مطالب مرتبط با کلیدواژه

پدیدارشناسی


۷۲۱.

بررسی تطبیقی تحلیل پدیدارشناختی تفسیریو ریزپدیدارشناسی در پژوهش کیفی: رویکردها، راهبردهای تفسیر و دامنه پوشش

تعداد بازدید : ۷۱ تعداد دانلود : ۱۲۷
این پژوهش از دو روش شناسی برجسته در زمینه پژوهش کیفی از جمله تحلیل پدیدارشناختی تفسیری و ریزپدیدارشناسی، یک بررسی تطبیقی جامع ارائه می دهد. هدف هر دو روش، درک تجربه های انسانی است. با وجود این، رویکردهای اتخاذ شده و راهبردهای تفسیر آنها متمایز است و هر کدام برای زمینه های بخصوص پژوهشی مناسب هستند. تحلیل پدیدارشناختی تفسیری تأکید ویژه ای بر جایگاه تفسیری پژوهشگر دارد. پژوهشگرانی که از این روش استفاده می کنند، به کاوش دقیق تجربه های زیسته شرکت کنندگان می پردازند و تلاش می کنند معانی ظریف منتسب به این تجربه ها را آشکار سازند. تفسیر صرفاً بخشی از این روش نیست بلکه سنگ بنای آن است و دیدگاه های ذهنی شرکت کنندگان را آشکار می کند. در مقابل، ریزپدیدارشناسی مدعی تلاش برای به حداقل رساندن نقش تفسیری پژوهشگر، به ویژه در هنگام جمع آوری داده ها است. این رویکرد در زمان توصیف و مستندسازی تجربه ها، موضع خنثی تری اتخاذ می کند. با این حال، دستیابی به بی طرفی کامل تفسیری چالش هایی را در پی دارد و بحث هایی را در مورد ماهیت غیرتفسیری این روش برمی انگیزد. علاوه بر این، دامنه پوشش و چارچوب زمانی این روش ها نیز به طور قابل توجهی متفاوت است. تحلیل پدیدارشناختی تفسیری ظرفیت بالایی دارد و با طیف گسترده ای از تجربه ها و پرسش های پژوهشی صرف نظر از مدت زمان یا جزئیات آنها سازگار است. از سوی دیگر، ریزپدیدارشناسی در بررسی نمونه های بسیار کوتاه تجربی و اغلب چند ثانیه ای کاربرد دارد و به همین دلیل، برای ثبت پدیده های خاص و لحظه ای مناسب است. همچنین، این روش ها در برخورد با تجربه های جسمانی متفاوت عمل می کنند. در حالی که تحلیل پدیدارشناختی تفسیری به نقش جسم در شکل دادن به تجربه ها اذعان دارد، ریزپدیدارشناسی برای تجربه های جسمانی اهمیتی دوچندان قائل است و بر تجربه های عینی و موقعیتی و همچنین تجلی جسمانی آنها تأکید دارد. در نهایت، این پژوهش بر نقش حیاتی انتخاب روش شناسی مناسب در پژوهش های کیفی تاکید می کند و اهمیت انتخاب دقیق رویکردی را برجسته می کند که به بهترین وجه با پرسش ها و اهداف پژوهش تناسب دارد. سرانجام، پیشنهاد می شود که بحث و کاوش در ارتباط با تفاوت های ظریف و مفاهیم عملی مرتبط با استفاده از تحلیل پدیدارشناختی تفسیری و ریزپدیدارشناسی ادامه یابد. این بررسی تطبیقی تلویحاتی عملی را به همراه دارد که از جمله مهم ترینِ آنها می توان به ارتقای درک پژوهشگران از چشم انداز پژوهش های کیفی و کمک به آنها برای انتخاب مناسب ترین روش شناسی اشاره کرد.
۷۲۲.

پیش ساختارهای فلسفی منازعه مونتاژ و میزانسن و رهیافت های پارادایم کلاسیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: میزانسن مونتاژ شکل گرایی ساختارگرایی پدیدارشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۷۵
نظریه «مونتاژ» در سینما، برساخته شکل گرایی و نظریه «میزانسن» برخاسته از نگره مؤلف و دیدگاه واقع گرایی است. به نظر می رسد که پیش ساختارهای فلسفی دو نظریه که یکی بر اصالت کل و ساختارگرایی استوار است و دیگری بر اصالت جزء و پدیدارشناسی، از ریشه ای عمیق در یک منازعه تاریخی- فلسفیِ دوران کلاسیک برخوردارند. در دیدگاه مونتاژ، سینما به واسطه «تدوینِ» اجزا، به یک کلیت معنادار می رسد و در دیدگاه میزانسن، «نما» یعنی جزء، خود، هم افاده معنا می کند و هم واقعیت را پدیدارشناسی می کند. ردپایِ این تعارض در نظریه های معاصر در مقولات نشانه شناسی، معناشناسی و زبان شناسی گم شده است. این تحقیق بر آن است که امکان تقریب نظریه میزانسن و مونتاژ با پژوهش دقیق در آرای طرفین منازعه در لابلای اعترافات ناخودآگاه- با وجود حفظ پارادایم فلسفه سنتی و کلاسیک- امکان پذیر و هموار است. این تحقیق بر مبنای پژوهش کتابخانه ای و به شیوه تحلیلی- توصیفی انجام شده است.
۷۲۳.

