مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۲۱.
۶۲۲.
۶۲۳.
۶۲۴.
۶۲۵.
۶۲۶.
۶۲۷.
۶۲۸.
۶۲۹.
۶۳۰.
۶۳۱.
۶۳۲.
۶۳۳.
۶۳۴.
۶۳۵.
۶۳۶.
۶۳۷.
۶۳۸.
۶۳۹.
۶۴۰.
قدرت
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
۱۶۴-۱۲۹
حوزه های تخصصی:
امروزه موضوع آزار جنسی زنان در محیط کار به انحاءمختلف و در اکثر کشورها با درجاتی متفاوت دیده می شود. به نظر می رسد ازآنجاکه زنان مدیر میانی سقف شیشه ای را در سازمان ها شکسته و به تبع آن باعث ایجاد تغییراتی در توزیع قدرت سازمانی شده اند، به شیوه ای متفاوت از زنان پائین دست مورد آزار جنسی قرار می گیرند. در همین راستا در این پژوهش تلاش شد روایت دقیقی از تجربه های آزار جنسی زنان مدیر میانی پس از ارتقا و ارتباط آن با تغییر ساختار قدرت سازمانی به دست آید. برای رسیدن به این مطلوب، با 15 نفر از زنان مدیر میانی در سازمان های تولیدی زیرمجموعه وزارت صمت به شیوه ای پدیدارشناسانه (توصیفی) مصاحبه عمیق انجام شد و تجربه های این زنان با نگاهی به نظریات جامعه پذیری، نابرابری جنسیتی، آزار جنسی و قدرت مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که سازمان ها از طریق مواردی چون پنهان کاری مردان مدیر در وجود برخی از امکانات برای مدیران، ایجاد محیط کار و دفتر متفاوت با مدیران مرد، دخالت در امور اداری از سمت سایر همکاران و ممانعت از حضور زنان در شبکه های مدیران هم رده، سعی در حفظ ساختار قدرت پیشین دارند. همچنین، زنان مدیر میانی با اَشکالی متفاوت از آزار جنسی ازجمله کنایه شنیدن از دیگر مردان و زنان درباره چگونه مدیرشدن، کمترشدن آزارهای جنسی آشکار و ناتوانی بیشتر در اعتراض به آزارهای جنسی روبه رو می شوند.
باز اندیشی مفهوم قدرت از دیدگاه فوکو در نگاره های جامع التواریخِ رشیدالدین فضل الله همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حاکمان ایلخانی به دلیل حضور همراه با جبر در ایران، نیازمند مشروعیت بخشی به خود با هر ابزار ممکن بوده اند. اثبات قدرت و توانایی بالقوه این قوم و حاکمان منتخب آن ها در کشورداری و جنگاوری یکی از وجوه این مشروعیت بوده است؛ بنابراین در این دوره مشروعیت براساس منشأ قدرت شکل می گیرد و «قدرت» در مرکز توجه کتب تاریخی و شاهنامه ها نمایان می شود. بر این اساس نگارش و مصورسازی کتاب های تاریخی به ابزاری برای مشروعیت طلبی مغولان تبدیل می گردد. یکی از این کتب، کتاب جامع التواریخ اثر شیخ فضل الله همدانی است که به عنوان موردمطالعه با رویکرد گفتمانی و با شیوه ی تحلیل گفتمان میشل فوکو بررسی شده است. فوکو علاوه بر قدرت، از طریق اعمال قدرت که از آن به استفاده از زور تعبیر می کند، به اعمال قدرت از طریق کسب مقبولیت نیز اعتقاد دارد. این پژوهش در نظر دارد با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی و استفاده از شیوه ی مطالعه ی کتابخانه ای به این سؤال اصلی پاسخ دهد؛ قدرت و گفتمان حاکمان ایلخانی در نگاره های جامع-التواریخ چگونه نمود پیدا کرده است؟ در این نوشتار قصد داریم با تحلیل نگاره های جامع التواریخ، بازتاب گفتمان قدرت و مقبولیت ایلخانان را در این نگاره ها بررسی کنیم. از طریق انجام این پژوهش می توان چگونگی بهره گیری از هنر برای مشروعیت طلبی توسط حاکمان ایلخانی را بر اساس نظریه ی قدرت و گفتمان فوکو به دست آورد و پی برد که در این دوره تاریخ و هنر به عنوان ابزاری برای نمایش قدرت و مشروعیت طلبی در گفتمان سیاسی به کاررفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که نمایش قدرت حاکمان مغول که با استفاده از اِلمان های قدرت در نگاره های جامع التواریخ به کاررفته است در راستای مسائل سیاسی و برای مشروعیت طلبی بوده است. حاکمان ایلخانی با بهره گیری از تسامح مذهبی و پذیرش دین، فرهنگ و هنر قوم مغلوب، سعی در موجه نشان دادن حاکمیت خود داشته اند.
