فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
ممالیک سلسله ای از غلامان ترک نژاد بودند که با استفاده از توانمندی های سیاسی و نظامی توانستند حاکمیت بر دریاهای سیاه و سرخ را در مدیترانه به دست بگیرند و به مدت دو قرن و نیم اقتدار سیاسی و اقتصادی خود را در شرق مدیترانه بعنوان حاکمان اسلامی جهان عرب موجودیت بخشند. از سوی دیگر دلیل این پایداری و گستردگی سیاسی آن ها؛ منوط به کارآمد بودن دیوان سالاری و ارکان برجسته ی سیاسی اقتصادی و ساختار فرهنگی آن ها می باشد که بر اساس همین ساختارها توانستند دوران طولانی حکومت بر مصر را رقم بزنند، همچنین از نظر دسته بندی های سیاسی؛ ممالیک به دو دسته ی ممالیک بحری و ممالیک بری تقسیم می شوند. از این رو می توان گفت بهره گیری از موقعیت سیاسی و اقتصادی ممالیک به لحاظ ارکان حکومتی و شرایط بالقوه ی تجاری و سیاسی در ایجاد و تدوام مراودات سیاسی اقتصادی با همسایگان متفاوت بوده است؛ به گونه-ایی که هر یک از سلاطین مملوک بحری و بری در این زمینه کارکردهای متفاوتی از خود نشان دادند که این امر در تحکیم و یا اضمحلال اقتدار حکومتی شان تأثیر گذار بوده است. این پژوهش به دنبال یافتن این سؤال می باشد که میان ممالیک بحری و بری از لحاظ کارکردهای سیاسی و ارکان حکومتی چه تفاوت ها و شباهت هایی وجود دارد و نقاط مثبت و منفی در همگرایی و واگرایی این دو سلسله ی حکومتی چه بوده است؟ از این رو این فرضیه مطرح می شود که شباهت ها و تفاوت های ساختار سیاسی و حکومتی ممالیک بحری و بری زمینه ی لازم را برای ترقی و یا ایستایی ارکان حکومتی مصر فراهم نمود همچنین فراز و نشیب هایی که در این زمینه بوجود آمد موجب شد هر یک از این سلسله ها کارآیی متفاوتی از خود نشان دهند که در تداوم و یا اضمحلال حکومتی شان تأثیر گذار بوده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در زمینه همگرایی و واگرایی ممالیک بحری و بری از لحاظ ساختار سیاسی، اقتصادی و فرهنگی تفاوت های آن ها بیشتر از شباهت هایشان می باشد و همین نکته به عنوان مهم ترین عامل سیاسی و ایدئولوژیکی در تثبیت – تدوام و فروپاشی اقتدار سیاسی و اقتصادی آن ها تأثیر گذار بوده است.
کارکردهای اجتماعی جزیه در مصر سده نخستین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مالیات جزیه در مصر سده نخستین اسلامی، از جمله مهم ترین عوامل تاثیرگذار بر مناسبات اجتماعی والیان مسلمان و اتباع ذمی بود. شرایط و اقتضاءات اخذ جزیه، قوانین و نحوههزینه کرد و دیگر مسائل مربوط به آن هر دو سوی این معادله یعنی ذمیان و حاکمیت اسلامی را متاثر می ساخت. در این پژوهش بر اساس روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد تاریخ اجتماعی، کارکردهای متنوع اجتماعی جزیه در مصر سده نخستین اسلامی بررسی شده است. در مواردی نشان داده شده که چگونه اقتضائات جزیه، نتایجی چون تغییر والیان و یا شورش ها و نارضایی های عمومی در میان اتباع ذمی را به دنبال داشته است.
