مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
خوارزمشاهیان
حوزه های تخصصی:
خوارزمشاهیان و عنوان رسمی سلطان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همزمان با آغاز فرمانروایی سلجوقیان بر ایران، عنوان سلطان مفهوم و کاربردی خاص یافت. گرچه پیش از سلجوقیان، غزنویان نیز عنوان سلطان بر خود نهاده بودند، ولی در دوره سلجوقی سلطان به فرمانروایانی اطلاق می شد که فرمان حکمروایی خود را از خلیفه دریافت می داشتند و بوسیله آن فرمانروایی خود را مشروعیت سیاسی و دینی می بخشیدند. خوارزمشاهیان بر همین اساس برای کسب منشور سلطنت و عنوان رسمی سلطان از خلیفه عباسی تدارک سیاسی و نظامی فراوانی دیدند. در این مقاله این تلاش ها و نتایج مرتبط بر آن با توجه به ویژگی های حاکم بر مناسبات خوارزمشاهیان با دستگاه خلافت عباسی مورد بررسی قرار گرفته است.
مناسبات سیاسی و نظامی غوریان با حکومت های همجوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
غوریان (543-612ق) در مدت کوتاهی توانستند حکومت مقتدری را در بخش وسیعی از سرزمین های اسلامی تشکیل دهند. جد اعلای غوریان شنسب نام داشت. گفته شده وی در زمان علی بن ابی طالب (ع) به حضور ایشان رسید و اسلام آورد، اما پذیرش آیین اسلامی از سوی مردم غور در زمان سلطان محمود غزنوی بوده است.اوج اقتدار این سلسله در زمان سلطان غیاث الدین محمد (551- 599ق) و برادرش سلطان معزالدین (599- 602ق) بود که پیشرفت بزرگ اقتصادی و فرهنگی دولت غور نیز مربوط به این دوره است.معاصر بودن غوریان با حکومت هایی چون غزنویان، سلجوقیان و خوارزمشاهیان همواره موجبات برخوردهای سیاسی و نظامی این خاندان را با حکومت های یاد شده فراهم می نمود. پس از مرگ معزالدین غوری سلسله غوریان اقتدار پیشین خود را از دست داد و رو به تجزیه نهاد و حاکمان محلی دم از استقلال زدند و در این بین سلطان محمد خوارزمشاه از موقعیت استفاده نمود و سلسله غوریان را در خراسان و ماوراالنهر سرنگون ساخت.
جغرافیای تاریخی خوارزم
حوزه های تخصصی:
رویدادهای تاریخی نهتنها در محدوده زمان، بلکه در گستره مکان نیز وقوع مییابند. این عامل، پژوهشگر تاریخ را ملزم میدارد محل حدوث وقایع را نیز در بررسی خود مورد توجه قرار دهد. درحقیقت بررسی یک واقعه تاریخی بدون توجه به ویژگیهای جغرافیایی، فرهنگی و اجتماعی مکان بروز رویداد، میسر نیست. بنابراین، بیش از هر نگرش تاریخی، جغرافیای تاریخی خواهان تعیین دقیق محل رویدادهاست. در یک بررسی تاریخی، تعیین محل وقوع وقایع از آن جهت اهمیت دارد که بر مبنای آن بتوان شناخت بهتری از علل وقوع رویدادها و پسزمینههای تاریخی آن بدست آورد. شناخت محل وقوع رویدادها، پژوهشگر را در مطالعه و بررسی ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی جامعه محل رویداد، یاری میدهد. از همین روی تعیین محدوده جغرافیایی مورد بررسی، توسط پژوهشگر ضرورت دارد.به منظور تتبع در تاریخ خوارزمشاهیان شناخت منطقه خوارزم و پیشینه تاریخی و جغرافیایی آن از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف این مقاله بررسی جغرافیای تاریخی خوارزم از آغاز تا شروع حکمرانی خاندان انوشتگین غرجه جد خاندان خوارزمشاهیان بزرگ است.