بررسی تأثیر قدرت بر مؤلفه های تفکر راهبردی در مدیریت شهری (نمونه موردی: شهر خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محیط شهری ائتلافی از سازمان هاست که از طریق فرایند غیرمطمئنی از چانه زنی ها و تعدیل متقابل خواسته ها، به سمت تحقق اهداف متکثر حرکت می کنند. چون یکی از مسایل راهبردی سازمان های شهری، قدرت گروه هایی است که توان تحمیل محدودیت هایی بر سازمان دارند، تفکر راهبردی نه تنها باید سیستمی از راهبرد برای دستیابی به مزیت رقابتی و ایجاد ارزش خلق کند که باید راهبرد مشروعیت را برای توجیه حقانیت راهبرد سازمان از طریق یک فرایند چانه زنی سیاسی با سایر نهادها در شهر ارایه کند. پژوهش حاضر درپی آن است که به بررسی و اولویت بندی مؤلفه های قدرت مؤثر بر تفکر راهبردی در عرصه مدیریت شهری در شهر خرم آباد بپردازد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی- پیمایشی است. متغیرهای پژوهش مؤلفه های قدرت مؤثر بر تفکر راهبردی هستند که از طریق روش دلفی و مدل تاپسیس شناسایی و رتبه آن ها مشخص شدند. جامعه آماری متشکل از متخصصان و خبرگان مدیریت شهری خرم آباد شامل خبرگان دانشگاهی، مدیران اجرایی، مشاوران درحوزه طراحی و اجرای راهبرد و تعداد 14 نفر است. در گام اول با مطالعه مدل ها و رویکردهای تفکر راهبردی و نظریه های قدرت در شهر، ده مؤلفه شناسایی و سپس با روش دلفی و با نظر خبرگان و در سه مرحله نهایی و در گام سوم از روش تاپسیس به منظور رتبه بندی مولفه ها استفاده شد. در نهایت و با توجه به نتایج تجزیه و تحلیل تاپسیس، مؤلفه های منابع قدرت سازمان های شهری، ساختار انگیزشی ذینفعان و نحوه تعامل بین ذینفعان کلیدی و میدان قدرت در شهر، مؤلفه های مهم قدرت مؤثر بر تفکر راهبردی در مدیریت شهری هستند.
واگذاری تعیین کیفر به قانونگذار از منظر آموزه های روان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های حقوق کیفری بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
265 - 296
حوزه های تخصصی:
مجازات و قدرت به عنوان دو نهاد اجتماعیِ برخاسته از رفتار انسان، در روند تعاملی متقابل با یکدیگر قرار دارند. در این تعاملِ دوسویه، قدرت تعیین کننده مجازات، و مجازات تعیین کننده دامنه قدرت است. قدرت سیاسی، قانونگذار را به عنوان نهاد تعیین کننده کیفر در اختیار دارد. بنابراین سطح بالایی از مداخله در تعیین واکنش کیفری را به خود اختصاص می دهد. لکن عوامل روان شناختی وجود دارد که جامعه را به سمت مطالبه این واکنش ها از سوی یک مقام مافوق سوق می دهد. واگذاری تعیین کیفر به قانونگذار، نیاز به زنجیره ای از علل پیشین دارد. بخش عمده ای از این عوامل به درون فرد و فطرت واکنش طلب آدمی بازمی گردد و بخش دیگر، عوامل بیرونی است که بر تمایل او به سرکوب افراد خطاکار می افزاید. لکن این زنجیره عوامل، چگونه نقش خود را ایفا می کنند؟ تحقیق حاضر سعی دارد علاوه بر بررسی اِعمال قدرتِ مستقر در مجازات، به عوامل زمینه ساز مطالبه واکنش کیفری که منشأ درونی دارند و برخاسته از فطرت انسان هستند، نظر افکند.
نقش قدرت در فرایندِ جرم انگاری-کیفرگذاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش حقوق کیفری سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۳
9 - 39
حوزه های تخصصی:
با تأملی در مناسبات اجتماعی، ردّ پای قدرت عیان خواهد گشت و به بیان دیگر، قدرت در تمام امور زندگانی بشری حضور سیّال دارد. جوامع انسانی با برقراری نظامی سیاسی جهت انتظام امور، به پذیرش قدرت مهر تأیید نهاده و با برپایی نهادهای مختلف، در صدد اداره ی امور خود برآمده اند. با پذیرش اصل تفکیک قوا در یک جامعه یا قلمرو حاکمیّتی، نهادهای قانون گذاری، اجرایی و قضایی، هماهنگ با هم کار خواهند کرد و بدیهی است که این نهادها نیز متأثّر از بافت سیاسی حاکم خواهند بود. نهاد قانونگذاری کیفری در هر جامعه به تبیین سیاست های تقنینی و تعیین مرزهای هنجاری و صیانت از الگوهای ارزشی شهروندان خواهد پرداخت و بی گمان تعیین این قلمرو ارزشی نیز تابعی از ملاحظات قدرت بوده که پایه های آن در سیاست گذاری عمومی کشور، استوار گشته است. قدرت سیّال در سیاست گذاری عمومی یک کشور، سمت وسوی فرایندهای جرم انگاری و کیفرگذاری را در بستر سیاست کیفری تقنینی مشخّص خواهد کرد و با این وصف نیز، تأثیر قدرت بر فرایندهای جرم انگاری و کیفرگذاری، عیان خواهد گشت. بر همین مبنا، با لحاظ پدیدار گشتنِ گفتمانِ نوینِ نفوذِ قدرت در لایه های نهانِ سیاست گذاریِ تقنینی کشورها، که خود در آتیه و در دستان دولت ها، به قدرتی در جهت کنترل و مهارِ سوژه های برسازنده ی گفتمان قدرت، تبدیل می گردد، مقاله ی حاضر را به نگارش در آورده تا پاسخگوی پرسشِ مهمِ «چگونگیِ تأثیرگذاریِ قدرت بر فرایندهای جرم انگاری و کیفرگذاری؟» باشیم. پرسشی که به سببِ کمبودِ نوشتارهای پژوهشی در پایگانِ علمی کشور، نیازمند واکاوی بوده و با روشی تحلیلی-توصیفی و با استفاده از منابعِ نظری، سعی در دریافتنِ لایه های نهان آن داشته ایم. در همین راستا، پرده برانداختن از نقش قدرت در فرایند جرم انگاری و اینکه نظام جرایم و مجازات های تعیینی برای آنها، خود تابعی از مبانی قدرت حاکم بوده، دستاورد مقاله به حساب آمده، چراکه مهر تأییدی بر این حقیقت می گذارد که نوع و حتّی میزانِ جرایم بر اساس قدرت های حاکم و اعتقادات آنان، رُخ نمایانده و بنابراین همیشه چنین نیست که مصلحتِ فرد، مبنای جرم انگاری ها باشد و نیز توسّل به مفهوم صیانت از «خیر عمومی»، خود نشان از برتری قدرت سیاسی و تأثیر آشکارای آن در تعیین نظام جرایم و کیفرهای تعیینی دارد. به دیگر بیان، در بسیاری موارد، حاکمیّت سیاسی کشورها برای حفظ قدرت خویش، از طریق دستگاهِ جرم انگاری-کیفرگذاری اقدام نموده و بدین طریق شهروندان را در چنبره ی قدرت نگاه می دارد.
از مشروعیت قدرت تا تحدید حاکمیت؛ الگویی مبتنی بر قوانین طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۵۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
1721 - 1739
حوزه های تخصصی:
حکومت در اندیشه حامیان حقوق طبیعی، هرچند ضروری و طبیعی بوده، لکن تحدید حاکمیت و قدرت این حکومت، امری اساسی است. در مطالعات حقوق عمومی اقتدار با قدرت خام یا زور خالص، تفاوت دارد و نهاد اقتدار با مشروعیت پیوندی اساسی خورده است. مبنای چنین مشروعیتی ارشادات اولیه حقوق طبیعی است که زور خالص را در شرایطی با اعطای مشروعیت، به اقتدار تبدیل می کند. اقتدار، جنسی از قدرت دارد که مشروعیت بدان ضمیمه شده و نام قدرت مشروع را به خود گرفته است. نمونه عالی این اقتدار در داخل قلمرو دولت تحت عنوان حاکمیت است که ابزاری در دست حکومت است. حاکمیتی که نه به عنوان یک نهاد مطلق، بلکه به عنوان یک نهاد نسبی علی رغم صفاتی چون مستمر و دائمی بودن، توسط قوانین طبیعی به عنوان نهاد مطلق، مقید و محدود شده است. برونداد این مقاله بیانگر تأیید نسبیت در حاکمیت و اطلاق در قوانین طبیعی، در نتیجه تحدید حاکمیت با قوانین طبیعی مطلق است؛ حاکمیتی که با قید قوانین طبیعی، ضامن صیانت از حقوق طبیعی از راهگذار عدالت طبیعی است، چراکه عدالت طبیعی بر پایه حقوق طبیعی بوده و مانع طغیان اعمال حاکمیت است.
تبیین روند شکل گیری گفتمان مقاومت در فضای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال هفتم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۸
115 - 133
حوزه های تخصصی:
شهر، صحنه استراتژیک فهم روندهای بازپیکربندی نظم اجتماعی است. ازنظر لوفور، این فضا همچون ابزار هژمونیک طبقه مسلط، برای بازتولید سلطه خود است. در این صحنه همواره شاهد کشمکش های دو گفتمان مسلط و مقاومت برای تسلط بر فضای جغرافیایی هستیم. شکل گیری گفتمان مقاومت در فضای شهری روندی را طی می کند که هدف اصلی این مقاله تبیین این روند است. روش تحقیق مقاله حاضر توصیفی - تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و مقالات پژوهشی منتشرشده در سایت ها می باشد. نتایج نشان می دهد که اولین جرقه شروع گفتمان مقاومت از نقد سیاست ها و بیان مسئله شروع می شود و تا بحران سیاسی ادامه پیدا می کند. نارضایتی های محلی موجب خروج شهروندان متفاوت از دنیای خصوصی خود و تبادل نظر با دیگران در مورد مسائل موردعلاقه مشترک، ایجاد ایده ها و روایات مشترک در مورد فضای زندگی می شود. جابه جایی و محروم سازی سیستماتیک از فضای زندگی روزانه، موجب تسریع در تجمیع قدرت ساکنان شهر برای دفاع از تولید فضا می شود. مشارکت در مبارزات مکرر حس عاطفی را ایجاد می کند که از طریق آن وابستگی های فردی به جنبش های اجتماعی و جمعی بیشتر می شود. این بسیج محلی عملکردهای حیاتی را به کار می گیرد، زیرا این عملکردها افراد متفاوت را به عرصه عمومی می کشاند و دارایی ها و ابزارهای ارتباطی و عاطفی را ایجاد می کند که فعالان جدید را قادر می سازد تا وقت و منابع خود را برای مبارزه ای با ریسک بالا به کار بگیرند.
