مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
تدریس اثربخش
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی میزان به کارگیری عوامل تدریس اثربخش ( شامل 6 مؤلفه طراحی تدریس، اجرای آموزش، مدیریت کلاس درس، روابط انسانی، ارزشیابی و برخورداری از ویژگیهای مطلوب شخصیتی) توسط اساتید دانشگاه آزاد واحد خوراسگان از نظر دانشجویان است. روش تحقیق، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری کلیه دانشجویان سال چهارم دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان است که از میان آنها دانشکده های علوم تربیتی و روان شناسی، کشاورزی و علــــوم پایه تعیین شدند. از این تعداد 165 نفر از طریق نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم انتخاب و پرسشنامه ها میان آنان توزیع گردید. پرسشنامه محقق ساخته شامل 41 سؤال پنج گزینه ای مطابق با مقیاس لیکرت فراهم شد. روایی پرسشنامه با اقتباس از منابع علمی معتبر و همچنین مطالعه 3 نفر از صاحبنظران و پایایی آن نیز از طریق مطالعه مقدماتی و به وسیله 41 نفر نمونه انتخابی از جامعه اصلی، بررسی شد که با به کارگیری ضریب آلفای کرونباخ، 89/0 به دست آمد. اطلاعات به دست آمده در این پژوهش با استفاده از آمار توصیفی(درصد، فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی « tهمبسته، t تک متغیره، تحلیل واریانس،t هتلینگ،t مستقل، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون H.S.D یا توکی» تجزیه و تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در سؤال اول «میزان به کارگیری معیار طراحی تدریس»، دوم «میزان به کارگیری معیار اجرای آموزش»، سوم «میزان به کارگیری معیار مدیریت کلاس»، چهارم «میزان به کارگیری معیار روابط انسانی»، پنجـــم «میزان به کارگیری معیار ارزشیابی»، و ششم «میزان برخورداری از ویژگیهــای شخصیتی مطلوب»، میانگین استادان این دانشگاه در سه دانشکده نمونه انتخابی پژوهش به ترتیب 66/3، 13/3، 56/3، 38/3، 24/3 ، و43/3 بوده است که بالاتر از میانگین تعیین شده است. در مجموع می توان نتیجه گرفت که تدریس استادان این دانشکده ها اثربخش بوده است. همچنین در تمام سؤالات پژوهش در سطح دانشکده اختلاف معنادار میان عملکرد استادان مشاهده شده است.
رابطه دانش فراشناختی و میزان اثربخشی تدریس اعضای هیأت علمی دانشگاه های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه دانش فراشناختی و تدریس اثربخش اعضای هیأت علمی دانشگاه های دولتی شهر اصفهان در سال تحصیلی 88-87 است. این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بود و آزمودنی ها 82 عضو هیأت علمی که از طریق نمونه گیر طبقه ای نسبی و 820 دانشجو انتخاب شده بودند. ابزارها عبارت بود از پرسشنامه آگاهی فراشناختی که میان اعضای هیأت علمی از طریق نمونه گیری طبقه ای نسبتی توزیع گردید، و پرسشنامه نشانگرهای تدریس اثربخش که توسط دانشجویان اعضای هیأت علمی حاضر در نمونه توزیع شد. یافته ها حاکی از همبستگی معنا دار بین دانش فراشناختی و تدریس اثربخش است. نتایج همبستگی بین مؤلّفه های دانش فراشناختی و تدریس اثربخش با عوامل مردم شناختی سن و سنوات تدریس معنا دار نبود(05/0P>). همچنین تفاوت بین مرتبه های علمی در هر دو مؤلّفه دانش فراشناختی و تدریس اثربخش معنا دار نبود(05/0P>). یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که مؤلّفه دانش فراشناختی به همراه خرده مقیاس های آن با هم می توانند 022/0 درصد واریانس تدریس اثربخش را تبیین کنند.
عوامل و مؤلّفه های بنیادی تدریس اثربخش در آموزش عالی از دیدگاه دانشجویان و اعضای هیأت علمی دانشگاه کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی عوامل و مؤلّفه های تدریس اثربخش به منظور فراهم آوردن یک چهارچوب فراگیر برای مقوله های بنیادی تدریس اثربخش ازنظر اعضای هیأت علمی و دانشجویان دانشگاه کردستان بود. در انتخاب نمونه آماری با استفاده از رویکرد کمّی و روش نمونه گیری طبقه ای، نمونه ای شامل 383 دانشجو و 156 عضو هیأت علمی در نیمسال دوم سال تحصیلی 1391 در دانشگاه کردستان انتخاب و مطالعه شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه ای پژوهشگرساخته بر اساس مؤلّفه های رایج در پیشینه و پژوهش های موجود بود که ضریب پایایی آن در مطالعه اولیه، 91/0 بر اساس آلفای کرونباخ محاسبه شد. داده ها به وسیله تحلیل عاملی اکتشافی با روش مؤلّفه های اصلی تحلیل شدند. نتایج نشان داد که عوامل و مؤلّفه های اساسی تدریس اثربخش از دیدگاه دانشجویان، شامل مهارت های آموزشی، ارزیابی نظام مند و منش فردی بودند. این عوامل و مؤلّفه ها ازنظر اعضای هیأت علمی متفاوت بودند. آن ها علاوه بر مهارت های آموزشی و منش فردی، خصوصیات اخلاقی و عوامل ارتباطی را به عنوان دو مؤلّفه مهم دیگر تدریس اثربخش در آموزش عالی برشمردند. با ترکیب داده های هر دو گروه، تجربه اعضای هیأت علمی به عنوان مؤلّفه دیگری از تدریس اثربخش شناسایی شد.
