مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۴۱.
۲۴۲.
۲۴۳.
۲۴۴.
۲۴۵.
۲۴۶.
۲۴۷.
۲۴۸.
۲۴۹.
۲۵۰.
۲۵۱.
۲۵۲.
۲۵۳.
۲۵۴.
۲۵۵.
۲۵۶.
۲۵۷.
۲۵۸.
۲۵۹.
۲۶۰.
زنان
حوزه های تخصصی:
قربانی و قربانی شدن مفاهیمی نسبتاً جدید است که در جرم شناسی سنتی کمتر به آن توجه شده است. اما نگاهی به مبانی نظری نشان می دهد تحقیقات این حوزه اخیراً به سوی قربانیان جرم چرخش داشته و بخشی از تحلیل های جرم شناختی بر فهم سبک زندگی قربانیان جرم متمرکز شده است. در حالی که جرم شناسی می پرسد: «چرا عده ای مرتکب جرم می شوند؟»، قربانی شناسی می پرسد: «چرا عده ای آماج اقدام های جرم آمیز قرار می گیرند؟» هدف این پژوهش دست یافتن به مفهوم قربانی شدن از نظر زنان و تبیین نظریه ای است که شرایط قربانی شدن را توضیح دهد. این تحقیق با کاربرد روش کیفی سعی دارد مفهوم قربانی شدن را از منظر زنان بشناسد. برای رسیدن به این هدف با 46 زن تهرانی مصاحبة نیمه ساختاریافته انجام گرفت. اما نتایج قابلیت تعمیم ندارد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که مفهوم قربانی شدن بین زنان طیف وسیعی از احساسات را دربرمی گیرد. در تعریف زنان از مفهوم قربانی شدن سه مفهومِ «حرمان زندگی» و «نداشتن منابع و اختیارات» و «آسیب پذیری» آشکار می شود. بنا بر روایت زنان، قربانی شدن احساسی واقعی است که با فرد می ماند. ویژگی های شخصیتی و فاکتورهای اجتماعی و اجبارهای فرهنگی از عواملی است که با ارجاع به مواردی چون «نگاه جنسیتی» و «سلطة مردانه» و «ساختارهای معیوب» قربانی شدن را توضیح می دهند.
رابطه رسانه های گروهی و هویت قومی با هویت ملی زنان(مطالعه موردی زنان شهر کرمانشاه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی رابطه رسانه های گروهی و هویت قومی با هویت ملی زنان بوده است. در ابتدا مطالعات پیشین بررسی شده و سپس با استفاده از نظریة گیدنز 5 فرضیه به آزمون گذاشته شدند. شیوه نمونه گیری در این مطالعه، تصادفی سهمیه ایچند مرحله ای و حجم نمونه 600 نفر از زنان شهر کرمانشاه بوده است. یافته های تحقیق نشان دهنده آن است که بین متغیرهای هویت قومی و رسانه های ارتباط جمعی داخلی با هویت ملی ارتباط مثبت و مستقیم و بین متغیرهای فناوری های نوین ارتباطی، رسانه های جمعی خارجی و استفاده از موبایل و مشتقات آن ارتباط منفی و مستقیم وجود دارد. هم چنین بر اساس نتایج رگرسیون چندمتغیره، متغیرهای هویت قومی، رسانه های جمعی داخلی، فناوری های نوین ارتباطی و رسانه های جمعی خارجی در مجموع نزدیک به 19 درصد از تغییرات متغیر هویت ملی را تبیین کردند.
زنان و سیاست با تکیه بر چهار رمان فارسی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، به بررسی نقش زنان در فعّالیّت های سیاسی انعکاس یافته در رمان های ساربان سرگردان، عطر رازیانه، راز سرزمین من و سمفونی مردگان پرداخته شده است. روش این پژوهش نیزتحلیلی و توصیفی است.
