مطالب مرتبط با کلیدواژه
۷۰۱.
۷۰۲.
۷۰۳.
۷۰۴.
۷۰۵.
۷۰۶.
۷۰۷.
۷۰۸.
۷۰۹.
۷۱۰.
۷۱۱.
۷۱۲.
۷۱۳.
۷۱۴.
۷۱۵.
۷۱۶.
۷۱۷.
۷۱۸.
۷۱۹.
۷۲۰.
پدیدارشناسی
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ پاییز ۱۳۹۶ شماره ضمیمه ۴۸
۷۰-۵۳
حوزه های تخصصی:
خانه «حریم فرهنگی» است که ما را از دیگری جدا می کند و در عین حال زندگی و همزیستی ما با دیگران را ممکن می سازد. مفهوم حریم و فردیت، مفاهیم فرهنگی هستند که از فرهنگی به فرهنگ دیگر تفاوت می کند. در جوامعی که فردگرایی در آن رشدیافته تر است و ارزش های فردگرایانه در آن غلبه دارد، مقوله حریم خصوصی هم در معنای مکانی و هم در معنای اجتماعی آن یکی از مفاهیم کلیدی حیات اجتماعی است. از سویی دیگر، پدیدارشناسی مفهوم مسکن از آن جهت که می تواند نقشی بنیادین در فرایند طراحی معماری و شهر داشته باشد و زمینه های اندیشه انضمامی طراح شهر یا معمار را تحت تاثیر قرار دهد، دارای اهمیت اساسی است. در این مقاله نیز این موضوع مورد توجه بوده؛ چنانچه با روش «توصیفی- تحلیلی» و روش «استدلال منطقی» با ابزار گرداوری داده: مطالعات کتابخانه ای و سانادی به موضوع فوق الذکر پرداخته شده است. در پایان نیز آرای مارتین هایدگر و کریستین نوربرگ شولتز به اختصار در ماهیت و مفهوم مسکن مورد تبیین واقع شده است.
تجربه زیسته معلمان دوره اول متوسطه از تربیت جنسی: یک مطالعه پدیدارشناسی
حوزه های تخصصی:
تربیت جنسی به توسعه مهارت های ضروری افراد در جهت تعامل بایسته با نیازهای درونی خود و کسب مهارت لازم جهت برقراری ارتباط با جنس مخالف اشاره دارد. مقاله حاضر با هدف واکاوی تجربه زیسته دبیران راجع به آموزش مسائل جنسی در کلاس درس انجام گرفت. مطالعه حاضر مبتنی بر رویکرد کیفی و به روش پدیدارشناسی، با حضور 14 مشارکت کننده از میان دبیران زن و مرد شهر اهواز به روش نمونه گیری هدفمند و با انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شد. داده های حاصل از مصاحبه ها با استفاده از روش پدیده ون منن تجزیه وتحلیل شد. سپس درون مایه های اصلی این پژوهش در سه مضمون اصلی استخراج و طبقه بندی شدند. یافته های تحقیق شامل 11 درون مایه بود که در مضمون اول با عنوان صلاحیت های عاطفی- ارتباطی؛ 5 درون مایه شامل: شایستگی ارتباطی، توانایی ایجاد جوی امن در کلاس درس، باز بودن، سلامت نفس و همدلی مشخص شدند. در مضمون دوم با عنوان تجربیات معلمان؛ 3 درون مایه که عبارت از: شخصیت معلم، آموزش خانواده در دوران نوجوانی معلم و آموزش دوران مدرسه و دانشجوی معلم بودند. در مضمون سوم با عنوان صلاحیت های حرف های نیز 2 درون مایه که عبارت اند از دانش محتوا و دانش پداگوژی محتوا قرار گرفتند. درمجموع نتایج نشان دادند که نوع شخصیت و تجربیات گذشته معلمان عامل تأثیرگذاری در ارائه مباحث جنسی در کلاس های درس است.
کارکرد پدیدارشناسانه عناصر فرمی سینما (با تأکید بر پدیدارشناسی هوسرل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم آذر ۱۴۰۲ شماره ۱۲۶
49 - 60
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: در میان مؤلفه های رویکرد پدیدارشناسی، اپوخه عنصری است که وجه روشی این رویکرد را بیش از سایر مؤلفه ها بر دوش می کشد. از طرف دیگر سینما مملو از عناصری فرمی است که می تواند استفاده یا عدم استفاده و یا نحوه استفاده از هر کدام از این عناصر بر نحوه ادراک مخاطب تأثیر بگذارد. پژوهش پیش رو تلاش می کند تا به مواجهه پدیدارشناسانه با ابژه به واسطه سینما و فیلم بپردازد.هدف پژوهش: بررسی امکان تحویل پدیدارشاسانه ابژه خارجی و ابژه زیبایی شناسانه به واسطه سینما و فیلم است.روش پژوهش: پژوهش با روشی تحلیلی در میان مؤلفه های پدیدارشناسی، تنها عنصر روشی آن یعنی اپوخه را برجسته کرده و با روشی توصیفی-تحلیلی، نسبت تمامی عناصر فرمی موجود در یک فیلم را با اپوخه می سنجد.نتیجه گیری: این پژوهش نشان می دهد که امکان تحویل پدیدارشناسانه ابژه خارجی به واسطه فیلم وجود دارد و به طریق اولی در ابژه های زیباشناختی این امکان محقق است.