تجربه حرفه ای اساتید در ارتباط با پدیده تدریس اثربخش در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی مطالعه ی حاضر، تبیین پدیده ی تدریس اثربخش در آموزش عالی بر اساس تجربه ی حرفه ای اساتید دانشگاه به منظور ایجاد یک چهارچوب مفهومی و توسعه ی مبانی پداگوژیکی و نظری تدریس در مراکز آموزش عالی است. رویکرد پژوهشگر در این بخش از پژوهش، رویکرد کیفی با استفاده از راهبرد پدیدار نگاری است. مشارکت کنندگان شامل 12 عضو هیئت علمی از اساتید دانشگاه کردستان بودند که از طریق نمونه گیری نوعی تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه عمیق و نیمه سازمان یافته جمع آوری شدند. روش تحلیل داده ها تحلیل محتوای استقرایی با استفاده از کدگذاری در سه سطح باز، محور و منتخب بود. یافته های مربوطه نشان داد که مقوله های اساسی تدریس اثربخش ازنظر اساتید شامل 1) مهارت های ارتباطی؛ 2) خصوصیات آموزش دهنده و آموزش گیرنده؛ 3) مهارت های آموزشی و 4) عوامل زمینه ای است.
تدوین و اعتباریابی مدل تدریس اثربخش برای اساتید دانشگاه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش ارائه مدل تدریس اثربخش برای اعضای هیئت علمی دانشگاه تبریز و اعتبارسنجی آن می باشد. روش تحقیق، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش دو قسمت دارد که بخش اول آن کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه تبریز می باشد(N=541) و بخش دوم جامعه آماری، متخصصان علوم تربیتی دانشگاه های شهر تبریز(دانشگاه تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی و پیام نور تبریز N=32) را در بر می گیرد که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 225 نفر نمونه برای بخش اول برآورد و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب گردید در بخش دوم با توجه به محدود بودن جامعه از روش سرشماری استفاده شد. در این پژوهش از دو پرسشنامه محقق ساخته که اولی شامل 36 گویه و دومی با 12 گویه پنج گزینه ای مطابق با مقیاس لیکرت فراهم شده بود، استفاده گردید. روایی پرسشنامه ها با اقتباس از منابع علمی معتبر و همچنین توسط 3 نفر از صاحبنظران و پایایی آن نیز از طریق مطالعه مقدماتی در بین 30 نفر از افراد محاسبه شد و ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه اولی برابر با 93/0 و پرسشنامه دومی برابر 79/0 بدست آمد. سپس پرسشنامه ها در میان افراد انتخاب شده توزیع شد و پس از جمع آوری، داده ها با استفاده از نرم افزا SPSS19 و LISREL مورد بررسی قرار گرفت. از آزمون tتک نمونه برای شناسایی مؤلفه های تدریس اثربخش، از تحلیل عاملی برای مدل پیشنهادی و از شاخص های آمار توصیفی جهت بررسی درجه اعتبار مدل استفاده شده است. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی تدریس اثربخش دارای 4 عامل؛ مهارت های حرفه ای تدریس، قدرت ارتباط با دانشجو، تسلط بر مواد و محتوای درسی، ارزشیابی می باشد که مجموعاً 77 درصد از کل واریانس سازه تدریس اثربخش را تبیین می کنند. همچنین اعتبار مدل پیشنهادی مذکور از نظر متخصصان 83.6 از 100 می باشد.