روابط سیاسی ایران و مصر از پیروزی انقلاب اسلامی تا رحلت حضرت امام خمینی (ره) (1357-1368 ه . ش)
حوزه های تخصصی:
در اردیبهشت 1358 روابط دیپلماتیک دولت های مصر و ایران در پی اعتراض دولت جمهوری اسلامی ایران به قرارداد کمپ دیوید قطع شد. قطع رابطه با کشوری که تا پیش از انقلاب اسلامی ایران یک متحد راهبردی محسوب می شد، تنها به فاصله چند ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی در بطن خود نشان از آن داشت که حکومت جوان جمهوری اسلامی ایران برای تحقق بخشیدن به آرمان فلسطین از هیچ اقدامی فروگذار نخواهد کرد. مفروض این پژوهش آن است که امام خمینی و جمهوری اسلامی کوشیدند با قطع ارتباط با دولت مصر این کشور را به جرگه طرفداران آرمان فلسطین بازگردانند که متأسفانه با پاسخ سرد طرف مصری روبرو گردید. در این مقاله با استفاده از روش کتابخانه ای و به شیوه توصیفی- تحلیلی تلاش می شود دلایل قطع روابط دیپلماتیک بین جمهوری اسلامی ایران و مصر مورد مداقه و بررسی قرار داده شود و با توجه به اینکه در حال حاضر نیز روابط دیپلماتیک دوکشور قطع است ریشه یابی این قطع روابط از اهمیت بیشتری برخوردار خواهد بود.
تحلیل و بررسی تکاپوهای سیاسی - اقتصادی ممالیک در دریای مدیترانه در تقابل با ایلخانان (648-923 ه . ق/1250-1517 م)
حوزه های تخصصی:
دوران سیصدساله ی فرمانروایی ممالیک بر مصر و شام، حدفاصل میان دو دولت ایوبی و عثمانی (648-923 ه . ق/1250-1517 م)، از مهم ترین ادوار سیاسی و اجتماعی و فرهنگی این منطقه به شمار می رود. از دیدگاه سیاسی سلاطین مملوک علاوه بر آنکه به مثابه سدی در برابر یورش مغولان قد برافراشتند؛ مهاجمان صلیبی را در هم شکستند و از سرزمین فلسطین بیرون راندند. ممالیک برای توسعه سیاسی – اقتصادی خود از تقابل و دشمنی با ایلخانان به عنوان یک محور اصلی بهره بردند و همه ی روابط خود با دولت های درگیر در منطقه ی مدیترانه را بر اساس این محور شکل دادند. از لشکرکشی به ارمنستان تا عهد و پیمان با اروپائیان همگی بر اساس این محور شکل گرفت و درنهایت نیز در موارد بسیاری به ممالیک نقش یک دولت واسطه گر در منطقه ی مدیترانه را داد. بر این اساس این بررسی به دنبال کنکاش در روابط سیاسی و اقتصادی ممالیک با محوریت توجه به دولت ایلخانی می باشد و همواره این سؤال مطرح می گردد که ممالیک در دریای مدیترانه چه نقش اقتصادی داشتند و جایگاه آن ها در ارتباط با حکومت های وقت چگونه بود؟ از این رو محور اصلی بحث بررسی نقش واسطه گری ممالیک با قدرت های منطقه است. نتایج نشان می دهد که سلاطین مصر در تقابل با ایلخانان با استفاده از این روش موفق بوده اند.
تفاوت های زیست محیطی و ساختار شهری فسطاط و قاهره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فسطاط نخستین پایتخت اسلامی مصر است که در فاصله سال های 17 تا 20 هجری در کنار بابلیون با افراشته شدن چادرهای نظامیان فاتح مصر بنا نهاده شد. این کهن شهر اسلامی که ماهیت نظامی آن تا سالیان متمادی بر ساختارهای شهری اش سایه افکنده بود، به عنوان نخستین شهر اسلامی مصر مقر دارالحکومه و دارالاماره امرای مسلمان شد. تعجیل در انتخاب محل ساخت شهر و نیز ناآشنایی فاتحان مسلمان با فنون شهرسازی موجب شد تا فسطاط نتواند به عنوان شهری پایدار در تاریخ مصر مطرح شود، زیرا پس از ساخت قاهره معزیه به سرعت در شکوه آن مستحیل شد و به صورت یکی از محلات قدیم مصر در کنار پایتخت نوبنیاد فاطمیان به حیات خود ادامه داد. اینکه چرا فسطاط نتوانست در برابر قاهره معزیه موقعیت شهری خود را حفظ نماید به عوامل متعددی بسته است، اما عوامل ناکارآمدی زیست محیطی و عدم اتقان فضای کالبدی یا ساختار شهری آن موضوعی است که از حیطه پژوهش های متأخر بازمانده است. آنچه مقرر است این پژوهش متکی بر روش توصیفی با گردآوری اطلاعات از منابع تاریخی با روش تحلیلی استنتاجی به یافتن پاسخ آن نائل آید، طرح این پرسش اصلی است که علل تفاوت های زیست محیطی دو شهر فسطاط و قاهره معزیه به عنوان دو پایتخت همجوار در چیست؟ دستاورد پژوهش نشان داد که علت تفاوت های زیست محیطی و بدی اقلیم و آب وهوای نامناسب و بیماری خیز فسطاط در موقعیت جغرافیایی و فضای کالبدی نامناسب آن ناشی از برخی عوامل ثابت و متغیر بوده است که در نهایت به مانایی قاهره پایتخت خلافت شیعی فاطمیان و به تزلزل و ناکارآمدی فسطاط به عنوان شهری دائمی و مستحیل شدن آن در جغرافیای کلانشهر قاهره انجامید.