حکمت زمین؛ جهانِ معنای نقاشی های مکتب شیراز-بهبهان از منظر فلسفۀ پدیدارشناسانه- هرمنوتیکی هانری کربن با رجوع به متون مزداییِ ایران باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۴
150 - 178
حوزه های تخصصی:
پژوهشِ حاضر کوشیده است به یاریِ رویکردِ پدیدارشناسانه-هرمنوتیکی هانری کربن به جهانِ معنایِ پنج نمونه از نقاشی های تمثیلی گلچین اشعار به تاریخ 801 ه.ق متعلق به مکتب شیراز-بهبهان راه یابد. سه پرسش اصلی این پژوهش عبارتند از: چه ارتباطی میان حکمتِ زمین (جغرافیایِ شهودی) با فضای نقاشی های تمثیلی وجود دارد؟ دستگاه فکری هانری کربن برای خوانش نگارگری ایرانی –به طور ویژه نقاشی های مکتب شیراز-بهبهان- چه امکاناتی دارد؟ نقاشی های گلچین اشعار به تاریخ 801 ه.ق متعلق به مکتب شیراز-بهبهان چه جهانِ معنایی را آشکار می سازند؟ هدف مقاله استفاده از امکانات دستگاه فکری هانری کربن در خوانشِ نگاره های مکتب شیراز- بهبهان است. رویکرد این پژوهش توصیفی-تحلیلی و برگرفته از فلسفۀ پدیدارشناسانه-هرمنوتیکی هانری کربن است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که برای نشان دادن حکمتِ زمین/جغرافیایِ شهودی می توان به جای استفاده از روش هایِ ترسیم های متداول در نقاشی، از شیوه های بازنمایی نقاشی های تمثیلی (نگارگری ایرانی) بهره مند شد. تاریخ و جغرافیای شهودی نه در ارضِ ناسوت بلکه در ارض ملکوت رخ می دهند و راه وصول به آن ها از طریق قوۀ خیال است. اگر بنا شد چنین عالمی –ارض ملکوت- ترسیم شود، نقاشی های تمثیلی مانند نگارگری ایرانی قادر به چنین کاری هستند. دستگاه فکری و آرای هانری کربن در «مواقعی»–مانند نقاشی های گلچین مذکور- برای «گونه »ای از تفسیرِ نگارگری ایرانی راه گشاست. اندیشۀ او امکان تأویل و رمزگشایی دیداری و محتوایی «برخی» از آثار نگارگری ایرانی را فراهم می کند. بر اساس اندیشۀ پدیدارشناسانه-هرمنوتیکی هانری کربن و با ارجاعات و اشاراتی به متون مزدایی ایران باستان، می توان گفت، نقاشی های گلچین اشعار به تاریخ 801 ه.ق می توانند حکمتِ زمین -را که در آن پرسش از «چیستیِ» زمین به «کیستی» و تصاویر زمین طبیعیِ به زمین شهودی تبدیل می شود- تجسم ببخشند. همچنین در انتهای مقاله به نقد رویکرد کربن و محدودیت های آن اشارۀ مختصری کردیم.
دیگریِ تهدیدکننده و دیگریِ معنابخش در شعر معاصر، مطالعه موردی اشعار شمس لنگرودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۷)
83 - 110
حوزه های تخصصی:
علاوه بر اینکه انسان گرایی از رویکردهای اصلی اگزیستانسیالیسم است و انسان شأنی معنابخش در آن دارد، دیگریْ به عنوان باشنده ای که او نیز از وجود خویش آگاه است، در اگزیستانسیالیسم و ادبیات حضوری چندگانه پربحث و گسترده دارد. نتایج این پژوهش نشان داد که هم مجموعه ای از مفاهیم مربوط به یکی از رویکردهای اگزیستانسیالیستی به مفهوم دیگری که در نظریات متفکرینی چون سارتر به چشم می خورد و در کل نگاهی است بدبینانه، در شعر شمس لنگرودی بازتاب قابل توجهی داشته است و هم نگاه انسان گرایانه و معنابخش به دیگری در اشعار وی دارای مثال های متعدد است. مطالعه ی اشعار نشان می دهد که شاعر در نگاه انتقادآمیز به دیگری، موضوعاتی مانند محدودکردن اختیار و امکان مندیِ دیگری، سلطه جویی، توده سازی و توده شدگی و تنزل و سقوط رابطه ی اصیلِ من-تو به من-آن مطرح کرده است و در نگاه خوش بینانه و انسان گرایانه به حضور معنابخش و محوری انسان پرداخته که سبب تعالی است و حتی بر نحوه ی آشکار شدن پدیده ها بر شاعر تأثیر زیادی دارد. از شواهد مثال پرتعداد می توان ادعا کرد که هر دو رویکرد را می توان از مفاهیم اصلی اگزیستانسیالیستی حاضر در اشعار شمس لنگرودی دانست که حاکی از دغدغه های وجودی شاعر است و در چارچوب شعریت و منطق هنری منعکس شده است.
پدیدارشناسی تجربه زیسته رهبری آموزشی مدیران گروه دانشکده فنی و مهندسی دانشگاه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۹۲
131 - 152
رهبری در آموزش عالی نقشی اساسی در بهبود، توسعه و پایداری نهادی دارد و مدیران گروه ها از طریق رهبری آموزشی اعضای هیئت علمی را حول فرهنگ سازمانی منسجم و یکپارچه گرد هم آورده و اهداف و دورنمای گروه را برای آنان ترسیم می نمایند. براین اساس، هدف پژوهش حاضر توصیف تجربه زیسته مدیران گروه ها از فرایند رهبری آموزشی است. تجربه زیسته، همان درک و فهم مستقیم و بی واسطه از تجربیات در حیات عادی و روزمره است که بدون توسل به مفهوم سازی حاصل می شود. مطالعه حاضر به روش کیفی از نوع پدیدارشناسی و جامعه آماری مورد مطالعه کلیه مدیران گروه دانشکده فنی و مهندسی دانشگاه ارومیه به تعداد ۱۰ نفر است که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات با استفاده از پروتکل مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. برای تحلیل داده ها از روش کلایزی استفاده گردید و کدگذاری متن مصاحبه ها با استفاده از نرم افزار MAXQDA 18 انجام شد. یافته ها در ۶ مضمون ارزیابی تجربه مدیریت گروه، مسائل و چالش های مدیریت گروه، ملزومات مدیریت گروه، تعاملات در گروه، سبک رهبری گروه و دیدگاه نسبت به پست ریاست دسته بندی شد. بر این اساس، مسائل ساختاری یکی از چالش های اساسی این تجارب است که با تجدیدنظر در وظایف و اختیارات، حمایت و پشتیبانی و اعمال شیوه صحیح انتخاب و آموزش مدیران گروه می توان از تنش و فشار کاری آنان کاست.