تحلیل پدیدارشناسانه(تجارب زیسته) معلمان تربیت بدنی از چالش های برنامه ی درسی اجرا شده در دوران پاندمی کووید19(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تربیت بدنی برنامه درسی پدیدارشناسی کووید- 19 آموزش مجازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹ تعداد دانلود : ۸۱
هدف از این پژوهش تحلیل پدیدارشناسانه (تجارب زیسته) معلمان تربیت بدنی از چالش های برنامه درسی اجرا شده در دوران پاندمی بیماری کووید19 بود. روش پژوهش کیفی از نوع پدیدارشناسی بود. مشارکت کنندگان 32 نفر از معلمان تربیت بدنی بودند که به روش نمونه گیری هدفمند ملاک محور از استان های مختلف کشور انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه بدون ساختار بود که فرایند تکمیل و اتمام کار مصاحبه ها تا زمان دستیابی به اشباع نظری ادامه یافت. زمان انجام هر مصاحبه بین 20 تا 70 دقیقه به طول انجامید. برای گرد آوری و تحلیل داده ها از الگوی هفت مرحله ای کلایزی استفاده شد. در مجموع، 8 مضمون اصلی، 19 مضمون فرعی و 84 مفهوم احصا شد. کم توجهی، میزان توانایی ها و مشکلات روانی فراگیران؛ تناسب محیط یادگیری و مواد آموزشی با اهداف برنامه درسی؛ ویژگی ها، نقش و کارکردهای خانواده در اجرا و ارزش یابی برنامه درسی؛ توانایی ها و صلاحیت های معلمان؛ محتوای برنامه درس تربیت بدنی؛ ارزش یابی پیشرفت تحصیلی؛ سیاست گذاری و مدیریت آموزشی و نهایتاً فناوری و بسترهای ارتباطی در کلاس مجازی محورهای اساسی (مضامین اصلی) یافته های این پژوهش را تشکیل می دادند. برگزاری دوره های آموزشی مبتنی بر آموزش های مجازی برای معلمان، پشتیبانی سخت افزاری و نرم افزاری مناسب از بسترهای ارتباطی و اصلاح و به روزرسانی برنامه درسی کووید 19 را می توان به عنوان پیشنهادهای اساسی برگرفته از این پژوهش عنوان کرد.
۷۲۴.

تحلیل پدیدارشناسانه تجارب زیسته معلمان از تدریس به کمک نقشه مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقشه مفهومی پژوهش کیفی پدیدارشناسی تجارب زیسته روش کلایزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶ تعداد دانلود : ۶۹
نقشه های مفهومی یکی از راهبردهای آموزش و یادگیری است که با فعال نگه داشتن فراگیر، یادگیری معنادار را برای او به ارمغان می آورند. هدف پژوهش حاضر، شناسایی، تبیین و تحلیل پدیدارشناسانه ی تجارب زیسته معلمان از آموزش به کمک نقشه مفهومی بود. رویکرد پژوهش، کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. جامعه پژوهش معلمان دوره دوم ابتدایی شهرستان بیرجند بودند که از طریق نمونه گیری هدفمند ملاک محور، تعداد 12 نفر از معلمان تا رسیدن به اشباع نظری داده ها، از طریق مصاحبه نیم ساختاریافته در پژوهش شرکت داده شدند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش هفت مرحله ای کلایزی استفاده شد. فرآیند تجزیه وتحلیل داده ها، پس از حذف موارد مشابه و فرمول بندی مفاهیم، منجر به استخراج 600 مفهوم فرعی گردید. نتایج حاصل در ذیل 4 طبقه محوری و 12 مقوله فرعی طبقه بندی شد. طبقات محوری شامل مقوله های؛ 1) معطوف به آموزش، 2) معطوف به یادگیری، 3) معطوف به طراحی و برنامه و 4) معطوف به ارزشیابی بود. بهره گیری از نقشه های مفهومی در تدریس و با تأکید بر دانش آموز محوری و استفاده از ظرفیت گروه و کارگروهی می تواند در رشد و پرورش خلاقیت دانش آموزان و دست یابی به یادگیری پایدار و عمیق یاری گر فراگیران باشد و همچنین، بر اثربخشی تدریس معلمان بیفزاید.
۷۲۵.

مطالعه پدیدارشناسانه موانع اجرای موفق برنامه درسی آموزش فنی وحرفه ای رسمی با تمرکز بر تجارب زیسته هنرآموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش فنی وحرفه ای برنامه درسی پدیدارشناسی مطالعه کیفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۱۰۴
پژوهش حاضر، به واکاوی مهم ترین موانع اجرای موفق برنامه درسی آموزش فنی وحرفه ای رسمی با استناد به تجارب زیسته هنرآموزان باسابقه هنرستان ها پرداخته است. روش پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی است. داده های تحقیق با رعایت اصل اشباع نظری از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 18 هنرآموز شاغل در هنرستان ها جمع آوری شد. هنرآموزها با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش هفت مرحله ای کلایزی استفاده شد. واکاوی داده ها نشان داد مهم ترین موانع مرتبط با اجرای موفق برنامه درسی آموزش فنی وحرفه ای رسمی در سه مضمون کلی قابل انتزاع است: موانع فنی (هدایت تحصیلی نامناسب، کمبود نیروی انسانی متخصص، فقدان توانمندسازی هنرآموزان، توزیع نامتوازن رشته ها، فضا و تجهیزات قدیمی و فقدان حمایت از هنرجویان) و موانع سیاسی (موانع قانونی، کمبود منابع مالی، تصمیم گیری غیرتخصصی، ارتباط نداشتن با بازار کار و نبود پشتیبانی سایر سازمان ها) و موانع فرهنگی (فقدان بسترسازی فرهنگی و نگرش منفی).
۷۲۶.

