مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
نظریه زمینه ای
حوزه های تخصصی:
بخش تعاون به عنوان یکی از سه رکن اصلی اقتصادکشور معرفی شده است و به موجب سیاست های کلی اصل 44 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، سهم بخش تعاونی در اقتصادملّی بایدتا پایان برنامه پنجم توسعه کشور به 25 درصدبرسد. این در حالی است که اکنون 7 درصداز این سهم محقق شده است. در این پژوهش، تلاش می شودتا شناخت بیش تری از دلایل، زمینه ها، فرایندها، و پیامدهای توسعه نیافتگی تعاونی ها ارائه شود. از این رو، در ابتدا اسنادموجوددر وزارت تعاون، کار، و رفاه اجتماعی با استفاده از نمونه گیری نظری موردتجزیه وتحلیل قرار می گیرند؛ در ادامه، با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق و آزادبا مدیران، کارکنان، و خبرگان تعاون در کشور، داده های لازم گردآوری و تنظیم می شوند. واحدتحلیل در این پژوهش، تعاونی های فعال در حوزه های گوناگون است. یافته های پژوهش نشان می دهندکه چالش ها و مشکلات عمومی و زیرساخت های فرهنگی نامناسب کشور به عنوان «شرایط زمینه ای»؛ مشکلات اقتصادی درون تعاونی ها، نبودبرنامه ریزی مشخص و مدوّن در خصوص تعاونی، و ضعف سرمایه انسانی در تعاونی ها به عنوان «شرایط علّی»؛ چالش های تعاون در عرصه بین المللی و چالش های حقوقی تعاونی ها به عنوان «شرایط میانجی»؛ نگاه کوتاه مدت به تعاونی و پیدایش تعاملات نابهنجار «فرایندها»؛ و صدمه دیدن ساختار تعاونی و ظهور بی اعتمادی ناشی از موفق نبودن تعاونی ها به عنوان «پیامدها»ی توسعه نیافتگی تعاونی ها به شمار می روند. در پایان، مفهوم «فرسایش سرمایه اجتماعی انسانی عامل رکوداقتصادی تعاونی ها» به عنوان «مقوله هسته ای» شناسایی شد. این پژوهش، دارای راهکارها و توصیه های اجرایی و پژوهشی است.
بررسی چگونگی ایجاد روش شناسی آلترناتیو در علوم اجتماعی بر اساس الگوی نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۵ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴
1033 - 1052
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی چگونگی ایجاد روش شناسی آلترناتیو در علوم اجتماعی با استفاده از رهیافت کیفی نظریه زمینه ای و اجرای کارگاه های گروه متمرکز و مصاحبه نیمه ساختارمند با استادان متخصص در روش شناسی علوم اجتماعی است. روش پژوهش، کیفی و رویکرد، نظریه زمینه ای است که در سال 93-1392، کارگاه های گروه متمرکز و مصاحبه نیمه ساختارمند با مشارکت استادان متخصص در روش شناسی در چند گروه انجام گرفت. ضرورت استفاده از روش کیفی در این پژوهش، شناخت عوامل زمینه ای است. تحلیل داده های پژوهش و مدل نظری، بیانگر این است که شرایط عِلی و ساختاری تکثر فرهنگی و روش شناسی، سردرگمی در انتخاب نوع روش شناسی و ناقص بودن هر یک از روش شناسی های موجود در علوم اجتماعی، به راهبرد های ترکیب متفاوت روش کمی و کیفی و برقراری تعامل بین روش شناسی های موجود منجر می شود که تحت تأثیر شرایط مداخله گری مانند تأثیر متقابل موضوع و روش بر یکدیگر و نگریستن به هر چیز در بستر خودش، به شکل گیری روش شناسی آلترناتیو منجر می شود. در این مقاله الگوی روش شناسی آلترناتیو در علوم اجتماعی ارائه می شود.
