مطالب مرتبط با کلیدواژه

ضدقهرمان


۱.

مؤلفه های فیلم نامه دینی در سریال های تلویزیونی (با نگاهی به سریال های مختارنامه و بازی تاج وتخت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قهرمان فیلم نامه دینی و غیردینی ضدقهرمان الگوی کنشگران الگوی سفر قهرمان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات دین و ارتباطات
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات دین و ارتباطات بازنمایی دین در رسانه
تعداد بازدید : ۱۲۶۹ تعداد دانلود : ۵۱۱
نمی توان سینمای دینی را بدون فرم و تنها بر اساس محتوا تعریف کرد؛ بنابراین، فرم فیلم نامه عنصری تأثیرگذار در طراحی یک فیلم نامه دینی است تا جایی که برخی از آثار در سینمای دینی به دلیل ضعف در فرم به آثاری ضد دین تبدیل شده اند. فیلم نامه ای که نتواند به فرم صحیحی برسد در انتقال محتوا نیز الکن و ناقص خواهد بود. فیلم نامه در ابتدا باید فرم و ساختار صحیحی داشته باشد. بررسی نمونه هایی برای دستیابی به یک فرم صحیح در زمینة فیلم نامه دینی و غیردینی راهگشای طراحی ساختاری صحیح برای یک فیلم نامه دینی است.  شاکله اصلی موردبررسی در این پژوهش و رویکرد آن به بررسی مؤلفه های فیلم نامه دینی و غیردینی در چارچوب مدل گنشگران و الگوی سفر قهرمان است. ساختاری نظام مند از طریق طراحی قهرمان و ضدقهرمان و تضاد آنها در روند پیشرفت پیرنگ در فیلم نامه دینی و چگونگی طراحی آن در سریال های مختارنامه و بازی تاج وتخت موردبررسی قرارگرفته و نتایج آن ارائه شده است.
۲.

بازنمایی بدن و تحلیل کنش های بدنی ضدّقهرمان در منظومه ی حماسی کوش نامه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: کنش بدنی ادراک بدنی جامعه شناسی بدن کوش نامه ضدقهرمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۶ تعداد دانلود : ۴۲۳
بدن به صورت اجتماعی ساخته می شود، یعنی حاصل یک تبیین اجتماعی و فرهنگی به شمار می رود. بنابراین، فنون بدنی انسان واقعیت هایی مرتبط با جامعه و فرهنگ هستند، نه طبیعتی زایشی یا زیستی که خود را به کنش گران تحمیل کنند. افزون بر این که در پیرامون مفهوم بدن، ترکیبی گسترده از وقایع اجتماعی و فرهنگی وجود دارد، ادراک نیز، پدیداری بدنی است نه رویدادی ذهنی و انسان در مقام فاعلی بدن مند در جهان ادراک می کند. بنابراین، ساختار ادراک، درست همان ساختار بدن است و خودِ جهان نیز در مقام میدانی برای آگاهی و عمل برای ما گشوده است. از این دیدگاه، خوانش متون حماسی که تن آدمی را مرکز توجه قرار می دهند و ریشه در آرمان های جمعی و ملی و منطق های فرهنگی دارند اهمیت پیدا می کند و در این میان، بررسی منظومه حماسی کوش نامه با محوریت ضدِّ قهرمانی آشوب گر و زشت روی که دارای ویژگی ها و کنش های بدنی متفاوت از قهرمانان حماسی فارسی است، حائز اهمیت است؛ به این منظور، نگارنده به تبیین و تحلیل کنش های بدنی در منظومه حماسی کوش نامه پرداخته و نتایج حاصل از آن را با داده های نمادشناسی تطبیق داده است.
۳.

