مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۶۱.
۱۶۲.
۱۶۳.
۱۶۴.
۱۶۵.
۱۶۶.
۱۶۷.
۱۶۸.
۱۶۹.
۱۷۰.
۱۷۱.
۱۷۲.
۱۷۳.
۱۷۴.
۱۷۵.
۱۷۶.
۱۷۷.
۱۷۸.
۱۷۹.
۱۸۰.
واقع گرایی
حوزه های تخصصی:
از سال 2015 تغییراتی در سیاست خارجی عربستان سعودی ایجاد شد که با دوره های پیش تر متفاوت بود. یکی از عواملی که در تغییر رفتار سیاست خارجی عربستان تأثیر گذاشت، توافق هسته ای بین ایران و کشورهای 1+5 (ایالات متحده، روسیه، چین، فرانسه، انگلستان و آلمان) بود. این پرسش مطرح است که فضای پسابرجام چگونه بر سیاست خارجی عربستان سعودی تأثیر گذاشته است. برای پاسخ به این پرسش، با استفاده از نظریه واقع گرایی نوکلاسیک این فرضیه مطرح می شود که فضای پسابرجام سیاست خارجی عربستان سعودی را تهاجمی کرده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که مقامات و تصمیم گیرندگان سعودی از ترس تغییر وضعیت و قدرت منطقه ای به نفع جمهوری اسلامی ایران، به سوی استخراج منابع خود (بیشتر نفت) رفته و با استفاده از این منابع، اقداماتی مانند افزایش خرید تسلیحات، به کارگیری سیاست های تهاجمی در منطقه و متنوع سازی شریک های جهانی برای تغییر موازنه قدرت به سود خود انجام داده اند.
بازخوانی بنیان های تمدنی با رویکرد واقع گرایی در قلمرو علم و فلسفه (با تاکید بر دیدگاه علامه طباطبائی)(مقاله علمی وزارت علوم)
رئالیسم فلسفی علامه طباطبائی با استدلال هایی همچون فطری دانستن علم به عالم خارج و همین طور استفاده از اصل علیت به اثبات عالم خارج می پردازد. در بعد معرفت شناختی نیز با تبیین ارتباط میان معرفت های حصولی و حضوری و ارجاع علوم حصولی به حضوری، فرایند دستیابی به معرفت مطابق با واقع را اثبات می کند. از سوی دیگر در رئالیسم علمی ادعا می شود؛ هویات نظری مفروض در نظریه های علمی، از عالم واقع حکایت می کنند و عالم همان گونه است که نظریه های علمی آن را تبیین می کنند. ولی ادله ای که برای اثبات وجود هویات نظری و واقع نمائی نظریه های علمی ارائه می گردد، در اثبات مدعا، ناکارآمد هستند. نسبیت معرفت و امور مختلف وابسته به آن مانند؛ اخلاق ، حقوق، سیاست، هنر، ادبیات و بطور کلی هر مقوله مهمی که وابسته به شناخت و معرفت است از لوازم واقع گرایی و غیرواقع-گرایی است. . با توجه به اینکه واقع گرایی هستی شناختی و معرفت شناختی ارتباط مستقیمی با ساختار تمدن، روابط اجتماعی، اهداف و چشم اندازهای یک تمدن دارد، بررسی رویکرد واقع گرایی هستی شناختی و معرفت شناختی گامی اساسی در ارزیابی تمدن های مختلف به شمار می رود. در این تحقیق که به روش توصیفی و تحلیلی، صورت گرفته است ضمن تبیین رئالیسم فلسفی و علمی به بررسی مولفه ها و ادله آن ها می پردازیم.