پدیدارشناسی خودافشایی مادران مطلقه در مورد مسائل مربوط به طلاق نزد فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودافشایی مادران مطلقه پدیدارشناسی خودافشایی طلاق فرزندان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰ تعداد دانلود : ۶۷
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تجربه خود افشایی مادران مطلقه پیرامون مسئله طلاق نزد فرزندان می باشد. روش پژوهش: در این پژوهش کیفی، مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته با یک نمونه هدفمند شامل22 مادر مطلقه دارای حداقل یک فرزند 10 تا 38 ساله انجام شد. تحلیل داده ها به روش کلایزی منجر به کشف 2 طبقه اصلی، موضوعات خودافشایی و عوامل تأثیرگذار بر آن گردید. یافته ها: از جمله موضوعات مهم مطرح شده شامل: بیان علت طلاق، تصمیم گیری در مورد طلاق قریب الوقوع و مشکلات ایجاد شده بعد از طلاق، و برخی از عوامل تأثیرگذار بر این خودافشایی ها شامل سن، جنس فرزند و باور مادر بود. نتایج نشان می دهد که استرس های مربوط به طلاق، مادران را جهت خودافشایی منفی نزد فرزندان مستعد تر می کند. نتیجه گیری: از این رو توجه بیشتر مادران به چگونگی وقوع این پدیده در تعاملات خود با فرزندان و استفاده از خدمات مشاوره تخصصی می تواند پیامد های منفی طلاق را کاهش دهد.
۷۲۷.

تجربه زیسته مادران ایرانی از نقش مادرزن و مادرشوهری: مطالعه پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مادرزن مادرشوهر مادران ایرانی پدیدارشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷ تعداد دانلود : ۶۲
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی تجارب زیسته مادران ایرانی از نقش مادرزن و مادرشوهری بود. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر کاربردی و از نوع کیفی پدیدارشناسی تفسیری است. نمونه مورد مطالعه شامل 14 نفر از مادران ساکن شهر اصفهان بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. از افراد مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد، سپس کلمه به کلمه پیاده سازی شده و به روش اسمیت و اسبورن (2007) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: در این مطالعه نقش مادرزن و مادرشوهری در 4 مضمون اصلی شامل ادراک از مادرانگی بعد از ازدواج فرزند، الزامات نقش آفرینی، چالش ها و فرصت ها، مهارت های ارتباطی، 15 مضمون فرعی شامل مادری حامی و راهنما، مادری محافظه کار، مادری فداکار با محدودیت های شخصی، صفات و ویژگی های مطلوب، چالش ها و فرصت های ارتباط با همسر، چالش ها و فرصت های رابطه والد-فرزندی، چالش باورهای فرهنگی، فرصتی برای پاسخ به نیازهای اساسی، چالش مسئولیت های مراقبتی و مدیریتی، چالش های احساسی، حفظ مرزها، سرمایه گذاری ابرازی و ابزاری، پیوستن به خانواده همسر فرزند، پیوستن به عروس و داماد، آگاهانه و هوشمندانه عمل کردن و 69 کد برآورد گردید. نتیجه گیری: مطابق یافته های پژوهش، نقش مادرزن و مادرشوهری با ادراکی از مادری حامی، محافظه کار و فداکار تعریف می شود که برای نقش آفرینی خویش ملزم به ویژگی ها و صفات مطلوب و استفاده از مهارت های ارتباطی می باشد. مادرزن و مادرشوهر بودن در عین ایجاد فرصت ها، چالش هایی را نیز برای مادران به دنبال دارد. به طور کلی تسهیل گری در روابط و انسجام خانواده به عنوان جوهره مشترک تجارب مادران ایرانی از نقش مادرزن و مادرشوهری می باشد
۷۲۸.

آسیب شناسی ارزشیابی تکوینی در نظام یادگیری الکترونیکی ایران: واکاوی پدیدارشناسانه دیدگاه های اساتید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزشیابی تکوینی نظام یادگیری الکترونیکی پدیدارشناسی اساتید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱ تعداد دانلود : ۷۶
هدف: ارزشیابی تکوینی آن نوع ارزشیابی است که با هدف کمک به یادگیری و به صورت مستمر، گام به گام، و در طول فرایند یاددهی – یادگیری صورت می گیرد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی آسیب های ارزشیابی تکوینی در نظام یادگیری الکترونیکی ایران انجام گرفت.روش: این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات از نوع کیفی بود. شرکت کنندگان در پژوهش شامل اساتید مراکز یادگیری الکترونیکی بود که 13 نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها نیز مصاحبه نیمه ساختارمند بود. همچنین جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش کدگذاری تحلیل مضمون استفاده گردید.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که از نظر اساتید مراکز یادگیری الکترونیکی، ارزشیابی تکوینی در نظام یادگیری الکترونیکی ایران دارای 8 آسیب و ضعف اصلی است که عبارت اند از: عدم استفاده از ابزارهای مختلف ارزشیابی تکوینی، بازخورددهی و بازخوردگیری نامناسب، عدم امکان احراز هویت دانشجویان، ضعف در ارائه های کلاسی، طراحی ضعیف تمرین ها و پروژه ها، ضعف در آزمون های آنلاین، ضعف در بحث و تبادل نظر، و ضعف در گزارش دهی. بنابراین دانشگاه ها و مراکز آموزش الکترونیکی می بایست به ارزشیابی تکوینی به عنوان یک عامل مهم در توسعه یادگیرندگان و اساتید توجه کنند و همواره در جهت به روزرسانی و رفع آسیب ها و ضعف های سیستم های مدیریت یادگیری و بخصوص در زمینه ارزشیابی تکوینی اقدام نمایند.
۷۲۹.