تصویر مخدوش واقعیت اجتماعی در پوزیتیویسمِ استقراییِ نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال نوزدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
91 - 125
حوزه های تخصصی:
در این مقاله می کوشیم تا با تکیه بر رئوس انتقادات کارل پوپر از پوزیتیویسم و استقراگرایی، این دو مبنایِ پوزیتیویستی و استقراییِ نظریه زمینه ای را مورد انتقاد قرار دهیم: اول، تهی کردن ذهن از هرگونه پیشداوری و ارزشگ ذاریِ اخلاقی در فرآیند تحقیق؛ و دوم، تقدم مشاهده بر نظریه، گرد آوریِ اطلاعات از طریق آن، مقایسه این اطلاعات بر مبنای تفاوت ها و شباهت هایشان، و نهایتاً استنتاج نتیجه ای کلی از این قیاس در قالب مفاهیمی انتزاعی. طبق ادعای نظریه زمینه ای، می توان با عمل به این مبانی واقعیت اجتماعی را «همان گونه که هست» اظهار کرد. استدلال می کنیم که در عمل این ادعا نه تنها محقق نمی شود، بلکه تصویری مخدوش و ای بسا تحریف شده از واقعیت اجتماعی اظهار می شود. همچنین عمل به این دو مبنا، محقق را به جای اینکه تبیین گر منتقد واقعیت اجتماعی باشد، به توصیف گری خنثی، یا به تعبیر ما به «کارگر اطلاعات» و «عمله داده ها» بدل می کند، و این به معنی از بین رفتن خصیصه ذاتیِ علم جامعه شناسی، یعنی جنبه نقادانه آن است.
مطالعه ی تله بی قدرتی در فرآیند یک بیماری هویتی (مورد کاوش: زنان مبتلا به اچ آی وی/ ایدز در شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) بهار ۱۳۹۸ شماره ۸۴
189 - 209
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این مطالعه بررسی جامعه شناختی زنان مبتلا به بیماری اچ آی وی/ ایدز با رویکرد امیک است. این پژوهش از روش پژوهش نظریه زمینه ای بهره می برد. میدان مطالعه نیز شهر کرمان است و مشارکت کنندگان نیز زنان مراجعه کننده به مرکز مشاوره بیماری رفتاری مرجع شهر کرمان است. داده ها به وسیله تکنیک مصاحبه ی متوالی عمیق با پانزده زن جمع آوری گردید. تجزیه وتحلیل داده ها منجر به خلق پنج مقوله و یک مقوله هسته گردید که عبارت اند از: طرد حمایت، گسست زندگی نامه ای، حقوق بیمار در ابهام، بی قدرتی مضاعف و از دست دادن خود. مقوله هسته نیز عبارت است از: تله بی قدرتی زنان در فرایند یک بیماری هویتی. به طورکلی یافته ها نشان می دهند که بی قدرتی زنان نتیجه طرد و گسست زندگی نامه ای آن هاست درروند بیماری است. همچنین بی قدرتی در همراهی با بی قدرتی جنسیتی، منجر به ضعف عاملیت بیمار در فرآیند بیماری می شود.
بررسی کیفی تأثیر نوسازی بر سردرگمی نقش جوانان (مورد مطالعه: جوانان 20 تا 30 سال شهر اراک)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات علوم اجتماعی ایران سال شانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۶۰
93 - 112
حوزه های تخصصی:
در نتیجه ی فرآیند نوسازی جامعه تفاوت های گسترده ای کرده و این تفاوت ها روشی که افراد هویت شخصی خود را تعریف می کرده اند، تغییر داده است. هویت موضوع بسیار مهمی است که در صورت تحقق، ضامن سلامت و در غیر این صورت خطری بزرگ محسوب می شود. مطالعه حاضر با هدف بررسی کیفی تأثیر نوسازی بر سردرگمی نقش جوانان انجام شد. در پژوهش حاضر از رهیافت کیفی و روش نظریه زمینه ای برای درک و تفسیر نوسازی بر سردرگمی نقش استفاده گردید. فرآیند گردآوری داده ها مشتمل بر 21 مصاحبه نیمه ساختاریافته با افراد 20 تا 30 ساله بود. نمونه گیری به صورت هدفمند آغاز و تا اشباع داده ها ادامه یافت. تحلیل داده ها همزمان با جمع آوری داده ها و به روش آنالیز محتوای کیفی انجام شد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که 3 مقوله عمده ناشی از نوسازی بر سردرگمی نقش جوانان مؤثر بوده است. این مقولات عبارت بودند از گستردگی دامنه ی انتخاب، تغییر ساختار رابطه، و پیامدهای غیر قایل اجتناب ناشی از زندگی صنعتی. بدیهی است که با استفاده از یافته های این پژوهش و توجه به آنها در سیاست های گذاری های خرد و کلان، ازجمله سیاست های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، و آموزشی می توان انتظار بهبود در فرآیند هویت یابی جوانان و رهایی از سردرگمی که دچار آن شده اند را داشت.
