مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
زنان شاغل
حوزه های تخصصی:
در سالهای اخیر اشتغال زنان و مسایل مرتبط با آن به عنوان یکی از حوزه های تحقیقاتی در جامعه شناسی، روانشناسی اجتماعی، مدیریت و اقتصاد مطرح شده است. نگرش نسبت به اشتغال زنان و تواناییهای شغلی آنها معمولا به عنوان مانع ورود زنان به بازار کار و نبود موفقیت آنها پس از ورود مطرح می شود. از سوی دیگر مسایلی نظیر میزان رضایت شغلی و امکان ارتقای شغلی بویژه برای زنان به عنوان دو حوزه مهم در جامعه شناسی کار و مشاغل مطرح می شود. این پژوهش با هدف شناسایی میزان رضایت شغلی، امکان ارتقای شغلی زنان و نگرش زنان شاغل نسب به مشروعیت فرهنگی اشتغال زنان، تواناییهای شغلی آنان و ارتباط این متغیرها با یکدیگر در بین زنان شاغل در بخشهای دولتی شهر کرمان انجام شده است. نتایج نشان می دهد که رضایت شغلی برای 48.5 درصد افراد وجود داشته است، در حالی که 17.4 درصد پاسخگویان معتقد بودند امکان ارتقای شغلی دارند و 42.8 درصد پاسخگویان نگرش مثبتی نسبت به اشتغال زنان و تواناییهای شغلی آنها نداشتند. عواملی همچون تعداد اعضای خانواده، نگرش نسبت به اشتغال زنان، وضعیت تاهل، میزان حقوق و وضعیت اقتصادی خانواده بر رضایت شغلی زنان تاثیر داشته است و متغیرهای نوع سازمان محل کار و وضعیت استخدام نیز بر امکان ارتقای شغلی زنان تاثیرگذار بوده است.
شناسایی و مقایسه گروههای ترکیبی نه گانه سنخهای جنسیتی زنان شاغل شهر اهواز و همسران آنان از لحاظ سلامت روانی، رضایت زناشویی و هوش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی و مقایسه گروههای ترکیبی نه گانه سنخهای جنسیتی زنان شاغل و همسران آنان از لحاظ سلامت روانی، رضایت زناشویی و هوش هیجانی بود. جهت دستیابی به این هدف، از کلیه سازمانها، ادارات و شرکتهای دولتی شهر اهواز به روش تصادفی طبقه ای 824 زن شاغل و همسران آنان (در مجموع 1648 نفر) به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری عبارت بودند از، مقیاس نقش جنسی بم، فرم کوتاه مقیاس سلامت عمومی، مقیاس سنجش خانواده و مقیاس هوش هیجانی پترایدز و فارنهام. نتایج این پژوهش نشان دادند که سنخ جنسیتی آندروژن در زنان شاغل و سنخ جنسیتی آندروژن در همسران زنان شاغل به طور معنی داری از سنخهای جنسیتی دیگر بیشتر بود و نیز گروه ترکیبی زوجین، زن آندروژن – همسر آندروژن به طور معنی داری از گروههای ترکیبی دیگر بیشتر بود. زنان شاغل و همسران آنان در همه گروههای ترکیبی نه گانه سنخهای جنسیتی زوجین از سلامت روانی خوبی برخوردار بودند و بین سلامت روانی این گروهها تفاوت معنی داری وجود نداشت. بین رضایت زناشویی گروههای ترکیبی نه گانه سنخهای جنسیتی زوجین (زنان شاغل و همسران آنها) تفاوت معنی داری وجود داشت. رضایت زناشویی گروه ترکیبی مردانه – مردانه به طور معنی داری از گروههای ترکیبی دیگر بود. بین هوش هیجانی گروههای ترکیبی نه گانه سنخهای جنسیتی زوجین (زنان شاغل و همسران آنان) تفاوت معنی دار مشاهده شد. در این ارتباط، هوش هیجانی گروههای ترکیبی زوجین آندروژن – زنان و زنانه – آندروژن به طور معنی داری از گروه ترکیبی زوجین مردانه – مردانه بیشتر بود.
