مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
واقع گرایی
منبع:
سیاست دوره ۴۲ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲
193 - 209
حوزه های تخصصی:
در بسیاری از برداشت های متعارف از مورگنتا، وی متفکری در قالب کلی تجدد گرایی قلمداد می شود. در این چارچوب، واقع گرایی مورگنتایی نوعی تلاش جهت ارائه الگویی علمی از رفتار سیاسی انسان دانسته می شود؛ در حالی که مورگنتا خود از منتقدان اصلی الگوسازی جهت تبیین و پیش بینی رفتار انسان است. در این مقاله بر آن هستیم تا با بیان ریشه های فلسفی تفکر مورگنتا کژتابی هایی را بیان کنیم که درباره اندیشه های او شکل گرفته است. در واقع، برداشتی بدیل از مورگنتا منجر می شود به این که تقسیم بندی دووجهی مبتنی بر تضاد میان فلسفه هنجاری و دیدگاه های علم گرا شکسته شود. زیرا از یک سو، مورگنتا آرمان گرایی را رد می کند و از سوی دیگر دیدگاه های علم گرا را خام اندیشانه می داند. در این ارتباط، ابتدا برداشت متداول از مورگنتا و سپس دیدگاه بدیل در قالب معرفت شناسی، هستی شناسی و روش شناسی وی با تأکید بر ریشه های فکری او بیان می شود.
دیدگاه های نظری درباره نقش هویت در سیاست بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۵ بهار ۱۳۹۴ شماره ۱
209 - 227
حوزه های تخصصی:
در پژوهش های علمی دو دهه اخیر در رشته روابط بین الملل، توجه نسبتاً کمتری به نقش عوامل فرهنگی (در مقایسه با عوامل مادی) در فرایند سیاست بین الملل شده است. هویت، به خصوص هویت جمعی، یکی از این عوامل فرهنگی است که نقش شایان توجهی در تعریف منافع ملی و شکل دهی به رفتار سیاست خارجی کشورها ایفا می کند. این مقاله به بررسی مفهوم هویت و نقش آن در فرایند سیاست بین الملل از دیدگاه نظریه های مختلف موجود می پردازد.
سنت واقع گرایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۷ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
201 - 220
حوزه های تخصصی:
یکی از پایه های تدوین نظریه های بومی روابط بین الملل، توجه به سنت های فکری و عملی در طول تاریخ روابط خارجی یک کشور است. البته ایرانیان در طول تاریخ چه در سطح نخبگان سیاسی و چه در سطح نخبگان علمی و فرهنگی تصور و فهم ثابتی از سیاست جهانی نداشته اند و برداشت هایشاندر نتیجه شرایط خاص تاریخی چه در داخل و چه سطح منطقه ای و بین المللی دچار تحول شده است. استدلال اصلی این مقاله آن است که می توان تداوم عنصری واقع گرایانه را در بسیاری از این تصورات و برداشت های متفاوت دید. کاوش در این فهم ها و ضعف ها و قوت های آنها می تواند راه را برای تولید نوعی نظریه «واقع گرایانه ایرانی» در مورد روابط بین الملل با اتکا بر فرهنگ ایرانی و تجارب تاریخی هموار کرده و به فهم رفتار سیاست خارجی ایران در دوره های مختلف کمک کند. این پژوهش در تلاش برای روشن ساختن خصوصیات سنت واقع گرایی در ایران نشان می دهد کهچهار تقریر اصلی از «واقع گرایی ایرانی» را می توان تشخیص داد که عبارت اند از: منطقه ای، انقیادی یا تسلیم طلبانه، عمل گرایانه و انتقادی/مواجهه جویانه. این تقریرات بیشتر براساس نگاه سیاستمداران و دولتمردان و تا حدی براساس عملکرد سیاست خارجی ایران استخراج شده اند.
