مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
پژوهش ترکیبی
حوزههای تخصصی:
در طول دهه های گذشته، علاوه بر نقدهای بسیاری که پژوهش گران فمینیستی از مفهوم سازی های سنتی علوم اجتماعی و پژوهش های کمی و چیره گی فراگیر آن، مخصوصا در حوزه خشونت خانوادگی به عمل آورده اند، در سال های اخیر نیز، تلاش هایی در جهت ترکیب و تلفیق روش های کمی و کیفی، به وسیله هر یک از هواداران آن ها صورت گرفته، که این تلاش ها از دهه 1990 به عنوان سومین الگوی روش شناختی و نیز به عنوان پژوهشی مستقل در نوع خود مطرح شده است.
نوشتار پیش رو، دو هدف عمده را پیگیری می کند؛ اول، معرفی دو ره یافت عمده فمینیستی (با روی کردی کیفی) و خشونت خانوادگی (با روی کردی کمی)، برای مطالعه خشونت علیه زنان در خانواده و نیز بررسی نقاط ضعف و قوت روش شناختی آن ها؛ دوم بررسی روش شناختی برخی پژوهش های انجام گرفته در این خصوص و تاکید بر لزوم استفاده از روی کرد ترکیبی در مطالعه خشونت علیه زنان در خانواده، به منظور فهم درست زندگی و تجربه زنان به طور اخص و سایر مطالعات این حوزه به صورت اعم.
خرد مینوی ، دانش عینی و رشد یافتگی شخصیت علمی محقق به عنوان اساس نوآوری آموزشی و تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"تحولات بی وقفه علمی و فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی در جهان معاصر و وضعیت و مسایل آموزش و پرورش ایران به گونه ای است که ضرورت نوآوری آموزشی و تربیتی در کشور ما را قطعیت می بخشد. مساله مهمی که در کشور ما تا کنون به آن پرداخته نشده، این است که کدام گروه از متخصصان و دانشمندان تعلیم و تربیت و روان شناسی، با کدام ویژگیهای اساسی در ساختار روان شناختی خود، قادر به خلق اندیشه های جدید برای نوآوری آموزشی و تربیتی در ایران خواهند بود؟ در این مقاله، بر اساس فلسفه ""علم مینوی"" و با تکیه بر این فرضیه اساسی که خردمندی، دانش گسترده، شخصیت رشدیافته علمی پژوهشگر، زمینه ساز اصلی نوآوری علمی است، کوشیده ایم، با روش پژوهشی ترکیبی ابداعی برای شناخت عمیق و همه جانبه پدیده های مرکزی موضوع مورد مطالعه، که آن را ""روش پژوهش اصیل خلاق"" می نامیم، به طرح و بررسی و تحلیل ویژگیهای روان شناختی پژوهشگران بپردازیم و دلالتهای آن را در تحولات تعلیم و تربیت توضیح دهیم. به عنوان نمونه ای در این رویکرد، زمینه های نوآوری در آموزش تفکر سالم به دانش آموزان را ابا اتکا بر خرد مینوی، دانش عینی فیزیولوژی مغز، روان شناسی و آموزش تفکرو شخصیت رشدیافته علمی پژوهشگر معرفی می کنیم.
مطالب مقاله در نه فصل به اضافه منابع، بدین شرح آمده است: 1- بیان مساله، 2- نوآوری در آموزش و پرورش، 3- سه بنیاد فلسفی، علمی و شخصیتی در نوآوریهای آموزشی و تربیتی پژوهشگران، 4- روش پژوهشی اصیل خلاق برای مطالعه پدیده های پیچیده روانی- تربیتی، 5- خرد مینوی، جوهره هویت ملی و دینی ایرانی برای معنی بخشیدن به زندگی، 6- فلسفه علم و دانش عینی در نوآوری آموزشی و تربیتی، 7- آموزش تفکر سالم، نمونه ای از کاربرد دانش عینی در نوآوری آموزشی و تربیتی، 8- موانع به کارگیری دانش عینی در نوآوری آموزشی و تربیتی، 9- مفهوم رشدیافتگی شخصیت علمی، 10- منابع.
"
نوع شناسی و فرآیند طراحی و اجرای پژوهش ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله، پرداختن به نوع شناسی پژوهش ترکیبی و فرآیند طراحی و اجرای آن است. در این مقاله، بررسی مبانی نظری پژوهش ترکیبی موردنظر نیست؛ با وجود این، در مقدمه به صورت خلاصه، درباره این موضوع بحث شده است. در ادامه، بر ضرورت نوع شناسی پژوهش ترکیبی تاکید و معیارهای مطرح در نوع شناسی های گوناگون معرفی گردیده است. هر چند نوع شناسی های مختلفی در زمینه پژوهش ترکیبی ارایه شده، در این مقاله به طور خاص، دو نوع شناسی مشهور عرضه گردیده است. نوع شناسی اول شامل چهار طرح چندجانبه، گنجانده شده، تبیینی و اکتشافی است. نوع شناسی دوم به دو بخش الگوی پژوهش ترکیبی و روش پژوهش ترکیبی تقسیم شده است. طرح های پژوهش در هر دو نوع شناسی، به تفصیل توضیح داده شده و در قسمت بعد، به دیدگاهی با عنوان رویکرد مبتنی بر هم افزایی که به تازگی، در کنار نوع شناسی پژوهش ترکیبی مطرح شده، اشاره گردیده است. در پایان، مراحل طراحی و اجرای پژوهش ترکیبی ذکر شده است.