مقایسه ی الگوهای ارتباط و تعارضات زناشویی در زنان متاهل شاغل در بانک های دولتی و زنان خانه دار شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف « مقایسه ی الگوهای ارتباطی و تعارضات زناشویی در زنان متاهل شاغل در بانک های دولتی و زنان خانه دار» انجام شد. روش پژوهش از نوع علی - مقایسه ای است. ابزار مورد استفاده در پژوهش پرسشنامه ی تعارضات زناشویی (MCQ )و پرسشنامه ی الگوهای ارتباط زناشویی (CPQ ) بود. جامعه ی آماری را زنان متاهل شاغل دربانک ها و زنان خانه دار در شهر شیراز در سال 1388 تشکیل می دادند. افراد نمونه ی پژوهش را 100 نفر از زنان متاهل شاغل که با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی و 100 نفراز زنان خانه دارکه با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردیدند، تشکیل داده اند. داده های پژوهش با استفاده از آزمون tمستقل جهت تعیین تفاوت میانگین های دو گروه، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که زنان شاغل بیش تر از الگوی ارتباطی سازنده متقابل (( P<0/05 و زنان خانه دار بیشتر از الگوی ارتباطی اجتناب متقابل (P<0/01)استفاده می کنند. در زمینه ی تعارضات زناشویی نیز زنان شاغل در خرده مقیاس جدا کردن امور مالی از ِیکدیگر دارای تعارضات بیش تری هستند (p<0/01 ) و زنان خانه دار در خرده مقیاس های افزایش جلب حمایت فرزندان و افزایش واکنش های هیجانی ((P<0/05 دارای تعارضات بیش تری بودند.
بررسی وضعیت مطالعه زنان شاغل و خانه دار شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با استفاده از پرسشنامه، به مقایسة وضعیت مطالعة منابع اطلاعاتی 363 نفر از زنان شاغل و خانه دار در شهر شیراز پرداخته است. یافته های پژوهش نشان میدهد عواملی مانند میزان مطالعه والدین، میزان مطالعه دوران کودکی و نوجوانی، سن، وضعیت تأهل، تمایل همسران زنان متأهل به مطالعه، دسترسی به منابع اطلاعاتی و دسترسی به رایانه و مهارت بهره گیری از آن، از جملة عوامل مؤثر در مطالعه است. در پایان، با تکیه بر یافتههای گزارش شده، رهنمودها و توصیه هایی به منظور افزایش میزان مطالعة زنان ارائه شده است
بررسی پیوند ناهم سان همسری فرهنگی با میزان اختلافات زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی پیوند ناهمسان همسری فرهنگی و اختلافات زناشویی در میان زنان شاغل و خانه دار، به روش پیمایشی و با استفاده از نظریه هم سان همسری انجام گرفته است. داده های پژوهش از میان 284 زن همسردار و با بهره گیری از پرسش نامه گردآوری شده و برای تحلیل داده ها، آزمون تحلیل واریانس دو طرفه به کار رفته است.نتایج پژوهش نشان می دهد که میان میزان اختلاف زناشویی و ناهم سانی فرهنگی در تفاوت باورهای مذهبی همسران و سنتی بودن خانواده، پیوندی معنادار وجود دارد، هم چنین، میان تفاوت در باورهای مذهبی همسران و میزان اختلاف زناشویی، در میان دو گروه زنان شاغل و خانه دار، نیز تفاوتی معنادار وجود دارد، به گونه یی که این متغیر در ایجاد اختلاف زناشویی در میان آزمودنی های شاغل، بیش از خانه دار است. میان سنتی بودن خانواده در حوزه انتخاب همسر و میزان اختلاف زناشویی در میان دو گروه زنان شاغل و خانه دار هم تفاوتی معنا دار وجود دارد و آزمودنی های خانه دار دارای خانواده سنتی، اختلاف زناشویی بیش تری، نسبت به زنان شاغل، داشته اند. درباره فرضیه های زمینه یی، میان میزان اختلاف زناشویی و متغیرهای سن ازدواج، مدت زناشویی، و اختلاف سنی با همسر، میان دو گروه زنان شاغل و خانه دار، تفاوتی معنادار دیده نمی شود.
