مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۸۱.
۲۸۲.
۲۸۳.
۲۸۴.
۲۸۵.
۲۸۶.
۲۸۷.
۲۸۸.
۲۸۹.
۲۹۰.
۲۹۱.
۲۹۲.
۲۹۳.
۲۹۴.
۲۹۵.
۲۹۶.
۲۹۷.
۲۹۸.
۲۹۹.
۳۰۰.
زنان
حوزه های تخصصی:
امروزه، جراحی های زیبایی، به عنوان یکی از جراحی های پرطرفدار در دنیا شناخته می شود. افرادی که به این جراحی ها اقدام می کنند، لزوماً مشکل جسمی ندارند؛ بلکه اغلب به خاطر ملاک های زیبایی قابل قبول در اجتماع که همانا پذیرش اجتماعی می باشد، دست به این اقدام می زنند. بر این اساس، این تحقیق با هدف سنجش میزان گرایش زنان به زیبایی با عمل جراحی در نظر دارد به بررسی تاثیر عواملی چون پذیرش اجتماعی و رسانه ها بر این گونه جراحی ها بپردازد. روش تحقیق، پیمایشی بوده و 385نفر به شیوه نمونه گیری طبقه ای تصادفی متناسب انتخاب گشته اند. روش آماری مورد استفاده، شامل رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر بوده و برای محاسبه ضرایب مسیر از برآوردهای روش ایموس[1] استفاده گردیده است. نتایج تحقیق نشان داد تاثیر متغیر پذیرش اجتماعی بر میزان گرایش زنان به زیبایی با عمل جراحی بیش تر از متغیر رسانه ها بوده است. هم چنین، متغیرهای یاد شده توانسته اند، 31 درصد تغییرات متغیر وابسته را تبیین نمایند.
جنسیت و اجتماعات دینی مجازی: مطالعه مقایسه ای مشارکت دینی زنان و مردان شیعه در کلوب امام رضا (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مساله جنسیت یکی از موضوعات مغفول در جامعه شناسی دین تا نیمه دوم قرن بیستم بوده است. دینداری بالاتر زنان، جایگاه آنان در سلسله مراتب اقتدار دینی و حضور و مشارکت آنان در اجتماعات دینی از جمله موضوعات مناقشه انگیز معاصر می باشد. ظهور و گسترش اینترنت و ورود دین به فضای مجازی ابعاد تازه تر و ناشناخته تری را به این حوزه مطالعاتی بخشیده و شواهد چندانی از وضعیت زنان در اجتماعات دینی مجازی وجود ندارد. بر همین اساس، این مطالعه درصدد پاسخگوئی به این سئوالات بوده است که میزان و سطوح مشارکت دینی زنان در اجتماع دینی مجازی مورد مطالعه چگونه است؟ آیا زنان توانسته اند با بهره گیری از پتانسیل های اجتماعات مجازی موقعیت خود را در اجتماعات دینی بهبود بخشند؟ و این وضعیت چه اشاراتی برای اجتماعات دینی در دنیای واقعی دارد؟ این مطالعه بخشی از مطالعه گسترده تر قوم نگارانه مجازی بوده است و داده ها با روش وبنوگرافی از کلوب امام رضا (ع) جمع آوری و تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد که زنان در تمامی فعالیت های دینی و حتی سلسله مراتب اقتدار دینی در این اجتماع مجازی مشارکت بالاتر و حضور فعال تری به نسبت مردان دارند. به بیانی دیگر زنان نه تنها با بهره گیری از فضای مجازی و امکانات آن توانسته اند علایق دینی خود را فارغ از محدودیت های جنسیتی اجتماعات دینی سنتی در دنیای واقعی دنبال کنند، بلکه با حضور و مشارکت خود اجتماعی مساواتگرایانه تر و جنسیت زدائی شده تر از اجتماعات دینی واقعی بوجودآورند.
مطالعه جامعه شناختی عوامل مؤثر بر امنیت اجتماعی زنان کلانشهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امنیت از مهمترین مولفه های اجتماعی، روانشناختی و فرهنگی هر جامعه ای است که با توجه به حوزه مطالعات جامعه شناختی این مولفه برای حیات هر نظام سیاسی و اجتماعی لازم است. هدف اصلی این پژوهش، مطالعه عواملی است که موجب ایجاد و ارتقاء امنیت اجتماعی زنان در کلانشهر مشهد می گردد. چارچوب نظری این پژوهش ترکیبی از آراء و رهیافت های نظری (قدرت محور، هویت محور، فمینیستی، نظریه فضای دفاع قابل شهری و.....) است. این پژوهش در سال 1392 براساس روش پیمایشی در بین زنان 20 تا 64 ساله، با حجم نمونه391 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده وخوشه ای درمناطق شهری مشهد و با ابزارپرسشنامه محقق ساخته انجام شد. متغیرهای، حمایت اجتماعی، نگرش فرد به خود، امنیت اقتصادی، نگرش به پوشش، مقاومت اجتماعی، استفاده از وسایل ارتباط جمعی و برنامه ریزی و طراحی شهری به عنوان عواملی بودند که رابطه آنها با متغیر وابسته امنیت اجتماعی سنجیده شد. درنهایت با استفاده از رگرسیون خطی چندمتغیره می توان نشان داد که استفاده از رسانه های جمعی، نگرش به پوشش، طراحی و برنامه ریزی شهری، نگرش فرد به خود و امنیت اقتصادی با امنیت اجتماعی رابطه معنادار دارد. هم چنین برای مقایسه میزان امنیت اجتماعی در بین زنان شهر مشهد با توجه به منطقه محل سکونت، ابتدا جامعه آماری را به دو گروه تقسیم کردیم: گروه اول زنانی هستند که در مناطق بالا شهر و گروه دوم زنانی که در مناطق پایین شهر مشهد سکونت داشته اند؛ سپس از آزمونT برای مقایسه و تفاوت سطح معناداری بین این دو گروه استفاده کردیم. طبق نتایج بین مناطق محل سکونت زنان و امنیت اجتماعی آنان تفاوت معناداری مشاهده نگردید. به طور کلی میزان امنیت اجتماعی زنان در شهر مشهد، در سطح متوسط (2/58%) به دست آمد. تاثیر مستقیم و غیر مستقیم متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته در مدل تحلیل مسیر نشان داد که رسانه های جمعی بیش ترین اثر را امنیت اجتماعی گذاشته است. در مجموع با توجه به نتایج بدست آمده پیشنهادهای کاربردی را برای ارتقاء سطح امنیت اجتماعی زنان بیان کرده ایم.