افتتاح کانال سوئز و بازگشت کشتیرانی از اقیانوس ها به دریاهای میان قاره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افتتاح کانال سوئز ارتباطات دریایی را متحول کرد. این کانال که دریای مدیترانه را به دریای سرخ متصل کرد، از لحاظ گوناگونی، تغییرات عظیمی را موجب شد. کانال سوئز راه ارتباط دریایی آسیا و اروپا را بسیار کوتاه کرده و دسترسی کشورهای اروپایی به مستعمراتشان در آسیا را آسان تر کرد. کانال سوئز به علت موقعیت خاص جغرافیایی، زمینه لازم را نیز برای توسعه کشتی های بخار، در مقابل کشتی های بادبانی، فراهم کرد.
حقیقت آن است که در سال 1869 م/1286 ق و بعد از افتتاح این آبراه، تجارت میان آسیا و اروپا بعد از چهار قرن کشتیرانی در اقیانوس ها، به دریاهای میان آسیا و اروپا بازگشت. اهمیت یافتن دوباره دریای مدیترانه و دریای سرخ و دریای سیاه، یعنی دریاهای میان قاره ای، تحولات مهم سیاسی و اقتصادی برای منطقه و جهان همراه آورد. به طور خاص، افتتاح کانال سوئز رقابت میان کشورهای جهان در خلیج فارس را گسترش داد.
این بررسی به مراحل حفر کانال سوئز و بازتاب های افتتاح آن در تحولات دریانوردی میان کشورهای جهان، به ویژه در منطقه خلیج فارس، تا آغاز جنگ نخست جهانی پرداخته است. تحقیقات نشان می دهد که افتتاح این کانال، پیدا شدن رقبایی برای انگلستان، آن هم در دوره تفوق جهانی این کشور را موجب شد.
بررسی تطبیقی آرای حسن البنا و مصطفی السباعی رهبران اخوان المسلمین مصر و سوریه در مورد حکومت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حسن البنا بانی جنبش اخوان المسلمین در کشور مصر و شهر اسماعیلیه است، مصطفی سباعی نیز پیرو راه ایشان بود و همین جنبش را در کشور سوریه و در شهر حلب پایه گذاری کرد. این دو متفکر مسلمان درباره عدم جدایی دین و سیاست، تشکیل حکومت بر اساس قوانین اسلامی البته به صورت تدریجی و به دور از خشونت هم عقیده بودند، لیکن در برخی زمینه ها از جمله نحوه قانونگذاری در حکومت اسلامی و شیوه اداره نمودن جامعه از هم متمایز می شوند. رهبر جنبش اخوان المسلمین مصر بیشتر از دید صوفیانه به مسائل حکومت می نگریست و معتقد بود اسلام اصل است و یک جامعه اسلامی باید اسلام و شریعت را مبنا قرار دهد و براساس آن اداره شود. درحالی که رهبر جنبش اخوان المسلمین سوریه به تبیین نظریه سوسیالیسم اسلامی میپرداخت و معتقد بود که اسلام و مسلمانان، بهترین نمونه برای تحقق سوسیالیسم هستند. ضمناً سباعی بیشتر از حسن البنا عملگرا بود.
