مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۶۱.
۶۶۲.
۶۶۳.
۶۶۴.
۶۶۵.
۶۶۶.
۶۶۷.
۶۶۸.
۶۶۹.
۶۷۰.
۶۷۱.
۶۷۲.
۶۷۳.
۶۷۴.
۶۷۵.
۶۷۶.
۶۷۷.
۶۷۸.
۶۷۹.
۶۸۰.
پدیدارشناسی
منبع:
روانشناسی سال ۲۴ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۹۴)
130 - 149
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تحلیل کیفی تجارب خانوادگی جانبازان اعصاب و روان انجام شد. روش تحقیق در این پژوهش، روش کیفی با رویکرد پدیدارشناسی توصیفی می باشد. بدین منظور با 16 نفراز جانبازان اعصاب و روان که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. نمونه گیری تا زمان اشباع داده ها ادامه یافت. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، با استفاده از روش 7 مرحله ای کلایزی داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از کدگذاری اولیه با شکل گیری 42 واحد معنایی همراه بود که با توجه به اشتراکات موجود در آنها در 8 زیرمضمون دسته بندی شدند. در نهایت، تحلیل تجارب مشارکت کنندگان منجر به شناسایی 3 مضمون اصلی گردید. مضمون اصلی اول «تغییرات چارچوب خانوادگی» بود که زیر مضمون های (1- تغییرات روند زندگی خانوادگی، 2- تغییر نسبی جایگاه قدرت، 3- تغییرات شغلی) را در بر می گرفت. مضمون اصلی دوم «روابط خانوادگی» بود که شامل (1- رابطه با همسر 2- رابطه با فرزندان) و مضمون اصلی سوم نیز «سازگاری و انطباق» متشکل از زیر مضمون های (1- اقدامات روانشناختی، 2- اقدامات فردی، 3- حمایت خانواده) بود. تحلیل نتایج نشان می دهد که جانبازان اعصاب و روان به جهت شرایط ویژه خود، آسیب پذیری زیادی را در حوزه های مختلف تجربه می کنند و لزوم شناخت و آگاهیهای جامع تر ارگان های مربوطه، حمایت های مضاعف از این قشر و خانواده هایشان و تدوین برنامه های مشاوره ای، روانشناختی و مراقبتی بیشتر احساس می گردد.
بررسی کیفی ویژگی های دوره تحولی ظهور بزرگسالی در دانشجویان ایرانی: فرهنگ و جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۹۷)
3 - 31
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی ویژگی های دوره تحوّلی ظهور بزرگسالی (18 تا 29 سال) در دانشجویان ایرانی با توجه به عامل جنسیت است. بر این اساس، با استفاده از نمونه گیری ملاکی، 15 نفر (8 پسر و 7 دختر با میانگین سنی 23/26) از دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاه ساکن شهر تهران که در سال تحصیلی 1395-96 در بازه سنی 18 تا 29 سالگی قرار داشتند انتخاب شده و به صورت انفرادی و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته، مورد مصاحبه قرار گرفتند. تحلیل کیفی داده ها با استفاده از روش پدیدارشناسی و راهبرد هفت مرحله ای کُلایزی، به شناسایی هفت ویژگی شامل شکل گیری عاملیت، هویت یابی، احساس سردرگمی، خوش بینی نسبت به آینده، ادراک وضعیت بینابینی، بی ثباتی و احساس نیاز به صمیمیت انجامید. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که در برخی زیر مقوله های مرتبط با شکل گیری عاملیت، احساس سردرگمی، بی ثباتی و احساس نیاز به صمیمیت تفاوتهایی میان دو جنس قابل مشاهده است. نتایج این پژوهش بر لزوم بازنگری در شناخت از دوره سنی جوانی در فرهنگ ایرانی تأکید می کند و رهیافت هایی را در این باره ارائه می دهد.
بررسی پدیدارشناختی عوامل آرامش بخش در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۹۸)
190 - 214
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف «تعیین پدیدارشناختی عوامل آرامش بخش در دانشجویان دانشگاه شهید باهنر» انجام گردیده است. این پژوهش در چهارچوب روش تحقیق کیفی و از نوع پدیدارشناختی است. بر این اساس 14 دانشجوی دانشگاه شهید باهنر کرمان با روش نمونه گیری داوطلب- هدفمند انتخاب و با آنها مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. تحلیل مصاحبه ها با استفاده از روش کلایزی انجام گرفت. یافته های پژوهش حاکی از آن است که عوامل آرامش بخش را با توجه به تجارب زیسته دانشجویان می توان در چهار مضمون اصلی عوامل میان فردی، عوامل درون فردی، عوامل معنوی و عوامل محیطی با 9 زیرمضمون قرار داد. همچنین عوامل سلب آرامش را نیز می توان در چهار مضمون اصلی کاهش اخلاق شهروندی، افکار مزاحم، احساس طردشدگی و احساس ناامنی با 5 زیرمضمون قرار داد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که خانواده و معنویت بنیادی ترین نقش را در افزایش آرامش بخشی دانشجویان دارند و از طرف دیگر کاهش اخلاق شهروندی و وجود افکار آزاردهنده در ذهن دانشجویان مهمترین عوامل سلب آرامش محسوب می شوند. هر چند که عوامل دیگر در این دو زمینه نیز دارای اهمیت می باشند.