رابطه ای رفتار جامعه پسندی و گرایش های مطلوب اجتماعی در زنان با پنج عامل شخصیتی کاستا و مک کری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی رابطه رفتار جامعه پسندی و گرایش های مطلوب اجتماعی در زنان با پنج عامل شخصیتی کاستا و مک کری بود. پژوهش از نوع همبستگی و نمونه شامل 320 دانشجویان زن دانشگاه پیام نور مرکز بوکان بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های رفتار جامعه پسندی و گرایش های مطلوب اجتماعی با پنج عامل شخصیتی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین ویژگی های روان آزرده گرایی و رفتار جامعه پسند زنان رابطه منفی معنی داری وجود دارد. هم چنین بین ویژگی برون گرایی و رفتار جامعه پسند زنان رابطه مثبت معناداری وجود دارد. هم چنین بین ویژگی گشودگی (یا بازبودن نسبت به تجربه) و رفتار جامعه پسند رابطه مثبت معناداری وجود دارد. بین ویژگی موافق بودن و رفتار جامعه پسند زنان رابطه مثبت معناداری وجود دارد. و بین ویژگی با وجدان بودن و رفتار جامعه پسند زنان رابطه مثبت معناداری وجود دارد. بین رفتار اجتماعی مطلوب و رفتار جامعه پسند زنان رابطه مثبت معناداری وجود دارد. هم چنین بین مولفه های رفتاراجتماعی مطلوب (رفتارهای اجتماعی مطلوب ناشناس، رفتارهای اجتماعی نوعدوستانه، رفتارهای اجتماعی هیجانی و رفتارهای اجتماعی بحرانی با رفتار جامعه پسند زنان رابطه مثبت معناداری وجود دارد تنها مولفه رفتارهای متابعت آمیز با رفتار جامعه پسند معنادار نیست. نتایج پژوهش نشان داد که گرایش های مطلوب اجتماعی و ویژگی های شخصیتی می توانند رفتار جامعه پسندی را پیش بینی کنند.
مطالعه رابطه جهانی شدن فرهنگی و هویت اجتماعی (مطالعه موردی: زنان شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به مطالعه ارتباط جهانی شدن فرهنگی و هویت اجتماعی زنان شهر کرمانشاه پرداخته است . به منظور مطالعه این موضوع از روش کمّی و پیمایشی استفاده و اطلاعات لازم با استفاده از ابزار پرسشنامه جمع آوری شده است. نمونه مورد مطالعه برابر با 597 نفر بود که به منظور کاهش میزان خطا، نمونه تا 600 نفر افزایش داده شد. برای انتخاب این تعداد نمونه، از روش نمونه گیری تصادفی سهمیه ای چند مرحله ای استفاده شد. پس از مرور مطالعات و نظریه های موجود، چارچوب نظری ترکیبی با توجه به نظریه گیدنز و رابرتسون ت دوین شد. شایان ذکر است که متغیر هویت اجتماعی زنان به عنوان متغیر وابسته، شامل: هویت جنسیتی، هویت ملی، هویت قومی و هویت مذهبی بوده و متغیر جهانی شدن فرهنگی نیز با متغیرهای: میزان استفاده از فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطاتی، آگاهی از جهانی شدن، سبک زندگی، نگرش نقش جنسیتی و بازاندیشی سنجیده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که متغیرهای: بازاندیشی، نگرش نقش جنسیتی، وسایل ارتباط جمعی خارجی، فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطاتی، سبک زندگی مدرن و سبک زندگی دوستانه دارای ارتباط معنادار و مثبت و دو متغیر: وسایل ارتباط جمعی داخلی و سبک زندگی سنتی نیز دارای ارتباط معنادار و منفی با هویت اجتماعی مدرن زنان بودند. همچنین، یافته های مستخرج از مدل رگرسیون چند متغیره نشان داد که شش متغیر سبک زندگی مدرن، سبک زندگی سنتی، بازاندیشی، وسایل ارتباط جمعی داخلی، نگرش نقش جنسیتی و وسایل ارتباط جمعی خارجی بر روی هم توانستند متغیر وابسته هویت اجتماعی زنان را نزدیک به 25درصد تبیین نمایند.