تجارب دانش آموختگان علوم ورزشیِ شاغل در باشگاه های ورزشی: یک رویکرد پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۶۲)
34 - 19
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش، مطالعه تجارب دانش آموختگان علوم ورزشیِ شاغل در باشگاه های ورزشی از منظر تجارب فردی به دست آمده، محیط و یادگیری در محیط آموزشی است. روش پژوهش: با توجه به ماهیت تحقیق از روش پدیدارشناسی استفاده شد. مشارکت کنندگان، دانش آموختگان علوم ورزشی بودند که کسب وکار ورزشی را راه اندازی کرده بودند. در این زمینه از نمونه گیری گلوله برفی و نیز مصاحبه عمیق استفاده شد که نمونه گیری تا رسیدن به اشباع نظری ادامه داشت. از مشارکت کننده سیزدهم به بعد مفاهیم استخراج شده تکراری بود. یافته ها: بر این اساس، هشت درون مایه اصلی استخراج شد که عبارت بود از: نیاز به صبور بودن، تلاش برای کسب دانش و مهارت های فردی، نیاز به داشتن اعتمادبه نفس، سخت و طاقت فرسا بودن محیط کسب وکار (گرفتن انواع مجوز)، خلأ برنامه های درسی ارائه شده، کیفیت تعامل استادان با دانشجویان در فرایندهای آموزشی و نوآوری داشتن در فرایند کسب وکار و فرایندهای مدیریتی دانشکده های علوم ورزشی. نتیجه گیری: بررسی دیدگاه ها و ادراک دانش آموختگان علوم ورزشی در زمینه تجارب به دست آمده، آموزش های علوم ورزشی و محیط کسب وکار نشان می دهد نگرش دانش آموختگان برای مدیریت کسب وکار، داشتن مهارت های فردی و تلاش برای به دست آوردن دانش و نوآوری متناسب با تغییرات به روز ورزش بااهمیت است.
واکاوی پدیدارشناختی پیامدهای خطاهای شناختی مدیران ورزشی با کاربست مدل سه شاخگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۶۲)
281 - 268
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف واکاوی پدیدارشناختی پیامدهای خطاهای شناختی مدیران ورزشی با کاربست مدل سه شاخگی است. روش شناسی : تحقیق حاضر از جمله تحقیقات کیفی بود که به صورت میدانی اجرایی شد. روش کیفی مورد استفاده در تحقیق حاضر از نوع پدیدارشناسی بر پایه مدل سه شاخگی بود. مشارکت کنندگان در تحقیق حاضر شامل افرادی بودند که در محیط سازمان ورزشی؛ پدیده خطاهای شناختی مدیران را درک و این مسئله را تجربه کرده اند. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. به منظور تجزیه وتحلیل داده های کیفی، از تحلیل موضوعی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان می دهد در شاخه ساختاری مفاهیم اصلی شامل قوانین و مقررات، جنبه های تصمیم گیری، سیستم های اقتصادی و سیستم های مدیریتی شناسایی شد. به صورتی که 21 پیامد ناشی از خطاهای شناختی مدیران در سازمان های ورزشی در شاخه ساختاری شناسایی شد. نتایج نشان می دهد در شاخه محتوایی مفاهیم اصلی شامل جنبه های انگیزشی، جنبه های رفتاری، جنبه های روانی و ضعف محتوایی شناسایی شد. به صورتی که 16 پیامد ناشی از خطاهای شناختی مدیران در سازمان های ورزشی در شاخه محتوایی شناسایی شد. نتایج نشان داد در شاخه زمینه ای مفاهیم اصلی شامل جنبه های محیطی، جنبه های فرهنگی و جنبه های ارزشی شناسایی شد. به صورتی که 12 پیامد ناشی از خطاهای شناختی مدیران در سازمان های ورزشی در شاخه زمینه ای شناسایی شد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق حاضر پیشنهاد می شود تا با ایجاد حمایت های تصمیم گیری در جهت کاهش آثار خطاهای شناختی و همچنین وجود برنامه های عملیاتی در سازمان های ورزشی به منظور کنترل خطاهای شناختی شرایطی جهت بهبود کنترل خطاهای شناختی مدیران ورزشی را فراهم کرد.
