مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
قصاید
حوزه های تخصصی:
ابن ابی الحدید؛بزرگ و نامی اهل تسنن قرن هفتم هجری ‘ هفت چکامه زیبا در مدح علی (ع) سروده است که به ((قصاید علویات سبع)) شهرت دارد.شاعر در این قصاید به گونه ای چهره پرفروغ آن حضرت را به تصویر کشیده است که در وصف نمی گنجد. در این نوشتار با ذکر نمونه هایی از ابیات این قصاید به تبیین و نقد و بررسی اهم موضوعاتی که شاعر در این اشعار درباره مقام شامخ علی (ع) مطرح کرده ‘ پرداخته شده و دورنمایی از چهره تابناک این ابر مرد همیشه زنده تاریخ جهان از خلال این قصاید به نمایش گذارده شده است.
دیدگاه های کلامی سعدی بر بنیاد قصاید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سعدی یکی از معدود شاعران زبان فارسی است که به واسطه نفوذ آثارش، حضوری دایمی، عمیق و اثر بخش در فرهنگ ایرانی داشته است. در این مقاله تلاش شده تا رابطه میان بخشی از اشعار این شاعر یعنی قصاید وی، که عموما لحن و محتوایی وعظ آمیز، خطابی و دینی و اخلاقی دارد، با اصول و مبانی مکتب کلام اشعری به طور دقیق و مستند بررسی شود. بدین منظور پس از ارایه تعریف؛ ویژگی ها، و دلایل پیدایش علم کلام، به بحثی تاریخی درباره مکاتب کلامی و زمینه های پیدایش آن ها پرداخته شده، اما از آن میان به دو مکتب غالب کلامی در تمدن اسلامی، یعنی معتزله و اشاعره توجه خاصی شده است. در بخش اصلی این مقاله با عنوان، "مکتب کلامی سعدی"، ابتدا دلایل و زمینه های تاریخی گرایش سعدی به کلام اشعری باز نموده شده و نهایتا نشانه های این گرایش و تجلی اشعری گری وی از میان قصاید استخراج و ذیل عناوین معروف مباحث کلامی، هم چون "رویت الهی"، "عدل الهی"، "جبر و اختیار"،... طبقه بندی و تشریح شده است.
ایهام تناسب در قصاید خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین شگردهای ادبی که باعث ابهام کلام می شود و درنگ خواننده را بالا می برد، ایهام تناسب است. این شگرد که از دیدگاه قدما بیش تر به عنوان ایهام (نه ایهام تناسب) از آن یاد شده است، در شعر خاقانی از نظر کمیت و کیفیت، نمود بیش تری پیدا کرده است تا جایی که می توان گفت جزو ویژگی های سبک او شده است و در تکوین سبک پیچیده و دشوار خاقانی، تاثیری بسزا گذاشته است. خاقانی یکی از معدود شاعرانی است که توانسته است تا این اندازه جوهر شعر را با این شگرد، تزیین کند و آگاهانه برای دشواری و دیریابی شعر خود از آن بهره ببرد. او در این زمینه نوآوری هایی کرده است که از دید اغلب بدیع نویسان، پنهان مانده است. گاهی اوقات، خاقانی با بهره گیری از ایهام تناسب، خواننده را در فهم و درک مستقیم و درست مفهوم شعر، دچار مشکل می کند. در این مقاله ضمن بررسی و نقد آرای بدیع نویسان در مورد ایهام و ایهام تناسب، به چگونگی به کارگیری ایهام تناسب در قصاید خاقانی پرداخته شده است.
