مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
تحصیلات دانشگاهی
حوزه های تخصصی:
این مقاله به تحلیل یکی از نتایج ناخواسته آموزش عالی در نظام فرهنگی و ارزشی جامعه می پردازد. پژوهش های انجام شده در ایران غالباً حکایت از همبستگی منفی میان دینداری و تحصیلات (بالاخص در سطح عالی) داشته است. در این مقاله پژوهشی نیز به صورت توصیفی نشان داده شده که این تفاوت دینداری بزرگسالان در فرزندان نوجوان آنان نیز مشاهده می شود. برای تفسیر نظری این پدیده‘ مدلی تبیینی ارائه و از آن مدل به طور منطقی فرضیاتی استخراج گردید. سپس براساس نمونه ای تصادفی‘ فرضیات تحقیق در آزمون تجربی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که دینداری ضعیف تر فرزندان نوجوان خانواده های تحصیلکرده دانشگاهی نسبت به همسالان آنها در سایر خانواده ها‘ بهایی است که این نوع خانوده ها برای موفقیت تحصیلی بیشتر فرزندان به منظور بازتولید موقعیت اجتماعی شان می پردازند.
گسترة شبکه روابط اجتماعی زنان شهری و تأثیر تحصیلات دانشگاهی و اشتغال بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق پرسش آغازین عبارت است از: محتوای روابط اجتماعی زن ایرانی در خلال زندگی روزمره چیست؟ نکته مهم دراین زمینه شناخت عناصر مدرن به نسبت عناصر سنتی در این مجموعه روابط است. برای پاسخگویی به این پرسش، متد ترکیبی طراحی شد. در روششناسی این پژوهش یک بخش غیرمسلط کیفی و نیز یک بخش تاریخی « کمی پیمایش » با تسلط روش برای روشنتر شدن فضای پیمایشاجرا شد. مطابق چارچوب نظری حاکم بر پژوهش، پیشبینی میشد که مجموعه عناصر موجود در شبکه روابط اجتماعی زنان، باتوجه به میزان دسترسی آنان به عناصر مدرن (دو متغیر میزان دسترسی زنان ایرانی به دو عنصر تحصیلات دانشگاهی و اشتغال)، ترکیبی از عناصر سنتی و مدرن باشد. اما میزان تسلط عناصر مدرن یا سنتی، باتوجه به زمینه اجتماعی موجود و نیز نقشآفرینی عناصر یاد شده، قابل شناسایی است. انجام مطالعه حاکی از آن است که ترکیبی از عناصر مدرن و سنتی قابل مشاهده است؛ اما به نظر میرسد عناصر سنتی کماکان در این ترکیب عناصر مسلط و تعیینکنندهاند. مهمترین رابطه زنان شهری ایرانی حول محور روابط خانوادگی آنان شکل گرفته است. مهمترین عناصر موجود عبارتند از: روابط خویشاوندی و نیز روابط نقشی که عناصر مدرن را در شبکه روابط اجتماعی زنان شهری نمایندگی میکند.
زنان و تحصیلات دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از تغییرات اجتماعی معاصر، انقلاب آموزشی زنان و مشارکت گسترده آن ها در عرصه های مختلف جامعه است. در ایران، آمار پذیرفته شدگان دانشگاه ها در سال های اخیر بیانگر رشد میزان قبول شدگان دختر در دانشگاه هاست.
در این تحقیق، به دلایل روی آوردن زنان به تحصیلات دانشگاهی و پیامد های اجتماعی آن می پردازیم. فرضیه های تحقیق با استناد به نظریه بودون در مورد آثار منتجه در نظام های کنش متقابل مطرح شده اند و با استفاده از اطلاعاتی که به روش پیمایشی جمع آوری شدند آزمون شده اند. جمعیت آماری ۲۰۰۰ نفر از زنان 38-18 ساله چهار استان کشور است. پیامد های اجتماعی از طریق متغیرهای ۱) بالا رفتن سن ازدواج ۲) کاهش باروری ۳) تربیت بهتر فرزندان ۴) مشارکت اجتماعی بیشتر ۵) نحوه همسر گزینی ۶) مشارکت در تصمیم گیری در خانواده مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نشان داد: انتخاب دانشگاه با انگیزه اشتغال و کسب درآمد و بعد از آن انگیزه های دیگر انجام می شود. با بالا رفتن تحصیلات، سن ازدواج بالا می رود، میزان آزادی زنان در انتخاب همسر افزایش می یابد، تعداد فرزندان کاهش می یابد، الگوی تربیت فرزندان تغییر می کند. تحصیلات زنان با مشارکت بیشتر آنان در تصمیم گیری های خانواده رابطه داشت. ولی تحصیلات دانشگاهی زنان با مشارکت اجتماعی آنان رابطه معنادار نداشت. به طور کلی در این تحقیق مشخص شد که اثرات تحصیلات دانشگاهی زنان در سطح خانوادگی مشهود است، اما در سطح اجتماعی مشهود نیست و این می تواند به دلیل ساختارهای اجتماعی موجود باشد.
