مطالب مرتبط با کلیدواژه
۵۸۱.
۵۸۲.
۵۸۳.
۵۸۴.
۵۸۵.
۵۸۶.
۵۸۷.
۵۸۸.
۵۸۹.
۵۹۰.
۵۹۱.
۵۹۲.
۵۹۳.
۵۹۴.
۵۹۵.
۵۹۶.
۵۹۷.
۵۹۸.
۵۹۹.
۶۰۰.
قدرت
حوزه های تخصصی:
نگاره آبرنگی ناصرالدین شاه و دو تن از رجال، یکی از آثار درباری عصر ناصری است که توسط محمدحسن افشار، یکی از نقاشان دربار و به حمایت یک حامی ناشناس درباری پدید آمده و در این پژوهش بر اساس رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف به عنوان یک گفتمان به آن پرداخته شده است. در این گفتمان، نقاش در ترکیبی قرینه در بی قرینه، میرزا آقاخان نوریِ صدراعظم را در میان نگاره و ناصرالدین شاه را در سمت چپ آن جای داده و به این ترتیب با توجه به الگوهای پیشینی نقاشی ایرانی که مصدر قدرت را همواره در مرکز تصویر نمایش می داده اند، بر اساس دانش زمینه ای خویش از دربار، به فرآیند غیرطبیعی سازی دست یازیده، از منازعه ای پنهان در مناسبات قدرت میان شاه و صدراعظم پرده برداشته است. مقاله حاضر با پرسش از چیستیِ ایدئولوژی هژمونیک و مسلط، نیز اینکه آیا نظم های تأثیرگذار بر این «گفتمان»، در جهت تثبیت، تضعیف و یا تغییر ایدئولوژی و قدرت هژمونیک گام برداشته اند، بر این دستاورد است که در این منازعه بر خلاف لایه معنایی نخست که صدراعظم را چونان مصدر قدرت نمایش داده، درسطوح زیرین معنایی، ایدئولوژی مسلط، همچنان بر قدرت مطلقه شاه اما به شکلی نوین، با آمیزه ای از نظم های گفتمانی تجددخواهانه، اندیشه باستان گرایانه فرّه مندی و بهره وری از مذهب استوار است. این مقاله در زمره پژوهش های کاربردی است و از منظر روش پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی سامان یافته، داده های آن نیز از منابع کتابخانه ای و دیجیتالی جمع آوری گردیده اند.
بررسی تقابل قدرت و عشق در منظومه خسرو و شیرین نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۰
229 - 245
حوزه های تخصصی:
تقابل های دوگانه یکی از مباحث مورد توجه ساختارگرایان است. آن ها بنیاد هستی و شناخت آن را درک همین تقابل ها می دانند. اغلب آثار هنری بر مبنای تقابل شکل گرفته است؛ بد در برابر خوب، آسمان در برابر زمین، جوانی در برابر پیری، وجود در برابر عدم و... این دو قطب هرگز به گونه ای مستقل وجود نداشته اند و استوار بر تضاد دو قطب است. این مقاله بر آن است تا با روش توصیفی-تحلیلی و با توجه به تلفیق دیدگاه ساختارگرایان به پاسخ این پرسش برسد که شکل گیری دو تقابل قدرت و عشق در داستان «خسرو و شیرین» چگونه است؟ نتایج تحقیق گویای این است که هر کدام از رمزگان قدرت و عشق در داستان خسرو و شیرین واژگان متناسب خود را بر روی محور همنشینی طلب می کنند. داستان با تعادل رمزگان قدرت و نشانه های آن شروع می شود، اما با شکل گیری رمزگان عشق هر کدام از این دو رمزگان برای تحکیم نظام نشانه ای خود تلاش می کند و به طرد رمزگان متقابل می پردازد.