مطالعه ی کیفی خشونت خانگی علیه زنانِ خانه دار در شهر خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
145 - 170
حوزه های تخصصی:
این مقاله با رویکرد کیفی و استراتژی استفهامی به مطالعه ی همسرآزاری پرداخته و خشونت خانگی علیه زنان را با توجه به ابعاد فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و روان شناختی آن مطالعه کرده است. داده های پژوهش با نمونه گیری هدفمند و نظری و از طریق مصاحبه ی عمیق با پانزده زنِ خانه دار 22 تا 45 ساله که در پاییز و زمستان 1395 به روان شناسِ مرکز بهداشتِ یکی از محله های محروم شهر خرم آباد رجوع کرده بودند، گردآوری شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از نظریه ی زمینه ای استفاده شد. در تجزیه و تحلیل داده ها، پنجاه و هشت مفهوم به دست آمد که پس از تقلیل این مفاهیم به یازده مقوله ی اصلی، آن ها را در قالب مدل پارادایمی قرار داده و تفسیر کردیم. در نهایت، مقوله ی هسته مشخص شد که عبارت است از «ساختن و سوختن زنانِ بی دفاع در برابر خشونت». یافته های پژوهش نشان می دهند که مسائل شوهر، موجب خشونت ورزی علیه زنان می شوند. با وجود این، وضعیت نامناسب اجتماعی این زنان و هم چنین فرهنگ مردسالار حاکم بر این محله، زنان مورد مطالعه را در برابر خشونت شوهران، بی دفاع می کنند. خشونت ورزی علیه زنان پیامدهای اجتماعی و روان شناختی مخربی برای این زنان به دنبال دارد. زنان در چنین وضعیتی چاره ای جز ساختن و سوختن ندارند.
تبیین فرایند همکاری های قلمرویی در بهره برداری از قنات (مورد مطالعه: قنات حسن آباد، استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
382 - 395
حوزه های تخصصی:
ویژگی برجسته قنات حسن آباد به نقش آن در ایجاد همکاری های بین قلمرویی برمی گردد که میان سه حوزه مهریز، ده نو و حسن آباد در طول 40 کیلومتر پدید آمده و استمرار یافته است. مراقبت از قنات حسن آباد تا آخرین چاه که در قلمروی مهریز واقع است صورت می گیرد و دو قلمروی پایین دست در آن مشارکت دارند. در این مقاله تلاش شده است تا با روش نظریه زمینه ای به این سؤال پاسخ داده شود که چگونه جریان آبی مانند قنات حسن آباد توانسته است به همگرایی اجتماعی و همکاری میان سه قلمروی ذینفع منجر گردد؟ به این منظور مصاحبه شوندگان از مناطق پایین دست و بالادست با روش گلوله برفی انتخاب شدند و پرسش ها تا رسیدن به نقطه اشباع نظری ادامه پیدا کرد. سپس در مورد داده های میدانی، کدگذاری باز و محوری انجام شد و نهایتاً کدگذاری انتخابی صورت گرفت. روابط میان مفاهیم در مدل مفهومی نشان داده شد و به صورت یافته های پژوهش شرح داده شدند. در منطقه نفوذ قنات حسن آباد، مدلی حاکم است که آن را مدل «سود مشترک» نامیده ایم. در این مدل، مجموعه ای از عوامل اجتماعی و اقتصادی به گونه ای ساختارمند منافع بالادست و پایین دست را به یکدیگر گره می زنند. یکی از مهم ترین عوامل مؤثر در این مدل، گستردگی فضایی قنات است که به قنات، نوعی ویژگی قلمرو گریزی می دهد. درنتیجه، دینامیک قنات به کمرنگ شدن قلمرو و به تبع آن کاهش هویت قلمرویی منجر می گردد و همین امر، امکان همکاری در دو سوی مرزهای قلمرو را آسان تر می کند.