تبیین ژئوپلیتیکی مفهوم و نقش «رژیم ها» در ساختارهای جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۹
115 - 136
حوزه های تخصصی:
رژیم ها، نظریه ای شناخته شده در مطالعات سیاسی و روابط بین الملل است که استفاده زیادی در تحلیل پدیده ها در ابعاد مختلف و در سطوح جغرافیایی فراملی و جهانی دارد. هرچند مفهوم «قدرت» نقش کلیدی در فرآیند شکل گیری مفهوم رژیم ها دارد اما متأسفانه تاکنون ادبیات علمی رشته ژئوپلیتیک برای بررسی پدیده ها از آن بی بهره مانده است. براین اساس، تبیین ژئوپلیتیکی از مفهوم و نقش «رژیم ها» در ساختارهای ژئوپلیتیکی و ورود این مفهوم به تحلیل ها در رشته ژئوپلیتیک، موضوع مقاله حاضر است. این مقاله تلاش دارد به این پرسش پاسخ دهد که چگونه می توان ساختار و کارکرد مفهوم رژیم ها را با رویکرد ژئوپلیتیکی تبیین کرد؟ در پاسخ به این سؤال و با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، فرضیه مقاله عبارت است از این که «رژیم، ساختاری پیچیده ای از عناصر عینی و ذهنی است که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم وظیفه سازمان دهی سیاسی فضای ساختار ژئوپلیتیکی را بر عهده دارد و با توزیع فضایی قدرت میان اجزای این ساختار، کارکرد ساختار را کنترل و تولید قدرت می کند؛ درواقع، رژیم ها، عامل تنظیم گر کارکرد ساختارهای ژئوپلیتیکی و یک سیستم حکمرانی اند». یافته های پژوهش نشان می دهد که رژیم های ذهنی موضوع رشته های مطالعات اجتماعی، سیاسی و روابط بین الملل هستند و به طور خاص، موضوع موردبحث در رشته ژئوپلیتیک به شمار نمی آیند اما وقتی در قالب نهادها و سازمان ها عینیت می یابند و بر محیط های جغرافیایی اثر می گذارند، موضوع بحث ما در رشته ژئوپلیتیک می گردند.
تبیین تبلور قدرت در زمین شهری، مطالعه موردی: باغستان های شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
55 - 70
حوزه های تخصصی:
پهنه سرزمین ایران و به طور خاص فضاهای شهری آن، در تعاملات نیروهای سیاسی- اقتصادی، شکل و سامان کنونی خود را یافته است. بنابراین، هرگونه تحلیل بنیادی این فضا، نیازمند شناخت دقیق کنشگران (یا به عبارتی بازیگران و روابط سیاسی، اقتصادی آن ها) و تعاملات بین آن هاست. چنین رویکردی هدف اصلی پژوهش حاضر در نمونه شهر قزوین، به عنوان نمونه ای از شهرهای تاریخی و درعین حال صنعتی کشور بوده است. روش تحقیق مورداستفاده ازلحاظ نوع تحلیل کیفی و با توجه به هدف پژوهش بنیادی بوده است. روش گراندد تئوری به عنوان بنیاد اصلی پژوهش با ابزار مصاحبه عمیق در قالب پرسشنامه باز با توجه به نظر کارشناسان و خبرگان استفاده شده است. قابل ذکر است که حجم نمونه با استفاده از تکنیک خوشه ای و به تعداد 30 نفر انتخاب شده اند و نرم افزار تحلیلی پژوهش نیز MAXQDA بوده است. یافته های پژوهش به شناسایی عوامل تخریب باغ های سنتی قزوین به عنوان نمود عینی کنش بازیگران مختلف قدرت در سطح شهر قزوین پرداخته و بر این اساس عامل گسترش جاده کمربندی ابزار این تخریب شناسایی گردید، که در هماهنگی نهادهای ذی نفع و ذی صلاح و نیز سرمایه داری عموماً غیربومی تحقق یافته است. هم چنین، نتایج پژوهش حاکی از آن است که اقتصاد رانتی، نبود سیستم مالیاتی، قانون ارث اسلامی، کمیت گرایی به مثابه ابزار سنجش عملکرد مدیریت، در کنار نبود رسانه آزاد و ... ازجمله عواملی می باشند که ابزار اعمال قدرت و خارج شدن برنامه ریزی از مسیر تأمین کننده خیر عمومی می باشند.
تأثیر عوامل ژئوپلیتیکی شیعه بر توسعه نفوذ انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجود اکثریت جمعیتی شیعه در کشورهای ایران، عراق، بحرین و آذربایجان و اقلیت تأثیرگذار در کشورهای افغانستان، پاکستان و لبنان و حضور فرق شیعه در برخی کشورهای دیگر از جمله یمن، ترکیه، سوریه، کشورهای بالکان و شمال آفریقا سبب شده است عوامل ژئوپلیتیکی شیعه به عنوان مهم ترین عوامل توسعه و گسترش نفوذ اندیشه های انقلاب اسلامی مورد توجه قرار گیرند.