شخصیت های زن در رمان نویسندگان زن، از نظر مشارکت سیاسی نقش فعّالی داشتند. آن ها نه تنها از آگاهی سیاسی بالایی برخوردار هستند و درباره مسائل سیاسی گوناگون جامعه به اظهارنظر می پردازند؛ بلکه خود عضو احزاب هستند و در درگیری-های سیاسی و تظاهرات ها شرکت می جویند؛ اما در رمان نویسندگان مرد، شخصیت های زن نسبت به شخصیت های مرد، مشارکت سیاسی کمرنگ تری دارند، آگاهی سیاسی آن ها کم است و این نویسندگان بیشتر کوشیده اند تا تأثیر حوادث سیاسی معاصر را بر زندگی زنان نشان دهند تا این که شخصیت های زن را درگیر مسائل سیاسی کنند. همچنین در آثار مورد بررسی، دیدگاه های مردسالارانه و سنتی به عنوان مهم ترین مانع حضور زن در اجتماع و به خصوص عرصه سیاست نام برده شده است.
خرافات عصر قاجار به روایت سیاحان اروپایی
حوزه های تخصصی:
از موضوعاتی که جامعه ی بشری از دیر باز با آن درگیر بوده مسأله ی اعتقادات آن است که بخشی از آن حقیقی و بخشی دیگر غیر واقعی می باشد. این اعتقادات که با شدّت و ضعف هایی در غالب جوامع دیده می شود، خرافات نامیده می شود. جامعه ی ایران نیز در همه ی دوره ها، گرفتار چنین باورهای خرافی بوده است.
در دوره ی قاجار دلایل مختلفی از جمله: فقر و بدبختی، فراوانی طلاق، پایین بودن سطح علم و آگاهی مردم و... سبب رواج این عقاید در سطح جامعه و در میان مردم شده بود. پژوهش پیش رو به بحث و تحلیل خرافات رایج در عصر قاجار از دیدگاه سیاحان اروپایی می پردازد. روش تحقیق، از نوع نظری و مبتنی بر شیوه ی توصیفی-تحلیلی است. همچنین فرض بر آن است که اروپا ییان بسیاری از خرافات رایج عصر قاجار را مورد توجه قرار داده ا ند، اما به دلیل ناآشنایی با باورهای مذهبی ایرانیان شماری از آن ها را نیز در زمره ی خرافات دانسته اند. یافته های این پژوهش که حکایت از رواج این معضل در دوره ی قاجار و بخصوص در میان زنان را دارد، در شناخت جامعه ی عصر قاجار و عقاید مردمش نقش بسزایی دارد.
عملکرد شناختی، سیستم عصبی و هورمون ها در زنان مبتلا به سندرم قاعدگی
حوزه های تخصصی:
سندرم پیش از قاعدگی اشاره به مجموعه ای از نشانه های جسمانی، روان شناختی، عاطفی ورفتاری دارد که به طور ادواری در مرحله لوتئال قاعدگی اتفاق می افتد و اکثر زنان در همه فرهنگها و سطوح مختلف اقتصادی، اجتماعی این علائم را تجربه می کنند. نوع شدیدتر این اختلال، ملال قاعدگی نامیده می شود. مطالعاتی در خصوص نقش هورمونها، سیستم ایمنی، سیستم تناسلی، وضعیت سیستم عصبی مرکزی، سیستم عصبی خودکار در ارتباط با این سندرم صورت گرفته که در برخی پژوهشها نتایج ناهمسانی به دست آمده است. مطالعه حاضر در صدد است علاوه بر ارائه تعریف سندرم پیش از قاعدگی، ملال قاعدگی واپیدمولوژی آن بر مطالعات پژوهشی صورت گرفته در باره ارتباط این سندرم با استروییدهای جنسی، هورمونها، سیستم عصبی مرکزی و عملکرد شناختی مروری داشته باشد.
واکاوی ادله ناظر بر مرجعیت زنان در فقه امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله حضور یا عدم حضور بانوان در فعالیت های سیاسی و اجتماعی از مسائل مناقشه برانگیزی است که از دیرباز محل بحث بوده است. یکی از این فعالیت ها، حق تصدی مرجعیت تقلید توسط زنان است. در فقه امامیه در مورد مرجعیت زنان دو دیدگاه وجود دارد: گروهی مرد بودن را از شرایط مرجع تقلید می دانند، در مقابل طیف دیگر معتقدند که مرد بودن از شرایط مرجعیت نیست و در این خصوص زن و مرد مساوی هستند. این پژوهش بر آن است که با ذکر مهمترین ادله قائلین به عدم جواز مرجعیت زنان، به وجوه ناتمام بودن این ادله اشاره کند و نشان دهد دلیل قاطع و خدشه ناپذیری بر عدم مشروعیت تصدی مرجعیت از جانب زن، در دست نیست. در مقابل با تحلیل ادله قائلین به عدم شرطیت جنسیت در مرجع تقلید به این نتیجه می رسد که زنان نیز می توانند همچون مردان متصدی منصب مرجعیت تقلید شوند.
