مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
نظریه زمینه ای
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: با وجود وسعت و غنای موضوعی و تنوع مباحثی که در حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی پیش روی محققان است، نظریه پردازی در این رشته با کمبودهایی روبروست. با توجه به جایگاه اعضای هیات علمی در توسعه نظریه پردازی در این رشته، این پژوهش به دنبال شناسایی موانع نظریه پردازی در حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی از دیدگاه اعضای هیات علمی است. روش: این پژوهش، پژوهشی کیفی است. به منظور گردآوری داده ها از روش مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. اعضای هیات علمی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه های ایران، جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند. در مجموع با 18 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه های بیرجند، تربیت مدرس، تبریز، شهید باهنر کرمان و شهید چمران اهواز مصاحبه صورت گرفت. داده های گردآوری شده بر مبنای نظریه زمینه ای طی سه مرحله کدگذاری شد. یافته ها: بعد از انجام کدگذاری، 10 طبقه محوری بدست آمد. از میان 10 طبقه محوری، طبقات «شخصیت متزلزل» و «ایراد نظام باور» به عنوان متغیرهای مرکزی انتخاب شدند. به توصیه گلیزر از طبقه ایراد نظام باور به طبقه شخصیت متزلزل ارجاع داده شد و این طبقه به عنوان متغیر مرکزی شناخته شد. اصالت/ارزش: بررسی موانع نظریه پردازی حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی با رویکرد کیفی نشان دهنده اصالت این پژوهش است. یافته ها و پیشنهادات این پژوهش می تواند به رفع موانع و ایجاد بسترهای مناسب برای توسعه نظریه پردازی در رشته علم اطلاعات کمک می کند.
مطالعه کیفی خشونت علیه زنان بلوچ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
46 - 65
حوزه های تخصصی:
هدف: خشونت خانگی علیه زنان خطر قابل توجهی برای سلامتی زنان، خانواده و جامعه به همراه دارد. بررسی و مطالعه این موضوع در بین زنان بلوچ دارای پیچیدگی ها ی روش شناسی و فرهنگی می باشد .این مطالعه با بهره گیری از رویکرد تفسیرگرایی اجتماعی به بررسی خشونت علیه زنان در میان زنان بلوچ در شهرستان ایرانشهر می پردازد.روش : نمونه مورد مطالعه شامل 18 نفر از زنانی است که به دادگستری ایرانشهر مراجعه کرده اند و با اشباع نظری در حجم نمونه و با روش نمونه گیری هدفمند و نمونه گیری نظری که خاص روش شناسی کیفی می باشد به دست آمده اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها و رسیدن به نظریه نهایی از روش شناسی نظریه زمینه ای بهره گرفته شده است . یافته ها: نتایج این پژوهش سیزده مقوله عمده، مردسالاری ، سایه طلاق ، اعتیاد ، پدرمکانی، ننگ طلاق، اردواج اجباری ، ازدواج مجدد و تهدید به آن ، انواع خشونت ها علیه زنان ، خشونت خانواده ی شوهر ، سیاست محتاطانه ی خانواده ی مشارک کننده ، تحمل خشونت ، انروا و کناره گیری ، طلاق ابزار قدرت مردان و یک مقوله هسته مردسالاری ، گفتمان قدرت و خشونت علیه زنان می باشد.
طراحی و تدوین مدل ارتقای تولیدات سینمای دفاع مقدس با رویکرد نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، طراحی و تدوین مدل ارتقای تولیدات سینمای دفاع مقدس با استفاده از نظریه زمینه ای (Grounded Theory) است که نظریه داده بنیاد نیز می نامند. روش تحقیق، از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، کیفی است. جامعه آماری پژوهش را متخصصان حوزه فیلم، تهیه کنندگان سینما، کارگردانان، کارشناسان و مدیران فرهنگی تشکیل می دهند و 22 تن نیز براساس اشباع نظری انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختاریافته است و تجزیه و تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی انجام شده است. یافته ها نشان می دهند که برای بهبود وضعیت سینمای دفاع مقدس، باید بسترهایی را فراهم کرد که موجب افزایش تولیدات آن می شوند. این بسترها عبارتند از ، حذف نگاه حاکمیتی از فیلمهای دفاع مقدس ، تحکیم زیر ساخت های فنی در مراحل تولید این آثار ، تقویت بودجه تولید و تامین پشتوانه پژوهشی برای نگارش فیلمنامه.