مبارزه با تروریسم بین المللی: الزامات عملی و چالش های نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۷ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
611 - 628
حوزه های تخصصی:
این مقاله در پی واکاوی بخشی از علل ناکامی دولت ها و نهادهای بین المللی در مهار تروریسم فزاینده است. اینکه با وجود اجماع نظر موجود درباره تهدیدهای ناشی از تروریسم، چرا تاکنون همکاری های بین المللی برای مبارزه با این پدیده ناکارامد بوده است. متن حاضر، از چشم انداز نظریه های روابط بین الملل در پی پاسخگویی به این پرسش برآمده و با روشی تبیینی و تحلیلی، امکانات و محدودیت های هر یک از رویکردهای نظری واقع گرایی، لیبرالیسم و سازه انگاری را مدنظر قرار داده است. غلبه واقع گرایی و تفکرات مبتنی بر آن، به سبب تعارض سنت های واقع گرایانه پذیرفته شده دولت ها با برخی نتایج حاصل از سازوکارهای موجود همکاری بین المللی برای مبارزه با تروریسم، بیشتر مورد توجه بوده است. یافته های این مطالعه نشان می دهد که در ابتدا، درک متفاوت دولت ها از پدیده تروریسم و اختلاف نظر در تعریف عملیات تروریستی، که به تعارض در شناسایی مصادیق منجر می شود، مانع بزرگ همکاری های بین المللی است. سپس، فاصله موجود در اولویت بندی دولت ها که براساس منافع ملی هر یک از آنها شکل می گیرد، فرایند همکاری های بین المللی را به شدت تحت تأثیر قرار می دهد و علاوه بر آن، تلاش قدرت های بزرگ برای بهره برداری از این فرصت های همکاری بین المللی در جهت پیشبرد منافع و اهداف خود، زمینه های اصلی ناکامی همکاری ها و نیز نهادهای بین المللی در مبارزه با تروریسم است.
نسبت قیاس ناپذیری با نسبی گرایی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال هجدهم بهار ۱۳۹۲ شماره ۱ (پیاپی ۶۹)
34 - 52
حوزه های تخصصی:
قیاس ناپذیری یکی از مفاهیم اصلی در رویکردهای تکثرگرایانه معاصر است که در گسترش و تثبیت نسبی گرایی در دو حوزه شناخت شناسی و وجودشناسی نقشی محوری ایفا کرده است. در این نوشتار نخست جایگاه و کارکرد مفهوم قیاس ناپذیری در فلسفه معاصر بررسی خواهد شد و سپس با محور قراردادن دیدگاه تامس کوهن مبنی بر قیاس ناپذیری پارادایم های متکثر در طول تاریخ علم، دلایل تاریخی و منطقی این انگاره و ابعاد نسبی گرایانه آن بحث خواهد شد. در ارزیابی نهایی نیز از پیش فرض ضدرئالیستی این انگاره بحث می کنیم و از این رهگذر، استدلال خواهد شد که با قیاس ناپذیری امکان دفاع از عقلانیت و امکان گفت و گوی انتقادی از دست می رود.
اهمیت تعهدات فراهنجاری آرمان علم غیرارزش بار(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیبست و یکم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴ (پیاپی ۸۴)
124 - 148
حوزه های تخصصی:
مطابق آرمان علم غیرارزش بار در ارزیابیِ معرفتیِ نظریه های علمی تنها ارزش های معرفتی می توانند نقش مشروع داشته باشند. در این مقاله نشان خواهیم داد که این آموزه بر تصویری از علم و رابطه آن با ارزش ها مبتنی است که تعهدات فراهنجاری معینی در پی دارد و توجه به این تعهدات مهم است. برای این منظور نخست چارچوب کلی نظریه فراهنجاری را به اختصار معرفی می کنیم و سپس به بیان پیش فرض هایی می پردازیم که در پس آرمان علم غیرارزش بار درباره رابطه علم و ارزش ها وجود دارد و سپس تعهدات فراهنجاری مشخصی را از آنها نتیجه می گیریم. همچنین با معرفی اجمالی استدلال هایی که بیشتر در مخالفت با آموزه آرمان علم غیرارزش بار اقامه شده اند، نشان می دهیم که در این استدلال ها توجهی به پیش فرض های فراهنجاریِ این آموزه نشان داده نشده است. در نهایت این پرسش مطرح و پاسخ داده می شود که آیا در بحث از آرمان علم غیرارزش بار، توجه به ملاحظات فراهنجاری ضرورتی دارد؟
بازخوانی دیدگاه دیویی درباره ی واقع گرایی در علم (برمبنای بخش هایی از کتاب هنر به منزله ی تجربه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جان دیویی در کتاب هنر به منزله ی تجربه نظریه ای بدیع درباره ی زیبایی و هنر ارائه می دهد که ریشه های آن را می توان در نگاه تکاملی و هگلی وی جست. کتاب ضمن معرفی نگاهی نو به هنر، به نحوی حاشیه ای به مقایسه ی علم و هنر می پردازد تا خواننده را در رسیدن به آراء نویسنده در فلسفه ی هنر راهنمایی کند. مقاله ی حاضر به بازنویسی دیدگاهدیویی درباره ی واقع گرایی علمیمی پردازد.در این بازنویسی دعوی بر آن است که می توان با مقایسه هایی که دیویی میان هنر و علم در هنگام نگارش کتاب هنر به منزله ی تجربه انجام داده است، به درک بهتری از دعوای کنونی فلسفه علم میان واقع گرایان علمی و ساخت گرایان اجتماعی رسیددرواقعدیویی تصویری از اندرکنش مداوم انسان و جهان پیرامون ارائه می دهد که نه با خوانش های متعارف واقع گرایی در فلسفه ی علم سازگار است و نه با برداشت های رایج ساخت گرایی اجتماعی می خواند.