بررسی رابطه استرس شغلی با رضایت زناشویی در کارکنان زن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش بررسی رابطه بین استرس شغلی و رضایت زناشویی زنان شاغل در وزارت کار و امور اجتماعی انجام گرفته است. دو پرسشنامه استرس شغلی فیلیپ ال رایس (1992) و پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ (1997) توسط 100 نفر از کارمندان زن شاغل در وزارت کار و امور اجتماعی که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند تکمیل و بررسی شد. نتایج نشان داد که زنان شاغل دچار استرس شغلی می باشند. نتایج هم چنین نشان می دهد که ضریب همبستگی منفی (392/0- = r ، 001/0 >P) بین استرس شغلی و رضایت زناشویی وجود دارد. بین رضایت زناشویی و روابط بین فردی (328/0-= r، 5/0>(P در متغیرهای استرس شغلی ضریب همبستگی منفی وجود دارد. بین دیگر متغیرهای استرس شغلی یعنی وضعیت جسمانی و علائق شغلی و رضایت زناشویی رابطه ای وجود ندارد. بین متغیر استرس شغلی با متغیر رضایت زناشویی روابط دوتایی ضریب همبستگی منفی (364/0-=r، 05/0 > (Pوجود دارد، بین متغیر استرس شغلی با متغیر رضایت زناشویی روابط جنسی ضریب همبستگی منفی (315/0-= r، 05/0 >P) وجود دارد. بین متغیر استرس شغلی و دیگر متغیرهای رضایت زناشویی همبستگی مشاهده نشد.
بررسی مقایسه ای رابطه بین استرس زناشویی و سرد مزاجی زنان شاغل و غیر شاغل در رده های سنی 45-40 و25-20 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی مقایسه ای رابطه بین استرس زناشویی و سرد مزاجی زنان شاغل و عادی شهر اراک در رده های سنی 45-40 و 25-20 سال بود. طرح پژوهش از نوع علی – مقایسه ای و نمونه پژوهش، 240 نفر(128 نفرزن سردمزاج و 112 نفرزن عادی) را شامل بودکه با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل 1-پرسش نامه ویس هاپس پاترسون، مقیاس نواحی تغییر(شامل دو فرم 34 سؤالی استرس وارد شده به همسر و استرس دریافت شده از همسر که در نهایت استرس زناشویی را می سنجند) 2-پرسش نامه اختلال عملکرد جنسی با 12 سؤال بود. تحلیل داده ها، با استفاده از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و t مستقل و تحلیل واریانس دو راهه انجام شد. یافته های این پژوهش نشان داد که بین استرس زناشویی و سرد مزاجی زنان، ارتباط مثبت و معنا دار 01/0P< با 718/0=r وجود دارد و بین استرس زناشویی زنان سردمزاج 25-20 ساله و 45-40 ساله تفاوت وجود دارد، ولی بین سرد مزاجی آن ها تفاوتی وجود ندارد.
نقش احساس قدرشناسی و آگاهی از درآمد شوهر در رضایت زناشویی زنان شاغل و خانه دار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش احساس قدرشناسی و آگاهی از درآمد شوهر در رضایت زناشویی زنان شاغل و خانه دار بود. به این منظور264 نفر، 111 زن خانه دار و 153 زن شاغل متأهل که با همسر خود زندگی می کردند، به عنوان نمونه انتخاب شدند. پژوهش از نوع مطالعات همبستگی بود. داده ها با استفاده از پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ و پرسشنامه محقق ساخته احساس قدرشناسی جمع آوری شد. نتایج نشان داد که بین احساس قدرشناسی زنان شاغل و خانه دار تفاوتی وجود ندارد، اما درباره آگاهی از درآمد شوهر تفاوت معنادار بود؛ بیش تر زنان شاغل (5/72%) اظهار کرده بودند که کاملاً از درآمد شوهرخود اطلاع دارند. همچنین رضایت زناشویی زنان شاغل بالاتر از زنان خانه دار بود. تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که رضایت زناشویی زنان خانه دار با آگاهی از درآمد شوهر و احساس قدرشناسی و رضایت زناشویی زنان شاغل با متغیرهای میزان تحصیلات، آگاهی از درآمد شوهر، میزان مشارکت در مخارج خانواده و احساس قدرشناسی پیش بینی می شود.