درون مایه های عمده غنایی در قصاید محمد ولی دشت بیاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ژانر ادبی غنایی، در حقیقت مبین مجموعه ای گسترده و بی پایان از حالات تمرکز یافته روانی گوینده است که پرده از احساسات و عواطف پنهان شاعر برمی دارد.این گونه ادبی، بازتاب تخیلی عواطف و زاییده حالات متغیر ضمیر شاعر است که با «بیانی موزیکال و آهنگین»، تصویرگر حوادث ذهنی او
می شود و می توان آن را تفسیر و واکاوی اندیشه های نهفته ولایه های معنایی نهاد گوینده دانست. در
این گونه ادبی «درون مایه شعری» بر محور «من» شاعر استوار است و تحت تاثیر انگیزه های عینی و اشتغالات ذهنی به سخن درمی آید.
و اما هدف اصلی این نوشتار، انجام پزوهشی تحلیلی جهت دست یابی به نقطه نظرهای شاعر و
زمنیه های غالب اندیشه وتفکر او از منظر بازتاب تخیلی عاطفه، حالات تمرکز یافته روانی، لایه های معنایی درونی است که در قالب الگوهای غنایی و به گونه ای فشرده و اثرگذار نمود می یابد. روش اصلی تحقیق بر مبنای «تحلیل محتوا» استوار بوده است.
بررسی و تحلیل بسامد کاربردی این گونه درون مایه ها در دیوان «محمدولی دشت بیاضی»، نتایج ذیل را به دست می دهد: مدح فرمانروایان و کارگزاران (397مورد: 54درصد)، مدح و منقبت اولیاء و انبیاء (166: 22درصد)، مفاخره (79: 10درصد)، هجویه (54: 7درصد)، مفاهیم تغزلی (39: 5درصد).
تصحیح چند تصحیف در قصاید خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیوان خاقانی شروانی، به منزلة جلوه گاه برجستة پیوند فضل و هنر، سرشار از نوگویی و غرابت است. پشتوانة فرهنگی شاعر، چون با طبع نوجو و تخیل غنی او همراه است، به آفرینش تصاویر و ترکیباتی می انجامد که عمدتاً مسبوق به سابقه ای نیست. از همین روی، ناسخان نتوانسته اند چندان شایسته به کتابت اشعار او بپردازند و خواسته یا ناخواسته ضبط های نادرستی را وارد متن کرده اند. بخشی از این ضبط های نادرست، که رسم الخط گذشتگان آن را تشدید می کرد، تصحیف هاست. باید تصحیف را ویژگی ای دانست که حتی در قدیمی ترین نسخ خاقانی شواهدی دارد. امروزه نیز، فقط، آشنایی با پشتوانة فرهنگی و هنجارهای هنری ـ سبکی خاقانی است که می تواند ما را در تصحیح اشعار او موفق کند. به هر حال، برآنیم با برآوردن این مهم، به تصحیح مواردی از تصحیفات قصاید شاعر بپردازیم.
اصالت تصویری مهم ترین معیار در تصحیح دیوان خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیری در دیوان و سبک قصاید وحید قزوینی
حوزه های تخصصی:
وحید قزوینی از خاندانی است که در خدمت های دیوانی روزگار می گذرانید و مانند بسیاری از دیوانیان عصر صفوی، شاعر بود و اتفاقاً شاعری پر کار نیز بود. اشعار وحید در موضوع هایی متفاوت چون مضامین حماسی تا غنایی و اخلاقی و شهرآشوب سروده شده است.
سبک اصلی شعر او سبک اصفهانی یا هندی است که سبک شاعران عهد صفوی است.
در این مقاله ویژگی های سبک قصاید وحید، زبان (واژگان و نحو) و بیان (عناصر بلاغی) را بررسی نموده و نمونه هایی از هر کدام ذکر شده است.