ما چقدر واقع گرا هستیم؟: بررسی میزان مطابقت بین ادراک ما و واقعیت بیرونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تازه های علوم شناختی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۹۳)
۱۶۷-۱۵۶
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مساله ادراک و رابطه آن با واقعیت بیرونی از مساله های قدیمی در فلسفه است. این مساله در دوران معاصر در علوم شناختی هم مطالعه شده است. مهم ترین بررسی ها در این زمینه متعلق به پژوهشگران حوزه ادراک بینایی است. نظریات سنتی تر در این حوزه مدعی هستند که دستگاه ادراکی زمانی اثربخش خواهد بود که بتواند واقعیت بیرونی را هرچه دقیق تر نمایش دهد و بنابراین منطق تکامل و انتخاب طبیعی باید به ایجاد سیستم های ادراکی منطبق بر واقعیت منجر شده باشد اما از سوی دیگر نظریه های افراطی ای نظیر نظریه میانجی ادراکی وجود دارند که ادعا می کنند برخلاف نظریه های کلاسیک، انتخاب طبیعی منجر به تطور دستگاه ادراکی به گونه ای می شود که ادراکات ما هیچ ارتباطی با واقعیت بیرونی نداشته باشند. ما در کارهای پیشین خود نشان داده ایم که حالت بهینه آن است که دستگاه ادراکی ما تقریبی از واقعیت را ارائه کند. روش کار: در این مطالعه از مدل سازی ریاضی در چارچوب مدل سازی عامل مبنا (Agent-Based Modeling) استفاده شد. یافته ها: نشان داده ایم که حتی با شرط ه ای سخت گیرانه دستگاه ادراکی ما می تواند با تقریبی نزدیک به ۵۰ درصد واقعیت را نمایش دهد. همچنین با افزایش رده های ادراکی برای گونه تقریب زننده واقعیت تا سطح نزدیک به ۴۰ درصد، همچنان این گونه مزیت بقای بیشتری از گونه های با میانجی ادراکی و واقع گرای دقیق خواهد داشت. نتیجه گیری: برخلاف نظریه میانجی ادراکی، در صورت لحاظ شرایط واقعی محیطی، نه تنها تکامل امکان بقای گونه هایی که بین ادراک آنها و واقعیت هم خوانی وجود دارد را فراهم می کند، بلکه حتی امکان شکل گیری و بقای دستگاه های ادراکی تقریب زننده واقعیت با حد قابل قبولی از دقت تقریب را نیز ممکن می کند.
پدیدارشناسی وجود به مثابه واقع گرایی در سینمای نئورئالیسم از منظر آندره بازن و فلسفه اگزیستانسیالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
657 - 668
حوزه های تخصصی:
بررسی هستی شناسی بازن در مفهوم واقع گرایی در هنر، عینیت را تنها اصل ارائه اثر هنری واقع گرا نمی داند و بنا بر اعتقاد او بایستی فلسفه وجودی یک اثر مورد توجه باشد. در واقع او بازتولید صادقانه واقعیت را هنر نمی داند و واقع گرایی مد نظر او با تلاشی ذهنی به سوی عینیت تصویر و براساس عدم قضاوت و نیاز روانشناختی به بازآفرینی جهان در تصویر به دست می آید. در این پژوهش که از حیث هدف بنیادی محسوب می شود و از حیث گردآوری داده ها، توصیفی-تحلیلی است به بررسی دیدگاه پدیدارشناسی بازن در سینمای نئورئالیسم می پردازد. یافته های پژوهش حاکی از این است که بازن چگونه با پیوندی که میان نئورئالیسم و اگزیستانسیالیسم برقرار می کند. در جریان زیبایی شناسی فیلم یا هنر، نوعی مسئولیت اخلاقی برای هنرمند قائل می شود و از این حیث زیبایی شناسی فیلم بیش از آن که هنر را مسئله قرار دهد یک مسئولیت وجودی را مطرح می کند. زیرا هستی شناسی اگزیستانسیالیسم بر اصالت وجود تأکید می کند و بازن بر این اساس، تصویر واقعیت را به دور از مونتاژ و صحنه ای تحریف شده قلمداد می کند. توجه بازن به مفهوم اخلاقی در واقع گرایی موجود در نئورئالیسم بر شرایطی استوار است که ساختار سینمای نئورئالیسم آن را به خوبی بروز می دهد؛ یعنی عدم جانب داری بیننده در جهان اثر که موجب رهایی او می شود تا خود را در اثر، اندیشه کند، نه آن که همچون اکسپرسیونیست ها اندیشه ای مشخص و جهت دار به او تحمیل شود. اهداف پژوهش: مطالعه پدیدارشناسی وجود به مثابه واقع گرایی در سینمای نئورئالیسم از منظر آندره بازن. پدیدارشناسی وجود به مثابه واقع گرایی در سینمای نئورئالیسم از منظر و فلسفه اگزیستانسیالیسم. سؤالات پژوهش: پدیدارشناسی وجود به مثابه واقع گرایی در سینمای نئورئالیسم از منظر آندره بازن چگونه است؟ پدیدارشناسی وجود به مثابه واقع گرایی در سینمای نئورئالیسم از منظر و فلسفه اگزیستانسیالیسم چگونه است؟
تبیین معرفت شناختی واقع گرایی، مبانی و مؤلفه های آن در گزاره های اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ شماره ۲۹۷
19-26
حوزه های تخصصی:
یکی از دیدگاه ها پیرامون چیستی گزاره های اخلاقی، واقع گرایی است. در باور واقع گرایان، ورای گزاره های اخلاقی واقعیتی نهفته است و ارزش صدق و کذب آنها خارج از اذهان ماست. به تعبیری، اینکه ما چگونه می اندیشیم در وجود گزاره های اخلاقی و اصالت و واقعیت آنها بی تأثیر است. باور به واقع گرایی بر مبنای دیگری استوار است که از آن به شناخت گرایی تعبیر می کنند. شناخت گرایان بر این باورند که اولاً احکام اخلاقی صدق و کذب پذیرند و ثانیاً صدق شان در نهایت به وسیله واقعیت های در دسترس، به دست می آید. آن سوی واقع گرایی، ناواقع گرایی و در نتیجه، ناشناخت گرایی است که عواقبی همچون افتادن در دام نسبیت و بی معنایی احکام اخلاقی را در پی دارد. مقاله می کوشد به روش کیفی، توصیفی و تحلیلی مبتنی بر منابع کتابخانه ای به تبیین هویت معرفت شناسانه گزاره های اخلاقی بپردازد و ضمن بیان تعریف و مبانی واقع گرایی، نتایج ناواقع گرایی را بیان کند.
وجوه واقع گرایانه مفهوم ایران شاهی در اندیشه سیاسی خواجه نظام الملک طوسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست پژوهی اسلامی ایرانی سال اول تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
98 - 124
حوزه های تخصصی:
اندیشه سیاسی ایرانشاهی، مجموعه ای از آرای ایرانیان درباره سیاست است که از دوره ایران باستان شکل گرفته و در آرای متفکران اسلامی چون خواجه نظام الملک، و... بازتاب پیدا کرده است. با توجه به ارتباط آن با دین، در این فرآیند سیاست سرشتی قدسی یافت و شاه به عنوان نماینده و کارگزار خداوند با مجموعه ای از اوصاف، از دیگر آحاد جامعه متمایز شد. شاه در رأس امور جامعه کارویژه برقراری نظم، عدالت و دین داری را برعهده داشت. به لحاظ تاریخی، نخستین هسته های این نظام شاهی توسط مادها به وجود آمد و هخامنشیان آن را به صورت یک نظام کامل جهان داری عرضه کردند. براین اساس، هدف این مقاله شناخت چگونگی بازتاب این گونه از سیاست ورزی در اندیشه و عمل خواجه نظام الملک طوسی است که به مدت سی سال عهده دار وزارت دولت آل سلجوق بود. داده های مقاله که به شکل کتابخانه ای گردآوری شده، با روش کنش گفتاری کوئینتن اسکینر متفکر برجسته مکتب تاریخنگاری کمبریج تحلیل شده است. در این روش تمرکز بیشتر بر فهم معنای متن است، هرچند بستر اجتماعی شکل گیری هنجار مسلط زمانه و دستکاری اندیشمند مورد نظر در آن هنجار نیز مدنظر خواهد بود. یافته پژوهش آن است که مراد خواجه از سیاست ایرانشاهی برپایی حکومتی متعادل بود که در آن شهریار در جهت کسب، حفظ و گسترش قدرت خود ناگزیر از نظم گستری، عدالت گستری، دین گستری در جامعه بود. نتیجه نهایی مقاله آن است که ایران شاه از خلال نظم گستری، عدالت گستری و دین گستری باید در اندیشه حفظ قدرت باشد و تنها از این طریق است که می تواند بر بحران های مختلف فائق آید.