مفهوم شناسی و تحلیل جامعه شناختی زمینه های شکل گیری پدیده تمارض اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرسش محوری این پژوهش، بررسی چرایی و چگونگی شانه خالی کردن از انجام دادن وظایف قانونی و اخلاقی با ارجاع به عوامل بیرونی و ناموجه در تعاملات اجتماعی و زندگی روزمره است. به این معنا در آغاز پژوهش با ابزار مفهومی تمارض اجتماعی توجه شده است. از آنجا که این مفهوم را نگارندگان این پژوهش ابداع کرده اند و درنتیجه، چارچوب مفهومی آن مشخص نیست، ابتدا به درک و دریافت متخصصان علوم اجتماعی از پدیده تمارض اجتماعی رجوع کرده ایم؛ بنابراین، هدف اصلی پژوهش، تدقیق معنایی و مفهوم شناسی پدیده تمارض اجتماعی و تحلیل جامعه شناختی زمینه های شکل گیری آن در تعاملات اجتماعی و زندگی روزمره است. برای این منظور با روش کیفی و انجام دادن مصاحبه های مسئله محور به سمت نظریه ای زمینه ای برای توضیح تمارض اجتماعی در جامعه خودمان حرکت کرده ایم. این مسیر مبتنی بر طرح جی تی ام نظام مند (SY-GTM) یعنی الگوی پارادایمی استراوس و کربین در رویکرد نظام مندِ روش نظریه زمینه ای پیگیری شده است؛ به این ترتیب که با نمونه گیری نظری، 15 نفر از خبرگان و متخصصان علوم اجتماعی برای انجام دادن مصاحبه عمیق انتخاب شده اند و داده های حاصل از گفت وگو با مشارکت کنندگان با استفاده از فرایند کدگذاری سه مرحله ای در طرح جی تی ام نظام مند تحلیل و مقوله بندی شده است. این پژوهش به کشف پدیده محوری اعتراض انجامید؛ اعتراض به شرایط فرهنگی و اجتماعی و نبود امنیت هستی شناختی، که همراه با شرایط علّی، شرایط زمینه ای و مداخله گرِ مرتبط با آن، همگی به کاربست راهبرد تمارض اجتماعی از طرف افراد جامعه می انجامد؛ به بیان دیگر، در جامعه بدون امنیت هستی شناختی و با حکمرانی بد، اخلاق گرایی ایدئولوژیک، کیش فردیت، تضعیف اخلاق و ناهنجاری افراد و گروه های مرجع، افراد جامعه اعتراض دارند و تمارض اجتماعی می کنند. نتیجه چنین زیست جهانی نیز کاهش سرمایه اجتماعی و پیش بینی ناپذیری رفتارهای اجتماعی است. بنا بر یافته های این پژوهش، تمارض اجتماعی شامل کنش و برهم کنش های خاصی است که تداعی گر مسئولیت گریزی، دلیل تراشی و توریه است. این کنش اجتماعی به شکل های گوناگون در تعاملات روزمره ظهور و بروز می کند و نباید آن را فقط به یکی از وجوه آن ساده سازی کرد؛ به علاوه، تمارض اجتماعی در نموداری از شرایط علّی، زمینه ای و مداخله گرِ آن و در شبکه ای میان آن شرایط و تمارض اجتماعی به مثابه راهبردی برای مواجهه با آنها و پیامدهایشان، درک و دریافت می شود.
مطالعه کیفی شکل گیری احساس تعلق اجتماعی و تکرار جرم در مددجویان سابقه دار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احساس تعلق اجتماعی رفتارها، سبک زندگی، تعاملات اجتماعی و سلامت فرد و جامعه را سازمان دهی می کند. این پژوهش به روش کیفی و با استفاده از نظریه زمینه ای، بسترهای مهم شکل گیری احساس تعلق اجتماعی و تکرار جرم را در مددجویان سابقه دار مطالعه می کند. براساس معیار اشباع نظری استقرایی، 27 نفر از مددجویان سابقه دار مراجعه کننده به مرکز مراقبت بعد از زندان در شهرستان کرمان شامل مرد و زن به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و با آن ها مصاحبه عمیق صورت گرفت. داده های جمع آوری شده به روش اشتراوس و کوربین در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شدند و 43 مفهوم، 6 مقوله اصلی و 1 مقوله هسته ای از درون گفته های مشارکت کنندگان استخراج شد. مقوله های اصلی این تحقیق عبارت اند از: 1. مصائب اجتماعی و ضربه روحی در کودکی، 2. گسسته شدن تعلق به مدرسه و بازماندگی از تحصیل، 3. نداشتن پیوندهای اجتماعی و احساس تعلق به کانون اصلاح و تربیت، 4. نداشتن احساس تعلق اجتماعی در خانواده، 5. احساس تعلق به پیوندهای دوستانه انحرافی، 6. سابقه داری و تکرار جرم. مقوله هسته ای «نداشتن پیوندهای اجتماعی و احساس تعلق ضداجتماعی در سابقه داران» نشانگر آن است که پیوند اجتماعی مددجویان سابقه دار به دلیل نبود بسترهای مناسب در زندگی به سمت احساس تعلق ضداجتماعی و درنهایت، کنش های انحرافی و تکرار جرم سوق یافته است.