کیفیت برنامه درسی وآموزش دانشگاهی با رویکردی پدیدارشناسانه چارچوبی برآمده از خودمردم نگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کمی شدن و پولی شدن بدقواره، انگاره آرمانی از تحصیل دانشگاهی در ایران را مخدوش ساخته است . گوهر علم ورزی و درس وبحث وشوق اکتشاف ، بحث انگیز شده است. پدیده صندلی های خالی از نخستین آثار دوره ای پرابتلاست که در آن قرار است آموزش عالی تاوان رشد بی رویه خود را بدهد. این در حالی است هنوز خانواده ها فرزندان خود را به خارج ومنطقه وگاهی کم اعتبارترین دانشگاه ها می فرستند. اگر دانشجو خوب درس می خواند یا نمی خواند، اگر برای مدرک می آید یا در صدد خلاقیت است همه را باید در این دید که چه معنایی از دانشگاه واز بودن در دانشگاه در ذهن دارد.پرسش تحقیق حاضر این است که ادراک دانشجویان از دانشگاه ایرانی و آمدن به دانشگاه و درس خواندن در آن وفارغ التحصیل شدن از آن چیست؟ تحقیق به روش کیفی است. نویسنده با تحلیل محتوای تجارب آموزشی خویش و با استفاده از یاداشتهای حرفه ای و نیز از طریق تفسیر پدیدارشناختی گفتگوهایش با همکاران علمی و دانشجویانش، چارچوبی برای فهم پدیدارشناختی کیفیت ادراک شده دانشجو فراهم آورده است. 291 واحد معنایی از سه نوع یادداشت ثبت شده (خاطرات روزانه حرفه ای، گفتگو با همکاران هیأت علمی، گفتگو با دانشجویان) به عنوان چارچوب نمونه هدفمند انتخاب شده از بازه زمانی 1383 تا 1393 رمورد تأمل پدیدارشناسانه واقع شده است. کیفیت تحصیلات دانشگاهی تابعی از شبکه تودرتویی از معانی در تجربه های واقعا زیسته دانشجویی است. کیفیت برنامه درسی وآموزشی چگونه است ؟؟ این منوط به آن است که دانشجو به تحصیل دانشگاهی چه معنایی می دهد؟ معنایی که در شبکه ای از تداعی های ذهنی از آدمها، خدمات،کارکردهای تأمین نیاز، برنامه ها وبیانیه ها، عملکردها، فر صتها، امکانات وزیر ساختها، زیبایی ها، نمادها ، انتظارات، آوازه ها ورخداده ها شکل می گیرد .
تاثیر تحصیلات دانشگاهی در دوره کارشناسی بر هویت ملی دانشجویان دختر دانشگاه قم(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: هدف از این پژوهش مطالعه تاثیر تحصیلات دانشگاهی در دوره کارشناسی بر هویت ملی دانشجویان دختر دانشگاه قم بود.روش: پژوهش توصیفی از نوع علی _ مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل 2420 دانشجوی دختر دانشگاه قم بود که تعداد 335 نفر از آن ها با روش نمونه گیری طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه هویت ملی لطف آبادی با پایایی 92/. بود. داده ها با استفاده از روش های تجزیه و تحلیل واریانس یک طرفه (ANOVA) و مقایسه دو میانگین مستقل(T) تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد که بین هویت ملی دانشجویان با توجه به سال ورود تفاوت معناداری وجود دارد و در سایر متغیرها مانند دانشکده محل تحصیل، وضعیت سکونت، وضعیت تأهل و سن تفاوت معناداری وجود ندارد.نتیجه گیری: در مجموع به نظر می رسد هویت ملی تحت تأثیرمتغیرهای آموزشی، فرهنگی و اجتماعی محیط دانشگاه است و به همه آن ها باید توجه شود.