معمای جدید استقرا و انواع طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه علم سال نهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
113-138
حوزه های تخصصی:
گودمن نخستین کسی بود که به معمایش درباره استقرا پاسخ داد، هرچند پاسخی نسبی گرایانه که زمینه ای شد برای پروژه برساخت گرایی وجودشناختی اش. واقع گرایانی که دغدغه حفظ معرفت استقرایی را داشتند اما کوشیدند با نقد راه حل او و ارائه راه حلهای بدیل اعتبار قاعده استقرا و نتیجتا معرفت استقرایی را بازیابی کنند. در اینجا من سه واکنش جکسون، الدر و گادفری اسمیت را به معما و راه حل گودمن بررسی می کنم. این ارزیابی با محوریت ایده انواع طبیعی انجام می شود، ذیل این پرسش که آیا این ایده (با فهمی واقع گرایانه) می تواند راهی برای حل معمای گودمن به روی ما باز کند یا خیر؟ واکنش جکسون را به پشتوانه نقدهای الدر و گادفری اسمیت به نقد می کشم. پس از آن به سراغ راه حل الدر می روم و نشان خواهم داد پیشنهاد او حاوی نوعی مصادره به مطلوب است. سپس راه حل گادفری اسمیت را بررسی خواهم کرد، که در واقع نوعی بازسازی از راه حل جکسون است، با این تفاوت که به جای مفهوم پردازی فلسفی، به قواعد روش شناسی آماری توسل جسته است. به عقیده من این پیشنهاد از یک سو پیشنهاد خوبی برای حل معمای گودمن است، و از سوی دیگر قویا نیز بر فرض انواع طبیعی تکیه دارد. اما در عین حال نمی تواند راه حل خود گودمن را از حیّز انتافع ساقط کند؛ راه حلی که از قضا به لحاظ متافیزیکی نیز سبکتر است.
اندیشه های فردوسی و نظریه های روابط بین الملل واقع گرایی یا آرمان گرایی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاهنامه فردوسی یکی از گنجینه های ادب فارسی است که آن را چونان سندی که در بردارنده هویت باستانی و اصیل ایرانی باشد، دانسته اند. این اثر عموماً از زاویه ادبی و تاریخی مورد توجه واقع شده و کمتر به انعکاس مفاهیم و پدیده های سیاسی در آن توجه شده است. سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که نگاه فردوسی در شاهنامه به پدیده های سیاسی و جهان پیرامون خود به کدام یک از رویکردهای نظری در روابط بین الملل نزدیک تر است؟ فردوسی را باید یک واقع گرای سیاسی بخوانیم یا یک آرمان گرا؟ برای این منظور از روش تطبیقی استفاده شده و تلاش گردیده است تا با استخراج مهم ترین شاخصه های دو نظریه فوق، ارزیابی از اندیشه های فردوسی حاصل شود. یافته های پژوهش نشان می دهد درحالی که فردوسی به لحاظ مباحث فرانظری به دیدگاه های سازه انگارانه نزدیک است، اما در مباحث نظری او را باید یک واقع گرا خواند. این نکته به ویژه در تفسیرهایی که از سرشت انسان، جنگ، قدرت و امنیت به دست می دهد بیش از هر چیز نمایان است. با این توضیح که واقع گرایی او از جنس هابز و والتز نیست و به نوعی به وجهی جدید با نام «واقع گرایی آرمان خواهانه» نزدیک می شود.