جنسیت و تمایز عادت واره: بررسی مقایسه ای فهم و تجربه زنان و مردان در مواجهه با طلاق (مورد مطالعه: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه ای فهم زنان و مردان در مواجهه با طلاق در شهر تبریز انجام گرفته است. برای جمع آوری داده ها از روش تحقیق کیفی و تکنیک مصاحبه عمیق استفاده شد و تجزیه و تحلیل اطلاعات و یافته های تحقیق و ارائه نظریه نهایی، به روش نظریه زمینه ای صورت گرفت. 32 نفر (17 زن و 15 مرد) به وسیله نمونه گیری نظری انتخاب شدند و تا اشباع داده ها، مصاحبه ها ادامه یافت. بررسی مقایسه ای فهم طلاق در بین زنان و مردان مطلقه نوعی فضای اجتماعی را توصیف می کند که در آن، شاهد نوعی تمایز طبقاتی-فرهنگی در عادت واره ها و سرمایه ها هستیم. عادت واره زوجین با یکدیگر متفاوت و متمایز است، از پایگاه اجتماعی یکسانی نیستند و از سرمایه های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و نمادین متفاوتی برخوردارند. شرایط علی در شکل گیری طلاق عبارت اند از: خشونت، خیانت و بی بندوباری جنسی-اخلاقی، نارضایتی جنسی، ازدواج پرمخاطره، اعتیاد، اختلافات فکری و نگرشی خانواده ها، مسائل اقتصادی و ازدواج زودهنگام. شرایط زمینه ای نظیر ضعف سیستم آموزشی و مراکز مشاوره قبل از ازدواج و حین طلاق نیز بر شرایط علی تأثیر می گذارند.
واکاوی عوامل موثر بر خشونت علیه زنان متاهل شهر اهواز: (یک پژوهش کیفی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی عوامل موثر بر خشونت علیه زنان انجام شد. پژوهش به شیوه کیفی و با به کارگیری روش نظریه زمینه ای اجرا شد. در این پژوهش برای گزینش شرکت کنندگان، از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد و با پیشرفت مطالعه، نمونه گیری موارد مطلوب مدنظر قرار گرفت که تا رسیدن به اشباع نظری در نهایت 17 زن مورد مصاحبه نیمه ساختار یافته قرار گرفتند. با کدگذاری باز 153 کد اولیه و با کدگذاری محوری، 25 مقوله عمده به دست آمد و "خشونت؛ ابزاری پنهان و آشکار"، به عنوان مقوله مرکزی استخراج گردید. می توان نتیجه گرفت که خشونت به طرق مختلف در اکثر خانواده ها در یک پیوستار کم تا زیاد، تحت تاثیر عوامل متعددی از جمله ویژگی های شخصیتی تا نوع تربیت خانوادگی و بسته به فرهنگ اجتماعی فرد وجود دارد، به گونه ای که در این شرایط طراحی و اجرای کارگاههای آموزشی در راستای شناخت تفاوت های زن و مرد، تربیت فرزند، غنی سازی ازدواج، ارتقاء مهارتهای همسرداری، شیوه های ارتباطی کارآمد و مناسب و مهارتهای زندگی در راستای پیشگیری از خشونت های خانگی ضروری به نظر می رسد. این پژوهش مفاهیم مهمی را برای مشاوران خانواده دارد و همچنین الهام بخش زوج هایی است که به دنبال کیفیت بخشی به رابطه زوجی خود هستند.
بررسی موانع اقتصادی توسعه یافتگی در استان ایلام(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
درمیان مباحث متعددی که در چند دهه اخیردرحوزه علوم اجتماعی مطرح شده،بحث توسعه از گستردگی واهمیت قابل ملاحظه ای برخوردار است.از این رو این مقاله به بررسی موانع اقتصادی توسعه یافتگی در استان ایلام و درک وتفسیر مردمان آن دیاراز توسعه می پردازد با توجه به اینکه روش شناسی عمده ی این تحقیق کیفی بوده و از روش مردم نگاری برای عملیات گردآوری داده ها و از نظریه ی زمینه ای برای تحلیل و ارائه داده ها استفاده شده است. در این پژوهش، اطلاعات مشاهده ای و اسنادی توسط محقق گردآوری و اطلاعات مصاحبه ای نیز از 56 نفر مشارکت کنندگان ساکن در میدان مطالعه بعمل آمد. برای تعیین افراد مورد مصاحبه، از روش نمونه گیری کیفی- هدفمند و برای تعیین تعداد مصاحبه شوندگان از منطق اشباع نظری در نمونه گیری نظری استفاده شد. نتایج بررسی نشان می دهدکه مهم ترین موانع اقتصادی توسعه یافتگی در این استان مشکلات اکولوژیک،نبود بخش خصوصی قوی،نبود زیرساخت های اقتصادی و فقراقتصادی مزمن می باشد. براساس مدل نهایی ، توسعه به مثابه پدیده ای دوگانه و تقابل گرا، درک، ارزیابی و تفسیر شده است که توانسته از یک طرف استان ایلام را توانمند ساخته و بسیاری از مسایل ومشکلات زندگی آنان را در ابعاد مختلف تغییر و نوسازی مشخص کند؛ و از طرف دیگر، مستلزم پرداخت هزینه های سنتی بوده که از دید مردم استان ایلام به عنوان نتایج نامطلوب توسعه تلقی می گردد .