بررسی تجربه زیسته دانشجومعلمان از کاربرد فناوری در آموزش مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فناوری پدیدارشناسی دانشگاه فرهنگیان آموزش مجازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۸۴
هدف پژوهش حاضر، بررسی تجارب زیسته دانشجومعلمان از کاربرد فناوری در آموزش مجازی است. روش پژوهش، کیفی و از نوع پدیدارشناسی است. شرکت کنندگان در پژوهش، دانشجویان دختر دانشگاه فرهنگیان استان مرکزی بودند که با روش نمونه گیری هدفمند و با معیار گذارندن دو ترم آموزش مجازی به تعداد 16 نفر انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش هفت مرحله ای کلایزی صورت پذیرفت. نتایج به دست آمده حاکی از وجود دو مضمون کلی چالش ها و فرصت های استفاده از فناوری در آموزش مجازی دانشجومعلمان بود. این چالش ها عبارتند از عدم کسب شایستگی های لازم در یادگیری دروس، مشکلات سازمانی، مشکلات برنامه درسی، مشکلات ناشی از عدم ارتباط چهره به چهره و فراهم نبودن زیرساخت ها. درعین حال، استفاده از فناوری در آموزش مجازی، فرصت هایی همچون رفع محدودیت مربوط به زمان و مکان، افزایش دسترسی به محتوا و توسعه مواد فناوری دانشجویان را به دنبال داشته است. با توجه به نتایج حاصل، تأکید بر استفاده از آموزش مجازی با تدارک پشتیبانی های لازم جهت تعدیل چالش های آن، ضرورت دارد.
۷۳۰.

مطالعه پدیدارشناختی روش های یادگیری الکترونیکی همزمان و غیرهمزمان معلمان در دروس عملی

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی یادگیری الکترونیکی یادگیری الکترونیکی همزمان یادگیری الکترونیکی غیرهمزمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴ تعداد دانلود : ۸۶
هدف اصلی پژوهش حاضر مطالعه پدیدارشناسی تجربه معلمان دروس عملی شهر تبریز از بکارگیری روش های یادگیری الکترونیکی همزمان و غیرهمزمان در دوران همه گیری ویروس کرونا است. این پژوهش از نوع کیفی و پدیدارشناسی است. جامعه آماری شامل معلمان دروس عملی شهر تبریز می باشد، بنابراین بر اساس روش نمونه گیری هدفمند مصاحبه های نیمه سازمان یافته با 21 نفر از معلمان دروس عملی شهر تبریز در خصوص تجربه شان از بکارگیری روش های یادگیری الکترونیکی همزمان و غیرهمزمان صورت گرفت. جهت دستیابی به اعتبار سوالات، از تجربیات معلمان باتجربه استفاده شد و برای حصول اطمینان از قابلیت اعتمادپذیری داده ها از روش مطالعه مکرر، مقایسه مستمر داده ها، خلاصه سازی و دسته بندی اطلاعات بدون اینکه داده ها آسیبی ببینند استفاده شد و داده ها با استفاده از روش پیشنهادی اسمیت تحلیل گردید. پس از تجزیه و تحلیل داده ها، 7 مضمون اصلی شامل برداشت های متفاوت از ضرورت آشنایی قبلی با محیط آموزش های الکترونیکی، نقاط ضعف آموزش های الکترونیکی همزمان و غیرهمزمان برای ارائه دروس عملی، نقاط قوت آموزش های الکترونیکی همزمان و غیرهمزمان برای ارائه دروس عملی، ارزشیابی دروس عملی در سیستم آموزش الکترونیکی، عوامل موثر بر عملکرد معلمان دروس عملی در آموزش الکترونیکی، تقلب در سیستم آموزش الکترونیکی و رسیدگی به درخواست ها به دست آمد که هرکدام از مضامین اصلی دارای چندین مضمون فرعی بودند.
۷۳۱.

بازنگری شایستگی دیجیتالی معلمان در عصر پساکرونا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شایستگی دیجیتالی معلم پساکرونا ابتدایی پدیدارشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵ تعداد دانلود : ۷۴
شایستگی دیجیتالی شامل استفاده مطمئن از فناوری اطلاعات، تبادل اطلاعات و ارتباطات و مشارکت از طریق شبکه های اینترنتی می باشد. بنابراین آشنایی معلمان با شایستگی ها موجب استفاده و بهره برداری از این مهارت ها و همچنین کسب و تقویت آن می گردد. با توجه به اینکه هدف پژوهش حاضر بازنگری شایستگی دیجیتالی معلمان در عصر پساکرونا می باشد، رویکرد پژوهش به کاربرده شده کیفی، روش پدیدارشناسی و از نوع توصیفی می باشد. بدین منظور با استفاده از فن مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته ادراک و تجربه زیسته 27 نفر از معلمان مقطع ابتدایی شهرستان ساری که به صورت نمونه گیری هدفمند با شیوه های بیشینه تغییرات و ملاک محور انتخاب شدند، مورد بررسی و واکاوی قرار گرفت. لازم به ذکر است که به جهت اعتباربخشی به یافته ها از روش بازبینی توسط اعضا و بررسی دو متخصص بیرونی جهت کنترل داده استفاده گردید. داده ها مبتنی بر راهبرد هفت مرحله ای کلایزی تحلیل گشت. یافته های پژوهش در بخش مصاحبه با معلمان مقطع ابتدایی نشان داد که ادراکات معلمان از شایستگی های دیجیتالی در عصر پساکرونا شامل 20 مضمون (سواد اطلاعاتی و دیجیتالی، ایجاد محتوای دیجیتالی، منابع دیجیتال، مهارت های فناوری و اطلاعات، ارتباطات و همکاری دیجیتالی، تعامل دیجیتالی، فعالیت تیمی دیجیتال، تشریک مساعی دیجیتالی، خلاقیت و نوآوری دیجیتال، توانمندسازی فردی، قدرت استنباط، کنش رفتاری دیجیتالی، آموزش و یادگیری، اداره کلاس، روش های تدریس مبتنی بر شرایط دیجیتال، ارزشیابی دیجیتالی، حل مسئله دیجیتالی، ایمنی و حفاظت داده و محیط دیجیتالی، جستجو، پژوهش و توسعه دیجیتالی، افزایش دانش) و 60 زیر مضمون است. گرچه کرونا به نظام آموزشی کشور شوک بزرگی وارد کرد، اما این شوک در ابعاد متفاوتی سبب رشد چشم گیر و در بسیاری از موارد به فرصت تبدیل گردید. معلمان مدارسی که تجربه کرونا را بر عرصه امکان خود می افزایند، نوعی جدید از آموزش، تدریس، یادگیری، تکلیف، ارزشیابی، همراهی و همکاری را در کنار امکان های قبلی به میدان می آورند. بدین سان در عصر پساکرونا به واسطه شایستگی های دیجیتالی و مهارت های فناوری وظایف جدیدی به معلمان محول شده است، در نتیجه معلمان باید شایستگی دیجیتالی لازم را دارا باشند و به اعتبار حرفه ای خود بی افزایند
۷۳۲.