پژوهش کیفی ؛ روش یا بوش ؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مقاله حاضر، بررسی دو رویکرد پژوهشی عمده مطرح در عرصه روش شناسی پژوهش با توجه به مبانی معرفت شناسی و وجوه تمایز هر رویکرد با دیگری می باشد. در این راستا، برخی از دشواری های پژوهش های کمی که منجر به ناکامی آنها در پژوهش های علوم انسانی شده، مطرح و مورد بحث قرار می گیرد. این مقاله کانون توجه خود را معطوف به تعارضات درونی چهارگانه شامل ورژن، تمام نگاری، چندصدایی و شک گرایی در پژوهش های کیفی مبتنی بر پدیدارشناسی نموده و ضمن شرح این تعارضات که به وسیله هارلی، هاردی و آلوسن طرح شده اند، به ناکامی پژوهش های کیفی در غلبه بر موانع روش شناسی و رفع چالش ها اشاره می کند. در ادامه، ظهور پژوهش ترکیبی به عنوان جانشینی نارسا برای رفع دشواری های دو روش کمی و کیفی به دلیل عدم توجه به مفروضه های زیربنایی هر یک از این روش ها معرفی و مورد نقد قرار می گیرد. با استناد به چنین مباحثی و عنایت به یافته هایی که نشان می دهند اغلب مغالطه های اسکات در تمام پژوهش های کمی، کیفی و ترکیبی به تناوب مشاهده می شود، نویسندگان پاراکمیت گرایی را به منزله رویکردی بدیل برای غلبه بر دشواری های روش شناختی روش های موجود، معرفی می کنند.
موانع تفکر انتقادی در برنامه درسی آموزش متوسطه (با تاکید بر مهارتهای تجزیه و تحلیل، ترکیب، ارزشیابی و قضاوت)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی کیفی و کمی (روش ترکیبی) موانع تفکر انتقادی در برنامه درسی آموزش متوسطه از دید متخصصان برنامه درسی با تاکید بر مهارتهای تجزیه و تحلیل، ترکیب، ارزشیابی و قضاوت می باشد. گرایش مورد نظر در پژوهش کیفی نظریه زمینه ای (Ground theory) و روش پژوهش کمی روش تحقیق پیمایشی است. جامعه مورد بررسی در بخش کیفی متخصصان برنامه درسی شاغل در آموزش و پرورش که بر دوره متوسطه اشراف دارند می باشند که از این جامعه با نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع 18 متخصص برنامه درسی به عنوان موردهای مطالعه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه های عمیق بودند. در بخش پژوهش کمی جامعه مورد بررسی کلیه متخصصان برنامه درسی (شامل متخصصان برنامه درسی و دبیران مقطع متوسطه شهر تهران) هستند، حجم نمونه با عنایت به جدول مورگان به ترتیب برای کارشناسان 97 نفر و برای دبیران 375 نفر بر آورد گردید. روش نمونه گیری شیوه تصادفی ساده برای انتخاب کارشناسان و خوشه ای چند مرحله ای برای انتخاب دبیران استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته 24 سوالی بر مبنای طیف پنج گزینه ای لیکرت می باشد. جهت تحلیل داده ها از تکنیک های جداول توزیع فراوانی، شاخص های میانگین، انحراف استاندارد و از ازمون های تی، تک نمونه و فریدمن در آزمون فرضیات استفاده شد.نتایج پژوهش کمی بیانگر آنند که پرورش تفکر انتقادی در دوره متوسطه با موانعی روبروست که عبارتند از: کم توجهی به مهارت تجزیه و تحلیل، مهارت ترکیب، ارزشیابی، قضاوت و جمع بندی که این کم توجهی در عناصر برنامه درسی (هدف، محتوا، روش تدریس و ارزشیابی) دوره متوسطه قابل مشاهده است.نتایج پژوهش کیفی: در مرحله کدگذاری باز که در دو سطح صورت گرفت (تولید مفاهیم اولیه) 26 مفهوم اولیه کشف و استخراج شدند، در مرحله کدگذاری محوری 7 مقوله (تولید مقوله های اصلی) و در مرحله کدگذاری گزینشی مقوله هسته ای استخراج گردید. با توجه به این که نظریه زمینه ای حول محور مقولات شرایطی، فرآیندی و پیامدی شکل می گیرد مقولات شرایطی شامل سیاست ها و رسالت های نظام آموزشی و شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه و، مقولات فرآیندی شامل معلم، محتوا، اهداف و روش تدریس و مقولات پیامدی شامل تربیت شهروند خوب و تربیت متخصص خوب تعیین و درنهایت تئوری زمینه ای ارایه شد.
