مطالب مرتبط با کلیدواژه

کیش شخصیت


۱.

پردازش و درک پارادایمی از انسان ممسنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اثباتی انتقادی انسان ممسنی پارادیم های شناختی پست مدرن تفسیری کیش شخصیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۷ تعداد دانلود : ۱۳۷
شهرستان ممسنی، زیستگاه انسانِ ممسنی است. این انسان از بدو مهاجرت به قلمرو جغرافیایی شولستان و تغییر نام قلمرو اخیر به ممسنی به کنش گری در بستر ساختار ایلی عشیره ای پرداخته است. از این حیث، انسانِ ممسنی و فضای زیست ایشان به طور متقابل به یکدیگر قوام بخشیده اند. هرگونه شناخت علمی از انسان، نیازمند استفاده از چارچوب پارادایمی معینی است. تحلیل و پردازش انسانِ ممسنی سوای از این امر نیست و نیازمند پارادایم خاصی است. از این رو هدف از پژوهش حاضر پردازش و درک پارادایمی انسان ساکن در فضای جغرافیایی ممسنی است. بنیان پژوهش کنونی بر این سؤال استوار است که پردازش و درک پاردایمی از انسان ممسنی چگونه بوده و چه نتایجی به همراه دارد؟ برای این منظور نویسندگان ضمن بررسی و تجزیه و تحلیل این انسان از منظرهای گوناگون تاریخی، جغرافیایی، فرهنگی، اجتماعی، روانشناختی، اقتصادی، سیاسی و ژئوپلیتیک با اتکا بر پارادایم های اثباتی، تفسیری، انتقادی و پست مدرن به تبیین پارادایمی از این انسان پرداخته است. پژوهش حاضر از ماهیتی بنیادی برخوردار است و داده کاوی به صورت توصیفی تحلیلی و گردآوری اطلاعات مبتنی بر داده های کتابخانه ای و یافته های میدانی (مصاحبه و مشاهده) است. نتایج تحقیق نشان داد چنین پارادایم های شناختی در پردازش انسانِ ممسنی و نیل ایشان به کیش شخصیت تأثیرگذار هستند.
۲.

تحلیلی بر پیامدهای الگوی آمرانه با نگاه به اصلاحات نایب السلطنه عباس میرزا قاجار

کلیدواژه‌ها: اصلاحات عباس میرزا نایب السلطنه الگوی آمرانه کیش شخصیت دین سنت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶ تعداد دانلود : ۴۹
همچون سایر اصلاحات عمودی، اصلاحات عباس میرزا نایب السلطنه رویکردی آمرانه داشت. این شیوه فوری و تنها راه شناخته شده در ساختار اتحادیه ایلی مبتنی بر تغلّب بود. در الگوی آمرانه متکی بر کیش شخصیت، کاریزمای فردی نقش مهمی داشت. بر اساس یافته های این مطالعه، عوارض ناشی از/منتج به چنین الگویی، پدیداری رویکردی متناقض و مانعی برای اصلاحات بود. تکیه بر کیش شخصیت تکیه بر سنت و در تضاد با ماهیت متکثر نوگرایی است. به دلیل تکرار این رویکرد، ارائه تعریف روشنی از الگوی آمرانه دوره فتحعلی شاه به عنوان نقطه عزیمت نوگرایی غربگرا، برای یافتن انگیزه ها و راهکارها ضروری است. کوشش در اثبات این ادعاست که عوارض ناشی از الگوی آمرانه شامل عدم اراده برای گذار از سنت های ناکارآمد، نبود رویکردی مدون بر این مبنا، و توسل به سنت برای گذار از آن، دستاوردهای اصلاحات را مخدوش کرد. درواقع فقدان بوروکراسی مستقل، متعهد و مستند، نه تنها به رویکرد صرفا نظامی و رقابتی دامن زد، بلکه با وابستگی به ابزار و اندیشه های سنتی در همان سنت ها محصور ماند. یک آسیب شناسی تاریخی برای ارائه الگویی کلی از موانع و دلایل، اولین قدم برای گذار از چنین پدیده ایی است و همچنین دانش مفیدی را برای گذار از وضعیت انقباضی حاصله فراهم می کند.