اگر دوباره جوان می شدم: پدیدارشناسی تجارب شغلی اعضای هیئت علمی بازنشسته دانشگاه های اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تجربه زیسته دانشگاه بازنشستگی عضو هیئت علمی پدیدارشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸ تعداد دانلود : ۶۰
زمینه و هدف: یکی از دغدغه های سازمان های دانش محور، بَعد از بازنشستگی کارمندان ماهرشان، اطمینان از این موضوع است که دانش آن ها در سازمان حفظ شود. به ویژه این موضوع در خصوص اعضای هیئت علمی بازنشسته دانشگاه که کوله باری از تجربیات مفید و دانش آشکار و ضمنی فراوانی دارند، از اهمیت بیشتری برخوردار است. در همین راستا، یکی از سؤال های کلیدی این است که چگونه می توان از ذخیره گرانبهای دانش و سواد این فرهیختگان که با سختی فراوان، در طول سال های فعالیت آن ها اندوخته شده است، بهره مند شد؟ هدف از پژوهش حاضر مطالعه کیفی تجربه زیسته اعضای هیئت علمی بازنشسته در طول سال های اشتغال آن هاست. روش: در این پژوهش با استفاده از روش پدیدارشناسی توصیفی هوسرل، ۱۷ نفر از اعضای هیئت علمی بازنشسته دانشگاه های اصفهان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، به عنوان شرکت کننده انتخاب شدند. تعداد نهایی شرکت کنندگان از طریق اشباع نظری تعیین شد. برای جمع آوری اطلاعات مربوط به تجربیات شرکت کنندگان، از مصاحبه های عمیق استفاده شد. تجزیه وتحلیل مصاحبه ها نیز به کمک روش کلایزی انجام گرفت. یافته ها: یافته ها به شناسایی پنج مضمون اصلی انجامید که عبارت اند از: پایبندی به هنجارها و خطوط قرمز دانشگاه؛ تعادل فرد، کار و زندگی؛ تغییر نوع نگاه از کمیت به کیفیت؛ آمادگی برای زندگی بَعد از بازنشستگی؛ توسعه مهارت های ارتباطی. همچنین با تحلیل نتایج، ۱۶ مضمون فرعی به دست آمد. نتیجه گیری: از بُعد نظری، نتایج این پژوهش به توسعه مفاهیم مرتبط با مدیریت دانش و به طور خاص، به اشتراک گذاری دانش اعضای هیئت علمی بازنشسته کمک می کند. از بُعد کاربردی، نتایج به دست آمده این قابلیت را دارد که هم در سطح فردی (برای اعضای هیئت علمی جوان تر)، هم در سطح دانشگاه (برای مدیران عالی دانشگاه) و هم در سطح ملی (برای سیاست گذاری های کلان وزارت علوم) استفاده شود.
۷۳۳.

پدیدارشناسی ادراک بانکداری در زندگی روزمره ایرانیان با تمرکز بر مصرف نسل Yو Z(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بانکداری پدیدارشناسی زندگی روزمره نئوبانک گذار فناورانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۷۵
رشد جدی فناوری ها و ورود نسل Z به دایره مصرف کنندگان فناوری و در کنار آن تحولات کلانی همچون پاندمی کرونا، بسیاری از صنایع را دچار تغییرات اساسی کرده است. صنعت بانکداری نیز از این تغییرات مصون نبوده و بانکداری نه در معنای سنتی آن، یعنی رفتن به نهادی با شعب متعدد و حضور فیزیکی در آن ها، که در حال تبدیل به بانکداری تماما دیجیتال و بدون شعبه، تحت عنوان نئوبانک، است. به دیگر بیان، در لایه کلان، تغییرات جمعیتی در نظام مصرف و پس از آن کرونا، باعث ایجاد تقاضایی جدی برای خدمات نئوبانک ها شد و در نهایت نئوبانک ها را از لایه کنام به سطح رژیم اجتماعی-فنی رساند؛ به طوریکه از سال ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۱، ۹ نئوبانک ایرانی میزبان بیش از ۱۰ میلیون کاربر بوده اند و بخش مهمی از ریشه این گذار و شیوع فناوری جدید در لایه ادراک مصرف کننده قابل تحلیل است. لذا فهم این پدیده از منظر مصرف کننده برای تحلیل گذار بانکداری ضروری به نظر می رسد. این پژوهش با بررسی تجربه زیسته افراد در استفاده از نئوبانک ها قصد دارد تا به تعریف مناسبی از شیوه بانکداری جدید در بافت زندگی روزمره جامعه ایرانی با تمرکز بر نسل Z و Y دست یابد. لذا با استفاده از روش پدیدارشناسی موستاکاس، پس از انجام مصاحبه های عمیق با ۱۵ نمونه هدفمند، توصیف های ساختاری و بافتاری استخراج شد و در نهایت در قالب ۵ مضمون اصلی در تجربه الگوی مصرف این دو نسل شامل ۱. تجربه کاملا دیجیتال، ۲. تجربه کاربری مینیمال، ۳. تجربه مفید، ۴. تجربه امنیت و اعتماد و ۵. تجربه مصرف پرستیژی به عنوان پیشران های گذار مفصل بندی شد.
۷۳۴.