تجربه تعارض های هویّتی در سبک زندگی زنان متأهل شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هویّت، درک فرد از کیستی خویشتن است. در دنیای معاصر بابرداشته شدن مرزهای ارتباطی و گسترده شدن چشم اندازهای زندگی، مؤلّفه های فردی و اجتماعی متنوعی برای تحقق هویّت در اختیار فرد قرار می گیرد. تلاش برای بهره گیری از این مؤلّفه ها در جهت ساخت روایتی منحصربه فرد، در سبک زندگی خاص هر شخص نمود می یابد. اگرچه زنان متاهل و شاغل در سبک زندگی خود، به سان دیگر افراد، به دنبال تأمین بالاترین ارتباط و نزدیکی میان سویه های هویّتی هستند، اما پذیرفتن تعهدات و انگاره های دو نقش متفاوت شغلی و خانگی برای آن ها با دغدغه های عینی و ذهنی بسیاری همراه است، امری که تا حدی از هویّت جنسیّتی آنان تأثیر می پذیرد. این پژوهش با هدف شناسایی و توصیف سبک زندگی زنان متاهل و شاغل و درک عمیق تر مسائل هویّتی ملازم با آن، از روش کیفی بهره گرفته است. داده های پژوهش با استفاده از تکنیک مصاحبه نیمه ساخت یافته با 22 نمونه فردی و یک نمونه گروهی گردآوری شده و با استفاده از تکنیک تحلیل محتوای کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. یافته های تحقیق نشان دهنده آن هستند که این زنان به واسطه تعدد نقش و تفاوت و گاه تعارض زمینه های فکری و فرهنگی حامی این نقش ها، با چالش های هویّتی خاصی مواجه هستند که به اشکال گوناگون در ابعاد مختلف سبک زندگی، یعنی زندگی روزمره، روابط و مصرف نمود می یابد.
بررسی مقایسه ای بهزیستی روان شناختی و دل زدگی زناشویی و ابعاد آنها در زنان شاغل و غیر شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به حضور روزافزون زنان در عرصه اجتماع و اهمیت سلامت روانی آن ها و ارتباط آن بازندگی زناشویی، این تحقیق باهدف مقایسه بهزیستی روان شناختی و دل زدگی زناشویی زنان شاغل و غیر شاغل در سال 1393 انجام شده است. به همین منظور تعداد 175 نفر از معلمان ابتدائی شاغل در مدارس شهر کرج و 175 نفر زنان خانه دار شهر کرج به صورت خوشه ای و تصادفی انتخاب شده است. سپس آنان با استفاده از پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف و دل زدگی زناشویی پاینز مورد ارزیابی قرار گرفتند. پس از جمع آوری داده ها از روش های آمار توصیفی و آزمون تی مستقل برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد. تحلیل های آماری گویای آن بود که زنان شاغل بهزیستی روانشناختی بالاتری برخورداربودند (p<0/01)؛ ولی در دلزدگی زناشویی این تفاوت در زنان خانه دار بیش تر بود (p<0/05). هم چنین زنان شاغل در همه مولفه های بهزیستی روانشناختی به غیر از مولفه های رشد شخصی و خود مختاری از زنان خانه دار وضعیت بهتری داشتند. مقایسه ابعاد دلزدگی زناشویی نشان داد زنان شاغل فقط در بعد دلزدگی روانی تفاوت معنی داری با زنان خانه دار داشتند و در ابعاد دیگر تفاوت معنی داری بین این دو گروه وجود نداشت.به نظر می رسد اگر شغل دارای ویژگی منفی مثل ساعات کاری طولانی و استرس و فشارهای زیاد نباشد تأثیرات مثبتی بر بهزیستی روان شناختی زنان دارد. از سوی دیگر اشتغال باعث خستگی و دل زدگی زناشویی بیش تری در زنان شاغل نشده بود، لذا فراهم نمودن زمینه های مشارکت اجتماعی و اشتغال زائی متناسب با شأن زنان در تأمین بهزیستی آنان مؤثر است.