بررسی تفصیل مسافرت کاپیتان اطراس به سمت قطب شمالی با رویکرد تاریخ گرایی نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۷۶
131 - 152
حوزه های تخصصی:
تفصیل مسافرت کابیتان اطراس به سمت قطب شمالی در سنه ی 1860مسیحی ترجمه ی محمد حسن خان صنیع الدوله (اعتمادالسلطنه) است از قسمت اول رمان ژول ورن به نام Les Aventures du Capitaine Hatteras [1864] که از 11محرم 1288هجری قمری در شماره ی اول «روزنامه ایران» به صورت پاورقی چاپ شده و در صدوسی ودومین شماره به پایان رسیده است. از آن جا که روزنامه ی ایران ارگان رسمی دولت ایران در آن زمان به حساب می آید، نوشتار حاضر در پی آن است روابط قدرت را در متن اثر ادبی پیش گفته مشخص سازد و بازخورد انتشار آن را در بافت غیرزبانیِ نهادِ قدرت و روزنامه ی ایران نشان دهد. از همین روست که نویسندگان با اتخاذ رویکرد تاریخ گرایی نوین[i] می کوشند پاسخی برای این پرسش بیابند که رمان تفصیل مسافرت کابیتان اطراس به سمت قطب شمالی در سنه ی 1860مسیحی چگونه در قالب گفتمان حاکم زمان خود جای می گیرد و با چه تمهیدی از متن اثر فراتر رفته لایه های پنهان قدرت را بازمی نمایاند. در نگاهی کلی فرض بر این است که ابتدا نخبگان جامعه گونه ی علمی-تخیلی را از میان سایر گونه های ادبیات داستانی برای روایت داستان برمی گزیند اما به تدریج با پیش روی داستان ساخت سنتی قدرت، گرایش علمی-تخیلی پیشین را به گونه ی تاریخی-عینی معهودِ گذشته فرو می کاهد. [i]. New Histoisism
رویکرد فمنیسم فوکویی: نگاهی به داستان «عروسک پشت پرده» صادق هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴۷
237 - 253
حوزه های تخصصی:
برخی از نظریه پردازان فمنیسم بر این باورند که در تحلیل فوکو از مفهوم قدرت، مسئله انقیاد یا غلبه جنسیتی به وضوع تبیین نشده است. از این رو، آنان به واسطه تلفیق مؤلفه های فوکویی قدرت با مفاهیم فمنیسم، رویکرد فمنیسم فوکویی را ابداع نموده اند تا به مسئله سلطه در روابط جنسیتی پاسخ قانع کننده-ای دهند. آن ها معتقدند که جنسیت، مسئله ای ذاتی و بیولوژیکی نیست؛ بلکه توسط صاحبان قدرت یک جامعه، تولید و به سوژه ها القاء می گردد. به همین دلیل سوژه ها پس از پذیرش ایده ال های زنانگی ساخته شده به عنوان گفتمان های حقیقی، به طور داوطلبانه به خود-انضباطی می پردازند که همان اطاعت از نظام مردسالاری است. از این رو، فمنیست ها می کوشند تا علیه هنجار های زنانگی نهادینه شده مقاومت کنند و به زنان آزادی بخشند. پژوهش حاضر با هدف شناساندن مبانی این رویکرد به علاقمندان حوزه نقد ادبی و آشنا ساختن آنان با نظریه پردازان موج های مختلف آن، می کوشد تا آگاهی مخاطبان را نسبت به نوین سازی قدرت مردسالار دو چندان سازد. همچنین نشان می دهد که چگونه صادق هدایت در داستان «عروسک پشت پرده»، با توصیف شیفتگی شخصیت اصلی داستان نسبت به زنِ مجسمه، به طور ضمنی ویژگی های زن ایده ال جامعه نوین مردسالار را ترسیم کرده است. به علاوه بیان می کند وجود شخصیت دختری به نام درخشنده در این داستان حاکی از آن است که زنان جامعه به دنبال کشف گفتمان های جنسیتی تولید شده هستند تا بتوانند با اِعمال قدرت انضباطی بر خود و محصور کردن خودشان در دستگاه سراسربین و با اعمال تکنیک های القاء شده توسط نظام مردسالار برخود توجه مردان را جلب نمایند.
دیدگاهی انسان شناختی و تاریخی به پیدایش، تداوم و افول فرهنگ مدیریت کدخدایی در روستاهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال دوم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
111 - 128
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: این مطالعه به بررسی پیدایش، تداوم و افول فرهنگ مدیریت کدخدایی در روستاهای ایران از نگاه انسان شناختی می پردازد. تاریخ اجتماعی ایران نشان می دهد نظام کدخدایی در طول تاریخ بوده، اما از سال 1340 سیاست های حاکمیتی جدید، مایل به تغییرات در سطح ملّی و خواستار تغییر در نظام و مدیریت کدخدا و حذف آن بوده است.
روش و داده ها: روش مقاله حاضر برای بررسی پیدایش، تداوم و پایان یافتن نقش کدخدایان در جامعه روستایی ایران، روش توصیفی-تحلیلی بوده و از شواهد تاریخی و منابع اسنادی و کتابخانه ای برای این منظور استفاده گردیده است.
یافته ها: تحلیل فرهنگ کدخدایی در نظام اجتماعی روستایی ایران، ما را به این واقعیت اجتماعی می رساند که این نظام یک پدیده ملّی بوده که حالت موروثی نیز یافته بود. یافته ها، جایگاه و اهمیت کدخدایان در ساختار مدیریت روستایی ایران و همچنین منابع قدرت مدیریتی آنان را بررسی و چگونگی افول و حذف نظام کدخدایی را تحلیل می کند.