تلگرام در تجربۀ زیستۀ جوانان بزرگسال شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیام رسان فوری تلگرام جوانان بزرگسال تجربه زیسته پدیدارشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸ تعداد دانلود : ۶۸
در سال های اخیر با گسترش روزافزون استفاده از پیام رسان تلگرام و قرار گرفتن آن در کانون زندگی ما به ویژه زندگی جوانان، مسئله تأثیرات گوناگون استفاده از آن برای نسل جوان موضوع پژوهش های بسیاری بوده است. بیشتر این پژوهش ها اعم از کمی و کیفی بر تأثیرات مخرب استفاده از تلگرام بر کاربران جوان متمرکز بوده اند و به تجربه زیسته خود کاربران و این که استفاده از این پیام رسان برای آنان چه معنایی دارد نپرداخته اند. افزون براین، در حالی که گروه بزرگی از کاربران تلگرام در ایران را جوانان بزرگسال تشکیل می دهند اما این مطالعات بیشتر کاربران جوان را مد نظر داشته اند. مطالعه حاضر با اتخاذ روش و رویکرد پدیدارشناسی توصیفی و با گذر از دیدگاه تأثیرات رسانه ها، به تجربه زیسته و درک جوانان بزرگسال از پدیده استفاده از تلگرام پرداخته است. جامعه مورد مطالعه ده نفر از جوانان بزرگسال (سنین 19 تا 29 سال) شهر تهران بودند. یافته های به دست آمده از تجارب زیسته این مشارکت کنندگان نشان داد که آنان تلگرام را به مثابه یک جریان جمعی تجربه می کنند که هر کس بنا به نیاز و انتظاراتش در آن شناور است و نبودن در آن، به معنای از دست دادن روابط و ارتباطات روزمره و جدا افتادن از دیگران است. در ارزیابی کلی آنان، تلگرام در احساسی دو گانه تجربه می شود، احساسی که دامنه آن از خشنودی تا ناخشنودی در نوسان است. این احساس دوگانه موجب شده تا آن ها آثار و پیامدهای استفاده از تلگرام را در قالب احساسات خوشایند و ناخوشایند روایت کنند.
۷۳۵.

تجربه زیسته زنان متأهل شاغل از کیفیت زندگی در دوران همه گیری ویروس کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زنان شاغل تجربه زیسته دوران کرونا پدیدارشناسی چالش های شغلی دوران کرونا تعارضات کار و زندگی در دوران کرونا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱ تعداد دانلود : ۷۴
پژوهش حاضر باهدف بررسی تجربه زیسته زنان متأهل شاغل از کیفیت زندگی در دوران همه گیری ویروس کرونا به روش کیفی از نوع پدیدارشناسی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان شاغل متأهل شهر تهران بود که تعداد 1۳ نفر ایشان در اسفندماه سال 1400 به روش هدفمند و تا رسیدن به اشباع نظری در مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته انتخاب و وارد پژوهش شدند. داده های پژوهش به روش هفت مرحله ای کلایزی تجزیه و تحلیل شد. یافته ها در 4 مضمون اصلی و ۱۹ مضمون فرعی طبقه بندی شد که عبارتند از: مضمون اصلی فرصت های به دست آمده در دوران کرونا (با مضامین فرعی فراهم شدن فرصت حضور فیزیکی و روانی کنار فرزندان؛ فراهم شدن فرصت رشد فردی؛ فرصت قدرشناسی نسبت به خدا، خود، خانواده و شغل)، مضمون اصلی حمایت های دریافت شده در دوران کرونا (با مضامین فرعی مورد حمایت قرارگرفتن از طرف والدین؛ مورد حمایت قرارگرفتن در محل کار؛ موردحمایت قرارگرفتن ازسوی همسر)، مضمون اصلی چالش های خانوادگی در دوران کرونا (با مضامین فرعی افت تحصیلی فرزندان؛ عدم امکان مراقبت فیزیکی و حمایت عاطفی کافی از فرزندان؛ تشدید اختلافات با همسر؛ تشدید اختلافات با فرزندان؛ کاهش رابطه جنسی زوجین؛ احساس تنهایی؛ اضطراب ازدست دادن به سبب کرونا) و مضمون اصلی چالش های شغلی در دوران کرونا (با مضامین فرعی نگرانی به دلیل درست انجام نشدن کارها؛ کاهش عملکرد و بازدهی شغلی؛ کاهش تمرکز در انجام امورات مربوط به شغل؛ افزایش وظایف شغلی به دلیل بیماری همکاران؛ فشارمالی و عدم حمایت مالی از طرف محل کار؛ تجربه احساسات منفی درخانه ماندن مثل افسردگی، احساس بی کفایتی و سرزنش خود به دلیل عدم توانایی در انجام همزمان کارها). باتوجه به یافته ها می توان گفت که هرچقدر زنان متأهل شاغل از سرمایه های روان شناختی، اقتصادی و حمایتی بیشتری در حوزه کاری و خانواده خود برخوردار باشند، به همان نسبت می توانند مشکلات ناشی از دوران های بحران زا مثل دوران کرونا و آثار پس از آن را به طور اثربخش تری مدیریت کنند. همچنین غنی سازی محیط کار و خانواده درطول بحران کرونا، می تواند آمادگی زنان شاغل متأهل را در برابر بحران های مشابه در آینده افزایش دهد.
۷۳۶.