شرح، تحلیل و تصحیح چند بیت دشوار از خاقانی شروانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیوه بیان خاقانی در برخی از اشعارش چنان غریب و دشوار است که فهم و درک شعر او را پیچیده و گاه غیر ممکن می سازد؛ بنابراین شایسته است که توجه ادبا برای درک معانی اشعار وی بیشتر از بسیاری دیگر از شعرای پهنه ادب فارسی باشد. با اینکه تلاش برای راه یافتن به دنیای خاقانی تقریباً قدمتی برابر با اولین سال های انتشار دیوان وی دارد و در عصر جدید با ورود شرق شناسان به جرگه پژوهندگان شعر خاقانی، نکات جالب توجهی در مورد دیوان وی به دست آمده؛ اما باز هم برخی موارد در لابه لای اشعار وی وجود دارد که یا اصلاً قابل فهم نیست و یا دریافتن مقصود شاعر با دشواری بسیار همراه است؛ از این رو لازم است که به جز شروح موجود، توضیحات جامع تری از اشعار خاقانی در اختیار علاقه مندان قرار گیرد تا چراغی شود، برای ره یافتن به تاریک خانه های اشعار وی. در این مقاله سعی شده است تا به برخی نکات حائز اهمیت در چند بیت دیریاب خاقانی اشاره شود و ضمن نقد و مقایسه آرای خاقانی شناسان غثّ و سمین گفتار آنان را در این باره دریابیم و با استناد به منابع مختلف، اشتباهات شارحان را در توضیح این ابیات روشن سازیم و وجوهی را که به واقعیت نزدیک تر است، بیان کنیم.
سعدی در آینه سفینه شمس حاجی شیرازی
حوزه های تخصصی:
جنگ ها و سفینه ها غنی ترین دستمایه تحقیق درباره شاعران و آثار آنان و نیز مراجع مهمی برای تصحیح انتقادی دیوان شعر شاعران محسوب می شوند. یکی از جنگ ها که در قرن هشتم در سال 741هجری کتابت شده سفینة شمس حاجی شیرازی است که در آن از شاعران بسیاری هم چون سعدی یاد شده است. در این مقاله کوشیده شده است تا ضمن معرفی و بررسی ویژگی این سفینه، به سعدی و آثار معرفی شده وی در این جنگ پرداخته شود و تفاوت برخی از اشعارش را با نمونه کتابت شده در تصحیح های موجود کلیات مورد بررسی قرار گیرد.
«مایه های عرفانی در قصاید سعدی و مقایسه آن با مصیبت نامه عطّار»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از عرصه های شعری که شیخ سعدی در آن همچون بوستان، اثری ادبی تعلیمی خلق کرده، قصیده است. اگرچه قصاید سعدی چونان غزلیات او گسترده نیست و با ستایش شاهان زمانه آمیخته است، می توان روح تعالیم و آموزه های اخلاقی را در آن دید و با تأمل در بیت ها، حتی به مفاهیمی عرفانی دست یافت که اتفاقاً مورد ستایش و تأکید خود شاعر هم است. سعدی در ضمن مدح، گاه مستقیم و گاه غیرمستقیم، به مضامین و لوازم عرفان اشاره می کند و در بیشتر قصایدش، یک یا چند مفهوم عرفانی را بیان می دارد. او همانند شاعران عارف مَسلک، اصالت حقیقی را از آنِ معنی، و عزت را «در طریق حق بودن» می خواند. نیز، به مضامین و مفاهیمی توجه کرده است که در اثر عرفانی مصیبت نامه جزء عوامل محوری طریقت محسوب می شوند، مانند: جهد و عنایت، اصالت معنا دربرابر صورت، لزوم دردمندی کل کائنات در طلب معشوق الهی، پایداری بر سختی های راه عشق در مقام صبر، بی قراری در فراق معشوق در مقام بی صبری، تقابل عقل و دل، و نیز توجه به بار معنایی واژه «جان» به عنوان کلمه ای کلیدی در آثار عرفانی. در این مقاله، سعی شده است که جنبه های عرفانی قصاید سعدی در نگاهی تطبیقی با مصیبت نامه، به عنوان اثری سترگ در ادبیات عرفانی، تبیین و بررسی شود.
