مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
اتوبیوگرافی
حوزه های تخصصی:
ادبیات، چه به عنوان یک علم و چه به عنوان هنر، شعب و گونه های گوناگونی را شامل می شود که این انواع در تقابل و ارتباط با یکدیگر نظامهای نوینی را تشکیل می دهند و با محتوا و فرمهای گوناگون به صورت انواعی تازه و مستقل شکل گرفته و عرضه می شوند. رمان یکی از گونه های ادبیات است که انواع گوناگونی را شامل می شود و محدوده و انواع آن تا حدی مشخص و تعریف شده است. اتوبیوگرافی نیزگونه ای دیگر از دانشهای ادبیات است که آن نیز ویژگیها و مختصات تعریف شده مختص به خود را دارد. قابلیتهای بسیاری در انواع ادبی و ارتباط آنان با یکدیگر وجود دارد که یکی از این تواناییها ترکیب انواع با یکدیگر و آفرینش نوعی مستقل از این ترکیب است. یکی از مصداقهای این تلفیق (ترکیب انواع) «اتوبیوگرافی ـ رمان» است که از ترکیب دو نوع رمان و اتوبیوگرافی پدید آمده است. سالهای ابری اثر علی اشرف درویشیان از سویی، تا حدودی دارای ویژگیهای نوع رمان است که بیشتر در فرم اثر نمود یافته است و از سوی دیگر، از شاخصه های نوع اتوبیوگرافی بی بهره نمانده است که آن هم بیشتر در محتوای اثر جلوه پیدا کرده است. این مقاله بر آن است که اثر مذکور را نه به عنوان رمان، بلکه در قالب اتوبیوگرافی- رمان معرفی نماید.
مقاله به زبان فرانسه: اتوفیکسیون دوبروفسکی یا تخیل در خدمت حقیقت اتوبیوگرافی (Autofiction doubrovskienne ou fiction au service de la vérité autobiographique?)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسأله ای که دنیای ادبیات معاصر فرانسه در حوزه ی اتوفیکسیون با آن مواجه است، ریشه در دو مورد دارد: از سویی منتقدان در ارائه ی تعریف واحدی از این مفهوم به نقطه ی اشتراک نمی رسند و از دیگر سو در آثار نویسندگان فعال در این زمینه هم مشابهت و یکسانی به چشم نمی خورد. به عنوان مثال، در حالی که سرژ دوبروسکی (Serge Doubrovsky) بر لزوم پرداختن به واقعیت در اثر تأکید می کند، نویسندگان دیگری همچون ونسان کولونا (Vincent Colonna) و ژرار ژنت Gérard Genette))، وجود عنصر تخیل )فیکسیون( را در اتوفیکسیون ضروری می دانند. بنابراین، مشکل به جایگاه تخیل در اتوفیکسیون برمی گردد. در پژوهش حاضر برآنیم تا به بررسی نقش تخیل در آثار دوبروسکی بپردازیم و تلاش خواهیم کرد پاسخی برای این پرسش بیابیم که آیا تخیل، نویسنده را از مفهوم حقیقت دور می سازد یا بر عکس به تحکیم جایگاه این مفهوم در اثر کمک می کند.
جنسیت و اتوبیوگرافی: ظرفیت های بدیل روایت تجربه زنانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ژانر اتوبیوگرافی در معنای متعارف آن، بیش از هر چیز بر شیوه ها و رویه های مقبول در روایت داستان زندگی ناظر است. به این ترتیب که این ژانر، فرم های قاعده مند و مشخصی را در زمینه چگونگی قوام دادن داستان زندگی تشویق می کند و از این طریق به طرد فرم های بدیل در این زمینه مبادرت می ورزد. بنابراین ژانر اتوبیوگرافی، در نهایت فشار هنجارینی را بر چگونگی قوام دادن داستان زندگی تحمیل کرده و از این طریق می کوشد تا شیوه های مقبول و مشروع را از انواع نامقبول آن تمیز دهد. این تشویق و طرد هنگامی واجد دلالت ها و پیامدهای معناداری می گردد که این واقعیت را مدنظر قرار دهیم که فرم متعارف در نهایت نوع مشخصی از سوژگی را امکان پذیر کرده و به تبع آن، انواع دیگری از سوژگی را محدود می کند. در همین راستا یکی از زمینه هایی که می تواند چنین غیبتی را به نحو معناداری نشان دهد، مقوله جنسیت و به طور مشخص تر، مقوله اتوبیوگرافی زنان است. ژانر اتوبیوگرافی در روند تاریخی قوام یافتن اش، در عمل اتوبیوگرافی زنان را خارج از چارچوب های متعارف و کانونی این ژانر قرار داده و در نتیجه تنها با تحمیل کردن غیبت بر این اتوبیوگرافی ها توانسته خود را به مثابه ژانری مشخص صورت بندی کند. بنابراین معرفی اتوبیوگرافی های زنان به عرصه ژانر، اصولاً در راستای متزلزل کردن مرزها و خودبسندگی های این ژانر عمل کرده و همزمان فرم ها و صور بدیلی را برای قوام دادن داستان زندگی امکان پذیر می کند. در این مجال تلاش می شود تا با تمرکز بر مجموعه ای از اتوبیوگرافی های دانشجویی و با ارائه سنخ شناسی و ذکر مهم ترین نمونه های هر سنخ، چگونگی تلاش این دانشجویان به منظور قوام دادن داستان زندگی و تجربه زنانه شان را نشان دهیم؛ تلاشی که بیش از هر چیز از رهگذر عدول از فرم متعارف اتوبیوگرافی صورت پذیرفته است.