طراحی سنجه اندازه گیری بی تفاوتی سازمانی: پژوهش ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از دغدغه های اصلی مدیران، برانگیختن کارکنان بهعنوان سرمایه های استراتژیک سازمان است. سازمان های سالم به طورخودکار انگیزشآورند. عوامل متعددی بر انگیزشزایی سازمانی موثرند. بیتوجهی رفتار جان سوزی است که اگر بر روح و جسم سازمان چنگ بیندازد، سازمان دچار عقب ماندگی ذهنی و جسمی مزمن خواهد شد. هدف غایی این پژوهش طراحی نوعی سنجه برای اندازهگیری بی تفاوتی سازمانی است. برای طراحی چنین سنجهای، استراتژی پژوهش ترکیبی اکتشافی متوالی استفاده شده است. بر این اساس، ابتدا بر اساس یافته های حاصل از مصاحبه های عمیق، ابعاد، مولفه ها و شاخص های بی تفاوتی تعیین شد (پژوهش کیفی) و در مرحله دوم برای تعیین روایی سازه همبستگی سنجه بی تفاوتی با سه سنجه استاندارد تعهد سازمانی، ترک شغل و هویت سازمانی محاسبه شد. نتیجه حاصل نوعی سنجه (پرسش نامه) روا برای اندازه گیری بی تفاوتی در سازمان هاست.
تبیین پیش آیندهای تعلق خاطر کاری با استفاده از طرح پژوهش ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات پژوهش در حوزه تعلق خاطر کاری، در طی یک دهه گذشته در سیطره ی روش های کمّی قرار داشته است. این مقاله به بررسی پیش آیندهای تعلق خاطر کاری با استفاده از پژوهش ترکیبی (ترتیبی- تبیینی) می پردازد. در این نوع پژوهش جمع آوری و تحلیل داده های کمّی و کیفی در یک مطالعه ی واحد در دو مرحله ی جداگانه انجام می شود. در این مقاله، با مطالعه ی ادبیات پژوهش، متغیرهای پژوهش شناسایی شده و نتیجه در قالب مدل مفهومی ارائه شده است. داده های تحقیق از بین 358 نفر از کارشناسان یک گروه صنعتی (مشتمل بر شرکت اصلی و شش شرکت تابعه) با استفاده از پرسشنامه جمع آوری شده است. مدل مفهومی تحقیق با استفاده از داده های جمع آوری شده از طریق پرسشنامه و همچنین بهره گیری از فنون آمار توصیفی، استنباطی و مدلسازی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفته اند. به منظور تبیین بیشتر و بهتر نتایج و آشکار شدن موارد مغفول در فاز کمّی، 18 مصاحبه عمیق انجام شده است. در پایان، تلفیق نتایج بخش کمّی و کیفی به درک بهتر مساله پژوهش و تعمیق یافته های آن منجر شده است. نتایج و یافته های پژوهش نشان داد استقلال و آزادی عمل، حمایت اجتماعی، مربی گری سرپرستی، بازخورد عملکرد، و فرصت های رشد یادگیری، ویژگی های شغلی، عدالت سازمانی، تناسب شغل با شاغل، قدردانی و قدرشناسی، مشارکت، شایستگی، حمایت سرپرستی و حمایت همکاران از جمله منابع شغلی تاثیرگذار بر تعلق خاطر هستند. منابع شخصی مانند: تعهد و مسئولیت پذیری، تاب آوری، خودبسندگی، وظیفه شناسی، حرفه ای گرایی و پیش قدم، تاثیر بسزایی در تعلق خاطر کاری کارکنان دارند.
