مطالب مرتبط با کلیدواژه

خطای حسی


۱.

استدلال خطای حسی و امکان تصور متعارف از ادراک حسی در فلسفه علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: آگاهی علامه طباطبایی ادراک حسی بازبودن خطای حسی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۲۲۵۳ تعداد دانلود : ۲۵۴۵
یکی از مشکلات عمده و سنتی ادراک که گاهی در فلسفه معاصر «مسئله ادراک حسی» خوانده می شود، از پدیده خطای حسی ناشی شده است: اگر این نوع خطاها ممکن باشند، در این صورت ادراک حسی چگونه می تواند مطابق تصور متعارف ما از این ادراک باشد؟ تصوری که می توان آن را متضمن «بازبودن» و «آگاهی» ذهن نسبت به عالم دانست. مهم ترین نظریه مقابل تصور متعارف از ادراک حسی، ایدئالیسم است. علامه طباطبایی;  در کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم برای اجتناب از شبهات ایدئالیسم، به یک معلوم فطری به معنای متعارف در باب علم اجمالی ما به عالم توسل جسته است؛ اما با رد تصور متعارف از ادراک حسی توسط ایدئالیست، پاسخی تفصیلی در قالب تحلیل خطای حسی ارائه می دهد. علامه خطای حسی را نه در مراحل احساس، بلکه در تطبیق حکم قوه خیال به حکم حس یا به عبارتی «تداخل قوا» می داند؛ از این رو ظاهراً از نظر علامه ویژگی تجربه حسی، به واسطه حضور خود متعلقات متعارف ادراک حسی تبیین می شود. اگرچه علامه در نهایة الحکمة پاسخ تفصیلی به تقریر جدید اشکال خطای حسی نداده است، از مجموع سخنان ایشان در باب ادراک حسی نیز پاسخی متفاوت از نظریه های رایج ادراک حسی، از جمله تبیین ویژگی پدیداری تجربه حسی، می توان استنتاج نمود. در این مقاله نخست پس از تشریح مؤلفه های تصور متعارف از ادراک حسی، به این موضوع می پردازیم که چگونه امکان خطاهای حسی این تصور را به چالش می کشند؟ درنهایت دیدگاه علامه در اصول فلسفه و روش رئالیسم و سایر آثار ایشان در باب امکان تصور متعارف از ادراک حسی مورد بررسی و تحلیل می گیرد.
۲.

واقعیت ها و مسائل پیش روی نظریه های ادراک حسی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: ادراک حسی تجربه ادراکی خطای حسی توهم حسی شفافیت تمایزناپذیری پدیداری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲۹ تعداد دانلود : ۳۶۳
ادراک حسی یکی از مهم ترین انواع حالات ذهنی است، زیرا در شکل گیری بسیاری از باورهای روزمره و اساسی ما، و در نتیجه در معرفت ما درباره جهان و حتی مهم تر اینکه در شکل گیری بسیاری از مفاهیم ما سهیم است. من در این مقاله به تفصیل درباره واقعیت های ادراک حسی که هر نظریه ای باید آنها را لحاظ کند می پردازم؛ واقعیت هایی همچون شفافیت، خطا و توهّم حسی و نیز درباره مسائل ادراک حسی، به ویژه مسائل متافیزیکی و معرفت شناختی، که هر نظریه ای باید به آنها پاسخی درخور دهد بحث می کنم. به نظر می رسد که نظریه های مربوط به ادراک حسی یا تجربه ادراکی بخشی از واقعیت ها و مسائل مربوط به تجربه ادراکی را نادیده انگاشته اند و تنها به برخی از آنها توجه کرده اند. من در این نوشته می کوشم تا نشان دهم که نادیده گرفتن برخی از این واقعیت ها و مسائل از سوی نظریه های ادراک حسی بدان دلیل است که در خود این واقعیت ها و مسائل تنشی وجود دارد و در نتیجه نظریه های مختلف ناگزیرند که برای تبیین دسته ای از این واقعیت ها و مسائل اولویت قائل شوند.
۳.