خوانشی جامعه شناختی از «من سالاری» در ادبیات فرانسة معاصر
حوزه های تخصصی:
ادبیات معاصر فرانسه شاهد حضور چشمگیر آثاری است که بی پرده از «منِ» نویسنده سخن می گوید. حلقه سه گانه نویسنده، راوی و شخصیت در هم آمیخته و جریانی از ادبیاتی خلق کرده که در سیطره اول شخص است. بسیاری از منتقدان بدین باورند که این امر نشانی از سلطه فردگرایی در جامعه امروز فرانسه است. گروهی دیگر از تحلیلگران اجتماعی با ردّ دیدگاه فردگرایانه نسبت به دوره معاصر، جامعه امروز فرانسه را بسیار جمع گرا می دانند. مطالعه آثار ادبی معاصر و تحلیل نقش و جایگاه اول شخص مفرد نزد نویسندگان این دوره، نشان می دهد که حضور «من» در این جریان همواره نشان فردگرایی اثر نیست و نوشتار امروزی در ادبیات فرانسه، بیش از آنکه فردگرا باشد «من سالار» است. این گفتار خوانشی است جامعه شناختی از حضور اول شخص در رمان معاصر فرانسه برای ترسیم تصویری از جامعه امروز فرانسه از ورای آثار ادبی این کشور.
مطالعه نقد روانشناسی آثار جلال آل احمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سعی بر آن است تا با تحلیل روانشناسانه شارل مورون به نقد و بررسی آثار جلال آل احمد بپردازیم. امروزه، مطالعات زیاذی در باب افکار و آراء این نویسنده شده ولی کسی انطور که باید به بررسی لایه های زیرین آثار وی به منظور دستیابی به ناخودآگاه آثارش نپرداخته است. برای نیل به این مقصود، از نقد روانشاناسانه مورون بهره گرفته ایم و با بررسی تمامی آثار آل احمد و با کنار هم قرار دادن استعاره ها و تصاویر ثابت در آثارش به زیرسطح نوشته های وی و ناخودآگاهی انگیزه هایش برای نوشتن دست می یابیم.
در ابتدا به گردآوری آثار آل احمد برای مطالعه و سپس استخراج روابطی که مرجع آن را باید به طور منطقی در شخصیت ناخودآگاه وی جستجو کرد می پردازیم. با روی هم قرار دادن داستان های وی، تصاویری مشابه نمود می یابد. شبکه تداعی ها در آثار وی قهرمانانی ضعیف با دوگانگی شخصیت را به تصویر می کشد. در آخر با مطالعه زندگی نامه نویسنده به تحلیل این نصاویر ناخودآگاه پی می بریم.