بحث و نتیجه گیری: با تضعیف قدرت مالکان بعد از قانون اصلاحات ارضی، بازوی اصلی اقتصادی کدخدایان نیز قطع و با انتقال وظایف اجرایی و قانونی آن ها به انجمن ده و سپاهیان، واژه کدخدا از ادبیات روستا حذف و دهبان جایگزین گردید.
پیام اصلی: در طول تاریخ، جامعه روستایی ایران، به مرور، قدرتی خاص در وجود کدخدایان مجسّم و متمرکز ساخته بود. هرچند حدود اختیارات آن ها از یک دوره به دوره دیگر متغیر بود. رویکرد انسان شناختی و تاریخی به این واقعیت های اجتماعی، می تواند به فهم بهتر تاریخ اجتماعی گذشته و نیز تغییرات اجتماعی دوران معاصر جامعه ایران کمک نماید.
تغییر رویکرد از ژئوپلیتیک به ژئواکونومی در منطقه غرب آسیا و راهبردهای جمهوری اسلامی ایران
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۰
153 - 176
حوزه های تخصصی:
قلمروهای ژئواستراتژیک قبل از دو جنگ جهانی براساس اهداف نظامی ترسیم می گردید در نتیجه مناطق ژئوپلیتیک نیز می بایست توجیه کننده و در بردارنده اهداف و برنامه های نظامی می بودند و به همین علت به محض احساس کوچک ترین تغییر و تحول در ساختار نظام ژئوپلیتیکی هر کشور ایجاد درگیری نظامی و توسل به زور گریزناپذیر بود. به مرور زمان و پس از فروپاشی بلوک شرق و بوجود آمدن تغییرات و تحولات جدید در مقوله امنیت و مباحث استراتژیک و غلبه اهداف اقتصادی سیاسی بر موضوعات صرفاً سیاسی ساختارهای نظام های ژئوپلیتیکی به سمت تبدیل شدن به ژئواکونومی در حال حرکت می باشند از این رو قلمروهای ژئواستراتژیک حتی فرسنگ ها دورتر از مرزهای سرزمینی باید توجیهی اقتصادی- نظامی داشته باشد. این چرخش قابل ملاحظه ای است که ما امروزه شاهد تغییر در استراتژی های گوناگون قدرت ها به ویژه ایالات متحده آمریکا هستیم و روی همین اصل برای اولین بار دراواخر قرن دهه 90 میلادی واژه ژئواکونومی مطرح شد که برخی به اشتباه آن را جایگزین ژئوپلیتیک می دانند و گروهی هم به اشتباه فکر می کنند که دوران ژئوپلیتیک به سر آمده و دوران ژئواکونومیک مطرح است. در حالی که این یک اشتباه در تعبیر مفاهیم است زیرا واژه ژئواکونومی در واقع تغییر نام و هدف ژئواستراتژی است. به تعبیر صحیح تر در مفهوم ژئواکونومی، اهداف با دخل تصرف در استراتژی های اقتصادی، با بهره گیری از بستر ژئوپلیتیک به اهداف استراتژیک تغییر شکل داده اند.
رابطه تاریخ نگاری با قدرت در گفتمان اسماعیلی؛ مطالعه موردی: دولت فاطمیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ نگاری اسماعیلیان به دلیل ابتنا بر فلسفه نظری خاص خود در برخی جنبه های نگرشی مانند عامل محرک تاریخ، الگوی حرکت تاریخی و اندیشه پیشرفت در تاریخ با جریان مسلط تاریخ نگاری سنتی دارای تفاوت هایی بنیادین است. این مسئله با اثرگذاری مستقیم بر حجم نگارش تاریخ، موضوع، هدف، رویکرد و روشِ نگارش تاریخ از سوی مورخان اسماعیلی مذهب، آثار تاریخ نگارانه اسماعیلیانِ نخستین و به تبعِ آن فاطمیان را تحت تأثیر قرار داده است، به گونه ای که بسیاری از محققان این حوزه را بر این باور واداشته که اساساً اسماعیلیان فاقد سنت تاریخ نگاری خاص خود هستند. موضوعی که در این مقاله به دنبال بررسی آن هستیم، تحلیل رابطه تاریخ نگاری با قدرت سیاسی در دوره فاطمیان و برسی تأثیر آن در رویکرد و موضوع تاریخ نگاریِ مورخان فاطمی در ادوار مختلف حیات سیاسی این دولت است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که تحولات سیاسی پیرامون جایگاه امام به عنوان نقطه محوری در اندیشه اسماعیلی تا چه اندازه سبب تحول در رویکرد و موضوع تاریخ نگاری در دوره فاطمیان شده است. شیوه پژوهش در این مقاله به روش تحلیل محتوای کیفی و استخراج داده ها مبتنی بر گزینش گزاره های معنادار از منابعِ کتابخانه ای است.
