مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۶۱.
۱۶۲.
۱۶۳.
۱۶۴.
۱۶۵.
۱۶۶.
۱۶۷.
۱۶۸.
۱۶۹.
۱۷۰.
۱۷۱.
۱۷۲.
۱۷۳.
۱۷۴.
۱۷۵.
۱۷۶.
۱۷۷.
۱۷۸.
۱۷۹.
۱۸۰.
زنان
حوزه های تخصصی:
برساخت بازنمایی خاص، روابط قدرت موجود را منعکس کرده و گفتمان های اجتماعی مسلط را مشخص می کند. این مقاله تحلیل کمی و کیفی آگهی بازرگانی تلویزیون ایران است. هدف اصلی این مقاله بررسی بازنمایی زنان و برساخت تصاویر آن ها از راه گفتمان آگهی های بازرگانی با تاکید بر نقش های جنسیتی است. برای دست یافتن به این هدف با استفاده از برخی مقوله های خاص، 90 آگهی بازرگانی مورد مطالعه قرار گرفت، سپس 7 آگهی بازرگانی بر اساس نظریه گفتمان لاکلا و موف به طور عمیق تحلیل شد.نتایج نشان داد که همه تبلیغات به طور مستقیم یا غیر مستقیم روابط مسلط جنسیتی را نشان می دهند و ارزش های حاکم را تولید و بازتولید می کنند و عناصر محوری گفتمان مسلط آگهی های بازرگانی باعث هژمونیک شدن گفتمان مردانه در روابط جنسیتی می شود. تحلیل ها نشان از تضاد بین واقعیت نقش های جنسیتی در جامعه و تبلیغات بازرگانی تلویزیون است
مشکلات اقتصادی، اجتماعی و حقوقی زنان کشاورز از نگاه مسوولین ترویج روستایی
حوزه های تخصصی:
روند افزایش مهاجرت روستاییان به شهرها و تسریع این روند به خصوص در سال های پس از انقلاب که به طور عمده مردان جوان را شامل می شد، نقش و جایگاه اقتصادی و اجتماعی زنان روستایی را (به خصوص زنانی را که به کار کشاورزی اشتغال دارند) پررنگ تر می کند. این تحول جمعیتی بخشی از مسوولیت سنگین اقتصادی را در فرایند تولید بر دوش زنان نهاده است و به نظر می رسد که لازم است به طور جدی پیامدهای این تغییر در زمینه های اقتصادی، اجتماعی و حقوقی مد نظر قرار گیرد.مقاله حاضر نیز حاصل پژوهشی است که به منظور آگاهی از مشکلات زنان کشاورز انجام شده است. با توجه به این که پژوهش حاضر تلاش می کند تا به ترسیم وضعیت موجود و ارائه راهکارهایی برای دستیابی به وضعیت مطلوب بپردازد، از این رو در پی اثبات فرضیه خاصی نیست. بر این اساس پژوهش به دنبال پاسخ گویی به سوالات ذیل است: مهم ترین مشکلات زنان کشاورز در خصوص دسترسی نداشتن آنان به اشتغال مناسب کدامند؟ مهم ترین مشکلات زنان کشاورز در خصوص دسترسی به منابع کدامند؟ مهم ترین مشکلات زنان کشاورز در خصوص دسترسی آنان به تسهیلات و اعتبارات کدامند؟ مهم ترین مشکلات زنان کشاورز در خصوص برخورداری از دستمزد کافی کدامند؟ چه راهکارهایی برای کاهش یا رفع این مشکلات وجود دارد؟ فرایندهای قانونی اجرای راهکارهای یاد شده کدامند؟ مقاله حاضر به بررسی نظرات مسوولان ترویج کشاورزی در 30 استان کشور می پردازد. بخشی از نتایج به دست آمده در این پژوهش عبارتند از: زنان برای برخورداری از انگیزه بیش تر و افزایش مشارکت در امور کشاورزی و تولید، از مالکیت زمین بهره مند شوند؛_ اختصاص درصدی از اعتبارات خاص بخش کشاروزی به زنان کشاورز؛_ کاهش اختلاف دستمزد و ساعت های کار بین زنان و مردان؛_ سامان دهی و ارائه راهنمایی زنان کشاورز در جهت تولید و فراوری مبتنی بر نیازهای بازار؛_ ایجاد ظرفیت ها و توانایی در زنان روستایی برای استفاده از فناوری؛_ ایجاد فرصت های شغلی جدید برای زنان روستایی تحصیل کرده
همبینی رشته های خانواده در آموزش عالی ایران
هدف: بررسی اهداف و ضرورتهای رشته های مربوط به خانواده.
روش: کتابخانه ای و فراتحلیل اسناد و مدارک رشته های با پسوند خانواده.