بررسی جامعه شناختی ارزش های حرفه ای از دیدگاه کارکنان شرکت گاز شهر خلخال (یک مطالعه کیفی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
ارزش های حرفه ای اساس عملکرد کارکنان می باشند که تعاملات کارکنان با شهروندان، همکاران، سایر افراد حرفه ای و عموم مردم را هدایت می نمایند. آنها چارچوبی برای تعهد به رفاه شهروندان و راهنمایی برای رفتار اخلاقی در جهت تدارک خدمات بشردوستانه فراهم می آورند. وجود تعارض های ارزشی رو به افزایش در بین کارکنان سازمان ها، رعایت نشدن برخی ارزش های حرفه ای و پیامدهای آن همچون نارضایتی ارباب رجوع، نگرانی های زیادی را در بخش های دولتی و غیر دولتی بوجود آورده است. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین مولفه های اساسی ارزش های حرفه ای از دیدگاه کارکنان شرکت گاز شهر خلخال صورت گرفت. این مطالعه یک پژوهش کیفی از نوع گراندد تئوری است که با مشارکت 25 نفر از کارکنان صورت گرفته است. روش جمع آوری داده ها، مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته بوده و برای تجزیه و تحلیل و تفسیر داده ها، از روش اشتراوس و کوربین استفاده شده است. تحلیل مصاحبه ها و دیدگاه شرکت کنندگان نشان داد که مولفه های اساسی ارزش های حرفه ای کارکنان دربرگیرنده 4 درون مایه اصلی؛ بعد شخصی، حرفه ای، اجتماعی و سازمانی است. از نتایج دیگر این پژوهش این است که ارزش های مربوط به بعد حرفه ای، اجتماعی، شخصی و سازمانی به ترتیب با میانگین نمرات، 62/2، 61/2، 46/2 و 32/2 از با اهمیت ترین و کم اهمیت ترین ارزش های حرفه ای آنان بودند. گرچه میانگین نمرات کل مولفه های ارزش های حرفه ای در محدوده به نسبت مهم و مهم قرار داشت، اما نیاز به برنامه ریزی و آموزش بیشتر به منظور بهبود و گسترش اخلاق و ارزش های حرفه ای در بین کارکنان سازمان ها ضروری است.
برساخت اجتماعی ازدواج سفید(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
ازدواج سفید ، هم باشی یا هم خانگی و اسامی دیگری از این نوع که این روزها بیشتر شاهد شنیدن آن هستیم نوعی از روابط میان دو جنس است که تنها صرف توافق دو طرف رابطه و بدون رعایت قوانین، شرع و عرف شکل می گیرد بنابراین صاحبنظران بر سر نهادن اسم ازدواج بر اینگونه روابط هم عقیده نیستند. در این مقاله سعی در مطالعه و بررسی برساخت ازدواج سفید در شهر تهران داریم. این پژوهش با رویکرد روش شناختی تفسیرگرایانه به روش نظریه زمینه ای با تکنیک مصاحبه عمیق به بررسی این موضوع در بین 16 زوج پرداخته است. پس از پایان مصاحبه ها و رسیدن به اشباع نظری و سرانجام کدگذاری و تحلیل داده ها مقوله های«کمبودها و نیازهای عاطفی»،«عدم نظارت خانواده بر روابط فرزندان و طرد آنان»،«تسهیل روابط دختران و پسران در کلانشهر»،«بالا رفتن سن تجرد در زنان»به عنوان مقوله علی،«تصمیمات عاطفی و هیجانی»،«خود اظهاری» به عنوان راهبرد،«کیفیت تعاملات و روابط زوجین»، استقلال عاطفی و مالی زنان»،«الگوبرداری از فرهنگ غربی» به عنوان شرایط مداخله گر،« بی رغبتی به ازدواج دائم»،«پنهان کاری و دروغ» به عنوان پیامدهای این نوع از زندگی تعیین شدند.
هویت بومی در برابر هویت غیربومی؛ پژوهشی کیفی درباره ناسازگاری های هویتی در شهر بندرعباس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) پاییز ۱۳۹۹ شماره ۹۰
33 - 60
حوزه های تخصصی:
در جوامع چندفرهنگی، تقابل های هویتی و به ویژه دوگانه ی بومی-غیربومی، منبعی هویت بخش ایجاد کرده و چالش ها و تعارضاتی به دنبال دارد. هدف از مطالعه ی حاضر آن است تا ادراک و تفسیر ساکنان بومی شهر بندرعباس از دوگانه ی "هویت بومی- هویت غیربومی" را توصیف کرده و بسترها و دلالت های آن را آشکار سازد. مطالعه ی حاضر با روش پژوهش کیفی و راهبرد نظریه زمینه ای انجام گرفته است. داده های میدانی با به کارگیری نمونه گیری هدفمند-نظری و طی مصاحبه با 23 نفر از ساکنین بومی این شهر که حداقل سه نسل در این شهر زندگی کرده اند، به دست آمده و درنهایت بر اساس کدگذاری سه مرحله ای استراوس و کوربین تحلیل شده است. یافته های میدانی حاکی از آن است که درک ساکنان بومی شهر بندرعباس از ساکنان غیربومی، امری ذاتی نیست بلکه مبتنی بر تجربه ی زیسته ی کنشگران و تعاملات اجتماعی آن ها با یکدیگر شکل گرفته است. مشارکت کنندگان میدان مطالعه، به واسطه ی حضور و زندگی در سرزمین اجدادی خود، هویت بومی می یابند اما غیربومی را به مثابه دیگری معضله دار، تفسیر می کنند چراکه منافع اقتصادی و همچنین ارزش های فرهنگی خود را تا حدی ازدست رفته تلقی می کنند. پیامد این تفسیر، تقویت پیوستگی و انسجام درون گروه و افزایش نوعی قوم مداری است که می تواند به تخریب سرمایه ی اجتماعی منجر شود.