نقش توانمندی شغلی زنان در توسعة اقتصادی نواحی روستایی (مطالعة موردی: بخش کونانی شهرستان کوهدشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: درحال حاضر، وضعیت زنان در هر جامعه ای نشانگر میزان پیشرفت آن جامعه است و این واقعیتی است که روزبه روز تعداد بیشتری آن را درمی یابند و سازمان ها و نهادهای بین المللی فعال در امر توسعه نیز بر روی آن تأکید دارند. یکی از راهکارهای مهم برای بهبود وضعیت زنان، توانمندسازی آن ها در جنبه های مهم زندگی و به ویژه بعد اقتصادی است. درهمین راستا، در این مقاله به بررسی توانمندی زنان و نقش آنان در توسعة اقتصادی نواحی روستایی به عنوان هدف اصلی پژوهش پرداخته شده است.
روش: نوشتار حاضر جنبة کاربردی دارد و از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی و پیمایشی محسوب می شود که در آن از دو شیوة اسنادی و میدانی (پرسشنامه و مصاحبه) برای گردآوری داده های موردنیاز استفاده شده است. جامعة آماری تحقیق زنان روستایی ساکن در بخش کونانی شهرستان کوهدشت هستند (10895) که از بین آن ها 330 نفر به شیوة نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. سطح پایایی پرسشنامة تحقیق با استفاده از روش آلفای کرونباخ 79/0 به دست آمد که بیانگر ضریب اعتماد بالا است.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد بیشترین سطح توانمندی زنان در بین بخش های اقتصادی مربوط به فعالیت های کشاورزی است که با متغیرهای سن و درآمد دارای رابطة معنادار و مستقیم است. همچنین، مشخص شد زنانی که از ویژگی های مربوط به توانمندسازی در سطح بالاتری برخوردار هستند، توانمندی بیشتری در ایجاد درآمد خواهند داشت.
محدودیت ها/ راهبردها: مراجعه به منطقه و تهیه و تکمیل پرسشنامه ها از بین زنان روستایی که با مشکلات و نگرش های سنتی روبه رو هستند، ازجمله محدودیت های این تحقیق بود.
راهکارهای عملی: با شناخت دقیق توانمندی های زنان در زمینه های مختلف شغلی و همچنین، تعیین قابلیت ها و استعدادهای آن ها درزمینةتوانمندسازی همچون علاقه، اعتمادبه نفس، سواد و تخصص، تجربة محلی و علمی، مسؤولیت پذیری، انگیزة پیشرفت و ... نیاز ضروری برای دست یابی به توانمندی زنان است.
اصالت و ارزش: ازیک سو، توانمندسازی زنان می تواند منجر به کاهش بیکاری زنان و افزایش توانمندی آن ها در انجام فعالیت های مختلف شود و ازسوی دیگر، به بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی خانوارهای آنان و درنهایت، توسعة روستایی در ابعاد گوناگون منجر شود.
