مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
ناشناخت گرایی
حوزه های تخصصی:
شکاکیت اخلاقی یکی از مباحث بسیار مهم و تاثیر گذار در حوزه ی فلسفه ی اخلاق می باشد که همواره مورد توجه فیلسوفان اخلاق بوده است. این امر از آن جهت است که رسیدن به معرفت قطعی در حوزه اخلاق یکی از بنیادی ترین دلنگرانی های فیلسوفان اخلاق بوده است. بر همین اساس نوشتار پیش رو بر آن است که ضمن ارائه تعریفی دقیق از مقوله ی شکاکیت اخلاقی، دلایل مدافعان و مخالفان آن را نیز مطرح کند. از آن جا که شکاکیت اخلاقی مبحثی است مربوط به حوزه ی معرفت شناسی اخلاق، شکاکان اخلاقی برای رد معرفت اخلاقی دو مولفه ی مهم آن، یعنی توجیه و صدق را مورد حمله قرار می دهند در این پژوهش دلایل آنان برای رد این دو مولفه را بیان خواهیم کرد. پس از ذکر ادله ی شکاکان اخلاقی، پاسخ های مدافعان معرفت اخلاقی به این اشکال ها را مطرح می کنیم.
جعل معنا از نگاه سارتر و نقد و بررسی آن بر اساس مبانی شناخت گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جعل و کشف معنا دو دیدگاه بنیادین در معنای زندگی هستند که هر کدام موافقان و مخالفانی را به خود اختصاص داده اند. سارتر با تبیین وجودِ فی نفسه و وجودِ لنفسه، و همچنین مفاهیمی همچون امکان ناضرور، آزادی و فردیت، ابتدا جهان را از هر معنایی تهی می کند و سپس برای استعلای خویش و همچنین عدم انفعال، در پی جعل معناست. بنابراین، در این حوزه، سارتر را می توان یک ناشناخت گرا و سوبژکتیویست خواند و از این رو انتقادات مربوط به این دو نحله به سارتر نیز تعلق می گیرد. برای نمونه، سارتر با سوبژکتیو دانستن معنا امکان هر گونه داوری معرفتی را درباره صدق و کذب دیدگاه اخذشده از بین می برد. در عین حال، به نظر می رسد، با توجه به مبانی معرفتی ناشناخت گرایان و سوبژکتیویست ها، می توان از قوت این نقد کاست. همان طور که می دانیم، تأکیدِ سارتر و سایر اگزیستانسیالیست ها بر جعل و یا کشف معنا شدیداً وابسته به فرد و ساختار سوبژکتیو اوست. بنابراین به نظر می آید با توجه به بنیان های فلسفی سارتر، نقدهای مبتنی بر شناخت گرایی بر سارتر وارد نباشد.
فلسفه اخلاق استاد جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استاد جوادی آملی ماهیت گزاره های اخلاقی را اعتباری می داند. اعتبار یک فعل نفسانی است که انسان با توجه به واقعیت های موجود و غایات مطلوب، قبل از هر عملی عموماً و نیز قبل از عمل اخلاقی خصوصاً مرتکب می شود. نظریه اعتبار نظریه ای است در باب فلسفه عمل به طور عام و فلسفه اخلاق به طور خاص. به تصریح ایشان ماهیت گزاره های اخلاقی انشائی است که ابراز همان اعتبار است و گزاره های اخلاقی که صورت خبری دارند نیز در واقع انشائی هستند. اعتبارات در حوزه اخلاق، اعتبارات دل بخواهی و گزاف نیستند، بلکه بر در نظر گرفتن واقعیات و اهداف مشترک انسانی مبتنی اند. این نظریه را می توان از نظریات ناشناخت گرایی اخلاقی برشمرد که گزاره های اخلاقی را قابل صدق و کذب نمی دانند. بر خلاف بسیاری از ناشناخت گرایان، ایشان مطلق گرای اخلاقی است و معتقد است گزاره های اخلاقی با وجود غیرشناختی بودن برهان پذیرند و همان گونه که بدیهیاتی در حوزه نظر وجود دارد، بدیهیاتی نیز در حوزه عمل وجود دارد. این امر باعث می شود که برهان و بداهت، مختص قضایای خبری نباشند. غایت اخلاق تکامل فرد است که به تبع، تکامل جامعه را به همراه خواهد داشت. بنابراین گرچه حسن فعلی فواید خویش را دارد، تکامل به حسن فاعلی نیز نیاز دارد. تبلور حسن فاعلی در ملکه شدن فضایل است. ملکه شدن فضایل، بصیرت هایی را در قوه تشخیص به دنبال