تبیین و نقد هرمنوتیک اشتراوس در زمینه تفسیر اندیشه های فلسفی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علم حضوری ادراک حسی تأثر مادی خطای حسی واقع گرایی معرفت شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۳ تعداد دانلود : ۴۷۲
لئو اشتراوس با تقلیل ذات جامعه به عقیده و ذات فلسفه به دانش، و رسم تضادی میان عقیده/دانش به این نتیجه رسید که فیلسوفان اغلب مجبور بوده اند به پوشیده نویسی و نوشتن بین سطور روی بیاورند. در نوشته های افلاطون، فارابی، ابن سینا، سهروردی و دیگر فلاسفه بزرگ می توان مویداتی برای لزوم پوشیده نویسی باشد. با این حال، چند نقد بر این نظریه وارد است: نخست، اشتراوس تمامی نظریه خود را بر مبنای تضاد دانش/عقیده استوار می سازد اما اگرچه میان آنها نوعی تضاد برقرار است، چنین نیست که مطلقاً همدیگر را طرد کنند؛ دوم، وجود فلاسفه ای که در فلسفه تقلید می کنند هم کلیت نظریه را نقض می کند و هم تقابل میان دانش/عقیده؛ و سوم، وجود سنت شرح نویسی وسیع در میان فیلسوفان غربی و اسلامی، نیز برخلاف نظریات اشتراوس است؛ چراکه دلیل موجهی وجود ندارد که فیلسوف صاحب نظر دم فروبندد ولی شارح، اندیشه ها را بازگو کند؛ و نیز، چهارم، وجود فلاسفه ای که همعصر و هموطن بوده اند، اما یکی اهل پوشیده نویسی و دیگری اهل صریح نویسی، نظریه هرمنوتیکی اشتراوس را مورد نقد جدی قرار می دهد؛ چراکه نشان می دهد پوشیده نویسی احتملاً سلیقه شخصی برخی از فلاسفه بوده است. در این مقاله نشان داده شده است که هرمنوتیک اشتراوس در عین نقاط قوّتی که دارد، نمی تواند به عنوان نظریه ای کلی و عمومی برای تفسیر فلسفه باستانی و اسلامی کاربرد داشته باشد.
۴.

علم حضوری موثر در ادراک حسی و لوازم معرفت شناختی آن از دیدگاه حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علم حضوری ادراک حسی تأثر مادی خطای حسی واقع گرایی معرفت شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۱ تعداد دانلود : ۴۴۰
هنگام ادراک حسی دو مرحله اتفاق می افتد، یکی تاثیرپذیری عضو حسی و دیگری ادراکِ نفس است مرحله اول مادی و مرحله دوم مجرد است. براساس اتحاد نفس و بدن، نفس به تأثراتِ مادی که در اعضای حسی واقع می شود علم دارد و این علم، از سنخِ علم حضوری است برخی از شارحین حکمت متعالیه همچون علامه طباطبائی و شهید مطهری به این دیدگاه گرایش دارند از لوازم معرفت شناختی این نظریه، توانایی بر تبیین علتِ پیدایش برخی از خطاهای حس است همچنین این دیدگاه، بنایی معرفتی در جهت دفاع از نظریه واقع گرایی غیرمستقیم در ارتباط با متعلق ادراک حسی می باشد که بزرگان حکمت اسلامی بدان گرایش دارند. پذیرش حضوری بودن علم به تأثرِ مادیِ عضو حسی، با قول به حصولی بودن ادراک حسی قابل جمع است. ابن سینا و صدرا قائل به حصولی بودن ادراک حسی اند، در نقطه ی مقابل سهروردی و سبزواری قائل به حضوری بودن آنند. طبق دیدگاه اخیر، نفس خودِ خارج را می یابد، بنابراین عدمِ تطابق ادراک با خارج متصور نیست این در حالی است که هنگام مواجهه ابزار حسی با خارج، در برخی موارد صورتِ غیرمطابق با واقع بر نفس پدیدار می گردد، در نتیجه نمی توان قائل به حضوری بودن ادراک حسی شد.
۵.