گونه شناسی و کارکرد شناسی موسسات آموزشی دختران مشهد در عصر رضا شاه.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لزوم توجه به آموزش دختران، یکی از خواسته های زنان از انقلاب مشروطه به بعد بود. به دنبال تحرکات این گروه در عرصه فرهنگی و ایجاد آمادگی نسبی در جامعه به منظور باسواد شدن دختران؛ در مشهد نیز مانند دیگر شهرهای بزرگ، گامهایی در این راستا برداشته شد. بررسی روند فعالیت های آموزشی دختران در مشهد از نظر ویژگیهای مذهبی و سنتی ویژه این شهر، اهمیت زیادی دارد. به طوری که اولین مدارس دخترانه، سالها پس از مدارس پسرانه تأسیس گردید. بر این اساس، مقاله حاضر به دنبال تبیین و تحلیل تحولات چگونگی شکل گیری فعالیت های آموزشی زنان مشهد پیش از رضاشاه و روند آن در عصر رضاشاه با تکیه بر اسناد و روزنامه ها است و می کوشد به این پرسش پاسخ دهد که زنان مشهد، چگونه و در چه مدارس و مؤسساتی تحصیل کردند؟ یافته ها نشان می دهد که علاوه بر فعالان زن و خیریین و حامیان تحصیل زنان که داوطلبانه و با هزینه شخصی به تأسیس مدارس می پرداختند؛ دولت نیز، مدارس تخصصی و غیر تخصصی را در این شهر برای باسواد شدن زنان و استفاده از خدمات آنها در اجتماع راه اندازی نموده و به جذب زنان علاقمند در این زمینه می کوشید.
تأثیر شغل بر رویکردهای رفتار تغذیه ای زنان در ارتباط با بیماری های قلبی عروقی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
Aim and Background: Socio-economic status, especially job has an important role on women health. This study was down to occupation effect on behavioral approach of female in relation to cardiovascular disease.
Methods and Materials: This study was conducted on the data of Interventional area of Isfahan Healthy Heart Program (IHHP): Isfahan and Najaf-Abad counties. Sampling was down by stratified random sampling method .nutrition knowledge was determined by questionnaire and a 48 item food frequency questioner was used to assess nutrition behavior. Statistical analysis was done by chi-square tests, ANOVA and ANCOVA.
Findings: Positive trend of nutritional attitude was significantly higher in unemployed in compare to employed women (p=0.007).Employed vs. unemployed women had a significant improvement in fruit consumption (P=0.01).It was adversely about vegetables consumption (p=0.001).Global dietary index (GDI) had a significant improvement in unemployed women in compare to employed women (p=0.01).
Conclusions: Regarding to the effective role of women on nutritional status of family and considering employed women problems, such as their limited time for prepareing food and availability of health foods and healthy nutrition training in work places can play effective role on family health.
زنان و تحصیلات دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از تغییرات اجتماعی معاصر، انقلاب آموزشی زنان و مشارکت گسترده آن ها در عرصه های مختلف جامعه است. در ایران، آمار پذیرفته شدگان دانشگاه ها در سال های اخیر بیانگر رشد میزان قبول شدگان دختر در دانشگاه هاست.
در این تحقیق، به دلایل روی آوردن زنان به تحصیلات دانشگاهی و پیامد های اجتماعی آن می پردازیم. فرضیه های تحقیق با استناد به نظریه بودون در مورد آثار منتجه در نظام های کنش متقابل مطرح شده اند و با استفاده از اطلاعاتی که به روش پیمایشی جمع آوری شدند آزمون شده اند. جمعیت آماری ۲۰۰۰ نفر از زنان 38-18 ساله چهار استان کشور است. پیامد های اجتماعی از طریق متغیرهای ۱) بالا رفتن سن ازدواج ۲) کاهش باروری ۳) تربیت بهتر فرزندان ۴) مشارکت اجتماعی بیشتر ۵) نحوه همسر گزینی ۶) مشارکت در تصمیم گیری در خانواده مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نشان داد: انتخاب دانشگاه با انگیزه اشتغال و کسب درآمد و بعد از آن انگیزه های دیگر انجام می شود. با بالا رفتن تحصیلات، سن ازدواج بالا می رود، میزان آزادی زنان در انتخاب همسر افزایش می یابد، تعداد فرزندان کاهش می یابد، الگوی تربیت فرزندان تغییر می کند. تحصیلات زنان با مشارکت بیشتر آنان در تصمیم گیری های خانواده رابطه داشت. ولی تحصیلات دانشگاهی زنان با مشارکت اجتماعی آنان رابطه معنادار نداشت. به طور کلی در این تحقیق مشخص شد که اثرات تحصیلات دانشگاهی زنان در سطح خانوادگی مشهود است، اما در سطح اجتماعی مشهود نیست و این می تواند به دلیل ساختارهای اجتماعی موجود باشد.
