مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
کاربری آموزشی
حوزه های تخصصی:
توزیع فضایی نامطلوب مدارس در سطح شهر اهواز نیز مشکلاتی چون طولانی شدن مسافت و زمان دسترسی به مدارس ،عدم وجود سطح و سرانه مناسب فضاهای آموزشی ناسازگاری کاربری های آموزشی با سایر کاربری ها را به همراه داشته که آثار منفی به بار آورده است. بنابراین تحقیق حاضر به دنبال تحلیل الگوی فضایی کاربری آموزشی و تعیین الگوی بهینه پراکنش فضایی دبیرستان های منطقه 3 شهر اهواز می باشد. روش تحقیق حاضر توصیفی – تحلیلی می باشد. داده های مورد نیاز (لایه های نقشه) با استفاده از تصاویر ماهواره ای، نقشه های کاربری اراضی شهری و نقشه تفصیلی شهر اهواز بدست آمده است. تجزیه و تحلیل و استاندارد سازی لایه ها با استفاده از نرم افزار ArcGis صورت گرفته است. وزن دهی لایه ها نیز با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی AHP انجام شده است. تلفیق نهایی لایه ها به روش همپوشانی و با استفاده از گزینه Raster Calculator صورت گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که از تعداد 17 دبیرستان در محدوده مورد مطالعه تعداد 6 دبیرستان (تندگویان – جنت – فرهنگیان – حکمت – فردوسی- آزادگان ) در محدوده طیف مکان های بسیار مناسب از نظر الگوی بهینه توزیع فضایی مدارس قرار دارند. همچنین دبیرستان موعود در وضعیت فضایی بسیار نامناسب قرار دارد.
ارزیابی آسیب پذیری کاربری آموزشی با رویکرد پدافند غیرعامل شهری دربرابر زلزله (مطالعه موردی: منطقه 6 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه یکی از اصول ضروری ایمن سازی فضاهای شهری، توجه به عملیاتی کردن الزامات پدافند غیرعامل شهری به منظور کاهش آسیب پذیری و ایمن سازی آن هاست. کاربری های آموزشی، یکی از کاربری های عمومی در نظام کاربری اراضی شهری است که مدیریت ایمنی و توجه به الزامات پدافندی آن، به دلیل تولید سفر بالا و تراکم جمعیتی در ساعات مشخص و گاهی دائم، بسیار حائز اهمیت است. پژوهش حاضر، در زمینه ارزیابی آسیب پذیری کاربری های آموزشی دربرابر زلزله با رویکرد پدافند غیرعامل شهری در منطقة 6 تهران است که در قالب مطالعات فضایی- مکانی و با اجرای مدل تحلیلی در سه گام انجام شد. ابتدا شناسایی و دسته بندی اصول و الزامات پدافند غیرعامل در سه گروه پارامترهای جمعیتی، سازه ای و مکانی صورت گرفت و با استفاده از ابزار پرسشنامه و نظرسنجی کارشناسی، اولویت های اصول پدافند غیرعامل در ارتباط با فضاهای آموزشی مشخص شد. در ادامه، بر پایة فرایند تحلیل شبکه ای، تعیین وزن هریک از معیارها انجام گرفت. وزن حاصل از مدل ANP، در محیط نرم افزار ArcGIS بر لایه های مکانی منطقه اعمال شد. نتایج اجرای مدل نشان داد که از نظر شاخص های سازه ای، بیش از 55 درصد واحدهای آموزشی منطقه، در گروه سازه هایی با میزان آسیب پذیری زیاد قرار می گیرند و از نظر شاخص های جمعیتی، در 60 درصد واحدهای آموزشی درصورت وقوع زلزله میزان آسیب پذیری زیاد است. از لحاظ شاخص های مکانی، بیش از 75 درصد فضاهای آموزشی، با چند نوع کاربری ناسازگار همجوار هستند و بیشترین آسیب پذیری را دارند. به طورکلی، نتایج حاصل از روی هم گذاری لایه ها نشان داد بیش از 67 درصد واحدهای آموزشی محدوده در پهنه های آسیب پذیر واقع شده اند و میزان آسیب پذیری واحدهای آموزشی در این پهنه ها بسیار بالاست.