تجلی مضامین تعلیمی- اخلاقی در قصاید سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش مضامین و درونمایه های تعلیمی (اخلاقی) سنایی بر اساس قصاید این شاعر سترگ ادب فارسی با روش توصیفی بررسی شده است زیرا مضامین و اندیشه های تعلیمی- اخلاقی سنایی بر اساس آثار گرانسنگ و ارزشمند او در ادب فارسی، بارز و برجسته است. نگارندگان بر آنند تا با بررسی این موضوع، ارزش ها و آموزه های اخلاقی موجود در قصاید این شاعر بلندپایه را بکاوند و برخی فضایل و رذایل اخلاقی به کار رفته در سروده های او را تبیین کنند. آنچه در این پژوهش حائز اهمیت است، پرداختن به موضوعات مشترکی است که در آثار دیگر سنایی از جمله حدیقه الحقیقه مورد توجه قرار گرفته است.
Об историзме А.К. Толстого (هیستوریزم (نگاه تاریخی) در آثار آ.ک. تالستوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از گرایش های مهم فکری و هنری آلکسئی کنستانتینوویچ تالستوی با موضوعاتی که در حوزه تاریخ اروپا و روسیه؛ به ویژه دوره قرون وسطی قرار می گیرند، مرتبط است. این مضامین در آثار تاریخی و همچنین ادبی او از جمله در قصاید، رمان ها و درام های تالستوی انعکاس یافته اند. تالستوی در آثار خویش از ماده تاریخی از همه لحاظ متفاوت، چه به لحاظ حقیقی، چه افسانه ای و چه فولکلور استفاده کرده و در این میان، گاه به شدت از شخصیت ها و موضوعات حقیقی دور شده است. عصر ایوان چهارم به طور ویژه توجه او را به خود جلب کرد؛ زیرا شخصیت ها و چالش های این عصر، امکان پردازش هنری- ادبی مؤثری را برای تالستوی فراهم کرد. این امر به خوبی در قصاید «شاهزاده میخایلو رپنین»، «واسیلی شیبانوف»، «سپه سالار کهن»، در رمان «شاهزاده نقره ای» و همچنین در سه گانه نمایشی او دیده می شود. تالستوی حوادث و شخصیت های عصر روسیه «کیف» و «گالیتسک- والینسک» را در قصاید «خواستگاری»، «توگارین اژدها»، «ایلیا مورامتس»، «گاکن نابینا» و «حمله ولادیمیر به کورسون» به صورتی نسبتاً ایده آل تصویر کرده است. او در قصاید «نورمنی» خویش از قهرمانان تاریخ اسکاندیناوی نیز سخن گفته است.
کاربرد استعاره مفهومی در قصاید ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ناصر خسرو قبادیانی، شاعر اسماعیلی مذهب قرن پنجم (394-481 ه ق) است که در سراسر دیوانش می کوشد تا آرمان ها و عقاید خود را در قالب قصیده به سمع و نظر مخاطب برساند. در مقاله حاضر تلاش شده است تا بر اساس نظریه استعاره مفهومی قصاید وی را تحلیل شود. برای پیشبرد کار چهار مقوله خرد، تأویل، سخن و بدن انتخاب شد و حوزه های مبدأ در آن ها مورد بررسی قرار گرفت. چینش حوزه های مفهومی مبدأ و مشاهده آن ها در کنار یکدیگر راهکار ما در این پژوهش بود که تأثیر شایانی در فهم مقولات مقصد مذکور داشت. در نمونه های بررسی شده، به ندرت استعاره های ساختاری به چشم می خورد و استعاره های جهتی نیز فراوان یافت نمی شود که شاید به سبب گرایش علمی و شناختی کمترِ شاعر به این دو گونه استعاره باشد، امّا استعاره های هستی شناختی از هر سه نوع شخصیت، ظرف و هستومند فراوان مشاهده می شود. این پژوهش با روش تحلیلی وتوصیف زبان شناختی، با تحلیل ابیاتی از دیوان ناصر خسرو در چهار مقوله یاد شده انجام یافته است.