تحلیل انتقادی گفتمان عرفانی در غزل های حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گفتمان امروزه یکی از موضوعات برجسته جوامع گوناگون محسوب می شود،اهمیت آن تا جایی است که جهان بینی های سیاسی، فلسفی و اجتماعی، همه را درگیر خود می سازد.
زبان شناسان در دوره اخیر کوشیده اند گفتمان را مولفّه ای زبان شناسانه معرفی کنند تا از این راه به ژرفای مطالب پنهان در هر گفتمان راه جویند.
گفتمان را بن مایه هایی همچون قدرت، جهان بینی،ادبیات و زبان شکل می بخشد. در گفتمان عرفانی، به ویژه حافظ برای «حاشیه رانی غیری» و «برجسته سازی خودی» می کوشد تا جای ارزش های مزورّانه با ضدارزش های صادقانه جابه جا کند تا بتواند نقاب تزویر و ریا را از چهره «غیری» بدرد. «غیری» از دیدگاه او عبارتنداز: مفتی، فقیه، واعظ، زاهد، قاضی شرع، محتسب، صوفی ریاکار بی صفا. پیش از حافط، خیام کوشیده بود با دیدگاهی فلسفی و زبانی خشک در برابر گروه بالا بایستد و سعدی با زبانی ملایم و خیرخواهانه پرده از چهره ریاکاران بردارد ولی حافظ که مردی عارف و رند است با زبانی طنزآمیز و حتی گاه بسیار تلخ از چهره های منافقان تزویرکار پرده برمی دارد.
این مقاله می کوشد تا از راه تحلیل و توصیف متن عرفانی چند غزل حافظ از دیدگاه زبان شناسی اقدام کند.
تحلیل گفتمان عرفانی حافظ در جدال با هژمونی تصوف (بر اساس نظریه تحلیل گفتمان انتقادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۵
244 - 272
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر، آن است که با استفاده از نظریه تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف، قدرت، ایدئولوژی و هژمونی را در شعر حافظ، در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین مورد بررسی قرار دهد. این مقاله بر آن است که شعر حافظ، به مثابه گفتمانی عرفانی است که سعی دارد، گفتمان های مسلط را خنثی کند. عرفان حافظ با به کارگیری ترفندهای زبانی و بلاغی و معنایی به جدال با نهادهای هژمونیک می پردازد و گفتمان دیگری را در بطن فرهنگ نهادینه می کند. به واقع، شعر حافظ با ترسیم این جدال، به خلق توانش فرهنگی جدیدی دست زده است. در پایان این مقاله به این نتیجه می رسد که حافظ به مدد چارچوب خاص عرفانی خویش، نهادهای هژمونیک تصوف وشریعت را به چالش می کشد و درست برخلاف هژمونی حرکت می کند. از این روی، می توان گفت نظام عرفانی حافظ، بر اساس نوعی واکنش سیاسی و اجتماعی و اخلاقی شکل گرفته است. این مقاله به روش تحلیلی و توصیفی به انجام رسیده است.
گفتمان راه سوم در ایران عصر مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مطالعه انقلاب مشروطه، معمولاً از یک گفتمان سنتی به عنوان حافظ وضع موجود و از یک گفتمان مدرن، به عنوان ناقد وضع موجود نام برده می شود و از بررسی گفتمان های دیگر اجتناب می گردد. هدف این مقاله، متمایز کردن و شناساندن گفتمانی به نام راه سوم در بین دو گفتمان مدرن و سنتی است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. برای رسیدن به این مهم، الگوی تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف به خدمت گرفته می شود. گردآوری داده ها از منابع دست اول و دوم صورت گرفته و منابع به روش تحلیل انتقادی بررسی شده اند. این تحقیق می کوشد تا گفتمان مذکور را از میان آثار داود فیرحی معرفی کند. گفتمان راه سوم، گفتمانی بود که خود را در مقابل گفتمان سنتی و مدرن تعریف کرده و همزمان غرب و سنت را نفی، و تجدد و مذهب را اثبات می کرد. سؤال اصلی پژوهش این است که «گفتمان راه سوم چگونه به مقاومت در برابر گفتمان سنتی می پردازد؟» پاسخ احتمالی(فرضیه) به پرسش اصلی چنین است: گفتمان راه سوم در عصر مشروطه، براساس زمینه های اجتماعی، و موقعیت گفتمانی خود، ضمن مقاومت علیه قدرت و ایدئولوژی گفتمان سنتی، خود را به صورت مستقل از گفتمان سنتی و مدرن مطرح می کند.