سیاست های حمایتی و توانمندسازی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توفیق سیاست های اجتماعی، به ویژه در بعد حمایتی و فقرزدایی زنان، به عنوان یکی از نشان گرهای ادارة مطلوب امور بخش عمومی برای رفع محرومیت و تبعیض در جامعه محسوب می شود. مقاله حاضر با این دیدگاه، به بررسی رابطة بین سیاست های حمایتی و توانمندسازی زنان می پردازد. برای این منظور برنامه های خودکفایی کمیتة امداد در مورد زنان سرپرست خانوار تحت پوشش را با استفاده از روش پژوهش پیمایشی در شهر تهران مورد بررسی قرار داده است. با بهره گیری از ادبیات مربوط، به ویژه مکاتب رفاهی در خصوص پیامد های رفاهی از نوع مداخلات بیرونی، دولتی یا شبه دولتی و غیره، فرض شده که این خدمات با توانمندی افراد تحت پوشش رابطه داشته باشد. با این حال این ارتباط از ماهیت و کمیت خدمات حمایتی و ویژگی های زمینه ای افراد تبعیت خواهد کرد. یافته ها نشان می دهد که خدمات ارائه شده در قالب برنامه های مذکور نقش قابل توجهی در بالابردن خوداتکایی جمعیت نمونه نداشته و فقط محدود به توانمندی آن دسته معدود از زنانی بوده که از خدمات خاصی مانند وام خوداشتغالی و خدمات آموزشی استفاده نموده اند و زمینه های مساعدتری داشته اند. در غالب موارد، این خدمات به استقلال و ر هایی خانوار های مورد بررسی از نیازمندی منتهی نشده است. مقاله دلیل این امر را در مواردی چون میزان اندک خدمات و عدم پوشش گستردة آن ها، فقدان برنامه مشخص و کارآمد برای توانمندسازی زنان و رویکرد سنتی حاکم در ارائة خدمات حمایتی به زنان ذکر می کند.
زن در دورة خوارزمشاهیان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
جایگاه زن و نحوة حضور و ایفای نقش این قشر در عرصه های گوناگون جامعه در دورة خوارزمشاهیان موضوع این پژوهش است که تا کنون در این خصوص تحقیقی جامع صورت نگرفته. نتیجة این پژوهش نشان می دهد که در عصر خوارزمشاهیان (628 691ق) زنان در عرصه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، هنری و ادبی کم وبیش حضوری فعّال داشتند. در عرصة سیاست، تنها زنان درباری ایفای نقش می کردند، اما در دیگر زمینه ها، سایر زنان فعالیت های مؤثری داشتند. با وجود این، رفتارهای نابهنجار و بازیچه قرار گرفتن برخی زنان در اعمال خلاف عفّت، به ویژه توسط اربابان قدرت، امری رایج بود که همین موضوع به سلامت جامعه و کارایی دولت آسیب فراوان وارد ساخت.
مطالعه ی نگرش ها و رفتارهای اجتماعی و جمعیتی زنان حاشیه نشین شهر ایلام (مورد مطالعه: نواحی بان برز، بان بور و سبزی آباد شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر ایلام تجربه ی شهری شدن سریع را پشت سر گذاشته و دارای بافت حاشیه قابل توجهی است. اغلب مطالعات مرتبط با حاشیه ها که حجم قابل توجهی را در دهه های گذشته به خود اختصاص داده است، به مسائل عام این مناطق و اغلب از دید مردان یا مردانه پرداخته اند. این پژوهش به بررسی نگرش ها و رفتارهای اجتماعی زنان حاشیه نشین شهر ایلام نسبت به زندگی شهری و مسائل محلات خود می پردازد. مطالعه بر مبنای رهیافت جامعه شناختی، به بررسی نگرش ها و گرایش ها و رفتارهای زنان حاشیه نشین پرداخته است و تأثیر برخی متغیرهای مستقل همچون سن، تحصیلات، تأهل، مهاجرت رضایت مندی یا عدم رضایت از زندگی، تعلق شهروندی بر رفتارهای باروری، ازدواج و مشارکت و روابط اجتماعی زنان حاشیه نشین را مورد کنکاش قرار داده است.