سیاست های مذهبی و وضعیت علمی و آموزشی شامات(از اتابکان زنگی تا پایان ممالیک)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
رشد جریان های شیعی همواره یکی از دل نگرانی های حکومت ها در منطقه راهبردی شامات شامل سرزمین های فعلی سوریه، لبنان، فلسطین و اردن از قرون نخست اسلامی به این سو بوده است. حاکمان این منطقه از زمان اتابکان زنگی (521 624ه .ق) تا پایان عصر ممالیک (650 922ه .ق) بخشی از سیاست خود برای تقویت مذاهب اهل سنت را در قالب مدرسه سازی دنبال کردند. این امر به رشد علوم نقلی و به دلیل فقدان پویایی لازم به رواج سلفی گری انجامید. در این دوره زمانی، شیعیان نیز با استفاده از همین روش مدرسه سازی توانستند زمینه رشد اندیشه های شیعی و گسترش آن در مناطق دیگر را فراهم آورند. این نوشتار در پی آن است با واکاوی منابع دست اول تاریخی، سیاست های مذهبی و سپس وضعیت علمی و آموزشی شامات را در این مقطع زمانی بررسی کند.
مطالعه تطبیقی عوامل کامیابی اسلام گرایان ایران و مصر، و ناکامی همتایان مصری در حفظ قدرت سیاسی پس از انقلاب
حوزه های تخصصی:
رژیم های برآمده از انقلاب، همواره با دو الگوی تداوم و عدم تداوم روبه رو می شوند؛ از همین رو پس از پیروزی هر انقلاب، حفظ قدرت سیاسی به عنوان یکی از دستاوردهای اصلی از مباحث مهمی است که قابلیت بررسی و تحلیل دارد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، اسلام گرایان توانستند در مقابل بحران های سیاسی، خود را حفظ کرده و حکومت شان را بیش از سی سال ادامه می دهند، در حالی که در مصر، در مقابل بحران های سیاسی، ضعف نشان دادند و از قدرت کنار زده شدند. مسأله اصلی مقاله حاضر بر این امر تأکید دارد که چه عواملی موجب تداوم قدرت سیاسی اسلام گرایان در ایران شد و چرا همتایان آن ها در مصر، پس از دست یابی به قدرت، نتوانستند نظام سازی کرده و حکومت اسلامی تشکیل دهند. فرضیه مقاله بر این است که نقش آفرینی و ناکارآمدی رهبری اسلام گرایان در نظام سازی، عدم تعامل منطقی با ارتش، و واقعه انقلاب دوم، در تداوم قدرت و نظام سازی نقش اساسی داشت. این پژوهش درصدد است با روش توصیفی- تحلیلی و بر مبنای مطالعات اسنادی و کتابخانه ای به بررسی موضوع بپردازد.
مسکوکات و نظام پولی مصر و شام در دورة ممالیک ب ُرجی و اثر سیاست های مالی ایشان بر آن(784 923ق.)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نخستین منبع درآمد ممالیک برجی (حک : 784 923ق) تجارت بود و از این رو، رونق و زوال نظام مالی یکی از عوامل اصلی اثرگذار بر قدرت آنان بود. در نظام مالی ایشان، معاملات با دینار طلا، درهم نقره و درهم فلوس (از جنس مس) صورت می پذیرفت. ضرب این سکه ها و وزن آنها در سراسر حکومت ممالیک برجی، تحت تاثیر شرایط مختلف اقتصادی و سیاسی در نوسان بود و این امر، تاثیرات نامطلوبی بر اقتصاد ایشان برجای می گذاشت. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی، ضمن شرح نظام پولی ممالیک برجی، به دنبال پاسخ بدین پرسش است که سیاست های مالی این حکومت چه اثری بر نظام مالی ایشان و تبعا وضع اقتصادی مصر و شام در زمان حکمرانی ایشان نهاده است. یافته ها حاکی از آن است که نظام مالی ممالیک برجی نوسان بسیاری را تجربه کرد و به شدت آشفته بود. آنان در زمان کمبود بودجه با جمع آوری سکه های موجود و سپس ضرب سکه های جدید به نوعی خود عامل ایجاد بحران اقتصادی مضاعف می شدند که به نوبة خود در ضعف ایشان اثرگذار بود.