رابطه بین ناکارآمدی خانواده مبدأ و وابستگی متقابل زنان: نقش تعدیل کننده تحصیلات دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین رابطه ناکارآمدی های خانواده مبدأ و وابستگی متقابل و شناسایی نقش تعدیل کننده تحصیلات دانشگاهی در این رابطه بود. روش: روش مطالعه از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل زنان شهر تهران بود. از بین زنان مناطق 4 و 7 شهر تهران، 140 زن به صورت نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و مقیاسهای وابستگی متقابل فیشر، اسپن و کراوفورد ( 1991 ) و سنجش خانواده اپشتاین، بالدوین و بیشاپ ( 1983 ) را تکمیل کردند. یافته ها: یافته ها نشان داد وابستگی متقابل زنان دارای تحصیلات دانشگاهی، پایین تر از سایر زنان است. اگرچه تمامی انواع ناکارآمدیهای خانواده مبدأ با وابستگی متقابل همبسته بود ولی تنها ناکارآمدی نقشها و ارتباطات، رابطه قویتری با وابستگی- متقابل داشت. همچنین تحصیلات دانشگاهی رابطه بین ناکارآمدی خانواده مبدأ و وابستگی متقابل را تعدیل کرد و همبستگی بین ناکارآمدی خانواده مبدأ و وابستگی متقابل فقط در بین زنان بدون تحصیلات دانشگاهی معنادار بود. نتیجه گیری: بهنظر میرسد تحصیلات دانشگاهی میتواند با تأمین احساس هویت، اعتماد به نفس، خودارزشمندی و توانمندی روانشناختی، به زنان کمک کند تا ناگواریهای خانواده مبدأ را با خود به بزرگسالی منتقل نکنند. ازاینرو مطالعه نقش تحصیلات دانشگاهی در پژوهشهای کاربردی حوزه زنان، ضروری به نظر میرسد.
بررسی مقایسه ای رسوخ خرافات در نگرش به شیوه های بهداشتی و درمانی عامه مردم و تحصیل کرده های دانشگاهی استان کهگیلویه و بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در گذشته به دلیل عدم دسترسی به پزشک، طبابت در بین مردم به صورت عامیانه و غیر حرفه ای رایج بود. هدف این پژوهش بررسی تحصیلات دانشگاهی در کاهش میزان خرافات در شیوه های بهداشتی و درمانی می باشد. این مطالعه از نوع توصیفی، مقایسه ای است که در استان کهگیلویه و بویراحمد انجام گرفته است. شرکت کنندگان شامل 500 نفر بودند که شامل: عامه مردم که شامل تحصیلات بالاتر از ششم ابتدائی تا دیپلم (159 نفر)، دانشجویان مقطع کارشناسی (189 نفر) و دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد (152 نفر) هستند. دانشجویان (کارشناسی و کارشناسی ارشد) به صورت تصادفی مرحله ای انتخاب شدند اما افراد عادی از نزدیکان دانشجویانی بودند که به عنوان نمونه همکاری کردند ولی با شرط اینکه تحصیلات دانشگاهی را تجربه نکرده باشند. یافته ها نشان می دهد عامه مردم بیشتر از تحصیل کرده های، دانشگاهی و افراد متاهل بیشتر از افراد مجرد، افرادی که سن بالاتر از 50 سال دارند بیشتر از افرادی که کمتر از 50 سال سن دارند، به خرافات اعتقاد داشتند. زنان در گروه عامه مردم بیشتر از مردان همین گروه به خرافات معتقدند. اما میزان خرافات در زنان و مردان تحصیل کرده دانشگاهی تفاوتی وجود نداشت. تحصیلات دانشگاهی به کاهش خرافات در افراد منجر می شود.