تحلیل گفت و گو: واکاوی پاره گفتارها در دو رمان حصار و سگ های پدرم و یکلیا و تنهایی او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از زیرمجموعه های تحلیل گفتمان، تحلیل گفتگوهای اثر مورد بررسی است. جدا از معنای ظاهری و شیوه طرح جمله-ها در گفتگوها، می توان از دل آن ها پی به ذهنیت های پنهانی برد که خود را در قالب واژه ها، معانی، نشانه ها، رفتارها و حرکات طرفین گفتگو نمایان می کنند. با واکاوی شیوه تعامل طرفین گفتگو، آغاز و پایان گفتگو، نوبت گیری، بازخورد و اصلاح در گفتگوها می توان جنبه ها و جلوه هایی از گفتگو را نشان داد که اغلب در نگاه اول به چشم نمی آیند. بر این اساس، در این نوشتار تلاش شده است که نحوه استفاده از زبان و شیوه ارتباط طرفین گفتگو که در قالب جمله ها و عبارات بازنمایی شده است، همراه با ناگفته های دیگری که در پس پشت جمله ها و معانی قرار گرفته اند، مورد بررسی قرار بگیرند. به عبارت دیگر، در این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی، مدیریت تعامل افراد با یکدیگر و نحوه شکل گیری ارتباط اجتماعی در گفتگوهای دو اثر ادبی-روایی حصار و سگ های پدرم و یکلیا و تنهایی او مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد در هر دو گفتمان، قدرت از بالا به پایین اعمال می شود و یک نفر در رأس هرم قدرت قرار دارد. در برابر گفتمان غالب، سوژه ها بسیار ناتوان اند و عاملیت و نقش چندانی در داستان ندارند. در رمان یکلیا و تنهایی او، علاوه بر نهاد قدرت، نهاد دین و مردم نیز در اداره امور جامعه ایفای نقش می کنند اما نهاد قدرت و دین، سعی بر آن دارند که مردم را به سمت خود بکشند.
خاستگاه های قدرت در کلام سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سطوح و لایه های ظاهری متن، سعدی در یک ساختاری هرمی، خاستگاه و منشأ قدرت را موهبت و فره ایزدی می داند که به انسان هایی خاص اعطا می گردد و از آن ها نیز به یکی از اعضای خانواده منتقل می شود، اما متن همچون زبان سرشتی مکالمه بنیاد دارد و همواره محل تجمع معانی و مفاهیم و صداهایی متعدد و متکثر است و علاوه بر نیت مؤلف و گفتمان غالب، صداهای متعدد دیگری را می توان در آن شنید، از این رو متن امکاناتی را بر روی خواننده و پژوهشگر گشوده می دارد، که فراتر از برداشت گفتمان غالب است. این مقاله در گام نخست تلاش می کند با استفاده از آراء اندیشمندانی چون میخائیل باختین و رولان بارت و پل ریکور نشان دهد که متون ترکیب و تلفیقِ آواها و نقل قول ها و ارجاعات و امکاناتی هستندکه از آگاهی مؤلفانه فراتر می روند و زمینه را برای خوانش ها و دریافت هایی تازه تر فراهم می آ ورند، سپس می کوشد جایگاه سعدی را در نظریه ایرانشهری قدرت سیاسی بررسی کند و در پایان در پی آن است که با دستاوردهای تبارشناسی میشل فوکو در مورد قدرت نشان دهد که قدرت در اندیشه و آثار سعدی نه در یک نهاد و جایگاهی خاص بلکه در سراسر روابط و شبکه های اجتماعی جریان دارد.
دو پهلوگویی و تداعی اندیشه های اجتماعی در غزل های حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حضور جاودانه حافظ نه تنها در تاریخ و تاریخ ادبی ایران، بلکه در ذهن و ضمیر فارسی زبانان سراسر جهان، او را به یک «خاطره ازلی» تبدیل کرده و به همین دلیل درباره او و شعرش، از جهات مختلف و به فراوانی، سخن گفته شده است. اما باب بحث و گفتگو درباره پوشیده گویی و بیان غیر مستقیم و پرابهام و ایهام روی دادها و طنزهای گزنده و کنایه های رسوا کننده و شگردهای زبانی دیگری که به دو پهلوگویی هایش باز می گردد، همچنان باز است. در نوشته حاضر ساختار و محتوای دو پهلوگویی های حافظ که از ویژگی های بارز سبک اوست، بررسی و تحلیل شده است. این ویژگی شعر او در اثر تسلسل خواطر و تداعی معانی ذهن را درگیر می کند و در عین حال هرگز هم به قطعیت نمی رسد. این فضیلت بی همتای شعر حافظ که کلام او را از سخن دیگران متمایز می سازد و سبب اعتلا و جاودانگی آن می گردد، قاب و قالبی برای بیان اندیشه هایی است که بیانشان به صورت صریح خالی از خطر نبوده است. حافظ با همین شگرد است که در برابر قدرت حاکم می ایستد و به یاری آن، گفتمان مسلط حکومت را وارونه می کند و به رهایی مردم از جمود و خشک اندیشی و وابستگی هایشان کمک می کند. داد ه های این تحقیق از رهگذر مطالعات کتابخانه فراهم آمده و با استفاده از روش تحلیلی توصیف شده است. مهم ترین دستاورد این پژوهش این است که ابزارهای پوشیده گویی و ایهام های حافظ، در همان حال که جزیی از اندیشه ساختارمند او به شمار می آیند، در پیوند با خود هم نوعی از ساختار سیاسی و ضد قدرت را نشان می دهد.