یافته ها: بررسی توصیفی و کتابخانه ای نتایج همبینی دروس رشته های مختلف خانواده در آموزش عالی ایران نشان داد که هدف مشترک تمام رشته های مرتبط با خانواده، تربیت کارشناس و مشاور است و تربیت مدرس تنها در رشته های فقه خانواده و مشاوره خانواده است. بیشترین فصل مشترک دروس این رشته ها، فقه و اصول و سایر مسائل اسلامی خانواده و کمترین فصل مشترک، مطالعات تطبیقی خانواده و سنجش و اندازه گیری خانواده است. همچنین رشته های مدیریت خانواده و حقوق خانواده، بیشترین و فقه خانواده و مشاوره خانواده، کمترین پوشش دروس مد نظر را دارا هستند.
نتیجه گیری؛ بررسی ها نشان داد که تربیت کارشناس، مشاور و پژوهشگر، بیشترین فراوانی و ایجاد مراکز و مدیریت مراکز مرتبط با رشته، کمترین فراوانی را دارد. همچنین رشته مشاوره خانواده، پوشش دهنده تمامی موارد و رشته مدیریت خانواده، هیچ یک از نقش های مذکور برای دانش آموختگان را ندارد. در ضمن، جامع ترین طرح دوره رشته های خانواده مربوط به رشته حقوق خانواده است و فقه خانواده درآخرین رتبه قرار دارد.
مطالعه تطبیقی مسائل زنان حاشیه نشین به منظور مدیریت آسیب های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: در این مقاله تلاش شده است تا نتایج پیمایش محققان درباره مسائل زنان حاشیه نشین در محله جعفرآباد کرمانشاه و مناطق حاشیه همدان مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.
روش: محققان در این تحقیق از روش مطالعه پیمایشی مبتنی بر پرسشنامه محقق ساخته بهره گرفته اند. حجم نمونه شامل 154 نفر از زنان حاشیه نشین کرمانشاه و 215 نفر از زنان در نواحی حاشیه همدان میباشد.
یافته: نتایج این بررسی نشان میدهد که زنان دارای وضعیت تحصیلات پایینی هستند، اقتصادی خانوار و مسکن زیر استاندارد است و بُعد خانوار و باروری زنان بالا است. تعلق شهروندی متوسط تا کم می باشد. آسیب های اجتماعی به طورکلی و زنان به طور خاص در این مناطق زیاد بوده و نهایتاً اینکه رضایت از مدیریت شهری در بین زنان حاشیه نشین نیز اندک است.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های استنباطی تحقیق نیز کسانی که سابقه سکونت بیشتری در محله داشته اند، معتقد بوده اند که میزان آسیب های اجتماعی در محله زیاد می باشد برعکس کسانی که سابقه سکونت کم تری در محله داشته اند میزان آسیب های اجتماعی در محله را پایین می داشته اند. همچنین کسانی که سابقه سکونت بیشتری در محله داشته اند در مقایسه با کسانی که سکونت کم تری داشته اند، دارای تعداد فرزندان بیشتری بوده اند. مسن ترها رضایت کمتری نسبت به جوان ترها از عملکرد نهادهای رسمی داشته اند اما مشارکت اجتماعی شان نسبت به جوان ترها بیشتر بوده است.
شناسایی عوامل مؤثر در انحرافات جنسی زنان از دیدگاه مردان و زنان (مطالعه موردی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردستان)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف کلی این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر در انحرافات جنسی زنان از دیدگاه مردان و زنان میباشد. پژوهش، کاربردی است و در آن از روش توصیفی ـ پیمایشی استفاده شده است. همچنین به منظور گردآوری داده ها از پرسش نامة محقق ساخته استفاده گردیده است. گفتنی است ضریب پایایی پرسش نامه 35/94% برآورد شد. نمونة آماری مشتمل بر 132 نفر از میان دانشجویان، مدیران، استادان و کارکنان واحد اردستان در سال 86 ـ 85 است که از طریق نمونه گیری تصادفی ـ طبقه ای انتخاب شده اند و تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی و از طریق نرم افزار spss انجام پذیرفت. در نهایت، نتایج نشان داد که عوامل خانوادگی و فرهنگی در انحراف های جنسی زنان مؤثر بوده و تأثیر عوامل اقتصادی کمتر است.
جایگاه و نقش زنان صدر اسلام در بیعت و هجرت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نظام سیاسی اسلام نقش و جایگاهی که برای زنان در عرصه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مشخص شده، کمتر از مردان نیست. بر این اساس، از مسائل مهم برای زنان متعهد مسلمان آشنایی با چگونگی مشارکت و حضور در این عرصه هاست. بدین منظور، باید از نظرگاه اسلام در این خصوص، و نیز از سیر تاریخی نقش زنان در عرصه های سیاست و اجتماع مطلّع گردند.
بیعت و هجرت از مفاهیم مهم و اساسی فرهنگ سیاسی اسلام و از حوادث مهم و تأثیرگذار تاریخ صدر اسلام میباشند. یافته های این پژوهش نشان میدهد که زنان مسلمان همپای مردان در این عرصه حضور فعال داشته و تاریخی ماندگار از خود به یادگار نهاده اند.
این نوشتار با بررسی منابع تاریخی و مذهبی، و با روشی توصیفی بر این هدف است که جلوه هایی از مشارکت سیاسی زنان صدر اسلام را در دو عرصه بیعت و هجرت، که از حوادث مهم و سرنوشت ساز تاریخ صدر اسلام به شمار میروند، بررسی نماید.