واقع گرایی هنر دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش بنیادی درباره هنر دینی به عنوان یکی از برجسته ترین پدیده های انسانی و تأثیرگذار در زیست فردی، اجتماعی و تمدنی ضرورت دارد. یکی از عرصه های هنر دینی، واقع نمایی آن است. جستار حاضر این پرسش را به روش تحلیلی بررسی می کند که هنر دینی به عنوان فرایندی ظریف و پیچیده معطوف به درون انسان، چگونه با واقعیت تطبیق داده می شود؟ فرضیه ای که پژوهش پیش رو پی می گیرد این است که واقع گرایی هنر دینی با سنجه غایات ارزیابی می شود. هر هنرى، از آن جهت که هنر است و زیبا می نماید، ارزشمند و دینی نیست. ارزش گذارى صورت و محتوای هنرى، براساس مبانی غایت شناسی آن رقم می خورد. دستاورد پژوهش آن است که محک واقع نمایی هنر دینی ناظر به غایات و مصالح و مفاسد واقعی است. هنر، وقتی دینی است که از واقعیات جهان غیب (جهان بینی الهی) در کارگاه روح الهام گرفته و مخاطب هنر را به مصالح و مفاسد واقعی رهنمون باشد.
آرمان گرایی واقع بینانه در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از منظر رهبر معظم انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۱ مهر ۱۴۰۱ شماره ۲۹۸
57-68
حوزه های تخصصی:
دو مکتب آرمان گرایی و واقع گرایی از مکاتب معروف روابط بین الملل و عرصه دیپلماسی هستند. با توجه به اهمیت دیپلماسی و تأمین منافع و امنیت ملی در کنار مصالح اسلامی و انقلابی، این سؤال مطرح می شود که چه رویکردی در دستور کار سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر دیدگاه مقام معظم رهبری قرار دارد؟ روش پژوهش استفاده از روش توصیفی تحلیلی است. هدف اصلی این پژوهش ارائه نگاه جامع و کامل نسبت به دیپلماسی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، با توجه به دو مکتب مهم آرمان گرایی و واقع گرایی است. نوآوری و یافته مهم این مقاله این است که بررسی سایر ویژگی های مکاتب آرمان گرایی و واقع گرایی، حاکی از عدم انطباق کامل سیاست خارجی و دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران با مکاتب مزبور است؛ لذا تبیین سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، الگویی منحصربه فرد را می طلبد. ازاین رو، با طرح آرمان گرایی واقع بینانه و انقلابی سعی در شناخت آن داریم.
منظرگرایی ابزارهای علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با اندیشیدن به شان معرفت شناختی ابزارهای علمی به مناقشه ی واقع گرایی علمی می پردازد. ادعای اصلی مقاله این است که یک دیدگاه منظرگرایانه و در عین حال واقع گرایانه قادر است نقش ابزارها در علم را توضیح دهد. در این راستا، منظرگرایی ابزاری تعریف، و از آن در برابرِ این سه نقد دفاع می شود: 1- منظرگرایی به نسبی گرایی می انجامد، 2- این دیدگاه منظرگرایانه که ابزارها بخشی از واقعیت را بازنمایی می کنند پیش پاافتاده است، 3- این ادعای منظرگرایانه که ابزارها شفاف نیستند یا پیش پاافتاده یا غیرقابلقبول است. در پاسخ، بر اساس مفهوم «قوّت» از نسخه ای واقع گرایانه از منظرگرایی دفاع می کنم، و چنین استدلال می کنم که منظرگرایی دلالت هایی جالب توجه برای تکثرِ بازنمایی های علمی و همچنین برای آموزش علم به عموم دارد. به علاوه، توضیح می دهم که دیدگاه (پسا)پدیدارشناختی درباره ی «میانجی» می تواند این ادعا را که ابزارها شفاف نیستند روشن کند.