واکاوی نقش مدرسه در ساخت هویت اخلاقی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۰)
540 - 549
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی سهم آموزش و مدرسه در شکل گیری هویت اخلاقی دانش آموزان انجام شده است. روش انجام پژوهش، کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. مشارکت کنندگان در این پژوهش شامل 15 دانش آموز دختر 15 تا 17 ساله بودند که به روش انتخاب هدفمند بر پایه اصل اشباع و یا تکراری شدن پاسخ ها برگزیده شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، مصاحبه کیفی و از نوع مصاحبه نیمه ساختاریافته با پرسش های باز و استاندارد شده بود و داده ها مطابق با رویکرد استراس و گلاسر تحلیل و طبقه بندی گردید. با توجه به نتایج، در بُعد خانواده، ویژگی های والدین و سبک های فرزندپروری در شکل گیری هویت اخلاقی، تعاملات و تأثیرپذیری فرد از مدرسه، تأثیرگذار است. در بُعد مدرسه، آگاهی و التزام به قوانین، میزان و چگونگی تشویق ها و تنبیه ها، نحوه تعامل با همسالان، نحوه تدریس و ویژگی های رفتاری معلمان، چگونگی ارتباط گیری و برخورد کادر مدرسه، میزان و نوع فعالیت های فوق برنامه و فضای مدرسه و نیز محتوای کتب درسی تأثیر بسزایی در شکل گیری هویت اخلاقی دانش آموزان دارند. همچنین از یافته های پژوهش اینگونه بر می آید که در بعد مدرسه، شخصیت و رفتار معلمان، هویت اخلاقی شکل-گرفته در آنها و التزام عملی آنها به آموزه های اخلاقی تأثیر ماندگاری بر هویت اخلاقی دانش آموزان می گذارد.
«مقدمه ای بر پدیدارشناسی عرفان عاشقانه در عرفان مولوی و حافظ»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دیدگاه عرفان عاشقانه ، صیرورت «انسانیت»به عنوان تجلی صفات خداوندی در انسانها در سه مرحله صورت می گیرد: نفس بیدار نشده (آدم معصوم قبل از گناه)، نفس بیدار شده (آدم بعد از گناه) و عشق (آدم عاشق به خدا). در این نگاه ، فرشته نماد مرحله بیدار نشدگی نفس وشیطان نماد مرحله بیدار شدگی نفس و انسان نماد مرحله عشق است و از این رو انسان جامع صفات فرشته و شیطان است. بعد از رخداد گناه ازلی، انسان از مرحله فرشتگی و ناآگاهی به مرحله بیدار شدگی و آگاهی قدم می گذارد و در واقع شیطان سبب ورود او به این مرحله می شود، اما این مرحله خود پنجره ای است برای ورود به صحنه معاشقه انسان با خداوند در متن تجلیات صفات جلالی و جمالی خداوند در این دنیا. بدین ترتیب در این نگاه ،عشق فرا رفتن از رابطه مبتنی بر قواعد حقوقی و اخلاقی به رابطه کاملا شخصی شده مبتنی بر ناز معشوق و نیاز عاشق است و در مرکز معنای زندگی این عالم قرار دارد.مقاله حاضر مقدمه ای است بر پدیدارشناسی عرفان عاشقانه در عرفان مولوی و حافظ .