ارزیابی نقش و جایگاه زنان در مدیریت شهری با استفاده از تکنیک TOPSIS مطالعه موردی زابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد شتابان شهر و شهرنشینی و گسترش مسائل و مشکلات زندگی شهری باعث شده تا نیاز به حضور فعالانه و تأثیرگذار زنان در عرصه های مدیریت شهری بیش از پیش احساس شود. زنان همانطور که امور خانه را که مصداق کوچکی از امور شهری است، به راحتی مدیریت می کنند، می توانند در سطوح مختلف مدیریت شهری نقش و تأثیر چشمگیری داشته باشند. در ایران زنان در سازمان های اداری مرتبط با مدیریت شهری نقش بسیار ناچیزی دارند. در این مقاله سعی شده بین سازمان های مرتبط با مدیریت شهری در شهر زابل در مورد بکارگیری زنان در سطوح مختلف بررسی مقایسه ایی صورت گیرد. روش تحقیق مقاله توصیفی - تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و بررسی های میدانی است. در این راستا، ادارات مورد مطالعه شامل شهرداری، فرمانداری، شورای شهر، مسکن و شهرسازی، اداره برق، آب و فاضلاب، مخابرات و فرهنگ و ارشاد اسلامی شهر زابل است. داده ها و اطلاعات از طریق مراجعه مستقیم به مراکز اداری مورد مطالعه و مصاحبه با مسئولان جمع آوری شدند، و با استفاده از مدل Topsis مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج بدست آمده از مدل مذکور، سلسله مراتب و اولویت بندی نقش زنان در سازمان های اداری مرتبط با مدیریت شهری را به این صورت نشان میدهد: شهرداری رتبه اول- آب و فاضلاب رتبه دوم- فرمانداری رتبه سوم- مخابرات رتبه چهارم - اداره برق رتبه پنجم - فرهنگ و ارشاد اسلامی رتبه ششم- شورای اسلامی رتبه هفتم و مسکن و شهرسازی رتبه هشتم را به دست آوردند.
بررسی رابطه بین شیوه های فرهنگی مقابله و بهداشت روانی زنان مهاجر: مورد مطالعه شهر کرمانشاه
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائلی که امروزه مهاجران و به خصوص زنان مهاجر در جامعه مقصد با آن رو به رو هستند، وضعیت سلامتی آنهاست. هدف اصلی این پژوهش، بررسی رابطه بین شیوه های فرهنگی مقابله و بهداشت روانی زنان مهاجر است. این پژوهش با استفاده از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه انجام شده است. جامعه آماری مورد مطالعه زنان مهاجر در شهر کرمانشاه بوده که 200 نفر به عنوان نمونه به شیوه تصادفی برای مطالعه انتخاب شدند. از اعتبار صوری برای روایی و آلفای کرونباخ برای پایایی ابزار تحقیق استفاده شد و از روش های آماری ضریب همبستگی و تحلیل واریانس برای آزمون فرضیه ها و رگرسیون و تحلیل مسیر برای سنجش مدل استفاده شد. براساس یافته های تحقیق بین سلامت روانی و متغیرهای تحصیلات(44/0= r )، مدت اقامت(18/0= r )، میزان درآمد(74/0= r )، شیوه عقلایی(77/0= r )، شیوه اجتنابی(42/0= r ) و شیوه احساسی(61/0-= r ) رابطه معناداری وجود دارد. نتایج ضریب رگرسیونی نشان می دهد که سه متغیر شیوه های عقلایی(64/ 0 Beta= )، درآمد(49/0 Beta = ) و شیوه احساسی(28/ 0 Beta=- )، وارد معادله شده و در مجموع 47/0 از واریانس متغیر وابسته را تبیین و توضیح کرده اند(47/0= R ² ). نتایج تحقیق این واقعیت را نشان می دهد که هر اندازه افراد مهاجر از شیوه عقلایی در برخورد با فشارهای روانی ناشی از مهاجرت به محیط فرهنگی جدید استفاده کنند، از سلامتی بهتری برخوردارند.
