مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
کیفیت برنامه درسی
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی از انجام این تحقیق، ارزیابی از کیفیت برنامه درسی موجود در دانشگاه های مناطق محروم با رویکردی انتقادی بوده است که در این تحقیق، کیفیت برنامه درسی به معنای حداقل حد مطلوبیت در این مناطق در نظر گرفته شده است. ابعاد مورد بررسی برای ارزیابی کیفیت برنامه درسی دانشگاه ها مدیریت برنامه درسی، هدف ها، محتوا و فرایند یاددهی- یادگیری در نظر گرفته شده است. این مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع پیمایشی در سال تحصیلی 92-1391 انجام شد. جامعه آماری این تحقیق را کلیه مدرسان (کارشناسی ارشد و بالاتر) و دانشجویان (مقاطع کاردانی و کارشناسی) دانشگاه های آزاد اسلامی، پیام نور و جامع علمی -کاربردی تشکیل می دهند که از بین آنها به ترتیب 76 و 143 نفر به صورت تصادفی انتخاب شده بودند، نظرسنجی به عمل آمد. یافته ها نشان دادند که مدرسان و دانشجویان از کیفیت برنامه درسی در این دانشگاه ها رضایت کافی نداشته اند و مدرسان نیز محقق شدن کیفیت برنامه درسی در این دانشگاه ها را ملزوم به تغییر و بازنگری در سیاست گذاری های آموزش عالی شدند. از بین ابعاد مورد ارزیابی کیفیت در این دانشگاه ها نیز، به ترتیب فرایند یاددهی- یادگیری، مدیریت برنامه درسی، محتوا و هدف ها نیازمند تغییر جدّی بودند به طوری که از لحاظ امکانات، کتابخانه های این مراکز، تناسب دانشجو و استاد، فضای کلاس ها و وسایل کمک آموزشی کاملاً محرز بوده اند.
ارزیابی کیفیت برنامه درسی دوره کارشناسی ارشد گردشگری گرایش برنامه ریزی توسعه از دیدگاه ذی نفعان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، ارزیابی کیفیت درونی و بیرونی برنامه درسی کارشناسی ارشد گردشگری گرایش برنامه ریزی توسعه از دیدگاه ذی نفعان می باشد. روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، شامل اعضای هیأت علمی، دانشجویان کارشناسی ارشد و دانش آموختگان (مدیران) می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر از اعضای هیأت علمی، 50 نفر از دانش آموختگان و 50 نفر از دانشجویان به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. برای جمع آوری اطلاعات، از سه پرسشنامه محقق ساخته استادان، دانشجویان و دانش آموختگان استفاده شد. برای سنجش روایی پرسش نامه از روایی محتوایی استفاد شد. و با استفاده از ضریب آلفای کرانباخ، پایایی پرسش نامه اعضای هیات علمی 82/0، دانشجویان 80/0 و دانش آموختگان 79/0 به دست آمده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون تی تک نمونه، تی مستقل، تحلیل واریانس و آزمون فریدمن استفاده شده است. نتایج نشان دادکه از نظر دانشجویان میزان مطلوبیت عنصر منطق و مواد در سطح پایین، عنصر فعالیتهای یادگیری و زمان در سطح بالا و مطلوبیت سایر عناصر در سطح متوسط می باشد.
ارزیابی کیفیت برنامه درسی در آموزش های مهارتی؛ مطالعه موردی: رشته معماری دانشکده فنی وحرفه ای شریعتی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارزیابی کیفیت برنامه درسی در آموزش های مهارتی رشته معماری دانشکده فنی وحرفه ای شریعتی بوده و با روش ترکیبی اکتشافی انجام شده است. داده های پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل، صاحب نظران حوزه برنامه درسی، اعضای هیئت علمی دانشگاه های فنی وحرفه ای کشور و کارفرمایان بوده است که با نمونه گیری هدفمند و روش گلوله برفی تعداد 18 نفر از آنها انتخاب شد. جامعه آماری بخش کمّی شامل دانشجویان، دانش آموختگان و مدرسان دانشکده معماری دانشگاه فنی وحرفه ای شریعتی تهران بوده است. حجم نمونه با فرمول کوکران تعیین شده و نمونه ها به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند که شامل 109 دانشجو، 275 دانش آموخته و 82 نفر مدرس بودند. برای تعیین روایی سؤالات مصاحبه و پرسشنامه از روایی محتوا و برای برآورد پایایی پرسشنامه، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. یافته های به دست آمده از مصاحبه ها به روش مقوله بندی و یافته های به دست آمده از پرسشنامه با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و استنباطی مناسب و با استفاده از نرم افزار spss تحلیل شده است. یافته ها نشان می دهد بین برنامه درسی موجود و مطلوب فاصله زیادی وجود دارد. کیفیت برنامه درسی از دیدگاه دانشجویان پایین تر از سطح متوسط و از نظر مدرسان و دانش آموختگان در سطح متوسط ارزیابی شد. بنابراین، براساس نتایج حاصل از این پژوهش، لازم است برنامه های درسی بازنگری و تا حد ممکن برمبنای مهارت محوری و اشتغا ل زایی طراحی و تدوین شوند.