امکان معرفت از دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال چهاردهم بهار ۱۳۹۳ شماره ۳۸
1-22
حوزه های تخصصی:
از جمله تلاش های ابن سینا در خصوص امکان حصول معرفت برای آدمی، ترسیم فرایند شناخت و مراحل آن است. امکان معرفت از منظر ابن سینا بر مبنای ارتباط واقع گرایانه میان معلوم بالذات و معلوم بالعرض با برقراری رابطه ماهوی میان آنها تصویر می گردد. وی با دو وجهی دانستن معنای حقیقت، حقیقت به معنای مطابقت صورت ذهنی با متعلق شناسایی را می پذیرد، اما با این فرض که در مطالعه متعلق شناخت، تمام وجوه معرفتی آن به ذهن منتقل گردد، مخالفت می ورزد و این به دلیل محدودیت های منابع شناختی در پوشش حقیقت و گزارش آن به دستگاه ادراکی انسان است. از دیگر تلاش های ابن سینا، تحلیل ها و پاسخ هایی است که وی در رویارویی با شکاکیت و نقض ادعای اصلی شکاک در امکان شناخت و باور موجه، به سود معرفت و واقع نمایی آن عرضه می دارد. ابن سینا باورهای غیر پایه را که در ارتباط و نسبت با دیگر باورها موجه می شوند، بر باورهای پایه مبتنی ساخته و با توجه به چگونگی حصول تصورات سازنده باورهای پایه، توجیه آنها را با ارجاع به واقعیت و حکایت از آن مستند می سازد. وی با ارائه برخی راه حل ها، در نهایت بر اساس اصل معنابخشی زبان و دلالت ارجاعی معنی، با شکاک به چالش برمی خیزد. ابن سینا با رویکردی واقع گرایانه در معرفت شناسی، اصل تناقض را در حقیقت از اوصاف موجود بماهو موجود دانسته و با ارجاع آن به متن واقع نظریه هستی شناختی معنی را به تصویر می کشد.
علم حضوری مؤثر در ادراک حسی و لوازم معرفت شناختی آن از دیدگاه حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال نوزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۶۰
17 - 38
حوزه های تخصصی:
هنگام ادراک حسی دو مرحله روی می دهد: یکی تأثیرپذیری عضو حسی و دیگری ادراکِ نفس. مرحله اول مادی و مرحله دوم مجرد است. براساس اتحاد نفس و بدن، نفس به تأثرات مادی که در اعضای حسی واقع می شود علم دارد و این علم، از سنخِ علم حضوری است. برخی از شارحان حکمت متعالیه همچون علامه طباطبائی و شهید مطهری به این دیدگاه گرایش دارند. از لوازم معرفت شناختی این نظریه، توانایی بر تبیین علتِ پیدایش برخی از خطاهای حس است همچنین این دیدگاه، بنایی معرفتی در دفاع از نظریه واقع گرایی غیرمستقیم در ارتباط با متعلق ادراک حسی است که بزرگان حکمت اسلامی بدان گرایش دارند. پذیرش حضوری بودن علم به تأثر مادیِ عضو حسی، با قول به حصولی بودن ادراک حسی قابل جمع است. ابن سینا و صدرا قائل به حصولی بودن ادراک حسی اند، در نقطه مقابل سهروردی و سبزواری قائل به حضوری بودن آنند. طبق دیدگاه اخیر، نفس خودِ خارج را می یابد، بنابراین عدمِ تطابق ادراک با خارج متصور نیست این در حالی است که هنگام مواجهه ابزار حسی با خارج، در برخی موارد صورتِ غیرمطابق با واقع بر نفس پدیدار می گردد، در نتیجه نمی توان قائل به حضوری بودن ادراک حسی شد.
پیوند افزایش منافع اقتصادی با راهبرد نظامی- امنیتی چین در منطقۀ منا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چین از اوایل دهه 1990 به تبع تأمین انرژی خود به سمت توسعه و بسط همکاری با کشورهای منطقه منا حرکت کرد. این کشور از سال 2004 نیز با ایجاد مجمع همکاری دولت های عرب-چین، به همکاری های خود با کشورهای منطقه منا تحرک بخشید. حضور اقتصادی چین در منطقه منا در حال افزایش است. سؤال اصلی مقاله این است که چگونه حضور نظامی-امنیتی چین در منطقه منا افزایش خواهد یافت؟ فرضیه مقاله این است که حضور اقتصادی و سرمایه گذاری های فزاینده چین، حضور نظامی را برای تأمین امنیت آن می طلبد. یافته-های پژوهش نشان می دهد که افزایش منافع چین در منطقه منا (حفظ امنیت انرژی، صیانت از نیم میلیون شهروند و شرکت های سرمایه-گذار) مسبب اصلی افزایش حضور و نفوذ امنیتی-نظامی چین در منطقه منا خواهد شد. با کاربست نظریه واقع گرایی و روش توصیفی-تحلیلی سعی خواهد شد مباحث مربوطه مطرح و مورد بررسی قرار گیرد. روش اسنادی نیز مبنای گردآوری مطالب در این مقاله خواهد بود.