امید و رضایت از زندگی و سلامت روان در میان زنان در جمهوری ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخورداری از سلامت جسمی، روانی، و اجتماعی ازجمله مهم ترین ضرورت های انسان ها در هر جامعه ای است که علاوه بر فواید شخصی و اجتماعی، موجب ارتقا و رشد جامعه می شود. زنان تقریباً نیمی از جمعیت ترکیه را تشکیل می دهند و نقشی کلیدی در وضعیت بهداشت و سلامت خود، خانواده، و جامعه پیرامونشان ایفا می کنند. زنان ازجمله افراد جامعه اند که توجه به سلامت روانی آن ها اهمیت بسیاری دارد. امیدواری، سرزندگی، و شادابی می تواند تأثیر بسزایی در نحوه فعالیت آن ها داشته باشد و به نوبه خود موجبات شادی نسل بعد را فراهم سازد. تأمین سلامت روان زنان نه تنها برای خود آن ها بسیار ضروری است، بلکه در ارتقای سلامت روان کل جامعه نیز می تواند نقشی بسیار کلیدی ایفا کند. با توجه به این که ترکیه درصدد است شاخص های توسعه را در جامعه پیاده سازد و به عضویت اتحادیه اروپا درآید، برای این کشور توجه به این نکته حائز اهمیتی ویژه است. تحقیق حاضر جهت تبیین چگونگی نرخ امید، رضایت از زندگی، و سلامت روان زنان در ترکیه است. این مقاله برگرفته از طرحی تحقیقاتی با عنوان «درآمدی بر وضعیت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی زنان در جمهوری ترکیه» است، که گروه بررسی مسائل زنان پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی آن را به پیشنهاد سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی ارائه داده است. این پژوهش از نوع توصیفی ـ تحلیلی است. اطلاعات جامعه مورد مطالعه (آمار و ارقام آماری در خصوص وضعیت سلامت روان زنان ترکیه) به شیوه اسنادی ـ کتاب خانه ای گرد آوری شده است و داده های مورد نیاز، از نتایج آخرین سرشماری سازمان آمار و اطلاعات ترکیه، سال نامه های آماری، مراکز آمار و اطلاعات مؤسسات آموزش عالی، و مرکز بهداشت و درمان و انیستیتوی آمار ترکیه در دوره 2009 - 2012 استخراج شده است.
یافته ها حاکی از آن است که نرخ امید به زندگی و سطح عمومی شادی زنان در دهه های گذشته در ترکیه افزایش چشم گیری داشته است، لکن میزان رضایت مندی از سلامت طی سال های 2003 - 2010 در بین مردان بسیار بیش تر از زنان است و افرادی که اصلاً از سلامتی خود رضایت ندارند در میان زنان از مردان بیش تر بوده اند.
برآورد مدل عرضه نیروی کار زنان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به عقیده بسیاری از محققان علم اقتصاد، زنان در فرایند صنعتی شدن جوامع نقش بسزایی ایفا می کنند؛ اما متأسفانه با وجود داشتن توانایی لازم در پذیرفتن مسئولیت های اجتماعی، در محیط های کاری برای زنان تبعیض قائل شده و برخورد نامناسب با آنان می شود. این مسئله به کمتربودن میزان مشارکت اقتصادی آن ها در مقایسه با مشارکت اقتصادی مردان منجر شده است. اهمیت بررسی موضوع مشارکت اقتصادی زنان از این نظر است که نرخ مشارکت اقتصادی زنان معیار پیشرفت و توسعه یافتگی در هر جامعه ای، اعم از توسعه یافته یا در حال توسعه، است. این پژوهش با استفاده از داده های کلان و رهیافت اقتصادسنجی داده های پانل انجام شده است. نتایج نشان می دهد نرخ مشارکت اقتصادی زنان، در 28 استان ایران، متأثر از متغیر کلیدی نرخ دستمزد است و متغیرهای کنترل تولید عبارتند از: ناخالص داخلی سرانه، نرخ بیکاری، سهم شاغلان بخش کشاورزی و صنعت با ضریب مثبت، سهم شاغلان بخش خدمات با ضریب منفی.
بررسی رابطه بین میزان اعتماد اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی در بین زنان مناطق شمال (1 و 2) و مناطق جنوب (19 و 20) شهر تهران
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه رابطه بین میزان اعتماد اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی به عنوان مؤلفه های کلیدی علوم اجتماعی مورد مطالعه قرار گرفته است. امروزه موضوع اعتماد اجتماعی به عنوان شرط اصلی ایجاد یک جامعه سالم و نظم اجتماعی و نیز متغیر امنیت اجتماعی به مثابه نیاز اساسی انسان مورد توجه اندیشمندان و صاحب نظران علوم انسانی و اجتماعی قرار گرفته است. با توجه به مباحث نظری پژوهش، هدف اساسی این مطالعه، بررسی رابطه دو متغیر اعتماد اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی در جامعه آماری مورد مطالعه است. این پژوهش از نوع پیمایش اجتماعی بوده و برای جمع آوری داده های تحقیق از تکنیک پرسشنامه توأم با مصاحبه استفاده شده است. برای سنجش مفهوم اعتماد اجتماعی از 5 گویه و برای مفهوم احساس امنیت اجتماعی از 24 گویه در قالب طیف لیکرت استفاده شده است. اعتبار مقیاس های فوق با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب با 76 و 85 درصد مورد تأیید قرار گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان واقع در سنین فعالیت (64-15 سال) ساکن منطقه شمال (مناطق 1 و 2) و جنوب (مناطق 19 و 20) شهر تهران در سال 1389 است. بر اساس فرمول نمونه گیری کوکران، از هر منطقه 265 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای و تصادفی ساده افراد نمونه انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج تحلیل آماری با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون (361/0=r) مؤید رابطه معنادار بین دو متغیر میزان اعتماد اجتماعی و میزان احساس امنیت اجتماعی در بین زنان مناطق جنوب شهر تهران در سطح اطمینان 99 درصد است.
