مطالب مرتبط با کلیدواژه

تله فضایی فقر


۱.

تحلیل مکانی- فضایی سرمایه های معیشتی پیراشهر بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: معیشت پایدار سرمایه تله فضایی فقر پیراشهر بیرجند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۱ تعداد دانلود : ۳۲۲
فضاهای پیراشهری یکی از نتایج رو به تزاید رشد شهرنشینی است. این رویه، در اکثر کشورها به ویژه کشورهای درحال توسعه و کم رشد به اپیدمی در نظام سازمان یابی فضایی تبدیل شده است؛ چراکه اکثر این فضاها بدون برنامه ریزی از پیش طرح ریزی شده رشد یافته است. یکی از رسالت های خطیر نظام برنامه ریزی و مدیریت توسعه فضا، تکاپو برای قاعده مند ساختن نظام تحولات در سازمان یابی فضاهای پیراشهری و حاکمیت رویه توسعه زا در بطن این سکونتگاه ها است. در راستای تحقق اهداف برنامه ریزی توسعه در فضاهای پیراشهری، این تحقیق تلاش داشته تا به بررسی و تحلیل مکانی - فضایی وضعیت سرمایه های معیشتی در سکونتگاه های لبه شهر بیرجند بپردازد. نتایج نشان داد رشد ناپایداری و گسترش ناخرسندی ها در اقتصاد فضای مناطق منجر به سرریزهایی از جمعیت و نیروی انسانی مستعد در پیرامون شهرها شده است و این کانون ها را به محل انباشت "سرمایه انسانی کم بنیه/کم درآمد" در مناطق جغرافیایی تبدیل نموده است. با عنایت به اینکه دارایی مالی از ضعیف ترین نوع سرمایه های پنج گانه معیشتی در فضاهای پیراشهری است، منجر به ایجاد و دامن زدن به دیالکتیک ساخت و بازساخت «تله فضایی فقر» در مجاور کلانشهر منطقه (بیرجند) شده است. به لحاظ مکانی نیز، سکونتگاه های پیراشهری که هم دارای کمترین موانع طبیعی بر سرراه توسعه فیزیکی بوده و به لحاظ موقعیت قرارگیری در مجاورت راه های دسترسی اصلی بین شهری هستند، کانون جذب جمعیت مهاجر از شهر و روستاها بوده است. همچنین در این گروه از کانون های پیراشهری، می توان شاهد بالاترین میزان سرمایه های پنج گانه معیشتی در مقایسه با دیگر سکونتگاه ها بود. در خصوص شهر بیرجند نیز این گونه فضاهای پیراشهری عمدتاً در غرب آن تجمع یافته است.
۲.

کاربست پارادایم انتقادی در فهم عدالت فضایی در حاشیه کلانشهر تهران مورد مطالعه: اسلامشهر و شهر قدس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عدالت فضایی فقر شهری تله فضایی فقر انتقادی تحلیل گفتمان انتقادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳ تعداد دانلود : ۲۱۳
عدالت فضایی یکی از ارکان اصلی توسعه متعادل در درون و بیرون کلانشهر است. امروزه در حاشیه کلانشهرها میتوان نمودی از بیعدالتی فضایی را مشاهده نمود که منجر به تشدید تلههای فضایی شده و فقر شهری را تشدید نموده است. هدف این پژوهش تبیین انتقادی عدالت فضایی در نواحی پیرامونی کلان ً شهر تهران مشخصااسلامشهر و شهر قدس است. در این راستا، با استفاده از پارادایم انتقادی و روش تحلیل گفتمان انتقادی به جمعآوری دادهها با دو روش مصاحبه و تحلیل اسناد پرداخته شده است. شش مقوله قدرت، سلطه، عدالت، وابستهسازی، ایدئولوژی، حق به شهر و شهروندی تبیین شدند و حاصل این تبیین نشاندهنده آن است که این شش مقوله بر ابعاد گوناگون مفهوم قدرت، عدالت و اقتصاد سیاسی دلالت دارند و همچنین اهمیت بُعد سیاسی-نهادی قدرت در کنار سایر ابعاد اجتماعی، اقتصادی و کالبدی سایهای از نافضایی در این شهرها ایجاد کرده است. در نتیجه جهت تغییر و رسیدن ً به عدالت فضایی و رهایی از تله فضایی فقر صرفا عدالت توزیعی کافی نیست بلکه حرکت در توزیع متناسب قدرت در بُعد نهادی میتواند راهگشا باشد  
۳.

محرومیت های زنان سرپرست خانوار در تله های فضایی فقر (مطالعه ای تجربی در شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زنان سرپرست خانوار تله فضایی فقر محرومیت اقتصادی محرومیت اجتماعی تعاملات اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳ تعداد دانلود : ۲۶
فقر هنگامی با خود تله به همراه دارد که دور باطل تلاش های فقیر را تحلیل می بَرد. در چنین وضعیتی مسئله فقر بیش ازپیش به امر پیچیده ای تبدیل می شود. تله فقر برای زنان سرپرست خانوار به دلایل زیستی و اجتماعی متفاوت از مردان است و محرومیت های شکل گرفته ویژگی های خاصی دارد. پژوهش حاضر شناخت محرومیت های زنان سرپرست خانوار در تله های فضایی فقر را مدنظر داشته است. در این پژوهش با بهره گیری از روش شناسی کیفی و نیز تکنیک مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته، به جمع آوری داده ها در حومه منطقه 19 شهر تهران یعنی محله مرتضی گِرد پرداخته شد. با نمونه گیری هدفمند و معیار اشباع نظری، ضمن مصاحبه با 17 زن سرپرست خانوار، با اتکا به تکنیک تحلیل مضمون در سه مرحله کدگذاری معنایی، تلخیص و تفسیر تحلیل داده ها انجام شد. بر پایه یافته ها، سه محرومیت اصلی در محله مرتضی گِرد عبارت بود از: محرومیت اقتصادی (فرصت های محدود، کمبود پول، فقدان مسکن ملکی، هزینه های سربارگی، بی قدرتی و بی عدالتی در کار و دستمزد)، محرومیت اجتماعی (ضعف جسمانی، حمایت نهادی، ناامیدی و نگرانی، بازتولید زندگی زنان سرپرست خانوار، فضای نامناسب و دسترسی محدود) و تعاملات اجتماعی (اعتماد، مشارکت و حمایت زنان سرپرست خانوار، خودمحروم سازی و طرد اجتماعی در تعامل با همسایه و اقوام). محرومیت های شکل گرفته برای زنان سرپرست خانوار در محله مرتضی گِرد، هم افزایی این محرومیت ها را در پی داشته که برآیند آن تشدید فقر زنان سرپرست خانوار و شکل گیری دور باطل از چرخه فقر در این محله و بازتولید آن برای نسل های آتی بوده است. به نظر می رسد شرایط ساختاری حاکم بر این محله و همچنین ویژگی های فردی زنان سرپرست خانوار، شکستن این چرخه و رهایی از این تله را دشوار کرده است.