بنابراین، سؤال مطرح این است که آیا عوامل ژئوپلیتیکی شیعه همچنان نقشی مؤثر در گسترش و تداوم نفوذ آموزه های انقلاب اسلامی در منطقه دارند؟ البته. تأثیر مؤلفه های ژئوپلیتیکی شیعه بر توسعه و تداوم نفوذ آموزه های انقلاب اسلامی طی سال های پس از انقلاب اسلامی به یک نسبت و میزان نبوده است. عوامل مختلف دیگری که ذیل متغیرهای میانی مورد توجه قرار می گیرند
در پاسخ به سؤال اصلی، این فرضیه مورد بررسی و آزمون قرار می گیرد که تأثیر مؤلفه های ژئوپلیتیک شیعه در ابعاد مختلف سبب شکل گیری جبهه مقاومت در رویارویی با قدرت های بزرگ می شود و همین عوامل همچنان بسترهای مناسب را برای توسعه نفوذ و تداوم آموزه های انقلاب اسلامی در منطقه پدید خواهد آورد. انقلاب اسلامی در بستر ژئوپلیتیک شیعه توانسته است به رغم چالش ها و فشارهای بین المللی، در حوزه های مختلف پیشرفت های فراوانی کند. آغاز موج جدید بیداری اسلامی که درون خود شعارهای ضد استکباری و اسلام خواهی دارد، در روند طبیعی استقلال طلبی و آزادی خواهی مردم عملاً چالشی در حوزه منافع غرب و حرکتی در راستای ائتلاف با شعارهای اصولی انقلاب اسلامی است.
مفهوم و ماهیت امنیت در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی «مفهوم و ماهیت امنیت » در جمهوری اسلامی ایران م یپردازد و برای
این منظور از اندیشه های بنیا نگذار جمهوری اسلامی ایران، حضرت امام خمینی)ره(، و متن
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بهره م یبرد. تعریف این هدف و تعیین شیوه دستیابی
به آن نشا ندهنده این مفروض مهم است که جمهوری اسلامی تلقی خاصی از مفهوم امنیت
و ماهیت آن دارد که لزوماً با برداشت های موجود در سایر نظام های سیاسی دنیا منطبق
نیست. این مفروض، خود برخاسته از مفروض مهم دیگری است که بر اساس آن، هر نظام
سیاسی به واسطه ایده تشکی لدهنده و نحوه شک لگیری اش، تلقی و برداشتی ویژه از مفهوم و
ماهیت امنیت دارد که می تواند منحصر به فرد باشد و آن را از نظام های سیاسی دیگر متمایز
کند. بنابراین، نگارنده در چارچوب متون پی شگفته و در پاسخ به پرسش اصلی مقاله، معتقد
است «امنیت در جمهوری اسلامی ایران در برابر برداشت رایج و کلاسیک از امنیت در سایر
نظام های سیاسی دنیا که امنیت را به قدرت تحویل م یکنند، ماهیتی عدال تبنیان دارد؛ از این
رو، متناسب با مبنا و فلسفه وجودی نظام، امنیت در جمهوری اسلامی ایران، مفهومی است
فرهنگ ی عقیدتی، جهانی، پایدار، بسط محور و جامع الابعاد .
نقش اخلاق سیاسی در استحکا مبخشی بُعد سیاسی ساخت درونی قدرت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۸ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۲۸
5 - 34
حوزه های تخصصی:
اگرچه موضوع و جایگاه اخلاق در مطالعات قدرت و سیاست به واسطه سیطره گفتمان
سکولاری در بازه ای طولانی انکار شده بود، به تدریج به ویژه با طرح نرم افزاری قدرت،
عناصر اخلاقی توجه بخشی از اندیشمندان علوم اجتماعی را جلب کرده و در حوزه
مطالعات قدرت نیز به عنوان یکی از منابع قدرت دانسته شده است. با این حال در
مباحث ساخت درونی قدرت کمتر به این موضوع اندیشیده شده است که آیا اخلاق
سیاسی م یتواند در استحکا مبخشی درونی قدرت نقش آفرین باشد؟ این مقاله برای
پاسخ به این سؤال از رهیافت پیوستگی اخلاق و قدرت با روش توصیف ی تحلیلی و
فراتحلیل که روشی برای ترکیب و تلفیق نتایج پژوهش های کمی است )عابدی و
همکاران، 1385 : 123 (، بهره گرفته است. هدف این پژوهش تبیین جامع هشناختی 3
کارکردهای اخلاق سیاسی در ابعاد سیاسی اجتماعی قدرت ملی با تأکید بر اندیشه های
رهبر معظم انقلاب است. براساس یافته اجمالی تحقیق، اخلاق سیاسی با تحت تأثیر
قرار دادن عملکرد، قابلیت و توانایی حکوم تشوندگان، حکوم تکنندگان و نخبگان
سیاسی در استحکام و تداوم قدرت در ابعاد مختلف و ایجاد ثبات و پیشرفت مادی و
معنوی کشور و همچنین در ایجاد نفوذناپذیری و مقاومت علیه فشارهای بیرونی نقش
اصلی و زیربنایی ایفا م یکند.