رابطه بین سلامت عمومی و رضایت زناشویی با فرسودگی شغلی زنان شاغل در استانداری و فرمانداری های تابعه در استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین سلامت عمومی و رضایت زناشویی با فرسودگی شغلی زنان شاغل در استانداری و فرمانداری های تابعه انجام شد. پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بودکه بر روی تعداد 112 نفر از زنان متاهل شاغل در استانداری فارس و فرمانداری های تابعه که به روش تصادفی از نوع خوشه ای یک مرحله ای انتخاب شدند انجام گرفت. ابزار پژوهش در این پژوهش سه پرسشنامه فرسودگی شغلی ماسلاچ (MBI)، پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) و پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ (ENRICH) بود. تجزیه و تحلیل آماری پژوهش با روش تحلیل رگرسیون گام به گام، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس یک طرفه انجام گرفت و نتایج نشان داد بین سلامت عمومی و رضایت زناشویی با فرسودگی شغلی رابطه معنا داری وجود دارد، سلامت عمومی قادر است فرسودگی شغلی را پیش بینی کند، رضایت زناشویی رابطه معناداری با فرسودگی شغلی دارد؛ همچنین، بین میزان فرسودگی شغلی کارمندان بر حسب سابقه کار تفاوت معناداری وجود دارد. ولی بین دو متغیر سلامت عمومی و رضایت زناشویی کارمندان بر حسب سابقه کار تفاوت معناداری دیده نشد
بررسی مقایسه ای بهزیستی روان شناختی و دل زدگی زناشویی و ابعاد آنها در زنان شاغل و غیر شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به حضور روزافزون زنان در عرصه اجتماع و اهمیت سلامت روانی آنها و ارتباط آن بازندگی زناشویی، این تحقیق با هدف مقایسه بهزیستی روان شناختی و دل زدگی زناشویی زنان شاغل و غیر شاغل در سال 1393 انجام شده است.
روش: به همین منظور تعداد 175 نفر از معلمان ابتدائی شاغل در مدارس شهر کرج و 175 نفر زنان خانه دار شهر کرج به صورت خوشه ای و تصادفی انتخاب شده است. سپس آنان با استفاده از پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف و دل زدگی زناشویی پاینز مورد ارزیابی قرار گرفتند. پس از جمع آوری داده ها از روش های آمار توصیفی و آزمون تی مستقل برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد.
یافته ها: تحلیل های آماری گویای آن بود که زنان شاغل بهزیستی روانشناختی بالاتری برخورداربودند (p<0/01)؛ ولی در دلزدگی زناشویی این تفاوت در زنان خانه دار بیشتر بود (p<0/05). همچنین زنان شاغل در همه مولفه های بهزیستی روانشناختی به غیر از مولفه های رشد شخصی و خود مختاری از زنان خانه دار وضعیت بهتری داشتند. مقایسه ابعاد دلزدگی زناشویی نشان داد زنان شاغل فقط در بعد دلزدگی روانی تفاوت معنی داری با زنان خانه دار داشتند و در ابعاد دیگر تفاوت معنی داری بین این دو گروه وجود نداشت.
بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد اگر شغل دارای ویژگی منفی مثل ساعات کاری طولانی و استرس و فشارهای زیاد نباشد تأثیرات مثبتی بر بهزیستی روان شناختی زنان دارد. از سوی دیگر اشتغال باعث خستگی و دل زدگی زناشویی بیشتری در زنان شاغل نشده بود، لذا فراهم نمودن زمینه های مشارکت اجتماعی و اشتغال زائی متناسب با شأن زنان در تأمین بهزیستی آنان مؤثر است.