بازسازی استدلال خطای ادراکی برای اثبات نظریه وجود ذهنی با نظر به ادله نظریه داده های حسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وجود ذهنی داده های حسی خطای حسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۱ تعداد دانلود : ۵۴۷
یکی از نظریه های مطرح در وجودشناسی فلسفه اسلامی نظریه وجود ذهنی است. فیلسوفان مسلمان دلایل متعددی بر له این نظریه ارائه داده اند که عمدتاً بر پایه ادراک معدومات شکل گرفته است. در مباحث فلسفه ادراک حسی معاصر، نظریه های متفاوتی در تفسیر ادراک حسی عرضه شده که از این میان نظریه «داده های حسی» شباهتهای قابل توجهی با نظریه وجود ذهنی دارد. پاره ای ادله ارائه شده بر له نظریه داده های حسی بر مسأله خطای حسی استوار شده اند. در تقریر این ادله از اصولی همچون اصل پدیداری و اصل رابطه ای استفاده شده است. مسئله قابل طرح این است که چگونه می توان از این ادله، دلایل جدیدی را به نفع نظریه وجود ذهنی اقامه کرد؟ در مقاله حاضر پس از مروری فشرده بر این دو نظریه و بیان شباهتها و تفاوتهای آنها، ادله نظریه داده های حسی که بر مسأله خطای حسی استوارند تحلیل می شوند. در مرحله بعد دو استدلال جدید بر نظریه وجود ذهنی با بهره گیری از دو اصل «حضور» و «تضایف» ارائه خواهند شد. بر اساس اصل حضور، مدرَک برای مدرِک حاضر است (وجود دارد) و چون در موارد خطای حسی وجود خارجی مدرَک با ویژگیهای پدیدار شده منتفی است، وجود ذهنی آن ثابت می شود. مقتضای اصل تضایف نیز آن است که در موارد خطای حسی مدرَک با ویژگیهای پدیدار شده (به عنوان امر متضایف با مدرِک) از وجود بالفعل برخوردار است و چون در این موارد مدرَک با این ویژگیها در خارج نیست وجود ذهنی آن نتیجه خواهد شد.
۶.

بررسی و مقایسه آرای ارسطو و فارابی در مسئله خطای حسّی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معرفت خطای حسی سوفیزم ارسطو فارابی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۳ تعداد دانلود : ۲۸۷
در فلسفه ارسطو و فارابی معرفت از حواسّ آغاز می گردد. این رویکرد به اکتسابِ معرفت، با دو چالش مطرح شده توسّط سوفیزم دربابِ ادراکاتِ حسّی _ یعنی «خطای حسّ» و «تفسیرهای متعارض از ادراکاتِ حسّی»_ مواجه می شود. ارسطو با تقسیمِ محسوسات به «مختصّ» و «مشترک» و طرحِ مفهوم «شرایط متعادل» و همچنین با طرح دوگانه ی «نمود» و «ادراک» تلاش می کند به این دو مسئله پاسخ دهد. فارابی نسبت به چالش دوّم موضِعی اتّخاذ نکرده است امّا در بابِ چالش اوّل با تقسیم یقین به «تامّ» و «غیرتامّ» راهکار متفاوتی را ترسیم می کند. از منظرِ وی یقینِ ناشی از «ادراکاتِ حسّی» یقین غیرتامّ است و با پایبندی به شرایط سه گانه ای، می توان به یقین های حاصل از شهودِ حسّی پایبند بود. به نظر می رسد هیچ یک از دو راهکارِ این دو متفکّر در حلّ مسئله خطای حسّی تامّ نیست؛ امّا راهکار ارسطو در تبیین مسئله، قابل دفاع تر از نظر فارابی است.
۷.