تحلیل عناصر قدرت نظامی در سیره علوی باتأکیدبر جنگ صفین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۲ بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۲
6 - 35
حوزه های تخصصی:
قدرت نظامی در تعیین امنیت ملی کشور و مقابله با تهدیدات بیگانگان، یکی از عوامل اساسی و تعیین کننده محسوب می شود. قرآن، روایات و سیره معصومین هم با تعابیر گوناگون به نقش برجسته این موضوع پرداخته اند. باتوجه به اینکه امیرالمؤمنین(ع) در دوران پنج ساله حکومت خویش با سه جنگ بزرگ روبه رو شدند، مشخص است که دیدگاه ویژه ای نسبت به مقوله قدرت نظامی داشته اند و بی تردید مطالعه دیدگاه های ایشان در حوزه مسائل نظامی از اهمیت بالایی برخوردار است. بنابراین، سؤال اصلی مقاله حاضر آن است که عناصر قدرت نظامی که امیرالمؤمنین (ع) در جنگ صفین از آنها بهره بردند، چه بوده است؟ هدف از این تحقیق نیز توسعه مطالعات بومی در حوزه نظامی و امنیتی از یک سو و کمک به مدیران این حوزه از سوی دیگر است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی انجام شده است و برای این منظور، ابتدا عناصر قدرت نظامی در دیدگاه های صاحب نظران و اندیشمندان بیان شده و درادامه، دیدگاه امیرالمؤمنین علیه السلام به عنوان رویکردی جامع و بومی ارائه شده است. نتایج، حکایت از آن دارد که امیرالمؤمنین (ع) با ترکیب عناصر مادی و غیرمادی قدرت نظامی به بهترین نحو ممکن به مدیریت عرصه جنگ پرداختند. عناصر مادی شامل هزینه های دفاعی، تجهیزات، لجستیک و کمّیت نیروی نظامی بوده و عناصر غیرمادی نیز سازماندهی، بسیج نیروها، سیاست امنیتی و روحیه بخشی را دربر می گیرد.
اهمیت عامل جمعیت در استراتژی دفاع هوشمند مقام معظم رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۰
11 - 45
حوزه های تخصصی:
ر تهدیدات متوجه امنیت ملی کشور در چارچوب استراتژی دفاع هوشمند را لازم و ضروری تشخیص داده اند.از آن جا که تقلیل جمعیت با خلل در منابع انسانی به عنوان یکی از عوامل تشکیل دهنده مؤلفه قدرت ملی، صیانت از دین و تمامیت ارضی کشور را در صورت تهاجم بدخواهان و دشمنان دشوار می سازد، در این مطالعه سعی شده است با روش تحلیل محتوا ، زمینه های تشخیص محوریت عامل جمعیت در سیاست دفاعی کشور توسط مقام معظم رهبری مورد بررسی قرار گیرد. نتیجه این نوع نگرش دفاعی رهبران هر جامعه ،زیرساخت سیاست دفاعی آن جامعه را تشکیل می دهد. رهبر جمهوری اسلامی ایران به عنوان فرماندهی کل قوا ،وجود جمعیت پر شمار و قوی را به عنوان عاملی تعیین کننده جهت افزایش قابلیت بازدارندگی در برابپژوهش نشان می دهد خنثی ساختن توطئه شوم استکبار جهانی برای کاهش قدرت دفاعی ایران از طریق اعمال سیاست خزنده کاهش جمعیت،ضرورت پایداری بر اجرای سیاست های تحکیم خانواده و افزایش باروری در کشور و پیگیری برنامه های حمایتی برای افزایش فرزندآوری به منظور اجرای استراتژی دفاع هوشمند مقام معظم رهبری جهت تقویت توان دفاعی کشور را مضاعف می سازد.
حکمرانی پراکسیس محوری با تأکید بر عقلانیت و قدرت
منبع:
حکمرانی متعالی سال ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۴
9 - 24
حوزه های تخصصی:
حکمرانی به طور کلی از دو بخش اساسی تشکیل شده است: یک؛ تصمیم گیری و خط مشی گذاری، دو؛ اجرای خط مشی ها و تصمیمات اخذ شده. مورد اول در علم خط مشی گذاری عمومی و مورد دوم در علم مدیریت دولتی بحث می شوند؛ به عبارت دیگر این دو مؤلفه دو روی یک سکه اند. خط مشی گذاری با در نظر گرفتن ارزشها و منافع گروه های خاص در بستر مشخصی از مناسبات قدرت شکل می گیرد که به نوعی از عقلانیت فاصله می گیرد. از طرفی از آنجا که خط مشی های عمومی عمدتاً در پاسخ به یک مسئله یا مشکل عمومی تدوین می شوند و ناظر بر انسان هستند، پیچیده و چندوجهی بوده و با رویکردهای علوم طبیعی نمی توان به حل آن پرداخت. رویکرد مبتنی بر فرونتیک که برگرفته از واژه فرونسیس در یونان باستان توسط ارسطو است، می تواند جایگزین مناسبی برای خط مشی گذاری و اجرای آن فراتر از رویکردهای علوم طبیعی باشد. در پژوهش حاضر با در نظر گرفتن نقش قدرت در حکمرانی عمومی و با تأکید بر رویکرد فرونتیک سعی شده است به چهار سوال اساسی در حوزه حکمرانی عمومی پاسخ داده شود: (1) به کجا می رویم؟ (2) چه کسی سود و چه کسی ضرر می کند و با کدام مکانیسمِ قدرت؟ (3) آیا این توسعه مطلوب است؟ (4) در مورد آن چه باید بکنیم؟ نهایتاً رویکرد پراکسیس محوری در حکمرانی پیشنهاد می شود، چرا که تفاوتِ زمینه های حکمرانی را در نظر گرفته و تأکید بر حکمرانی متمایز هر بستر از بستر دیگر دارد؛ در اینصورت حکمرانان باید بر این مبنا درک کنند که در حوزه حکمرانی خود چگونه اثربخش باشند.