تدریس اثربخش در آموزش عالی بر اساس تجارب حرفه ای استادان و ارتباط آن با تدریس خود-گزارشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی تدریس اثربخش بر اساس تجارب حرفه ای استادان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان و ارتباط آن با تدریس خود-گزارشیآنان در سال تحصیلی95-1394 انجام گرفتهاست.روش تحقیق، توصیفیاز نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه استادان دانشگاه شهید مدنی آذربایجآن که با استفاده از نمونه گیری طبقه ای نسبتیو بر اساس جدول مورگان،144 نفر به عنوان نمونه آماری جهت مطالعهانتخاب و پرسشنامه های پژوهش بین آن ها توزیع گردید.ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسش نامه محقق ساخته تدریس اثربخش و پرسش نامه تدریس خود-گزارشی که بر اساس مقیاس پنج درجه ای لیکرت تدوین شده بود. پایایی این ابزارهابر اساسمحاسبه ضریب آلفای کرون باخ، برای پرسش نامه تدریس اثربخش 76% و پرسش نامه تدریس خود-گزارشی 85%به دست آمد. داده های تحقیق پس از جمع آوری در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس یک راهه، تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر) تحلیل شد. نتایج به دست آمده گویای آن است کهاستادان این دانشگاه به ترتیبدر تدریس خود بیشتر به مؤلفه های حرفه ای، فنی و ارتباطی در تدریس توجه می کنند و از طرف دیگر بین تدریس اثربخش و تدریس خود-گزارشی از دیدگاه آنان رابطه وجود دارد. همچنین بین میزان توجه استادان به هر یک از مؤلفه های تدریس اثربخش به تفکیک رشته های دانشگاه تفاوت وجود دارد. همچنین سه مؤلفه حرفه ای، فنی و ارتباطی به ترتیب از بیشترین به کمترین، میزان توجه استادان را به خود جلب کرده است.
ارائه مدل تدریس اثربخش اساتید دانشگاه بر پایه تحلیل شبکه عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۴
79 - 102
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف ارائه الگوی تدریس اثربخش اساتید دانشگاه آزاد اسلامی با بهره گیری از تحلیل شبکه های عصبی مصنوعی انجام گرفت. پژوهش حاضر از حیث هدف کاربردی و از نوع طرح های ترکیبی- اکتشافی است. جامعه ی آماری تحقیق دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیه می باشد که در قسمت کیفی تعداد 24 نفر از دانشجویان به روش نمونه گیری هدفمند و تا مرحله اشباع نظری یافته ها به شیوه گروه های کانونی مورد مصاحبه قرار گرفتند. در قسمت کمی نیز با استفاده از فرمول برآورد حجم نمونه کوکران و به صورت ﺗﺼﺎدﻓﯽ طبقه ای تعداد 361 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش برای جمع آوری داده ها و اطلاعات لازم از دو نوع ابزارِ مصاحبه نیمه ساختارمند و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه مورد تأیید قرار گرفت. ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه 81/0به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از فنون آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. بر اساس یافته های حاصل از مصاحبه مشخص شد که عوامل مؤثر بر تدریس اثربخش در 5 مقوله کلی ویژگی های شخصیتی و فردی، ویژگی های علمی و سواد، توانمندی در روابط انسانی و قدرت برقراری ارتباط، مهارت تدریس و مدیریت کلاس درس و مهارت ارزشیابی قابل بررسی می باشد. یافته های بخش کمی نیز نشان داد از دیدگاه دانشجویان بهترین ساختار برای تدریس اثربخش، دارای یک لایه ورودی با 5 متغیر ورودی و یک لایه پنهان با 3 نرون و یک لایه خروجی با یک متغیر خروجی بود. بررسی اهمیت متغیرهای مستقل در پیشگویی تدریس اثربخش نشان داد که از دیدگاه دانشجویان بیشترین اهمیت مربوط به ویژگی های شخصیتی و فردی و کمترین اهمیت مربوط به ویژگی های علمی و سواد استاد می باشد.
اسنادهای اساتید موفق در تدریس اثربخش بر مبنای روش بنیاد بخشی نظریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره سیزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
211 - 228
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی اسنادهای اساتید موفق در تدریس اثربخش بر مبنای روش بنیاد بخشی نظریه است. بدین منظور پانزده نفر از اساتید برجسته دانشگاه های سراسری، آزاد و پیام نور بیرجند که طی یک دوره پنج ساله در ارزیابی های دانشجویان از کیفیت تدریس بالاترین نمره را کسب کرده بودند، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه و پیشینه موضوع جمع آوری شدند و با روش های کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند. براساس نتایج اساتید معتقدند تدریس اثربخش دو دسته نیازهای علمی و پرورشی دانشجویان را برطرف می نماید. در این پژوهش، بر مبنای روش بنیاد بخشی نظریه الگویی برای تدریس اثربخش ارائه شده است. بر پایه نتایج، توانایی استاد در انتقال توان مندی ها و ویژگی های خود به دانشجویان در اثربخشی تدریس نقش اساسی دارد لذا لازم است اساتید به توانایی انتقال توجه ویژه ای داشته باشند. همچنین تدریس اثربخش، بر حسب ماهیت رشته های تحصیلی متفاوت است، و نیز دانشجویان اساتیدشان را بر اساس توان مندی آن ها (نه نگرش شخصی) ارزیابی می نمایند.