ارزیابی مکان گزینی کاربریهای آموزشی شهر شاهین دژ با مدلAHP موردی(دبیرستان پسرانه نظامی گنجوی و دبیرستان دخترانه سمیه)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳
32 - 43
حوزه های تخصصی:
شهر بمثابه یک سیستم، نیازمند برنامه ریزی سیستمی است. از الزامات برنامه ریزی سیستمی در نظر گرفتن تمام عوامل و شاخص های موثر در حیات شهر است. بنابرین با افزایش جمعیت شهری و به تبع آن افزایش جمعیت دانش آموزی، احداث و احیای فضاهای آموزشی بعنوان یکی از کاربریهای اصلی باید مدنظر قرار گیرد.لذا اهمیت بررسی همه جانبه در خصوص چگونگی توزیع فضاهای آموزشی بیش از پیش ضروری است، چرا که باعث کاهش هزینه های خانوارها، کاهش ترددها و ترافیک و به تبع آن کاهش آلودگیهای محیطی، کاهش هزینه های خدمات شهری و...می شود. محدوده مورد مطالعه:پژوهش حاضر به بررسی ارزیابی موردی دو نمونه از دبیرستان های ( پسرانه نظامی گنجوی، دخترانه سمیه) واقع در شهر شاهین دژ از شهرهای استان آذربایجان غربی بر اساس ماتریس (همسایگی سازگار – همسایگی ناسازگار و شبکه دسترسی) با استفاده از مدل AHP پرداخته است. نتیجه گیری: در یک جمع بندی نهایی از تمام یافته ها و نتایج بدست آمده از ارزیابی بین دو دبیرستان می توان به این نکته مهم اشاره کرد که دبیرستان پسرانه گنجوی با وزن نهایی 0.1055و دبیرستان دخترانه سمیه با وزن نهایی 0.0182بدست آورده که در این ارزیابی، دبیرستان پسرانه نظامی گنجوی در مکان گزینی بهتر و مناسب تری نسبت به دبیرستان دخترانه سمیه دارد.
ارزیابی میزان تحقق پذیری مکان یابی کاربری های آموزشی در طرح هادی با بهره گیری از مدل های (GIS)، نمونه موردی، روستای تنگ چنار
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۲ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵
249 - 267
حوزه های تخصصی:
طرح هادی روستایی طرحی است که ضمن ساماندهی و اصلاح بافت موجود، میزان و مکان گسترش آتی و نحوه استفاده از زمین برای کاربری های مختلف را بر حسب مورد در قالب مصوبات طرح های ساماندهی فضا و سکونتگاه های روستایی یا طرح های جامع ناحیه ای تعیین می نماید یکی از مهم ترین کاربری ها طرح هادی، کاربری آموزشی می باشد که معمولاً با توجه به میزان جمعیت لازم التعلیم روستا و با محاسبه سطح و سرانه به دست می آید و در محدوده مصوب روستا مکان یابی می گردد. امروزه شیوه های مختلفی برای ارزیابی تحقق پذیری کاربری های پیشنهادی در طرح های هادی روستایی با رویکردی علمی و جامع به وجود آمده است تا بتواند با شناخت نقاط ضعف و قوت، مکان یابی های طرح هادی، از نتایج آن در برنامه ریزی آینده مدد گرفته شود تا بر قدرت و کارایی آن ها افزوده گردد. یکی از این شیوه ها، استفاده از مدل های سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) است که در این تحقیق سعی بر استفاده از آن در ارزیابی میزان تحقق پذیری مکان یابی کاربری های آموزشی در طرح های هادی مجموعه روستایی تنگ چنار می باشد. روش گردآوری اطلاعات در این تحقیق به صورت کتابخانه ای (طرح هادی روستای تنگ چنار) و میدانی (مشاهده، کنترل و تدقیق کاربری آموزشی در محل روستا با نقشه کاربری اراضی طرح هادی) و پردازش توسط مدل های کمی و کیفی توسط نرم افزار GIS می باشد. یافته های تحقیق با استفاده از مدل همسایگی، مدل همجواری، مدل تعیین شعاع عملکردی و مدل تحلیل شبکه و حریم نشان می دهد که تحقق پذیری کاربری آموزشی در طرح هادی مجموعه تنگ چنار کمتر از 10 درصد بوده است که از مهم ترین دلایل آن می توان به مهاجرت ساکنان به شهر مهریز و یزد و کاهش جمعیت محصلین و همچنین کمبود ردیف اعتبارات و بودجه ها عمرانی ساخت مدارس اشاره نمود.