بررسی سیاست های اقتصادی بیزانس و اثرات آن بر شام و مصر
حوزه های تخصصی:
این مقاله درصدد بررسی و تحلیل سیاست های اقتصادی دولت بیزانس و تأثیر این سیاست ها در شام و مصر می باشد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که سازمان جدید مالکیت اراضی کشاورزی، خود محوری مالکان بزرگ و فشار مالی را بر خرده مالکان در شام و مصر افزایش داد. ایجاد انحصار در تجارت های پر سود نیز باعث ورشکستگی تجّار و افزایش نارضایتی در شام و مصر شد. سیاست گذاری بر اساس نظام مالیاتی امپراطوری روم باعث شد تا ضعف های این نظام که زمینه را برای تشدید فشار بر حوزه های حکومت محلی فراهم می کرد و وابستگان مالکان بزرگ و کلیسا را در وضعی بهتر قرار می داد، وارد نظام مالیاتی بیزانس شود و نارضایتی را افزایش داده، خزانه دولت را با کاهش درآمد مالیات در شام و مصر مواجه نماید. تمامی این عوامل باعث شد تا سیاست های اقتصادی نقش پر رنگی در فروپاشی قدرت بیزانس در شام و مصر ایفا نماید.
تأثیر احیای خلافت در مصر بر موضع گیری مذهبی غازان خان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با پذیرش اسلام توسط غازان خان و مغولان ساکن در ایران مسئله جدیدی رخ نمود وآن تبیین جایگاه خلیفه عباسی و نحوه تعامل و ارتباط با وی بود. پذیرش سیادت معنوی خلیفه با دیدگاه مغولان در تعارض جدی قرار داشت و مساوی تایید برتری ممالیک بود. ایلخان به دنبال راهی بود که، علاوه بر حفظ اسلام نیازی به تایید خلیفه نباشد، لذا شاهد تمایلاتی از جانب غازان به مذهب شیعی امامی می باشیم .
دوره غازان خان از لحاظ توجه به مذهب شیعه امامیه از اهمیت بسیاری برخوردار است و می توان آن را در حکم سنگ بنای رسمیت تشیع در عهد صفویه دانست. در شکل گیری این روند علاوه برعقاید فردی ، مؤلفه های فرهنگی و بینش حاکم بر قوم غالب که به صورت آشکار و پنهان اثرگذار بوده اند ،نمی توان از نقش عوامل سیاسی و مسائل زمان به راحتی گذشت. جهت گیری سیاسی، مذهبی غازان خان متأثر از فرهنگ حاکم بر اکثر مسلمانان در ارتباط با خلافت عباسی که توسط ممالیک احیا شده بود و مؤلفه های حاکم بر روابط ایلخانان با ممالیک وشرایط خاص این دوران می باشد .این تاثیر و تاثر در رویکرد غازان به مذهبی غیر از مذاهب مورد تایید خلافت مصر و سعی در استفاده از برخی آرای فقهی و اندیشه های سیاسی ادوار گذشته ایران قابل مشاهده است.
درآمدی بر موانع جغرافیایی گسترش مذهب اسماعیلی در مغرب عهد فاطمی (۲۹۷-۳۶۲ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بررسی ناکامی فاطمیان در گسترش و تثبیت مذهب اسماعیلی در مغرب، تأثیر و نقش عوامل جغرافیایی، به رغم اهمیت مورد توجه واقع نمی شود. پژوهش حاضر سعی دارد با عنایت به ارتباط وثیق میان پدیده ها و رویدادهای تاریخی با عوامل جغرافیایی(اعم از طبیعی، انسانی، مذهبی و سیاسی)، نقش و تأثیر این دسته از عوامل را در فراگیر نشدن مذهب اسماعیلی در مغرب عهد فاطمی مورد تبیین قرار دهد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که وسعت سرزمینی، موانع محیطی و جغرافیایی مغرب، همانطورکه مدتها از سیطره مسلمانان در دوره فتوح ممانعت به عمل آورد، تسلط فاطمیان بر شئون آن برای زمینه سازی جهت تثبیت مذهب اسماعیلی را هم ناممکن نمود. این در حالی بود که جغرافیای انسانی ، مذهبی و نیز سیاسی مغرب در دوره پیشافاطمی به گونه ای تثبیت شده بود که هر کدام از گروههای مذهبی سنی(مالکی و حنفی)، خوارج(صفری و اباضی) و نیز برخی گروه های شبه اسلامی مثل برغواطه قلمرو سرزمینی خاص خود را داشتند.علاوه بر این، فاطمیان با ناتوانی در ایجاد تقسیمات اداری جغرافیایی مطلوب خود، نتوانستند اداره مناطق مختلف مغرب را تحت کنترل خود درآورند.از این رو، عوامل جغرافیایی نیزمی توانند از جمله موانع اشاعه مذهب اسماعیلی در مغرب عهد فاطمی مورد توجه قرار گیرند.