عوامل مؤثر در شروع مصرف مواد مخدر ، با اشاره به وضعیت معتادان زن
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر که بخشی از نتایج طرح « ارزیابی سریع وضعیت سوء مصرف مواد در ایران (1)» است (سازمان بهزیستی : 1377 )، با هدف شناسایی توصیفی و تحلیلی برخی از عوامل زمینه ای در شکل گیری وتداوم مصرف مواد مخدر بین جمعیت نمونه مورد مطالعه در 10 استان کشور، با تأکید بر روند شکل گیری وآغاز مصرف مواد مخدر، ابتدا به طور عام به بررسی رفتارهای مرتبط با این پدیده معضل آفرین در قالب متغیرهایی چون مصرف سیگار، الکل، مواد مخدر مورد مصرف، نوع وشیوه مصرف، موقعیت شروع مصرف، سن شروع مصرف، علت شروع آن وبرخی دیگر از عوامل مؤثر در الگوی شروع مصرف مواد مخدرمی پردازد . افزون براین، به طوراخص، ویژگیهای مربوط به الگوی شروع مصرف مواد مخدردر زنان جمعیت نمونه نیز مورد بررسی قرار گرفته است.
بر اساس نتایج به دست آمده از بررسی حاضر که 1456 نفر معتاد را (هر استان 150 نفر) در بردارد، می توان چند نکته قابل تأمل از آن استنباط کرد؛ نخست این که مصرف موادی مانند سیگار والکل نقش بسزایی درگرایش به سوی مصرف مواد مخدر ایفا می کند . دوم ، خانواده، گروه همسالان، وبرخی محیطهای اجتماعی – پارکها، قهوه خانه ها، سرباز خانه ها وزندان – می توانند سبب افزایش آسیب پذیری دربرابر گرایش به مصرف مواد مخدرواعتیاد شوند .سوم ، گرایش به تجربة مصرف مواد مخدر، به دلایل روانی واجتماعی، درگروه های سنی نوجوانان وجوانان بیش از سایر مقاطع سنی وجود دارد . چهارم ، یا فته های پژوهش حاضر نشان می دهند که برخی تفاوتهای کلی بین الگوی شروع به مصرف مواد مخدربین زنان و مردان به چشم می خورد، که در بیانی مختصر، می توان اذعان کرد که مردان بیشترتحت تأثیر عوامل اجتماعی و زنان بیشتر تحت تأثیر عوامل فردی به مصرف مواد مخدر روی می آورند . با توجه به اطلاعات موجود ، به طور ضمنی می توان نتیجه گرفت که شدت آسیب پذیری زنان در محیطهای خانوادگی درقبال اعتیاد به مواد مخدر بیشتر از مردان است . به این ترتیب، پیشنهادمی گردد که برنامه ریزان فرهنگی واجتماعی وسازمانهای مسؤول مبارزه بامواد مخدر بیش ازسایر گروه ها، برای نوجوانان ، جوانان وزنان اهمیت ویژه ای قایل شوند و، درگام نخست، این گروه های اجتماعی را به عنوان گروه هدف برگزینند . از سوی دیگر، به نظر می رسد که به تلاشی جدی برای سالم سازی محیطهای اجتماعی از طریق ابزارهای فرهنگی و ارشادی به جای ابزارهای نظامی واجباری نیاز است.
اعتیاد و زنان : تفاوت های جنسیتی درباره استعمال مواد مخدر و درمان آن
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به زمینه کمّی پیدایش و گسترش اعتیاد در زنان، مشکلات روانی، اجتماعی و پزشکی ناشی از آن، موانع درمان اعتیاد در زنان و تفاوت های جنسیتی در سوء مصرف مواد و درمان آن می پردازد. این مقاله ترجمه ای از یک تحقیق پیمایشی با موضوع اعتیاد زنان و برخی از تحقیقات دیگر در این زمینه است.
بر اساس نتایج به دست آمده از تحقیق یاد شده، زنان در روابط نزدیک و صمیمانه بیشتر از طریق همسر خویش به اعتیاد روی میآورند. همچنین نیروهای منفی گروه همسالان ممکن است رفتار دختران و زنان را بیش از رفتار پسران و مردان تحت تأثیر قرار دهد. از نقطه نظر نابسامانیهای روانی، رابطه بین اختلال فشار روانی پس از سانحه و اعتیاد ممکن است در بین زنان و دختران قویتر از این رابطه در بین پسران و مردان باشد. اعتیاد زنان، علاوه بر بیماریهای سو ء تغذیه، فشار خون بسیار بالا و سرطان، آنان را در معرض بیماریهایی خطرناکی مانند هپاتیت و ایدز قرار میدهد. زنان معتاد در مقایسه با مردان احتمال بیشتری دارد دچار ایدز و دیگر بیماریهای ناشی از روابط جنسی شوند و در مقایسه با زنان دیگر احتمال بیشتری وجود دارد که به بیماریهای زنانه و معضلات آن دچار شوند.