نقش و کارکرد شخصیّت های دینی – تاریخی در قصّه های عامیانه ی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شخصیت های تاریخی شخصیت های دینی ضدقهرمان قصه های عامیانه ایرانی قهرمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷۰ تعداد دانلود : ۷۷۴
افسانه ها و قصّه ها به عنوان شاخه ای از ادبیّات عامّه، پیوند خود را با تاریخ و دین حفظ کرده اند و بستری مناسب برای بازآفرینی شخصیّت های تاریخی و دینی فراهم آورده اند. این نوشتار مجموعه ی چهار جلدی قصّه های ایرانی را به شیوه ی توصیفی- تحلیلی مطالعه نموده و به بررسی شخصیّت های تاریخی-دینی به کاررفته در این قصّه ها پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که این شخصیّت ها در سی ونه داستان از مجموعه ی قصّه های ایرانی انجوی شیرازی، نمود یافته اند. اشخاص و اعلام تاریخی و دینی مد نظر ما به ترتیب بسامد عبارتند از: حضرت سلیمان(ع)، حضرت علی(ع)، شیطان، اسکندر، حضرت خضر(ع)، پیامبر اسلام(ص)، حضرت عبّاس(ع) و حضرت زکریّا(ع). پیامبران، ائمّه و اولیای خدا یکی از جلوه های بارز شخصیّت های یاریگر قهرمانان قصّه اند. اغلب، این شخصیّت ها در تقابل نیروی خیر و شر ظاهر می شوند و در چالش هایی که ضدّقهرمان برای قهرمان ایجاد کرده است، قهرمان را یاری می دهند. در این بین، حضرت سلیمان(ع) به سبب ارتباط با موجودهای فراواقعی و سوررئال که پیوسته حضوری پررنگ در قصّه ها دارند، و اشیای منسوب به او از پربسامدترین نیروهای یاریگر قهرمانان قصّه ها هستند. داستان هایی نظیر شهادت حضرت زکریّا(ع) یا شخصیّت اسکندر در ماجراهایی نظیر طلب آب حیات مطابق با بینش و پسند عامّه بازآفرینی شده اند. ط   افسانه ها و قصّه ها به عنوان شاخه ای از ادبیّات عامّه، پیوند خود را با تاریخ و دین حفظ کرده اند و بستری مناسب برای بازآفرینی شخصیّت های تاریخی و دینی فراهم آورده اند. این نوشتار مجموعه ی چهار جلدی قصّه های ایرانی را به شیوه ی توصیفی- تحلیلی مطالعه نموده و به بررسی شخصیّت های تاریخی-دینی به کاررفته در این قصّه ها پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که این شخصیّت ها در سی ونه داستان از مجموعه ی قصّه های ایرانی انجوی شیرازی، نمود یافته اند. اشخاص و اعلام تاریخی و دینی مد نظر ما به ترتیب بسامد عبارتند از: حضرت سلیمان(ع)، حضرت علی(ع)، شیطان، اسکندر، حضرت خضر(ع)، پیامبر اسلام(ص)، حضرت عبّاس(ع) و حضرت زکریّا(ع). پیامبران، ائمّه و اولیای خدا یکی از جلوه های بارز شخصیّت های یاریگر قهرمانان قصّه اند. اغلب، این شخصیّت ها در تقابل نیروی خیر و شر ظاهر می شوند و در چالش هایی که ضدّقهرمان برای قهرمان ایجاد کرده است، قهرمان را یاری می دهند. در این بین، حضرت سلیمان(ع) به سبب ارتباط با موجودهای فراواقعی و سوررئال که پیوسته حضوری پررنگ در قصّه ها دارند، و اشیای منسوب به او از پربسامدترین نیروهای یاریگر قهرمانان قصّه ها هستند. داستان هایی نظیر شهادت حضرت زکریّا(ع) یا شخصیّت اسکندر در ماجراهایی نظیر طلب آب حیات مطابق با بینش و پسند عامّه بازآفرینی شده اند. واژه های کلیدی: شخصیّت های تاریخی، شخصیّت های دینی، ضدّقهرمان، قصّه های عامیانه ی ایرانی، قهرمان.  
۴.