بررسی نظام آموزشی عصر ممالیک
حوزه های تخصصی:
مصر در عصر ممالیک شاهد دگرگونیهای فرهنگی و آموزشی شگرفی بود. این سرزمین که در پی حمله مغولان، مأمن علما و دانشمندان شده بود، شاهد رشد مراکز آموزشی متعدد و ظهور چهره های سرآمد در رشته های مختلف علمی بود. در این دوران همه علوم و بویژه علوم دینی، تاریخ و تراجم در مراکز علمی به خصوص در جوامع و مدارس مورد توجه قرار گرفتند. این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی به واکاوی نظام آموزشی ممالیک بحری و برجی می-پردازد و در پی پاسخ به این سؤالات است که نظام علمی و آموزشی ممالیک چگونه بود؟ و در این نظام، زنان چه جایگاهی داشتند؟ فرضیه ها نیز بیانگر آن است که؛ در عصر ممالیک مراکز متعدد علمی به وجود آمد که هر کدام دارای برنامه های آموزشی بودند. زیرا هر کدام مدرس، معید، شاگردان، روش تدریس، برنامه درسی، مواد درسی مخصوص به خود داشتند. زنان در این دوران بویژه در دوره ممالیک برجی به خصوص در علوم دینی پا به عرصه گذاشتند.
جایگاه زنان در تشکیلات دعوت فاطمیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فاطمیان در دو نقطه از شمال افریقا در سال های 297 تا 567 ق حکومت کردند؛ ابتدا در مغرب و سپس مصر. مهم ترین تشکیلات دینی تبلیغی دولت فاطمیان، تشکیلات دعوت بود که توسط این تشکیلات توانستند نفوذ و رهبری دینی خود را در اقصی نقاط دنیای اسلام گسترش دهند. از عوامل موفقیت آنان، حضور همه اقشار جامعه از جمله زنان، در تشکیلات دعوت فاطمی بود. نگاه آنان به حضور جنسیتی زنان در تشکیلات دعوت در مقام مقایسه با دیگر فرقه های دینی و حکومت ها، نگاهی متفاوت بود. این تفاوت نگاه، موجب مشارکتی نسبتاً گسترده از حضور زنان در صحنه های دینی، تبلیغی و سیاسی در عصر فاطمیان شد. زنان در دوره فاطمیان توانستند به بالاترین موقعیت عقیدتی دست یابند که در نزد حکومت ها و فرق دیگر چنین نمونه های مشابهی، کمتر دیده شده است. در این مقاله موقعیت زنان درتشکیلات دعوت فاطمیان در مغرب و مصر و مسائلی که زمینه ساز حضور زنان در جایگاه رهبری دینی- تبلیغی تشکیلات دعوت گردید و تفاوت هایی که جایگاه زنان در دعوت فاطمیان با جایگاه زنان در نزد فرق و حکومت های دیگر داشته، بررسی شده است.
محمدعلی پاشا پیشگام نوسازی و نوگرایی در مصر و تلقی وی از مدرنیته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجه اشتراک جوامع اسلامی در مواجهه با غرب در دوران استعمارکلاسیک (قدیم)، احساس ناتوانی و عقب ماندگی شدید بود که همراه خود چالش های فکری دراز دامن را در عرصه های گوناگون برای یافتن راه حل و جبران عقب ماندگی ها، در بین متفکران و نخبگان سیاسی جوامع اسلامی درپی آورد. در مصر این جدال فکری و مناقشه ذهنی ناشی از مقایسه فروتری خود با فراتری رقیب، برای نخستین بار در اندیشه محمدعلی پاشا مجال بروز یافت. با مروری بر اقدامات اصلاحی محمد علی پاشا، به این نکته می توان پی برد که در دیدگاه وی، رمز و سرچشمه قدرت و سرآمدی اروپائیان، برخورداری آنها از علوم و فنون جدید بوده است. به همین سبب، شاکله سیاست های اصلاحی محمدعلی پاشا بر اساس الگوبرداری از غرب پی ریزی شد و فرآیند نوسازی در مصر آغاز گردید. موضع وی در برابر مدرنیته و الگوی پیشرفت و ترقی در غرب ازیکپارچگی و انسجام برخوردار نبود و ماهیتی متناقض و دوگانه داشت. وی از یک سو علوم و فنون جدید غربی ها را که منشاً پیشرفت و قدرت آنها به شمار می آمد، می ستود و بر پایه ی آن برنامه ای برای نوسازی مصر ترتیب داد؛ ولی از سوی دیگر علاقه ای به پذیرش همه ی لوازم مدرنیته و اقتضاءات آن نداشت و گاه سیاست های وی با روح و فلسفه ی نهفته در مدرنیته در تعارض جدی قرار داشت.