روش انجام این تحقیق، پیمایشی با رویکرد مقایسه ای و از نظر زمانی مقطعی است. برآورد حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان انجام گرفته است. در این پژوهش، از روش نمونه گیری سهمیه ای – اتفاقی ساده استفاده شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه بوده است.
یافته های تحقیق نشان می دهد که زنان و خانوارهای آن ها، کسب درآمد و به دست آوردن شغل بهتر و پس از آن، ادامه ی تحصیل فرزندان خود را مهم ترین دلایل مهاجرت به شهر می دانند. تمایل به مشارکت (مشارکت بالقوه) بسیار بالاست. همچنین دلیل اصلی که زنان را به سمت فرزند آوری بیش تر می کشاند، احترام اجتماعی در دوران بارداری و فرزند آوری است.
زنان در دو دولت: تحلیلی گفتمانی از جایگاه زنان در دولت های دهه 80 شمسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر می کوشد با تکیه بر نظریه گفتمان لاکلا و موف به بررسی جایگاه زنان در دو گفتمان سیاسی متمایز دهه 80 شمسی بپردازد. در این راه، نخستین گام، تمایز دو گفتمان سیاسی مطرح این بازه زمانی و تمیز این دو از یکدیگر به زبان نظریه گفتمان است. در این دوره، دو گفتمان اصلاح طلب با دا ل های محوری اصلاح طلبی، توسعه سیاسی، آزادی، قانون، جامعه مدنی و اصلاحات و گفتمان محافظه کارِ رادیکال، با دال های چهارگانه عدالت گستری، مهرورزی، پیشرفت، تعالی مادی و معنوی و خدمت رسانی، حاکم صحن سیاسی ایران بوده اند. بررسی این دال ها نشان می دهد که این دو، غیر گفتمانی یکدیگر محسوب می شوند و از این رو، انتظار می رود این تفاوت در عرصه های مختلف هم دیده شود. با بررسی متون، این نتیجه حاصل شد که گفتمان اصلاح طلب با گرایش به تجدد گرایی، دال محوری مشارکت زنان را در مفصل بندی خویش دارد که با دا ل های خانواده محوری، توا نمند سازی و آموزش و آگاهی به حیات گفتمانی خویش شکل می داد. در سوی مقابل، غیر گفتمانی جایگزین، با گرایش به سنت گرایی، گره گاه خانواد ه محوری صرف را مرکز قرار داده و با دال های تعمیق باورهای دینی و حجاب و عفاف و نیز نقش تربیتی زنان، هویت گفتمانی دیگری برای آنان رقم زده است.
معناشناسی «عقل» در روایات «إنّ النساء نواقص العقول»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در برخی منابع حدیثی، گزارش هایی پیرامون نقص عقل در زنان نقل شده است. وجود چنین روایاتی و رفتار نامناسب برخی مردان در جوامع اسلامی با زنان، موجب شده است بهانه ای به دست مخالفان اسلام افتد و ادعا کنند که قوانین اسلام ضدزنان است. بازکاوی دقیق مفاهیم و معانی واژگان چنین روایاتی، موجب رفع شبهات پیرامون اسلام و حقوق زن خواهد شد. اکثر محققان، «نقص» را به معنای کمبود و کاستی، معنا کرده اند. به علاوه، عقل را به معنای عقل نظری یا اجتماعی شمرده اند. اما، «نقص» در این روایات، به معنای ضعیف شدن، و عقل به معنای حافظه است. زنان به دلیل دارابودن برخی ویژگی های جسمی و روحی، احتمال می رود که برخی جزئیات یک رویداد را به حافظه نسپارند. حس بینایی خانم ها در مقایسه با آقایان ضعیف تر است که این حالت نیز در به یادسپاری جزئیات یک رویداد مؤثر است. ایام قاعدگی و یائسگی در زنان، موجب برخی اختلالات، مثل افسردگی و کاهش تمرکز و دقت در آنان می شود. این حالات در ضعیف شدن حافظه آنان مؤثر است.