ارائه نظریه زمینه ای از رویارویی نخبگان جوان با بوروکراسی بنیاد ملی نخبگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نخبگان علمی یکی از ارکان توسعه کشور محسوب می شوند؛ از این رو ماندگاری یا جذب آنان از اولویت های اساسی کشور است. با این حال، آمارها نشان دهنده وضعیت به شدت نامطلوب کشور از نظر فرار نخبگان است. به فراخور اهمیت موضوع، در سال های گذشته سازمان بنیاد ملی نخبگان بر ای رسیدگی و بهبود وضعیت نخبگان تأسیس شده است. شناخت چگونگی بازنمایی این بنیاد و بوروکراسی حاکم بر آن در ذهن نخبگان می تواند به فهم جهان ذهنی نخبگان، شناخت محتوا و کیفیت اثرگذاری این بنیاد منجر شود؛ از این رو در این مطالعه تجربه نخبگان از رویارویی با بوروکراسی بنیاد کاوش شده است؛ بدین منظور، با استفاده از روش شناسی کیفی و برای ارائه نظریه زمینه ای، با یازده نفر از استعدادهای درخشان مصاحبه های عمیق انجام شد که به صورتی هدفمند و نظری انتخاب شدند. سپس کدگذاری داده های حاصل به شیوه باز، محوری و گزینشی انجام شد. درمجموع یافته های پژوهش شامل 15 مقوله اصلی، 36 مقوله فرعی و 317 مفهوم است. درنهایت نیز مقوله هسته نهایی استخراج شد. نتایج نشان می دهد تنش های مداوم و گوناگون نخبگان در مواجهه با ساختار بوروکراتیک بوده که آن ها را از خود بیگانه کرده است. در پایان نتایج در قالب مدل پارادایمی و طرح واره نظری ارائه و مطرح شد.
تدوین الگوی سازش یافتگی زنان پس از رخداد طلاق: یک پژوهش زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طلاق عامل ازهم گسیختگی بنیادی ترین بخش جامعه یعنی خانواده است که پس از مرگ همسر، نیازمند بیشترین تغییر برای سازش یافتگی مجدد در افراد مطلقه است. این پژوهش با هدف تدوین الگوی کیفی سازش یافتگی پس از رخداد طلاق و با استفاده از روش نظریه زمینه ای انجام شد. میدان پژوهش در برگیرنده همه زنان مطلقه مراجعه کننده به مراکز مشاوره تحت نظارت سازمان بهزیستی در شهر اهواز بود. شرکت کنندگان این پژوهش 20 زن مطلقه بودند که به روش هدفمند و از نوع موارد مطلوب انتخاب شده و مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. در تحلیل داده ها از شیوه نظام مند استراوس و کوربین بهره گرفته شد. 265 کد اولیه، 43 مقوله فرعی، 17 مقوله اصلی و یک مقوله هسته از کدگذاری داده ها استخراج شد که کدهای اصلی به این شرح بود: «حمایتگری راهبردی اطرافیان، رویارویی مذهبی، صبوری رشد دهنده، مدیریت مالی عاملی مهم، ارتباط گیری و مرزسازی با محیط، اخلاق گرایی و خودکنترلی، وجود فرزند، ساختار شخصیتی و تربیتی، چگونگی بودن در زندگی سابق، تمرین خوداندیشی با مطالعه، تکاپوهای آرامش بخش، توسعه شخصی، حضور معنادار اجتماعی، بستری برای رشد فرزندان، جستجوی کمک های تخصصی، شغل و تحصیل رهایی از قفس طلاق و نیز استفاده از مهارت های مسئله گشایی». در ادامه «سازش یافتگی پس از طلاق: پویشی برای استقلال و آرامش» به عنوان مقوله نهایی انتخاب شد و در پایان الگوی پارادایمی مستخرج از داده ها طراحی گردید. نتایج می تواند برای نهادهای حمایتی و نیز مشاوران خانواده در ارائه راهکارهای مناسب و بهبود شرایط سازش یافتگی با طلاق، راهگشا باشد.
بررسی و تحلیل چالش های مدیریت نوین روستایی: مطالعه موردی روستاهای شهرستان میاندوآب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش کاربردی حاضر با هدف تحلیل جامعه شناختی چالش های مدیریت نوین روستایی در شهرستان میاندوآب و به روش توصیفی- تحلیلی انجام شد. برای تحلیل اطلاعات، از شیوه نظریه زمینه ای و آزمون تحلیل عاملی استفاده شد. داده های میدانی در قسمت کیفی به کمک مصاحبه های نیمه ساختاریافته با دهیاران به دست آمد که با انجام 39 مصاحبه، به اشباع نظری رسید و در قسمت کمی (پرسشنامه) نیز جامعه آماری شامل 120 نفر از دهیاران بود. نتایج تحقیق کیفی نشان داد که مهم ترین چالش های پیش روی دهیاران عبارت اند از عدم امنیت شغلی، ضعف انگیزشی، عدم توانمندی فردی، ضعف سازمانی، مشکلات و ضعف های مقرراتی، ضعف های مالی دهیاری ها و.... همچنین، نتایج کمی نشان داد که از میان شش عامل اصلی در زمینه چالش های پیش روی مدیریت نوین روستایی با مجموع 97/62 درصد واریانس، مهم ترین عوامل عبارت اند از عدم امنیت شغلی، ضعف مالی، فقدان انگیزه، عدم درآمدزایی، نگرش منفی مردم و تعصبات شوراها.
