مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
تحلیل گفتمانی
نظریههای گفتمان (از زبان شناسی تا علوم سیاسی)
حوزه های تخصصی:
با توجه به استفاده روزافزون از نظریههای گفتمان، نویسنده در این نوشتار کوشیده است افزون بر ریشهیابی واژه و نظریه گفتمان که از مباحث زبان شناسی به ویژه زبان شناس معروف، «سوسور» شکل گرفته، به سیر تطور و تحول و تکامل آن بهویژه در حوزه علوم سیاسی به اختصار اشاره و محتوای آن را بررسی و مهمترین نقدهای وارده بر آن را بیان کند. همچنین، به برخی آثار مهمی که تا کنون با استفاده از این نظریه شکل گرفتهاند، اشاره میشود.
مرزهای گفتمانی نظریه اسلامی امنیت؛ گذر از جامعه جاهلی به جامعه اسلامی
حوزه های تخصصی:
نگارنده در مقاله حاضر تلاش دارد از رهگذر شناخت بنیادهای گفتمانی جاهلیت در موضوع امنیت و استفاده از آن به مثابه یک غیر ، به تصویر روشن ترین از گفتمان امنیتی اسلام دست یابد. برای این منظور ، چهار رکن اصلی گفتمان جاهلی - یعنی تعدد خدایان ، تعدی ، تجارت و تعصب - شناسایی و متناسب با آنها ، تلقی سلبی از امنیت که مد نظر اعراب جاهلی بود ، معرفی شده است . در ادامه نویسنده با استناد به ایات الهی و از طریق تحلیل جهان بینی اسلامی ، چهار رکن بدیل برای ارکان جاهلی که در مکتب اسلام مورد توجه قرار گرفتند - یعنی توحید ، ایمان ، ولایت و سعادت - را معرفی و بازخوانی امنیتی می نماید.
تحلیل «گفتمان ناسیونالیستی» در مجموعه اشعار احمد شاملو (بر مبنای نظریه تحلیل گفتمانی لاکلا و موفه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۳۹۷ شماره ۷۵
175-206
حوزه های تخصصی:
ناسیونالیسم از مفاهیمی است که بر تحولات سیاسی و اجتماعی ایران اثر گذاشته است. در تاریخ معاصر ایران، از مشروطه به بعد، شاهد ظهور آن در قالب های اندیشه و عمل هستیم. یکی از روش های بررسی و مطالعه رخدادهای سیاسی اجتماعی، روش «تحلیل گفتمان» است. این پژوهش بر مبنای نظریه تحلیل گفتمانی لاکلا و موفه به دنبال یافتن پاسخ این پرسش است: مفصل بندی، مفاهیم، فرایند هویت یابی و سوژه «گفتمان ناسیونالیسم» از پهلوی دوم تا انقلاب اسلامی در مجموعه اشعار احمد شاملو چگونه است؟ بر اساس این نظریه، گفتمان ناسیونالیستی در رقابت با گفتمان حاکم، یعنی گفتمان پهلویسم شکل می گیرد و «استقلال و آزادی» را به عنوان دال خالی در جایگاه دال مرکزی قرار می دهد. از سوی دیگر، میهن دوستی، وحدت ملی و آرمان دولت ملی را معنایی تازه می بخشد و در پیرامون دال مرکزی مفصل بندی می کند. انسان مبارز نیز به مثابه سوژه سیاسی در ضدیت با غیرهای استعمار و استبداد برای تحقق «آزادی» به مبارزه می پردازد.