تبیین و نقد هرمنوتیک اشتراوس در زمینه تفسیر اندیشه های فلسفی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لئو اشتراوس با تقلیل ذات جامعه به عقیده و ذات فلسفه به دانش، و رسم تضادی میان عقیده/دانش به این نتیجه رسید که فیلسوفان اغلب مجبور بوده اند به پوشیده نویسی و نوشتن بین سطور روی بیاورند. در نوشته های افلاطون، فارابی، ابن سینا، سهروردی و دیگر فلاسفه بزرگ می توان مویداتی برای لزوم پوشیده نویسی باشد. با این حال، چند نقد بر این نظریه وارد است: نخست، اشتراوس تمامی نظریه خود را بر مبنای تضاد دانش/عقیده استوار می سازد اما اگرچه میان آنها نوعی تضاد برقرار است، چنین نیست که مطلقاً همدیگر را طرد کنند؛ دوم، وجود فلاسفه ای که در فلسفه تقلید می کنند هم کلیت نظریه را نقض می کند و هم تقابل میان دانش/عقیده؛ و سوم، وجود سنت شرح نویسی وسیع در میان فیلسوفان غربی و اسلامی، نیز برخلاف نظریات اشتراوس است؛ چراکه دلیل موجهی وجود ندارد که فیلسوف صاحب نظر دم فروبندد ولی شارح، اندیشه ها را بازگو کند؛ و نیز، چهارم، وجود فلاسفه ای که همعصر و هموطن بوده اند، اما یکی اهل پوشیده نویسی و دیگری اهل صریح نویسی، نظریه هرمنوتیکی اشتراوس را مورد نقد جدی قرار می دهد؛ چراکه نشان می دهد پوشیده نویسی احتملاً سلیقه شخصی برخی از فلاسفه بوده است. در این مقاله نشان داده شده است که هرمنوتیک اشتراوس در عین نقاط قوّتی که دارد، نمی تواند به عنوان نظریه ای کلی و عمومی برای تفسیر فلسفه باستانی و اسلامی کاربرد داشته باشد.
بررسی مؤلفه های واقع گرایی در سه اثر فرانسوا موریاک (بچه کثیف، برهوت عشق و ترز دسکیرو) و جلال آل احمد (بچه مردم، سنگی بر گوری و زن زیادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات تطبیقی به بررسی تلاقی افکار و اندیشه ها در ملت های مختلف و روابط پیچیده فرهنگی، اجتماعی و حتی تاریخی آن در گذشته و حال از حیث تأثیر و تأثر در حوزه های هنری، مکاتب ادبی، جریان های فکری، موضوع ها، افراد، داستان ها و... می پردازد. ادبیات تطبیقی این نکته را به اثبات می رساند که تکامل و شکوفایی ادبیات هر ملت به دور از اندیشه های ادبی و ملی دیگر اقوام ناممکن است. مقاله حاضر به شیوه توصیفی، تحلیلی و تطبیقی، به بررسی مقایسه ای و تطبیقی سه اثر فرانسوا موریاک و جلال آل احمد براساس رویکرد مکتب واقع گرایی می پردازد. یافته های این تحقیق نشانگر این است که هر سه اثر این دو نویسنده که قلمشان را برای برملاکردن عیب ها و نابسامانی های جامعه شان به کار برده اند، به توصیف محیطی تیره اختصاص یافته اند، شخصیت ها در حال فروریزی جسمی و روحی اند، کنش شخصیت ها که برگرفته از فردی خاص یا ترکیبی از مختصات خود نویسنده اند، در مقطع زمانی و مکانی مشخصی است و غالب آن ها می توانند نماینده گروهی از مردم باشند.