از جمادی تا آدمیت (نگاهی به جایگاه آگاهی و ادراک از منظر عرفانی مولانا و پدیدارشناسی مرلوپونتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۴ بهار ۱۳۹۷ شماره ۵۵
159 - 174
حوزههای تخصصی:
آگاهی و ادراک از جمله مسائلی هستند که از دیرباز مورد بحث و بررسی محققان، فلاسفه و حکما بوده با وجود این که هیچ نظریه مورد اتفاقی درباره آگاهی وجود ندارد، اجماعی گسترده درباره این رأی وجود دارد که تبیین بسنده ای از ابعاد مختلف روحانی و جسمانی انسان مستلزم فهم روشنی از آگاهی و جایگاه آن در هستی و خلقت است، مرلوپونتی با طرح دیدگاه (conscious- bodyبدن/تن- آگاه)، بدن را به عنوان آگاهی پدیدارشناسی معرفی می کند و نه صرفاً به عنوان جسم دارای امتداد، از این رو بدن خودِ آگاهی است نه واسطه آگاهی و عالم و ظهور آگاهی ما به صورت بدن است؛ یعنی آگاهی بدنمند،طرح چنین مسائلی از دیرباز در عرفان شرق نیز به اشکال گوناگون دیده شده است، اینکه ادراک و آگاهی چگونه وجود مدرِک را دستخوش تغییر و دگرگونی قرار می دهنداز جمله در اشعار مولانا عارف بزرگ اسلامی نیز این سیر تحول مشهود است،به عبارت دیگر،بانگاهی نو به متون عرفانی کلاسیک چون مولانا،بسیاری ازنظریه های مدرن را می توان بررسی کرد؛به عبارت دیگر، نمود نظریه های مدرن را درمتون کلاسیک نشان داد وبه تازگی ها در آن دست یافت، نگارنده در پژوهش حاضر به روش پژوهشی توصیفی- تحلیلی ازنوع کیفی،در نظر دارد با طرح مسأله آگاهی و ادراک از منظراین دو عارف و فیلسوف، به تبیین دیدگاه های آنان پرداخته و وجوه شباهت و افتراق آنان را مورد تحلیل و بررسی قرار دهد
تبیین عدالت ادبی بر اساس دو رویکرد همگرا در منظومه ی ویس و رامین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیده زیبا بهروز* حسن ذوالفقاری** چکیده از منظری کل گرا و غایت محور، اصل عدالت ادبی که منبعث از ایده ی قانون طبیعی است، ساختار بنیادین غالب داستان ها و منظومه های کهن را شکل می دهد و درحقیقت لذت داستان از بیان هنری این قانون ایجاد می شود. یکی از ناب ترین آثار عاشقانه ی کهن که جامع این دو ویژگی است، منظومه ی ویس و رامین است؛ از همین رو در این مقاله قصد داریم ضمن پرهیز از یک جانبه نگری تقلیل گرایانه، با استفاده از دو رویکرد ریخت شناختی و پدیدارشناختی که اتفاقاً در این داستان مؤید یکدیگر در مسیرهایی همگرا هستند، این مدعا بررسی شود. در تحلیل ریخت شناختی اثر که با تأکید بر نقش ویژه ی انواع عشق انجام شده، ساختار حرکت ها و نحوه ی چینش رخدادها در قالب انداموار داستان، حاکی از اندیشه ی محوری آن مبنی بر سرانجامِ پیروز و نیک عواطف برحق انسانی و نابودی و زوال امیال ناشایست و غیرانسانی است. این اندیشه با ماهیت اصلی و هدف کلی قصه ها، در این رویکرد همسوست. نتایج نگاه پدیدارشناختی بر حوادث و رویدادهای طبیعی و ماوراءطبیعیِ مؤثر در سیر داستان و نحوه ی ادراک معانی آن ها در تجارب زیسته ی شخصیت ها و نیز دریافت های حاصل از بررسی محتوای شناختی عواطف عشق و مهرورزی در این منظومه نیز نظام عدالت محور آن را نشان می دهد. در این زمینه و به منظور تبیین و تحلیل بهتر پدیدارهای عشق که در این داستان به شکلی هنرمندانه جمع آمده، از برخی دیدگاه های فلسفی نیز بهره گرفته شده است. درمجموع این اثر ارزشمند که در میان عاشقانه های زبان فارسی جایگاه ویژه ای دارد، خواننده ی ژرف بین را با مفاهیمی چون عشق و هوس، باور و عقلانیت و نقش اراده ی انسانی در برابر اصل قانون طبیعی آشنا می کند. این امر با نگاهی نو و درنظرگرفتن کلیت و هدف غایی آن به جای نگرش سطحی و مقطعی حاصل می شود. * پژوهشگر پسادکترای فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی bseyede@ymail.com (نویسنده ی مسئول) ** استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تربیت مدرس zolfagari@modares.ac.ir تاریخ دریافت مقاله: 7/9/1400 تاریخ پذیرش مقاله: 30/1/1401
پدیدارشناسی الزامات دیپلماسی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۵ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۰)
951 - 974
حوزههای تخصصی:
سیاست، تدبیر امور عمومی است و دیپلماسی شاخه ای از علم سیاست است که امور عمومی را در بستر موضوعات بین المللی مورد بررسی قرار می دهد. هدف دیپلماسی ایجاد رویه های مذاکره ای و فنون ارتباطی است که بازیگران بین الملل را در رسیدن به خواسته های مشروع با کمترین هزینه و به دور از خشونت یاری دهد. ماهیت دیپلماسی مبتنی بر فن و تکنیک می باشد و به خاطر ارتباط این رشته با محیط آنارشیک بین الملل نقش ایده ها، آرمان ها و اندیشه ها در آن کلیدی می باشد. اسلام با مبانی توحید، معاد، نبوت و گزاره های احکامی و اخلاقی صادر شده از قرآن و حدیث در فقه، حکمت، اندرزنامه و عرفان برای زیست جمعی انسان ها و قواعد چرخش امور عمومی الگوهایی داشته و دارد. پرسش این مقاله این است که برای واردشدن روشی، تحلیلی، سیاست گذاری و هنجاری گزاره های اسلامی به دیپلماسی چه الزاماتی متنی وجود دارد؟ بر این اساس پاسخ نوشتار به این سمت حرکت می کند که باتوجه به وجود سه گونه از فناوری قدرت در شکل های متافیزیکی، فیزیکی و کوانتومی، پدیدار شدن دیپلماسی اسلامی در هر یک از این فناوری های قدرت، الزاماتی را می طلبد که باید مورد توجه قرار گیرد و نادیده گرفتن هر کدام از شاخص ها و عوامل زمینه ای و تکنیکی باعث می شود که دیپلماسی اسلامی شعاری، کیفی، بدون زمینه و هزینه زا باشد.