در این مقاله با واکاوی سیاست ها و اقدامات اصلاحی محمدعلی پاشا، و بررسی مواضع مخالفان و موافقان سیاست های اصلاحی وی و آثار و نتایج اصلاحات انجام شده بر جامعه مصر، تلاش خواهد شد تا ضمن ایضاح نقش محمدعلی پاشا در پیشبرد فرآیند نوسازی و نوگرایی در مصر، تصویری از فهم و تلقّی وی از مدرنیته نیز ارائه گردد.
پژوهشی در فرهنگنامه های تاریخی نوشته شده در قلمرو ممالیک (648- 922ه )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهتمام به تاریخنگاری در دوره ممالیک بسیار چشمگیر بود به گونه ای که این عصر را باید اوج دوران تاریخنگاری اسلامی دانست. از میان انواع تاریخنگاری این دوره مانند: تواریخ عمومی، دودمانی و سلسله ای، طبقات، فرهنگنامه های تاریخی و...، فرهنگنامه نویسی بیش از همه مورد توجه قرار گرفت. در آغاز قرن هفتم و به هنگام شکل گیری دولت ممالیک (648- 922ه ) به علت تعدّد و تکثر لایه های مختلف طبقات و نسلها و به دلیل انبوه کتب طبقات علوم گوناگون و از همه مهم تر نبود یک شیوه جهت دسترسی آسان به تراجم اعیان مسلمان، بعضی از مورخان و نویسندگان با مراجعه به کتب طبقات، تواریخ عمومی و نیز کتب انساب به تدوین تراجم همه اعیان اسلامی بدون توجه به تخصص، بلاد و زمان آنها پرداختند. این اندیشه از اواخر قرن ششم و با فرهنگنامه الفبایی معجم الادبا یاقوت (626 ه ) آغاز شد و با نگارش فرهنگنامه تاریخی مهم وفیات الاعیان ابن خلکان در قرن هفتم به اوج خود رسید. فرهنگنامه مذکور منشأ و الگوی ظهور فرهنگنامه های تاریخی بعد از خود همانند: الوافی بالوفیات و فوات الوفیات قرار گرفت. این پژوهش قصد دارد ضمن نگاهی کوتاه به اقبال تاریخ نگاری در این عصر؛ چگونگی شکل گیری، انگیزه ها، روش ها، انواع، شیوه های نگارشی، محتوای تراجم، سبک ادبی، منابع، اهمیت و جایگاه و آسیب شناسی فرهنگنامه های تاریخی را مورد بررسی و تحلیل قرار دهد.
بستر شناسی تعامل بنی رستم، در شمال افریقا با امویان اندلس(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
اباضیه یکی از فرقه های مهم اسلامی است که در افریقیه نفوذ کرد. پیروان این فرقه در قرن دوم هجری، دولت بنی رستم (160-296ه .ق) را در مغرب اوسط تأسیس کردند. بنی رستم روابط سیاسی، فرهنگی و اقتصادی دوستانه ای با امویان اندلس (138-422ه .ق) برقرار کرد. این دو دولت، تنها دولت های غرب جهان اسلام بودند که روابط خوبی با یکدیگر داشتند. عوامل متعددی سبب همگرایی و پیوند مستحکم بین دو دولت گردید. مهمترین این عوامل، دشمنی عباسیان، مخالفت های ادریسیان و اغلبیان با هر دو دولت و اهمیت اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بنی رستم برای امویان اندلس بود. نفوذ اباضیان در اندلس سبب شد به تدریج دو دولت بنی برزال و بنی دمر به عنوان مهم ترین دولت های اباضی در اندلس پایه گذاری شوند. در این مقاله سعی شده است با بررسی منابعِ کهن بنی رستم، اباضیه و تاریخ اندلس، سیر تاریخی روابط بنی رستم و امویان اندلس روشن شود.