مطالعه ی پدیدارشناختی تجربه ی زیسته ی زنان در خانواده های چند همسر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چندهمسری چندزنی پدیدارشناسی تجربه زیسته شهرستان میناب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵ تعداد دانلود : ۶۴
این پژوهش در پی مطالعه ی پدیدارشناختی تجربه ی زیسته زنان خانواده های چندهمسر و توصیف تجارب زیسته آن ها است. از آنجا که کمتر به روایت ها و تجارب این زنان و چالش های مواجه با آن، پرداخته شده ، مطالعه در این خصوص می تواند صدای این گروه در حاشیه باشد. روش پژوهش، پدیدارشناسی از نوع توصیفی و میدان مطالعه، خانواده های چند همسر شهرستان میناب در استان هرمزگان است. روش نمونه گیری، هدفمند و شیوه ی دسترسی به صورت گلوله برفی بوده و با 33 نفر از زنانی که در چنین خانواده هایی سالها زندگی کرده اند، مصاحبه ی نیمه ساختمند انجام گرفته و در نهایت روایت های ایشان با استفاده از تکنیک کدگذاری کلایزی تحلیل شده است. تحلیل داده ها منجر به کشف 5 مفهوم کلیدی زندگی تباه شده، واکنش های عاطفی ناسازگارانه، آشفتگی های روحی و روانی، زن دوم؛ سوگلی، آرامش در زندگی و مواجهه با هوو: از نزاع تا ترحم، همچنین 17 مفهوم ثانویه و 105 مفهوم اولیه شد. نتایج نشان داد که امروزه دیگر پدیده چندزنی برخلاف تصور که به عنوان امری فرهنگی و نسبی گرایانه نگریسته می شد، هنجاری قابل قبول برای زنان میدان مطالعه نیست. این پدیده برای زنان با شرایط، مذهب و فرهنگ یکسان همانقدر دردناک و رنج آور تلقی شده است که برای زنان دیگر با مذهب و شرایط متفاوت نیز دردناک و رنج آور درک شده است و این کاملا یک امر درونی در همه زنان می باشد.
۷۳۷.

شکل گیری هویت و الگوبرداری از افراد شاخص در نوجوانان دختر: یک مطالعه پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هویت یابی دختران نوجوان افراد شاخص الگو گیری پدیدارشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۷۹
هدف پژوهش حاضر، بررسی نوع اثراتی است که نوجوانان دختر از افراد شاخص در تکوین هویت شان می پذیرند. روش پژوهش، کیفی از نوع پدیدارشناسی تفسیری بود. جمعیت مورد مطالعه، 11 نفر از دختران نوجوان 12 تا 14 ساله شهرستان تالش استان گیلان در سه ماهه تابستان 1401 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و تا سر حد اشباع اطلاعات، انتخاب و در مطالعه شرکت کردند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. پس از ضبط هر مصاحبه، محتوای استخراج شده به صورت واژه به واژه بر روی کاغذ پیاده سازی شد. کدگذاری داده ها، هم زمان با جمع آوری داده ها ادامه یافت. تحلیل داده ها با استفاده از روش ون مانن (2016) در 6 مرحله انجام شد. مجموعاً از تعداد 11 مصاحبه، 221 کد اولیه، 57 مفهوم اولیه، 13 مضمون فرعی و 2 مضمون اصلی به دست آمد. مضامین اصلی شامل «پیامدهای مثبت اثرپذیری» با مضامین فرعی «تقویت گشودگی؛ تقویت جرات ورزی و سرسختی؛ تقویت علاقه اجتماعی؛ توجه به جسم و سلامتی؛ تقویت امیدواری و نشاط؛ تقویت مهارت های ارتباطی و هیجانی؛ و تقویت باورهای ایرانی–اسلامی» و «پیامدهای منفی اثرپذیری» شامل «تضعیف و سرگردانی هویت؛ مُدگرایی؛ اختلاف نظر با خانواده؛ توجه افراطی به ظاهر و تصویر بدنی؛ افراط در خیال پردازی؛ و اعتیاد به فضای مجازی و افت تحصیلی» بود. نتایج نشان داد که با توجه به افزایش رو به رشد فضای مجازی و شبکه های اجتماعی، فرهنگ گرایش به افراد شاخص یکی از منابع هویت بخش نوجوانان محسوب می شود.
۷۳۸.

فهم پدیدارشناسانه تجربه زیسته زنان در مصرف نمایشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی مصرف مصرف گرایی مصرف نمایشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹ تعداد دانلود : ۷۷
هدف: رشد سریع عمل های زیبایی در ایران مسئله ای است که اکثر خانواده ها با این موضوع درگیر هستند و نکته ی قابل تامل این است که این عمل ها گاه غیر ضروری و بر اثر فشارهای محیطی و برای نمایش بهتر خود انجام می شود؛  از این رو هدف انجام پژوهش، فهم پدیدارشناسانه تجربه زیسته زنان در مصرف نمایشی است. روش : پژوهش حاضر از نظر روش، جز تحقیقات کیفی، ازنظر رویکرد، اکتشافی، از نظرهدف، کاربردی، از نظر پارادایم، تفسیرگرایی و روش تجزیه وتحلیل آن، پدیدارشناسی کلایزی می باشد. جامعه آماری پژوهش، زنان اصفهانی25-35 ساله هستند که مصرف نمایشی در حوزه خدمات عمل های زیبایی را تجربه کرده اند. برای انتخاب مشارکت کنندگان از شیوه نمونه گیری هدفمند قضاوتی استفاده شد و با پیروی از قاعده اشباع نظری با 20 نفر مصاحبه شد. ابزارگردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق است. روایی و پایایی یافته های پژوهش با استفاده از شیوه هایی همچون پرانتزگذاری، مراجعه مجدد به مشارکت کنندگان و چک کردن تم های پژوهش با پژوهشگران خبره دانشگاهی بررسی شد. یافته ها: یافته های این پژوهش، در26 تم کلی دسته بندی شدند که عبارتنداز  فشارخانواده، جو متظاهرانه خویشاوندی، فشارگروهی دوستان، تاثیرگروه مرجع، انتظارات جنس مخالف، داشتن سبک زندگی شیک، بهبود تعاملات، بمباران تبلیغاتی در فضای مجازی، دغدغه زناشویی، جونمایشی در دانشگاه، جهت گیری جامعه به سمت خدمات زیبایی، پیروی از مد، الزام شغلی، تسریع در امور اداری شخصی، بازاریابی بهتر محصولات، کسب پرستیژ اجتماعی، نمایش توان اقتصادی بالا، گرفتن امتیازات مالی، آرزوها و آمال کودکی، تجویز رمال، کمال گرایی، شخصیت سلطه جو، فرار از طعنه و تمسخردیگران،  درمان عزت نفس پایین، هیجان خواهی بالا و اختلال های شخصیتی- روانی. نتایج: ایران در حوزه جراحی زیبایی به عنوان یکی از کشورهای پیشگام جهان شناخته می شود که  بیانگر جهت گیری جامعه به سوی خدمات عمل های زیبایی می باشد؛ از اینرو نتایج این پژوهش می تواند راهنمای مناسبی برای متولیان فرهنگ جامعه برای مدیریت بهتر فرهنگ مصرف نمایشی در حوزه خدمات جراحی زیبایی باشد.
۷۳۹.