تحلیل چهره های آثار پیکاسو در نمایش زنده لباس برند ویکتوراندرولف بهار-تابستان 2016 از دیدگاه تاریخی نگری و پدیدارشناسی
حوزههای تخصصی:
برند ویکتوراندرولف در نمایش زنده لباس بهار-تابستان 2016، مجموعه ای را با الهام از آثار پیکاسو به نمایش گذارد. طراحان مجموعه خوانش خود را از آثار پیکاسو به وسیله مجسمه های سفید (به شکل لباس) به نمایش می دهند. این پژوهش بر آن است تا با بررسی چهره های آثار پیکاسو و بازتولید آن ها در مجموعه لباس، از دو منظر تاریخی نگری و پدیدارشناسی، اول به شناخت بهتری از مجموعه طراحی شده لباس برسد. دوم، تحلیل این آثار از منظر دو رویکرد را با هم مقایسه کند. این پژوهش با رویکردی تحلیلی، توصیفی و تطبیقی، ابتدا به بررسی نمونه های مطالعاتی پرداخته و سپس هرکدام را از دو منظر تاریخی نگری و پدیدارشناسی بررسی می کند. در نهایت، بعد ازمقایسه دو تحلیل معلوم می شود کدامیک از این دو رویکرد تحلیل بهتری از آثار، در اختیار می گذارد که تحلیل با رویکرد تاریخی نگری به فهم و شناخت بهتر از مجموعه ی طراحی شده کمک می کند.
مقایسه دیدگاه آنه ماری شیمل و شیلا بلر درباره خوشنویسی اسلامی
حوزههای تخصصی:
در میان هنرهای سنتی اسلامی، خوشنویسی یکی از مهم ترین هنرها است؛ تا جایی که برخی از جریان های فکری مانند سنت گرایان آن را هنر قدسی یا هنر مقدس می دانند. از یک سو، می توان خوشنویسی اسلامی را هنری همگام با حکمت و عرفان دانست و از سوی دیگر، ممکن است آن را صرفا هنری برخاسته و برگرفته از تمدن اسلامی بدانیم. در هر صورت، نمی توان جایگاه بی بدیل و ارزنده این شاخه هنر سنتی میان هنرهای اسلامی را نادیده انگاشت. در بررسی هر موضوع و از جمله آثار یا شاخه های هنر اسلامی، انتخاب روش و رویکرد متفاوت ما را به نتایج متفاوتی می رساند. این امر در زمینه مطالعات هنر اسلامی نتایج بسیار متفاوتی به همراه دارد. با در نظر گرفتن همین امر، اندیشمندان و پژوهش گران مختلفی در زمینه خوشنویسی اسلامی پژوهش انجام داده اند. آنه ماری شیمل و شیلا اس. بلر از جمله پژوهش گران مهمی هستند که در زمینه هنر اسلامی و خوشنویسی اسلامی پژوهش کرده اند. با توجه به این نکات، هدف اصلی در این پژوهش، بررسی دیدگاه شیمل و بلر در زمینه خوشنویسی اسلامی است. بر همین اساس، پرسش اصلی در این پژوهش عبارت است از این که مولفه های خوشنویسی اسلامی در دیدگاه شیمل و بلر چیست؟ در این پژوهش، پس از بیان مبانی نظری و تعریف مفاهیم مورد نیاز، دیدگاه شیمل و بلر در زمینه خوشنویسی اسلامی بررسی و تحلیل می شود. این پژوهش ماهیت کاربردی دارد و از نوع توصیفی - تحلیلی به شمار می رود. روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای است. روش تحلیل، کیفی است. این پژوهش نشان می دهد که شیمل در بررسی خوشنویسی اسلامی، از رویکرد پدیدارشناسی و بلر از تاریخ نگاری بهره می برند.