بررسی مقایسه ای میزان کاربست مؤلفه های تدریس اثربخش توسط اعضای هیات علمی دانشگاه اصفهان بر اساس نتایج "ارزشیابی دانشجویان" و "خودارزیابی استادان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بررسی عملکرد تدریس اثربخش اعضای هیات علمی از طریق ارزشیابی دانشجویان و خودارزیابی استادان، از موثرترین روش ها برای شناخت بهتر نقاط قوت و ضعف عملکرد آموزشی است که می تواند بستری را برای رشد کیفی ت تدریس استادان فراهم نماید. در همین راستا مطالعه حاضر با هدف بررسی مقایسه ای میزان کاربست مؤلفه های تدریس اثربخش توسط اعضای هیات علمی دانشگاه اصفهان بر اساس دو رویکردِ"ارزشیابی دانشجویان" و "خودارزیابی استادان" انجام گردید. روش کار: پژوهش حاضر در نیمسال اول سال تحصیلی 96-1395 با استفاده از روش توصیفی- مقطعی انجام شد. جامعه آماری تحقیق مشتمل بر اعضای هیئت علمی گروههای علوم انسانی دانشگاه اصفهان بود که 60 نفر از آنها با روش نمونه گیری در دسترس در مطالعه مشارکت داده شدند. هر عضو هیات علمی توسط خودش و تعدادی از دانشجویان کلاسهای درسش مورد ارزیابی قرار گرفت. انتخاب نمون ه از بین دانشجویان، بر اساس فهرست کل دروس و کلاسهای درس استادان مشارکت کننده در مطالعه بود که سه کلاس درس از هر استاد ب ه روش تص ادفی ساده انتخاب شدند و در مجموع 2210 نفر از دانشجویان در پژوهش مشارکت داده شدند. ابزار مطالعه، پرسشنامه محقق ساخته تدریس اثربخش بود و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS 22 و شاخصهای آماری فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار و آزمون T مستقل انجام شد. یافته ها: نتایج آزمون T مستقل نشان داد که میانگین نمرات ارزیابی دانشجویان از میانگین نمرات خودارزیابی استادان در هر 6 مؤلفه تدریس اثربخش پایینتر بود و اختلاف میانگینها نیز در همه مؤلفه ها معنادار بود (05/0 ≤ P). همچنین عملکرد کلی تدریس اثربخش اساتید بر مبنای ارزشیابی دانشجویان، در سطح نسبتاً مطلوب و بر اساس نتایج خودارزیابی استادان، در سطح مطلوب بود. نتیجه گیری: با نظر به نتایج متفاوت حاصله از دو رویکرد ارزشیابی دانشجویان و خودارزیابی استادان در بررسی عملکرد تدریس اثربخش اعضای هیات علمی، ضروری است جهت ارزشیابی جامع عملکرد تدریس استادان، ضمن تقویت توانایی خودارزیابی اساتید و نزدیک تر کردن ملاک های ارزشیابی اساتید و دانشجویان، از تلفیق دو رویکرد مذکور برای شناسایی نقاط قوت و ضعف و ارتقای عملکرد تدریس اساتید استفاده شود.
ارائه مدل تدریس اثربخش در دانشگاه: تحلیل دیدگاه استادان(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: تحقیق حاضر با هدف ارائه الگوی تدریس اثربخش در دانشگاه با بهره گیری از نظرات اساتید و با استفاده از تحلیل شبکه های عصبی مصنوعی انجام گرفت.روش : پژوهش حاضر از حیث هدف، کاربردی و از نوع طرحهای ترکیبی- اکتشافی است. جامعه آماری تحقیق، اساتید دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیه است که در قسمت کیفی با 15 نفر از آنان به روش نمونه گیری هدفمند و تا مرحله اشباع نظری یافته ها مصاحبه شد. در قسمت کمّی نیز با استفاده از فرمول برآورد حجم نمونه کوکران و به صورت ﺗﺼﺎدﻓﯽ طبقه ای، 137 نفر از اساتید به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها و اطلاعات لازم، از دو نوع ابزارِ مصاحبه نیمه ساختارمند و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. روایی و پایایی پرسشنامه ، محرز شد.یافته ها : عوامل مؤثر بر تدریس اثربخش در پنج مقوله کلی ویژگی های شخصیتی و فردی، ویژگی های علمی و سواد، توانمندی در روابط انسانی و قدرت برقراری ارتباط، مهارت تدریس و مدیریت کلاس درس و مهارت ارزشیابی قابل بررسی است. نتایج تحلیل حساسیت مدل سازی شبکه عصبی مصنوعی نیز نشان داد توانمندی در بعد روابط انسانی و قدرت ایجاد ارتباط و ویژگی های علمی و سواد، به ترتیب بیشترین و کمترین اهمیت را در پیش بینی تدریس اثربخش اساتید دارند.نتیجه گیری : توجه به ایجاد و تقویت روابط انسانی و قدرت ایجاد ارتباط مؤثر با دانشجو در برنامه ریزی برای آموزش و انتصاب و نگهداری اساتید دانشگاه در تدریس اثربخش اساتید مؤثر است.