درباره موانع درمان، زنان بر اساس نگرش اجتماعی و فرهنگی به اعتیاد، اغلب به دلیل اعتیادشان نسبت به مردان معتاد انگ منفیتر زده می شوند. نگرش اجتماعی دربارة ناپسند بودن زن معتاد یک مانع عمده در درمان آنها به حساب می آید . همچنین مراقبت از بچه مانعی دیگر برای درمان آنها است. این در حالی است که زنان نسبت به مردان احتمال کمتری دارد که از خانواده و دوستان برای ترک مواد حمایت دریافت کنند.
برنامه های درمانی نیز اغلب ناخواسته موانعی در راه درمان زنان ایجاد میکند. مانند : موانع مالی، تشریفات زائد اداری، متمرکز بودن برنامه های درمانی برای مردان و فقدان حساسیت درباره اعتیاد زنان.
موانع روانی درمان نیز عبارت است از درونی کردن این عقیده رایج که اعتیاد یک سقوط اخلاقی است، که در زنان موجب اجتناب آنها از درمان می شود. و از آنجا که زندگی بدون مواد مستلزم ایجاد تغییرات عمده در سبک و شکل زندگی است و ایجاد چنین تغییراتی مشکل و دشوار به نظر می رسد، بنابراین مقاومت در برابر تغییر یک مانع دیگر در راه درمان میشود.
به طورکل، برنامه های موفقیت آمیز درمان زنان، باید از تفاوت های عمده جنسیتی در اعتیاد متأثر باشد و به نیازهای ویژه زنان و دختران معتاد پاسخ دهد.
اثر تمرین هوازی بر مولکول های آسیل دار و غیر آسیل دار در گرلین در زنان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاهش وزن ناشی از محدودیت دریافت کالری سطوح هورمون اشتها آور گرلین پلاسمایی را افزایش می دهد، اما اثر افزایش هزینه انرژی ناشی از فعالیت ورزشی بر روی غلظت گرلین مشخص نیست. پژوهش حاضر به ارزیابی سطوح گرلین تام (گرلین غیرآسیل دار+ گرلین آسیل دار) در پاسخ به یک دوره تمرین هوازی با شدت متوسط و بدون رژیم غذایی در زنان چاق میانسال پرداخته است. به علاوه، ارتباط بین تغییرات گرلین با لپتین و انسولین و وزن بدن نیز بررسی شده است. در این تحقیق 23 آزمودنی زن با میانگین سنّی 1/6±02/43 سال و شاخص توده بدنی 6/1±5/30 کیلوگرم بر متر مربع به طور تصادفی به دو گروه تمرین و شاهد تقسیم بندی شدند. فعالیت دویدن به مدت 8 هفته و در هر هفته 4 جلسه با شدت 75ـ65% حداکثر ضربان قلب ذخیره انجام شد. گرلین آسیل دار و غیرآسیل دار، لپتین ، انسولین، وزن بدن، نسبت دور کمر به باسن، کالری مصرفی و میزان آمادگی هوازی افراد (VO2max)، در وضعیت پایه و پس از 8 هفته تمرین اندازه گیری شدند. آزمون t مستقل نشان داد که میزان گرلین تام و غیرآسیل دار پلاسمایی در گروه تمرین که کاهش وزنی معادل 9/1±29/1 کیلوگرم داشته اند، به طور معنی داری (01/0p<) افزایش یافت، ولی تغییرات گرلین آسیل دار معنی دار نبود (053/0p=). استفاده از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین تغییرات گرلین با لپتین و انسولین و وزن بدن ارتباط معنی داری وجود ندارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که سطوح گرلین غیر آسیل دار پلاسمایی در پاسخ به افزایش هزینه انرژی ناشی از فعالیت ورزشی افزایش می یابد. به نظر می رسد که افزایش بیشتر غلظت گرلین غیر آسیل دار نوعی سازگاری فیزیولوژیک است که در پاسخ به کاهش وزن ناشی از فعالیت بدنی ایجاد می شود.