مبناهای هویتی سیاست گذاری در آموزش عالی ایران؛ زمینه های عملی و نظری تقویت همبستگی ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۹۵)
7 - 25
حوزه های تخصصی:
اجرای برنامه های مرتبط با سیاست گذاری اجتماعی در نظام آموزش عالی ایران، مبناهای امکانی سیاست هویتی یعنی امکان خودِ سوژه و زمینه ابراز هویتی سوژه و متعاقب آن، بازتولید دیگری را ذیل سیاست اجتماعیِ انسجام دچار مشکل کرده و به این ترتیب، سیاست گذاری اجتماعی و مزیت های مترتب بر آن ازجمله تقویت همبستگی ملی را با مسئله مواجه کرده است. مهم ترین وجه این برنامه ها، طرح بومی گزینی است که اجرای آن این پرسش را مطرح کرده که چه نسبتی میان اجرای این سیاست، انسجام اجتماعی و همبستگی ملی وجود دارد؟ این مقاله این فرض را مطرح می کند که سیاست بومی گزینی با تولید کلیت های اجتماعی و از طریق ایجاد انسجام میان امر صنفی، فرهنگی و اجتماعی، سوژه را دچار زمینه زدودگی کرده و امکان تولید خود و بازتولید دیگری را با چالش مواجه کرده است. این پژوهش با تکیه بر اهمیت سیاست هویت و نقش سوژگی کنشگران در بازصورت بندی هویت اجتماعی و نقش سوژه ها در ارتقای هویت و همبستگی ملی، با بررسی گفتارهای متنوع سیاست گذاران آموزش عالی ایران طی دو دهه اخیر و با تکیه بر منطق ارزیابی سیاستی، مفصل بندی این فرضیه را در روشی کیفی و با استفاده از انگاره های پدیدارشناسانه صورت بندی کرده است.
تجربه های مؤثر در توسعه تفکر استراتژیک مدیران: رویکردی پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
666 - 695
حوزه های تخصصی:
هدف: تفکر استراتژیک مدت هاست که نقطه کانونی موفقیت سازمان ها شناخته شده است و به عنوان یک قابلیت شناختی، می تواند با تضمین استمرار مزیت های رقابتی، سازمان ها را به سمت مدیریت مؤثرتر تغییرات محیطی هدایت کند. تفکر استراتژیک از دیرباز به عنوان یکی از الزامات مدیریت ارشد در نظر گرفته شده است. با افزایش پیچیدگی محیطی، این توانایی در سطوح پایین تر سازمان ها نیز لازم است. این قابلیت به مدیران کمک می کند تا ضمن درکِ وقایع آینده، آن ها را پیش بینی و کنترل کنند و به جای تأثیر گرفتن از تغییرات، آن ها را تحت تأثیر قرار دهند. پژوهش در زمینه نحوه توسعه تفکر استراتژیک اندک است. از دیدگاه های مختلفی می توان بررسی کرد که تفکر استراتژیک چگونه توسعه می یابد و مدیران چگونه به متفکران استراتژیک ماهر تبدیل می شوند. پژوهش حاضر قصد دارد که توسعه تفکر استراتژیک را از منظر تجربه بررسی کند. هدف این پژوهش، شناسایی و تبیین تجربه ها و ویژگی های مؤثر آن ها در توسعه تفکر استراتژیک مدیران صنعت فناوری های مالی (فین تک) در ایران است.
روش: پژوهش حاضر بر اساس روش پژوهش کیفی و رویکرد پدیدارشناسی توصیفی انجام شد. تمرکز اصلی تحلیل پدیدارشناختی، بررسی تجربه است و هدف آن، توصیف تجربه به همان صورتی است که در زندگی رخ داده است. برای شناسایی تجربه های مدیران در توسعه تفکر استراتژیک، از مصاحبه های نیمه ساختار یافته برای گردآوری داده ها استفاده شد که با اهداف این مطالعه مطابقت داشت و به مشارکت کنندگان اجازه داد تا تجربه خود را از موضوع در دست مطالعه بازسازی کنند. برای انتخاب مشارکت کنندگان، از روش های غیراحتمالی و هدفمند قضاوتی و گلوله برفی استفاده شد. ۱۴ مدیر ارشد حوزه فناوری مالی، به عنوان مشارکت کنندگان در پژوهش انتخاب شد. برای تحلیل داده ها روش کلایزی به کار گرفته شد که مراحل آن عبارت است از: پیاده سازی و مکتوب کردن مصاحبه ها و خواندن چندباره آن ها، استخراج گزاره های معنادار، صورت بندی معانی برای گزاره های معنادار، سازمان دهی معانی صورت بندی شده و ایجاد دسته ها، خوشه ها و تم ها، صورت بندی توصیف جامع در قالب گزاره هایی برای دستیابی به ساختار بنیادین پدیده و رجوع به مشارکت کنندگان و اعتبارسنجی یافته ها و در صورت نیاز، اصلاح آن ها.
یافته ها: این پژوهش به شناسایی هفت تجربه مؤثر در توسعه تفکر استراتژیک مدیران صنعت فناوری مالی در ایران و ویژگی های این تجربه ها منجر شد. این تجربه ها عبارت اند از: گشودگی در برابر تجربه، حمایت مربیان، راهبری موقعیت های خطیر، تمرکز بر توسعه فردی، شبکه سازی و ارتباطات گسترده، به چالش کشیده شدن توسط یک موقعیت بحرانی و شکست و ناکامی به مثابه ابزار توسعه. نتایج با استفاده از مراجعه مجدد به مشارکت کنندگان و تأیید آنان اعتبارسنجی شد.
نتیجه گیری: این پژوهش در امتداد پژوهش هایی قرار دارد که بر نقش تجربه در یادگیری تأکید کرده اند. پژوهش حاضر در حوزه صنعت فناوری مالی در ایران انجام شد و نتایج حاصل از تحلیل داده ها و تأیید آن توسط مشارکت کنندگان، نقش تجربه در توسعه تفکر استراتژیک را تأیید کرد.