بررسی و نقد کتاب سرود نیبلونگن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۳۳۵ تعداد دانلود : ۱۶۴
با نگاهی به تاریخ ادب اقوام و ملت های کهن درمی یابیم که حماسه ها بنیادی ترین و تأثیرگذارترین آثار پهنه ادبیات هستند. بزرگ ترین نقش آفرینان این حماسه ها، قهرمانانی هستند که در ناخودآگاه جمعی بشر ریشه دارند و وجود و حضورشان پاسخی است به آرزوها، آرمان ها و نیازهای انسان. از این رو قهرمان سازی، پدیده ای خفته در نهاد بشریت است. اقوام هند و ایرانی و به تبع آن، ایرانیان و ژرمن ها نیز از این قاعده مستثنی نبوده و همین امر، پدیدآمدن حماسه های شگرفی چون شاهنامه و سرود نیبلونگن را موجب شده است. سرود نیبلونگن جایگاه ویژه ای در ادبیات آلمانی دارد. درواقع این اثر ارزش مند، میراث فرهنگی و گنجینه ملی زبان آلمانی محسوب می شود. جستار حاضر می کوشد تا با نقد و بررسی این کتاب به شناخت هرچه بیشتر و بهتر آن کمک نموده، ادیبان زبان فارسی را به خوانش این اثر ترغیب و تشویق نماید. این پژوهش نخست به اجمال سرود نیبلونگن را معرفی می نماید و پس از ارایه خلاصه ای موجز از داستان، به شرح مفاهیم اسطوره، حماسه و تاریخ پرداخته می شود. سپس در یک بررسی دقیق، ساختار و محتوای این حماسه نقد شده، در این راستا عناصر اسطوره ای و تاریخی اثر مشخص می گردد.
۵.

بازآفرینی ضدقهرمان یهودا در شعر عبدالعزیز مقالح(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کهن الگو ضدقهرمان تقابل گرایی یهودا عبدالعزیز مقالح

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۸ تعداد دانلود : ۱۸۵
ضدقهرمان یا «آناتاگونیست» -که در زبان عربی برابرنهاده آن « اللابطل» است- در شمار شخصیت های طردشده تاریخ هست که به علت نوعی رفتار ناهنجار در مقابل قهرمان های اسطوره ای در ضدونقیض های دراماتیکی قرارگرفته است. شاعران معاصر عربی برای بیان تجربه معاصر و القای دغدغه های شخصی و جمعی به مخاطب، در کنار هم ذات پنداری باشخصیت قهرمانان، به فراخوانی ضدقهرمان ها نیز پرداخته اند که القاگر عملی نشدن ایده ها و آرمان های مردمی، احساس نارضایتی و ناامیدی، بی کفایتی حاکمان عرب، خیانت ها و... است. در میان ضدقهرمان ها، شخصیت یهودای اسخریوطی که در تاریخ، سمبل خیانت و دورویی است، کهن الگو و بازتاب دهنده بی ثباتی و بی کفایتی حاکمان عرب در اداره جامعه به شمار می آید. عبدالعزیز مقالح (1937) شاعر معاصر یمن، ازجمله شاعرانی است که در بستر شعر خود برای انتقال تجربه های شخصی و غیرشخصی، از این چهره مطرود دینی بهره برده است و به کمک آن کوشیده ادیبانه مخاطب خود را نسبت به زمانه ناهمساز و ناهمگون آگاه سازد.     ازاین رو پژوهش حاضر تلاش دارد با رویکرد تحلیلی و به شیوه توصیفی تحلیلی به نقد و تحلیل دو سروده «عصر یهوذا» و «یهوذا» شاعر بپردازد و از علل فراخوانی و کاربست آن ضدقهرمان در متن شعری پرده بردارد؛ با این ایده که اگر شعر وی از این زاویه مورد کنکاش قرار نگیرد، چهره حقیقی شعرش در سایه روشن ابهام باقی خواهد ماند. چنین استنباط می شود که شخصیت یهودا، معادلی از دشمن سیاسی است که حکمرانی دنیای معاصر را به دست گرفته و مقالح کوشیده از رهگذر سرایش آن متن، مخاطب خود را متوجه سیطره خیانت و دورویی در دنیای معاصر بنماید.
۶.