مدح و اغراض آن در قصاید ابوالقاسم قائم مقام فراهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از زیرمجموعه های انواع ادبی، «مدح و ستایش» است که بنا به وجود توصیفات اغراق آمیز و صله طلبی های خفّت بار برخی از شاعران در دوران متمادی، بهره گیری از این نوع ادبی، مورد انتقاد و حتّی نکوهش برخی از محقّقان و شاعران نیز واقع شده است؛ امّا گفتنی است که مدح و ستایش گری در آثار برخی از شاعران، دارای اغراضی غیر از خوشایندی ممدوح، دریافت صله، کسب اعتبار و... می باشد. این پژوهش بر اساس منابع کتابخانه ای و شیوه توصیفی- تحلیلی انجام گرفته، و برآیند تحقیق، حاکی از آن است که «ابوالقاسم قائم مقام فراهانی» سیاستمدار ادیب دوره قاجار، در قصاید دیوان اشعار خود -که دارای انواع ادبیِ «گلایه»، «اندرز»، «هجو»، «نکوهش»، «مطایبه» و «طنز» است- مدیحه سرایی را ابزاری در جهت بیان اغراضی همچون: تهنیت (تهنیتِ فتوحات/ تهنیت و نکوهش خائنان)، اعتذار (پوزش، امان طلبی، گلایه و دادخواهی)، قَدْح (انتقاد و نکوهش) و تهییج و ترغیب مخاطب، قرار می دهد.
مدهوش گلپایگانی و شاعران سبک خراسانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
محمدصادق گلپایگانی، ادیب، شاعر و خطاط دوره قاجار و ملاباشی حیدرقلی میرزا، فرزند فتحعلی شاه قاجار است. وی با نام شعری مدهوش، از جمله بهترین و مهمترین صاحب کمالان دیار گلپایگان به حساب می آید. مدهوش از شاعران دوره بازگشت ادبی محسوب می شود. او به غیر از فنون نظم و نثر، در علم عربی نیز مشهور بوده است. کلیات مدهوش، مجموعه ای از منشآت، غزلیات، مثنویات، قصاید، رباعیات و قطعات است و علاوه بر آن نوشته هایی تعلیمی و حکمی به نثر دارد که هنوز آن گونه که بایسته است، شناسانده نشده اند. قصاید این مجموعه از نوع قصاید مدحی با زبانی روان و ساده و آرایه هایی دلنشین است. سبک شعر مدهوش به دوره های غزنوی و سلجوقی نزدیک است. قصاید وی بیشتر به روش انوری و عنصری است و آنان بیشترین تأثیر را بر مدهوش داشته اند؛ ولی سهم انوری در این اثرگذاری برجسته تر است. وی همچنین در به کارگیری واژه های کهن، به شعر فرخی توجه بیشتری داشته و در انتخاب ردیف، نگاه خود را به سوی دوره های نخست سبک خراسانی معطوف کرده است. شناخت و معرفی ویژگی های شعر مدهوش نیاز به مطالعه و بررسی آن از جنبه های مختلف دارد. انجام پژوهش و مطالعه درباره این ویژگی ها در عرصه تحقیقات ادبی از ضرورت ها به حساب می آید. هدف از نگارش این تحقیق، بیان مختصاتی از سبک خراسانی، ویژگی های شعر دوره بازگشت ادبی و نیز شعر مدهوش و میزان تأثیرپذیری و تقلید وی از شاعران سبک خراسانی است.