بازنمایی هویت زن در آثار داستان نویسان زن دهه هشتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شکل گیری هویت زنان ایران متأثر از تصورات و انتظارات اجتماعی ای است که از طریق خانواده، منابع آموزشی، رسانه ها و درمجموع سیاست گذاری های کلان اجتماعی و فرهنگی به افراد انتقال می یابد. در دوران معاصر، ادبیات و به ویژه رمان نیز ازجمله عرصه های اندیشه بوده است که زنان در آن سهم انکارناپذیری داشته اند. این پژوهش با مطالعه هفت رمان دهه هشتاد از نویسندگان زن ایران، با سه رویکرد متفاوت به مقوله هویت پرداخته است. بر این اساس، رمان ها در بازنمایی هویت زن به سه دسته تقسیم می شوند: رمان هایی که به طور مشخص در زمینه هویت یابی زنان نوشته شده اند؛ رمان هایی که زنانی هویت یافته را نشان می دهند، اما هویت یابی موضوع محوری آنها نیست؛ و رمان هایی که نه به تأمل و خوداندیشی زنان پرداخته اند و نه زنان در آنها به فردیت دست یافته اند. در رمان های گروه اول و دوم، هویت زنان دغدغه اصلی نویسنده است که در یکی برای دست یابی به آن تلاش می شود و در دیگری امری تثبیت شده است، اما در داستان های عامه پسند، زنان داستان ها فردیت و استقلال هویتی چندانی ندارند.
جایگاه زنان در تشکیلات دعوت فاطمیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فاطمیان در دو نقطه از شمال افریقا در سال های 297 تا 567 ق حکومت کردند؛ ابتدا در مغرب و سپس مصر. مهم ترین تشکیلات دینی تبلیغی دولت فاطمیان، تشکیلات دعوت بود که توسط این تشکیلات توانستند نفوذ و رهبری دینی خود را در اقصی نقاط دنیای اسلام گسترش دهند. از عوامل موفقیت آنان، حضور همه اقشار جامعه از جمله زنان، در تشکیلات دعوت فاطمی بود. نگاه آنان به حضور جنسیتی زنان در تشکیلات دعوت در مقام مقایسه با دیگر فرقه های دینی و حکومت ها، نگاهی متفاوت بود. این تفاوت نگاه، موجب مشارکتی نسبتاً گسترده از حضور زنان در صحنه های دینی، تبلیغی و سیاسی در عصر فاطمیان شد. زنان در دوره فاطمیان توانستند به بالاترین موقعیت عقیدتی دست یابند که در نزد حکومت ها و فرق دیگر چنین نمونه های مشابهی، کمتر دیده شده است. در این مقاله موقعیت زنان درتشکیلات دعوت فاطمیان در مغرب و مصر و مسائلی که زمینه ساز حضور زنان در جایگاه رهبری دینی- تبلیغی تشکیلات دعوت گردید و تفاوت هایی که جایگاه زنان در دعوت فاطمیان با جایگاه زنان در نزد فرق و حکومت های دیگر داشته، بررسی شده است.
اثربخشی آموزش گروهی با رویکرد چندوجهی لازاروس در افزایش شادکامی زنان اسلامشهر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: داشتن هیجانات برای ایجاد و ادامه ی روابط بین فردی چه در تعاملات با دیگران و چه در روابط خانوادگی لازم است. داشتن مهارت های لازم در مدیریت هیجانات و آگاهی از توانایی ها و شناخت خود می تواند به مطلوب سازی هیجانات و طرحواره های شناختی افراد کمک کند.مطالعه ی حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش گروهی با رویکرد چندوجهی لازاروس در شادمانی زنان انجام شد.
روش کار: جامعه ی آماری این کارآزمایی بالینی شامل تمام زنان مراجعه کننده به کلینیک مددکاری آفتاب شرق در سال 1392 در اسلامشهر بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 24 زن که سطح شادمانی آنان بنا بر پرسش نامه ی شادمانی آکسفورد پایین بود به عنوان نمونه، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمون و شاهد قرار گرفتند. مداخلات مبتنی بر رویکرد چندوجهی لازاروس در 10 جلسه ی یک ساعته به گروه آزمون به صورت گروهی آموزش داده و مجددا پرسش نامه روی تمام افراد اجرا شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 19 و روش آماری تحلیل کوواریانس تحلیل شدند.
