آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۸

چکیده

این مقاله با رویکرد کیفی و استراتژی استفهامی به مطالعه ی همسرآزاری پرداخته و خشونت خانگی علیه زنان را با توجه به ابعاد فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و روان شناختی آن مطالعه کرده است. داده های پژوهش با نمونه گیری هدفمند و نظری و از طریق مصاحبه ی عمیق با پانزده زنِ خانه دار 22 تا 45 ساله که در پاییز و زمستان 1395 به روان شناسِ مرکز بهداشتِ یکی از محله های محروم شهر خرم آباد رجوع کرده بودند، گردآوری شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از نظریه ی زمینه ای استفاده شد. در تجزیه و تحلیل داده ها، پنجاه و هشت مفهوم به دست آمد که پس از تقلیل این مفاهیم به یازده مقوله ی اصلی، آن ها را در قالب مدل پارادایمی قرار داده و تفسیر کردیم. در نهایت، مقوله ی هسته مشخص شد که عبارت است از «ساختن و سوختن زنانِ بی دفاع در برابر خشونت». یافته های پژوهش نشان می دهند که مسائل شوهر، موجب خشونت ورزی علیه زنان می شوند. با وجود این، وضعیت نامناسب اجتماعی این زنان و هم چنین فرهنگ مردسالار حاکم بر این محله، زنان مورد مطالعه را در برابر خشونت شوهران، بی دفاع می کنند. خشونت ورزی علیه زنان پیامدهای اجتماعی و روان شناختی مخربی برای این زنان به دنبال دارد. زنان در چنین وضعیتی چاره ای جز ساختن و سوختن ندارند.

تبلیغات