طراحی الگوی ارتباطی و اطلاع رسانی برای توانمند سازی زنان عضو صندوق اعتبارات خُرد روستای لپویی استان فارس با پارادایم توحیدمحور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظر به اهمیت توانمند سازی زنان، مقاله حاضر به بررسی پارادایم های توانمند سازی «ساختارمحور»، «کارکردمحور»، «تفسیرمحور»، و «انسان محور» می پردازد؛ و با توجه به ناموفق بودن این پارادایم ها ، پارادایم گزیداری منطبق با فطرت انسان و احکام الهی یعنی «توانمند سازی توحیدمحور» را ارائه می کند که به منظور پیاده سازی آن نیز پیمایشی درباره صندوق اعتبارات خُرد زنان روستای لپویی استان فارس به انجام رسید؛ و با طراحی الگوی ارتباطی و اطلاعاتی متناسب، چگونگی تحقق توانمند سازی آنها تببین شد. جمعیت نمونه مطالعه شصت نفر بوده، گردآوری داده ها با روش های مشاهده، مصاحبه و پیمایش صورت گرفت. روایی صوری پرسشنامه با کمک صاحب نظران و پایایی آن نیز با مطالعه راهنمای خارج از نمونه تأیید شد (82/0= α ). یافته ها وجود تفاوت دو گروه زنان عضو صندوق را نشان داد و با کمک نظریه های علوم اجتماعی و روان شناسی، الگوهای ارتباطی و اطلاع رسانی توانمند سازی شامل الگوهای «بینشی- عقیدتی»، «ارزشی اخلاقی»، و «مهارتی رفتاری» طراحی شد که مسیر توانمندی از طریق این الگوها به حکمت مبتنی بر مشارکت گرایی، جامع گرایی و جامعه گرایی زنان می انجامد.
فراتحلیل مطالعات انجام شده پیرامون خشونت علیه زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خشونت علیه زنان در ابعاد خانگی و اجتماعی آن چه در جوامع توسعه یافته و چه در جوامع درحال توسعه همواره به عنوان یک دغدغه و آسیب مطرح بوده است. تحقیقات زیادی روی این مسئله انجام شده منتها به دلیل داشتن روش های مختلف برخورد با مسئله و شقوق متعدد نظری، نتوانسته این انبوه نتایج را در یک قالب پژوهشی که نقطه عطفی برای پژوهش ه ای آتی در این حوزه باشد فراهم آورد. در این پژوهش فراتحلیلی با دسته ب ندی نظریات به کارگرفته شده در 22 پژوهش کاربردی در حوزه خشونت عیله زنان، تئوری های پرکاربرد استخراج و سپس با بررسی روش های تحقیق آن ها علاوه بر مشخص کردن حیطه و میدان مطالعاتی، اجزا پژوهش ها دسته بندی شده است. در طبقه بندی فرضیات مشخص گردید، ربط نظری با مدل نظری ارائه شده در پژوهش ها همخوانی اندکی داشته و تنها سه نظریه ""منابع""، ""یادگیری"" و ""فمنیستی"" در تبیین مدل فرضی کاربرد اصلی داشته است. در نهایت با استفاده از روش های قدرتمند آماری نقش این سه نظریه در تبیین و تایید فرضیات سنجش شد. پیشنهادهای پژوهش ها نیز براساس اتکا بر پایگاه های اقتصادی، جنسیتی و آموزشی دسته بندی گردید.
بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی بانوان جوان و مشارکت آنان در فعالیت های ورزشی در شهر یزد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در دنیای امروز شرکت در فعالیت های ورزشی، به عنوان یک عنصر اساسی در زندگی افراد به شمار می آید، سرمایه اجتماعی هر فرد مهمترین بستری است که فرد بر اساس آن به مشارکت ورزشی می-پردازد. از این جهت، هدف از این تحقیق بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی بانوان جوان و مشارکت آنان در فعالیت های ورزشی است. از نظریه سرمایه بوردیو به عنوان چارچوب نظری این پژوهش استفاده شد و همچنین جامعه آماری را بانوان جوان 18-35 ساله شهر یزد تشکیل داده و برای گردآوری داده ها تعداد 200 نفر از آنان به عنوان نمونه به شیوه نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. یافته ها نشان می دهد که مشارکت ورزشی زنان جوان 18 تا 35 ساله شهر یزد، در سطح متوسطی می باشد. مقایسه میانگین مشارکت ورزشی در میان پاسخگویان بر حسب سن و اشتغال تفاوت معنی داری را نشان می دهد. اما مقایسه میانگین مشارکت ورزشی در میان پاسخگویان بر حسب میزان تحصیلات تفاوت معنی داری وجود ندارد. بر اساس نتایج رگرسیونی، متغیرهای ارتباطات اجتماعی (r=0/280) و هویت اجتماعی (r=0/113) بر متغیر مشارکت ورزشی تاثیر مستقل و معناداری داشتند که در این میان بیشترین تاثیر گذاری مستقیم بر نمره مشارکت ورزشی مربوط به مصرف رسانه ایی (r=0/463) است. در نهایت سرمایه اجتماعی (r=0/944) بیشترین تاثیر مستقیم را بر متغیر مشارکت ورزشی دارد بنابراین با توجه به نتایج تحقیق می توان به این هدف کلی دست یافت که سرمایه اجتماعی بر مشارکت ورزشی زنان جوان شهر یزد تاثیر بسزایی دارد.