اجرای 10 هفته تمرینات مقاومتی با وزنه بر غلظت سرمی فاکتور افزایش دهندة سنتز کلونی سلول های پیش ساز بتا / ویسفاتین در زنان چاق میان سال تأثیر ندارد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمرینات مقاومتی با تغییرات متابولیکی و اندوکرینی چشمگیر همراه است و با کاهش روند تحلیل عضلانی و ضعف و سستی دوران پیری به بهبود عملکرد افراد در سنین بالاتر کمک می کند. پژوهش حاضر تأثیر تمرینات مقاومتی را بر سطح سرمی ویسفاتین و شاخص مقاومت به انسولین (HOMA-IR) در زنان میان سال مطالعه کرده است. 16 زن چاق (شاخص تودة بدنی برابر یا بیشتر از 30 کیلوگرم بر مترمربع) یائسة غیرفعال (میانگین سنی 54 سال) در دو گروه تجربی و کنترل در 10 هفته برنامة تمرینات مقاومتی (1RM60-40%)، سه جلسه در هفته شرکت کردند. غلظت ویسفاتین سرم و HOMA-IR و شاخص های آنتروپومتریک، قبل و 48 ساعت بعد از آخرین جلسة تمرین اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون t زوجی، t مستقل و آزمون همبستگی پیرسون در سطح معنی داری 05/0<P انجام شد. تحلیل داده ها نشان داد مقادیر وزن و درصد چربی در گروه تجربی کاهش داشت، ولی این تغییر معنی دار نبود (05/0<P). مقادیر HOMA-IR و سطح ویسفاتین سرم پس از 10 هفته تمرین مقاومتی تغییر معنی داری نداشت (05/0<P). با توجه به نتایج آزمون همبستگی پیرسون، بین سطوح ابتدایی و تغییرات سطح سرمی ویسفاتین با مقادیر اولیه و تغییرات هیچ یک از متغیرهای آنتروپومتریک و HOMA-IR در گروه تجربی رابطة معنی داری مشاهده نشد (05/0 < P). به علاوه، بین مقادیر اولیه و تغییرات HOMA-IR با مقادیر اولیه و تغییرات هیچ یک از متغیرهای آنتروپومتریک رابطة معنی داری وجود نداشت (05/0<P)؛ در نتیجه، اجرای 10 هفته تمرین مقاومتی تأثیر معنی داری بر سطح ویسفاتین سرم زنان چاق این پژوهش نداشت. این یافته ها با عدم تغییر در HOMA-IR نیز همسو است.
مشارکت اجتماعی زنان؛ رویکردی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ورود زنان به حوزه ای فراتر از محدوده تعریف شده خانواده و مسئولیت پذیری در جامعه و انجام فعالیت هایی که به صورت فردی قابل تحقق نیست، به منزلة ورود به عرصه حضور و مشارکت اجتماعی است.
روند تحول در حقوق و مسئولیت های اجتماعی زنان در طول تاریخ کند و همواره با حساسیت همراه بوده است. در پی ظهور اسلام، رویه ها و قواعد متحجرانه نسبت به زنان و دختران به شدت منع گردید و قرآن و سنت رویه های حمایت گونه از حقوق و مسئولیت های زنان را ارتقاء بخشیدند.
رکود روندهای حضور اجتماعی زنان در سده های پس از ظهور اسلام به ویژه در سده های میانی موجی از جنبش های و نهضت های مساوات طلبانه زنان و مردان را در قالب مفاهیم فمینیستی در پی داشت که با افراط و تفریط هایی مواجه گشت و بنیاد خانواده را در جوامع غربی به شدت متزلزل کرد. این رویه های غلط، رجوع مجدد به قرآن کریم و سنت نبوی را در خصوص نحوة مشارکت اجتماعی زنان به عنوان یک ضرورت نه تنها پیش روی مسلمانان بلکه کلیه افراد جامعه بشری قرار داد. در این مقاله ضمن بررسی آداب حضور اجتماعی از منظر قرآن و سنت و آسیب شناسی نگاه های افراطی به حضور اجتماعی زنان، الگوی حضور اجتماعی آن ها با نگاه دینی در پرتو تجربه عملی نظام جمهوری اسلامی ایران که برخاسته از دین مبین اسلام است، بررسی و تجزیه و تحلیل می گردد.
نقش اجتماعی زنان و مردان در داستان های واقعی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش های اجتماعی زنان و مردان و مقایسه نمود حضور اجتماعی آنها نسبت به یکدیگر، در داستان های واقعی کودکان انجام شد. جامعه آماری آن، کلیه داستان های واقعی تألیف شده برای گروه های سنی «الف»، «ب» و «ب و ج»، طی سال های 1384-1360 به تعداد 180 عنوان بود. پژوهش به روش تحلیل محتواانجام شد. بر اساس یافته های پژوهش نقش های اجتماعی موجود، در پنج مقوله «خانواده»، «کارهای خانه»، «تحصیل»، «مشاغل»، و «فعالیت های سیاسی و اجتماعی» دسته بندی شدند. هم چنین یافته های پژوهش نشان داد زنان بیشتر در دو مقوله «خانواده» و «کارهای خانه» و مردان در مقوله های «خانواده» و «مشاغل» حضور دارند. و تنوع نقش های اجتماعی مردان بیش از زنان است. بین نقش های اجتماعی زنان و مردان و واقعیت های اجتماعی هماهنگی وجود ندارد.