خاطرات ناصری و خطرات و کیتوریایی:تحلیل خاطرات سفر فرنگستان در گفتمان روابط خارجی ایران و انگلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش ارتباطی ادبیات و خاطرات سیاحت گران، به ویژه آنچه در سفرنامه ها آمده است در شکل دهی به گفتمان های فرهنگی و سیاسی بین الملل همواره مورد توجه مورخان و سیاست مداران بوده است. به نظر می رسد که بازتاب، انتشار و ترجمه خاطرات سفر فرنگستان، آن هم برای نخستین بار به قلم شخص اول ایران، به طور همزمان عامل شناخت و ابزار نفوذ خارجی شده است؛ به ویژه آنکه خاطرات و تبعات دیدار اول و دوم ناصرالدین شاه از انگلستان در روزگار استعماری ملکه ویکتوریا موجب گسترش روابط همه جانبه دولتمردانش با ایران شده است. این در حالی است که گزارش ناصرالدین شاه مواضع سیاسی و ابعاد اقتصادی چنان سفرهایی را مسکوت گذاشته است. در این نوشتار با کاربست تحلیل گفتمان در روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ایران و انگلستان می خواهیم به ناگفته های خاطرات سفر ناصرالدین شاه و روابط فی مابین تا حدی دست یافته و با رویکرد انتقادی به متن خاطرات، محتوای آن را با خاطرات همراهان، تاریخ نگاری ها، مستندات تاریخی و بازتاب های مطبوعاتی در عهد ناصری بسنجیم و تناقض های متنی موجود را با تحلیل گفتمان فرامتنی رفع کنیم. البته با مطالعه چنان نگارشی می توان به نگرش مرعوب راوی متن دست یافت و به روحیات، علایق، تلقی ها و ترس هایی که حاصل نفوذ و سلطه قدرت در رفتار و گفتار سیاسی او است، پی برد. در مجموع، روابط تنها به غرب گرایی و مظاهر مدنیت ایرانیان محدود نمانده، از سوی دیگر هویت انگلیسی را در بستر علمی تمدنی اش شکل داده است
نقد و ارزیابی تحلیل گفتمانی لاکلا و کاربرد آن در سیاست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۲ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۴
1-20
حوزه های تخصصی:
این نوشتار جهت مطالعات سیاسی ،در بین روش های تحلیل گفتمانی استفاده از روش ارنستو لاکلا و شنتال موفه را مناسبتر ارزیابی نموده و این رویکرد پسامدرنیستی را - با نیم نگاهی به پژوهش های ایرانی و اسلامی- نقد و تبیین کرده و معتقد است تحلیل مزبور، به صورت مشروط دارای ظرفیت نسبی برای تبیین گفتمان های انقلاب اسلامی است؛ و با توجه به نقدهای وارده بر این روش فرامدرنیستی و سکولار، باید از این سطح تحلیل، بهگزینی لازم را نمود و البته چنین امری نیازمند نواندیشی و بهره گیری آزادانه از این نظریه و باز تولید آن با حفظ سازواره نظری ، در پژوهش های سیاسی اسلامی و بومی است.
تحلیل گفتمانی مناظره ابو سعید سیرافی و ابوبشر متی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مناظره ابوسعید سیرافی نحوی و ابو بشر منطقی از گره گا ه های کلیدی تمدن اسلامی است. این مناظره محل برخورد دو جریان اصلی برخاسته از رفرم ایدئولوژیک عباسی بود. یک جریان نهضت ترجمه و پیامدهای فکری آن و جریان دیگر دستگاه عقیدتی، فقهی و کلامی عصر عباسی است. جدا از اشکالات جدی سیرافی در رابطه با جای گاه منطق و رابطه منطق و زبان و نحو، این مناظره هدایت گر تنش ناشی از برخورد دو جریان فوق نیز می باشد. در این مقاله سعی کرد ه ایمبا توصیفی تاریخی و تبارشناسی از نهضت ترجمه و عصر تدوین به تحلیل گفتمانی این مناظره وارد و این تنش ایدئولوژیک را بررسی و تشریح کنیم.به نظر می رسد که نتایج این مناظره تأثیرات دامنه داری بر تفکر اسلامی نهاده باشد و در هردو جریان عقیدتی و فلسفی تغییرات پایداری داشته است. جریان فلسفی هم از منطق گرایی دور شد و به سمت بنیانی رفت که فارابی و سپس ابن سینا با عنوان فلسفه مشاء نهادند
داستان گرگ یوسف بر اساس رویکرد گفتمانی فرکلاف