پدیدارشناسی چالش های توسعه کارآفرینی روستایی از دیدگاه کارآفرینان پیشرو در بخش مرکزی شهرستان جیرفت
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
19 - 34
حوزه های تخصصی:
شواهد مختلف حاکی از آن است که واکاوی تجربیات کارآفرینان روستایی می تواند منجر به شکل گیری نگرش اساسی، بررسی کاستی ها و چالش های موجود، اصلاح محدودیت های پیشِ رو و توسعه مسیر آینده و در نهایت بهبود بهره وری بنگاه های کوچک شود. پژوهش حاضر با بهره گیری از روش پدیدار شناسی توصیفی و با هدف شناسایی چالش های توسعه کارآفرینی روستایی و کشاورزی در بخش مرکزی شهرستان جیرفت انجام شد. در این پژوهش از روش کلایزی برای استخراج مضامین و مفاهیم، بهره گرفته شد. جمع آوری داده ها، با استفاده از مشاهده مستقیم و مصاحبه های نیمه ساختارمند صورت پذیرفت. مشارکت کنندگان، شامل کارآفرینان پیشرو در حیطه های کشاورزی و روستایی بخش مرکزی شهرستان جیرفت بودند. نمونه گیری به روش هدفمند از نوع گلوله برفی بود و مصاحبه ها با 10 نفر از مشارکت کنندگان تا دستیابی به اشباع داده ها و آستانه سودمندی اطلاعات قابل دسترس ادامه یافت. یافته های پژوهش نشان دادند چالش های توسعه کارآفرینی کشاورزی در بستر مناطق روستایی در قالب 7 محور "اقتصادی؛ سیاست گذاری و برنامه ریزی؛ پشتیبانی و حمایتی؛ آموزشی و ارتباطی- اطلاع رسانی؛ زیرساختی؛ فرهنگی؛ شخصیتی- روانشناختی" قابل تفکیک است. اقتصاد بسته، برنامه ریزی متمرکز، تحولات بین المللی، بی ثباتی در قیمت نهاده ها و فروش محصولات؛ اخذ مالیات های سنگین از کسب وکارها؛ هزینه های حمل و نقل؛ نبود سرمایه و نقدینگی، نرخ بهره بانکی، بی اعتمادی به سرمایه گذاری در بخش کشاورزی و روستایی اهم این چالش ها بودند. در پایان راهکارهایی عملیاتی برای کنترل و تعدیل چالش ها ارائه گردید.
مفهوم سازی پیرامون چیستی و جوهره یادگیری بین سازمانی (موردپژوهی: طرح مبارزه با قاچاق کالا و ارز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: نگارش پژوهش حاضر با هدف ارائه توصیفی از جوهره یادگیری بین سازمانی صورت پذیرفت. طرح پژوهش/ روش شناسی/ رویکرد: از روش پدیدارشناسی برای تجزیه وتحلیل داده های حاصل از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با صاحبان تجربه زیسته مشارکت در پروژه مشترک مبارزه با قاچاق کالا و ارز استفاده شد. یافته ها: مفهوم پدیده زمانی معنادار خواهد بود که عواملی همچون 1) به اشتراک گذاری، بهینه یابی، و بومی سازی؛ 2) ادراک از موفقیت پروژه؛ و 3) اخذ بازخورد و پایش و اصلاح فرایند وقوع یابد. مشخصات پدیده شامل بهبود اعتماد و کاهش مقاومت، و تقویت دیدگاه مبتنی بر منفعت عمومی؛ عوامل فراگیرنده شامل توسعه همکاری مجازی و توسعه تعاملات غیررسمی؛ پیامدهای پدیده شامل بهره گیری از ظرفیت های بلااستفاده و بهبود کارایی و اثربخشی؛ و آسیب ها نیز شامل طفره روی، نیاز به سیستم سازی در روابط، رفع چالش مسئولیت مشترک، و پایبندی به برنامه ریزی بلندمدت می گردد. ارزش/ اصالت پژوهش: مطالعات این حوزه با برخورداری از رویکرد کمّی از داده های بخش خصوصی، تنها محدود به ارزیابی تاثیر عواملی پراکنده بوده که این خود موجب ایجاد ادراک محدود پیرامون ذات و جوهره پدیده و خصیصه ها و حتی شمولیت عوامل ارائه شده در رابطه علّی این پدیده شده است. پژوهش حاضر با واکاوی ابعاد محتوایی و مفهومی پدیده یادگیری بین سازمانی در سازمان هایی با حوزه های کاری متفاوت در بخش دولتی، و با ارائه توصیفی غنی و در اختیار نهادن چارچوب مفهومی جامع از پدیده، دامنه ای با شمولیت مناسب برای فهم این مفهوم فراهم می آورد.
پویایی های احساس تعلق دانشجویان به دانشگاه: یک مطالعه پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تجارب زیسته احساس تعلق دانشجویان به دانشگاه بود. برای دستیابی به این هدف از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد. شرکت کنندگان پژوهش شامل 19 نفر از دانشجویان دانشگاه های فردوسی مشهد و بیرجند در سال تحصیلی 1398-1399 بود که با روش نمونه گیری هدفمند و با توجه به اصل اشباع انتخاب شدند و با مصاحبه نیمه ساختاریافته مورد مطالعه قرار گرفتند. تحلیل داده ها با روش استویک-کولایزی-کین انجام شد. نتایج منجر به تولید 5 مضمون اصلی، 14 مضمون فرعی و 50 واحد معنایی گردید. تحلیل مصاحبه ها پنج مضمون اصلی شامل ادراک از جو دانشگاه (محیط حامی خودمختاری، نگرش به دانشگاه، امکانات)، تعامل با استادان (تأکید بر رشد علمی، رعایت احترام، صمیمیت، همدلی و حمایت)، تعامل با همسالان (نزدیکی رابطه، الگوپذیری)، مشارکت اجتماعی (فعالیت های فوق برنامه و عضویت ادراک شده) و عوامل درون فردی (باورهای خودکارآمدی و درگیری تحصیلی) را نشان داد. نتایج به دست آمده حاکی از این بود که تجربه های مثبت و منفی دانشجویان در خصوص احساس تعلق به دانشگاه، تحت تأثیر ترکیبی از عوامل درون فردی، بین فردی و بافتی است که نقش عمده ای در زندگی دانشگاهی آنان ایفا می کند.