بررسی پدیدارشناختی داغ دیدگی و عوامل معرفتی مؤثر در تسکین آن و پیامد های تربیتی مرتبط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ خرداد ۱۴۰۲ شماره ۳۰۶
89-99
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی داغ دیدگی و عوامل معرفتی مؤثر بر تسکین آن و تبیین پیامد های تربیتی مرتبط با آن است. این پژوهش از نوع کیفی و به روش پدیدارشناسانه انجام شده است که جامعه آماری آن کلیه افرادی هستند که در چند سال اخیر با مرگ یکی از بستگان درجه اول خویش مواجه گردیده اند. نمونه آماری با روش نمونه گیری هدفمند از جامعه مذکور انتخاب شده و ابزار جمع آوری داده ها در این زمینه، مصاحبه نیمه ساختار یافته است که توسط پژوهشگران تنظیم شده و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش هفت مرحله ای کلایزی انجام شده است. بعد از تحلیل داده ها به این نتیجه رسیدیم که عوامل معرفتی مؤثر در تسکین و مدیریت داغ دیدگی در همه ابعاد: خداشناسی، جهان شناسی، دنیا شناسی، مرگ شناسی و انسان شناسی بسیار مهم و معنادار بوده است؛ که هرکدام دارای زیر مضامین فرعی هستند و همچنین پیامد های تربیتی به روش استنتاجی و به صورت قیاس عملی بیان شده است.
شناسایی عوامل مراقبتی کودکان مبتلا به دیابت بر اساس تجارب زیسته مادران آنها: تحقیق پدیدارشناختی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: آنچه که در درمان یک بیماری مزمن چون دیابت دارای اهمیت است علاوه بر کنترل علایم بیماری، بهبود کیفیت زندگی بیمار است. زحمتی که یک کودک با بیماری مزمن چون دیابت تحمیل می کند مسئله ای است که تنها از دیدگاه پزشک قابل شناسایی نبوده و با آنچه مادر کودک بیمار احساس می کند بستگی دارد. بنابراین شناسایی عوامل مراقبتی کودکان مبتلا به دیابت ضروری به نظر می رسد. در این پژوهش هدف شناسایی عوامل مراقبتی کودکان مبتلا به دیابت بر اساس تجارب زیسته مادران آنها بود. مواد و روش ها: این مطالعه به روش کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی انجام گرفت. مشارکت کنندگان را ۱۶ نفر از مادران دارای کودک دیابتی تشکیل دادند که اطلاعات آنان از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری گردید. نمونه گیری به صورت هدفمند انجام شد و داده ها به روش کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های حاصل شده در ۳ مضمون اصلی و ۶ مضمون فرعی شامل ویژگی های فردی (عملکرد روانی- جسمانی و عملکرد هیجانی- اجتماعی)، خانواده (تعاملات بین فردی و مشکلات روانشناختی و اجتماعی)، مسائل آموزشی (نگرانی ها و نیازها) طبقه بندی گردید. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که شناخت عوامل مراقبتی در کودکان مبتلا به دیابت می تواند زمینه ساز اتخاذ تدابیر حمایتی و درمانی را برای آنها فراهم آورد. و درک تجربیات این مادران توسط متخصصان بهداشت برای ارتقای کیفیت مراقبت ضروری است. تازه های تحقیق هادی فرهادی: Google Scholar, Pubmed
تاملی در وجوه پدیدارشناسانه مینیمالیسم در گستره طراحی گرافیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مینیمالیسم با شعار "کم ترین، بیش ترین است" نگرش و سبکی است که مشخصه اصلیِ آن بیانِ ذاتِ چیزها در عین اختصار است. این مفهوم با فلسفه ذواتِ ادموند هوسرل در پدیدارشناسی که با شعار "بازگشت به خودِ چیزها" از طریق اپوخه و تحویل پدیدارشناسانه میسر می شود؛ در هماهنگی بوده و شاید بتوان بیش ترین نمودِ آن در هنرها را در ذاتِ طراحی گرافیک جست وجو کرد. به این ترتیب، آثار طراحی آگهی تبلیغاتی به عنوان یکی از مهم ترین زیرشاخه های طراحی گرافیک می تواند نظرگاه مناسبی برای بررسی این رابطه باشد. می توان پرسش را به این نحو مطرح کرد که چه رابطه ای میان وجوه پدیدارشناسانه مینیمالیسم و طراحی و درک آثار در گستره طراحی گرافیک وجود دارد؟ و اختصار در بیانِ مینیمال چگونه با مفهوم ذات بینیِ پدیدارشناسانه هوسرل می تواند پیوند برقرار کند؟ مقاله حاضر در پی آن بوده که با تکیه بر مفاهیم کلیدی در اندیشه پدیدارشناسی هوسرل، نحوه ظهور و بروز آن ها را در خلق آثار مینیمال در بستر طراحی گرافیک دنبال کند. در این راستا، ابتدا مروری بر مفاهیم اصلیِ روش پدیدارشناسی هوسرل مانند اپوخه، تحویل پدیدارشناسانه و بررسی ذوات صورت پذیرفته و سپس تجلی آن ها در خلق، تجربه تصویر و دریافتِ آثارِ طراحی گرافیک تبیین و توصیف شده است. نمونه هایی از این آثار از طریق نمونه گیری شدت، به عنوان راهبردی از نمونه گیری هدفمند در پژوهش کیفیِ حاضر در راستای مفاهیم انتخاب و با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی ارائه گشته است. نتیجه این مطالعه نشان داده است که بیان مینیمال در گستره طراحی گرافیک را می توان نوعی بیان پدیدارشناسانه در نظر گرفت که از طریق شهود ذات و دیدنِ ساختارهای بنیادین پدیدارها به ویژه با توجه به مولفه ضرورت ذاتی، امر طراحی را صورت داده و همراهی مخاطب را تا تجربه تصویر به دنبال داشته است.