تبیین همبستگی مهارت های فراشناختی با اثربخشی تدریس در میان اعضاء هیأت علمی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تبیین اثربخشی تدریس بر اساس مهارت های فراشناختی در میان اعضاء هیأت علمی دانشکده علوم پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز در سال تحصیلی 1396-1395 بوده است. روش: روش پژوهش توصیفی-همبستگی و جامعه آماری شامل اعضای هیأت علمی زن و مرد دانشکده علوم پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز می باشند که به طور تمام وقت و مدعو به تعداد 150 نفر در این دانشکده مشغول به تدریس بوده اند. حجم نمونه پژوهش 108 نفر بوده که بر اساس جدول مورگان و کرجسی و با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی، انتخاب شده اند. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه مهارت های فراشناختی ( MAI ) که بین اعضاء هیأت علمی توزیع شد و پرسشنامه نشانگرهای کیفیت تدریس اثر بخش که به ازای هر هیأت علمی سه نفر از دانشجویان که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند به ارزیابی اثربخشی تدریس اساتید خود پرداخته اند، استفاده گردید. یافته ها: نتایج استفاده از آزمون آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون نشان داد که اثربخشی تدریس بر اساس مهارت های فراشناختی در میان اعضاء هیأت علمی قابل پیش بینی می باشد. نتیجه گیری: ارتقاء مهارت های فراشناختی و آموزش آن به اعضاء هیأت علمی آموزش پزشکی، می تواند به ارتقاء اثربخشی تدریس آنان منجر شود.
بررسی اخلاق حرفه ای در دانشگاه های کشور و مقایسه آن با دانشگاه های برتر جهان با تأکید بر تدریس اثربخش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۶
71-86
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش بررسی اخلاق حرفه ای در دانشگاه های کشور و مقایسه آن با دانشگاه های برتر جهان با تأکید بر تدریس اثربخش است. جامعه پژوهش 100 دانشگاه برتر جهان و 539 دانشگاه ایران است (تمام شماری) این پژوهش کیفی بوده و از روش بهینه کاوی تجارب موفق ملی و بین المللی با استفاده از مطالعه تطبیقی بهره برده است. در حال حاضر در دانشگاه های ایران و حتی دانشگاه های برتر جهان بیشتر به منشور اخلاق حرفه ای توجه می شود. دانشگاه هایی هم که دارای مستندات اخلاق حرفه ای با تأکید بر تدریس اثربخش هستند، وحدت رویه خاصی در بیان محتوای آن ندارند. از دیگر سو، اخلاق حرفه ای و مستندات مربوط به آن در دانشگاه ها باعث وحدت رویه در پیاده سازی اخلاقیات در دانشگاه ها می شود. روسا و مدیران دانشگاه ها باید توجه بیشتری نسبت به تدوین سند اخلاق حرفه ای برای دانشگاه ها داشته باشند تا بتوانند هدف اصلی دانشگاه ها که تدریس اثربخش است را به بهترین نحو محقق کنند.
میزان کاربست نشانگرهای تدریس اثربخش درس ریاضی در دبیرستان های تیزهوشان و دولتی شهر اصفهان از منظر دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال هفدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۶۶
21 - 44
حوزه های تخصصی:
تدریس خصوصی و به کارگیری دبیران خبره و باتجربه برای فرزندان، توسط والدین، جهت ارتقای سطح کیفی یادگیری دانش آموزان، رشد روزافزونی داشته است به گونه ای که گاهی، به طور غیرمستقیم، منجر به پایین آمدن تعهد حرفه ای دبیران و کاهش کیفیت تدریس آن ها در مدارس شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی میزان کاربست نشانگرهای تدریس اثربخش در درس ریاضی دبیرستان های تیزهوشان و دولتی شهر اصفهان از منظر دانش آموزان بوده است. این پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان دوره پیش دانشگاهی دوره دبیرستان بود که با روش نمونه گیری هدفمند، مدارس دخترانه و پسرانه شاخص از بین نواحی اصفهان برگزیده شده و از آن ها تعداد 180 نفر دانش آموز به صورت تصادفی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار اصلی جمع آوری داده ها یک پرسش نامه 9 مؤلفه ای و 49 گویه ای (پرسش نامه ارزیابی درس، 2008) و دو پرسش بازپاسخ بود. نتایج نشان داد که دانش آموزان مدارس تیزهوشان و دولتی میزان به کارگیری نشانگرهای تدریس اثربخش توسط دبیران ریاضی خود را در حد کمتر از متوسط برآورد نموده اند. برای همه دانش آموزان صرف نظر از جنسیت و نوع مدرسه اعم از تیزهوشان و دولتی بهترین ویژگی تدریس اثربخش ریاضی، مؤلفه «تضارب افکار» بوده است. در پایان، جهت بهبود کیفیت آموزش ریاضی، بر اساس نتایج پژوهش پیشنهادهایی کاربردی به مسئولان ارائه شده است؛ از جمله گسترش علوم بین رشته ای جدید «آموزش ریاضی» با پژوهش های مورد نیاز آن در زمینه های تربیتی و تلفیق متناسب علوم تربیتی با دانش ریاضی ست. در این رابطه ایجاد ارتباط نزدیک و همکاری میان دانشکده های علوم تربیتی و ریاضی می تواند مفید باشد.