بررسی جامعه شناختی عوامل مؤثر بر ترجیح باروری زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع این مقاله تبیین عوامل جامعه شناختی مؤثر بر ترجیح باروری زنان در شهر کرمان است. روش پژوهش از نوع پیمایش و برای آزمون فرضیات از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. نمونه آماری شامل342 زن متأهل شاغل در سازمانهای دولتی شهر کرمان است که با شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. یافته های تحقیق نشان داد که نگرش منفی پاسخگویان نسبت به آینده جامعه (51/0) بیشترین همبستگی را با ترجیح باروری دارد؛ پس از آن سهم فردگرایی (305/0-)، منفعت طلبی (24/0-)، نگرش نسبت به فرزند (29/0)، خردگرایی (16/0-) و رضایتمندی زناشویی (28/0) محاسبه شده است. متغیرهای میزان مطالعه، تحصیلات، درامد و استفاده از رسانه به شکل غیر مستقیم ترجیح باروری زنان را تحت تأثیر قرار می دهد. مبتنی بر یافته ها مهمترین عامل اثربخش بر ترجیح باروری زنان نگرش منفی آنها نسبت به آینده است که به شکل غیر مستقیم تحت تأثیر میزان درامد (42/0)، میزان استفاده از رسانه ها (33/0) و میزان تحصیلات (39/0) است. پیشنهاد می شود با پرداختن به ابعاد معنوی فرزندآوری و تقویت پیامهای امیدبخش در رسانه ها و دانشگاه ها، نگرش زنان نسبت به باروری مثبت، و از کالاگون شدن پدیده فرزندآوری جلوگیری شود.
اقدامات بهداشتی جهت پیشگیری از افسردگی زنان شاغل استان چهار محال و بختیاری
حوزه های تخصصی:
خانواده اصلی ترین و اساسی ترین رکن شکل گیری جامعه می تواند نقش مهمی در رشد و پیشرفت توانائی ها و استعدادهای اعضای خود داشته باشد و یکی از مهم ترین اعضای خانواده، زن است که می تواند نقش مؤثری در تعالی خانواده داشته باشد. در طی نیم قرن اخیر نقش زن در خانواده دچار تحولاتی شده که درنتیجه ورود زنان به بازار کار است. امروزه افسردگی تشخیص داده نشده یکی از مشکلات عمده بهداشتی است. افسردگی مسئله شماره یک سلامتی در دنیاست و یکی از شایع ترین مشکلات روانی است که باعث مراجعه بیماران به روان پزشکان و روانشناسان می شود. سیصد و چهل میلیون نفر از مردم جهان مبتلابه افسردگی می باشند و 25-10 درصد از افراد در مرحله ای از زندگی، به افسردگی دچار خواهند شد. شیوع افسردگی عمده در زنان بیشتر از مردان است. تشخیص به موقع و هنگام زود این بیماری، فرصتی برای پیشگیری اولیه و فراهم نمودن بهداشت روانی برای خانواده ها فراهم می سازد.
تحلیل اثر رسانه های نوشتاری (الکترونیکی و چاپی) بر توانمندسازی زنان شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رسانه ها نقش بسیار مؤثری در ایجاد بستر فرهنگی-اجتماعی مناسب در حوزة توانمندسازی افراد ایفا می کنند. پژوهش حاضر به بررسی تأثیر رسانه های نوشتاری بر توانمندسازی اجتماعی- فرهنگی زنان شاغل با استفاده از روش های اسنادی و پیمایشی پرداخته و اطلاعات در دو پرسشنامه جامع جمع آوری شده است. جامعة آماری شامل پزشکان، پرستاران، بهیاران و رزیدنت های زن مراکز خدمات بهداشتی درمانی شهرهای رشت و انزلی شامل 1964 نفر و مدیران و صاحبان این مراکز است. حجم نمونة شاغلان زن برابر 321 نفر است که به صورت نمونه گیری طبقه ای دو شهر رشت و انزلی و شیوة تصادفی ساده، همچنین نمونه گیری از جامعة صاحبان و مدیران مراکز به روش تصادفی ساده انجام شده است. یافته ها نشان می دهد که رسانه های نوشتاری تأثیرگذاری لازم را بر نگرش مخاطبان و باورهای جامعه از نظر پذیرش توانمندی زنان در حوزة اجتماع و اشتغال و انعکاس زنان توانمند نداشته و باوجود نگاه مثبت صاحبان و رؤسای مشاغل به توانمندی زنان در این حوزه، تأثیر و انعکاس این رسانه ها در این زمینه خنثی بوده است. همچنین رسانه های نوشتاری چاپی بیشترین تأثیرگذاری را بر دو بعد توانمندسازی اجتماعی، یعنی آگاهی و اعتماد زنان داشته است. در این بین، توجه به بعد آموزش از توانمندسازی فرهنگی در محتوای رسانه های نوشتاری مشاهده می شود.