مرور انتقادی پژوهش های جامعه شناختی و مدیریتی مبتنی بر نظریه زمینه ای (1397-1395)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) پاییز ۱۳۹۹ شماره ۹۰
61 - 104
حوزه های تخصصی:
در یک دهه اخیر، پژوهشگران ایرانیِ حوزه جامعه شناسی و مدیریت، از نظریه زمینه ای به شکل گسترده ای در تحقیقات خود بهره گرفته اند. با توجه به ویژگی های خاص این روش شناسی، مسأله اساسی تحقیق حاضر آن است که پژوهش های جامعه-شناختی و مدیریتی مبتنی بر نظریه زمینه ای از چه نقاط ضعف و قوّتی برخوردارند؟ جهت پاسخ به مسأله تحقیق، از فراروش و تکنیک مرورنظام مند بهره گرفته شد. جمعیت های موردمطالعه شامل مجموعه مقالاتی است که در بازه زمانی 1395 تا 1397 در مجلات علمی-پژوهشی داخلی منتشر شده اند که با توجه به تمرکز مسأله تحقیق بر نقد و بررسی روش شناسی نظریه زمینه ای مبتنی بر رویکرد استراوس و کوربین، در مرحله گزینش منابع 36 مقاله انتخاب و موردبررسی قرار گرفتند. نتایج تحقیق بیانگر آن است که تحقیقات مذکور در زمینه معیارهای «صورت مسأله تحقیق، تدوین سؤالات جزئی، جامعه موردمطالعه، تشریح مراحل تحلیل داده ها در بخش یافته ها، هم زمانی گردآوری و تحلیل داده ها، تکنیک ساخت مقوله، تکنیک تشخیص ابعاد مقوله، تکنیک انتخاب عناوین، تکنیک انتخاب مقوله هسته، اعتباریابی، مقایسه با سایر نظریه ها و حساسیت نظری» با مشکلات اساسی مواجه هستند. این مشکلات را می توان در پنج دسته چالش های تکنیکی، شکاف نظریه و روش، تحریف هدف، عدم معرفت کامل به مبانی نظریه زمینه ای و چالش پارادایمی طبقه بندی کرد.
بررسی وضعیتِ آموزش جامعه شناسی در ایران (یک مطالعه کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) پاییز ۱۳۹۹ شماره ۹۰
105 - 134
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و ارزیابیِ کیفیِ آموزش جامعه شناسی، تلاش دارد تا با نگاهی به وضعیت کنونی آموزش جامعه شناسی در ایران از دریچه ی تجربه ی زیسته ی کنشگران اصلی آن (دانشجو و استاد)، توصیفی از آن ارائه داده و مقدمه ای برای بررسی نقاط ضعف و قوت مقوله ی آموزشِ رشته ی جامعه شناسی در ایران باشد. در این تحقیق با تکیه بر مفروضاتِ رویکرد پدیدارشناسی، آموزش به عنوان یک پدیدار برای محقق و کنشگرانِ درگیر فرایند آموزش آشکارشده و محققین تلاش داشته با تکیه بر تجربیات زیسته ی این کنشگران، توصیفی از وضعیت آموزش جامعه شناسی به دست دهند تا درنهایت بتوان با تکیه بر توصیف ها و واکاوی خلأ های موجود در آموزش، به درکی بهتر از وضعیت جامعه شناسی در ایران نائل شد. روش نمونه گیری، نظریه زمینه ای است. جامعه ی آماری شامل دانشجویان جامعه شناسی (کارشناسی ارشد و دکتری) و اساتید جامعه شناسی است که با معیار اشباع نظری در نمونه گیری به پانزده دانشجو و هفت استاد رسیدیم. نتایج توصیفی پژوهش نشان از وجود موارد زیر در وضعیت کنونی آموزش جامعه شناسی در ایران می دهد: نحیف بودن بینش جامعه شناختی، انباشت مقالاتِ علمی، شکل نگرفتنِ حوزه عمومی، بی اعتمادی به دانشگاه، مقتضیات محدود کنش دانشجو-استاد در بستر جامعه داخلی و بین المللی، شیءوارگی علمی، عدم تفکیکِ ساختاری دانشگاه و دولت، عدمِ وجود پارادایم مشخص پژوهشی نظری، عدم استقلالِ دانشگاه از فضایِ امنیتی.