شاخص های عفاف و حجاب در شخصیت های زنان تحصیلکرده سریال های تلویزیونی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و یکم بهار ۱۳۹۸ شماره ۸۳
31 - 52
حوزه های تخصصی:
عفاف و حجاب زنان یکی از بارزترین نشانه های حیات و سلامت جامعه اسلامی و یکی از مهم ترین وجوه تمایز آشکار میان جوامع اسلامی و دیگر جوامع است. بدیهی است عفاف و حجاب پیش از آنکه یک مسئله فقهی و شرعی باشد، یک فرهنگ است که گسترش آن نیازمند برنامه ریزی طولانی مدت می باشد. اگرچه این وظیفه برعهده تک تک نهادهای فرهنگی و اجتماعی بوده، ولی جایگاه رسانه ارزش و اهمیت بیشتری دارد. چرا که مطابق نظریات یادگیری مشاهده ای و جامعه پذیری، شخصیت ها و ستاره های فیلم ها و سریال ها، در شکل دهی نگرش و رفتار مخاطبان مؤثر هستند و با ارائه الگوهای مناسب درخصوص ترویج عفاف و حجاب می توانند به عنوان یکی از عوامل اصلی ترویج این فرهنگ ایفای نقش کنند. بنابراین در این پژوهش با توجه به جذابیت تحصیلات دانشگاهی برای افراد، به ویژه دختران جوان، پس از استخراج شاخص های عفاف و حجاب از احکام اسلامی، بخشی از این شاخص ها را با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی، در شخصیت های زن تحصیلکرده 40 سریال از پربیننده ترین سریال های ایرانی تلویزیون بررسی شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که در سال های پس از انقلاب اسلامی تصویر مطلوبی از وضعیت عفاف و حجاب در شخصیت های زن تحصیلکرده ارائه نشده است و عمده زنان تحصیلکرده سریال های تلویزیونی، در پوشش و رفتار، از شاخص های مورد تأکید دین مبین اسلام فاصله دارند و نکته قابل تأمل این است که شاخص های عفاف و حجاب در افراد با تحصیلات دانشگاهی به گونه ای معنا دار ضعیف تر از افراد بدون تحصیلات دانشگاهی به نمایش درآمده است.
مقایسه شناخت والدین درباره انواع کودک آزاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۸ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۷۲
30-65
حوزه های تخصصی:
هدف: کودک آزاری یکی از معضلات گریبان گر جامعه بشری می باشد. خانواده ها می بایست آموزش های لازم را برای تمایز بین رفتارهای تربیتی با رفتارهای آسیب زا به کودکان دریافت نمایند . پژوهش حاضر باهدف بررسی و مقایسه شناخت والدین با و بدون تحصیلات دانشگاهی درباره انواع کودک آزاری است. روش: به شیوه نظریه زمینه ای به صورت کیفی و با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته توسط ۲۸ نفر والدین (مادر و پدر) انجام پذیرفت. یافته ها: بر اساس بیانات مصاحبه شونده های پژوهش حاضر میزان شناخت از آزار جسمی در هر دو گروه یکسان بود با این تفاوت که وسعت شناخت والدین از انواع آزارهای جسمی در گروه با تحصیلات دانشگاهی بیشتر بود و اینکه در تحقیق حاضر والدین بدون تحصیلات دانشگاهی از عدم آگاهی، در شیوه های تربیتی از آزارهای جسمی به میزان قابل توجهی استفاده می کردند. دامنه ی شناخت از انواع آزارهای عاطفی در والدین با تحصیلات دانشگاهی زیاد بود همچنین آنها آزار از نوع غفلت (عاطفی) به علت تحصیل و اشتغالشان افشا های داشتند. شناخت از آزار جنسی در هر دو گروه وجود داشت با این تفاوت که میزان اطلاعات و آگاهی از زیرمجموعه آزار جنسی در میان والدین با تحصیلات دانشگاهی بیشتر بود نکته قابل توجه دیگر در این پژوهش آزار از نوع غفلت (عاطفی) به علت مشغولیت والدین با دنیای مجازی در عصر حاضر یافت شد. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت عامل تحصیلات می تواند در شناخت انواع کودک آزاری مؤثر باشد. نکته قابل توجه اینکه اکثر والدین با تحصیلات دانشگاهی جملات خود را با شخص سوم بیان کردند، به طوری که گفته هایشان حاکی از آن بود که والدین این گروه در پژوهش حاضر از رفتارهای آزاردهنده، در شیوه های تربیتی فرزندشان استفاده نمی کنند ولی آگاه هستند چه نوع رفتارهایی از والدین دیگر می تواند کودک آزاری محسوب شود یا اینکه به طور زیرکانه در افشاسازی مقاومت داشتند و حال آنکه والدین بدون تحصیلات دانشگاهی اکثر جملاتشان حاکی از رفتارها و عکس العمل های خودشان در رابطه با فرزندشان بود حتی به نسبت در ابراز گفته هایشان از مقاومت کم تری استفاده کردند که بیشتر از تجارب عینی و شخصی خودشان بیاناتی را اظهار داشتند. باوجوداینکه میزان آگاهی و شناخت آگاهانه والدین بدون تحصیلات دانشگاهی در رابطه با عواقب کودک آزاری کم است اما داده های بیشتری به نسبت گروه با تحصیلات دانشگاهی استخراج شده است . .