تحلیل کیفی چالش های گردشگری روستایی در استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
568 - 581
حوزه های تخصصی:
گردشگری روستایی راهکاری جدید در نظریه های توسعه برای توانمندسازی و ظرفیت سازی در مناطق روستایی به شمار می رود. در این راستا پژوهش حاضر با هدف شناسایی چالش های گردشگری روستایی استان کرمانشاه با بهره جستن از پارادایم کیفی و روش نظریه بنیانی در بازه زمانی بهار و تابستان سال 1396 انجام شد. جامعه موردمطالعه پژوهش را کارشناسان و متخصصان گردشگری استان کرمانشاه تشکیل می دهند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند ترکیبی، 15 نفر از آنان انتخاب شدند. گردآوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه عمیق و نیمه ساختارمند صورت گرفت که تا رسیدن به سطح اشباع نظری ادامه یافت. تجزیه وتحلیل داده ها طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. پدیده ناشناخته ماندن فضای گردشگری روستایی استان کرمانشاه، موضوع اصلی بود که پژوهشگران در مرور و بازخوانی یادداشت های میدانی خود، مکرراً با آن برخورد داشتند. همچنین در این بررسی با بهره گیری از مدل پارادایمی شرایط زمینه ای، شرایط علی (همچون: ناکارآمدی فرآیند هدایت سرمایه گذاران و کارآفرینان در حوزه گردشگری روستایی، ناکارآمدی فرآیند هدایت سرمایه گذاران و کارآفرینان در حوزه گردشگری روستایی، کمبود امکانات زیرساختی در روستاها)، شرایط مداخله گر (نظیر: سالخوردگی و کاهش جمعیت روستایی، مالکیت خصوصی اراضی و مسائل و مشکلات امنیتی)، راهبردها و پیامدهای مرتبط با این پدیده همچون مهاجرت روزافزون به شهرها، افزایش تقاضا برای مشاغل غیرمفید و کاذب و رکود اقتصادی روستاها، نارضایتی از شرایط زندگی و زیست اقتصادی و ناشناخته ماندن ظرفیت های طبیعی، فرهنگی و گردشگری روستاها، مورد واکاوی قرار گرفت.
ارزیابی گذران اوقات فراغت در رسانه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و یکم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۹
123 - 146
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، ارزیابی شرایط و زمینه های اولویت بخشی به رسانه های اجتماعی برای گذران اوقات فراغت، نحوه استفاده فراغتی از رسانه های اجتماعی و ارزیابی تأثیرات مثبت و منفی آن از منظر کاربران بوده و از رویکرد نظریه زمینه ای استفاده کرده است. براساس تحلیل داده های مصاحبه های کیفی، چهار مقوله عمده نیازهای ارتباطی، نیازهای فراغتی، نیازهای فناورانه و نیاز به تجربه های متفاوت به عنوان شرایط زمینه ساز گذران اوقات فراغت، سه مقوله رشد توانایی های ارتباطی، تأثیرات روانی و تقویت منافع فردی به عنوان تأثیرات مثبت دسته بندی شدند و تأثیرات منفی در پنج مقوله تأثیرات فردی، تأثیرات بر ارتباطات خانوادگی، تأثیرات بر ارتباطات اجتماعی، تأثیرات منفی بر سلامت جسمی و روانی مطرح و عوامل تداوم دهنده فعالیت فراغتی در رسانه های اجتماعی نیز به عوامل فناورانه و روانی دسته بندی شدند. نتایج این تحقیق، روند جایگزینی فراغت مجازی با واقعی و آمیختگی مفاهیم فراغت و کار را نزد کاربران تأئید می کند.