تحلیل گفتمان سه برنامه توسعه با رویکردی به مسائل زنان و خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به مسائل زنان و خانواده در برنامه های توسعه یکی از الزامات و سیاست های توسعه به شمار می آید. یکی از پیش شرط های لازم جهت طراحی الگوی بومی توسعه در ایران، نگاه انتقادی به برنامه های پیشین توسعه در ایران است. در این مقاله با مروری بر دیدگاه ها و نظریات عمده درباره توسعه و با تأکید بر مسئله زن و خانواده، به تحلیل گفتمان برنامه سوم، چهارم و پنجم توسعه پرداخته شده است.در تحلیل گفتمان تلفیقی، از رویکردهای لاکلا، موف و فرکلاف استفاده شده است. برنامه توسعه سوم و چهارم به گفتمان اصلاح طلب و برنامه توسعه پنجم به گفتمان اصولگرا نسبت داده شده است. تأکید گفتمان اصلاح طلب بر نشانه های ""اصلاحات""، ""توسعه سیاسی"" و ""جامعه مدنی"" است، اما در مقابل، تأکید گفتمان اصولگرا بر نشانه هایی چون: ""قانون اساسی""، ""توسعه اقتصادی""، ""عدالت""، ""ارزش های دینی و اخلاقی"" و ""استقلال"" است. گفتمان اصلاح طلب در حوزه مربوط به توسعه جنسیتی تلفیقی از رویکردهای توانمندسازی و جنسیت و توسعه را نمایندگی می کند؛ اما، گفتمان اصولگرا با نگاهی انتقادی به رویکردهای عمده در نظریات توسعه تلاش در جهت نظریه پردازی بومی در حوزه مسائل زنان و خانواده با رویکرد خانواده گرایی دارد.
عوامل موثر بر مشارکت زنان شهر تهران در نیروی کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین عوامل موثر در توسعه، بهره گیری حداکثری از مشارکت زنان و مردان در نیروی کار است. زنان به عنوان نیمی از نیروی کار بالقوه هر جامعه، با مشارکت در فعالیت های اقتصادی می توانند رشد و توسعه اقتصادی را سرعت بخشند. در این مقاله با استفاده از داده های نمونه دو درصد سرشماری سال 1385 شهر تهران تأثیر متغیرهای جمعیتی، اجتماعی و اقتصادی بر مشارکت زنان در نیروی کار مورد بررسی قرار گرفته است. پس از مرور ادبیات نظری و تجربی، تأثیرگذارترین متغیرها (با توجه به داده های موجود) بر مشارکت زنان شناسایی شد و بعد از تحلیل دو متغیره برای تحلیل نهایی از رگرسیون لجستیک استفاده گردید. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که زنان مطلقه و هرگز ازدواج نکرده مشارکت بیشتری نسبت به زنان متاهل و بی همسرِ بر اثر فوت، در نیروی کار شهر تهران دارند. سطح باروری تأثیری معکوس بر میزان مشارکت زنان شهر تهران در نیروی کار دارد، بطوری که زنان بدون فرزند در مقایسه با زنان دارای فرزند مشارکت بیشتری در نیروی کار دارند. همچنین سطح تحصیلات متغیری تأثیرگذار بر مشارکت زنان شهر تهران درنیروی کار است بطوری که با افزایش سطح تحصیلات بر مشارکت زنان در نیروی کار بشدت افزوده می شود. وضعیت اقتصادی خانواده تأثیری معنادار بر مشارکت زنان شهر تهران در نیروی کار دارد بدین صورت که زنان در خانواده هایی با وضعیت اقتصادی ضعیف در مقایسه با زنان درخانواده هایی با وضعیت اقتصادی مناسب، مشارکت بیشتری در نیروی کار دارند. نتایج حاصل از رگرسیون لجستیک با کنترل سن نشان می دهد که متغیرهای موجود در همه مدل ها تأثیر معنادار در سطح 99 درصد بر وضع فعالیت زنان در همه سنین داشتند. سطح تحصیلات با کنترل سایر متغیرها تأثیرگذارترین متغیر بر فعال بودن زنان در همه سنین بجز زنان 34-20 ساله است در حالی که برای زنان 34-20 ساله، وضع تاهل با کنترل سایر متغیرها تأثیر بیشتری بر فعال بودن زنان دارد. میزان تشخیص مدل ها بر اساس متغیرهای مستقل موجود بسیار بالا بوده و پیش بینی پذیری مدل ها بیش از80 درصد می باشد. بنابراین هر چهار متغیر بررسی شده بر تصمیم زن برای پیوستن به نیروی کار تأثیر زیادی دارند. در مجموع می توان نتیجه گرفت که سطح تحصیلات تأثیرگذارترین متغیر بر مشارکت زنان در نیروی کار است، افزایش سطح تحصیلات نه تنها مستقیماً مشارکت زنان در نیروی کار را افزایش می دهد بلکه با تأثیر بر وضعیت تاهل (افزایش سن ازدواج، افزایش طلاق) و کاهش سطح باروری، موجب افزایش مشارکت زنان در نیروی کار می شود؛ بنابراین این متغیرها در تعامل با دیگر متغیرها بر تصمیم زنان برای پیوستن به نیروی کار تأثیر می گذارند.