علم، برتری، قدرت و عصمت امام علی(ع) از نگاه یاران با محوریت کتاب الارشاد شیخ مفید(ره)
منبع:
مطالعات قرآنی نامه جامعه سال ۱۶ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱۲۵
7 - 24
حوزه های تخصصی:
با توجه به دیدگاه امروز کلامی شیعه در محور علم، برتری، قدرت و عصمت امام علی(ع) این نوشته درصدد بررسی این چهار ویژگی از دیدگاه یاران امام علی(ع) با تکیه بر کتاب الارشاد شیخ مفید است. پرسش مقاله حاضر این است که یاران امام علی(ع) در موضوع علم، برتری، عصمت و قدرت امیرالمؤمنان چه رویکردی داشته و جایگاه امام را در این چهار امر چگونه می دیدند؟ روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و با بهره گیری از نرم افزارها است و نیز روش تحقیق مقاله تاریخی- تحلیلی است. با توجه به گزارشات تاریخی کتاب الارشاد شیخ مفید، اصحاب امیرالمؤمنان(ع) به عنوان شیعیان اولیه تلاش داشتند با ذکر ویژگی هایی از امام، از جمله ارزش و جایگاه علمی امام علی(ع)، فضایل، مناقب، داوری ها و معجزات، امامت و رهبری ایشان را در سطح جامعه برای مردم بیان کرده و ایشان را شایسته ترین فرد برای جانشینی پیامبر(ص) بعد از رحلت ایشان معرفی کنند.
بررسی نظریه «ابرمردِ نیچه» و نقد آن بر اساس آراء قرآنی علامه جوادی آملی
منبع:
مطالعات قرآنی نامه جامعه سال ۱۹ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۳۷
7 - 30
حوزه های تخصصی:
فریدریش نیچه، فیلسوف آلمانی، بر اساس فلسفه نیهیلیستی با هدف تبیین جایگاه انسان، در انتقاد به رویکردهای پیشین نسبت به انسان و در پی آن، ظلم هایی که مدرنیته و مانند آن به جایگاه انسان وارد کردند، نظامی را ارائه داد که در نتیجه آن، ابرمردی متولد گردید که حاصل اعتقاد به آن، مرگ خداوند بود. مکتب فکری نیچه، همچون سایر مکاتب بشری و الحادی، با موجی از مخالفت ها و انتقادات روبرو شد که سرانجام، در عین محکومیت و مواجه شدن با اشکالات فراوان، همچنان به عنوان اصلی ترین راهبرد نظام سلطه و سرمایه داری مدرنیته غرب قرار دارد. این مقاله، با روش کتابخانه ای و رویکرد توصیفی تحلیلی و انتقادی، تلاش می کند این نظریه را با تکیه بر آراء قرآنی آیت الله عبدالله جوادی آملی نقد کند. این تئوری با اصول و مبانی مختلفی همچون: اصل تنازع بقاء و طرفداری از مکتب قدرت، نسبیت گرایی، بنیادگریزی و مادی گرایی و ترجیح تن بر روان، در مقابل اندیشه های قرآنی و عقلانی است که بر عزتمندی، خلافت، کرامت و جایگاه ملکوتی انسان و هدفمندی هستی تأکید دارد. پایبندی به اصول و بنیادها، تلقی نادرست از اخلاق و نسبی دانستن مفاهیم اخلاقی، فهم نادرست نسبت به انسان، خلقت و اهداف آن و جایگاه او در عالم هستی، از جمله چالش های این نظریه به شمار می روند. نظریه ابرمرد، تناقضی درونی و بزرگ دارد که آن را از درجه اعتبار ساقط می سازد.
الگوی مدیریت قدرت اوج گیرنده نتوکرات ها در سازمان های دولتی، مورد مطالعه: سازمان بیمه سلامت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در شرایطی که شاهد رشد روزافزون خدمات مبتنی بر شبکه و سامانه ها هستیم، با محدود شدن همه فرایندها به بسترهای فناوری اطلاعات و ارتباطات، عده ای از افراد به نام نتوکرات در سازمان ها با اشراف بر پایگاه های داده، بسترهای ارتباطی و شبکه های رایانه ای و سامانه های کاربردی، می توانند در سازمان ها وابستگی ناملموس و مدیریت شده ایجاد نمایند. پژوهش حاضر از حیث پارادایم در گروه اثبات گرایی و انتقادی قرار دارد و به صورت ترکیبی (کیفی و کمی) و با روش داده بنیاد نظام مند انجام شد. داده ها در مرحله کیفی با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته با 17 نفر از خبرگان سازمانی و دانشگاهی جمع آوری گردید. در تجزیه و تحلیل داده ها با روش کدگذاری به دنبال مقایسه مداوم مفاهیم، 246 کد مفهومی استخراج و موارد مشابه در 32 مقوله دسته بندی و سپس براساس مدل اشتراوس و کوربین در شش بعد پدیده محوری، شرایط علی، زمینه ای و مداخله گر و راهبردها و پیامدها جای گرفتند. سپس در مرحله کمی، با نمونه آماری به تعداد 350 نفر و استفاده از تحلیل عاملی تأییدی و روش معادلات ساختاری از طریق نرم افزار SPSS26 و آموس 26 مدل مورد تأیید قرار گرفت. به کارگیری نتایج این پژوهش باعث توسعه، بهبود و برقراری امنیت روانی در سازمان و مدیران در کنار بهره مندی هم زمان از فناوری های نوین و همچنین دانش و تخصص نتوکرات ها خواهد شد.