«بررسی کارکردهای سیاسی و فرهنگی زنان هیات حاکمه در حکومت های تُرک از دوره غزنویان تا پایان سده هشتم هـ .ق»
حوزه های تخصصی:
در برخی از دوره های تاریخ ایران به ویژه دوره باستان، زن در مسایل سیاسی به طور مقطعی تاثیر چشمگیری داشته است. در دوره ایران اسلامی نیز از میان حکومت های مختلف، در حکومت های ترک، نفوذ و آزادی عمل زنان هیات حاکمه بیشتر است و نیز از حیث تعداد زنان صاحب نفوذ، قابل توجه می باشد. با توجه به این امر پرسش هایی که مقاله حاضر برای پاسخ دهی به آنها سامان یافته است عبارتند از اینکه: درحکومت های ترک غزنویان، سلجوقیان، خوارزمشاهیان و حکومت های محلی قراختاییان کرمان و سلغریان فارس عملکرد سیاسی و فرهنگی زنان هیات حاکمه چه بود؟ علت نفوذ و آزادی عمل زنان در دوره های یاد شده به جزء دوره غزنوی چه بود و چرا در دوره غزنوی آزادی عمل زنان هیات حاکمه در مقایسه با دوره های یاد شده بعدی، کمتر است؟ یافته های مقاله حاضر، به بیان کارکردهای مختلف سیاسی و فرهنگی زنان، از جمله دخالت در امور مهم سلطنت و ... پرداخته و علت آزادی عمل بیشتر زنان در دوره های سلجوقی و خوارزمشاهی و حکومت های محلی یاد شده را در حاکم بودن روابط، آداب و رسوم و هنجارهای قبیله ای در آن حکومت ها می داند که تا آن زمان به همراه آیین شهریاری و مملکتداری ایرانی با قوت اعمال می شدند. و علت کمتر بودن آزادی عمل زنان هیات حاکمه در حکومت غزنوی را، در ساختار غیرقبیله ای (غلامی) حکومت غزنوی می داند.
اهمیت تاریخی آثار رشیدالدین وطواط
حوزه های تخصصی:
شناخت ما از دوره های تاریخی ایران در مقایسه با یکدیگر نه تنها به یک اندازه نیست بلکه گاه تفاوت های بسیاری نیز با یکدیگر دارند. از جمله اطلاعات ما از منابع دوره خوارزمشاهیان نشان می دهد که دوره تاریخی خوارزمشاهیان از نظر وجود اطلاعات از جایگاه مناسبی در مقایسه با دیگر دوره های تاریخی ایران برخوردار نیست. متون به جای مانده از دوره های تاریخی ایران بویژه سده های میانه ی تاریخ ایران، یعنی حکومت های ترک غزنوی، سلجوقی و خوارزمشاهی، نشان می دهد که جایگاه خوارزمشاهیان از نظر وجود منابع و مآخذ و همچنین پژوهش های صورت گرفته بسیار فروتر است.هدف این مقاله باز شناسی آثار رشیدالدین وطواط رئیس دیوان انشای اتسز خوارزمشاه به منظور ارزیابی اطلاعات ارائه شده در آثار او در مطالعات تاریخی سلسله خوارزمشاهیان است.
بررسی تحلیلی روند و راهبرد تکاپوهای سیاسی قراختاییان کرمان در دوران فترت اولیه مغول در ایران (656-619 هـ)
حوزه های تخصصی:
تهاجم اولیه مغول (619ـ616 هـ) و مرگ سلطان محمد خوارزمشاه (617 هـ) یکپارچگی سیاسی ایران را در چارچوب قلمرو خوارزمشاهیان پایان داد. از این رو، افزون بر حکومتهای محلی بازمانده از دوره سلجوقی، پاره ای شاهزادگان و امرای دستگاه سلطنت خوارزمشاهی نیز در قلمروهایی محلی از جغرافیای پهناور ایران بساط ملکداری گستراندند. قراختاییان کرمان از زمره این حکومتهای محلی است که پس از فروپاشی سلطنت خوارزمشاهی تاسیس شد. دوران فترت اولیه مغول در ایران که از پایان تهاجم اولیه مغول آغاز گردید و با لشکرکشی هلاکوخان و تشکیل حکومت ایلخانی پایان پذیرفت، دوره ای پرالتهاب و بحرانی بود که حکومتهای محلی درون ایران به سختی آن را سپری کردند. بی تردید تنظیم مناسبات با بازماندگان سلطنت خوارزمشاهی، خلافت عباسی و چگونگی برخورد با تهدید فزاینده مغولان و دربار مرکزی مغول، حکومت های محلی ایران را وارد عرصه پیچیده ای ساخت که افزون بر جنبه عملی آن که معطوف به حفظ موجودیت و گذار از این دوران بحرانی بود، از جنبه نظری نیز با توجه به مبانی مشروعیت حکومتهای محلی ایران در چارچوب نظریه سلطنت و خلافت اسلامی قابل تامل است. از این رو، این مقاله با روش توصیفی و تحلیلی بر پایه منابع کتابخانه ای، با چنین رویکردی به بررسی حکومت محلی قراختاییان کرمان به عنوان نمونه ای مهم از حکومتهای محلی ایران در دوران مغول می پردازد.