تبیین پیش آیندهای تعلق خاطر کاری با استفاده از طرح پژوهش ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات پژوهش در حوزه تعلق خاطر کاری، در طی یک دهه گذشته در سیطره ی روش های کمّی قرار داشته است. این مقاله به بررسی پیش آیندهای تعلق خاطر کاری با استفاده از پژوهش ترکیبی (ترتیبی- تبیینی) می پردازد. در این نوع پژوهش جمع آوری و تحلیل داده های کمّی و کیفی در یک مطالعه ی واحد در دو مرحله ی جداگانه انجام می شود. در این مقاله، با مطالعه ی ادبیات پژوهش، متغیرهای پژوهش شناسایی شده و نتیجه در قالب مدل مفهومی ارائه شده است. داده های تحقیق از بین 358 نفر از کارشناسان یک گروه صنعتی (مشتمل بر شرکت اصلی و شش شرکت تابعه) با استفاده از پرسشنامه جمع آوری شده است. مدل مفهومی تحقیق با استفاده از داده های جمع آوری شده از طریق پرسشنامه و همچنین بهره گیری از فنون آمار توصیفی، استنباطی و مدلسازی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفته اند. به منظور تبیین بیشتر و بهتر نتایج و آشکار شدن موارد مغفول در فاز کمّی، 18 مصاحبه عمیق انجام شده است. در پایان، تلفیق نتایج بخش کمّی و کیفی به درک بهتر مساله پژوهش و تعمیق یافته های آن منجر شده است. نتایج و یافته های پژوهش نشان داد استقلال و آزادی عمل، حمایت اجتماعی، مربی گری سرپرستی، بازخورد عملکرد، و فرصت های رشد یادگیری، ویژگی های شغلی، عدالت سازمانی، تناسب شغل با شاغل، قدردانی و قدرشناسی، مشارکت، شایستگی، حمایت سرپرستی و حمایت همکاران از جمله منابع شغلی تاثیرگذار بر تعلق خاطر هستند. منابع شخصی مانند: تعهد و مسئولیت پذیری، تاب آوری، خودبسندگی، وظیفه شناسی، حرفه ای گرایی و پیش قدم، تاثیر بسزایی در تعلق خاطر کاری کارکنان دارند.
سازوکارهای ارتقاء بهره وری بخش دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهره وری بخش دولتی از دیرباز به عنوان یکی از مسائل مهم و چالشی در ادبیات اداره امور عمومی و مدیریت دولتی وجود داشته است. مدیران و خط مشی گذاران به دنبال راه هایی برای ارتقاء بهره وری بخش دولتی بوده اند. در کشور ما نیز موضوع بهره وری در خط مشی ها و برنامه های کلان مورد تاکید قرار گرفته است. اما تاکنون پژوهش جامعی به شناسایی راهبردها و خط مشی های ارتقاء بهره وری بخش دولتی نپرداخته است و تلاش های صورت گرفته تنها به بررسی تاثیر عاملی بر بهره وری بخش دولتی و یا اندازه گیری آن محدود می شوند و سازوکارهای ارتقاء بهره وری بخش دولتی مغفول مانده است.
هدف غایی این پژوهش شناسایی سازوکارهایی برای ارتقاء بهره وری بخش دولتی و بررسی شکاف بین وضع موجود و مطلوب این سازوکارها می باشد. این پژوهش با روش ترکیبی و رویکرد اکتشافی انجام شده است. در مرحله اول با استفاده از مصاحبه با مدیران، کارشناسان و خبرگان بخش دولتی به واکاوی سازوکارهایی برای ارتقاء بهره وری بخش دولتی پرداخته شده است و نتایج حاصل از مصاحبه ها با شیوه تجزیه و تحلیل داده بنیاد مورد بررسی قرار گرفت و سازوکارهای ارتقاء بهره وری در چهار دسته فرهنگی، فناوری، اقتصادی و سیاسی- قانونی تقسیم بندی شد؛ سپس در مرحله دوم پژوهش با ترکیب سازوکارهای حاصل از ادبیات پژوهش و مصاحبه ها، پرسشنامه ای شامل 25 سازوکار در 4 دسته مذکور طراحی شد و در دو طیف وضع موجود و وضع مطلوب، سازوکارهای ارتقاء بهره وری مورد سنجش قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد بین بهره گیری از سازوکارهای ارتقاء بهره وری بخش دولتی در وضع موجود و مطلوب 23 سازمان خدمات عمومی شهر تهران فاصله معنادار وجود دارد.
توسعه مدل تصویر ذهنی از ایران به عنوان یک مقصد گردشگری: رویکرد پژوهش ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر ریسک ادراک شده گردشگران سفر نکرده به ایران از سفر به ایران، تصویر آنان از خاورمیانه و آشنایی با مقصد بر ابعاد تصویر مقصد ایران است. به این منظور رویکرد ترکیبی، در نظر گرفته شد. جامعه آماری اعضای شبکه اجتماعی مجازی کوچ سرفینگ[1] و لینکدین[2] است. 74 نفر در مطالعه کیفی و 520 نفر در مطالعه کمّی شرکت نموده اند. جهت شناسایی ابعاد تصویر ذهنی در مطالعه کیفی، از تکنیک تحلیل محتوا بهره گرفته شد. نمونه گیری در مطالعه کمّی به شیوه نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس انجام شده است. داده های مربوط به ابعاد تصویر مقصد و ریسک ادراک شده توسط تحلیل عاملی اکتشافی شناسایی و روابط بین سازه های مدل توسط تحلیل عاملی تاییدی و با استفاده از نرم افزار آموس[3] بررسی شد. نتایج مربوط به روش شناسی کیفی ابعاد 8 گانه تصویر را شناسایی کرد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی بیانگر ابعاد 6 گانه ابعاد تصویر مقصد و ابعاد سه گانه ریسک ادراک شده است. نتایج فرضیات مدل مفروض پژوهش نشان می دهد که ریسک ادراک شده از سفر،تصویر خاورمیانه و آشنایی بر تصویر ذهنی گردشگران از ایران موثر است. همچنین تأثیر تصویر ذهنی بر قصد بازدید گردشگران به ایران مورد تایید قرار گرفت.