واکاوی رئالیستی مدل اعتدال گرا ؛ نگاه نوین حکمرانی خوب در جغرافیای سیاسی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکمرانی خوب مفهومی نو در مدیریت سیاسی و کشورداری نسبت به مدیریت توسعه محور سنتی است. وجه مشخصه و کار ویژه آن نیز به دلیل نقش ممتاز آن در همه ابعاد متضاد زندگی سیاسی، اقتصادی و ... مردم از جمله در تأمین امنیت، آزادی و خدمات اجتماعی، اقتصادی و رفاهی شهروندان در قرن بیست و یکم به صورت هم زمان است. در عرصه سیاسی ایران نیز به طور مشخص در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و دوزادهم شعار حکمرانی خوب در قالب دولت اعتدال گرا با پیروزی در انتخابات بر مسند اداره کشور نشست. مسئله مقاله حاضر این است که مدل اعتدال گرا با نگاه رئالیستی، در عرصه داخلی و بین المللی تا چه اندازه با مدل حکمرانی خوب تطابق و یا حداقل همسویی دارد؟ فرضیه ای را که برای پاسخگویی به سؤال اصلی مقاله در صدد تحلیل آن هستیم این است که به نظر می رسد ویژگی های مدل اعتدال گرا که عبارت اند از اعتقاد و التزام به اسلام رحمانی، قانون اساسی، هویت ایرانی – اسلامی، توجه به مصالح و منافع ملی، تخصص گرایی، شایسته سالاری، خردورزی، توسعه پایدار با تفکر و خط مشی اعتدالی و فراجناحی با مدل حکمرانی خوب سازگاری نسبتاً بالایی دارد. نتایج این مقاله نیز نشان می دهد که دولت تدبیر و امید با در نظر داشتن متغیر مهم نظام بین الملل و پذیرش اصول مشترک و اساسی واقع گرایی که همانا مفروضه دولت محوری، مفروضه عقلانیت و مفروضه قدرت است، ابتدا سعی در ایجاد توازن قوا در عرصه بین المللی به نفع ایران داشت و این مهم را هم زمان از طریق تقویت شاخص های اقتصادی و اجتماعی حکمرانی خوب در داخل (چراکه قدرت دارای ابعاد مختلفی است) و مذاکره با قدرت های جهانی در عرصه ی خارجی به پیش برد. با توجه به این مقدمه در این مقاله تلاش خواهد شد با استفاده از منابع کتابخانه ای و مقالات علمی و پژوهشی و استفاده از نقشه ها و نمودارهای مختلف به توصیف و تحلیل موضوع مورد مطالعه پژوهش پرداخته شود. Abstract Good governance is a new concept in political management and management towards the development of traditional-oriented management. Its characteristic feature and its special work is also due to its privileged role in all the conflicting dimensions of political, economic and ... life, including in providing security, liberty and social, economic and welfare services of citizens in the 21st century. In the political arena of Iran, in the eleventh and two-day presidential elections, the slogan of good governance in the form of a moderate government with the victory of the elections was held in the country's governing body. The issue of the present paper is that the moderator model, with a realistic view, in the domestic and international arena, is consistent with or at least consistent with the model of good governance? The hypothesis to answer the main question of the article we are trying to analyze it, it seems the features of the moderate model, namely, the belief and commitment to Islam Rahmani, the constitution, the Iranian- Islamic identity, attention to national interests and interests, specialization, meritocracy, wisdom, Sustainable development with moderation and phylogeny with a good governance model, it has relatively high adaptability. The results of this article also show that the state of thought and hope, considering the important variables of the international system and accepting common principles and the basic of realism, which is the assumption of a state government, is the assumption of rationality and the assumption of power, first, sought to balance the forces in the international arena in favor of Iran and this is important at the same time by strengthening the economic and social indicators of good governance inside (because power has different dimensions) and negotiating with world powers in the foreign arena. Given this introduction this paper will attempt to use library resources and scientific and research papers and the use of various maps and diagrams to describe and analyze the topic of research.