تحول مفهوم امنیت در دولت مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۳ زمستان ۱۳۸۸ شماره ۴ (پیاپی ۹۲)
969 - 982
حوزه های تخصصی:
با ظهور فناوری های نوین و تغییرات شگرف در سبک وسیاق زندگی و تحول در الگوهای زیستی انسان معاصر، برخی مفاهیم اساسی در حوزه علوم اجتماعی نیز دستخوش تغییر شده اند. دانش واژه «امنیت» یکی از این مفاهیم پایه و کلیدی است که متأثر از دگرگونی در نوع مناسبات اجتماعی بشر، همواره نیاز به بازتعریف دارد. پیدایش بازیگران جدید بین المللی، جهانی شدن، تأثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات و مبادلات الکترونیک درزندگی روزمره انسان ها، کم رنگ شدن مرزهای جغرافیایی و...، از جمله متغیرهایی هستند که به ایجاد پیوندهای امنیتی گسترده و شبکه ای میان ملت ها انجامیده اند. مقاله حاضر بر آن است تا ضمن کنکاشی پیرامون عوامل تأثیرگذار بر مؤلفه امنیت، به بازشناسی گفتمان امنیتی عصر حاضر پرداخته و ضمن لحاظ نمودن پارامترهای مختلف، ضرورت تجدید ساختارهای امنیتی- رفاهی حکومت ها و نیز چگونگی تغییر کارویژه های امنیتی دولت ها به عنوان متولیان ایجاد امنیت در عرصه های مختلف را بررسی نماید.
سقوط اخوان المسلمین در مصر و تاثیر آن بر موقعیت منطقه ای ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۳ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۹)
161 - 190
حوزه های تخصصی:
تحولات اخیر جهان عرب ژئوپلتیک قدرت در خاورمیانه را به شدت متاثر کرد. سقوط دولت های اقتدارگرایی همچون بن علی و مبارک، معادله قدرت در خاورمیانه را وارد دوره جدیدی کرد. قدرت های منطقه ای با باز تعریف موقعیت و منافع ملی و منطقه ای خود شروع به گسترش روابط با رژیم های پسا انقلابی کردند. ترکیه به عنوان یکی از قدرت های اثر گذار در منطقه، تحولات عربی را فرصتی برای باز آفرینی نقش و موقعیت تاریخی خود در نظر گرفت. این امر با قدرت گیری اخوان المسلمین در مصر و النهضه در تونس اوج گرفت. حزب عدالت و توسعه که شاخه ای از اخوان المسلمین است، ظهور این جریان ها را در عرصه قدرت در دو کشور به مفهوم گسترش تمدنی و فرهنگی خود تلقی کرد و این امر را فرصتی برای استراتژیک کردن روابط خود با دولت های جدید در مصر و تونس تبدیل کرد. سقوط این جریان ها از شاکله قدرت در مصر و تونس، استراتژی منطقه ای ترکیه را مختل کرد و این کشور از فاز الهام بخش بودن در تحولات خاورمیانه به فاز نظامی-امنیتی تغییر مسیر داد. تنش در روابط با مصر، مداخله نظامی در سوریه از جمله پیامدهای این سیاست است. این مقاله در پی بررسی آسیب های ترکیه از سقوط اخوان المسلمین و در مرحله بعدی تلاش آنکارا برای بازگشت دوباره این گروه به ارکان قدرت است. فرضیه تحقیق به این شکل مطرح می گردد که سقوط اخوان المسلمین در مصر، ترکیه را از نقش معنوی و فرهنگی در منطقه دور ساخت و موقعیت این کشور را در نظم بخشی به بحران های خاورمیانه تضعیف کرد.