علم حضوری مؤثر در ادراک حسی و لوازم معرفت شناختی آن از دیدگاه حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علم حضوری ادراک حسی تأثر مادی خطای حسی واقع گرایی معرفت شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱ تعداد دانلود : ۱۵۱
هنگام ادراک حسی دو مرحله روی می دهد: یکی تأثیرپذیری عضو حسی و دیگری ادراکِ نفس. مرحله اول مادی و مرحله دوم مجرد است. براساس اتحاد نفس و بدن، نفس به تأثرات مادی که در اعضای حسی واقع می شود علم دارد و این علم، از سنخِ علم حضوری است. برخی از شارحان حکمت متعالیه همچون علامه طباطبائی و شهید مطهری به این دیدگاه گرایش دارند. از لوازم معرفت شناختی این نظریه، توانایی بر تبیین علتِ پیدایش برخی از خطاهای حس است همچنین این دیدگاه، بنایی معرفتی در دفاع از نظریه واقع گرایی غیرمستقیم در ارتباط با متعلق ادراک حسی است که بزرگان حکمت اسلامی بدان گرایش دارند. پذیرش حضوری بودن علم به تأثر مادیِ عضو حسی، با قول به حصولی بودن ادراک حسی قابل جمع است. ابن سینا و صدرا قائل به حصولی بودن ادراک حسی اند، در نقطه مقابل سهروردی و سبزواری قائل به حضوری بودن آنند. طبق دیدگاه اخیر، نفس خودِ خارج را می یابد، بنابراین عدمِ تطابق ادراک با خارج متصور نیست این در حالی است که هنگام مواجهه ابزار حسی با خارج، در برخی موارد صورتِ غیرمطابق با واقع بر نفس پدیدار می گردد، در نتیجه نمی توان قائل به حضوری بودن ادراک حسی شد.
۸.

تحلیل و بررسی چالش ها و راه حل های مسئله «خطای حسی» در حکمت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۹۳ تعداد دانلود : ۲۰۸
وجود خطا در ادراکات حسی، چالش های فلسفی متعددی را به همراه دارد. از این رو پرداختن به دیدگاه ها و راه حل های فلاسفه مسلمان در این مسئله اهمیت پیدا می کند. در این نوشتار به روش کتابخانه ای به جمع آوری اطلاعات، و با روش عقلی به تحلیل آن پرداخته شده است؛ به این صورت که ابتدا به چیستی علم حسی و فرایند پیدایش آن در حیطه بدن و نفس پرداخته شده است، سپس چالش های نشئت گرفته از مسئله خطای حسی مورد تبیین قرار گرفته و در ادامه به نحوه مواجهه حکمای مسلمان با مسئله خطای حسی و چالش های آن پرداخته شده است. با تحلیل دیدگاه حکمای مسلمان چنین نتیجه گرفته شده که محورهای مواجهه حکما در مورد خطای حسی عبارت اند از: 1 عدم اتصاف ادراک حسی به خطا و صواب؛ 2 تأثیر قوه واهمه و متخیله در خطای حسی؛ 3 کشف و تصحیح خطای حسی به واسطه قوه عاقله. از نظر نویسندگان با تحلیل و تفکیک جنبه های معرفت شناختی و هستی شناختی ادراکات حسی، مشخص می شود که ادراکات حسی به معنای حقیقی قابل صدق و کذب هستند و اعتبار معرفت شناختی آن ها مبتنی بر فکر و تعقل است. از این رو، ادراکات حسی و قضایای محسوسات از تحت بدیهیات و یقینیات خارج می شوند.
۹.