ارزیابی کیفیت برنامه درسی آموزش های مهارتی رشته کشاورزی؛ مطالعه موردی؛ رشته آموزش و ترویج کشاورزی دانشگاه پیام نور مرکز سمیرم و شهرضا
حوزه های تخصصی:
اولین گام برای ایجاد هر گونه تحول در برنامه ریزی آموزشی که بتواند پاسخ گوی تحولات و تغییرات علمی و اقتصادی باشد توجه به کیفیت برنامه های درسی و ارزیابی آن است. باتوجه به این امر، پژوهش حاضر به دنبال ارزیابی کیفیت برنامه درسی آموزش های مهارتی رشته کشاورزی؛ مطالعه موردی؛ رشته آموزش و ترویج کشاورزی دانشگاه پیام نور مرکز سمیرم و شهرضا از دیدگاه دانشجویان و اساتید این رشته و ارائه پیشنهادات لازم می باشد. در این پژوهش از پرسشنامه محقق ساخت با 51 سوال، استفاده گردید. نمونه مورد مطالعه 6 نفر استاد و 37 نفر از دانشجویان دانشگاه های پیام نور مرکز سمیرم و شهرضا، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، بودند. با استفاده از مقیاس طیف لیکرت به بررسی میزان مطلوبیت کیفیت برنامه درسی از دیدگاه دو گروه مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج حاکی از این بود که دانشجویان و اساتید مورد مطالعه، به ترتیب کیفیت برنامه درسی آموزش های مهارتی را با میانگین 60/2 و 07/3 برآورد کردند که هر دو در سطح نسبتا مطلوب قرار دارند.
رابطه بین کیفیت برنامه درسی و اشتیاق تحصیلی دانشجویان: بررسی نقش میانجی خودکارآمدی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه بین کیفیت برنامه درسی و اشتیاق تحصیلی با نقش میانجی خودکارآمدی روانشناختی دانشجویان انجام شد. روش پژوهش، روش توصیفی از نوع همبستگی بود. برای اجرای پژوهش، تعداد 600 نفر از دانشجویان دانشگاه گیلان با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. سپس، آنها مقیاس های کیفیت برنامه درسی، اشتیاق تحصیلی و سرمایه روان شناختی (خودکارآمدی روانشناختی) را تکمیل کردند. داده های حاصله با استفاده از نرم افزار آماری Amos24 با رویکرد مدل مسیر و به کمک آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین کیفیت برنامه درسی و اشتیاق تحصیلی دانشجویان رابطه مثبت معناداری وجود دارد (r = 0.47, p < 0.01). هم چنین، خودکارآمدی روانشناختی دانشجویان در رابطه بین کیفیت برنامه درسی و اشتیاق تحصیلی دانشجویان نقش میانجیگری جزئی ایفا می کند (0.23). بنابراین، با بهبود کیفیت برنامه درسی رشته های تحصیلی و حس خودکارآمدی روانشناختی در دانشجویان می توان اشتیاق تحصیلی آنان را ارتقا داد.