تحلیل فضایی پراکنش کاربری آموزشی شهر اردبیل با استفاده از آمار فضایی در GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر، تحلیل فضایی پراکنش کاربری آموزشی شهر اردبیل بوده است. در همین راستا، با استفاده از مدل های آمار فضایی، تحلیل لکه های داغ و خودهمبستگی فضایی در نرم افزار Arc/GIS به بررسی نحوه توزیع فضایی کاربری های آموزشی در سطح شهر اردبیل پرداخته شد. داده های تحقیق به روش اسنادی و با مراجعه به منابع و سازمان های مربوطه گردآوری گردید. استفاده از روش های تحلیل آمار فضایی در پراکنش کاربری های آموزشی و داده های بروز زمانی (۱۳۹۵) و مکانی (محلات شهر اردبیل) از نوآوری های پژوهش حاضر می باشد. نتایج به دست آمده نشان داد که نواحی 6، 7 و 10، از منطقه 3 و ناحیه 6، از منطقه 1 بلوک های دارای وزنه بالای کاربری آموزشی و غلظت بالای لکه های داغ بودند. ناحیه 11، از منطقه 1، ناحیه 11، از منطقه 3 و نواحی 4، 8 و 9 از منطقه 2، نیز بلوک های با وزنه پایین آموزشی و غلظت کم لکه های داغ بودند که این نواحی به لحاظ پایداری در سطح پایین تری قرار داشتند. همچنین براساس شاخص موران، توزیع فضایی کاربری های آموزشی در شهر اردبیل به صورت خوشه ای می باشد. نتایج تحلیل تابع رگرسیون در محیط ادریسی نیز نشان داد که بین کاربری آموزشی و جمعیت، کاربری های مسکونی، درمانی، اداری انتظامی، تجاری، تجاری- خدماتی و ورزشی، همبستگی مثبت وجود دارد. بین کاربری فرهنگی و فضای سبز و کاربری کارگاهی صنعتی با کاربری آموزشی، همبستگی منفی برقرار است.
شناسایی مؤلفه های معنایی مؤثر بر ایجاد و ارتقای حس تعلق به مکان در دبیرستان ها ( نمونه موردی : دبیرستان های پسرانه منطقه ۱ تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه فرآیند توسعه و ساخت فضاهای آموزشی بیش ازپیش به ابعاد کالبدی تمایل یافته و در مقابل انسان و ویژگی های او رنگ باخته اند.نتیجه این امر گسستگی رابطه دانش آموزان با مدارس به صورت خاص و محیط آموزشی به صورت عام است.بدین ترتیب محصلین خود را هرچه کمتر جزئی از دبیرستان برشمرده و تعلقی به آن احساس نمی کنند،هدف این پژوهش تبیین عوامل موثر برسطوح معنایی حاکم بر فضای محیط آموزشی است که می تواند بر ایجاد حس تعلق به مکان دانش آموزان مؤثر باشد.روش تحقیق به صورت توصیفی و تحلیلی و پیمایشی با استفاده از نرم افزار spss و Lisrel8.80 انجام شده و حجم نمونه آن دانش آموزان دبیرستان های منطقه1تهران 384 نمونه میباشد.این پژوهش با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی تأییدی درصدد تعیین این مسئله است که آیا تعداد عامل ها و بارهای متغیرها که روی این عامل ها اندازه گیری شده است،با آنچه در تئوری مشخص شده هماهنگ است یا خیر.با توجه به نتایج حاصل از تحلیل عاملی تأییدی،ضرایب استانداردشده درسطح قابل قبول و نسبتاً بزرگی هستند.از طریق مدل ساختاری sem نیز این نتیجه برآورد شد که بیشترین ارتباط و پیوستگی بین مؤلفه ذهنی با میزان بار عاملی 0.76 و در رتبه دوم مؤلفه فیزیکی با میزان بار عاملی 0.63 و درآخر مؤلفه آموزشی با ضریب استاندارد 0.58 با ایجاد و ارتقا حس تعلق به مکان در دبیرستانها، برقرار است.در پایان مدل مفهومی تحقیق با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری ترسیم شد واز طریق رگرسیون این نتیجه حاصل شد که مؤلفه های ذهنی، فیزیکی و آموزشی؛ 43 درصد از واریانس ایجاد حس تعلق به مکان در دبیرستانهای منطقه1تهران را پیش بینی می کنند.