ادراک معماری خانه پیر شالیار بر اساس رهیافت پدیدارشناسانه موریس مرلوپونتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معماری پدیدارشناسی مرلوپونتی خانه پیر شالیار پیتر زومتور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۹۷
بیان مسئله: خلق و نقد در گفتمان معماری نظریه محور است؛ نظریه ها نیز اغلب بینایی محور هستند. ادراک و تجربه زیسته معماری جای خود را به تجربه علمی همراه با تئوری ها داده است؛ گویا ادراک معماری واضح و به آسانی در دسترس است. از سوی دیگر، همین ادراک نیز در نظریه ها و علوم چندان قدر و اعتنایی ندارد. آیا واقعاً تجربه زیسته معماری، به راحتی و وضوح در دسترس است؟ آیا فارغ از نظریه ها نمی توان به معماری پرداخت و جایی برای تجربه زیسته معماری هم در نظر گرفت؟ آیا تنها بینایی است که باید در معماری مورد توجه باشد یا دیگر حواس نیز نقشی دارند؟هدف پژوهش: بررسی پدیدارشناسانه ادراک بدن مند معماری در قالب مطالعه ی موردی پدیدارشناسی خانه پیر شالیار هدف این پژوهش است. روش پژوهش: پدیدارشناسی چه در مقام روش و چه در جایگاه فلسفه اولی، مبتنی بر تجربه زیسته است. این پژوهش پدیدارشناسانه است و در دسته پژوهش های کیفی قرار می گیرد؛ کیفی-توصیفی و مطابق پدیدارشناسی مرلوپونتی به توصیف پرداخته است و برای دسته بندی توصیف ها از مفاهیم و مقولات پیتر زومتور استفاده کرده است. نتیجه گیری: یافته ها تنوع تجربه دریافت معماری بر اساس تجربه زیسته را نشان می دهند. تجربه هایی که اگرچه درک و تجربه می شوند اما غالباً نادیده گرفته می شوند یا به بیان نمی آیند؛ یا نظریه مقدم بر تجربه است یا اساساً چنین تجربه هایی ارزشمند نمی دانند و خارج از حیطه معماری می دانند. این پژوهش نشان داد که حواسی غیر از بینایی چه نقشی در تجربه معماری دارد و خانه پیر شالیار چگونه از راه های مختلف حواس به تجربه درمی آید و اتمسفری تکینه می آفریند. اینکه چگونه در ادراک، منطق انتخاب مصالح، ترکیب و چینش آ ن ها خود را نشان می دهد. یافته های این پژوهش پیامدهایی برای نظریه پردازان و معمارانی دارد که دغدغه خلق تجربه هایی فراگیر و کامل از معماری دارند.
۷۴۰.

مطالعه پدیدارشناختی تجربه تنهایی در بین دانشجویان با رویکرد تفسیری (مورد مطالعه: دانشجویان پسر خوابگاه شهید آشتیانی دانشگاه علامه طباطبایی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احساس تنهایی دانشجویان پسر پدیدارشناسی فردگرایی بی اعتمادی جامعه شناسی عواطف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹ تعداد دانلود : ۷۴
مقاله حاضر با هدف واکاوی تجربه تنهایی در دانشجویان خوابگاهی پسر دانشگاه علامه طباطبایی و شناخت راهبرد های آنها در مواجهه با این تجربه نوشته شده است. برای نیل به این مقصود، به منظور تأمین حساسیت نظری مقاله، چهار رویکرد کنش متقابل، روان پویشی، اگزیستانسیال (وجودی) و شناختی انتخاب شدند و در بخش روش نیز، از پدیدارشناسی تفسیری استفاده شد. تحلیل پدیدارشناسانه تفسیری، هر دو سنت پدیدارشناسی هرمنوتیکی و متعالی را یکپارچه می کند و با استفاده از اصول نظری پدیدارشناسی هرمنوتیکی و خاص انگاری، به کشف معنابخشی افراد به تجربه های مهم مبادرت می ورزد. نمونه های مورد مطالعه به تعداد 12 نفر، با استفاده از نمونه گیری هدفمند، از میان دانشجویان خوابگاه شهید آشتیانی دانشگاه علامه طباطبایی انتخاب شدند. در نهایت، با اتکا به روش پدیدارشناسی تفسیری و چارچوب مفهومی مناسب، مضامین اصلی «جامعه رقابتی»، «جامعه نظارتی و ناامن»، «حکمفرمایی سکوت» و «جامعه یک رنگ» حاصل شدند و سه راهبرد «انکار تنهایی»، «درون گرایی» و « انفعال» به عنوان راهبرد های دانشجویان در مواجهه با تنهایی کشف شدند.