نگرش فیزیک دانان درباره ی واقع نمایی نظریه های علمی، و پیدایش واقع گرایی ساختاری در فلسفه علم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن زمستان ۱۴۰۱ شماره ۹۲
121 - 153
حوزه های تخصصی:
واقع گرایی ساختاری از دیدگاه های تاثیرگذار در فلسفه ی علم معاصر است که در میان بسیاری از فیلسوفان علم واقع گرا مورد اقبال واقع شده است. این دیدگاه به شکلی سامان یافته از سوی جان ورال معرفی شده و دیگران آن را گسترش داده اند. هدف از این پژوهش بررسی نسبت میان شکل گیری دیدگاه واقع گرایی ساختاری و دیدگاه های پراکنده ی فیزیک دانان درباره واقع نمایی نظریه های علمی است و به این پرسش می پردازد که چگونه ساختارگرایی جان ورال بر زمینه ای از دیدگاه های فیزیک دانان درباره ی واقعیت فیزیکی و واقع نمایی نظریه های علمی شکل گرفته است؟ پس از بررسی دیدگاه جان ورال و نیز آرای شماری از فیزیک دانان برجسته در باب واقع نما بودن نظریه های علمی و شرح دو رویکرد مهم در تقابل میان آن ها، نشان داده شد که ورال از خلال رویکرد ساختارگرایانه ی هانری پوانکاره که به شکل روشن تری سامان یافته بود، به نظریه ی واقع گرایی ساختاری اش دست یافته،و نخستین کسی بود که جوهره ی اندیشه ی پوانکاره را دریافته و سپس آن را به شکلی فنی تر و فلسفی تر پرورش داده است. همچنین می توان نتیجه گرفت که برخلاف دیدگاه معمول، که در بسیاری موارد پنداشته می شود نظریه های فلسفی از مناقشات میان فیلسوفان سر برمی آورند، در این مورد می توان به روشنی دید که نظریه ی واقع گرایی ساختاری جان ورال ریشه در مناقشات فلسفی میان فیزیک دانان دارد.
واقع گراییِ صدرا و ویتگنشتاین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۶۹)
198 - 226
حوزه های تخصصی:
طباطبائی و مطهری فلسفه صدرا را یک فلسفه واقع گرایانه می دانند و در کتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم» مدعی نوعی واقع گرایی هستند. ایلهام دیلمان (Ilham Dilman) نیز معتقد است که رد واقع گرایی از سوی ویتگنشتاین سبب نمی شود که او یک تصوّرگرا باشد. بلکه ویتگنشتاین نیز به یک معنا واقع گرا محسوب می شود. این مقاله به بررسی و مقایسه واقع گراییِ مطرح در «اصول...» از سویی و واقع گرایی ای که دیلمان به ویتگنشتاین نسبت می دهد از سویی دیگر می پردازد.
اومانیسم در «رمان پاییز فصل آخر سال است» نسیم مرعشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اومانیسم یا انسان محوری، مفهوم پدیده ای است که از اروپا آغاز شد، در سراسر جهان انتشار یافت و با فرهنگ های مختلف در هم آمیخت. با رشد انسان محوری انسان با موقعیت و جایگاه واقعی خود آشنا گردید. اگرچه گاهی انسان منزلت واقعی خود را نیافت، اما با آشنایی انسان به موقعیت خود، او همواره برای به دست آوردن این شأن و منزلت تلاش نمود. هدف اصلی این مقاله بررسی مؤلفه های اومانیسم در رمان های نسیم مرعشی است. روش پژوهش به صورت توصیفی – تحلیلی است. نتیجه مقاله حاکی از آن است که در آثار مرعشی و علی الخصوص در رمان «پاییز فصل آخر سال است» مؤلفه هایی همچون خردگرایی، فردگرایی، واقع گرایی، اراده انسان و ... را که از ویژگی های اصلی اومانیسم است، می توان مشاهده نمود.