مناسبات خانوادگی،نظامی سیاسی خوارزمشاهیان با سلغریان (اتابکان فارس)از 614 تا 634 ه-ق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دو دولت خوارزمشاهیان و سلغریان(اتابکان فارس)که از خوارزم و فارس برخاسته اند، علیرغم بعد جغرافیایی از اوایل قرن هفتم با یکدیگر سروکاریافته اند، دلیل آن نیز تعارض منافع آن ها درنواحی مرکزی و غربی ایران بود که هر دو دولت بدان نواحی نظر داشتند.هرچند در ابتدا این تعارض به تضاد نظامی میان آنها منجر شدو سپس حملات مغول نیز دولت خوارزمشاهیان را به خود مشغول داشت، اماسرانجام پیوند خانوادگی ، سلغریان و خوارزمشاهیان را در کنار یکدیگر قرارداد.به همین جهت در دهه620ه ق . یعنی روزگار فرمانروایی سلطان جلال الدین خوارزمشاه، سلغریان مهمترین متحد خوارزمشاهیان در برابر مغولان بودند.حتی چند سالی پس از انهدام دولت خوارزمشاهی نیز سلغریان سیاست ضد مغولی آنان را ادامه دادند.
مکتب اعتزالِ خوارزم در روزگار خوارزمشاهیان(628-490 ه .ق)
حوزه های تخصصی:
مکتب کلامی اعتزال یکی از شکوفاترین و پررونق ترین دوره های تاریخی خود را در سرزمین خوارزم و در روزگار خوارزمشاهیان سپری نموده است. این منطقه، نظر به موقعیت جغرافیایی و اقتصادی و تعاملات تجاری با اقوام و ممالک شرقی خاصه با اروپای شمالی- که صحنه نفوذ میراث فکری یونان بود- ملت ها، ادیان و مذاهب گوناگون را در خود جای داده بود. این عوامل با توجه به زمینه های فکری و فرهنگی، امنیت اجتماعی و ثبات سیاسی خوارزم در نفوذ اعتزال در آن و جذب و گرایش خوارزمیان به آن و نیز بالندگی و شکوفایی فرهنگ و معارف عقلی در آن سرزمین در روزگار خوارزمشاهیان بسیار تاثیر داشته است. مساله قابل طرح در این پژوهش آن است که برخلاف برداشتی عمومی از سوی مورخان و محققان، مکتب کلامی اعتزال با توجه به موقعیت ها و زمینه های یاد شده پس از تجزیه سیاسی دستگاه خلافت عباسی و غلبه اشعری گری در مراکز علمی و فرهنگی ایران اسلامی و نفوذ آن بر ساختار قدرت در عصر سلاجقه، از بین نرفت، بلکه با کوشش های فراوانی توانست در اواخر قرن پنجم ﻫ.ق/ یازدهم م، در ولایت خوارزم عصر خوارزمشاهیان نفوذ کند و تا قرون هفتم و هشتم ﻫ.ق/ سیزدهم و چهاردهم م، در این سرزمین تداوم یابد.