تحلیل پیکرگردانی اژدها در ماجراهای گرشاسپ براساس نقد کهن الگویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گرشاسپ اژدها پیکرگردانی ضدقهرمان نقد کهن الگویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۸ تعداد دانلود : ۱۸۸
نقد کهن الگویی از جمله روی کردهای میان رشته ای در نقد ادبی معاصر است. کارل گوستاو یونگ میراث ادبی و تجربه های مشترک فرهنگ های متفاوت را در ناخودآگاه جمعی می پندارد و دلیل شباهت های فرهنگی میان ملل مختلف را اشتراک در کهن الگوهای مشترک می داند. هدف این گونه نقد، تحلیل و ارزیابی آثار ادبی و روایات کهن، در صورت داشتن ظرفیت اسطوره ای و کهن الگویی است. از جمله اهداف اصلی پیکرگردانی، ارائه نمادها و نشانه هایی است که قصد بازنمایی حالات روانی انسان را دارد و در پی بیان رازهای مبهم هستی در اسطوره ها به وسیله کهن الگوهاست. این پژوهش قصد دارد انواع پیکرگردانی هیولاهایی را که در اصل اژدها هستند، در ماجراهای گرشاسپ مورد تحلیل و ارزیابی قراردهد. در این جستار از میان ضدّقهرمانانی که گرشاسپِ اوستا به عنوان کهن الگوی قهرمان با آن ها مبارزه کرده است، تنها پتیاره های اژدهاگونه ای که به هیأت پری وهیولاهای سهم گین پیکرگردانی شده اند، از دیدگاه نقد یونگی، به شیوه کتاب خانه ای و با روی کرد تحلیلی - توصیفی مورد بررسی قرارگرفته اند و این نتیجه به دست آمده است که این بوده های اهریمنی به رغم تفاوت در پیکره های ظاهری، در اصل پیکرگردانی اژدهای درون و سایه وآنیمای منفی قهرمان هستند.
۷.

واکاوی ابرپهلوانان در شاهنامه (بر اساس متضادهای معنایی در ساختارهای نظام تخیل ژیلبر دوران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حماسه شاهنامه پهلوان قهرمان ضدقهرمان ژیلبر دوران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۰ تعداد دانلود : ۲۸۰
در شاهنامه ابرپهلوانانی وجود دارند که از بافت انسانی روایت ها جدا می شوند و در مرتبه ای فراتر قرار می گیرند اما ویژگی و خویشکاری های مشترکی آن ها را به یکدیگر و به بدنه روایت پیوند می دهد. در این پژوهش، از ساختارهایِ نظامِ تخیلِ ژیلبر دوران، برای تشخیص ابرپهلوانان شاهنامه استفاده شده است. اساس ِساختارِ تخیلِ دوران، دوتایی های بنیادین، قطب های مخالف و جفت های متضاد معنایی است و معنا از رابطه تقابلی این جفت ها به وجود می آید. تمایزها ، دلالت های معنایی را به وجود می آورد و قطب ها به وسیله مخالف خود تعریف می شود. در شاهنامه نیز درک مفهوم «خود» و «دیگری» سبب کشاکشی برای تصاحب «شئ ارزشی» می شود که مفهوم دشمن و ابرپهلوان در بستر آن شکل می گیرد. با توجه به این نظام، دیوان در یک پیکره، ضحاک و افراسیاب (که از ولیعهدی در زمان نوذر تا کشته شدن، نمایندگی سپاه توران در مقابل ایران را بر عهده دارد) دشمنان ایرانیان محسوب می شوند و در این چارچوب، فریدون، رستم و کیخسرو که نقش و وظیفه اصلی در رویارویی و شکست دادن قطب مخالف و پیروزی اهورا بر اهریمن را برعهده دارند، ابرپهلوان به شمار می آیند. همه دشمنان ایران با توجه به ویژگی هایشان، در اصل، صورت نمادین خشک سالی و بی باری و ابرپهلوانان شخصیت هایی خورشیدی هستند که باید با پیروز شدن، باران و باروری را به ایران بازگردانند.
۸.