پیشینه و انواع خودزندگی نامه نوشت در ایران باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله درصدد است به معرفی و بررسی نمونه هایی از «خودزندگی نامه نوشت» در ایران باستان بپردازد و با بررسی و تحلیل آن ها ضمن کمک به پیشینه این نوع ادبی در ایران، به ویژگی های خاص فرهنگی این نوع در ایران باستان اشاره نماید. برای دستیابی به این هدف از روش توصیفی- تطبیقی استفاده شده است؛ نخست آثار موردی توصیف شده اند و پس از مقایسه به بررسی شباهت ها و تفاوت ها جهت دستیابی به یک متد کلی برای این نوع پرداخته شده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که این نوع، ریشه در ایران باستان دارد و در تقسیم بندی انواع آن باید بیشتر به موقعیت و علایق اتوبیوگراف ها توجه شود تا زبان و ساختار متن. همان گونه که در ایران باستان نیروهای سیاسی و دینی سبب ایجاد دو نوع متفاوت شده اند؛ نخست، نوع سیاسی که در کتیبه ها مشاهده می شود و از لحاظ محتوایی شاه درصدد است سه عنصر نژاد، فره و هنر خود را در آن ها تشریح کند و از لحاظ ساختاری شامل بخش های مقدمه، متن و مؤخره هستند که در متن بسیار شبیه هم اما در مؤخره متفاوت اند؛ دوم، نوع دینی آن بیشتر شامل ابعاد روحانی و اقدامات دینی اتوبیوگراف است و شاهد این ادعا روایتی است که از عروج مانی و کرتیر به آسمان در اتوبیوگرافی ها موجود است.
اتوبیوگرافی دوصدایی در قرن بیستم بررسی تطبیقی نقش فرامتن در کودکی ناتالی ساروت و Wیا خاطرات کودکی ژرژ پرک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اتوبیوگرافی، بنابر تعریف، روایتی است تکصدایی و اول شخص که در آن، نویسنده زندگی خود را شرح میدهد و پیرو قراردادی ضمنی با خواننده، واقعیتها یا دست کم بخشهایی از آن را بازگو میکند. اما ژرژ پرک و ناتالی ساروت، دو نویسنده نامی و نوآور فرانسه در عرصه رمان، در اتوبیگرافی شان، روایتی دوصدایی از کودکی خود ارایه میدهند؛ ساروت، در کودکی، راوی اول شخص را وامیدارد تا از خلال گفتوگویی درونی، پرده از روی نقاط تاریک و توهماتی که بازگویی هر خاطره ای با آن آمیخته است بردارد؛ ژرژ پرک، در کتاب W یا خاطره کودکی، که ظاهرا اتوبیوگرافی است، از کودکی خود دو روایت عرضه میکند: نخست واقعی و دوم، سراسر تخیلی؛ ابتدا چنین بنظر میرسد که روایت دوم ارتباطی با کودکی راوی ندارد، اما در ادامه میبینیم که به شکل تمثیلی، بازگوی وقایع زندگی اوست. افزون براین، هر دو کتاب به دروغهایی اشاره دارند که دو راوی در داستان خود میگنجانند؛ این روند با قرارداد ضمنی راستگویی منافات دارد. در این مقاله برآنیم تا با تحلیل تطبیقی این دو اثر، نشان دهیم اتوبیوگرافی که باید اصولا یکصدایی باشد چرا دوصدایی است، کارکرد صدا یا روایت دوم در این دو، به مثابه فرامتن (métatexte) چیست و نقش تخیل در فرآیند دشوار بازیابی خاطرات، برای غربال کردن راست و دروغ و همچنین شرح چگونگی شکلگیری نوشتار چیست.
Das Autobiografische im Werk von Franz Kafka(مقاله علمی وزارت علوم)
Es gibt wohl keinen Leser, der die Texte Franz Kafkas liest und sich nicht fragt, was der Autor eigentlich damit sagen möchte, der also keinen anderen Sinn hinter diesen Texten sucht, als ihren augenscheinlichen. Die hoffnungslosen Labyrinthe, in denen sich die Helden verirren; die bis zur vollkommenen Absurdität grotesken Charaktere und Verhaltensweisen der Gegenspieler dieser Helden; die bei Kafka typische, vom Leser nicht für möglich gehaltene und diesen immer wieder überraschende Verschärfung äußerst extremer Lagen und Umstände; die mehr als verwundernden und kaum nachvollziehbaren Beziehungen zwischen verschiedenen Figuren; die unerwarteten Zeiten und noch mehr die unerwarteten Orte der Geschehnisse; die Atmosphäre und vieles mehr in den Geschichten Kafkas zeigen dem Leser deutlich, dass diese Geschichten schon von ihrer Logik her nicht irgendeine mögliche Wirklichkeit „wirklichkeitsgetreu“ wiedergeben. Zu dieser Schlussfolgerung gelangt man schon bei der Betrachtung solcher Texte Kafkas, die immerhin nicht auf reinen Fiktionen basieren; von Fällen wie beispielsweise Die Verwandlung, wo sich ein Mensch in so etwas wie einen Käfer, in einen „ungeheueren Ungeziefer“ verwandelt, ganz zu schweigen.