دارد. به نظر می رسد به لحاظ هنجاری می توان استاد جوادی آملی را فضیلت گرا نامید؛ اما این فضیلت گرایی با عمل به وظیفه و در نظر گرفتن نتایج عمل در شرایطِ مخصوص منافاتی ندارد، بلکه شخص فضیلت مند در تشخیص افعال نیک و نتایج افعال نیک، بصیرتی افزون خواهد داشت. اخلاق در حوزه تدین معنای متفاوتی خواهد داشت؛ زیرا اعتبارها بر واقعیت ها مبتنی اند، و وجود خدا و زندگی پس از مرگ، به عنوان واقعیت، اعتبارات خاص خود را برای اَعمال، طلب می کنند. همچنین اعتقاد به خدا و زندگی پس از مرگ، انگیزه اخلاقی را تشدید می کند و هدف زندگی اخلاقی را از زندگی دنیوی فراتر خواهد برد.
تبیین و نقد نگاه فیلیپس به گرامر دعا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فیلیپس با نگاهی ناشناخت گرایانه به زبان دین معتقد است در گرامر دعا نباید به دنبال اثبات موجودی متعالی به عنوان متعلق نیایش بود، بلکه باید اولویت را به تبیین معناداری دعا در نحوه زندگی دینی داد. فیلیپس با مقایسه سحر و دعا نشان می دهد که این دو شیوه هایی فراطبیعی برای تحصیل مطلوب تلقی می شوند، با این تفاوت که اهمیت دعا برای متدینان در تغییری است که در زندگانی ایشان ایجاد می کند. از سوی دیگر، ساحر معتقد است اوراد وی دارای تأثیر عینی بر پدیده ها است، اما متدینان چنین نگاهی به ادعیه ندارند. فیلیپس نتیجه می گیرد که دعا امری درونی است و معنای آن صحبت کردن با خدا درباره رنج ها و آرزوها است. دعا برای متدینان تلاش جهت یافتن معنا و امیدی است که ایشان را از عوامل مخرب زندگی نجات می دهد. از همین روست که دعاکننده می تواند الوهیت خدا را در دعا درک کند. دیدگاه فیلیپس دچار دور است، نگاه هنجاری (دستوری) او در خصوص معنای دعا با نظریه بازی های زبانی ویتگنشتاین در تضاد قرار دارد، و ایده او درباره وجه تمایز دعا از جادو با مبانی پوزیتیویستی وی در تعارض است.
متافیزیک، معرفت شناسی، اخلاق و مبنای فلسفی مسؤولیت مدنی در پارادایم اقتصادی
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پرسش اصلی این مقاله این است که در بحث از قاعده مسؤولیت مدنی، آیا چیزی تحت عنوان پس زمینه فلسفی خاصِ هر نظریه ی خاص، برای نمونه تقصیرگرایی یا نظریه مسؤولیت محض یافتنی است؟ البته صرفاً در پارادایم اقتصادی؛ یعنی آنجا که در مسؤولیت مدنی به دید ه شیوه ای برای تخصیص هزینه های یک رخداد نگریسته می شود . مواد و روش ها: این پژوهش کتابخانه ای و به شیوه ی پژوهش های توصیفی - تحلیلی به اجرا درآمده است . ملاحظات اخلاقی: در تمام مراحل نگارش پژوهش حاضر، ضمن رعایت اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است . یافته ها: استدلال شده که تقصیرگرایی و نظریه های مسؤولیت محض در پارادایم اقتصادی (1) فی حدنفسه مستلزم تصدیق انگاره اراده آزاد، تصدیق یا تکذیب جبر طبیعی یا الهیاتی نیستند و می توانند نسبت به این منازعات فلسفی بلااقتضاء باشد؛ (2) در شرایطی که اخلاق، خود مبتنی بر محاسبات هزینه-فایده باشد، همراهی مسؤولیت حقوقی و اخلاقی را به واسطه بهره مندی از یک مبنای محاسباتی مشترک خواهیم داشت و نه تلازم این دو را؛ (3) مستلزم ناشناخت گرایی اند و (4) فهم اقتصادی از این نظریه ها، تأثیری بر چگونگی وابستگی این نظریه ها به مناقشات فلسفی در باب مفاهیم علیت و سببیت ندارد . نتیجه گیری: ناشناخت گرایی، عدم ابتنای مسؤولیت حقوقی بر مسؤولیت اخلاقی، استقلال و تأثیرناپذیری قاعده مسؤولیت مدنی در این پارادایم از مناقشات فلسفی پیرامون اختیار انسانی و همچنین مناقشات فلسفی دیرپا در باب مفهوم علیت همگی از لوازم تعبیر اقتصادی از نظریه های مسؤولیت مدنی اند .