مطالعه تطبیقی شرایط اجتماعی و بازنمایی سینمایی در سینمای دهه 1380 ایران: مطالعه موردی فیلم نفس عمیق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایﻦ ﭘﮋوﻫش ﺑﻪ مطالعه شرایط اجتماعی اواخر دهه1370 و بازنمایی آن سینمایی فیلم نفس عمیق(شهبازی، 1380) ﻣیﭘﺮدازد. پرسش اصلی پژوهش، تبیین رابطه ی میان گفتمان مسلط بر جامعه ایران در دوره مزبور و مضامین سینمایی فیلم نفس عمیق است. فرضیه ی پژوهش این است که فیلم نفس عمیق، بازنمایی واقع-گرایانه ای از بستر اجتماعی اش دارد. هدف پژوهش تمرکز بر مضامین این فیلم و شرایط اجتماعی دوره مورد نظر است، تا از این طریق بتوان به ویژگی هایی دست یافت که معنای فیلم را در کنش سیاسی عصر (ساختارهای فرا هنری) نشان داد. پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی است و از روش مطالعه تطبیقی تمثیلی و رویکرد نظریه بازتاب سود می برد. پس از مطالعه فیلم به مثابه یک متن و مرور خوانش های معتبر از شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، اقتصادی زمانه ی مزبور، یافته ها حاکی از آن است که فیلم نفس عمیق کاملاٌ برآمده از شرایط اجتماعی، فرهنگی، تاریخی و گفتمانی سال تولیدش است. در نتیجه ساز و کار این فیلم فرهنگی اجتماعی اس ت.
واقع گرایی در فیلم: نگاهی انتقادی به نگره ی همانندی گریگوری کوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برجسته ترین پرسش همه نظریه پردازان فیلم، پرسش از رابطه ی واقعیت و فیلم بوده است، از نخستین فیلسوفان سینما همچون هوگو مونستربرگ گرفته تا فیلسوفان شناختی و تحلیلی همچون گریگوری کوری. در این میان، نگره ها و اندیشه های کوری از نوترین بررسی ها درباره رابطه فیلم و واقعیت است. از نظر گریگوری کوری، رابطه واقعیت و فیلم تاکنون از سه نگرش متفاوت بررسی شده است: 1. «توهم گرایی» (توهم حرکت بر پرده سینما)؛ 2. «شفافیت» (قرار داشتن اشیای روی پرده در «حضور» تماشاگر)؛ 3. «همانندی» (همانندی محتوای بازنمودیِ تصویر سینمایی و واقعیت). کوری در بحث از واقعیت در فیلم، دو نگرش توهم گرایی و شفافیت را رد می کند و نگرش همانندی را می پذیرد. در این مقاله، پس از مرور رابطه فیلم و واقعیت و توهم، (فقط) نگره همانندی گریگوری کوری بررسی می شود. کوری در کتاب تصویر و ذهن: فیلم، فلسفه، و علومِ شناختی نگرش «همانندی» را در برابرِ دو نگرش توهم گرایی و شفافیت مطرح می سازد و از آن دفاع می کند. هدف این مقاله، نشان دادن کاستی های دفاع کوری از نگرش «همانندی» است. نویسندگان مقاله می کوشند نشان دهند با دگرگونی مفهوم فیلم در سال های اخیر و پیشرفت فناوری ساخت و نمایش، نگره های واقعیت در فیلم هم نیاز به گرگونی دارند تا پاسخگوی بررسی های نو در فیلم باشند.