بررسی نگرش زنان نسبت به بازیافت زباله های خانگی در مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسأله بازیافت از جمله مسائلی است که امروزه مدیریت شهری را به خود مشغول نموده است. در بین گروه های گوناگون اجتماعی، زنان به علت نوع فعالیت هایی که در منزل انجام می دهند و نیز نقش مهمی که در محیط منزل برعهده دارند، از جایگاه ویژه ای در بحث بازیافت و به ویژه بازیافت زباله های خانگی برخوردارند. در این راستا اطلاع از نگرش زنان نسبت به بازیافت زباله امری ضروری در مدیریت زباله های خانگی محسوب می شود. تحقیق حاضر در صدد شناخت نگرش زنان نسبت به بازیافت زباله های خانگی و عوامل موثر بر آن می باشد. این تحقیق در سطح مناطق شهری استان مازندران صورت گرفته و 471 نفر از زنان خانه دار شهری نمونه های آن را تشکیل می دهند. برای انجام این تحقیق از روش پیمایشی استفاده شده و ابزار جمع آوری داده های مورد نیاز، پرسشنامه محقق بوده که اعتبار و پایایی آن مورد تایید قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان داد که پارادایم نوین زیست محیطی عامل بسیار مهمی در تکوین نگرش مثبت نسبت به مدیریت بازیافت زباله های خانگی می باشد. همچنین دغدغه های زیست محیطی، سطح تحصیلات و وضعیت اقتصادی خانوارها رابطه معناداری را با نگرش زنان نسبت به بازیافت زباله داشته اند. یافته های تحقیق حاضر، علاوه بر استفاده های علمی و نظری، می تواند برای مسولین و دست اندرکاران مدیریت و برنامه ریزی محیط زیست شهری مورد استفاده قرار گیرد.
سنجش نگرش زنان شهر یزد درباره ی آپارتمان نشینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آپارتمان نشینی مانند بسیاری از دیگر مظاهر شهرنشینی، بیش از آنکه از دل جامعه ی ما جوشیده باشد از غرب اقتباس شده است. گسترش روزافزون این پدیده می تواند پیامد های مثبت و منفی زیادی به همراه داشته باشد. در جامعه ی ما چون زنان معمولاً کمتر از مردان شاغلند و بیشتر در محیط خانه و آپارتمان هستند، بنابراین تجربه ی زندگی در این محیط ها باعث شکل گیری نگرش خاصی نسبت به آپارتمان نشینی در ذهن آنها می گردد. از آنجا که نگرش ها می توانند روی رفتار، سلامت روانی و ذهنی افراد، روابط اجتماعی، استحکام خانواده و دیگر ابعاد زندگی تأثیرگذار باشند، بنابراین با توجه به این تأثیرات بررسی نگرش نسبت به آپارتمان نشینی دارای اهمیت است. روش این تحقیق پیمایشی است؛ داده ها با ابزار پرسشنامه و با استفاده از شیوه نمونه گیری دومرحله ای که درمرحله اول خوشه ای ودرمرحله دوم درداخل خوشه های انتخابی به روش سیتماتیک زنان انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفتند از ۳۸۴ نفر از زنان متأهل شهر یزد گردآوری شده است. یافته های تحقیق بیانگر آنست که میانگین نگرش زنان شهریزد نسبت به آپارتمان نشینی، از حد متوسط پایین تر است. وزنان آپارتمان نشین در مقایسه با زنان ویلایی نشین، نگرش مثبت تری نسبت به آپارتمان نشینی دارند. همچنین، زنان غیر بومی در مقایسه با زنان بومی، نگرش مثبت تری نسبت به آپارتمان نشینی دارند.واین تفاوت ها ازنظر آماری معنادار است. و زنان شاغل نیز در مقایسه با زنان غیر شاغل نگرش مثبت تری نسبت به آپارتمان نشینی دارند اما این تفاوت ازنظر آماری معنادارنیست. از سویی دیگر، بین متغیرهای سن و بعد خانوار و نگرش نسبت به آپارتمان نشینی رابطه معکوس و معناداری وجود دارد. در حالیکه بین پایگاه اقتصادی- اجتماعی و نگرش نسبت به آپارتمان نشینی رابطه معناداری وجود ندارد.