سازوکار های ارتقاء مسئولیت ذهنی کارکنان سازمان های خدمات عمومی شهر تهران؛ بررسی شکاف بین وضع موجود و مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ماهیت وظایف در بخش دولتی به گونه ای است که فرایند تصمیم گیری کارکنان و مدیران می تواند به علت وجود منافع متعارض و تعارض نقش ها به مسئله ای غامض و پیچیده تبدیل گردد. امروزه شاهد هستیم که با به سر بردن در عصر بحران اخلاقی و کاهش شدید اعتماد مردم نسبت به رعایت جنبه های قانونی و اصول اخلاقی توسط خدمتگزاران بخش دولتی، موج مسئولیت گرایی گریزناپذیری در میان مسئولان سازمانی و پژوهشگران شکل گرفته است. بررسی ادبیات پژوهش بر اهمیت وجود مسئولیت ذهنی بالا برای برقراری تعادل بین منافع متعارض و رویارویی با مسائل غامض اخلاقی، به عنوان اجزای جدانشدنی وظایف دولتی، صحه می گذارد. پژوهش حاضر با روش ترکیبی با هدف شناسایی سازوکار های ارتقاء مسئولیت ذهنی کارکنان بخش دولتی در 23 سازمان خدمات عمومی کشورمان انجام شده است. در بخش کیفی این پژوهش سه دسته سازوکار شامل سازوکار های سازمانی، مدیریتی و شغلی برای ارتقاء مسئولیت ذهنی شناسایی شدند. در بخش کمّی پژوهش نیز مشخص شد که بین بهره گیری از این سازوکارها در وضع موجود و وضع مطلوب آنها فاصله معناداری در سازمان های خدمات عمومی کشورمان وجود دارد.
تحلیلی بر عوامل ساختاری و رفتاری مؤثر بر ارتقای فرهنگ تولید علم در دانشگاههای کشور؛ مورد مطالعه: دانشگاه شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
نهاد های آموزش عالی پیشتاز در جهان، دریافته اند که کلید موفقیت روزافزون آنها، ساماندهی نظامهای تولید و خلق دانش نو است. در این میان، ارتقای فرهنگ تولید علم نقشی مهم در کارامدی نظام تولید دانش این نهادها دارد. بنابر این، مفهوم پردازی درارتباط با عوامل مؤثر بر آن و ماهیت این موضوع در آموزش عالی، از اهمیت بسیاری برخوردار است. هدف: این پژوهش تلاش کرده است با بهره گیری از روش ترکیبی اکتشافی، عوامل مؤثر بر این پدیده را کاوش و تبیین کند. روش: پژوهش حاضر در مرحله کیفی از روش تحلیل محتوای کیفی و در مرحله کمی از راهبرد پیمایش بهره برده است. جامعه آماری پژوهش، اعضای هیئت علمی دانشگاه شیراز بودند که در مرحله کیفی پژوهش 15 نفر و در مرحله کمی 139 عضو هیئت علمی مشارکت داشتند. یافته ها: نویسندگان به 13 عامل مؤثر بر ارتقای فرهنگ تولید علم در دو دسته ساختاری(ایجاد هماهنگی بین بخشهای مختلف علمی و پژوهشی دانشگاهها، ارتقا و اصلاح مستمر محتواهای آموزشی، پرهیز از سیاست زدگی و عدم ثبات مدیران، برنامه ریزی هدفمند راجع به ارتقای فرهنگ علم، ارتباط مستمر بین مراکز آموزشی و پژوهشی در داخل و خارج از کشور، توجه به کیفیت و کاربرد پژوهشها در حل مشکلات جامعه، تدوین و استقرار نظام یکپارچه مدیریت استعداد در نظام آموزشی عالی، تأمین و توسعه امکانات پژوهش) و رفتاری(ایجاد فرهنگ صحیح نقد و انتقادپذیری، ایجاد فرهنگ مطالبه گری در دانشگاه، رواج آزاد اندیشی در دانشگاه، همراستایی آموزش و پژوهش، رعایت استانداردهای آموزشی و پژوهشی) دست یافته اند. نتیجه گیری: دانشگاهها جهت ارتقاء فرهنگ تولید علم می بایست به عوامل ساختاری و رفتاری فوق توجه نموده و سعی در اجرایی نمودن آنها نمایند.