بررسی موسیقی شعر قصاید بدرالدین چاچی
منبع:
علوم ادبی سال هشتم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۳
135-154
حوزه های تخصصی:
موسیقی شعر از عوامل مؤثر و مهمی است که به شکل گیری ساختار شعر و تأثیرگذاری آن کمک می کند. شعر اساساً وسیله بیان و آیینه انعکاس احساسات درونی هر شاعر است که ابزار بیان این عواطف و احساسات، موسیقی شعر است. تلاش نویسندگان در این پژوهش بر این است تا با بررسی چهار بخش موسیقی بیرونی، کناری، درونی و معنوی شعر بدرالدین چاچی به سوالاتی از قبیل: وضعیت موسیقی بیرونی و کناری در قصاید بدرالدین چاچی چگونه است؟ عناصر سازنده موسیقی درونی در قصاید وی کدامند؟ عناصر موسیقی معنوی و صورخیال در قصاید او به چه صورت است؟، پاسخ دهند. نتیجه این پژوهش که به روش تحلیلی توصیفی انجام گرفته، بیانگر این است که موسیقی و نظم در بیان، یکی از مهم ترین عناصر شاعرانه بدرالدین چاچی به حساب می آید. وی با استفاده از اوزان متداول و رایج، ردیف ها ی دشوار و سنگین، قافیه های کمیاب، جناس، تکرار و ... به موسیقی شعر توجه ویژه ای داشته است.
وصف و جایگاه آن در شعر بهار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وصف در آثار ادبی اهمیّت ویژه ای دارد چرا که یکی از ملاک ها و معیارهای اصلی پذیرش یا عدم پذیرش یک شعر است و هنری بودن یک شعر را می تواند رقم بزند. ملک الشعرای بهار، یکی از شاعران سنّت گرای معاصر است که در اشعار خود هم به قدما نظر داشته و هم نگاه معاصر خود را نیز به پدیده های اطراف خود حفظ کرده است. در این مقاله به شیوه توصیفی - تحلیلی و با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای به بررسی و تحلیل جایگاه توصیف در اشعار بهار پرداخته شده است. این بررسی و تحلیل هم جایگاه شعری بهار را از منظر چگونگی وصف برای ما نشان می دهد و هم تفاوت و شباهت توصیف را در شعر بهار با قدما روشن می سازد. نتایج حاکی از آن است که بهار در وصف هم به قدما توجّه داشته است و هم به معاصرین. او در اشعار تقلیدی خود بیشتر توصیفات به سبک خراسانی (توصیفات بیرونی) و توصیفات به سبک آذربایجانی (توصیفات چندباره از یک پدیده) را اساس کار خود قرار داده است. این اشعار هرچند از نظر هنری، والایی و اعتبار خود را دارند؛ اما عموماً تشخّص سبکی بهار را نشان نمی دهند. در اشعار غیرتقلیدی بهار، وصف با دامنه ای فراخ تر (البتّه با حفظ و غلبه همان توصیفات بیرونی و حسی) و با کارکردهایی دیگر مطرح است. او هم به جنبه هنری توصیفات خود توجّه داشته و هم اهداف و کارکردهایی برای آن ها متصوّر بوده است.
بررسی مختصاتِ زبانیِ قصایدِ فریدون توللی
منبع:
شفای دل سال سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶
105 - 122
حوزه های تخصصی:
فریدون توللی از پیشگامان شعر نو فارسی و از زمره شاعران تأثیرگذار معاصر ایران به شمار می رود که علاوه بر طبع آزمایی در قالب های نوین، چندین قطعه شعر زیبا و دل نشین در قالب های کهن از جمله قصیده نیز از وی به جای مانده است. تعداد قصاید او اندک و کمتر از بیست و پنج قصیده است که مضامین گوناگونی از قبیل وصف طبیعت، مدح و ستایش، مسائل سیاسی و اجتماعی و... را شامل می شود. جامعه آماری این تحقیق را مجموعه قصاید او که اغلب در مجموعه «بازگشت» به چاپ رسیده، تشکیل می دهد. هدف از این پژوهش، بررسی و شناخت شاخص ترین ویژگی های زبانی فریدون توللی در مجموعه قصاید وی از منظر واژگان، ترکیبات، نحو جملات، افعال پیشوندی، باستان گرایی لغوی و نحوی و... با روش توصیفی – تحلیلی و مطالعه کتابخانه ای است تا از این طریق بتوان سیمای عناصر زبانی حاکم بر قصاید توللی را ترسیم نمود. یافته های این مطالعه نشان می دهد که زبان شعری توللی در مجموع ساده، سلیس و پخته است. وی با ساختن ترکیبات بدیع و جدید، به کار بردن واژگان امروزین (بخاری و ارز دلاری) در کنار واژگان کهن (هودج و خراج)، استفاده از کلمات عامیانه، کاربرد جملاتی که دارای ساختار نحوی خطی و مستقیم هستند و موارد متعدّد دیگر در مجموعه قصاید، دایره و شمول لفظی و معنایی واژگان زبان فارسی را غنی تر و پربارتر کرده است.