اعتماد اجتماعی، زنان و سیاست های مقابله با تغییرات آب وهوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر، اعتماد به موضوعی حیاتی برای جوامع انسانی تبدیل شده و نقش اساسی در سیاست های مقابله با مشکلات اجتماعی به وی ژه در زمینه خطرهای محیط زیستی دارد. مقابله با خطرهای محیط زیستی مانند تغییر آب وهوا، نیازمند آگاهی است؛ آگاهی و آمادگی برای مقابله با مخاطرات برای همه گروه های اجتماعی لازم و ضروری است از جمله زنان که قشر آسیب پذیری در مقابل مخاطرات محیط زیستی هستند. این آگاهی معمولاً از سوی نهادهای اصلی و مرتبط همچون دولت، سازمان های خصوصی محیط زیستی و دانشمندان به دست می آید. بنابراین، پذیرش این آگاهی و اعتماد به آنها، مستلزم اعتماد مردم به نهادهای مرتبط با آن است. در این بررسی، میزان اعتماد دانشجویان نسبت به منابع اطلاعات (دولت، سازمان های خصوصی محیط زیستی و دانشمندان) و تفاوت آن برمبنای جنسیت و دانشکده بررسی شده است. برای انجام این پژوهش از روش پیمایش استفاده شده و با نمونه گیری طبقه ای، 411 نفر از دانشجویان انتخاب شدند. یافته ها حاکی از آن است که اعتماد دانشجویان به منابع اطلاعات کمی بیشتر از متوسط بود و گروه های حامی محیط زیست، معتمدترین منبع اطلاعات تغییر آب وهوا بودند. همچنین تفاوت محسوس فقط در اعتماد براساس جنسیت به دانشمندان مربوط است. علاوه بر این، نتایج پژوهش نشان داد که میزان اعتماد دانشجویان پسر به منابع اطلاعات بیش از دانشجویان دختر بود. منابع اعتماد برمبنای دانشکده نیز متفاوت بود. به عبارت دیگر، دانشکده هایی که برنامه درسی شان ارتباط نزدیک تری با موضوع های محیط زیستی داشته است اعتماد بیشتری به دانشمندان و سازمان های خصوصی داشتند. در پایان، براساس تفاوت های جنسیتی در اعتماد به منابع اطلاعات و دانشکده، پیشنهادهایی ارائه شد.
بررسی مقایسه ای: موانع فرهنگی تحقق عدالت جنسیتی (مطالعه زنان متأهل شهر تهران در سال های 1389 و 1393)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ریشه اصلی نظریه های جنسیتی، سلطة مردانه است و شناختعناصر واقعی و نمادین خشونت مردان در فضای یک جامعه به طور خاص و نیز عناصر نمادین خشونت پذیری زنان و ترسیم سلسله مراتب ارزش ها در آن فضای اجتماعی برای تحلیل نابرابری جنسیتی اهمیت دارد. در این پژوهش علاوه بر متغیرهای زمینه ای، براساس نظریه های چافتز، بوردیو و هریسون، تأثیر سه متغیر مستقل گرایش به ایدئولوژی مردسالاری، فرایند جامعه پذیری جنسیتی و باورهای اعتقادی قالبی بر متغیر وابسته نابرابری جنسیتی (نابرابری زن و همسرش در سرمایه های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و نمادین) بین 455 زن متأهل در هفت منطقه شهر تهران بررسی شد. جامعه نمونه پژوهش از زنان طبقه های بالا، متوسط و پایین با استفاده از روش پیمایشی و روش پرسش نامه به صورت پانل (گروهی) و مقایسه ای در سال های 1389 و 1393 انتخاب شد. براساس نتایج پیمایش ها، بین متغیرهای باورهای اعتقادی قالبی، سطح تحصیلات زن و درآمد ماهانه خانواده با نابرابری جنسیتی ارتباط قوی وجود دارد (متغیر اول، هم راستا و دو متغیر دیگر برعکس آن). همچنین دو متغیر مستقل دیگر یعنی گرایش به ایدئولوژی مردسالاری و جامعه پذیری جنسیتی نیز با نابرابری جنسیتی همبستگی دارند. در تحلیل مسیر مشخص شد که متغیرهای باورهای اعتقادی قالبی و تحصیلات و درآمد از متغیرهای بیرونی و اصلی و دو متغیر ایدئولوژی مردسالارانه و جامعه پذیری جنسیتی از متغیر های واسطه هستند. بنابراین در پژوهش دوم و پس از گذشت چهار سال از پژوهش اول مشخص شد که پذیرش نابرابری جنسیتی و نیز اندازه گرایش های جنسیتی روند کاهشی داشته است.