یافته ها: میانگین نمرات شادکامی در مرحله ی پیش آزمون بین گروه آزمون و شاهد تفاوت معنی داری ندارد (05/0<P) اما این تفاوت پس از مداخله، معنی دار است (001/0=P).
نتیجه گیری: بنا برنتایج پژوهش آموزش گروهی مبتنی بر رویکرد چندوجهی لازاروس روش مناسبی برای بهبود شادمانی زنان است لذا به منظور افزایش شادمانی زنان لازم است که زمینه ی تقویت ابعاد شناختی، عاطفی و رفتاری آنان فراهم شود.
ارتباط جهت گیری مذهبی و نگرش نسبت به مرگ با کیفیت زندگی و علائم جسمانی سازی در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط جهت گیری مذهبی و نگرش نسبت به مرگ با کیفیت زندگی و علائم جسمانی سازی در زنان انجام گرفت.
روش: کلیه زنان ساکن شهر ارومیه در بهار سال 1391 جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند. تعداد 140 زن که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای از بین این جامعه انتخاب شده بودند به پرسشنامه های جهت گیری مذهبی، نگرش نسبت به مرگ، کیفیت زندگی و علائم جسمانی سازی پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده نیز با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که کیفیت زندگی رابطه مثبتی با جهت گیری مذهبی درونی و نگرش پذیرش فعالانه مرگ دارد. علائم جسمانی سازی نیز به طور مثبت به نگرش های اجتناب از مرگ و پذیرش با گریز مرگ مرتبط بودند. نتایج تحلیل رگرسیون نیز آشکار کرد که 14 درصد از کل واریانس کیفیت زندگی زنان به وسیله جهت گیری مذهبی درونی و نگرش های اجتنابی نسبت به مرگ تبیین می شود، نتایج تحلیل رگرسیون علائم جسمانی سازی بر اساس جهت گیری مذهبی و نگرش های مرگ معنی دار به دست نیامد.
نتیجه گیری: این نتایج پایه های معنوی و مذهبی و به تبع آن نگرش های فرد نسبت به مرگ را به عنوان یکی از متغیرهای مؤثر بر سلامت و کیفیت زندگی انسان به ویژه زنان مطرح می کنند.
نقد جامعه شناختی سرمایه های اجتماعی فرهنگی زنان در رمان دل فولاد اثر منیرو روانی پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رمان تنها حوزه ی آفرینش ادبی است که نه همچون علوم اجتماعی و فلسفه آلوده تعقل شده است و نه مانند شعر و افسانه یکسره حیاتی مستقل از زندگی عملی روزمره انسان دارد و براین اساس دارای بیشترین ظرفیت برای بازنمایی زندگی انسان معاصر است. مقاله ی حاضر به دنبال نقد جامعه شناسانه ی سرمایه های شخصیت های زن در رمان دل فولاد نوشته ی منیرو روانی پور است. رهیافت نظری این مقاله ایده ی انواع سرمایه ی پیر بوردیو جامعه شناس، مردم شناس و فیلسوف فرانسوی است. بوردیو بر این باور است.وی علاوه بر ایده ی مارکسیستی سرمایه ی اقتصادی انواع دیگری از سرمایه های فرهنگی، اجتماعی و نمادین را نیز بر می شمرد. بنابراین در این مقاله در پرتو نظریه فوق انواع سرمایه های زنان، تولید، بازتولید و تبدیل آن ها بررسی می گردد و با توجه به حجم و ترکیبی که زنان از این سرمایه ها در اختیار دارند فرادستی یا فرودستی آنان در فضای اجتماعی نشان داده می شود.
نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که سرمایه ی اقتصادی زنان سیری منفی را سپری می کند، آنان درتولید و بازتولید سرمایه ی نمادین با بحران ناباروری مواجه اند، سرمایه ی اجتماعی شان نیز زخم خورده ی انواع کنترل های اجتماعی و اشکال متفاوت خشونت است، تنها سرمایه های فرهنگی زنان است که در سطحی محدود ومنحصر روندی پویا را در دو سوی افقی و عمودی نشان می دهد.