عوامل اجتماعی، روانی و فیزیولوژیک مرتبط با ازدواج زودرس دختران در شهر قم (یک نظریه زمینه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در پی شناسایی عوامل اجتماعی، روانی و فیزیولوژیک مرتبط با ازدواج زودرس دختران در شهر قم بوده است. جهت دستیابی به این هدف از روش نظریه زمینه ای استفاده شد و در مجموع، 38 نفر از زنانی که در شهر قم در سن کمتر از 18 سال ازدواج کرده اند مورد مصاحبه نیمه ساختار یافته عمیق قرار گرفتند. نتایج این تحقیق نشان می دهد که شرایط علی ازدواج زودرس دختران در بعد اجتماعی به ترتیب شامل"مورد تأیید بودن خواستگار"، "اجبار"، "آزادی در تصمیم گیری"، "ترس از بی آبرویی"، "شرایط نابسامان خانوادگی" و "علاقه به تشکیل خانواده"؛ بعد اجتماعی-روانی نیز شامل "ترس از تجرد"، "آمادگی مهارتی و روانی" و "فرار از موقعیت-های تنش زای خانوادگی"؛ بعد روانی،"وابستگی عاطفی قبل از ازدواج" و بعد فیزیولوژیک نیز شامل "آمادگی جسمی" و "نیاز جنسی" است. همچنین "آداب و رسوم فامیلی" و "عقاید مذهبی" شرایط زمینه ای ازدواج زودرس دختران را ایجاد کرده اند. شرایط میانجی ازدواج زودرس زنان مورد مطالعه در بعد اجتماعی مقولات "حضور در جمع" و "وضعیت اقتصادی نامطلوب"؛ در بعد اجتماعی- روانی "کمبود توجه در خانواده"، "اختلاف سنی زیاد با والدین"، "ترس والدین از وضعیت اخلاقی نامطلوب جامعه"و در بعد روانی "نداشتن معیار درست برای ازدواج" است. همچنین در این تحقیق، راهبرد ها در دو گروه تحت عنوان راهبرد های جمعی شامل "دریافت حمایت های اجتماعی"، "اقدامات قانونی"، "تعامل طرفین در جهت برقراری ارتباط مطلوب" و "درمان" و راهبرد های فردی شامل"مدیریت تعارض"، "انفعالی" و "تلافی جویانه" دسته بندی شده است. پیامد های ازدواج زودرس دختران شامل: "مشکلات اقتصادی"، "طلاق"، "عدم ادامه تحصیل"، "پایین بودن مهارت ها" و "بروز مخاطرات جسمی و بهداشتی برای مادر و جنین" است.
مزاحمت خیابانی در میان زنان؛ ازتجربه های تروماتیک تا حساسیت زدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مزاحمت های خیابانی در عصر کنونی یکی از معضلات موجود در جامعه است به نحوی که این مساله یکی از اشکال ممنوع تبعیض جنسی علیه زنان است که عرصه عمومی را به محیطی ناامن و نامطلوب برای فعالیت اجتماعی آنان تبدیل می کند. این پژوهش با روش کیفی و استراتژی نظریه داده بنیاد به دنبال شناسایی دلایل و زمینه های تجربه زنان از مزاحمت خیابانی است. میدان مطالعه، شهر یاسوج بوده است. مشارکت کنندگان در پژوهش حاضر ۱۸ نفر از دختران دانشجوی دانشگاه یاسوج بوده اند که به صورت هدفمند، با شیوه گلوله برفی و با معیار اشباع نظری انتخاب شده و به صورت نیمه ساختاریافته با آنها مصاحبه شده است. داده های حاصل از مصاحبه ها با استفاده از کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و گزینشی تحلیل شده اند. یافته ها حاکی از آن است که شرایط زمینه ای، ویژگی های جامعه مردسالار است که فرد با زندگی در جامعه با آن درگیر است. عدم رعایت ضوابط پوشش و آرایش و تابوشکنی، شرایط علی را به وجود می آورد که باعث بازخواست تابوشکنی زنان می شود. مقوله ی هسته ی پژوهش نیز «از تجربه احساسی تروماتیک تا حساسیت زدایی» است؛ بدین ترتیب تجربه دختران از مزاحمت خیابانی بر روی یک پیوستار قابل توضیح است، به عبارتی برای برخی تجربه ای تروماتیک با ترس های ویرانگر و برای برخی دیگر امری عادی، پیش پاافتاده و بی اهمیت است. نتیجه اینکه وجود مزاحمت های خیابانی به عنوان مصداقی از تبعیض جنسیتی و ناکارآمدی قوانین در جامعه علاوه بر پیامدهای منفی روانی برای فرد موجب به حاشیه رفتن زنان و بازتولید مردانگی هژمونیک می شود.