تدوین مدل نظری فرایند تعریف ابرطرح موفق منطقه آزاد در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گسترش روزافزون ابرطرح های منطقه آزاد، دلیل پرداختن به موفقیت این ابرطرح هاست. موضوعی که در پژوهش های مدیریت پروژه توجه چندانی به آن نشده است. هدف پژوهش حاضر، تدوین مدل نظری فرایند تعریف ابرطرح موفق منطقه آزاد در ایران است. این پژوهش با رویکردی استقرایی و با بهره گیری از راهبرد نظریه زمینه ای، ابتدا به جمع آوری داده ها از راه مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 22 نفر از مدیران بخش دولتی و خصوصی مرتبط با مناطق آزاد ایران می پردازد. تحلیل داده ها با استفاده از فنون کدگذاری و مقوله های مرتبط با فرایند تعریف ابرطرح موفق منطقه آزاد در ایران از مصاحبه ها استخراج، و نسبت به برقراری ارتباط بین مقوله ها اقدام می شوند. در ادامه، فرایند کدگذاری شش قضیه استخراج و مدل نظری فرایند تعریف ابرطرح موفق منطقه آزاد در ایران تدوین می شوند. با بهره گیری از نتایج پژوهش حاضر، عوامل موثر بر تعریف ابرطرح موفق منطقه آزاد و همچنین معیارهای ارزیابی موفقیت فرایند تعریف ابرطرح منطقه آزاد ارائه می شوند.
زمینه یابی ساختارهای شکل دهنده ی نگرشهای مسیر شغلی بی مرز در کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۶۱
80-111
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، زمینه یابی نگرش های مسیرشغلی بی مرز در کارکنان بود که با استفاده از پژوهش ترکیبی تبیینی از نوع مدل انتخاب شرکت کننده انجام شد. روش: جامعه آماری پژوهش، کلیه ی کارکنان شرکت های مهندسی شهر اصفهان بود. در مرحله ی کمی، 200 نفر از کارکنان به روش نمونه گیری خوشه ای و در مرحله ی کیفی، 15 نفر از کارکنان به روش هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس نگرش های مسیرشغلی بی مرز، مقیاس شخصیت پیشتاز و مصاحبه عمیق بود. در بخش کمی پژوهش ابتدا ویژگی های روان سنجی مقیاس و ساختار عاملی آن با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی مورد بررسی و افراد بی مرز و سنتی انتخاب شدند. در بخش کیفی، داده ها با استفاده از نظریه ی زمینه ای در سه سطح کد گذاری باز، کد گذاری محوری و کد گذاری گزینشی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان دهنده ی تایید مدل اندازه گیری دو عاملی مرتبه اول بود. بدین معنا که ذهنیت بی مرز و ترجیح تحرک سازمانی دو عامل مجزا و مستقل از یکدیگر می باشند. واکاوی داده ها در بخش تحلیل کیفی نشان داد که سازه های فردی مهمترین ساختار شکل دهنده ی نگرش های مسیرشغلی بی مرز است. این سازه ها شامل 28 مقوله در کارکنان بی مرز و 5 مقوله در کارکنان سنتی بود. نتیجه گیری: سازه های فردی، مهمترین ساختار شکل دهنده ی نگرش های مسیرشغلی بی مرز است که در غالب علل، راهبرد و پیامد قابل تبیین است.
بررسی درک و تصور کشاورزان از بحران دریاچه ارومیه با رویکرد نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زندگی کشاورزی و کشاورزان به آب وابسته است و چنانچه در آن بحرانی ایجاد شود، دامنه آن ساختارهای کلان اجتماعی را با چالش های متعددی روبه رو می کند؛ با این حال، کشاورزی به طور همزمان قربانی و متهم اصلی در ایجاد بحران آب در جهان شناخته می شود. پژوهش حاضر به دنبال بررسی درک کشاورزان از چگونگی شکل گیری و تداوم و رویارویی آنها با یکی از مهم ترین فجایع زیست محیطی کشور یعنی خشک شدن دریاچه ارومیه است. به این منظور و با به کارگیری رویکرد نظریه زمینه ای، با 28 نفر از کشاورزان حوضه این دریاچه مصاحبه عمیق صورت گرفت و درنهایت، 13 مقوله اصلی از مجموع 438 خرده مقوله اولیه استخراج شد. نتایج نشان می دهند با وجود تمایل ذهنی کشاورزان و به کارگیری راهبردهای محلی برای مداخله و حل بحران، ساختار و بوروکراسیِ حاکم، توانایی سامان دادن به پیچیدگی های مدیریت منابع آب در شرایط جدید را ندارد. آنچه در سراسر مقولات استخراج شده نمایان است، «فروپاشی پیکره بندی نظم پیشین» به منزله مقوله هسته است که در تعامل با دلایل، زمینه ها و راهبردها، توضیح دهنده وضعیت موجود است.