واکاوی تجارب زیسته معلمان از پدیده لجبازی - نافرمانی دانش آموزان: مطالعه پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: دانش آموزان لجباز - نافرمان قشقرق راه انداخته و با والدین خود مشاجره کرده و کینه توزانه عمل می کنند. هدف پژوهش حاضر وا کاوی تجارب زیسته معلمان از پدیده لجبازی - نافرمانی دانش آموزان است. روش بررسی: روش پژوهش براساس رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی بود. جامعه آماری پژوهش شامل معلمان با سابقه تدریس در مدارس استثنایی بود. هشت نفر از معلمان با روش نمونه گیری در دسترس، جهت مصاحبه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه سازمان یافته استفاده شد و تا زمان اشباع داده ها ادامه یافت و پس از ضبط، مصاحبه ها تبدیل به متن شده و مؤلفه های اصلی و فرعی استخراج گردید. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش کلایزی استفاده شد. یافته ها: سه مؤلفه اصلی، پیشایندها )اشکال در تعامل با معلم، بحث و جنجال با هم کلاسی ها، گرسنگی، درجه سختی تکلیف و بی علاقگی به محتوای کلاس(، پیامدها )افت تحصیلی، طردشدن، خشم و پرخاشگری و مشکل در روابط بین فردی( و کنترل کننده ها )بازی های رایانه ای، تنبیه، استفاده از بهامُهر و جایزه، بازی، تماشای فیلم و نمایش، خواندن قصه، شن بازی و برنامه نظم و انضباط(، یافته های بسیار مهم این مطالعه بودند. نتیجه گیری: لجبازی - نافرمانی تأثیر بسزایی در عدم پیشرفت تحصیلی و بروز مشکلات ارتباطی در کلاس درس دارد و ازاین رو باید مورد بررسی، تشخیص و مداخله بهنگام و مناسب قرار گیرند.
تحلیل تماتیک تجربه زیسته دانش آموزان از آزمون های آنلاین در بستر شبکه شاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۴
۸۰-۵۶
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف شناسایی تجارب زیسته دانش آموزان از آزمون های آنلاین در بستر شبکه شاد انجام شد. ماهیت این پژوهش، کیفی از نوع پدیدارشناسی بود. براین اساس، محققان در مطالعه حاضر کوشیدند تا تجربه دانش آموزان از آزمون های آنلاین در بستر شبکه شاد تحلیل کنند. میدان پژوهش متشکل از کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه اول سطح شهر سنندج بود. مشارکت کنندگان شامل دانش آموزان دختر و پسر نواحی یک و دو شهر سنندج بالغ بر 112 نفر از دانش آموز مقطع متوسطه اول بودند. داده های پژوهش حاضر از طریق انجام مصاحبه های نیمه ساخت یافته به صورت فردی و به شکل آنلاین جمع آوری شد. داده های موجود با استفاده از روش کلالیزی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. از تحلیل داده های به دست آمده شامل 15 مضمون سازمان دهنده شامل نگرش مثبت؛ نگرش منفی؛ خنثی بودن؛ مشکلات نرم افزاری و سخت افزاری و پشتیبانی؛ ایجاد استرس و اضطراب؛ یادگیری سطح پایین؛ خلق فرصت تقلب گسترده؛ مهارت تست زنی، تنوع در سؤالات و بررسی آسان؛ پایین بودن اعتبار نمره کسب شده؛ ترجیح حضوری در مقابل آنلاین؛ عدم رصد دانش آموز؛ هرزمانی و هر مکانی بودن آزمون آنلاین؛ تجربه ای جدید و گاهی اوقات نه چندان خوب؛ ایمن کردن در مقابل به خطر انداختن سلامتی و عدم شکل گیری رقابت برابر و سالم نام گذاری شدند. به طورکلی، نتایج مطالعه حاضر با تأکید بر ضرورت شناسایی معایب و مزایای آزمون های آنلاین، نیاز به فرهنگ سازی، توانمندسازی معلمین و دانش آموزان در فضای مجازی و بازنگری در روش برگزاری آزمون های آنلاین و زمینه یادگیری و بهبود عملکرد تحصیلی دانش آموزان از طریق آزمون های آنلاین تاکید دارد.