کتابشناسی شروح قصاید خاقانی
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۱ مهر و آبان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۸۴)
281 - 321
حوزه های تخصصی:
همواره قصاید افضل الدّین بدیل بن علی خاقانی شروانی به استواری و دشواری موصوف بوده است. 1 این دشواری ها برخاسته از تعامل دو عنصر شگرف است: یکی دانش و اطلاعات گسترده خاقانی و دیگر قریحه و تخیّل برجسته وی که چون با هم درمی آمیزند، شعر و نثری فاخر و ماندگار خلق می شود. برای رمزگشایی و تفسیر این مشکلات از دیرباز شروحی نوشته شده که البته بخشی از آن ها به دست ما نرسیده است. 2 چنین تلاش هایی البته در دوره معاصر و قرن حاضر شتاب بیشتری گرفته و آثار متعدّدی در شرح قصاید خاقانی به رشته تحریر درآمده است. بی شک آگاهی از این منابع در خاقانی پژوهی و تحقیقات ادبی اهمّیّت ویژه ای دارد، ازاین رو در این جستار کوشیده ایم تا شروحِ هر یک از قصاید صد و سی و دوگانه خاقانی را تعیین کنیم. 3
بررسی ساختاری مضمون عدل در قصاید مدحی (از آغاز تا قرن ششم هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال نوزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
97 - 114
حوزه های تخصصی:
مضمون سازی با موضوعات مرتبط با فضایل ممدوح، از مواردی بوده که همواره، دستاویز شاعرانِ مداح، برای ستایشِ ممدوح قرار می گرفته است. مداحان درباری با یکدیگر در رقابت بوده اند تا اوصاف ممدوح را در پوششِ بدیع ترین مضامین جلوه دهند. از موضوعات بسیار مهمِ مدح در مضمون سازی، خصوصیت عدل ممدوح بوده است. در مقاله حاضر، کوشش شده است تا با تحلیلِ ساختاری مضمون عدل، اجزا و عناصرِ مورد استفاده، نوآوری و شیوه هایِ مضمون پردازی در خصوصِ عدلِ ممدوح در قصاید مدحی ده تن از چهره های شاخص مداح از آغاز تا قرن ششم هجری مورد بررسی قرار گیرد. نتایج بدست آمده بیانگر آن است که مضمون عدل در دوره سامانی و غزنوی، روساختی ساده و طبیعی دارد اما در عصر سلجوقی مضمون عدل پیچیده و پر از تصاویر ذهنی است. در زیرساخت مضمون عدل با دو نوع مضمون مواجه می شویم؛ نخست مضامینی که بین عصر سامانی و غزنوی و عصر سلجوقی مشترک است. مضامینی از قبیل قیاس عدل ممدوح با شخصیت های تاریخی و نمود عدالت ممدوح در بین جانوران؛ دوم مضامینی که منحصر به عصر سلجوقی است، از جمله: ایجاد الفت بین طبایع متضاد و تسری عدل ممدوح در بین روابط پدیده ها.