رقابت های اقتصادی چین و ژاپن، فرصت های اقتصادی پیش روی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۳۷)
3 - 29
حوزه های تخصصی:
ظهور و سقوط قدرتهای بزرگ در طول تاریخ همواره با اقدامات متعدد اقتصادی، سیاسی و نظامی از جانب دو قدرت رقیب صورت پذیرفته است؛ از یک سو اقداماتی که از سوی قدرت نوظهور صورت گرفته و موجبات تسریع روند جانشینی را فراهم می آورد و از سوی دیگر اقداماتی که از سوی قدرت سنتی و در راستای جلوگیری از سقوط صورت می پذیرفته است. ظهور قدرتمندانه چین و تداوم آن نیز دقیقا از این منطق پیروی نموده و موجبات تحولات گسترده در عرصه جهانی و منطقه ای را فراهم آورده است. تحولاتی که سرآغاز آن را عرصه اقتصادی می دانند و تداوم آن را نیز متاثر از همین عرصه؛ تحولاتی که بر اساس اصل سود مطلق یا همان کسب منافع با رعایت معادله حاصلِ "جمع جبری مضاعف"، سایر کشورها را به همکاری ترغیب می کند.
در مقاله زیر در پی پاسخ به این سوال هستیم که رقابت های دو غول قدرتمند اقتصادی در شرق آسیا چگونه می تواند منافع جمهوری اسلامی ایران را تحت تاثیر قرار دهد؟ مقاله در نظر دارد با بررسی ویژگی های دو طرح "ابتکار کمربند و جاده" و "طرح مشارکت برای زیرساخت کیفی" و ظرفیت های جمهوری اسلامی ایران با روشی توصیفی- تحلیلی زمینه های بهره مندی هرچه تمام تر جمهوری اسلامی ایران را از فرصت های ایجاد شده از سوی مراکز قدرت، ثروت و سرمایه جهانی موشکافی نماید. این مقاله از دیدگاه اقتصاد سیاسی به تبیین اهداف، انگیزه ها و مزایای این رقابت اقتصادی و تاثیرات آن بر منافع جمهوری اسلامی ایران خواهد پرداخت.
بررسی مفهوم «پراکسیس» در کاهش شکاف میان نظریه و عمل: ضرورت توسعه مهارت های «نرم/سیاسی» در کنار مهارت های «سخت/تکنیکی» بر پایه آموزش های نوین برنامه ریزی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۱
27 - 48
حوزه های تخصصی:
شکاف میان تئوری و عمل، به یکی از چالش های اساسی نظام آموزش برنامه ریزی شهری در دو دهه اخیر جهان تبدیل شده است. تحقیقات دونالد شون[1]، جان فارستر[2]، بنت فلوبرگ[3]، جین هیلیر[4]، هاو و لنگدون[5] و دیگران به واکاوی این شکاف از منظرگاه سیاسی پرداخته و ریشه اصلی آن را نادیده گرفتن زمینه های سیاسی و روابط قدرت از سوی برنامه ریزان تکنیکی می داند. در این مقاله کوشیدیم در ابتدا به الزامات مهارتی مورد توجه نظریه های فوق در برنامه ریزی پرداخته و سپس با رویکردی توصیفی-تحلیلی رهیافت های جدید آموزش برنامه ریزی در دانشگاه های مطرح جهان را مورد بررسی قرار دهیم و در مرحله نهایی راهکارهای توسعه مهارت های جدید در سرفصل های آموزش کارشناسی ارشد کشورمان ارائه گردد. به منظور دستیابی به این اهداف داده های مورد نیاز با استفاده از «مطالعات کتابخانه ای»، «پرسشنامه» و «مصاحبه ساختاریافته» با حرفه مندان و اساتید دانشگاهی جمع آوری شده و تحلیل داده ها با روش کمی و با استفاده از آزمون کروسکال ولیس[6] صورت گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد آموختن «مهارت های نرم» چون مذاکره، میانجی گری، مدیریت تعارضات و تسهیل گری علاوه بر «مهارت های سخت» یا تکنیک های برنامه ریزی می تواند به کاهش این شکاف کمک نماید. 1John Forester2 Bent Flyvbjerg3 Jean Hillier4 Howe and Langdon5 Kruskal Wallis test
بررسی و شناسایی سرچشمه های قدرت ملی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۱
140 - 159
حوزه های تخصصی:
قدرت ملی یکی از بزرگ ترین دغدغه های فکری سیاست مداران در روابط سیاسی و بین المللی می باشد اگر یک کشور از قدرت ملی بالایی برخوردار باشد می تواند خواسته های خود را بدون مانع تأمین کند برخی قدرت ها هستند که نه تنها در سطح جهان و کره زمین چنین قدرتی را دارند بلکه به ماورای مرزهای کره زمین نیز دسترسی دارند، برخی نیز آن چنان ضعیف اند که در تأمین نیازها و خواست های ابتدایی خود نانوان اند کشورها و دولت در ارتباط باید یکدیگر و با هدف تأمین خواست ها و اعمال اراده خود رفتارهای گوناگونی دارند. قدرت ملی منشأ و مبادی گوناگونی دارد که در یک کارکرد جمع، قدرت ملی را تولید می کنند. عوامل اصلی شکل دهنده به قدرت ملی کشورها در حوزه های مختلف اقتصادی، سیاسی، نظامی، اجتماعی، علمی و... قرار دارند. هدف از این تحقیق شناسایی مهم ترین مؤلفه های قدرت ملی بوده روش تحقیق در این مقاله به صورت توصیفی- تحلیلی است. روش جمع آوری داده ها به صورت اسنادی- کتابخانه ای– می باشد. نتایج تحقیق نشان داد که سرچشمه های قدرت ملی شامل 7 عامل (جغرافیای-نظامی-اقتصادی-اجتماعی و فرهنگی-فضایی-علمی-سیاسی) است.