بررسی و نقد کتاب دولت سلجوقیان(مقاله علمی وزارت علوم)
یکی از کتاب های چاپ شده در حوزه تاریخ، کتاب دولت سلجوقیان است، که تهیه کنندگان و ناشر آن را به عنوان کتاب درسی برای دانشجویان این رشته معرفی کرده اند. امّا با توجه به ویژگی هایی که لازمة یک کتاب درسی دانشجویان است، برخی نارسایی ها در متن دیده می شود که ازجمله آنها می توان به ناهماهنگی عنوان و محتوا، استفاده نکردن از منابع اصلی، عدم تدقیق و توجه در تحقیقات جدید، عدم رعایت موازین علمی در ارجاعات و پی نوشت ها و وجود اغلاط مضمونی و تایپی در متن اشاره کرد
بررسی دلایل ناکارآمدی دیوان عرض خوارزمشاهیان در رویارویی با مغولان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع این مقاله بررسی جایگاه دیوان عرض به عنوان بخشی از تشکیلات دیوانی حکومت محمد خوارزمشاه در سازمان اداری سپاه خوارزمشاهی است و در آن تلاش شده است تا ضعف و ناکارآمدی دیوان عرض و مقام عارض در اداره لشکر و سازماندهی تشکیلات نظامی مورد بررسی قرار گیرد و تأثیر آن بر ناکامی های محمد خوارزمشاه در برابر حمله مغول و فروپاشی دور از انتظار حکومت وی نشان داده شود. این نوشتار بر آن است بر اساس روش تحلیلی در پژوهش تاریخی نشان دهد خوارزمشاهیان در ایجاد یک نظام اداری و پشتیبانی نظامی به ویژه هماهنگ با مطامع و اهداف توسعه طلبانه ای که در پیش گرفته بودند، ناتوان ماندند. بخشی از ناکامی آنان به واسطه نداشتن تشکیلات اداری کارآمد، به خصوص در حوزه دیوان عرض بود.
جایگاه مذهب در مناقشه خوارزمشاهیان و خلفای عباسی (از آغاز تا دوره سلطان محمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با تشکیل نهاد خلافت به خصوص در دوره عباسی، ایرانیان نیز با هدف بازیابی قدرت و هویت سیاسی خویش، نهاد سلطنت را تاسیس و با خلفای عباسی به رقابت و گاه دشمنی پرداختند. در دوره خوارزمشاهیان، خلفا و سلاطین با بهره گیری از عوامل مختلف از جمله سیاست های مذهبی، در پی بسط و توسعه قدرت و قلمرو خود بودند. عراق عجم مهمترین منطقه محل نزاع این دو نهاد در این دوره، به آوردگاه خلفای عباسی و خوارزمشاهیان و متحدان سیاسی آنان تبدیل شده بود. خلاء قدرت ناشی از اضمحلال سلاجقه بزرگ، طمع این دو قدرت را برای تصاحب میراث سلاجقه دو چندان ساخته بود. عباسیان در پی بازیابی قدرت سیاسی و خوارزمشاهیان به فکر تسلط بر بغداد و وادار نمودن خلفای عباسی به پذیرش سیطره سیاسی ـ نظامی سلاطین بودند که نتیجه این امر تلاش دو قدرت برای یارگیری در میان حکومت های محلی در ایران و درگیری های متعدد در عراق عجم و فرجام نهایی آن نیز شکست خوارزمشاهیان بود. مسأله مقاله پیش رو بررسی نقش و جایگاه مذهب در مناسبات و منازعات خلفای عباسی و سلاطین خوارزمشاهی از آغاز تا دوره سلطان محمد است. بر این اساس ابتدا داده های تاریخی با بهره گیری از منابع معتبر تاریخی جمع آوری؛ سپس با استفاده از آخرین یافته های پژوهشی، تحلیل و تبیین گردیده است.
زن در دورة خوارزمشاهیان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
جایگاه زن و نحوة حضور و ایفای نقش این قشر در عرصه های گوناگون جامعه در دورة خوارزمشاهیان موضوع این پژوهش است که تا کنون در این خصوص تحقیقی جامع صورت نگرفته. نتیجة این پژوهش نشان می دهد که در عصر خوارزمشاهیان (628 691ق) زنان در عرصه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، هنری و ادبی کم وبیش حضوری فعّال داشتند. در عرصة سیاست، تنها زنان درباری ایفای نقش می کردند، اما در دیگر زمینه ها، سایر زنان فعالیت های مؤثری داشتند. با وجود این، رفتارهای نابهنجار و بازیچه قرار گرفتن برخی زنان در اعمال خلاف عفّت، به ویژه توسط اربابان قدرت، امری رایج بود که همین موضوع به سلامت جامعه و کارایی دولت آسیب فراوان وارد ساخت.
