مطالب مرتبط با کلیدواژه

شخصیت حماسی


۱.

شخصیت حماسی همای چهرزاد در شاهنامه

کلیدواژه‌ها: شخصیت حماسی همای چهرزاد شاهنامه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۰ تعداد دانلود : ۳۶۶
هدف ازپژوهش حاضر، بررسی شخصیّت حماسی همای چهرزاددخت بهمن درشاهنامه فردوسی است.جامعه مورد تحلیل زنان شاهنامه مانند: ارنواز ، شهرنازوهمای دخترگشتاسب می باشد. نمونه موردبررسی شخصیت همای چهرزاد است. طرح پژوهش، روش توصیفی-تحلیلی است که بابررسی اساطیر متأخر،بخش های فراموش شدهاسطوره مادر «اردویسورآناهیتا» کنار هم می گذاردوبه تحلیل آن اساطیر دست می یابد. برای جمع آوری داده ها از روش کتابخانه ای و فیش برداری استفاده شد. نتایج نشان داد که: در هر قومی، «اسطوره مادر» وجود دارد که به نشانه وجدانِ فرهنگی قوم، ثابت می ماند و محو نشدنی است. این اساطیر، منشأ و الگوی پیدایش اسطوره های پس از خود هستند. اغلب موارد خودِ اسطوره «مادر» یا بخشی از عناصر سازنده آن بنابه دلایلی و در گذر زمان کم رنگ شده اند؛ اما این اساطیر به طور کامل از بین نمی روند، بلکه در طول تاریخ از حافظه ناخودآگاه جمعی در ضمن روایت های دیگر اساطیری بازآفرینی و بازسازی می شوند. و به این نتیجه می رسد که احتمالاً شخصیّت اساطیری ایزدبانوی آب و باروری، اردویسوراناهیتا، در عصر حماسه ها، بر اثر دو عامل اصلی و بدیهی در تحّول اساطیر؛ «اسطوره پیرایی» و «عامل شکستگی»، صفات و خویش کاری های خود را در چند شخصیّت کِهتر زمینی توزیع و پراکنده کرده و سرانجام ویژگی های ماورایی و خدایی را فرونهاده است و در یکی از جلوه های خود به صورت همای چهرزاد درآمده است.
۲.

تطبیق گُردیه در شاهنامه با آتنا در ایلیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شخصیت حماسی خدابانو تعاملات فرهنگی آتنا گردیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸ تعداد دانلود : ۱۳۲
الهه گان کلان کردار هندو اروپایی همچون آتنا، ضمن آنکه خود، برخی از ویژگی ها را از فرهنگ اجتماعی اقوام زنان کهن همچون سکاها برگرفته و در خود ادغام کرده اند؛ رفته رفته در بستر زمان بر اثر علل یا عواملی، پاره ای از صفاتشان را به شخصیّت های حماسه های ملل هندو اروپایی بخشیده اند و آن خصوصیّات در میان شخصیت های حماسی تقسیم شده است. بر همین اساس، بررسی در پیرامون شخصیّت خدابانوی کبیری مانند آتنا و مقایسه آن با گُردیه زن حماسی ایران، نشان می دهد که گُردیه تحت تأثیر تحوّل طبیعی اسطوره و نیز تعاملات فرهنگی دو ملّت ایران و یونان، بعضی از خصوصیّات کلی و جامعِ آتنا را از او برگرفته باشد. هدف از پژوهش حاضر آن است که وجوه تشابه و همچنین تفاوت های گردیه، شخصیّت تاریخیِ شاهنامه فردوسی و آتنا الهه اساطیر یونان را به روش توصیفی تطبیقی مورد واکاوی قرار گیرد. این دو قهرمانِ زن در ویژگی هایی همچون زیبایی، والاتباری، حکمت، کُنش گری، جنگاوری و مهارت در به کار بردن رزم افزارها، مشترک هستند. عمده ترین وجه تفاوت این دو، آن است که آتنا سرشت ایزدینه دارد و گردیه از این ویژگی برخوردار نیست. یافته پژوهش این انگاره را سامان می دهد که گُردیه، خود، قطعه شکسته و پراکنده ای از آتنا در اساطیر یونان است؛ زیرا جنبه هایی از وجوه شخصیّت او در کالبد گردیه، آشکارا قابل بازشناسی است.
۳.

ساختار روایت فیلم گلادیاتور در تبدیل سرگذشت ماکسیموس به درام حماسی

کلیدواژه‌ها: درام فیلم سینما ژانر حماسی شخصیت حماسی روایت حماسی فیلم گلادیاتور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۱۷
هدف: هدف اصلی تحقیق بررسی ساختار روایت فیلم گلادیاتور در تبدیل سرگذشت ماکسیموس به درام حماسی است. در این تحقیق با تحلیل روایت حماسی فیلم گلادیاتور بررسی می شود که برای ساخت یک فیلم حماسی در قسمت روایت چه چارچوبی باید رعایت شود تا فیلم به ژانر حماسه تبدیل شود.روش شناسی پژوهش: این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی صورت گرفته است. در این پژوهش برای به دست آوردن ساختار روایت به تحلیل فیلم گلادیاتور پرداخته و با بررسی روایت فیلم سعی شده یک چارچوب کلی برای ساختار روایت در درام حماسی تبیین گردد.یافته ها: در تبدیل سرگذشت تاریخی فیلم گلادیاتور، رویدادی از سرگذشت شخصیت انتخاب شده که این رخدادها پتانسیل حماسه را داشته اند و فیلمنامه نویس آن را به روایت تبدیل کرده است. نویسنده برای تبدیل رخدادهای به روایت از تخیل استفاده می کند تا یک قصه منسجم و به هم پیوسته را بنویسد. در فیلم گلادیاتور فیلمنامه نویس با توجه به رویدادهای مختلف به وسیله قوه تخیل آن ها را به یک روایت تبدیل کرده که قهرمان را به صورت شخصیتی حماسی معرفی می کند.بحث و نتیجه گیری: باتوجه به اینکه سرگذشت هیچ شخصیتی به خودی خود روایتی به هم پیوسته نیست، برای نوشتن سرنوشت شخصیت حماسی می توان از رخدادهای امکانی استفاده کرد؛ یعنی اتفاقاتی که واقع نشده اما امکان وقوع آن توسط قهرمان دور از ذهن نیست؛ هرچند با توجه به بعد حماسی اثر نباید زندگی شخصیت تحریف گردد. همه اتفاقات حول محور قهرمان قرار می گیرد و داستان نباید از لحاظ روایت پیچیدگی داشته باشد تا تمام تمرکز مخاطب به قهرمان معطوف گردد.