مطالعه تطبیقی نظریه واقع گرایی فیلم با حادواقعیت ژان بودریار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ماهیت متمایز تصویر در عکاسی و سینما که نتیجه فرآیند مکانیکی تولید آن است از آغاز باعث پیوند ناگسستنی این دو رسانه با واقعیت و چگونگی بازنمایی آن گردید. نظریه واقع گرایی فیلم با تاکید بر همین ویژگی توسط اندیشمندانی نظیر آندره بازن شکل گرفت. این رویکرد با ظهور فنآوری دیجیتال که اساسا بر مبنای تشکیک در این پیوند وجودی بنا شده با چالش جدی مواجه شد و نظریه پردازان پست مدرن از جمله ژان بودریار خوانش تازه ای از نقش رسانه های جدید در بازنمایی واقعیت عرضه کردند. بر این اساس مقاله حاضر با هدف تبیین فرآیند دگرگونی بعد زیبایی شناختی واقعیت و بازنمایی آن پس از به وجود آمدن امکان ثبت و بازتولید تکنولوژیک تصاویر در سینما به تحلیل این دو نظریه پرداخته است. پژوهش تطبیقی پیش رو که با استناد به منابع معتبر و روش توصیفی -تحلیلی انجام گرفته، درصدد است تا نشان دهد، اگرچه نظریه واقع گرایی فیلم تمام توجه خود را معطوف به بازنمایی واقعیت در سینما کرده بود اما هم چنان در چارچوب بازنمایی کلاسیک بر مبنای اصل ارجاع تصاویر به مصداق بیرونی باقی مانده است؛ لیکن ژان بودریار با تبیین حادواقعیت و نظم جدید وانموده ها زمینه را برای تفسیرهای تازه ای از بازتولید واقعیت در وضعیت پست مدرن فراهم کرده است.
نوآوری های علامه طباطبایی در فلسفه عمل واقع گرایانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال پانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۵
۷۰-۵۱
چیستی و چگونگی بروز رفتار ارادی از انسان، یکی از بنیادی ترین مبانی انسان شناختی است که می تواند در شاخه های مختلف علوم انسانی سرنوشت بسیاری از توصیفات و تجویزات در باب زندگی انسان را دستخوش تغییر و تحول کند، امّا از همه بیشتر دانش اخلاق اسلامی و تربیت برآمده از آن نیازمند تبیین دقیق فرآیند اراده و عمل در انسان است. این مقاله ابتدا نیم نگاهی به جریان های علمی رایج در این حوزه دارد و سپس با روش تبیینی و تحلیلی و کتابخانه ای به دیدگاه علامه طباطبایی و امتیازات این دیدگاه نسبت به سایر نظریّات بدیل خواهد پرداخت، دیدگاهی که توانسته است با تکیه بر پدیده روانی اذعان و بسط و تحلیل آن در فلسفه عمل، گونه ای بدیع از ارتباط جهان درون و بیرون انسان را در فضای فلسفه عمل تبیین کند که به رغم برخورداری از نقاط قوت سایر دیدگاه ها،بدون افتادن در دام اراده گرایی و نسبی اندیشی، اقتضائات واقع گرا بودن اخلاق اسلامی را نیز تأمین کند.
نتیجه گرایی در اخلاق از منظر تعالیم اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۲۵)
33 - 60
در اخلاق هنجاری با توجه به ملاکی که برای تعیین حسن و قبح افعال اختیاری انسان ارائه می شود، دو دسته کلی از نظریات شکل گرفته است که عبارت اند از نظریات نتیجه گرایی و نظریات وظیفه گرایی. نتیجه گرایی رویکردی است که خوب، بد، درستی و نادرستی عمل را وابسته به نتایج حاصل از عمل می داند. در مقابل، وظیفه گرایی نظریه ای است که در ارزیابی عمل اختیاری انسان صرف نتیجه را ملاک درستی و نادرستی نمی داند. برخی از تقریر های این نظریه معیار فعل اخلاقی و ملاک حسن و قبح اعمال و افعال انسان را در هماهنگی و عدم هماهنگی آن ها با وظایف از پیش تعین یافته می داند. مقاله حاضر در صدد بررسی اخلاق اسلامی در رویارویی با این دو رهیافت در اخلاق هنجاری است. نگارنده بر این باور است که آموزه های دینی موید رویکرد نتیجه گرایی در اخلاق است. برای این منظور در این تحقیق، ضمن اشاره به غایت نهایی اخلاق و بیان نوع رابطه رفتارهای اخلاقی با آن از منظر تعالیم اسلامی، نشان داده خواهد شد که از منظر تعالیم اسلامی نظریه اخلاقی اسلام جزء نظریات نتیجه گرایی است البته با قرائت خاصی از نتیجه و نتیجه گرایی که در طول مقاله بیان خواهد شد.