بسط شبکۀ مفهومی قدرت فراسوی دوگانه انگاری ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۲
173 - 199
حوزه های تخصصی:
قدرت و شبکه مفهومی آن همچنان پرمناقشه است؛ از یک سو تعاریف کلاسیک از قدرت نابسنده اند و پاسخگوی تنوع مفهومی آن نیستند و از سوی دیگر، رویکردهای جدید قدرت چنان مفهوم مقاومت را گسترده در نظر گرفته اند که هر کنشی را به مثابه مقاومت تعریف کرده و دیگر مفاهیم مرتبط با قدرت را نادیده گرفته اند. مهمتر از آن در ادبیات قدرت شاهد انواع دوگانه انگاری ها هستیم، دوگانه هایی شامل: قدرت-پذیرش، قدرت-بی قدرتی و قدرت-مقاومت. در این مقاله نظری، سعی کرده ایم در وهله نخست تاحدودی مناقشات حول مفهوم قدرت و مقاومت را نشان دهیم و در وهله دوم نسبتِ هر یک از مفاهیم مرتبط با قدرت را با انواع مختلف قدرت روشن سازیم و از دوگانه های موجود فراتر رویم. نتایج حاکی از آن است که تعاریف کلاسیکِ قدرت، شبکه مفهومی قدرت را حداکثر به دوگانه های قدرت-پذیرش یا قدرت-بی قدرتی محدود می کند و رویکردهای جدید نیز دوگانه قدرت-مقاومت را برجسته می سازند و پذیرش و بی قدرتی را نادیده می گیرند؛ در حالی که به لحاظ منطقی می توان از امکانِ طرح این مفاهیم در نسبت با قدرت سخن گفت و شبکه مفهومی قدرت-مقاومت-بی قدرتی-پذیرش را جایگزین دوگانه انگاری های رایج کرد.
واکاوی قدرت در تولید قالی های بی بی باف منطقه چالِش تُر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۳
30 - 41
حوزه های تخصصی:
فرش یکی از اصیل ترین هنرهای سنتی ایران به شمار می رود که مطالعه و بررسی آن نشان می دهد در پس صورت زیبا و چشم نواز آن نظام های قدرت و گاه بی رحمی وجود دارد، که نقش به سزایی در اوج و افول آن دارد. منطقه چالش تر از توابع استان چهار محال و بختیاری در جغرافیای فرش ایران، مملؤ از اتفاقات گفتمانی است که تنها در سایه توجه به فرامتن، بافت و زمینه ایجاد متن قابل بررسی هستند؛ در این خصوص بی بی ها گروهی از بانوان تأثیرگذار به عنوان یک میکروفیزیک قدرت در تولیدات قالی های بی بی باف، نقش به سزایی داشتند. میکروفیزیک قدرت، جریان های کوچک و ریزقدرت هایی هستند ک ه در سطوح کوچک تر و پنهان جامعه، به شکل های بوروکراتیک، انضباطی و روانی منتشر و بازتولید می شوند. در عصر قاجار میکروفیزیک های قدرت نقش مهمی در تحولات سیاسی و اجتماعی داشتند. قدرت بانوان خوانین بختیاری در چالش تر، در ادامه قدرت بانوان دربار، عامل اصلی خلق و تولید ژانر خاصی از قالی در این منطقه شد، که به همین نامِ قالی های بی بی باف، شهرت دارند. مهم ترین ویژگی های قالی هایی که به دستور بی بی ها بافته می شد، این بود که با تحولات فرهنگی و سیاسی همراه و صورت بندی های معرفتی و گفتمانی را در دل خود جای داده است. واکاوی نقش بی بی ها به عنوان یک ساختار میکروفیزیک، در قالی بی بی باف مسئله این پژوهش است، که سعی شد با بررسی عوامل سیاسی جاری در نظام قدرت خوانین بختیاری، علت شکل گرفتن ریزقدرت بی بی، بررسی و سپس نقش سازنده بی بی ها به عنوان یک نهاد قدرت در تولید قالی مورد پژوهش، قرار گیرد. لذا سؤال اصلی پژوهش این است که نقش قدرت بی بی ها در تولید قالی های معروف به بی بی باف به چه نحوی بوده است؟ در این جستار با استناد به مبانی نظری مفاهیم قدرت نزد میشل فوکو تحولات قالی بی بی باف، در قالب قدرت- مقاومت، قدرت- دانش و قدرت- رابطه در ذیل گفتمان قدرت فوکو، بررسی و تحلیل شدند. نتیجه قابل تأمل این بود که قدرت اقتصادی، سیاسی و مدیریتی بی بی ها یکی از مهم ترین عوامل شکل دهنده این نوع قالی هاست.