روایتِ برساخته از قهرمان و ضدقهرمان در سریال تلویزیونی کوچک جنگلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قهرمان ضدقهرمان برساخت گرایی سریال کوچک جنگلی تحلیل روایت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۸۰
هدف از این پژوهش، دستیابی به جایگاه قهرمان و ضدقهرمان و نقش هر یک از آنها در روایتِ برساخته از سریال کوچک جنگلی با رویکردی ژرف نگرانه و روشمند بوده است. قهرمان فردی است که می تواند بر محدودیت ه ای شخصی و بومی خود فایق آید، از آنها عبور کند و به نقطه ای فراتر از آنچه هست، دست یابد. تمامی قهرمانان هر روز در هزارتوی قصه ها، خود را در برابر آزمون ها و مراحلی می بینند که چشمان مشتاق بسیاری، همدل و همراهشان، در آرزوی عبور از آنها و رسیدن به سر منزل مقصود است. قهرمان به عنوان انسانی مدرن، می میرد ولی همچون انسانی کامل و متعلق به تمام جهان دوباره متولد می شود. آن دسته از سریال های تلویزیونی ایرانی که بر مبنای واقعیت های تاریخی تولید شده اند، به نسبت گستره تاریخی ایران کم شمارند، ازاین رو، سریال تلویزیونی کوچک جنگلی به عنوان نمونه ای از روایت یک شخصیت بزرگ تاریخی در چارچوب مختصات محتوایی و ساختاری یک قهرمان مورد توجه قرار گرفته است. روش این پژوهش، تحلیل روایت بوده است. شخصیت های این سریال با استفاده از الگوی تحلیلیِ رولان بارت، شامل سه سطح کارکردی، کُنشی و روایتی مورد تحلیل قرار گرفته اند و رمزگان های پنجگانه دالی، نمادین، کُنشی، هرمنوتیکی و فرهنگی استخراج شده اند. مهم ترین نتایج این پژوهش نشان می دهد که قهرمان در سریال تلویزیونی یاد شده، با رویکردی عقلانی و متناسب با نیازها و انتظارات عمومی جامعه برساخته شده است.
۹.

کهن الگوی ضد قهرمان، قهرمانِ شعر پست مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شعر پست مدرن کهن الگو ضدقهرمان سایه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۰ تعداد دانلود : ۱۲۶
در نقد کهن الگویی شعر پست مدرن، می توان نشانه های واضحی از ضمیر ناخودآگاه جمعی را مشاهده کرد. ازجمله این نشانه ها، کهن الگوی ضدقهرمان است. کهن الگوی ضدقهرمان در شعر پست مدرن به صورت های مختلف به خصوص «آنیما»، «آنیموس» و «خویشتن» چنان پررنگ و متنوع حضور یافته است که گاه خواننده را در تشخیص جایگاه قهرمان از ضدقهرمان دچار تردید و سردرگمی می سازد. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، سعی کرده است تا جایگاه و کارکرد کهن الگوی ضدقهرمان را در جریان روایت شعری پست مدرن مشخص کند. نتایج این بررسی نشان داد که شاعران پست مدرن تا زمانی که کهن الگوی ضدقهرمان در برابر شرایط اجتماعی دست به اعتراض می زند، مورد ستایش قرار گرفته و در زمره قهرمانان از او ستایش می شود، اما زمانی که این نقش سبب آسیب دیدن کهن الگوی خویشتن یا سایر کهن الگوهای مثبت فرد می شود، دیگر مورد حمایت قرار نمی گیرد.