واقع گرایی و اخلاق لیبرال(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال یازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۲
7 - 30
حوزه های تخصصی:
واقع گرایی اخلاقی بدین معناست که گزاره ها از اموری واقعی، ورای سلیقه و میل یا قرارداد حکایت می کنند. لیبرالیسم به عنوان جریانی تاریخی، مکاتب و نظریه های متفاوتی را دربرمی گیرد. بررسی واقع گرایی یک دیدگاه، نسبت آن دیدگاه را با امکان ارزش سنجی براساس استدلال و دانش نمایان می سازد. برپایه این پژوهش، همه مکاتب لیبرالی، اعم از واقع گرا و غیرواقع گرا، نتیجه گرا یا وظیفه گرا و همچنین نوفضیلت گرایان، و نیز معتقدان به خردگرایی وحدت گرا و مخالفان ایشان، در حوزه خیرات معنوی، اخلاقی و خیرات اخروی، غیرواقع گرایانه عمل می کنند و ارزش گذاری را از حوزه استدلال و دانش خارج کرده و به حوزه دلخواه افراد واگذاشته اند؛ درمقابل در خیرات دنیایی، واقع گرایان معیاری واقعی ارائه می کنند، اما غیرواقع گرایان به لحاظ نظری ارزش گذاری را به سلیقه یا قرارداد وامی گذارند؛ هرچند همه لیبرال ها در حوزه خیرات دنیایی، در عمل واقع گرایانه عمل می کنند و ارزش گذاری را براساس استدلال و دانش قرار می دهند
تحلیل ماهیت الزامات عدالت و نتایج آن در نظریه واقع گرایی و ناواقع گرایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مهم در موضوعات حکمت عملی و به طور خاص فلسفه سیاسی، بحث درباره چگونگی دستیابی به محتوای این دسته از دانش ها و گزاره های مرتبط با موضوعات این بخش از دانش هاست. در دانش معرفت شناسی، بحث واقع نمایی یا غیرواقع نمایی گزاره های علوم بررسی می شود. نظریات مطرح در حوزه عدالت سیاسی را می توان در این تقسیم مورد ارزیابی قرار داد و به قضاوت درباره درستی یا نادرستی آنها نشست. این مقاله تلاش دارد تا ضمن بررسی چگونگی دستیابی نظریه های عدالت مبتنی بر واقع گرایی و ناواقع گرایی و نتایج مترتب بر این دسته از نظریه ها، به این نتیجه دست یابد که نظریه عدالتِ برآمده از واقع گرایی مورد قبول اندیشمندان اسلامی، علاوه بر توانایی پاسخ به نیازهای فردی و اجتماعی انسان و توانایی ساخت اجتماعی، از این ظرفیت برخوردار است که زندگی و ساخت اجتماعی و سیاسی انسان را در جهت نیل به کمال و سعادت واقعی رهنمون سازد. بر این اساس، حکومت های استبدادی، حتی در شکل خوب آن که دغدغه اجرای عدالت در جامعه را داشته باشند و حتی بر فرض، نسبت به حکومت های مردم سالار، امکان تحقق عدالت در بستر جامعه بیشتر فراهم باشد فاقد ارزش خواهد بود؛ چراکه تحقق عدالت در بستر جامعه زمانی ارزشمند است که همراه با مشارکت و خواست عمومی جامعه باشد. به این معنا، حکومت مردم سالار اسلامی مطلوب ترین شکل حکومت از حیث سازگاری و بسترسازی تحقق عدالت در جامعه اسلامی است.
علم حضوری موثر در ادراک حسی و لوازم معرفت شناختی آن از دیدگاه حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنگام ادراک حسی دو مرحله اتفاق می افتد، یکی تاثیرپذیری عضو حسی و دیگری ادراکِ نفس است مرحله اول مادی و مرحله دوم مجرد است. براساس اتحاد نفس و بدن، نفس به تأثراتِ مادی که در اعضای حسی واقع می شود علم دارد و این علم، از سنخِ علم حضوری است برخی از شارحین حکمت متعالیه همچون علامه طباطبائی و شهید مطهری به این دیدگاه گرایش دارند از لوازم معرفت شناختی این نظریه، توانایی بر تبیین علتِ پیدایش برخی از خطاهای حس است همچنین این دیدگاه، بنایی معرفتی در جهت دفاع از نظریه واقع گرایی غیرمستقیم در ارتباط با متعلق ادراک حسی می باشد که بزرگان حکمت اسلامی بدان گرایش دارند. پذیرش حضوری بودن علم به تأثرِ مادیِ عضو حسی، با قول به حصولی بودن ادراک حسی قابل جمع است. ابن سینا و صدرا قائل به حصولی بودن ادراک حسی اند، در نقطه ی مقابل سهروردی و سبزواری قائل به حضوری بودن آنند. طبق دیدگاه اخیر، نفس خودِ خارج را می یابد، بنابراین عدمِ تطابق ادراک با خارج متصور نیست این در حالی است که هنگام مواجهه ابزار حسی با خارج، در برخی موارد صورتِ غیرمطابق با واقع بر نفس پدیدار می گردد، در نتیجه نمی توان قائل به حضوری بودن ادراک حسی شد.
