد شامل رویکرد سیستمی ارزشیابی کیفیت برنامه درسی (با 4 مولفه تفکر راهبردی، تعمیم پذیری اهداف، دریافت بازخورد اصلاحی و تسهیل فرآیند یاددهی و یادگیری)، ارزشیابی کیفی فعالیت ها (با 3 مولفه ارزشیابی فعالیت های انگیزشی، ارزشیابی فعالیت های کاربردی و ارزشیابی فعالیت های برنامه درسی)، کیفیت بخشی امکانات و فناوری های نوین (با 3 مولفه امکانات فرهنگی و ورزشی، امکانات آموزشی و امکانات رفاهی)، کیفیت بخشی عوامل ساختاری (با 4 مولفه کمبود منابع و توزیع نامناسب، آینده نگری ضعیف، ارتباطات فردی و سازمانی و عدم انضباط کاری)، کیفیت سنجی اصول برنامه درسی (با 4 مولفه انعطاف پذیری، توالی برنامه درسی، سودمندی برنامه درسی و جامعیت برنامه درسی) و کیفیت سنجی مدیریت استراتژیک برنامه درسی (با 5 مولفه بهبود ظواهر برنامه درسی، بهبود محتوای برنامه درسی، انسجام برنامه درسی، ترسیم چشم انداز و رشد هویت ملی- مذهبی) بود. همچنین، مولفه های تفکر راهبردی، تعمیم پذیری اهداف، تسهیل فرآیند یاددهی و یادگیری، ارزشیابی فعالیت های انگیزشی، ارزشیابی فعالیت های کاربردی و ارزشیابی فعالیت های برنامه درسی، امکانات فرهنگی و ورزشی، امکانات آموزشی، امکانات رفاهی، کمبود منابع و توزیع نامناسب، آینده نگری ضعیف، ارتباطات فردی و سازمانی، انعطاف پذیری، توالی برنامه درسی، سودمندی برنامه درسی، بهبود ظواهر برنامه درسی، بهبود محتوای برنامه درسی، انسجام برنامه درسی، ترسیم چشم انداز و رشد هویت ملی- مذهبی در وضعیت مطلوب قرار داشتند، اما مولفه های دریافت بازخورد اصلاحی، عدم انضباط کاری و جامعیت برنامه درسی در وضعیت نامطلوب قرار داشتند (P<0.001).
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه برای متخصصان و برنامه ریزان آموزش وپرورش تلویحات کاربردی بسیاری دارد و آنان بر اساس نتایج این مطالعه می توانند گام موثری در راستای بهبود مولفه های ارزشیابی کیفیت برنامه درسی و به ویژه سه مولفه دریافت بازخورد اصلاحی، عدم انضباط کاری و جامعیت برنامه درسی بردارند.