مطالعه پدیدارشناختی معنای توسعه در بین مناطق حاشیه نشین شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
۳۰۳-۲۷۹
حوزههای تخصصی:
توسعه ساختاری اجتماعی-فرهنگی دارد؛ بدین جهت مطالعه ساختار فهم آن در بین مناطق حاشیه نشین، می تواند بهره مندی اکثریت جامعه از آثار توسعه و عدالت توزیعی را که به معنی تقسیم عادلانهٔ فرصت ها و بهره مندی از آثار و پیامدهای آن است، تأمین کند و اولویت بندی تأمین نیازهای حداقلی را نیز برای مناطق حاشیه نشین امکان پذیر سازد. بدین منظور برای درک معنای توسعه و تجربهٔ زیستهٔ افراد در میان حاشیه نشینان، با روش پدیدارشناسی با ۴۳ نفر از حاشیه نشینان مصاحبهٔ عمیق و نیمه ساختاریافته انجام شد. یافته ها نشان داد که حاشیه نشینان توسعه را به مثابهٔ پیشرفت محوری، اخلاق محوری، شفاف محوری، کیفیت محوری و روان محوری می دانند و از دیدگاه آن ها، توجه به مناطق حاشیه نشین از طریق مؤلفه های اشاره شده باعث ازحاشیه درآمدگی این مناطق خواهد شد. همچنین، چرخش مؤلفه های میانی از طریق یک بسط تئوریک ساختار شکل گیری منش قدرتمندانه شهری را به عنوان مقوله محوری این تحقیق نشان داد.
پدیدارشناسی سیاه چاله سازمانی: سیاست زدگی نظام آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، شناخت ماهیت سیاه چاله سیاست زدگی در وزارت آموزش و پرورش و شناسایی علل و پیامدهای آن است. طرح پژوهش/ روش شناسی/ رویکرد: رویکرد این پژوهش کیفی و راهبرد مورد استفاده پدیدارشناسی است. در پژوهش حاضر از مصاحبه های نیمه ساختاریافته برای جمع آوری داده ها از اداره ها و سازمان های وابسته به وزارت آموزش و پرورش استفاده شده است. بدین منظور با 15 نفر از خبرگان و مدیران آموزش و پرورش مصاحبه صورت گرفت و کدگذاری داده ها با روش تحلیل مضمون انجام پذیرفت. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر به ارائه ساختاری حاوی معنا و مفهوم، عوامل، و پیامدهای سیاه چاله سیاست زدگی در وزارت آموزش و پرورش منجر گردید. معنا و مفهوم پدیده شامل سیاست زدگی مدیریت منابع انسانی، نفوذ بیش از حد مباحث ایدئولوژیک در نظام و محتواهای آموزشی، و مداخلات سیاسی در ساختار و برنامه های اداری و آموزشی؛ عوامل ایجاد پدیده شامل عوامل سازمانی و عوامل زمینه ای؛ و پیامدهای پدیده شامل پیامدهای فردی، سازمانی، و محیطی است. ارزش/ اصالت پژوهش: سهم این پژوهش در نظام آموزش و پرورش کشور، گسترش قلمرو مفهومی پدیده سیاست زدگی و شناسایی سیاه چاله سیاست زدگی و ارائه پیشنهادها و راهکارهای عملی و کمک به برطرف نمودن این سیاه چاله است. همچنین، پژوهش حاضر با شناسایی عوامل (اقدامات و رفتارها) ایجاد سیاه چاله سیاست زدگی به جلوگیری از بروز این پدیده کمک خواهد کرد.