بررسی هشت هفته تمرینات ثبات مرکزی بر دامنه حرکتی، تعادل، و قدرت اندام فوقانی بدمینتون بازان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف مطالعه حاضر بررسی اثر هشت هفته تمرینات ثبات مرکزی بر عملکرد اندام فوقانی بر مبانی آزمون تعادلی Y، قدرت و دامنه حرکتی چرخش شانه در ورزشکاران بدمینتون باز بود. روش شناسی: 30 بدمینتون باز پسر بصورت تصادفی به دو گروه کنترل (15=n) و تجربی (15=n) تقسیم شدند. گروه تجربی برنامه تمرینات ثبات مرکزی را به مدت هشت هفته، سه جلسه در هفته برای مدت 40 دقیقه انجام دادند، در حالی که گروه کنترل مداخله ای را دریافت نکرد. اندازه گیری عملکرد اندام فوقانی بواسطه آزمون تعادلی Y، و همچنین قدرت و دامنه حرکتی چرخش داخلی و خارجی شانه به ترتیب بواسطه دینامومتر دستی و گونیامتر قبل و بعد از ارائه مداخله انجام شد. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده های حاصل از تحقیق بر اساس آزمون آماری آنکوا (ANCOVA) نشان داد که تفاوت معنی داری در میانگین آزمون تعادل اندام فوقانی Y بین دو گروه کنترل و تجربی در هر دو دست برتر و غیر برتر وجود دارد که بیانگر تاثیر مثبت تمرینات ثبات مرکزی بر عملکرد افراد در اجرای آزمون تعادل Y می باشد (05/0 < p) با این حال هیچ تفاوت آماری در قدرت عضلانی و دامنه حرکتی چرخش خارجی و داخلی شانه بعد از ارائه مداخله مشاهده نشد (05/0 < p). نتیجه گیری: بنظر می رسد که ارائه برنامه تمرینات ثبات مرکزی می تواند با رویکرد افزایش عملکرد اندام فوقانی و بالطبع پیشگیری از آسیب در ورزشکاران بدمینتون باز در نظر گرفته شود.
قدرت و تولید فضاهای عمومی شهر تبریز در اواخر قاجار (مشروطه) و پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۷)
179 - 201
حوزه های تخصصی:
مفهوم فضای شهری همواره با پیچیدگی های فراوانی روبرو است. بخش مهمی از فضاهای شهری را فضاهای عمومی تشکیل می دهند. مواجهه با فضا بعنوان یک کالا، مداخله دولتی و برنامه حکومتی سبب انحصار فضاهای عمومی گردیده است. هدف از این پژوهش شناخت فرایند تولید فضاهای عمومی شهر از خلال روابط قدرت می باشد. بدین منظور تعارضات قدرت در بستر سیاسی ، فرهنگی – اجتماعی و اقتصادی فضای های تبریز در دو دوره مورد بررسی قرار گرفته و از منابعی چون اسناد و متون و نقشه ها و عکس های تاریخی استفاده گردیده است. روش شناسی مطالعه حاضر در دو مرحله می باشد، در مرحله اول تعیین شاخص ها براساس تکنیک شبکه ANT و کدگذاری نظری متون و اسناد هر دوره ودر مرحله دوم تحلیل این شاخص ها براساس تکنیک های مکانیسم قدرت و نهایتاً تعیین تکنولوژی قدرت می باشد.با وجود دو گسست در این بازه آن چه که از این پژوهش حاصل می شود این است که در اواخرقاجار و پهلوی اول، برخلاف آنچه که از یک جامعه مدنی انتظار می رود، اغلب بازنمایی های فضایی، به غیر از مشروطه، به جای درگیر نمودن تمامی افراد و کنشگران در فرایند تولید فضا، در تسلط حاکمان بوده اند. با این حال به دلیل خاصیت شبکه ای قدرت، مقاومت های تولید شده از جانب سایر کنشگران به شکل تولید نشانه شناسی و تولید اجتماعی، توانسته اند تا حدودی در فرایند تولید فضا مداخله نموده و حق خود را نسبت به فضاهای شهری احراز نمایند.