افزایش کیفیت زناشویی در در بستر باورهای سنتی جامعه: یک مطالعه نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر افزایش کیفیت زناشویی در بستر باورهای سنتی جامعه بود. روش: روش پژوهش حاضر کیفی و از نوع نظریه زمینه ای بود که به دلیل اهمیت موضوع" کیفیت زناشویی" تلاش شد از طریق مصاحبه با زوجین چهارمحال و بختیاری ضمن شناخت باورهای فرهنگی مطرح شده از سوی زوجین در خصوص مسائل و موضوعات خانواده و زناشویی(ساختار)، به فهم استراتژی هایی بپردازد (فرآیند)، که این زوجین جهت افزایش کیفیت زناشویی خود در ساختار موجود، اتخاذ می کنند. در این پژوهش 20زوج (40 مرد و زن) با روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و مورد مصاحبه نیمه ساختار یافته قرار گرفتند. داده ها از طریق روش نظریه زمینه ای مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتند. شرکت کنندگان در این پژوهش ضمن اذعان به برخی زمینه های معیوب فرهنگی همچون حاکمیت فرهنگ شرم، حاکمیت کلیشه های نقشی، نگاه منفی به خانواده های اصلی، نبود فرهنگ تفکر جمعی و اهمیتِ قضاوت " دیگران" در زندگی زناشویی؛ به اتخاذ استراتژی های موثر برای افزایش کیفیت زناشویی می پردازند. استراتژی هایی همچون استراتژی پذیرش و تغییر، تعهد و تعادل، اعتدال رفتاری با خانواده های اصلی، واقع گرایی و مهم انگاری همسر. با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت کیفیت زناشویی مسئله ای است که اولاً باید با توجه به بستر هر جامعه مورد بررسی و قضاوت قرار گیرد و در ثانی ضروری است کیفیت زناشویی به عنوان یک متغیر خرد، در سطح کنشگران اصلی خانواده یعنی"زن و شوهر" مورد بررسی قرار گیرد
تحلیل داده بنیاد احساس ناامنی زنان در پاندمی کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابعاد و پیامدهای پزشکی ، اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی کووید 19 بسیار گسترده بوده است و نه تنها گریبانگیر افراد مبتلا به آن نیست . بلکه آثاری بسی عمیق و وسیع بر بدنه اجتماع و کل جامعه گذاشته و احساس ناامنی آحاد جامعه بویژه زنان را موجب گشته است.پژوهش حاضر درصدد است که تجربه احساس ناامنی زنان در پاندمی کرونا را بررسی نماید و به تفاسیر و دلالت های معنایی آن ها دست یابد. روش مطالعه این پژوهش کیفی بوده و با رویکرد تئوری زمینه ای به بررسی موضوع می پردازد. داده ها از طریق مصاحبه عمیق گردآوری شده است. پس از پیاده سازی مصاحبه ها، تحلیل داده ها بر اساس مراحل سه گانه کدگذاری باز، محوریی و گزینشی و به روش تحلیل خرد و سطر به سطر صورت گرفت. به کمک روش نمونه گیری نظری و هدفمند با 26 نفر از زنان شهر نی ریز استان فارس ، مصاحبه شد. در این پژوهش راهبرد نمونه گیری با حداکثر تنوع به کار گرفته شد و از زنان با طیف های مختلف سنی و جنسی و پایگاه های متفاوت اقتصادی و اجتماعی نمونه گیری تا رسیدن به حد اشباع نظری ادامه یافت. مقولات محوری یافت شده در پژوهش عبارتند از : جامعه پذیری جنسیتی ، هراس اجتماعی، فقدان سیاستگزاری نهادی ، کنترل شدن ، درماندگی ، ازهم گسیختگی روانی، انزوای اجتماعی ، ترس نهادینه شده و بی اعتمادی. نتایج این پژوهش نشان می دهد زنان در پاندومی کرونا احساس ناامنی را در حوزه های مختلف ( جانی ، مالی ، روانی و اجتماعی) تجربه نموده اند.
تدوین مدل قضاوت حرفه ای حسابرسان مستقل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۲۷ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
60 - 86
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت موضوع قضاوت حرفه ای در حسابرسی، هدف این پژوهش تدوین مدلی برای قضاوت حرفه ای حسابرسان مستقل، با توجه به ویژگی های محیطی و شرایط حاکم بر حرفه حسابرسی کشور است. روش: در این پژوهش، از روش پژوهش کیفی و رویکرد مبتنی بر نظریه پردازی زمینه ای استفاده شده است. به این منظور با نظرسنجی از 18 خبره حرفه حسابرسی، عوامل تأثیرگذار بر قضاوت حرفه ای حسابرسان بررسی شد و در انتها مدلی یکپارچه برای قضاوت حرفه ای ارائه شد که دربردارنده شرایط علّی، عوامل مداخله گر و بستر و همچنین راهبردهای مربوط به قضاوت حرفه ای و پیامدهای هر یک است.یافته ها: نتایج به شکل گیری یک مدل پارادایمی انجامید که در این مدل، 13 مقوله برای شرایط علّی، 5 مقوله در زمینه بستر، 8 مقوله برای شرایط مداخله گر، 4 مقوله برای راهبرد و 5 مقوله در زمینه پیامد مرتبط با پدیده اصلی پژوهش (حرفه ای بودن قضاوت) شناسایی شد. نتیجه گیری: قضاوت حرفه ای حسابرسان مستقل، ماهیت پیچیده و چندوجهی دارد و علاوه بر ویژگی ها و عملکرد شخصی حسابرسان، تحت تأثیر ویژگی های شرکت، ذی نفعان، محیط قانونی و مقرراتی پیرامون قرار می گیرد، از این رو، به منظور بررسی جامع تر موضوع، مدل سازی قضاوت حرفه ای حسابرسان مستقل از جنبه های مختلف بررسی شده است.