بررسی واقع نمایی رئالیستی در داستان «آبشوران» علی اشرف درویشیان و «استخوان های خوک و دست های جذامی» اثر مصطفی مستور
منبع:
علوم ادبی سال نهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶
137 - 165
حوزه های تخصصی:
بازتاب واقعیّت، یکی از اصلی ترین مؤلفه های تأثیرگذار در مرزبندی میان مکاتب ادبی است که چگونگی بازنمود آن در آثار ادبی و هنری، مکاتب گوناگونی چون: کلاسیسم، رمانتیسم، رئالیسم، ناتورالیسم و... به وجود آورده است. در این بین مؤلفه «واقعیّت» در مکتب رئالیسم که مکتبی مدعی در بیان واقعیّت صرف است، دارای جایگاه ویژه و متفاوتی از سایر مکاتب ادبی و هنری است که پایبندی به بیان کامل واقعیّت عینی، پارادایم اصلی آن است. در این پژوهش، پرسشی که مطرح می گردد این است که آیا فاصله زمانی که قطعاً همراه با تغییر بافت و فضای تولید یک اثر داستانی است، می تواند در میزان بازتاب واقع گرایی رئالیستی آن نیز تأثیرگذار باشد؟ در این پژوهش که به روش مقایسه ای تحلیلی است، کوشش شده است که با بررسی مشخصه ها و مؤلفه های رئالیستی در دو اثر داستانی «آبشوران» نوشته علی اشرف درویشیان و «استخوان های خوک و دست های جذامی» مصطفی مستور که در عین اشتراک در ژانر اجتماعی، دارای فاصله زمانی و بافتی هستند، میزان واقع نمایی رئالیستی در آن ها مورد کنکاش قرار گرفته است. دست آوردهای این پژوهش حاکی از این است که مشخصه ها و مؤلفه های رئالیستی در ادبیّات داستانی با وجود متغیری چون فاصله زمانی، می توانند تا حدود زیادی مشابه و مشترک باشند.
رهیافت هستی شناختیِ متفکران اسلامی در فلسفه فیلم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و پنجم بهار ۱۳۹۹ شماره ۹۵
191 - 219
حوزه های تخصصی:
نظریه های «شکل گرایی» و «واقع گرایی» در آرای فیلسوفان هنر و بالتبع آن در آرای دوران کلاسیک «نظریه فیلم» در منازعه ناتمام فیلسوفان «واقع گرا» و «ایده انگار» در سرآغاز شکل گیری مابعدالطبیعه مغرب زمین و اقوال و آرای افلاطون و ارسطو تا جدل عقل گرایان و تجربه گرایان در بدو رنسانس قابل ردیابی است. با عنایت به شکل گیری پدیده سینما در آغاز به کار دوربین «لومیر» در ساحت واقع گرایی و دوربین «مه لیس» در سپهر شکل گرایی و تأثیر شگرف هر دو بر پیشرفت و توسعه زبان سینما و وجود نقاط قوت و نکات سازنده در هر دو نظریه به نظر می رسد، در عدم امکان خروج از انسداد منازعه باید تردید روا داشت. مدعای این نوشتار بر آن است که این منازعه یک جدلِ «شناختی» است و رهیافت متفکران اسلامی مبنی بر رویکرد «هستی شناختی» در ساحت عالم خیال راهگشای خروج از این بن بست خواهد بود. چنانچه آرای ژیل دولوز آخرین متفکر ژرف اندیش نظریه فیلم این رهیافت را غنیمت می شمارد.