تحلیل پدیده طلاق در بستر وضعیت فرهنگی -اقتصادی استان فارس طی سالهای ۱۳۹۰ - ۱۳۹۸(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره دوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
147 - 132
حوزه های تخصصی:
طلاق یکی از مهمترین مسائل اجتماعی و جمعیتی امروز کشور به شمار می آید. در دو دهه اخیر میزان های طلاق در کشور روند صعودی داشته است. در مطالعه حاضر تلاش شد که وضعیت و روند تغییرات طلاق در استان فارس بررسی شود. برای این هدف اطلاعات سرشماری ها و نیز داده های ثبت احوال طی سال های 1390 تا 1398 تحلیل شد. رویکردهای عقلانی اقتصادی و گذار دوم جمعیت شناختی به عنوان مبانی نظری تحقیق حاضر در نظر گرفته شد. یافته ها نشان داد که نسبت طلاق به ازدواج طی سال های مورد بررسی روند صعودی داشته است. بیشتر طلاق ها در فاصله پنج تا ده سال بعد از ازدواج و در سنین اوج فرزندآوری اتفاق می افتند. یافته ها همچنین نشان داد که بین میزان بیکاری مردان و نسبت طلاق همبستگی مثبت و در مقابل بین میزان بیکاری زنان و نسبت طلاق همبستگی منفی وجود دارد. بین نسبت جمعیت با تحصیلات دانشگاهی و نسبت طلاق همبستگی مثبت وجود دارد. با توجه به نتایج این پژوهش به نظر می رسد که کاهش میزان بیکاری مردان و برگزاری کلاس های آموزشی برای زوجینی که پنج سال از زندگی مشترک آنها گذشته است می تواند شمار و نسبت طلاق را کاهش دهد.
افزایش میزان گرایش فارغ التحصیلان دانشگاهی جویای کار به مراکز فنی و حرفه ای برای طی دوره مهارت آموزی در رشته های مختلف و خوداشتغالی در سال های اخیر (یک بررسی چهار ساله)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۴ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
110-103
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر با رشد جمعیت حاصل از انفجار جمعیت دهه های گذشته ایران، افزایش جمعیت جوان و جویای کار و رسیدن به سن ازدواج، استقلال مالی و شغلی و نبود مشاغل خالی و مناسب برای این قشر همواره از دغدغه های دولت بوده است. این موانع به ناچار جوانان را ترغیب به خوداشتغالی و کارافرینی های بدون مهارت و زمینه قبلی خواهد کرد که مشکلات عدیده ای را گریبان گیرشان کرده و عاقبتی جز از دست دادن اندک سرمایه در انتظارشان نیست. سازمان فنی و حرفه ای همواره وظیفه مهم آموزش و مهارت آموزی خیل وسیع این افراد و هدایت آنان به بازار کار و تولید مناسب را با ارائه دوره های گوناگون و کاربردی بر عهده داشته است. در چند سال گذشته در میان تعداد زیاد کارآموزان مشتاق همواره تعداد زیادی از فارغ التحصیلان دانشگاهی مشاهده می شوند که فارغ از مدرک تحصیلی خود در این دوره های مهارت آموزی شرکت کرده و اقدام به احداث شغل و کارآفرینی می کنند. در مطالعه پیش رو، پژوهشگر با هدف بررسی میزان کاهش یا افزایش این رویداد طی سال های 1390 تا 1393 به مدت چهارسال مطالعه پیش رو را ارائه می دهد. مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی با جامعه آماری به تعداد 657 نفر متشکل از کارآموزان شرکت کرده در کارگاه کشاورزی شهرستان کنگاور در رشته های مختلف این کارگاه هستند. با توجه به مقادیر به دست آمده می توان گفت در شرایط فعلی روز به روز بر میزان اهمیت و علاقه مندی به سپری کردن دوره های مهارت آموزی کاربردی در سازمان در بین اقشار جوان و تحصیل کرده با گرایش های مختلف بیشتر می شود