سنجش عدالت اجتماعی در ساختار فضایی کلانشهر تبریز با تأکید بر پراکنش فضایی مراکز آموزشی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
35 - 50
حوزه های تخصصی:
امروزه فضا های آموزشی یکی از مهم ترین کاربری ها در شهر ها است و نسبت به سایر کاربری های خدمات شهری از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. تخصیص فضا نیز به این کاربری یکی از موضوعات مهمی است که در برنامه ریزی های شهری موردتوجه قرار می گیرد. کلانشهر تبریز در زمره شهر هایی است که در آن توزیع فضایی خدمات شهری از جمله خدمات آموزشی به طور مناسب و مکفی صورت نگرفته است. در راستای رفع مشکلات ناشی از این مساله و همچنین افزایش کارایی این فضاها، توجه به ساماندهی و توزیع مناسب ضروری به نظر می رسد. بر این اساس، پژوهش حاضر با استفاده از مدل های آمار فضایی، تحلیل لکه های داغ و خود همبستگی فضایی در نرم افزار Arc/GISبه نحوه توزیع فضایی کاربری های آموزشی در سطح شهر تبریز پرداخته است. داده های مورد نیاز نیز به روش کتابخانه ای و با مراجعه به منابع و سازمان های مربوطه گردآوری شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که در بلوک های شهر تبریز از لحاظ وضعیت کلی آموزشی نابرابری وجود دارد؛ نواحی 1 و 2 از منطقه 2 و ناحیه 5 از منطقه 4، وناحیه 1 از منطقه 8، ناحیه 1 از منطقه 3 و ناحیه 3 از منطقه 10 بیشترین وزنه و نواحی 4 و 6 از منطقه 5، ناحیه 2 از منطقه 9 و در نهایت ناحیه 1 از منطقه 6 کمترین وزنه از کاربری های آموزشی را به خود اختصاص داده اند. به گونه ای که این نواحی به لحاظ پایداری در سطح پایین تری قرار دارند. همچنین بر اساس شاخص موران توزیع فضایی کاربری های آموزشی در کلانشهر تبریز به صورت خوشه ای می باشد. بر اساس این شاخص نیز نابرابری موجود در زمینه توزیع کاربری مورد نظر کاملا مشهود است.
اعتبارسنجی شاخص های ایمنی از منظر پدافند غیر عامل در کاربری های آموزشی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
از جمله مواردی که باعث افزایش امنیت روانی دانش آموزان وخانواده ها می شود، امنیت و ایمن سازی مدارس وکاهش آسیب پذیری و ارتقاء پایداری آن ها است. که یکی از اهداف واجزای مهم پدافندغیرعامل است. بنابراین نظر به اهمیت موضوع، این پژوهش به اعتبارسنجی شاخص های ایمنی از منظر پدافند غیرعامل در کاربری های آموزشی باتاکید بر مدارس ابتدایی حوزه غربی بندرامام خمینی (ره)) با توجه به پنج شاخص انتخاب شده(معماری وطراحی، سازه، تاسیسات، مجاورت ودسترسی، تجهیزات ) و42 زیر شاخص پرداخته است. نوع تحقیق کاربردی و روش تحقیق، پیمایشی- ارزیابی با تاکید بر پرسشنامه می باشد. جامعه آماری شامل کلیه مدیران، معاونان، معلمان و تعدادی از کارشناسان اداره آموزش وپرورش شهربندرامام خمینی (ره) بوده که حجم نمونه تعیین شده 117نفر می باشد. به منظور بررسی نرمال بودن توزیع داده ها از آزمون کلموگروف- اسمینروف و جهت بررسی وضعیت متغیرهای پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزیی (PLS) و استفاده از نرم افزار SMARTPLS استفاده شده است. یافته های پژوهش حاصل از نتایج آزمون PLS، نشان می دهد: شاخص تجهیزات با ضریب تاثیر 918/0 بالاترین وشاخص مجاورت ودسترسی با 771/0 پایین ترین میزان اعتبار را در میان شاخص های پژوهش داشته اند.