تاثیر حکمروایی خوب بر کنش اقتصادی کارآفرینان (مورد مطالعه: کارآفرینان استان همدان)
حوزههای تخصصی:
حکمروایی خوب از جمله متغیرهای تاثیر گذار بر روند فعالیت ها و تصمیم های اقتصادی بازیگران اقتصادی(بخصوص کارآفرینان)هر جامعه ای است. هدف از تحقیق حاضر، پاسخ به این سوال است که اصولاَ تا چه حدی، مولفه های حکمروایی خوب در کشور بر فعالیت ها و تصمیم های اقتصادی کارآفرینان تاثیر دارد. فعالیت اقتصادی کارآفرینان می تواند در راستای تولید هرچه بیشتر و گسترش بنگاه های تولیدی خود باشد و یا اینکه سود ناشی از مازاد اقتصادی را از جرگه تولید خارج کرده و در اموری غیر از تولید، سرمایه گذاری کند، که می توان به ترتیب به تبعیت از ویلیام بامول آن ها را کارآفرینی مولد/نامولد نامید. به لحاظ روش شناسی، پژوهش حاضر در زمره پژوهش های ترکیبی است که در آن نتایج بخش کمّی(پیمایش) با نتایج بخش کیفی(تحلیل مضمون مصاحبه ها) با هدف تکمیل یکدیگر، تلفیق شده اند. نمونه گیری کمّی، بصورت ترکیبی(مطبق و تصادفی ساده) از بین کارآفرینان استان همدان و نمونه گیری بخش کیفی، به صورت هدفمند با کارآفرینان برتر استان همدان صورت گرفته است. نتایج نشان می دهد به طور متوسط مولفه های حکمروایی خوب بر روی کارآفرینی مولد تاثیر مثبت دارد به طوریکه 16% از واریانس شیوه فعالیت اقتصادی کارآفرینان ناشی از متغیرهای حاضر در مدل می باشد. نتایج بخش کمّی و کیفی داده ها همدیگر را پوشش داده و یکدیگر را تائید نمودند. از مهمترین نتایج تحقیق می توان به نقش نمایندگان مجلس در وضع قوانین حمایتگر از تولیدات داخلی، تصحیح قوانین مالیاتی عادلانه و تصحیح عملکرد بانکها در تشویق جامعه به کارآفرینی مولد نام برد.
تحلیل محتوای آموزشی علم و فناوری نانو 12-K در استرالیا و ایالات متحده آمریکا با تمرکز بر راهبردهای یاددهی- یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش مطالعه راهبردهای یاددهی-یادگیری استخراج شده از متون آموزشی علم و فناوری نانو کشورهای پیشرو به منظور بررسی ارتباط نوع راهبرد با موضوع درس، دوره تحصیلی و همچنین مقایسه ی راهبردهای استخراج شده در نمونه های مورد بررسی بوده است. این پژوهش با روش ترکیبی طرح اکتشافی انجام شده است. جامعه آماری این مطالعه، کلیه کشورهای پیشرو در زمینه آموزش علم و فناوری نانو در دوره تحصیلی 12-K بوده اند و نمونه ها (ایالات متحده ی آمریکا و استرالیا ) به روش غیر احتمالی- هدفمند انتخاب شدند. ابزار بکارگرفته شده نمون برگ های فیش برداری و جدول های تحلیل محتوا بوده اند. یافته های پژوهش نشان می دهند راهبردهای یاددهی-یادگیری در نمونه های مورد بررسی از تنوع خوبی برخوردار بوده، به گونه ای که از بیست و چهار راهبرد متداول در آموزش علوم تجربی، در ایالات متحده آمریکا، نوزده و در استرالیا، بیست و یک راهبرد متفاوت از متون آموزشی علم و فناوری نانو استخراج گردیدند. نتایج نشان دادند که راهبردهای استخراج شده با موضوع درس و دوره تحصیلی ارتباط تنگاتنگی داشته اند به عنوان مثال در آموزشِ موضوع کاربرد علم و فناوری نانو، راهبردِ آزمایشگاه در آمریکا و راهبردِ چند رسانه ای در استرالیا بیشترین فراوانی را داشته است و همچنین در ایالات متحده ی آمریکا، راهبرد کشفی در دوره ابتدایی و راهبرد آزمایشگاه در دوره متوسطه بالاترین فراوانی را نشان داده اند. با نتیجه گیری از تحلیل مقایسه ای بین دو نمونه مورد مطالعه، مشخص گردید که علاوه بر موضوع درس و دوره تحصیلی، عواملی چون امکانات، الویت ها و سیاست گذاری های آموزشی نیز بر انتخاب راهبردهای یاددهی-یادگیری آموزش علم و فناوری نانو اثر گذار بوده اند.