رمانتیسم اتوبیوگرافیک (شرح حالی) در شعر امیری فیروزکوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال هفدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
237 - 260
حوزه های تخصصی:
مکتب رمانتیسیسم در اواخر قرن هجدهم در اروپا و در برابر مکتب عقل گرای کلاسیسیم به وجود آمد. این مکتب زمینه های گوناگونی مانند ادبیات، فلسفه، علوم اجتماعی، سیاسی، هنر و... را دربرمی گیرد. اوج رمانتیسم، در اروپای قرن نوزدهم بود؛ اما بعد ها به سرتاسر جهان رسید و کشورهای دیگری را تحت تأثیر قرار داد. ایران نیز مانند سایر کشورها تحت تأثیر این مکتب قرار گرفت. محققان برآنند که رمانتیسم در ادبیات معاصر ایران با «ایده آل» عشقی و «افسانه» نیمایوشیج آغاز شد. بعدها شاعران دیگری تحت تأثیر این مکتب شعر سرودند. فردگرایی و توجه به هویت فرد، از تأثیرهای رمانتیسم بر جهان مدرن است. اتوبیوگرافی یا خودزندگی نامه، نوشته ای است که نویسنده از ذهن و زندگی شخصی خود حکایت می کند. امیری فیروزکوهی، از شاعران سنت گرای معاصر است که در انواع قالب ها شعر سروده است و اغلب شعرهای وی نیز روایتی از زندگی شخصی و هنری و به تعبیری حسب حال اوست که ماهیتی رمانتیکی دارد و سرشار است از احساس درد، غم، رنج، اندوه، نا امیدی و... . این جستار به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. از جمله نتایج این پژوهش می توان به جلوه هایی از رمانتیسم، همچون احساس گرایی، طبیعت گرایی، نوستالژی، میل به سفر و... در اشعار زندگی نامه ای امیری فیروزکوهی و همچنین وجود تصویرهای رمانتیکی در شعرهای اتوبیوگرافیک او اشاره کرد.
بررسی تراجمِ خودنوشتِ تذکره های دوره قاجار؛ با نظری بر تعریف اتوبیوگرافیِ مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
87 - 104
حوزه های تخصصی:
تذکره های فارسی از دیرباز یکی از مَراجع زندگی نامه ای و از منابع مهم ادبی، تاریخی و اجتماعی بوده اند. در پی تحولاتِ دوره قاجار در آستانه مشروطه، تطوّر و دگرگونی ویژه ای در گونه های ادبی مختلف ایجاد شد. در این پژوهش به فصلِ مهمی از تذکره های این دوره، یعنی ترجمه خودنوشت مؤلف، پرداخته شده است. تاکنون هیچ پژوهشی درباره ترجمه های خودنوشت تذکره ها، انجام نشده است. در این جستار تراجمِ خودنوشت تذکره های دوره قاجار با تعریف اتوبیوگرافی مدرن سنجیده شد و ضمنِ بیان اهمیت این نوع نوشته، محتوا و انگیزه و نیز نوع روایت و سبک نگارش آن، بررسی گردید. بر مبنای نتایج، جایگاه ترجمه مؤلف در تذکره های این دوره و وجود نمودهایی چون جزئی نگری، پرداختن به عواطف و منویّات درونی و حتی اشتباهات نویسنده و نیز رغبت نویسندگان این دوره به روایتِ اول شخص و «من گفتن»، ویژگی هایی است که ترجمه های خودنوشت تذکره های دوره قاجار را از دوره های قبل متمایز و به تعریف اتوبیوگرافیِ جدید نزدیک کرده است.
مدل همرسانی اتوبیوگرافی معلمان در شبکه های اجتماعی مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر طراحی مدل همرسانی تجربه زیسته معلمان در قالب اتوبیوگرافی با استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی بود. این مطالعه با استفاده از روش پژوهش "نظریه زمینه ای" انجام شد. داده های مورد نیاز بواسطه یادداشت های میدانی دریافت شده از اجتماع گفتمانی معلمان جمع آوری شد. تحلیل داده ها طی فرایند مقایسه و پالایش مداوم آنها به شیوه استراوس و کوربین (1998) و کدگذاری های باز، محوری و انتخابی انجام شد. مجموعه داده های جمع آوری شده در قالب 116 نکته و مضمون کلیدی، 42 مفهوم و 20 مقوله سازماندهی شدند. نتایج نشان می دهند با به خدمت گرفتن مدل همرسانی اتوبیوگرافی معلمان در شبکه های اجتماعی مجازی، دانش عملی و شخصی معلمان به اشتراک گذاشته می شود و نتایجی مانند: بیان آزاد حقیقت درون، رویش اندیشه، فراخ اندیشی، پرورش همکاری، و باز سازی تجارب را در پی خواهد داشت.