تحلیل روابط چندگانه میان مهار تهای تدریس معلمان با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درسهای محاسباتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال هجدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۷۰
31 - 52
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق رابطه مهار تهای تدریس معلمان با عملکرد دان شآموزان در امتحانات در سهای محاسباتی، بر اساس رویکرد فرایند-محصول بررسی شده است. به این معنا که ه مبستگی فرایندها )یا مهار تهای تدریس معلمان( با محصو لها )عملکرد دان شآموزان در آزمو نهای نهایی( بررسی شد. به این منظور، مهار تهای تدریس معلمان با استفاده از پرس شنام های محق قساخته انداز هگیری شد که متناسب با شرایط تدریس در سهای محاسباتی طراحی شده بود. پایایی پرس شنامه بر حسب ضریب آلفای کرونباخ 0/92 براورد شد. دبیران نمونه آماری تحقیق به روش خوش های انتخاب شدند. تعداد 175 پرس شنامه قابل تحلیل از دبیران در سهای محاسباتی به دست آمد و در مرحله بعد فهرست نمر ههای پایانی دان شآموزان هر دبیر فراهم شد. در تحلی لهای اولیه معلوم شد که مهار تهای تدریس وابسته به جنسیت معل ماند و نیز روشن شد که بخش مهمی از واریانس پیشرفت تحصیلی دان شآموزان )حدود 40 درصد( با نوع مدرسه قابل تبیین است. در تحلیل نهایی این نتیجه به دست آمد که توجه دبیران زن به مؤلف ههایی نظیر انعطا فپذیری در تدریس، به سطح تسلّ ط رساندن دان شآموزان، شفافیت در ارائه درس، حمایت از یادگیری شاگردان، توانمندسازی خویشتن و بهر هگیری از نظرات دیگران، تنوع در تدریس، تلکی فدهی و مطالبه، به طور معناداری با پیشرفت تحصیلی دان شآموزان ایشان ارتباط دارد. در مقابل، نمر ههای دان شآموزانِ دبیران مردی که دان شآموزان را به مطالعه قبلی تشویق م یکنند، در خلال تدریس به طور مکرر به وارسی یادگیری بچ هها م یپردازند و به ارزشیابی و آزمون بیشتر گرایش دارند، به طور معنادار از نمر ههای دان شآموزانِ دبیران زنی که به این مهار تها گرایش دارند، بالاتر است. به نظر م یرسد نحوه بهر هگیری متفاوت دبیران زن و مرد از مهار تهای تدریس اثربخش، پیامدهای متفاوتی را از نظر پیشرفت تحصیلی دان شآموزان به دنبال دارد.
تأثیر جذبه شخصیتی استادان بر درک دانشجویان از اثربخشی تدریس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
33 - 50
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر هدفی دوگانه داشت نخست، شناسایی متغیرهای مداخله کننده در نتایج ارزیابی دانشجویان از اثربخشی تدریس اعضای هیأت علمی و دوم، تبیین حیطه های تدریس اثربخش از دیدگاه دانشجویان. روش: ازاین رو، با رویکردی کمی و راهبرد توصیفی- همبستگی، نمرات حاصل از اجرای یک پرسشنامه ارزیابی 12 سؤالی، بر روی250 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه کردستان، جمع آوری شدند. داده های گردآوری شده با استفاده از روش تحلیل عاملی تأییدی مورد بررسی قرار گرفت و پارامترهای یک مدل فرضی از تدریس اثربخش و جذبه شخصیتی، در قالب ماتریس کوواریانس و با استفاده از روش برآورد بیشینه درست نمایی، مورد آزمون قرار گرفتند. با توجه به شاخص های به دست آمده از آزمون برازش مدل، نتایج نشان داد که مدل، برازش مطلوبی با داده های مورد بررسی دارد. همچنین، یافته ها گویای آن بود که تشخیص یک مدرس به عنوان شخصیتی پرجاذبه توسط دانشجویان، یک پیش بینی کننده مهم نمره ارزشیابی تدریس است. یافته ها چالشی را برای استفاده از ارزشیابی دانشجویان از اثربخشی تدریس در تصمیم های مهم برای استخدام و ارتقای اعضای هیأت علمی ارائه نمود. از این رو پیشنهاد می نماید که نتایج ارزشیابی دانشجویان از تدریس اعضای هیأت علمی باید بااحتیاط تفسیر شود.