تبیین معرفت شناختی واقع گرایی، مبانی و مؤلفه های آن در گزاره های اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ شماره ۲۹۷
19-26
حوزه های تخصصی:
یکی از دیدگاه ها پیرامون چیستی گزاره های اخلاقی، واقع گرایی است. در باور واقع گرایان، ورای گزاره های اخلاقی واقعیتی نهفته است و ارزش صدق و کذب آنها خارج از اذهان ماست. به تعبیری، اینکه ما چگونه می اندیشیم در وجود گزاره های اخلاقی و اصالت و واقعیت آنها بی تأثیر است. باور به واقع گرایی بر مبنای دیگری استوار است که از آن به شناخت گرایی تعبیر می کنند. شناخت گرایان بر این باورند که اولاً احکام اخلاقی صدق و کذب پذیرند و ثانیاً صدق شان در نهایت به وسیله واقعیت های در دسترس، به دست می آید. آن سوی واقع گرایی، ناواقع گرایی و در نتیجه، ناشناخت گرایی است که عواقبی همچون افتادن در دام نسبیت و بی معنایی احکام اخلاقی را در پی دارد. مقاله می کوشد به روش کیفی، توصیفی و تحلیلی مبتنی بر منابع کتابخانه ای به تبیین هویت معرفت شناسانه گزاره های اخلاقی بپردازد و ضمن بیان تعریف و مبانی واقع گرایی، نتایج ناواقع گرایی را بیان کند.
مواجهه انتقادی شناخت گرایان با نظریه ناشناخت گرایی هیر با تأکید بر مفاهیم قوی اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متافیزیک سال چهاردهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۴
85 - 98
حوزه های تخصصی:
پرسش از امکان ارزش صدق وکذب در گزاره های اخلاقی، مبتنی بر نوع پاسخ به آن، بحث شناخت گرایی و ناشناخت گرایی را در فلسفه اخلاق بنا می نهد. ریچارد مروین هیر، به عنوان یکی از طرفداران ناشناخت گرایی، با طرح نظریه توصیه گرایی، ازسویی امکان ارزش صدق وکذب گزاره های اخلاقی را نفی می کند و ازسوی دیگر، شروط چهارگانه ای را برای اخلاقی بودن گزاره ها برمی شمرد که عبارت اند از: توصیه ای بودن، ساختار منطقی داشتن، تعمیم پذیری و دارای اصول بودن. درمقابل، شناخت گرایان که طی چند دهه به نقد این دیدگاه پرداخته اند، با استفاده از مسئله مفاهیم قوی اخلاقی که آنها را تأثیرپذیر از جهان می دانند، می کوشند توصیه گرایی هیر را با چالش روبه رو کنند. نگارندگان ضمن تردید در مسئله مفاهیم قوی اخلاقی به عنوان نقدی بر توصیه گرایی، آن را تمایل به نوعی نسبیت گرایی می پندارند که خود مورد تشکیک است. علاوه براین، نگارندگان بر این باورند که نظریه هیر با اشکالاتی مهم مواجه است که امکان تبدیل بی وجه جملات خبری به توصیه ای و جامع ومانع نبودن شروط پیشنهادی او برای اخلاقی بودن گزار ه ها، از زمره آنها محسوب می شود.