تحلیل فضای حاکم بر توسعه دانش پژوهش ترکیبی در ایران و چگونگی کاربرد آن در مطالعات تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
این مقاله با هدف تحلیل وضعیت موجود دانش پژوهش ترکیبی در ایران و کاربرد آن در مطالعات تربیتی، انجام شده است. روش، توصیفی- تحلیلی بوده و دو دسته از آثار بررسی شده اند. در بخش اول، واکاوی آثار تالیف و ترجمه شده نشان داد که در جنبه مباحث نظری، سهم بالا به مفهوم پردازی و تعریف پژوهش ترکیبی و مبانی فلسفی آن اختصاص دارد و به برخی از محورها توجه اندکی شده است. در جنبه کاربردی که شامل طرح ها و مراحل انجام پژوهش ترکیبی است، بالاترین سهم به معرفی طرح های چهارگانه کرسول و همکاران اختصاص دارد و با وجود تنوع در طرح های ترکیبی، نوعی کرسول گرایی به چشم می خورد. در بخش بعد، نتیجه بررسی مقاله های تربیتی داخل کشور طی یک دوره پنج ساله که با روش ترکیبی انجام شده این است که همسو با دانش منتشرشده در جنبه های عملی، در طرح های به کار برده شده نیز تسلط با طرح های چهارگانه کرسول است. همچنین، طرح اکتشافی کاربرد بسیار وسیع تری داشته است. در پایان، دلالت های این بررسی مطرح شده است
واکاوی انتظارات شهروندان از سازمانهای دولتی در ایران: روش ترکیبی اکتشافی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
107 - 136
حوزههای تخصصی:
شهروندان، مالکان دولتند، زیرا بدون همراهی و همدلی آنها دولت نمی تواند به حیات خود ادامه دهد. مطالعات متعددی درمورد رابطه بین دولت و شهروندان انجام شده ولی تاکنون در مورد انتظارات شهروندان از سازمان های دولتی پژوهشی در کشور انجام نشده است. هدف غایی این پژوهش، واکاوی انتظارات شهروندان از سازمان های دولتی در ایران و همچنین تعیین میزان اهمیت این انتظارات است. پژوهش به صورت ترکیبی - اکتشافی متوالی، انجام شده است. در مرحله نخست انتظارات شهروندان از سازمان های دولتی در ایران با استفاده از روش نمونه گیری نظری، از طریق مصاحبه (پژوهش کیفی) احصا و در مرحله دوم به اولویت بندی این انتظارات از طریق پرسشنامه محقق ساخته با استفاده از آزمون بونفرونی (پژوهش کمی) پرداخته شده است. نتایج این پژوهش در بسط نظری رابطه دولت و شهروندان مؤثر بوده و رهنمودهایی ضمنی برای فهم انتظارات شهروندان به خط مشی گذاران و مدیران ارائه می دهد.
اثربخشی برنامه آموزش مبتنی بر خود تنظیمی، ذهن آگاهی و مدیریت زمان بر کاهش تعلل ورزی و افزایش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۰
241 - 275
حوزههای تخصصی:
تعلل ورزی تحصیلی پدیده ای رایج در بین دانش آموزان است. تعلل ورزی با عوامل مختلف فردی و محیطی ارتباط دارد و به پیامدهای تحصیلی و عاطفی منجر می شود. پژوهش حاضر به منظور استخراج مؤلفه های تعلل ورزی از تجارب بی واسطه دانش آموزان، تدوین و اجرای برنامه ی آموزشی در جهت ارزیابی اثربخشی آن بر تعلل ورزی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان انجام شد. طرح مطالعه ی فعلی از نوع ترکیبی کیفی- کمّی بود. 30 نفر از دانش آموزان پایه ی سوم متوسطه به روش نمونه گیری هدف مند برای مشارکت در مرحله ی کیفی و 64 نفر از دانش آموزان همین پایه در سال 96-95 به عنوان آزمودنی در مرحله ی کمّی به صورت خوشه ای چند مرحله ای برای گروه های آزمایش و گواه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات کیفی از مصاحبه های نیمه سازمان یافته و در مرحله ی کمّی از پرسشنامه محقق ساخته تعلل ورزی و نتایج آزمون های هماهنگ پیشرفت تحصیلی استفاده شد. نتایج مصاحبه های نیمه سازمان یافته 12 مضمون اصلی مرتبط با تعلل ورزی را مشخص ساخت. تهیه محتوای برنامه ی آموزشی بر اساس مضامین استخراج شده صورت گرفت. نتیجه ی تحلیل کوواریانس نشان داد که اجرای مداخله ی آموزشی بر کاهش تعلل ورزی و افزایش پیشرفت تحصیلی مؤثر بوده است. یافته های پژوهش به طور کلی نشان داد که می توان از بسته ی آموزشی طراحی شده برای کاهش گرایش به تعلل ورزی در دانش آموزان استفاده نمود.