مقایسه مؤلفه های تدریس اثربخش اعضای هیات علمی و مدرسان مدعو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
206 - 217
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت پرداختن به اثربخشی تدریس، این پژوهش به ارزیابی و مقایسه اثربخشی تدریس می پردازد. روش: روش پژوهش توصیفی-پیمایشی است.جامعه آماری 684 دانشجوی ترم شش به بالای هشت رشته تحصیلی در چهار دانشکده علوم پایه، علوم انسانی، هنر و معماری و الهیات دانشگاه مازندران در سال تحصیلی 97-96 بود. حجم نمونه 242 نفر بر اساس جدول کرجسی و مورگان (1987) با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها یک پرسشنامه محقق ساخته با پایایی 74/0 بود و روایی محتوایی تحت نظر متخصصین مورد تایید و بررسی قرار گرفت. از آزمون های تی مستقل، آنووا و آزمون تعقیبی دانکن جهت پاسخ به سوالات پژوهش استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان دهنده مشابهت و تفاوت در برخی از ابعاد اثربخشی تدریس بین اعضای هیات علمی و مدرسان مدعو در رشته های مختلف تحصیلی است. کمترین اثربخشی متعلق به رشته تحصیلی زیست شناسی و علوم تربیتی و بیشترین اثربخشی متعلق به رشته فیزیک بوده است. برای اینکه بتوان اثربخشی تدریس را افزایش داد باید به نقاط قوت و ضعف اثربخشی تدریس اعضای هیات علمی و مدرسان مدعو توجه کرد.
توسعه حرفه ای گامی در راستای تدریس اثربخش (مطالعه موردی: معلمان ابتدایی شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
197 - 166
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش از اهداف چندگانه ای مانند آزمون شاخصه های روایی و پایایی پرسش نامه «توسعه حرفه ای اثربخش»، شناسایی تفاوت ها بین نظرات معلمان بر اساس متغیرهای جمعیت شناختی و کمک به بهبود توسعه حرفه ای معلمان از طریق شناسایی اولویت های توسعه حرفه ای اثربخش برخوردار بود. روش: رویکرد پژوهش حاضر پسااثبات گرایی و راهبرد آن پیمایشی -توصیفی بود. جامعه تحقیق شامل معلمان دوره ابتدایی شهر سنندج که 1258 نفر بود. مشارکت کنندگان در این پژوهش، 300 نفر بودند که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و با نمونه گیری به روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. از پرسشنامه سوین و لومپه (2014) تحت عنوان «ویژگی های توسعه حرفه ای اثربخش» استفاده شد. جهت آزمون فرضیه ها با توجه به نوع توزیع داده ها از آمارهای مناسب استنباطی استفاده شد. برای آزمون روایی محتوایی پرسشنامه از تحلیل عاملی تأییدی و برای آزمون پایایی از آزمون آلفای کرانباخ استفاده شد که آلفای به دست آمده 967/0 بود که نشان از پایایی مناسب پرسشنامه بود. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که پرسشنامه «ویژگی های توسعه حرفه ای اثربخش» دارای روایی و پایایی مطلوب برای استفاده در بین معلمان ایرانی است. در بین مؤلفه های توسعه حرفه ای اثربخش از نظر معلمان با توجه به نتایج آزمون فریدمن رتبه اول این مؤلفه ها تمرکز بر دانش محتوایی معلمان و نحوه یادگیری مطالب توسط دانش آموزان و در رتبه آخر یادگیری فعال فراتر از کلاس درس قرار داشت. همچنین بین مؤلفه های توسعه حرفه ای اثربخش معلمان تفاوت معناداری وجود دارد.
ارتقای صلاحیت حرفه ای معلم بارویکرد pck (دانش محتوایی تعلیم و تربیت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه :ناکامی دانش آموزان در آزمون های ملی و فراملی(نظیر تیمز)مولفه های مختلف نظام آموزشی را زیر سوال برده است.بدون تردید عوامل مختلفی در نیل به این نتیجه دخیل است. درمیان سه ضلع دانش آموز،معلم ومحتوا این پژوهش بر نقش معلمان تاکید دارد زیرا معلمان نقش کلیدی در آموزش دارند .این ایده که صرف دانستن دانش محتوا برای تدریس اثربخش کافی نیست بر دانش محتوایی تعلیم وتربیت تاکید می کند.نتیجه گیری :دانش محتوایی تعلیم وتربیت صلاحیتی است که معلمان برای ارائه تدریس اثربخش به آن نیاز دارند و با آن محتوی را به صورت دقیق تر ارائه و به نیازهای دانش آموزان با استفاده از این دانش پاسخ می دهند . مقدمه :ناکامی دانش آموزان در آزمون های ملی و فراملی(نظیر تیمز)مولفه های مختلف نظام آموزشی را زیر سوال برده است.بدون تردید عوامل مختلفی در نیل به این نتیجه دخیل است. درمیان سه ضلع دانش آموز،معلم ومحتوا این پژوهش بر نقش معلمان تاکید دارد زیرا معلمان نقش کلیدی در آموزش دارند .این ایده که صرف دانستن دانش محتوا برای تدریس اثربخش کافی نیست بر دانش محتوایی تعلیم وتربیت تاکید می کند.نتیجه گیری :دانش محتوایی تعلیم وتربیت صلاحیتی است که معلمان برای ارائه تدریس اثربخش به آن نیاز دارند و با آن محتوی را به صورت دقیق تر ارائه و به نیازهای دانش آموزان با استفاده از این دانش پاسخ می دهند .