بازخوانی و نقد روایات ایلغار مغول بر اساس روش مطابقت ابن خلدون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مورد اینکه «تاتارها آمدند و کشتند و سوختند و بردند و رفتند» هیچ شکی نیست. اما قبول میزان قتل و غارتی هم که از سوی برخی از مورخان و محققان بیان شده است، کار آسانی نیست. در برخی از این روایت ها از کشتار چند میلیونی مردم ایران به دست مغولان و نابودی کامل شهرهای خراسان و ماوراء النهر خبر داده اند و چنین نتیجه گرفته اند که این شهرها تا هزار سال دیگر، آن جمعیت و رونق سابق خود را به دست نمی آورند. پژوهش حاضر درصدد است با استفاده از منابع تاریخی قبل و بعد از حمله مغول و قانون مطابقت ابن خلدون، درستی روایات مطرح شده درباره آثار و پیامدهای حمله مغول به ایران را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد. در این چهارچوب، میزان درستی روایات با واقعیت های طبیعی، اجتماعی و منابع دیگر سنجیده می شود و آنچه با امور واقعی و عقل بشری مطابقت نداشته باشد، اخباری غیرواقعی، اغراق آمیز و غیر قابل قبول معرفی می شود.
نتیجه این تحقیق نشان می دهد مغولان تنها در برخی از شهرهای خراسان و ماوراء النهر که مقاومت کرده و قبول ایلی ننمودند، یا عضوی از خاندان چنگیز را به قتل رساندند، قتل و غارت شدیدتری انجام دادند، البته نه در حدی که برخی از مورخان ادعا کرده اند، اما در اغلب شهرها که مردم تسلیم شدند، قتل و غارت گسترده ای صورت نگرفت و شهرها همان وضعیت و سیستم قبلی خود را حفظ کردند. بنابراین، خراسان، ماوراء النهر و دیگر مناطق ایران به کلی ویران نشد و میزان قتل و غارت خیلی کمتر از آن بود که برخی از مورخان و محققان از آن سخن گفته اند.
زمینه ها و عوامل اجتماعی و طبیعی رشد سازمان نظامی غوریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نوشتار حاضر به بررسی زمینه ها و عوامل مؤثر در شکل گیری و ارتقای توان مندی نظامی غوریان و چگونگی اقدامات نظامی آن ها برای مقابله با مهاجمان و رقیبان پرداخته شده است. هم چنین با اتکا به اطلاعات موجود در منابع تاریخی و با رویکرد توصیفی تحلیلی، فراز و فرودهای دستیابی غوریان به قدرت و توان مندی نظامی و عوامل مختلف مؤثر در شکل گیری و پیشرفت قدرت نظامی غوریان بررسی شده است. در این گفتار، این پرسش اساسی مورد توجه قرار گرفته است که شکل گیری قدرت نظامی غوریان و ارتقای توان مندی نظامی آنان متأثر از چه عوامل داخلی و بیرونی بود؟ یافته های این پژوهش مشخص می کند که بخشی از شکل گیری و ارتقای توان مندی نظامی غوریان مرهون عوامل داخلی مانند موقعیت کوهستانی غور، خصوصیات مردم این سرزمین، و برخورداری غور از معادن فلزات مورد استفاده در ساخت جنگ افزارها بود. افزون بر این، نقش عوامل بیرونی مانند درگیری های غوریان با برخی همسایگان و افزایش انگیزة غوریان برای دستیابی به قدرت و دفع مهاجمان، گسترش قلمرو غوریان، تقابل آن ها با رقیبان قدرت مند، و ارتقای توان مندی نظامی غوریان از طریق بهره مندی آن ها از تجارب نظامی دیگر قدرت ها نیز بازنمود شده است.