رابطه کمال گرایی و باورهای غیرمنطقی در زنان شاغل و خانه دار شهرستان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین کمال گرایی و باورهای غیرمنطقی در زنان شاغل و خانه دار شهرستان یزد بود. بدین منظور از جامعه مورد نظر، 100 زن (50 زن شاغل، 50 زن خانه دار) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها با مقیاس های کمال گرایی اهواز (APS) و باورهای غیرمنطقی جونز (IBT) ارزیابی شدند. روش پژوهش علّی- مقایسه ای بود. داده های به دست آمده با استفاده از روش های آمار توصیفی، روش همبستگی پیرسون، آزمون t، رگرسیون گام به گام و تحلیل واریانس یکراهه تحلیل شدنـد. نتایج نشان داد که بین باور های غیرمنطقی و کمال گرایی رابطه معنی دار وجود دارد. میان زنان شاغل و خانه دار از نظر میزان کمال گرایی تفاوتی وجود نداشت؛ خرده مقیاس های باورهای غیرمنطقی مانند واکنش به ناکامی، ضرورت تأیید و حمایت دیگران و اجتناب از مسائل، کمال گرایی را پیش بینی کردند، اما سایر خرده مقیاس ها توان پیش بینی نداشتند. و همچنین مشخص شد که میزان تحصیلات، باورهای غیرمنطقی را به صـورت معکوس پیش بینی می کند و افراد با ترتیب تولد متفاوت از نظر کمال گرایی، تفاوتی معنادار نشان دادند. در نهایت، تفاوت کمال گرایی در افراد با ترتیب تولد متفاوت به وسیله آزمون پی گیری شفه تحلیل شد و نشان داد که فرزندان چهارم از فرزندان اول کمال گراتر هستند.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر میزان اختلالات جنسی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نارضایتی از زندگی جنسی در زنان بسیار شایع است و اختلالات جنسی در یک زن، اغلب پیامدی از بافت روانی اجتماعی جاری اوست. هدف از اجرای این پژوهش، بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری(CBT) بر میزان اختلالات جنسی زنان بوده است. 20 نفر بیمار زن مبتلا به اختلال کنش جنسی، به تصادف در دو گروه آزمایش(10 نفر) و گواه (10نفر) قرار گرفتند. CBT طی 8 جلسه هفتگی با تأکید بر بازسازی شناختی و اصلاح تحریفات شناختی و آموزش تکنیک های رفتاری برای گروه آزمایش به کار گرفته شد. ابزار پیش آزمون و پس آزمون برای هر دو گروه شامل پرسشنامه رضایت زناشویی گلومبک روست بود. تحلیل داده ها نشان داد که درمان شناختی رفتاری به طور معناداری اختلالات کنش جنسی گروه آزمایش را نسبت به گروه کنترل بهبود بخشیده است. میانگین نمرات اختلال جنسی در پس آزمون، در زیرمقیاس های بی ارگاسمی، اجتنابگری جنسی، فراوانی کم رابطه جنسی، فقدان ارتباط جنسی، فقدان شهوت انگیزی جنسی و فقدان کامروایی جنسی در بیماران گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل به طور معناداری پایین تر بود. رفتاردرمانی شناختی (CBT) کارایی ملاحظه پذیری داشت و این روش درمانی می تواند به عنوان یک روش مداخله ای مفید برای زنان دچار اختلال کنش جنسی به کار رود.
زنان، مزاحمت و واکنش (بررسی تجربه دختران دانشجو از مزاحمت های خیابانی و واکنش به آن با کاربرد روش های تحقیق ترکیبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مزاحمت خیابانى یکى از اشکال ممنوع تبعیض جنسى علیه زنان است که عرصه عمومى را به محیطى ناامن و نامطلوب براى فعالیت اجتماعى آنان تبدیل مى کند. سکوت زنان در برابر این مزاحمت ها یکى از دلایل شیوع آن در جامعه قلمداد مى شود، از این رو مطالعه تجربه زنان از مزاحمت هاى خیابانى و واکنش آنان در برابر این مزاحمت ها ضرورى به نظر مى رسد.
پژوهش حاضر که در بین دختران دانشجوى دانشگاه شیراز اجرا شد، به روش ترکیبى با استفاده از طرح اکتشافى (کیفى ـکمى) براى این منظور انجام شده است. در بخش کیفى پژوهش موضوع تحقیق از طریق مصاحبه هاى عمیق با 16 مشارکت کننده مورد اکتشاف قرار گرفت تا به این وسیله پژوهشگران به معانى ذهنى، تجربیات و دیدگاه هاى افراد مورد مطالعه نزدیک گردند. سپس یافته هاى بخش کیفى، محققین را در انتخاب چشم انداز نظرى و طراحى ابزار پرسش نامه بخش کمى (369 نمونه) یارى نمود.
بر اساس نتایج مصاحبه هاى کیفى، یک طبقه بندى از انواع مزاحمت هاى خیابانى در عرصه عمومى در قالب 4 مؤلفه مزاحمت هاى بصرى، کلامى، تعقیبى و لمسى به دست آمد. بر اساس اظهارات پاسخ گویان بخش کمى، مزاحمت هاى بصرى بیشترین شیوع را دارند و پس از آن به ترتیب مزاحمت هاى کلامى، لمسى و تعقیبى قرار دارند. هم چنین درباره واکنش پاسخ گویان نسبت به مزاحمت ها، یافته هاى بخش کمى حاکى از این است که بیشتر پاسخ گویان (حدود 70 درصد) به مزاحمت ها پاسخ منفعلانه مى دهند. بدین معنا که بیشتر آن ها ترجیح مى دهند که در برابر مزاحمت ها سکوت اختیار کنند که این یافته نیز با نتایج مصاحبه هاى کیفى منطبق بود.