پوشش زنان و دلالت های معنایی آن (مطالعه موردی: زنان جوان شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، واکاوی ژرف نگرانه دلالت ها و معانی پوشش زنانه در یک فضای اجتماعی/ فرهنگی خاص است. فضا این پژوهش شهر کرمانشاه است که تنوع قومی/ مذهبی و قشربندی اجتماعی پیچیده ای دارد. این پژوهش، در بخش رویکرد نظری، کوشیده است با کمک مجموعه ای از مفاهیم نظریِ بیان شده مرتبط با این موضوع از سوی برخی جامعه شناسان (گیدنز، زیمل، گافمن)، گونه ای صورت بندی مفهومی/ نظری از موضوع پوشش و بدن ارائه دهد. با اینکه این مفاهیم متعلق به سنت های نظری متفاوتند بنابراین درآمیختن آنها بدون دشواری و تناقض نیست؛ در نقش مجموعه سازه های نظریِ روشنگر می توانند در کنار هم بر جنبه های مختلف پدیده موضوع پژوهش پرتو افکنند. روش پژوهش به کاررفته، کیفی نظریه پردازی داده محور یا همان نظریه مبنایی است که در آن از فن مصاحبه عمیق فردی برای گردآوری داده ها استفاده شده است. نمونه پژوهش براساس تلفیقی از دو شیوه نمونه گیری هدفمند (با معیار حداکثر تنوع) و نظری (با معیار اشباع نظری) انتخاب شده است. براساس نتایج پژوهش پوشش از دیدگاه زنان مختلف، دلالت و معنای یکسان ندارد. درمجموع داده های تولیدشده در قالب 138 مفهوم، 31 موضوع عمده، 7 موضوع محوری (که مبنای خط سیر ما را در پژوهش است) و یک هسته مرکزی کدگذاری شده اند. موضوع های عمده عبارتند از: پوشش رفتاری فراتر از حجاب، پوشش میانجی هویت یابی و تمایزبخشی، پوشش به مثابه مدیریت بدن و نماد بازاندیشی، پوشش در نقش بخشی از فرآیند زیبایی شناختی بدن، پوشش در کشاکش الزام های ساختاری و انتخاب های فردی و پوشش در نقش حفاظ امنیتی. موضوع نهایی پژوهش نیز پروبلماتیک شدن پوشش است که موضوع های دیگر حول آن شکل گرفته اند و بیانگر دلالت های متفاوت پوشش از دیدگاه زنان نمونه پژوهش، در نقش کنشگران زمینه پژوهش هستند.
تحلیلی بر کیفیت زندگی زنان دچار طلاق عاطفی (مطالعه موردی: شهرکرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر، بررسی کیفیت زندگی زنان دچار طلاق عاطفی است. به این منظور در قالب روش پیمایشی، 340 نفراز زنان شهرکرد در دو گروه نمونه عادی و طلاق عاطفی به دو روش نمونه گیری گلوله برفی و سهمیه ای اتفاقی ساده انتخاب شده و از طریق پرسشنامه به جمع آوری اطلاعات پرداخته شد. یافته های تحقیق نشان می دهد: بین طلاق عاطفی و شش بعد کیفیت زندگی زنان (احساس فردی، روابط خانوادگی، روابط اجتماعی، کیفیت سلامت، رضایت از شرایط محیطی و رضایت از شرایط اقتصادی) رابطه معناداری وجود دارد. همچنین اختلاف رتبه ها در هر کدام از متغیرهای وابسته در دو گروه نیز معنادار بوده است. در نهایت این نتیجه حاصل شد که کیفیت زندگی زنان دچار طلاق عاطفی بر اساس طیف لیکرت، درحد پایین و کیفیت زندگی زنان عادی درحد بالایی است.
مقاله به زبان انگلیسی: بررسی رابطه ی طرح واره های ناسازگار اولیه و رضایت جنسی در زنان شاغل دانشگاه های فردوسی مشهد و شیراز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: انسان در طول تاریخ، به منظور استحکام و بقای نسل، نیازمند برقراری رابطه ی جنسی بوده و سازگاری در روابط جنسی و تناسب و تعادل آن، از ضرورت های خوشبختی و موفقیت در زندگی زناشویی به حساب می آید. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی پیش بینی رضایت جنسی زنان شاغل در دانشگاه های فردوسی مشهد و شیراز بر اساس طرح واره های ناسازگار اولیه است.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش پس رویدادی شامل زنان شاغل محیط های دانشگاهی بوده و نمونه ی آماری آن را زنان شاغل در دانشگاه های فردوسی مشهد و شیراز تشکیل دادند. نمونه گیری پژوهش به صورت در دسترس بود. این مطالعه در بازه ی زمانی اردیبهشت تا تیر 1393 انجام گرفت. در مجموع 127 شرکت کننده (28 تا 41 سال) وارد طرح شدند که پس از جمع آوری تعداد پرسش نامه های تکمیل شده، اطلاعات 95 شرکت کننده تحلیل آماری گردید. به منظور جمع آوری داده ها، از پرسش نامه های طرح واره های ناسازگار یانگ و رضایت جنسی لیندابرگ و کرسی استفاده شد. تحلیل آماری با استفاده از روش رگرسیون چندگانه ی مدل گام به گام و نرم افزار SPSS نسخه ی 17 انجام شد.
یافته ها: از بین طرح واره های ناسازگار اولیه، چهار طرح واره ی محرومیت هیجانی، بی اعتمادی، ترک شدن و نقص، به ترتیب از زیاد به کم، دارای سهم معنی دار در پیش بینی متغیر رضایت جنسی زنان بودند (001/0=P).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان گفت چهار طرح واره ی محرومیت هیجانی، بی اعتمادی، ترک شدن و نقص در حوزه ی کلی طرح واره های بریدگی و طرد، شکل می گیرند و این حوزه خود می تواند از عوامل زیربنایی تشکیل دهنده ی رضایت جنسی باشد و می توان با مداخله در متغیرهای این حوزه، سطح رضایت جنسی را ارتقا داد.
مقاله به زبان انگلیسی: بررسی عملکرد جنسی و رضایت مندی زناشویی در زنان با و بدون سابقه ی زایمان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: رابطه ی جنسی، کششی طبیعی در فضای مناسب خانواده است که پذیرش و احساس رضایت از آن در حفظ نظام خانوادگی موثر است اما به دنبال زایمان به خاطر شرایط خاص این دوران، رفتار جنسی دچار تغییراتی می شود. با توجه به شیوع مشکلات جنسی و ارتباط آن با تولد فرزند در زنانی که برای اولین بار مادر شدن را تجربه می کنند این پژوهش با هدف بررسی عملکرد جنسی و رضایت مندی زناشویی در زنان نخست زا و زنان بدون فرزند انجام شد.