نقش واسطه ای اضطراب در رابطه ی بازداری اجتماعی و فرسودگی حیاتی در زنان شاغل و غیرشاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
363 - 380
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش تببین نقش واسطه ای اضطراب در بین بازداری اجتماعی و فرسودگی حیاتی در زنان شاغل و غیرشاغل شهرستان بوکان بود. نوع این پژوهش براساس هدف، کاربردی و از نظر روش اجرا، توصیفی- همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش، کلیه ی زنان شاغل آموزش و پرورش شهرستان بوکان و نمونه با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی ساده ی 100 زن شاغل و 100 زن غیرشاغل که همسران آن ها شاغل آموزش و پرورش بودند، انتخاب شد. داده ها از روش پرسش نامه های بک(1990)، نئو(1989) و فرسودگی حیاتی ماستریخت(2005) گردآوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تی و ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر انجام گرفت. نتایج حاصل از آزمون تی نشان داد که بین زنان شاغل و غیرشاغل از نظر بازداری اجتماعی و فرسودگی حیاتی و اضطراب تفاوت معنادار وجود دارد. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که بین زنان شاغل از نظر بازداری اجتماعی و فرسودگی حیاتی و اضطراب رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. افزون بر این، نتایج تحلیل مسیر نشان دادند که متغیر اضطراب، به صورت مستقیم بر متغیر بازداری اجتماعی و فرسودگی حیاتی زنان شاغل تأثیر می گذارد. براساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که اضطراب، شدت و میزان بازداری اجتماعی و فرسودگی حیاتی افراد شاغل را پیش بینی می کند.
نقش تعهد مذهبی و تعهد حرفه ای در پیش بینی هوش فرهنگی زنان شاغل اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق بررسی تعهد مذهبی و تعهد حرفه ای در پیش بینی هوش فرهنگی زنان شاغل اردبیل در سال 1396 بود. روش تحقیق توصیفی-همبستگی، و جامعه آماری تمامی زنان شاغل در شهر اردبیل بود که به دلیل نامحدود بودن تعداد جامعه آماری، 150 نفر از زنان شاغل از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه های تعهد مذهبی، تعهد حرفه ای، و هوش فرهنگی بود. داده ها از طریق ضریب همبستگی و رگرسیون چند متغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد، بین تعهد مذهبی و هوش فرهنگی رابطه معنی داری وجود ندارد و هیچ یک از مولفه های این متغیر با هوش فرهنگی رابطه ندارند. اما بین تعهد حرفه ای و هوش فرهنگی رابطه مثبت و معنی داری (31/0=r)،(001/0>P) وجود دارد. تعهد مذهبی و مولفه های آن هوش فرهنگی را پیش بیمی نمی کنند. اما تعهد حرفه ای بر هوش فرهنگی زنان شاغل تاثیر دارد و 10درصد از واریانس هوش فرهنگی با (ضریب تاثیر31/0)، توسط تعهد حرفه ای قابل پیش بینی است. می توان نتیجه گرفت پایبندی زنان شاغل بر مذهب و اعتقادات نمی تواند در هوش فرهنگی آنها تاثیر داشته باشد. هوش فرهنگی می تواند تابع عوامل دیگری در زندگی شغلی زنان باشد اما تعهدات حرفه ای می تواند در توانایی یادگیری الگوهای فرهنگی و تعاملات اجتماعی زنان شاغل تغییر ایجاد کند زنان برای ارائه نقش بهتر در زندگی فرهنگی خود باید به وظایف حرفه ای خود کاملاً واقف باشند.