صلاحیت های تدریس معلمان ابتدایی شهر همدان از دیدگاه دانشجومعلمان: مطالعه موردی پردیس شهید باهنر و شهید مقصودی همدان
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال دوم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۳)
27 - 36
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی صلاحی تهای تدریس معلمان ابتدایی شهر همدان از دیدگاه دانشجومعلمان کارورزی بود که با روش توصیفی پیمایشی انجام شد. شرکتکنندگان این پژوهش 129 نفر ) 65 دانشجوی پسر و 64 دانشجوی دختر( از دانشجومعلمان رشته علوم تربیتی گرایش آموزش ابتدایی بودند که تا زمان پژوهش کارورزیهای 1 تا 4 را گذرانده بودند. دانشجویان دختر از پردیس شهید باهنر همدان و دانشجویان پسر از پردیس شهید مقصودی به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته 38 سؤالی بود که در طیف پنج درجهای لیکرت نظرات دانشجویان را در مورد صلاحیتهای تدریس معلمان ابتدایی اندازهگیری کرد. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از روشهای آمار توصیفی و استنباطی شامل میانگین، انحراف معیار، آزمون t تک گروهی و تحلیل واریانس چند متغیره ) MANOVA ( استفاده شد. نتایج تحلیل نشان داد صلاحیتهای تدریس معلمان زن در حد متوسط و معلمان مرد در حد بالاتر از متوسط میباشد. اما با در نظر گرفتن کلیه معلمان با صرف نظر از جنسیت، صلاحیتهای تدریس معلمان در حد متوسط ارزیابی گردید. از بین حوز ههای تدریس اثربخش میتوان گفت : معلمان مرد در متغیرهای روابط انسانی و ویژگیهای فردی و ارزشیابی در حد مطلوب و در حوزههای طراحی و تدوین درس، اجرا و ارائه درس و آموزش راهبردهای یادگیری در حد متوسط میباشند. همچنین معلمان زن در متغیرهای طراحی و تدوین درس، اجرا و ارائه درس و روابط انسانی و ویژگیهای فردی در حد نامطلوب و در متغیرهای ارزشیابی و آموزش راهبردهای یادگیری در حد متوسط میباشند. در نهایت پیشنهاداتی جهت بهبود صلاحیتها و شایستگیهای حرفهای معلمان دوره ابتدایی و دانشجومعلمان ارائه گردید.
ارزیابی کاریزمای اساتید و نقش آن در برنامه درسی تجربه شده (مورد مطالعه: دانشجو-معلمان دانشگاه فرهنگیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی ویژگی های کاریزماتیک اساتید و نقش آن در برنامه درسی تجربه شده دانشجویان دانشگاه فرهنگیان بود. این پژوهش از نظر روش و ماهیت گردآوری داده ها، توصیفی همبستگی بود و جامعه آماری آن تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه فرهنگیان فاطمه الزهرا (س)، شهید رجایی (مراکز دخترانه) و شهید باهنر (مرکز پسرانه) شهر اصفهان در سال تحصیلی 1397-1396 به تعداد 1978 نفر را در بر می گرفت. حجم نمونه برمبنای فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، 322 نفر برآورد شد. برای جمع آوری اطلاعات از دو پرسش نامه استاندارد کاریزمای تدریس و پرسش نامه محقق ساخته برنامه درسی تجربه شده استفاده شد. تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (آزمون تی تک نمونه ای و تحلیل رگرسیون) بااستفاده از نرم افزار Spss انجام شد. نتایج و یافته ها نشان داد که اساتید مورد پژوهش ازنظر کاریزما، از ویژگی های رفتاری و توانمندی های علمی و تخصصی برخوردار بودند، اما روحیه شوخ طبعی و مهارت های تدریس لازم را نداشته و در این خصوص نتوانسته بودند بر روی دانشجویان تأثیر بگذارند. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه بیانگر آن بود که کاریزمای اساتید دانشگاه فرهنگیان نقش معناداری در تبیین برنامه درسی تجربه شده توسط دانشجویان در هر سه بعد شناختی، عاطفی و مهارتی دارد. درنهایت نتایج پژوهش نشان داد که اساتید دارای ویژگی های کاریزماتیک می توانند به بهبود برنامه ریزی درسی تجربه شده در تمامی ابعاد و درنتیجه به رشد و توسعه بیشتر دانشجویان کمک کنند.