مکانیسم ابصار و خطای حسی در نظر خواجه نصیرالدین طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۷۹ تعداد دانلود : ۲۵۶
چگونگی رؤیت شیء و رخ دادن خطاهای حسی از پرسشهای پیشرو در هر نظام معرفتی ازجمله در  معرفتشناسی طوسی است. اهمیت این مسئله به این دلیل است که حواس و دادههایشان آغازگر فرایند  تحقق یافتن معرفتی یقینی نسبت به اشیاء هستند. در این مقاله سعی میشود در بخش اول، دیدگاه  خواجهنصیرالدین طوسی دربارۀ نحوۀ ابصار بررسی گردد؛ سپس در بخش دوم با تمایز نهادن میان احساس  و ادراک حسی و بررسی قوای ادراکی چگونگی و محل وقوع خطا ازنظر وی تبیین گردد. بنابر یافتههای  تحقیق در بخش اول، طوسی را باید از فیلسوفان معتقد به خروج شعاع دانست اما نه خروج به معنای رایج  آن. بر همین اساس خطای حسی نیز از منظر او معنا ندارد. لکن این به معنی نفی خطاهای ادراکی نیست. در  بخش دوم، این نظر طوسی با لحاظ دو رویکرد سلبی و ایجابی بررسی میشود. او در نگاه سلبی معتقد است  خطا در مرحلۀ احساس بصری، رخ نمیدهد و بنابراین محسوس به معنای دادههای حس که از طریق  اندامهای حسی حاصل میشود عاری از خطا است؛ زیرا ابصار بهواسطۀ خروج شعاع محقق میشود. در  رویکرد ایجابی نظر وی این است خطا به ادراک حسی و داوری عقل بازمیگردد و تحت تأثیر قوۀ خیال  رخ میدهد. به تعبیر دیگر منشأ وقوع خطا، در تطبیق دادن محسوس با واقعیت خارجی است که این امر در  حیطۀ فعل عقل است. بدین ترتیب گرچه عقل در معرض لغزش و خطا است اما این مسئله به معنای بیاعتباری معرفت نخواهد بود.
۱۰.

ادراک حسی و مسئله خطا نزد ارسطو و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارسطو ابن سینا ادراک حسی خطای حسی تفسیر داده حسی تفسیر شیء مادی رئالیسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۶۴
ادراک حسی یکی از حوزه های جدید فلسفه معاصر است که ناظربه شناسایی متعلَّق اصلی ادراک حسی و امکان تصور متعارف از ادراک حسی است. محور مسئله ادراک حسی، خطای حسی و توهم است؛ به نحوی که پاسخ به اشکال خطای حسی و توهم، تعیین کننده پاسخ ما به متعلَّق حقیقی ادراک حسی خواهدبود. ارسطو و مشّائیان مسلمان، به ویژه ابن سینا، به خطای حسی توجه کرده اند؛ اما در راستای تعیین حقیقت ادراک حسی آن را مبنا قرارنداده اند. ما در این مقاله باتکیه بر استدلالِ بر خطای حسی نشان داده ایم که در آثار ارسطو از خطای حسی دو معنا وجوددارد که به دو برداشت راجع به حقیقت ادراک حسی منجر می شود. معنای متضمّن داده حسی منجر به پذیرش رئالیسم غیرمستقیم و معنای متضمّن خود شیء مادی منجر به پذیرش رئالیسم مستقیم می گردد. مفسران و فیلسوفانِ پس از ابن سینا، به ویژه خواجه نصیر، اغلب با درنظرگرفتن چیزی شبیه به تفسیر داده حسی، نوعی رئالیسم غیرمستقیم را از دیدگاه های ابن سینا ترویج کرده اند که تحت عنوان «وجود ذهنی» پذیرفته شده است. ما نشان داده ایم که با نظر به ملاحظات فخر رازی، تفسیر شیء مادی از خطای حسی در ابن سینا نیز همچون ارسطو ممکن است؛ ازاین رو نوعی رئالیسم مستقیم را می توان به ابن سینا نسبت داد که با مادی دانستن ادراک حسی و خیالی در فلسفه ابن سینا نیز سازگار است.