مقایسه نگرش دو نسل از زنان شاغل شهر تهران نسبت به عوامل اجتماعی موثر بر باروری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه نگرش دو نسل از زنان شاغل شهر تهران نسبت به عوامل اجتماعی موثر بر باروری انجام شده است. چارچوب نظری پژوهش حاضر بر اساس نظریات اشتاین، ایسترلین، دمونت، دیویس و کالدول می باشد. روش این پژوهش، پیمایشی و از نوع توصیفی و تبیینی است، طرح پژوهش مطالعه مقطعی است و با تکنیک «پرسشنامه توام با مصاحبه و مشاهده» که دارای اعتبار صوری و اعتبار سازه ای و اعتماد (آلفای کرونباخ 82/0) در جامعه آماری زنان 29-20 ساله و 49-40 ساله شاغل در شهر تهران که حجم نمونه با فرمول کوکران محاسبه و 400 نفربا روش نمونه گیری خوشه ای و تصادفی ساده به گردآوری اطلاعات اقدام شد. در نهایت در بررسی فرضیه های تحقیق نتایج ذیل حاصل شده است: نتایج به دست آمده از ضریب همبستگی نشان داد که بین منزلت اجتماعی (01/0P< ) ، عدالت محیطی(05/0P< ) و رفاه اجتماعی(01/0P< ) و باروری زنان رابطه وجود دارد.همچنین در نتایج رگرسیون مشاهده شد، منزلت اجتماعی 58 درصد، عدالت محیطی 61درصد و رفاه اجتماعی 76 درصد توانسته اند بر باروری تأثیربگذارند. با توجه بهt محاسبه شده بین نگرش دو نسل از زنان شاغل در شهر تهران نسبت به منزلت اجتماعی و عدالت محیطی با باروری تفاوت وجود دارد.
حمایت اجتماعی، نیازهای اساسی روان شناختی و بهزیستی روان شناختی: وارسی یک مدل علّی در زنان شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناخت اثر حمایت اجتماعی از طریق ارضای نیازهای اساسی روان شناختی در محیط کار بر بهزیستی روان شناختی زنان شاغل بود. 360 زن شاغل در دانشگاه های شهر شیراز مقیاس حمایت اجتماعی (واکس و دیگران، 1986)، مقیاس نیازهای اساسی روان شناختی در کار (لاگاردیا و دیگران، 2000) و مقیاس بهزیستی روان شناختی (ریف و کیز، 1995) را تکمیل کردند. نتایج تحلیل مسیر نشان دادند حمایت اجتماعی اثرات مستقیم و غیرمستقیم، از طریق نیاز به ارتباط و نیاز به صلاحیت، بر بهزیستی روان شناختی زنان شاغل دارد. همچنین، نتایج نشان دادند که تفاوت معنادار درحمایت اجتماعی، نیازهای اساسی روان شناختی و بهزیستی روان شناختی زنان شاغل مجرد و متأهل وجود ندارد. این یافته ها بر نقش اشتغال و تعاملات اجتماعی در محیط کار تأکید می کنند.
بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت زنان در مدیریت پسماندهای خانگ ی (مطالعه ی مورد ی: زنان شاغل شهر بندر دیلم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
119 - 150
حوزه های تخصصی:
مشارکت و همکاری زنان در مدیریت پسماند خانگی می تواند گامی مهم برای رسیدن به مدیریت بهتر شهر باشد. در واقع مدیریت پسماندها بدون مشارکت شهروندان زن، کاری سخت و پرهزینه است. بدین منظور پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت زنان شاغل در مدیریت پسماندهای خانگی در شهر بندر دیلم انجام گرفته است. جامعه ی آماری پژوهش را زنان شاغل در ادارات این شهر تشکیل داده اند که از میان آنان با استفاده از جدول مورگان، نمونه ای به حجم 92 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده، انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود. سپس داده ها با استفاده از نرم افزار spss در دو سطح توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان می دهد که بین هر یک از متغیرهای سن، نگرش مدیریت پسماند، نگرش زیست محیطی، مشارکت اجتماعی و برخورداری از منابع اطلاع رسانی با رفتار مدیریت پسماند رابطه ی مثبت و معنا داری وجود دارد و دو متغیر مشارکت اجتماعی و برخورداری از منابع اطلاع رسانی ، توانستند 1/42 درصد تغییرات رفتار مدیریت پسماند را تبیین نمایند. در پایان، بر اساس نتایج پژوهش، پیشنهادهایی ارائه شده است.