«ادبیات مهاجرت» ایتالیا، بازتاب دنیای نوین زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۱۷ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲
93 - 110
حوزه های تخصصی:
کاربست همرسانی تجربه زیسته معلمان در قالب اتوبیوگرافی از طریق شبکه های اجتماعی برای آموزش همکاران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۷ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴۸
۱۱۸-۹۹
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارائه یک مدل کاربردی برای همرسانی تجربه زیسته معلمان در قالب اتوبیوگرافی از طریق شبکه های اجتماعی برای آموزش همکاران بود. این مطالعه به شیوه روایتی انجام شده است. داده های مورد نیاز از طریق اجرای یک برنامه آموزش ضمن خدمت با استفاده از یادداشتهای میدانی و تعاملات معلمان با یکدیگر گردآوری شده و تحلیل داده ها از طریق تحلیل مضمونی انجام شده است. نتایج نشان داده که همرسانی دانش عملی و شخصی معلمان در قالب اتوبیوگرافی از طریق شبکه های اجتماعی، از سوی همکاران مورد پذیرش واقع شده و برای دستیابی به اهداف «آموزش معلمان از طریق همرسانی اتوبیوگرافی در شبکه های اجتماعی»، چهار راهبرد آموزشی شامل مدیریت تسهیم دانش، شکل گیری گروه مطالعه، آموزش و یادگیری به صورت گروهی و آموزش از طریق دانش حاصل از پژوهش روایتی، پیشنهاد می شود. پژوهش حاضر، اتوبیوگرافی معلمان را در فهم و تفسیر تجربیات شان و چگونگی سهیم شدن سایر معلمان در آن، مورد توجه قرار داده و نقش شبکه های اجتماعی را در اشتراک گذاری دانش عملی و شخصی معلمان که حاصل به کارگیری نظریه های مربوط به تدریس و یادگیری در فعالیت روزمره کلاس درس است، تبیین نموده است. بر مبنای نتایج، با اضافه شدن روشی کاربردی و خلاقانه برای همرسانی تجربه زیسته معلمان به روند اجرای برنامه های مرسوم ضمن خدمت معلمان، به آنها امکان داده خواهد شد تا فرصتی برای بازاندیشی و تغییر درباره برنامه درسی و تدریس داشته باشند.
زندگینامه نویسی: ماهیت، ساختار و گونه ها
منبع:
پژوهش های نثر و نظم فارسی سال پنجم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۱
181 - 208
حوزه های تخصصی:
زندگینامه ، شرحِ زندگی شخصیت و یک نوعِ ادبی با ماهیتِ روایی و گزارشی است که به واسطه ویژگی های منحصر به فردی که دارد، اعتبار ادبی، کارکردِ تاریخی و اهمیت جامعه شناختی یافته است. توسعه و رواجِ این قالبِ نوشتاری که امروزه، دارای اقسام و گونه هایی است، از دستاوردهای مشروطیت و از نتایجِ آغاز روندِ بازشناسیِ هویت فردی و ملی در ایران به شمارمی آید. دراین پژوهش، ضمن بیانِ پیشینه و سیرِ تکامل هریک از گونه های زندگینامه نویسی، تلاش شده تفاوت ، پیوند و شباهت های ساختاری و ادبی آن ها، تشریح و تبیین گردد. دراین راستا، کارکردهای کلیِ زندگینامه، جایگاه ادبی و علمیِ زندگینامه نویس و حریمِ کار وی، هم چنین موانع و محدودیت هایی که پیش روی او قرار دارد، مورد بررسی و تأمل قرارگرفته است. بخشی از این پژوهش به نقد و تحلیلِ چندنمونه بیوگرافی و اتوبیوگرافی از دکترعبدالحسین زرین کوب، کامیار عابدی، مهدی اخوان ثالث و به آذین(محمود اعتمادزاده) اختصاص یافته است. هریک از این افراد، سبک و هنجاری خاص در زندگینامه نویسی، پیش گرفته و در نتیجه، ماحصل کارشان از نظر ساختاری و محتوایی، دارای تفاوت های اساسی است.