بررسی تجربه انتخاب همسر در فرزندان طلاق: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۷
۱۱۳-۸۶
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تجربه انتخاب همسر در فرزندان طلاق بود. روش: پژوهش حاضر کیفی از نوع پدیدارشناسی بود. شرکت کنندگان پژوهش حاضر شامل 6 زن و 4 مرد در آستانه ازدواج و دارای تجربه طلاق والدین شهر کرمانشاه در سال 1401 بود. شرکت کننده ها به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و نمونه گیری تا زمان رسیدن به اشباع داده ها ادامه یافت. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها ابتدا داده ها ثبت و کدگذاری شد و سپس با استفاده از روش تحلیل مضمون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج پژوهش شامل 6 مضمون اصلی و 19 مضمون فرعی از تجارب زیسته مشارکت کنندگان بود که مضمون های فرعی شامل نگرش منفی اجتماعی، مشکلات تمایز نایافتگی از خانواده، مشکلات روان شناختی، مشکلات ارتباطی با همسر و خانواده همسر، احساس ارزشمندی به عنوان فردی متفاوت از والدین، سازگاری و ساختن زندگی متفاوت از والدین بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که فرزندان طلاق در زمان تشکیل زندگی و ازدواج، تجارب منفی دارند که می تواند منجر به انتخاب اشتباه یا ناسازگاری و مشکلات سلامت روان در آنها شود اما از طرفی آنها تجارب مثبتی نیز دارند که باعث می شود از اشتباهات والدین درس گرفته و به دنبال آموزش و خدمات آموزشی و مشاوره برای بهبود رضایت زندگی زناشویی خود باشند و بتوانند زندگی بهتر از والدین خود داشته باشند.
دگرگونی های بیماری خاست: مطالعه ی پدیدارشناختی تجربه ی بیماری در افراد مبتلا به بیماری های قلبی - عروقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ پاییز (آبان) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۸
۱۵۲۸-۱۵۰۷
حوزههای تخصصی:
زمینه: تجربه بیماری های قلبی - عروقی بر ابعاد مختلف جسمانی، روانشناختی، اجتماعی و وجودی بیمار تأثیرگذار است، اما پس از بررسی پیشینه پژوهشی مشخص شد هرکدام از مطالعات انجام شده صرفاً یکی از این مؤلفه ها را مطاله کرده اند. بنابراین عدم وجود پژوهشی که تمام مؤلفه های ذکر شده را در ارتباط با یکدیگر مورد بررسی قرار دهد، نشان دهنده وجود خلأ علمی در این زمینه است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مطالعه ی چگونگی «تجربه ی بیماری» در افراد مبتلا به بیماری های قلبی - عروقی انجام شد. روش: در پژوهش کیفی حاضر از روش پدیدارشناسی تفسیری استفاده شد. نمونه گیری با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند صورت گرفت و برای گردآوری داده ها نیز مصاحبه نیمه ساختاریافته مبتنی بر محورهای پیشنهادی اسپرادلی (2016)، با 16 بیمار قلبی - عروقی به صورت انفرادی انجام شد. داده ها بر اساس راهبرد 6 مرحله ای اسمیت، لارکین و فلاورز (2021) و در محیط نرم افزار MAXQDA-2020 مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: از تحلیل یافته ها، مقوله ی مرکزی "دگرگونی های بیماری خاست" شناسایی شد که شامل پنج مقوله ی اصلی پدیدارشوندگی بدن، مانع عاملیت، تداخل ارتباطی، تجارب هیجانی دشوار و چالش های وجودی است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست آمده می توان گفت در مواجهه با بیماری های قلبی - عروقی ابعاد مختلفی از زندگی شخصی و اجتماعی بیماران دچار دگرگونی های عمیق می شود. استفاده از مقوله های شناسایی شده در پژوهش حاضر می تواند راهنمایی برای متخصصان در ارزیابی این مورد باشد که بیمار قلبی - عروقی در کدام یک از مقوله های "دگرگونی های بیماری خاست" دچار مشکلات جدی تری است و در نتیجه می تواند متخصصان را در طراحی و اجرای مداخلات متناسب با همان مقوله یاری کند.
بسط اندیشه های پدیدارشناسانه رومن اینگاردن توسط ولفگانگ آیزر در زیبایی شناسی دریافت
حوزههای تخصصی:
جنبش پدیدارشناسی به عنوان یک گرایش فلسفی مدرن بر نقش محوری ادراک کننده یا مخاطب در تعیین معنا تأکید می کند. از
همین روی، رویکرد پدیدارشناسی در مطالعات اثرهنری و ادبی بسیار حائز اهمیت می شود. رومن اینگاردن، فیلسوف لهستانی،
اولین پدیدارشناس کلاسیکی بود که بر اساس اندیشه های هوسرل به مطالعه پدیدارشناسانه اثر ادبی پرداخت. زیبایی شناسی
پدیدارشناختی اینگاردن نشان می دهد که چگونه می توانیم به سمت یک رویکرد غنی تر و سازنده تر برای شناخت اثر هنریِ
ادبی نزدیک شویم. علاوه بر اینگاردن ولفگانگ ایزر، مفاهیم بنیادین زیبایی شناسی پدیدارشناختی را در چارچوب
زیبایی شناسی دریافت، اتخاذ و بسط و گسترش چشم گیری به آن می دهد. در این مقاله موضوع مورد بحث چگونگی کارکرد
اندیشه های پدیدارشناسی در زیبایی شناسی دریافت مشخصاً بر محور اندیشه های اینگاردن و ایزر مورد توجه قرار خواهد
گرفت. هدف این مقاله بحث و تحلیل سه وجه محوری از تحولات فکری رومن اینگاردن و ولفگانگ ایزر است: نقاط عدم تعین،
فضاهای خالی و فرایند انضمامی سازی اثر، که در نهایت تفاوت بین این دو زیباشناس پدیدارشناس در زیبایی شناسی دریافت به
وضوح مشخص می شود.