روش کار: در این پژوهش توصیفی، 120 نفر از زنان متاهل (60 نفر دارای فرزند و60 نفر بدون فرزند) در محدوده ی سنی 30-20 سال با روش نمونه گیری تصادفی ساده از میان مراجعین به مراکز بهداشتی و مطب های متخصص زنان و زایمان شهر مشهد در سال 1388 انتخاب شدند. نمونه ها پرسش نامه های رضایت زناشویی اینریچ و رضایت جنسی و مشخصات جمعیت شناختی را تکمیل کردند. داده ها با نرم افزار SPSS و آمار توصیفی، مجذور خی و آنووا تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد زنانی که هنوز تجربه ی بارداری و زایمان را پشت سر نگذاشته اند از عملکرد جنسی بهتر (017/0=P) و رضایت مندی زناشویی بالاتر برخوردار بوده اند (005/0=P). هم چنین نمره ی میانگین عملکرد جنسی در زنان بدون فرزند 6/3 و برای زنان دارای فرزند 3/3 است.
نتیجه گیری: زنان متاهل بدون تجربه ی زایمان، میانگین نمره ی رضایت جنسی و رضایت مندی زناشویی بالاتری نسبت به زنانی که زایمان را تجربه کرده اند به دست آورده اند و این امر نشان ده نده ی نقش عامل جنسی بر عامل جنسی بر رضایت زناشویی و لزوم توجه به مشکلات جنسی در دوره ی پس از زایمان است.
سلامت جنسی و اختلالات عملکردجنسی در زنان مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عملکرد جنسی مناسب و سالم یکی از نشانه های سلامت جسم و روان است و باعث ایجاد یک حس لذت مشترک، تقویت و تعمیق صمیمیت و کاهش تنش ها بین زوجین می شود و در نهایت توانایی فرد را برای کنار آمدن با استرس ها و مشکلات زندگی را افزایش می دهد. باید به این نکته توجه داشت که مقوله جنسیت تنها به عمل کرد جنسی محدود نمی شود، بلکه پدیده ای است پیچیده و چند جانبه که عوامل زیستی، روانشناختی، فرهنگی بین فردی و رفتاری روی آن تأثیر می گذارند. باید در نظر داشت که هرکدام از بیماری های مزمن جسمی می توانند به نوبه خود، تغییراتی در چرخه پاسخ جنسی بهنجار بوجود آورند و در بسیاری از موارد منجر به ایجاد اختلالات عمل کرد جنسی در بیماران شود. سرطان یکی از بیماری های مزمن است که منجر به مشکلات جنسی متعددی در زنان می شود و سلامت و بهزیستی آن ها را به خطر می اندازد. این مقاله نگاهی دارد به سلامت جنسی و اختلالات عملکردجنسی در زنان مبتلا به سرطان ودر آخر راهکارهایی جهت مدیریت مشکل های جنسی در این زنان ارائه می گردد.
زن در آیین دادرسی کیفری ایران و فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات مهم و مورد توجه جامعه بین المللی، احترام به حقوق زن و مرد و عدم
تبعیض بر اساس جنسیت است. کشورها تلاش کردهاند در وضع قوانین و مقررات داخلی خود تا
آنجا که شرایط و اوضاع واحوال حاکم بر نگر شهای داخلی اجازه م یدهد از رهنمودها و
دستاوردهای جامعه بین الملل استفاده کنند. قانونگذار ایران و فرانسه نیز کم وبیش در این راستا، در
قلمرو حقوق کیفری شکلی بنا به ملاحظات زیستی و جسمانی ویژه بانوان، قوانین و مقررات
متفاوتی را که حاکی از سیاست ویژه افتراقی ارفاق آمیز نسبت به متهمان و مجرمان زن است، وضع
کردهاند. به طور کلی، در آیین دادرسی کیفری ایران و فرانسه، برخی از تفاوتها به نفع زنان و در
مقام حمایت از آنان وضع شده است. درعین حال، در نظام های حقوقی مزبور، خلأ قوانین حمایتی
خاص به ویژه در مرحله تحقیقات پلیسی و نزد مراجع تحقیق، مشهود است.آنچه از موارد خاص
تبعیض جنسیتی در نظام دادرسی ایران در خصوص ادله اثبات دعوا و اجرای احکام کیفری
ملاحظه می شود، از طریق سیاست جنایی تقنینی مدبرانه، تحول د ر رویه قضایی، بهر هگیری ا ز
ظرفیت های موجود در آرای فقها و تصویب مقررات موردی در یکسان سازی و ایجاد تعادل بین
حقوق زنان و مردان درمورد تعیین دیه اقلیت های دینی و مسلمانان و نیز اصلاح قانون بیمه اجباری
مسئولیت مدنی دارندگان وسایل نقلیه موتوری راجع به لزوم پرداخت یکسان دیه قربانیان زن،
ناشی از حوادث وسایل مزبور با مردان، و الغای خصوصیت مصادیق فوق الذکر، قابل رفع است.