طراحی و اعتباریابی ابزاری برای سنجش کیفیت برنامه درسی دانشگاه های کشور(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در حوزه آموزش عالی، برنامه درسی نقش اساسی در آموزش مؤثر و تغییر آموزشی بازی می کند. پژوهش حاضر، با هدف "طراحی و اعتباریابی یک ابزار اندازه گیری برای سنجش وضعیت کیفیت برنامه درسی دانشگاه های کشور" انجام شد. روش کار: برای انجام این پژوهش، از روش تحقیق ترکیبی با طرح اکتشافی–مدل توسعه ابزار استفاده شد. ابتدا در بخش کیفی پژوهش با استفاده از روش نظریه زمینه ای و مصاحبه با 25 نفر از خبرگان آموزش عالی، پرسشنامه ای با 14 مقیاس و 107 خرده-مقیاس طراحی شد. سپس، در بخش کمی، پرسشنامه طراحی شده در اختیار 180 نفر از خبرگان آموزش عالی کشور قرار گرفت. اعتبار پرسشنامه توسط صاحب نظران تأیید؛ و پایایی آن به وسیله آلفای کرونباخ (994/0) محاسبه شد. در بخش کیفی پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند غیراحتمالی و در بخش کمی از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی استفاده شد. برای آزمون این ابزار، از تحلیل تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. نتایج: با انجام تحلیل عاملی مرتبه اول، ابزار مزبور با 14 مقیاس و 107 خرده-مقیاس تأئید شد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم نیز نشان داد که مقیاس های احصاءشده دارای بار عاملی کافی جهت پیش بینی ابزار اندازه گیری کیفیت برنامه درسی نظام آموزش عالی ایران است. همچنین، تمام شاخص های برازش، تأئید شد. نتیجه گیری: نتایج آزمون های آماری نشان می دهد، مقیاس طراحی شده برای سنجش کیفیت برنامه درسی دانشگاه های ایران از برازش بسیار مطلوبی برخوردار است.
مدل یابی تأثیر کیفیت برنامه درسی بر قصد کارآفرینی دانشجویان: نقش میانجی الهام کارآفرینانه و خلاقیت کارآفرینانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش مهندس ایران سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹۸
29 - 53
هدف پژوهش، بررسی تأثیر کیفیت برنامه درسی دوره کارشناسی بر قصد کارآفرینی دانشجویان، با درنظرگرفتن نقش میانجی الهام کارآفرینانه و خلاقیت کارآفرینانه بوده است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و مبتنی بر تحلیل معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش، دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه سراسری ارومیه در نیمسال اول سال تحصیلی 1402-1401 در سه دانشکده فنی و مهندسی، هنر، معماری و شهرسازی و کشاورزی بوده و 341 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه در پژوهش داشتند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه ای استفاده شده است که پایایی و روایی این پرسش نامه ها تأیید شد. نتایج حاکی از آن بود که بین کیفیت برنامه درسی دوره کارشناسی با قصد کارآفرینی رابطه مثبت و معناداری برقرار است (0.01>P) و الهام کارآفرینانه (0.01>P) و خلاقیت کارآفرینانه (0.01>P) نیز در این رابطه نقش میانجی دارند. از این رو توصیه می شود که در مطالعه زیرساخت های مقاصد کارآفرینی و نیز در سیاست گذاری های آموزشی و توسعه ای این حیطه، توجه به کیفیت برنامه درسی دانشگاه ها از نظر ارتباط با صنعت و نیز توسعه مهارت های کارآفرینانه در کنار آگاهی از پایه های فردی و محیطی و به منظور گسترش قصد عاطفی و شناختی دانشجویان در تبدیل شدن به فردی کارآفرین، مدنظر قرار گیرند.
ارزشیابی کیفیت برنامه درسی دوره کارشناسی ارشد رشته برنامه ریزی درسی بر اساس مدل کانو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین کیفیت برنامه های درسی جدید دوره کارشناسی ارشد رشته برنامه ریزی درسی بر اساس مدل کانو انجام گرفته است. روش پژوهش، بر اساس هدف ازنوع کاربردی، بر اساس ماهیت از نوع توصیفی- پیمایشی و به لحاظ رویکرد نیز کمی است. جامعه آماری شامل همه دانشجویان دوره کارشناسی ارشد برنامه ریزی درسی دانشگاه های دولتی کشور و استادان رشته برنامه ریزی درسی بودند. روش نمونه گیری به شیوه خوشه ای چندمرحله ای بود. از میان استان های کشور، 14 استان و 15 دانشگاه دولتی انتخاب شد. در هر دانشگاه نیز دانشجویان و استادان آن به روش تصادفی انتخاب شدند که بر اساس جدول مورگان تعداد نمونه برای دانشجویان 285 نفر و برای استادان 113 نفر تعیین شد. برای گردآوری داده از روش میدانی و پرسشنامه های محقق ساخته استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t همبسته و ماتریس کانو استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که انتظارات دانشجویان در عناصر ده گانه اکر بیشتر از ادراکات آنها است. همچنین بین انتظارات و ادراکات استادان از منطق، هدف ها، محتوا، فعالیت های یاددهی و یادگیری، مواد و منابع یادگیری، زمان و مکان یادگیری و ارزشیابی تفاوت وجود دارد.