نقش سید اسماعیل جرجانی در تحولات علم پزشکی (434 تا 531 ه . ق)
حوزه های تخصصی:
سید اسماعیل جرجانی پزشک معروف ایرانی قرن پنجم و ششم هجری قمری پس از ابن سینا نخستین دانشمندی بود که در آثار خود همه مباحث علم طب را با تحقیقات مورد مطالعه قرار داد و کلیه مباحث پزشکی را در کتب خود جمع آوری و تدوین نمود. حکیم جرجانی پایه گذار مکتب ایرانی در طب اسلامی بود. وی جزو اولین اطبای ایرانی بود که کتاب ارزشمند خود ذخیره خوارزمشاهی را به زبان فارسی تألیف کرد. این کتاب دائره المعارفی پزشکی بزرگ به زبان فارسی به شمار می رود، بر این اساس حاصل شد که اسماعیل جرجانی موثرترین فرد در ترقی دوران تجدد طب ایرانی است. این مقاله بر اساس روش توصیفی و تحلیلی با هدف شناسایی زندگی نامه اسماعیل جرجانی و تأثیر او در تحولات علم پزشکی از طریق مطالعه آثار موجود در کتابخانه های معتبر که با موضوع تحقیق تناسب دارد، تدوین شده است.
تحلیلی بر روابط سیاسی اسماعیلیان نزاری با خلافت عباسی (487-654ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سعی بر آن است با استناد به منابع به کاوش چگونگی روابط میان نزاریان و خلافت عباسی در دوران مورد بحث پرداخته شود. روابط سیاسی اسماعیلیان الموت با خلافت عباسی در فاصله سالهای 487 تا 654ق تغییر فاحشی پیدا کرد. اسماعیلیان نزاری در این دوران به چند دلیل در چهارچوب سیاست مدارا و گفتگو با عباسیان رفتار می کردند: یکی اینکه عباسیان نمی توانستند برای متصرفاتشان خطری جدی ایجاد کنند و دست خلافت عباسی از خراسان و عراق عجم کوتاه بود. دیگر اینکه ضعف و فترت سلجوقیان پس از مرگ ملکشاه و افزایش توان اسماعیلیان الموت از یک سو و تلاش خلافت عباسی برای بازگشتن به جایگاه محوری خود در سطح مراوده با مسلمانان از سوی دیگر، باعث شد شرایط سیاسی تازه ای فراروی دو حکومت قرار گیرد. همچنین تحرکات سیاسی خوارزمشاهیان علیه خلافت عباسی و آغاز هجوم مغولان به سرزمینهای اسلامی، تغییر روابط نزاریان را با خلافت عباسی ایجاب می نمود. بنابراین هم برای خلافت عباسی و هم برای اسماعیلیان، سیاست مدارا و تغییر در روش ضروری به نظر می رسید.
تأملی بر مواجهه سیاسی و مذهبی اسماعیلیان نزاری با خوارزمشاهیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله نحوه مواجهه سیاسی و مذهبی علاءالدین محمد سوم، پیشوای اسماعیلی الموت و جلال الدین خوارزمشاه در فاصله سالهای 618ق تا 628ق بررسی شده است. قبل از این دوران یورشهای مغولان باعث از هم پاشیده شدن حکومت خوارزمشاهیان گردید و در دوران مورد بحث، جلال الدین می کوشید که در مقابل مغولان ایستادگی نماید. از سویی اسماعیلیان الموت نیز قبل از این، رسولی را نزد مغولان فرستاده و اظهار ایلی نموده بودند. نزاریان در این دوره شرایط مناسب تری را نسبت به خوارزمشاهیان داشتند و با تغییر مذهب خود و نزدیکی به خلفای عباسی و در مواجهه با مغولان، سیاست گفتگو و مدارا را انتخاب کردند و در صدد بودند که با آنان برخورد نظامی نداشته باشند. از سویی تزلزل دولت خوارزمشاهی باعث شد که اسماعیلیان از این موقعیت استفاده نموده، گاهی با ارسال سفیر و ایجاد روابط دیپلماتیک و گاهی با ارسال فداییان خود و ایجاد فضای رعب و وحشت، راهبردهای اساسی خود را در مناسبات سیاسی خود با خوارزمشاهیان دنبال نمایند.