ابعاد اجتماعی و اقتصادی استفاده از خودرو های لوکس با رویکرد پژوهش ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت اسلامی سال ۲۶ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
207 - 230
حوزههای تخصصی:
اسراف گرایی، تجمل گرایی و به دنبال آن تمایل به استفاده از خودروهای لوکس همواره از موضوعاتی است که بزرگان و دلسوزان دین و نظام اسلامی نسبت به آن هشدار داده اند. این پژوهش، به دنبال یافتن چرایی تمایل به استفاده از این خودروهای لوکس در ابعاد اجتماعی و اقتصادی است. برای این منظور از روش پژوهش ترکیبی شامل دو بخش استفاده شده است. در بخش اول با استفاده از روش کیفی نظریه داده بنیاد، ابعاد اجتماعی و اقتصادی موضوع شناسایی شدهاند و در بخش دوم با استفاده از الگو، پرسشنامه ای طراحی، توزیع و به تعداد 320 عدد جمع آوری شده است. داده های پرسشنامه ها، که پایایی آنها توسط ضریب آلفای کرونباخ بررسی و تأیید شده با روش تحلیل عاملی تأییدی مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج پژوهش، حاکی از اثرگذاری سه عامل اقتصادی شامل اهمیت قیمت، بورس بازار بودن کالا و تمایل به حفظ ارزش پول و نیز پنج عامل اجتماعی شامل تمایل به ظاهرسازی، کسب طبقه اجتماعی، گروه های مرجع، پرستیژ و تغییر رفتار دیگران بوده است. این پژوهش با رویکرد انتقادی دینی به موضوع، راهکارهایی را برای کاهش این آسیبهای اجتماعی و اقتصادی ارائه کرده است.
شناسایی و اولویت بندی موانع توسعه مشارکت بخش خصوصی – دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شتاب بخشیدن به روند رشد اقتصادی در کشورها مستلزم کاهش سطح حضور دولت در فعالیت های غیر حاکمیتی است که ممکن است در چارچوب خصوصی سازی تعریف شود؛ اما آنچه موضوع مشارکت بخش خصوصی دولتی را از مفهوم خصوصی سازی متمایز می سازد، این است که در بحث مشارکت بخش خصوصی دولتی، دولت ها وظایف قانونی و مسئولیت های حاکمیتی خود را حفظ می کنند و با تقبل بخشی از ریسک و حداقل کردن آن، زمینه شراکت بخش خصوصی با بخش دولتی را فراهم می آورند. یکی از راهبردها های کاهش هجمه خصوصی سازی، طراحی پروژه های مشارکتی بین بخش های خصوصی و دولتی است. هدف از این پژوهش، بررسی موانع توسعه راهبرد مشارکت بخش خصوصی دولتی در پروژه های ملّی و اولویت بندی هر یک از موانع است. راهبرد پژوهشی این مطالعه، ترکیبی و مستلزم گرداوری و تحلیل هر دو نوع داده کمّی و کیفی است که درنهایت 46 مانع شناسایی و در 9 دسته طبقه بندی شد. شناخت موانع مشارکت بخش خصوصی دولتی به مدیران دولتی کمک خواهد کرد تا با شناسایی موانع و رفع آن ها، ضمن کاهش هزینه ها به ویژه پیشگیری از افزایش هزینه و تسریع عملیات اجرای پروژه در زمان تعیین شده، خدمات عمومی باکیفیت تری را به شهروندان ارائه کنند.
کشف آسیب های زیرمنظومه خانواده های دارای فرزند مبتلا به اختلال نقص توجه / بیش فعالی و بررسی اثربخشی درمان رابطه والد- فرزند بر مشکلات کشف شده و توانمندسازی این خانواده ها، یک مطالعه ی ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر کشف آسیب های زیرمنظومه های زوجی، والدینی و همشیرها در خانواده های دارای فرزند مبتلا به اختلال نقص توجه / بیش فعالی و بررسی اثر بخشی درمان رابطه ی والد- فرزند بر مشکلات کشف شده و توانمندسازی این خانواده هاست. این پژوهش از نوع ترکیبی(کیفی- کمی) است. قسمت اول پژوهش به صورت کیفی است که با روش پدیدارشناسی انجام شده است. نمونه این قسمت شامل 16 خانواده (27 عضو) بودند که تجربه دست اولی از پدیده ی مورد مطالعه را داشته اند. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته بود که با روش کلایزی تحلیل گردید. درقسمت دوم پژوهش 4 نفر از والدین (2 نفر مادر و 2 نفر پدر) به صورت هدفمند انتخاب گردید و به صورت روش مورد منفرد مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند. یافته های بخش کیفی شامل کشف آسیب های سه زیرمنظومه ی خانواده و تدوین پرسشنامه ی خانواده ADHD محور بود که شامل 77 سوال با روایی و پایایی مناسب بود. یافته های بخش کمی هم شامل اثربخشی معنادار درمان رابطه والد- فرزند بر توانمندی خانواده و مشکلات کشف شده خانواده ADHD محور بود. نتایج نشان داد که آسیب های کودک بیش فعال نه تنها بر تک تک اعضای خانواده تأثیر منفی می گذارد بلکه نظام خانوادگی را نیز به چالش می کشد و نیاز جدی این خانواده ها را به حمایت، نظارت، درمان و آموزش جامع را تأیید می کند.