بررسی وضعیت مولفه های ارزشیابی کیفیت برنامه درسی مدارس ابتدایی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
231 - 242
حوزه های تخصصی:
هدف: کیفیت برنامه درسی نقش مهمی در موفقیت و عملکرد تحصیلی دارد. در نتیجه، هدف این مطالعه بررسی وضعیت مولفه های ارزشیابی کیفیت برنامه درسی در مدارس ابتدایی شهر تهران بود.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا آمیخته (کیفی-کمی) بود. جامعه بخش کیفی خبرگان و اساتید برنامه درسی شهر تهران بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد 12 نفر از آنها با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جامعه بخش کمی معلمان زن و مرد مدارس ابتدایی دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 به تعداد 23593 نفر بودند که طبق جدول کرجسی و مورگان تعداد 377 نفر از آنها با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته بودند که روایی مصاحبه ها با روش مثلث سازی تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 83/0 محاسبه شد و روایی صوری پرسشنامه با نظر خبرگان تایید و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ 85/0 محاسبه شد. داده ها با روش های کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرم افزار MAXQDA و آزمون تی یک نمونه ای در نرم افزار SPSS تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که ارزشیابی کیفیت برنامه درسی در مدارس ابتدایی دارای 108 شاخص در 23 مولفه و 6 بعد شامل رویکرد سیستمی ارزشیابی کیفیت برنامه درسی (با 4 مولفه تفکر راهبردی، تعمیم پذیری اهداف، دریافت بازخورد اصلاحی و تسهیل فرآیند یاددهی و یادگیری)، ارزشیابی کیفی فعالیت ها (با 3 مولفه ارزشیابی فعالیت های انگیزشی، ارزشیابی فعالیت های کاربردی و ارزشیابی فعالیت های برنامه درسی)، کیفیت بخشی امکانات و فناوری های نوین (با 3 مولفه امکانات فرهنگی و ورزشی، امکانات آموزشی و امکانات رفاهی)، کیفیت بخشی عوامل ساختاری (با 4 مولفه کمبود منابع و توزیع نامناسب، آینده نگری ضعیف، ارتباطات فردی و سازمانی و عدم انضباط کاری)، کیفیت سنجی اصول برنامه درسی (با 4 مولفه انعطاف پذیری، توالی برنامه درسی، سودمندی برنامه درسی و جامعیت برنامه درسی) و کیفیت سنجی مدیریت استراتژیک برنامه درسی (با 5 مولفه بهبود ظواهر برنامه درسی، بهبود محتوای برنامه درسی، انسجام برنامه درسی، ترسیم چشم انداز و رشد هویت ملی- مذهبی) بود. همچنین، مولفه های تفکر راهبردی، تعمیم پذیری اهداف، تسهیل فرآیند یاددهی و یادگیری، ارزشیابی فعالیت های انگیزشی، ارزشیابی فعالیت های کاربردی و ارزشیابی فعالیت های برنامه درسی، امکانات فرهنگی و ورزشی، امکانات آموزشی، امکانات رفاهی، کمبود منابع و توزیع نامناسب، آینده نگری ضعیف، ارتباطات فردی و سازمانی، انعطاف پذیری، توالی برنامه درسی، سودمندی برنامه درسی، بهبود ظواهر برنامه درسی، بهبود محتوای برنامه درسی، انسجام برنامه درسی، ترسیم چشم انداز و رشد هویت ملی- مذهبی در وضعیت مطلوب قرار داشتند، اما مولفه های دریافت بازخورد اصلاحی، عدم انضباط کاری و جامعیت برنامه درسی در وضعیت نامطلوب قرار داشتند (001/0P<).بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه برای متخصصان و برنامه ریزان آموزش وپرورش تلویحات کاربردی بسیاری دارد و آنان بر اساس نتایج این مطالعه می توانند گام موثری در راستای بهبود مولفه های ارزشیابی کیفیت برنامه درسی و به ویژه سه مولفه دریافت بازخورد اصلاحی، عدم انضباط کاری و جامعیت برنامه درسی بردارند.