تجارب زیسته دانشجویان کارشناسی نسل Z از عوامل مؤثر بر تاب آوری در دوران شیوع ویروس کرونا : یک مطالعه پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵
۹۷-۸۳
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پی بردن به تجارب دانشجویان کارشناسی نسل Z بود که در دوران شیوع ویروس کوید_ 19، تاب آوری بالایی داشتند. روش پژوهش حاضر کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. مصاحبه نیمه ساختاریافته با 8 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه فرهنگیان تبریز که در سال تحصیلی 1401-1400 مشغول به تحصیل بوده و به صورت هدفمند انتخاب شده بودند، انجام شد. مصاحبه های ضبط شده به صورت کتبی ثبت شدند و به روش هفت مرحله ای کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. تحلیل تجارب زیسته دانشجویان موجب شناسایی و دسته بندی و استخراج مقوله های اصلی «عوامل فردی»، «عوامل اجتماعی» و «عوامل محیطی» شد. در ادامه از مقوله های اصلی ذکرشده، مقوله های فرعی عوامل فردی مشتمل بر مهارت های تنظیم هیجان، سازه های روانشناسی مثبت (خوش بینی، امیدواری و عزم و اراده)، مهارت های خودتنظیمی، باورهای مذهبی قوی، واقع بینی و نداشتن کمال گرایی، به کارگیری مهارت های حل مسئله، انعطاف پذیری، معنا در زندگی و عوامل اجتماعی (روابط بین فردی) شامل حمایت های اجتماعی خانواده دوستان و مراکز آموزشی، حفظ روابط به وسیله شبکه های اجتماعی، یادگیری مشاهده ای و تجارب جانشین و درنهایت عوامل محیطی (زیرساخت ها و امکانات) شامل تجربه شرایط سخت و کمبود امکانات، تجارب مثبت قبلی در مدارس و سایر نهادها، استخراج شدند. یافته های این پژوهش توانست تصویر روشنی از عوامل مؤثر بر بهبود و ارتقای تاب آوری ارائه کند.
مطالعه تطبیقی عناصر و مولفه های شکل دهنده مسجد با تمرکز بر آراء هانری استیرلن و الگ گرابار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه و بررسی معماری اسلامی توسط نحله های فکری متفاوت نظیر سنت گرایی، تاریخی گری و پدیدارشناسی، اهمیت موضوع را در نگاه محققان غربی نشان می دهد. هر یک از این جریان های فکری، تلاش می کنند تا نتیجه مطالعاتشان را درباره معماری اسلامی از وجه و منظر ویژه خود بیان نمایند. سؤال این است که هر یک از این روش ها چه تعریفی را از معماری اسلامی به دست داده اند و نیز تفاوت شیو خوانش آنها در شناخت معماری اسلامی چه کمکی به فهم موضوع می کند؟ پژوهش حاضر با مطالعه تطبیقی آراء شیوه پدیدارشناسی (هانری استیرلن) و تاریخی گری (الگ گرابار) به دنبال آن است که نشان دهد هر یک از این دو دیدگاه، چه تعریفی برای معماری اسلامی به دست داده اند و وجوه افتراق و اشتراک میان آنها چیست و احیاناً چه نقدهایی به یکدیگر داشته اند. با این فرض که هر یک از دو پژوهشگر تعریف متفاوتی از نسبت اسلام و معماری ارائه می دهند، یافته های پژوهش نشان می دهد که از منظر گرابار معماری اسلامی، معماری ای است که ربطی به دین اسلام ندارد و نسبت اسلام با معماری از نظر مذهبی بار معنایی خاصی نمی تواند داشته باشد و صفت اسلامی در معماری اسلامی بر آثار دین خاصی دلالت نمی کند. در حالی که استیرلن معماری اسلامی را برگرفته از جوهر و تعالیم دین اسلام در نظر می گیرد و مؤلفه دینی را عامل شکل گیری بنای مسجد و بیشتر عناصر آن را واجد ماهیت نمادین و ازلی می داند. پژوهش حاضر، به روش توصیفی- تحلیلی با رویکردی تطبیقی به مطالعه عناصر و مؤلفه های شکل دهنده مسجد از دیدگاه پدیدارشناختی هانری استیرلن و تاریخی گری الگ گرابار پرداخته است.
بررسی وجوه پدیدارشناختیِ زندگی در خانه های ایرانی با بهره گیری از روش نحو فضا (مطالعه موردی: خانه های همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصور بشر به منزله فاعل شناسا (سوژه) و جهان به منزله موضوع شناسایی (ابُژه)، قراردادن اُبژه در مقابل سوژه و خرد در مقابل اُسطوره، تحقیر گذشته، تنزل یافتن ارزش ها، استانداردگرایی، ساده گرایی، اصالت دادن به خرد، عملکردگرایی افراطی و سرعت چونان کلیدواژه های شهر ماشینی، تبلور رویکردهای راسیونالیسم و پوزیتیویسم در اصول معماری و شهرسازی مدرن است که پیامد آن فضاهای تهی و خالی از روح است. این امر، به ویژه در کشورهایی که خاستگاه مدرنیته نبوده اند و از تاریخ و سنتی دیرینه برخوردارند، مانند ایران، در عین ایجاد تغییرات گسترده در سبک زندگی مردم، موجب تعارضات گسترده با سنت نیز شده است، تحولات و تعارض هایی که در همه سطوح و وجوه زندگی چنین جوامعی به ویژه در امری عینی، مانند «خانه» به وضوح آشکار است. در پی آن پدیدارشناسی «خانه» در بسیاری از مطالعات به درک کیفیت خانه و مفاهیم آن می پردازد و بر ساحت هستی بخش زندگی در خانه تأکید دارد. این پژوهش بر آن است تا مولفه های متناسب با پدیدارشناسی زندگی در خانه های ایرانی را اخذ کند. این پژوهش در سامانه تحقیق پدیدارشناختی با رویکردی تأویلی/تفسیری جای دارد. توصیف و تحلیل داده ها در حوزه راهبرد استدلال منطقی با روش کمی و کیفی و تکیه بر نحو فضا (دستور زبان) انجام شده است. انتخاب نمونه ها هدفمند بوده و از خانه های تاریخی و معاصر شهر همدان گزینش شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که خانه ساختار و ساحت مناسبی برای تبلور وجوه پدیدارشناختی زندگی که شامل مؤلفه هایی همچون خلوت، نمادی از خود و جهان، مرکز، عرصه درون - برون، امنیت و آرامش، عشق و احساسات، تقدس و جاودانگی، مأنوس بودن و هویت فراهم می کند که علاوه بر نیازهای فیزیکی و مادی ساکنین، نیازهای معنوی و روحانی آنان را نیز برآورده می کند.