تحصیلات، توسعه و مهاجرت های داخلی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدل های نظری و شواهد تجربی بیانگر رابطه پیچیده، چندوجهی و متقابل تحصیلات و مهاجرت است. در ایران، مهاجرت داخلی نقش زیادی در پویایی و جابه جایی افراد تحصیل کرده و سرمایه انسانی دارد، و در مقابل، تحصیلات نیز نقش مهمی در تصمیم گیری و اقدام به مهاجرت افراد دارد. هدف این مقاله بررسی تأثیر تحصیلات بر مهاجرت های بین شهرستانی در بسترهای مختلف توسعه ای با استفاده از داده های سطح خرد (فردی) و سطح کلان سرشماری 1395 می باشد. نتایج نشان داد موازنه مهاجرت بین شهرستانی در دوره 95-1390 در سه چهارم شهرستان های کشور منفی بوده است. همچنین، نتایج بیانگر رابطه مثبت تحصیلات دانشگاهی با میزان خالص مهاجرت بین شهرستانی است. البته، رابطه تحصیلات دانشگاهی با میزان خالص مهاجرتی، در بسترهای مختلف توسعه ای متفاوت بدست آمد؛ در شهرستان های کمتر توسعه یافته، نسبت بالای جمعیت تحصیل کرده دانشگاهی منجر به موازنه مهاجرتی منفی بیشتر شده است. در مقابل، در شهرستان های توسعه یافته، نسبت بالای جمعیت تحصیل کرده دانشگاهی با موازنه مثبت مهاجرتی بیشتر همراه است. علاوه بر این، نتایج تحلیل داده های فردی نشان داد که شدّت مهاجرت با افزایش سطح تحصیلات بطور معناداری افزایش می یابد. به طوری که، شاخص شدّت مهاجرتی برای افراد با تحصیلات دکتری حدود ده برابر افراد بی سواد بوده است. از اینرو، در موازنه مهاجرتی، شهرستان های توسعه یافته سرمایه انسانی بیشتری بدست آورده و در مقابل شهرستان های توسعه نیافته، جمعیت تحصیل کرده دانشگاهی و سرمایه انسانی شان را از دست می دهند. تداوم چنین وضعیتی منجر به تشدید نابرابری های اجتماعی منطقه ای در کشور می شود.
هویت یابی متمایز دختران نسل نو با تاکید بر تحصیلات دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳۶
107 - 122
امروزه، با توجه به سرعت تغییرات ارزشی و هنجاری، شاهد پدید آمدن نسلی نو از دختران در جامعه چند فرهنگی ایران هستیم. تفاوت های بین نسلی را می توان آشکارا در قالب شیوه های نوین زندگی، محدوده های انتخاب و آرمان ها و اهداف نوین دختران در مقایسه با مادرانشان یافت. نگارندگان در این پژوهش با رویکرد کیفی به واکاوی ایده آل های ذهنی، تجربیات و باورهای دو نسل متفاوت از زنان در تهران معاصر می پردازند. نسل زنانی با تحصیلات دانشگاهی و نسل مادرانشان که در مقایسه، از سطوح تحصیلی پایین تری برخوردار بوده اند. تنوع و تکثر مسیرهایی که پیش روی دختران در ذهنشان ترسیم شده و یا در جریان زندگی و تجربیات زیسته شان متبلور می شوند و خود را در چارچوب تفاوت های بین نسلی بازمی نمایاند، یافته اصلی این تحقیق است. در جریان مصاحبه های عمیق نیمه ساخت یافته، جمعیت نمونه هدفمندی از دختران که دارای ویژگی ورود به عرصه تحصیلات تکمیلی در رشته های متنوع بوده اند و انجام مصاحبه با مادران همان نسل را انتخاب کرده ایم. یافته های تحقیق بیانگر شواهدی از بروز تفاوت های قابل لمس در حیطه تعریف نقش، هویت پذیری، انگیزه فعالیت و کار، معیارهای همسرگزینی، انتظار از نقش های زناشویی و آمان گرایی و مسئولیت پذیری میان دو نسل متوالی زنان در تهران است.