واکاوی جامعه شناختی بسترهای فلات زدگی شغلی اعضای هیئت علمی در دانشگاه های ایران برمبنای نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فلات زدگی شغلی، به معنی ارتقانداشتن و نبود تنوع و چالش در شغل، وضعیتی عینی - ذهنی است که میزان و نوع آن بین گروه های مختلف درون جامعه متفاوت است و از توانایی های فردی، ویژگی های سازمانی، امتیازات و فرصت های عینی در دسترس افراد و تصورات ذهنی آنان از این فرصت ها تأثیر می گیرد. هدف مقاله حاضر، تحلیل جامعه شناختیِ پتانسیلِ فلات زدگی شغلی اعضای هیئت علمی در دانشگاه های ایران است. بدین منظور براساس روش های نمونه گیری حداکثر تنوع و هدفمند با 17 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه های یاسوج، اهواز و تهران مصاحبه عمیق انجام شد. نتیجه تحلیل و کدگذاری داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی، استخراجِ 135 مفهوم، 23 خرده مقوله، 9 مقوله محوریِ برجستگی ملاک سیاسی - جناحی تصدی پست های مدیریتی، ناامنی فضای دانشگاه، ویژگی ها و ضعف های مدیریتی، سیاست گذاری های نامناسب دانشگاهی، ارتقای علمی محور دغدغه ها، احساس تبعیض همه جانبه، ویژگی های فردی اعضا، دغدغه های مالی و اجتماعی و کمبود امکانات زیرساختی و مقوله هسته ساختاری - عاملیتی بودن پتانسیل فلات زدگی شغلی اعضای هیئت علمی بوده است. مقوله هسته بیان کننده این است که عوامل ساختاری کلان (سیاست زدگی، ناامنی، ابهام سیاست گذاری و ...) و ویژگی های عاملیتی خرد (سطح انگیزش، داشتن مهارت ها و توانایی ها و ...) در تأثیر متقابل با یکدیگر، تعیین کننده وضعیت فلات زدگی اعضای هیئت علمی اند؛ درنهایت، مهم ترین دغدغه اعضای هیئت علمی مشارکت کننده، بحث ارتقا به منزله مهم ترین عامل ساختاری مرتبط با فلات زدگی و عامل سیاسی به منزله مهم ترین زمینه ایجادکننده فلات زدگی بوده است.
بررسی کیفی ابعاد بحران هویت جنسیتی مبتنی بر رویکرد نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله پیش رو، با استفاده از رویکرد «نظریه زمینه ای» به بررسی شرایط علّی، زمینه ای و مداخله گر ناظر بر پدیده اختلال هویت جنسیتی پرداخته و راهبردها و پیامدهای ناظر بر پدیده یادشده را مورد تحلیل و واکاوی قرار داده است. در راستای دستیابی به این هدف ضمن مصاحبه های عمیق با 11 نفر از بیماران اختلال هویت جنسیتی، سه جلسه گروهی متمرکز با 30 نفر از این بیماران برگزار شد. نتایج نشان داد که اختلال هویت جنسیتی پدیده ای چندوجهی است که ابعاد گوناگون آن، پدیده اخیر را به بحرانی گریزناپذیر مبدل کرده است. این پدیده تحت شرایطی که ناظر بر تعارضات روحی و روانی، نداشتن حس مثبت نسبت به ویژگی های جسمانی، بروز کنش هایی در تعارض با جنسیت، رابطه دوستانه با جنس مخالف و رابطه عاشقانه با جنس موافق می باشد، بروز پیدا می کند. کنشگران در این شرایط یا عمل تطبیق جنسیت را به مثابه راهبردی برای رفع بحران جنسیتی خود می یابند، یا ازدواج به مثابه راهبردی به آنان از سوی خانواده پیشنهاد می شود و در مواردی نیز ضمن سرکوب و پنهان کردن احساسات جنسیتی خود، کنش هایی در تطابق با جنسیت فعلی شان را در پیش می گیرند. این موارد مواجهه مخاطره آمیز ترنسکشوال ها را با دنیای پس از عمل تغییر جنسیت، در پی خواهد داشت.