تحلیل تعارضات فراروی برنامه ریزی بافت های تاریخی شهری بر پایه نظریه زمینه ای (مورد پژوهی: بافت تاریخی شهرری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
313 - 334
حوزه های تخصصی:
بافت های تاریخی شهری به مثابه سند زنده تاریخ گذشتگان و عامل هویت بخشی اجتماعات، عرصه سکونت و فعالیت گستره وسیعی از ذی نفعان با اهداف و منافع متفاوت و بعضاً متضاد و بستر دو نیروی متعارض «توسعه» و «حفاظت» هستند که زمینه بروز انواع مختلف تعارض را فراهم آورده اند. هدف پژوهش حاضر، واکاوی و شناخت تعارضات موجود در برنامه ریزی بافت های تاریخی شهری است تا از رهگذر آن، زمینه مدیریت و حل تعارض فراهم شود. این پژوهش از نوع کیفی است که داده های موردنیاز آن با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی، تحلیل اسنادی و مصاحبه عمیق گردآوری و در چارچوب نظریه زمینه ای تحلیل شده است. یافته ها نشان می دهد مهم ترین تعارضات فراروی برنامه ریزی بافت تاریخی شهرری، «تعارض توسعه و حفاظت»، «تعارض منافع ذی نفعان»، «تعارض فضایی-کالبدی»، «تعارض زیست محیطی» و «تعارض اجتماعی» است که در سه دسته کلان «تعارضات درونی»، «تعارضات ناشی از برنامه های حفاظت» و «تعارضات ناشی از طرح های توسعه شهری» طبقه بندی می شوند. ضعف نظام برنامه ریزی حفاظت و مدیریت بافت تاریخی کشور و ناکارآمدی نظام برنامه ریزی و مدیریت توسعه در بافت تاریخی در سطح تصمیم گیری، مهم ترین علل بروز تقابل نیروهای حفاظت و توسعه در بافت های تاریخی هستند که به ظهور تعارضات ثانویه در سطح عملیاتی منجر می شوند. شناخت تعارضات و علل بروز آن، گذار از رویکردهای حفاظت شهری قدرت مبنا به سمت رویکردهای ذی نفع مبنا، به کارگیری رویکردهایی نظیر حفاظت حساس به تعارض، حق به میراث و یکپارچگی حفاظت شهری در بستر گسترده تر برنامه ریزی شهری در سطح سیاست گذاری می تواند به حل تعارضات موجود و تحقق توسعه تعاملی حفاظت گرا در بافت های تاریخی منجر شود.
تحلیل چالش ها و نقش سازمان های غیر دولتی در توسعه بوم گردی در مناطق روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۷)
201 - 2014
حوزه های تخصصی:
بوم گردی توجهی اساسی به پایداری دارد و منافع اقتصادی و اجتماعی فراوانی برای جوامع محلی به ارمغان می آورد. جلب مشارکت مردم محلی یکی از اصول بوم گردی است. سازمان های غیر دولتی نقش برجسته ای در توسعه بوم گردی مبتنی بر مشارکت جوامع محلی دارند و در بیشتر موارد، به علت حفاظت از تنوع زیستی و محیط زیست یا توسعه پایدارِ زندگی مردم محلی، در موضوع بوم گردی تأثیر بسزایی می گذارند. در این پژوهش، با توجه به ضرورت توسعه بوم گردی و با به کارگیری روش نظریه زمینه ای، چالش ها و مشکلات پیش روی سازمان های غیر دولتی فعال در حوزه بوم گردی ایران بررسی شد. نمونه مطالعه شده دربردارنده 37 نفر از متخصصان بوم گردی و مدیران و کارشناسان سازمان های غیر دولتیِ فعال در حوزه بوم گردی، مدیران دولتی و اقامتگاه داران و ساکنان جامعه محلی است که با استفاده از راهبردهای نمونه گیری نظری، استقرای تحلیلی و حداکثر واریانس انتخاب شده اند. پرسش های مصاحبه های نیمه ساختاریافته پیرامون سؤالات اساسی تحقیق تدوین شده و پاسخ های افراد تحلیل و در سه مرحله کد گذاری شده است. نتایج نشان داد که تعدد سازمان های متولی بوم گردی و نبود دیدگاه صحیح درباره بوم گردی و سازمان های غیر دولتی، از کدهای فضای کلان مؤثر بر کارکرد این سازمان ها است. بر اساس یافته های تحقیق، پیشنهادهایی به منظور بهبود نقش آفرینی سازمان های غیردولتی ارائه شده است.