کشمکشها و سازواریهای مالی در زوجهای شاغل؛ یک مطالعه پدیدارشناسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۰ بهار ۱۳۹۹ شماره ۷۶
۸۶-۳۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف شناسایی تجارب زیسته زوجهای شاغل از مسائل مالی انجام شد. روش: این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش پدیدارشناسی تفسیری انجام شد. طی این مطالعه، پژوهشگران 12 زوج شاغل دارای رضایت زناشویی را با بهره گیری از نمونه گیری گلوله برفی و 12 زوج شاغل دارای تعارضات زناشویی را نیز با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب کرده و مورد مصاحبه قرار دادند. مصاحبه ها با استفاده از روش دیکلمن، آلن و تانر که دارای ماهیت تیمی بوده و در پدیدارشناسی تفسیری مرسوم است، مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: تحلیل تجارب مشارکت کنندگان، منجر به شناسایی 2 مضمونِ اصلی تحت عناوینِ کشمکش مالی (با مضامین فرعی: ترجیح مالی، روابط نامناسب مالی، عدم تعهد مالی، ضعف در مهارتهای مالی، مدیریت منفردِ مالی و خشونت مالی) و سازواری مالی (با مضامین فرعی: عدم ترجیح مالی، روابط بهینه مالی، تعهدِ مالی، زندگی مالی مشترک و مهارتهای مالی زوج) شد. بحث: نتایج این پژوهش نشان داد مسائل مالی در سبک زندگی زوج شاغل چیزی بیش از صحبت کردن و مشاجره پیرامون پول و بودجه است. این مطالعه ضمن مقایسه کیفی دو گروه زوجهای شاغل راضی و متعارض از نقطه نظر مسائل مالی، این نکته را نیز بر مطالعات قبلی افزود که آنچه از چالشهای مالی و منازعات مرتبط با پول مهم تر است، نحوه ادراک و مقابله زوج شاغل برای حل وفصل این معضلات و تعارضات مالی است. زوج شاغل می توانند با کمک شاخصه های اولویت بندی مناسب، روابط مالی مناسب، مسئولیت پذیری مالی، زندگی مالی تیمی و کسب مهارتهای مالی به سمت سازواری مالی در حرکت باشند.
تجارب و چالش های دختران با سابقه ی هم خانگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۸۰
۳۰۹-۲۷۵
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فرایند نوسازی و جهانی شدن و تغییرات نظام ارزشی به تدریج زمینه بروز الگوهای نوین و نامتعارفی از روابط را در میان بخشی از جوانان ایرانی فراهم کرده است. در این میان یکی از افراطی ترین اشکال روابط پیش از ازدواج، پیدایش الگوهای هم خانگی است. در کشور ما، به دلیل مغایرت این موضوع با هنجارها و ارزشهای جامعه، تحقیقات اندکی صورت گرفته است. این پژوهش به دنبال فهم عمیق تجارب و چالشهای دختران با سابقه هم خانگی است. روش: روش مطالعه حاضر از نوع پدیدارشناسی بود. بر اساس روش نمونه گیری هدفمند و نیز معیار اشباع نظری، 16 نفر از دختران با تجربه هم خانگی ساکن شهر تهران در سال 97 در این مطالعه شرکت داشته اند. برای گردآوری اطلاعات از روش مصاحبه نیمه ساختارمند عمیق و برای تحلیل اطلاعات از تحلیل تماتیک استفاده شده است. یافته: تحلیل اطلاعات به دست آمده از مصاحبه ها هشت مضمون اصلی را آشکار کرد: احساس برابری جنسیتی و استقلال و آزادی عمل در عرصه تعادل جنسیتی؛ نگرش منفی به ازدواج؛ تغییر نگرش به باکرگی و نقشهای جنسیتی؛ طرد و انزوای اجتماعی؛ ترس از افشای رابطه؛ نبود احساس امنیت در رابطه؛ نگرانی از بارداری؛ پرخطر و خشونت آمیز بودن رفتارها. بحث: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که افراد مشارکت کننده در کنار احساس برابری جنسیتی و استقلال و آزادی عمل بیش تر و تغییر نگرش به نقشهای جنسیتی، با چالشهایی جدی از جمله انگ و طرد اجتماعی، کاهش سرمایه اجتماعی، احساس ناامنی، رفتارهای پرخطر (مصرف مواد و سیگار و...) و خشونت مواجه بوده اند.