تجربه زیسته و ادراک شده دانشجویان از فرهنگ دانشگاهی (تحصیلات تکمیلی گروه علوم انسانی دانشگاه های تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش که با روش استقرایی و اکتشافی انجام شد تجربه زیسته دانشجویان و ادراک آنها از فرهنگ دانشگاهی مورد بررسی قرار گرفت. روش پژوهش کیفی و از نوع نظریه پردازی داده محور می باشد. تکنیک گردآوری داده ها، مصاحبه عمیق نمیه ساخت یافته بود که با 24 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاههای تهران، شهیدبهشتی، الزهرا (س)، تربیت مدرس و علامه طباطبایی صورت گرفت. انتخاب نمونه-ها بر اساس نمونه گیری نظری و حصول اشباع نظری بود. روش تحلیل داده ها نیز کدگذاری بوده که از سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد. حاصل تحقیق 82 مفهوم یا زیرمقوله و 19 مقوله محوری و یک مقوله هسته بود. دانشجویان فرهنگ دانشگاه های تهران را در قالب مفاهیمی چون فرهنگ محافظه کارانه، فرهنگ مدرک گرایی، فرهنگ فردگرایی، فرهنگ ناامیدی، فرهنگ پرولتاریایی، فرهنگ ستایشگرایانه، فرهنگ تابعیت، غلبه فرهنگ مردانه، رابطه گرایی، تجاری شدن علم توصیف کردند. آنها معتقد بودند که عواملی چون آموزش ناکارآمد در مقاطع مختلف تحصیلی، اساتید، فرهنگ جامعه، فرهنگ خانواده و نبود امنیت شغلی از دلایل اصلی فرهنگ دانشگاهی حاکم بر دانشگاهها است و پیامدهای این فرهنگ غالب را فرار مغزها، رکود علمی، وابستگی، هدر رفتن منابع کشور، افزایش اختلالات روانی دانستند.
تجربه زیسته زنان مطلقه از احساس ناامنی در زندگی روزمره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد است که تجربه احساس ناامنی در زندگی روزمره را از دیدگاه زنان مطلقه بازگوید تا به تفاسیر و دلالت های معنایی آن ها دست یابد. داده های این مطالعه کیفی از طریق مصاحبه نیمه ساخت یافته گردآوری و از روش نظریه مبنایی برای تحلیل داده ها استفاده شده است. به کمک روش نمونه گیری نظری و هدفمند با 20 نفر از زنان مطلقه ی شهر ایلام، مصاحبه شد. نتایج پژوهش بیانگر آن است انگ بیوگی، هراس اجتماعی، بی خانمانی، فقدان حمایت اجتماعی، به منزله شرایط علَی احساس ناامنی را به دنبال داشته است. طعمه جنسی و کنترل مضاعف به منزله شرایط مداخله گر عمل کرده اند. زنان مطلقه در مواجهه با پدیده مذکور به استراتژی های استیصال، پرخاشگری زنانه و تمایل به خودکشی، مقاومت پنهان زنانه، تمایل به خودکشی، دست زده اند. احساس ناامنی زنان مطلقه در زندگی روزمره، ازهم گسیختگی روانی، دل زدگی از فضای عمومی، و تبعیض مضاعف، را در پی داشته است.
مدل همرسانی اتوبیوگرافی معلمان در شبکه های اجتماعی مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر طراحی مدل همرسانی تجربه زیسته معلمان در قالب اتوبیوگرافی با استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی بود. این مطالعه با استفاده از روش پژوهش "نظریه زمینه ای" انجام شد. داده های مورد نیاز بواسطه یادداشت های میدانی دریافت شده از اجتماع گفتمانی معلمان جمع آوری شد. تحلیل داده ها طی فرایند مقایسه و پالایش مداوم آنها به شیوه استراوس و کوربین (1998) و کدگذاری های باز، محوری و انتخابی انجام شد. مجموعه داده های جمع آوری شده در قالب 116 نکته و مضمون کلیدی، 42 مفهوم و 20 مقوله سازماندهی شدند. نتایج نشان می دهند با به خدمت گرفتن مدل همرسانی اتوبیوگرافی معلمان در شبکه های اجتماعی مجازی، دانش عملی و شخصی معلمان به اشتراک گذاشته می شود و نتایجی مانند: بیان آزاد حقیقت درون، رویش اندیشه، فراخ اندیشی، پرورش همکاری، و باز سازی تجارب را در پی خواهد داشت.