سینمای آرام
«سینمای آرام » مفهومی نسبتا جدید با عمری کمتر از ده سال است. این اصطلاح فیلم هایی را توصیف می کند که با زمان واقعی در زندگی عادی مطابقت بیشتری دارد. در این مقاله ابتدا ویژگی ها و نمونه های این سینما را ذکر می کنیم و سپس به دو نظریه عمده درباره چرایی شکل گیری این سینما اشاره می کنیم. نظریه اول معتقد است سینمای آرام برای مقابله با سینما سریع و فانتزی هالیوود یا بالیوود ظهور کرده است. در حالی که نظریه دوم استقلالی نسبی برای آن قائل است و معتقد است سینمای آرام رویکردی واقع گرایانه به سینما و مفهوم زمان در فیلم دارد. به نظر می رسد این دو نظریه قابلیت جمع شدن با یکدیگر را دارند.
بررسی پدیدارشناسی در فیزیک کوانتومی و حکمت صدرایی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال دوازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۳
199 - 226
حوزه های تخصصی:
تفسیر کپنهاگی فیزیک کوانتومی متأثر از مبانی فلسفی پدیدارشناختی، با دوگانه انگاری پدیده و پدیدار، پدیدارشناسی فیزیک کوانتومی را مطرح کرد که حاصل آن نیز ذاتی بودن شانس و احتمال حاکم بر طبیعت است. لذا نتایج آزمایش های مربوط به ذرات کوانتومی غیرخوش تعریف همانند الکترون و فوتون، در هر آزمایش امکان تفاوت دارد. از سوی دیگر، نظام حکمت صدرایی با توجه به مبانی فلسفی موجود در حکمت، همانند نفی صدفه و علت مند بودن پدیده ها در جهان هستی، توانایی ارائه تفسیر واقع گرایانه و علی از مشاهدات فیزیک کوانتومی را دارد. از این رو ضرورت دارد ضمن بیان رویکرد پدیدارشناسانه فیزیک کوانتومی در توصیف احتمال ذاتی و عدم تعین حاکم بر طبیعت، تفاوت بنیادین آن با مبانی حکمت متعالیه بیان گردد. براساس یافته های این پژوهش، شانس و احتمال ذاتی حاکم بر طبیعت نیست و می توان از تجربیات کوانتومی توصیف علی و واقع گرایانه ارائه کرد. به عبارت دیگر تفاوت پدیدارها در تکرار آزمایش مشابه از پدیده معین، حتی در سطح تک ذره ها، تابع روابط علی است. در این نوشتار داده ها به صورت کتابخانه ای جمع آوری و به صورت توصیفی - تحلیلی بررسی می گردد. چشم انداز آن نیز پیامدهای فلسفی هر یک از تفاسیر فیزیک کوانتومی همانند طرد یا پذیرش واقع گرایی است
نقدی بر سیر تکوین حقوق خانواده ایران در دوران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوقی دادگستری سال هشتاد و چهارم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱۰
279 - 302
حوزه های تخصصی:
کارآمدی نظام حقوق خانواده منوط به اثرگذاری آن در جامعه است و هرگونه ناسازگاری نظام اجتماعی و حقوقی حاکم بر خانواده مانع از تحقق این امر است. این آسیب که هم اکنون در نظام حقوقی ما نیز وجود دارد، معلول عواملی است که نادرستی شیوه تدوین قانون مهم ترین آن هاست. به نظر می رسد توجه به عناصر واقع گرایانه و بررسی مطالعات اجتماعی به شیوه علمی، می تواند کارآمدی قوانین حقوق خانواده را افزایش دهد و آن را به هدف اصلی خود نزدیک تر سازد. در این راستا مطالعات تاریخی و جامعه شناختی راهگشاست. به همین دلیل در ابتدا با بیان روند قانون گذاری در حوزه حقوق خانواده، از دوران مشروطه تاکنون، داده های تاریخی مورد نیاز برای این تحلیل را فراهم کرده ایم. هدف اصلی این مقاله تلاشی برای ارائه راهکار افزایش کارآمدی قانون است و با نظر به تجربیات تاریخی بیان شده، «مطالعه تجربی حقوق» را به این منظور، اجمالاً معرفی و پیشنهاد خواهیم کرد.