بررسی وضعیت مولفه های ارزشیابی کیفیت برنامه درسی در مدارس ابتدایی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
131 - 140
حوزه های تخصصی:
هدف: کیفیت برنامه درسی نقش مهمی در موفقیت و عملکرد تحصیلی دارد. در نتیجه، هدف این مطالعه بررسی وضعیت مولفه های ارزشیابی کیفیت برنامه درسی در مدارس ابتدایی شهر تهران بود.
روش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا آمیخته (کیفی-کمی) بود. جامعه بخش کیفی خبرگان و اساتید برنامه درسی شهر تهران بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد 12 نفر از آنها با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جامعه بخش کمی معلمان زن و مرد مدارس ابتدایی دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 به تعداد 23593 نفر بودند که طبق جدول کرجسی و مورگان تعداد 377 نفر از آنها با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته بودند که روایی مصاحبه ها با روش مثلث سازی تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 83/0 محاسبه شد و روایی صوری پرسشنامه با نظر خبرگان تایید و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ 85/0 محاسبه شد. داده ها با روش های کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرم افزار MAXQDA و آزمون تی یک نمونه ای در نرم افزار SPSS تحلیل شدند.
یافته ها: یافته ها نشان داد که ارزشیابی کیفیت برنامه درسی در مدارس ابتدایی دارای 108 شاخص در 23 مولفه و 6 بعد شامل رویکرد سیستمی ارزشیابی کیفیت برنامه درسی (با 4 مولفه تفکر راهبردی، تعمیم پذیری اهداف، دریافت بازخورد اصلاحی و تسهیل فرآیند یاددهی و یادگیری)، ارزشیابی کیفی فعالیت ها (با 3 مولفه ارزشیابی فعالیت های انگیزشی، ارزشیابی فعالیت های کاربردی و ارزشیابی فعالیت های برنامه درسی)، کیفیت بخشی امکانات و فناوری های نوین (با 3 مولفه امکانات فرهنگی و ورزشی، امکانات آموزشی و امکانات رفاهی)، کیفیت بخشی عوامل ساختاری (با 4 مولفه کمبود منابع و توزیع نامناسب، آینده نگری ضعیف، ارتباطات فردی و سازمانی و عدم انضباط کاری)، کیفیت سنجی اصول برنامه درسی (با 4 مولفه انعطاف پذیری، توالی برنامه درسی، سودمندی برنامه درسی و جامعیت برنامه درسی) و کیفیت سنجی مدیریت استراتژیک برنامه درسی (با 5 مولفه بهبود ظواهر برنامه درسی، بهبود محتوای برنامه درسی، انسجام برنامه درسی، ترسیم چشم انداز و رشد هویت ملی- مذهبی) بود. همچنین، مولفه های تفکر راهبردی، تعمیم پذیری اهداف، تسهیل فرآیند یاددهی و یادگیری، ارزشیابی فعالیت های انگیزشی، ارزشیابی فعالیت های کاربردی و ارزشیابی فعالیت های برنامه درسی، امکانات فرهنگی و ورزشی، امکانات آموزشی، امکانات رفاهی، کمبود منابع و توزیع نامناسب، آینده نگری ضعیف، ارتباطات فردی و سازمانی، انعطاف پذیری، توالی برنامه درسی، سودمندی برنامه درسی، بهبود ظواهر برنامه درسی، بهبود محتوای برنامه درسی، انسجام برنامه درسی، ترسیم چشم انداز و رشد هویت ملی- مذهبی در وضعیت مطلوب قرار داشتند، اما مولفه های دریافت بازخورد اصلاحی، عدم انضباط کاری و جامعیت برنامه درسی در وضعیت نامطلوب قرار داشتند (P<0.001).
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه برای متخصصان و برنامه ریزان آموزش وپرورش تلویحات کاربردی بسیاری دارد و آنان بر اساس نتایج این مطالعه می توانند گام موثری در راستای بهبود مولفه های ارزشیابی کیفیت برنامه درسی و به ویژه سه مولفه دریافت بازخورد اصلاحی، عدم انضباط کاری و جامعیت برنامه درسی بردارند.