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی رویکردی میان رشته ای است؛ که در سه مرحله ی توصیف، تفسیر و تبیین متون به کمک عواملی چون قدرت، تاریخ، ایدئولوژی و... به تجزیه و تحلیل متون می پردازد تا از لایه های مستتر در متون پرده برداری کند. نورمن فرکلاف، از برجسته ترین اندیشمندان در زمینه ی رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی است. مقاله حاضر، که با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف انجام شده است، شامل بازخوانی داستان قرآنی در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین می باشد که نشان دهنده ی گفتمانی انتقادی و تقابلی میان شخصیت های اصلی داستان و تفاوت سلیقه و ایدئولوژی آن هاست. هدف این مقاله بهره گیری از تحلیل گفتمان برای بازخوانی داستان «گرگ یوسف» اثر احمد بهجت از کتاب «داستان های قصص الحیوان فی القرآن» انتخاب شده است. این پژوهش نشان دهنده ی قابلیت های داستان برای نمایش درون مایه های سیاسی و اجتماعی و نیز نشان دادن مناسبات قدرت در گفتمان های متون ادبی است. هم چنین، این پژوهش نشان می دهد که واکاوی داستان های قرآنی ظرفیت های فراوانی برای بیان گفتمان های حاکم بر جامعه دارد
نقش نهاد قدرت در پیشبرد گفتمان «کثرت گرایی دینی» در تصوف ایرانی (با تأکید بر عصر مغول)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۵ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
185 - 163
حوزه های تخصصی:
تأثیر اراده نهاد قدرت بر شدت و ضعف گفتمان کثرت گرایی دینی در اندیشه های صوفیه مسأله ای است که این مقاله می کوشد میزان و چگونگی آن را در سیر تاریخی تصوف ایرانی تا پایان قرن هفتم (با تاکید بر عصر مغول) نشان دهد. بررسی ها نشان داد که ثبات و سلطه گفتمان انحصارگرایی دینی در مناسبات فرهنگی جامعه ایرانی تا قرن هفتم، برآیند پیوند متشرعه با نهادهای قدرت بوده و خلع ید متشرعه از قدرت سیاسی موجب به حاشیه رفتن گفتمان فقه و رشد جریان تصوف، و در نتیجه اعتلای گفتمان کثرت گرایی دینی در آراء صوفیان شده است. نمونه تاریخی صحت این مدعا حکومت (غیر دینی و سپس دینی) مغولان در ایران است که تا زمانی که مسلمان نگشته و متشرعان را در مناسبات قدرت سهیم نکرده بودند، کثرت گرایی دینی در متون صوفیه گفتمان غالب بوده است؛ اما با مسلمان شدن مغولان پیوند مجدد متشرعه با قدرت مانع بسط گفتمان کثرت گرایی دینی در آثار صوفیه می شود.
تحلیل گفتمانی: ایدئولوژی یا روش؟ تأملاتی درباره مبانی فلسفی- ایدئولوژیک تحلیل گفتمانی «میشل فوکو»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش سیاست نظری پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۲
133 - 157
در این مقاله، استدلال خواهد شد که در ایران از تحلیل گفتمانی میشل فوکو برخلاف رویه غالب از اواسط دهه 1370 تاکنون، نمی توان به شکل مجزا و بدون در نظرگرفتن مبانی فلسفی- ایدئولوژیک آن و به منزله روشی صرف درحوزه های مختلف علوم انسانی استفاده کرد؛ زیرا تحلیل گفتمانی فوکو از نگاه ایدئولوژیک خاص او به سیر تحولات دوران مدرن از دوران رنسانس تا پایان عصر روشنگری برآمده است و از مبانی فلسفی و آنتولوژیکی ویژه ای نشأت می گیرد که فوکو عمیقاً بدان ها باور داشت. به عبارتی میان تحلیل گفتمانی فوکو به منزله یک روش و محتوای فلسفی آن، وحدتی اندام وار برقرار است و اینکه فوکو به تحلیل گفتمانی گرایش یافت و روشی ظاهراً نوین در تحلیل تاریخ عصر جدید به دست داد، نه گزینشی آزادانه و دل بخواهی، بلکه برآمده از منطق فلسفی خاص اودر نگاه به تاریخ عصر مدرن بود؛ منطقی که منطبق با تاریخ گرایی هگلی است که فوکو ظاهراً با آن مخالف بود. هگلیانیسم با منطق جبرگرایانه خود، بینشی اندم وار به تاریخ را بسط می دهدکه این بینش جبرگرایانه به تاریخ، با نگرش ساختاری و نهادی فوکو به قدرت منطبق است. از سوی دیگر، تاریخ گرایی هگلی، وقعی به نقش انسان در تکوین وقایع تاریخ قائل نیست و این ویژگی نیز با نظریهمرگ سوژه فوکو انطباق تام دارد. بنابراین تنها در صورتی می توان تحلیل گفتمانی فوکو را به منزله یک روش در تحلیل موضوعات مختلف به کار برد که به مبانی ایدئولوژیک آن مانند مرگ انسان، باور راسخ داشت.