نشاط اجتماعی از دیدگاه روان شناسان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۸۷
۲۱۹-۱۸۳
حوزه های تخصصی:
مقدمه: شادی و نشاط گامی اساسی برای تغییر جوامع و اجتماعات شهری و روستایی و تحول و تکامل درونی انسانهاست. شادی و نشاط، گمشده انسان معاصر و مطلوب مشترک همه انسانها است. انسان موجودی هدفمند و جویای نشاط (شادکامی)، خوشبختی و سعادت است و تا زمانی که به آنچه می خواهد دست نیابد احساس نشاط، خوشبختی و سعادت نمی کند. شادبودن اجتماعات انسانی یکی از عوامل مؤثر بر توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است و باعث توسعه پایدار می شود. تحقیق حاضر با رویکرد اجتماعی پدیدارشناختی و با هدف بررسی تجربیات روان شناسان از نشاط اجتماعی انجام گرفت. روش: اطلاعات با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته از شانزده روان شناس دارای مدرک دکتری و با سابقه حداقل پنج سال تدریس در سطح آکادمیک گردآوری شد. برای تحلیل داده ها از روش پدیدارشناسی اسمیت استفاده شد. یافته ها: در این تحقیق، از داده ها 8 مقوله اصلی و 46 مقوله فرعی استخراج شد. نتایج نشان داد که در برخی مقوله های فرعی نظیر تعریف نشاط اجتماعی، پیامدها، موانع و علل، بین نظر روان شناسان با پیشینه پژوهش تا حدودی همسویی وجود دارد؛ ولی در راهکارها نتایج متفاوتی دیده می شود. روان شناسان بر اساس دیدگاه روان شناسی و تجارب خود راهکارهای مختلفی برای والدین و سازمانها در سطح خرد و کلان پیشنهاد کرده اند. ازجمله، راهکارهای پیشنهادی آنان می توان به سیاسی نکردن نشاط اجتماعی، دقت در انتخاب مسئولان و شایسته سالاری، کاهش فاصله طبقات اجتماعی، سامان بخشیدن به وضعیت اقتصادی، داشتن نگاه علمی به مسئله نشاط اجتماعی و چند راهکار دیگر اشاره کرد. بحث: یافته های پژوهش حاضر نشان داد، روان شناسان نشاط اجتماعی را به صورت سازه ای چندبعدی تعریف می کنند که در سه وجه هیجانی، شناختی و گرایش به عمل متعهدانه نمود می یابد و شامل پویایی و تحرک تک تک افراد جامعه، احساس امنیت و احساس تعلق به بافت است. درنهایت این که نتایج حاصل از این پژوهش راهگشای تحقیقات بیشتر در حوزه مداخلات مربوط به نشاط اجتماعی خواهد بود.
بازارجویی در جراحی های زیبایی: تجربه زیسته زنان در کلینیکهای زیبایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹۱
۳۲۱-۲۷۹
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اگرچه تلاش برای زیبا به نظر رسیدن، یک رفتار اجتماعی تاریخی است، اما ترسیم ویژگی های زیبایی و «بازارجویی» برای جستجو و رونق بخشی به بازار عمل های زیبایی، چالش جدیدی است که می تواند آسیب هایی برای جراحان و بیمارمشتریان در پی داشته باشد. هدف تحقیق، شناخت زوایای بازارجویی جراحی های زیبایی براساس تجربه زیسته زنان جراحی شده است. روش: یک تحقیق کیفی پدیدارشناختی از نوع استعلایی طبق مدل موستاکاس و با انتخاب هدفمند 11 بیمارمشتری زن که طی 12 ماه قبل از مصاحبه حداقل یک جراحی زیبایی یا جراحی و ترمیم در یک عضو از بدن خود را تجربه نموده اند انجام شد. داده ها در کلینیک های جراحی زیبایی شهر زنجان با روش مصاحبه نیمه ساخت یافته تا رسیدن به اشباع نظری جمع آوری شد. کدگذاری داده ها در نرم افزار MAXQDA.20 و اعتباریابی داده ها با بازبینی انعکاسی(بازتابی محقق) و بازبینی همتایان انجام شد. یافته ها: بازارجویی جراحی زیبایی در 7 مضمون اصلی و 26 مضمون فرعی پدیدار شد. شرایط مؤثر بر پدیده در 5 مضمون اصلی «اغواگری اینترنتی»، «مشاوره بازارطلب و تعیین کننده»، «تعبیه بازار جراحی در جامعه»، «موضع یابی عمل جراحی»، و «مداخله در بازارجویی»؛ و شرایط متأثر از پدیده در 2 مضمون اصلی «اختلال اجتماعی و رابطه ای» و «اختلال و فروپاشی روانی» پدیدار شدند و در ابرمضمون «بازارجویی چندوجهی و درهم تنیده» گردهم آمدند. بحث: بازارجویی جراحی زیبایی، یک پدیده چندوجهی و درهم تنیده (با وجوهی نظیر اغواگری اینترنتی، مشاوره بازارطلب، تعبیه اجتماعی و...) است. کنترل نشدگی بازارجویی، تجسّم های غیرواقعی و ایدآل گرایانه و ناهمخوانی آن با نتایج جراحی و اختلالات اجتماعی و روانی را شکل می دهد. بنابراین، تعدیل پدیده از طریق مداخلات اجتماعی، آموزش اخلاق پزشکی و آموزش هوشیاری بخش اجتماعی، به منظور اصلاح دیدگاه جراحان و بیمارمشتریان نسبت به شرایط جراحی زیبایی، پیشنهاد می شود.